eitaa logo
نوای قران(ربانی)
162 دنبال‌کننده
17.8هزار عکس
19.5هزار ویدیو
477 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
11.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅گفت: هر کس این دو دقیقه زمان رو گذاشت و نشد، به من لعنت کنه نود سالمه،آخر عمرمه، الکی لعنت برا خودم نمیخرم السلام علیک یا بقیه الله😭 التماس دعا اللهم عجل لولیک الفرج
. ❣️محبت به پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌وآله ماجرای علاقه مندی و عشق سوزان مردی که کارش فروختن روغن زیتون بود، نسبت به رسول اکرم، معروف خاص و عام بود . همه می‌دانستند که او صادقانه رسول خدا را دوست می‌دارد و اگر یک روز آن حضرت را نبیند بیتاب می‌شود . او به دنبال هر کاری که بیرون می‌رفت ، اول راه خود را به‌ طرف مسجد - یا خانه رسول خدا یا هر نقطه دیگری که پیغمبر در آنجا بود - کج می‌کرد و به هر بهانه بود خود را به پیغمبر می‌رساند ، و از دیدن پیغمبر توشه بر می‌گرفت و نیرو می‌یافت ، سپس به دنبال کار خود می‌رفت . گاهی که مردم دور پیغمبر بودند و او پشت سر جمعیت قرار می‌گرفت و پیغمبر دیده نمی‌شد ، از پشت سر جمعیت‌ گردن می‌کشید تا شاید یک بار هم شده چشمش به جمال پیغمبر اکرم بیفتد . یک روز پیغمبر اکرم متوجه او شد که از پشت سر جمعیت سعی می‌کند پیغمبر را ببیند ، پیغمبر هم متقابلا خود را کشید تا آن مرد بتواند به‌ سهولت او را ببیند . آن مرد در آن روز پس از دیدن پیغمبر دنبال کار خود رفت اما طولی نکشید که برگشت ، همینکه چشم رسول خدا برای دومین بار در آن روز به او افتاد ، با اشاره دست او را نزدیک طلبید ، آمد جلو پیغمبر اکرم و نشست . پیغمبر فرمود : امروزِ تو با روزهای دیگرت فرق داشت ، روزهای دیگر یک بار می‌آمدی‌ و بعد دنبال کارت می‌رفتی ، اما امروز پس از آنکه رفتی ، دو مرتبه‌ برگشتی ، چرا ؟ 🔰 @DastanShia
گفت : یا رسول الله ! حقیقت این است که امروز آن قدر مهر تو دلم را گرفت که نتوانستم دنبال کارم بروم ، ناچار برگشتم . پیغمبر اکرم درباره او دعای خیر کرد . او آن روز به خانه خود رفت اما دیگر دیده نشد . چند روز گذشت و از آن مرد خبر و اثری نبود . رسول خدا از اصحاب خود و سراغ او را گرفت ، همه گفتند : مدتی است او را نمی‌بینیم. رسول خدا عازم شد برود از آن مرد خبری بگیرد و ببیند چه بر سرش آمده ، به اتفاق گروهی از اصحاب و یارانش به طرف سوق الزیت‌ - یعنی بازاری که در آنجا روغن زیتون می‌فروختند - راه افتاد ، همین که‌ به دکان آن مرد رسید دید تعطیل است و کسی نیست . از همسایگان احوال او را پرسید ، گفتند : یا رسول الله ! چند روز است که وفات کرده است‌ . همانها گفتند : یا رسول الله ! او بسیار مرد امین و راستگویی بود. پيامبر خدا فرمود: خدا او را بیامرزد و مشمول رحمت خود قرار دهد . او مرا آن چنان‌ زیاد دوست می‌داشت که خداوند او را می‌آمرزد. 📔 روضه کافی: ص٧٧ 🔰 @DastanShia
9.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 کاری که خیلی موثر است در تلاوت و حفظ قرآن 🎙حجت الاسلام و المسلمین رفیعی 🔸 مراسم ارتحال پیامبر(ص) با محوریت قرآن کانال سخنرانی دلنشین @sokhanrani313