❇️خلاصه تمام ادعیه
🌷 روزی شخصی خدمت امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام میرود و میگوید یا امیر بنده به علت مشغله زیاد نمیتوانم همه دعاها را بخوانم ، چه کنم؟
✍ امیرالمومنین حضرت علی بن ابیطالب علیهما السلام فرمودند : خلاصه تمام ادعیه را به تو میگویم ، هر صبح که بخوانی گویی تمام دعاها را خواندی.
1⃣ الحمدللّه علی کل نعمة
2⃣ و اسئل الله من کل خیر
3⃣ و استغفر الله من کل ذنب
4⃣ واعوذ باللّه من کل شر
1⃣ خداراسپاس وحمدبرای هر نعمتی که به من داده
2⃣ و از خداوند درخواست میکنم هر خیر و خوبی را
3⃣ و خدایا مرا ببخش برای تمام گناهانم.
4⃣ و خدایا به تو پناه می برم از همه بدی ها.
📚 بحارالانوار ، ج۹۱ ، ص۲۴۲
╭━━⊰❀🌹🌹🌹❀⊱━━╮
🆔 لینک کانال تسنیم 👇
https://eitaa.com/joinchat/337510455C02b545fd7e
╰━━⊰❀🌹🌹🌹❀⊱━━╯
❤️ جبرئیل کجاست⁉️
روایت شده که حضرت علی (ع) روزی بر منبر کوفه خطبه می خواند و در ضمن خطبه فرمود: ای مردم از من بپرسید، قبل از آنکه مرا از دست بدهید. از راه های آسمان بپرسید که من به آنها داناتر از راه های زمین هستم.
پس مردی از بین آن جماعت برخاست و گفت: یا امیرالمومنین، جبرئیل الان کجاست؟ فرمود: مرا بگذار تا بنگرم. سپس نگاهی به بالا و بر زمین و به راست و چپ نموده، سپس فرمود: تو جبرئیل هستی.
پس جبرئیل از بین آن قوم پرواز کرد و با بالش سقف مسجد را شکافت. مردم تکبیر گفتند و عرضه داشتند: یا امیرالمومنین، از کجا دانستی او جبرئیل است؟ فرمود: من به آسمان نظر انداختم و نظرم به آنچه بر بالای عرش و حجب بود رسید.
🌏وقتی به زمین نگاه کردم، بینایی من در تمام طبقات زمین تا قعر آن نفوذ کرد و هنگامی که به راست و چپ نگاه کردم، آنچه را خداوند آفریده دیدم، ولی جبرئیل را در بین مخلوقات ندیدم. به همین دلیل دانستم که این فرد همان جبرئیل است.
📚على (ع) و المناقب، ص 190.
🤲اللهم عجل لولیک الفرج
📣عضو کانال شوید👇
@quran_ahlebeyt
.
12.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✳️نماهنگ زیبا و طوفانی #ته_ماجرا ✳️
🎤شعر و نوای:
عبدالحسین شفیع پور
همخوانی:
گروه سرود محیصا
پر از مفاهیم ناب
فقط آخرش که میگن:
این نفسای آخره
به پایانت بگو سلام
اینجا ته ماجراس
سه، دو، یییییک، تمام😉
تا میتونید پخش کنید که برسه به گوش مخاطبش
❇️حتما با بچهها کار کنید، براشون بگذارید میبینید که چقدر جذابه واسشون❇️
👇👇👇
#کانال_رسمی_پاسخ_به_شبهات_و_شایعات
┏⊰✾✾⊱━━━─»»»━━┓
🆔 @mobahesegroup
┗━━─»»»━━━⊰✾✾⊱┛
https://eitaa.com/joinchat/1402208256Cb57404510b
.
🌷 ملاقات مرد بقال با امام زمان (عج)
در زمانی که مجاور بودم در نجف اشرف به جهت تحصیل علوم دینیّه، میشنیدم از جماعتی از اهل علم و غیر ایشان از اهل دیانت که ذکر میکردند مردی را که شغلش فروختن بقولات و غیره بود که او دیده است مولای ما، امام منتظر - صلوات اللَّه علیه - را.
پس، جویا شدم که شخص او را بشناسم، پس شناختم او را و یافتم که مرد صالح متدیّنی است و خوش داشتم که با او در مکان خلوتی مجتمع شوم که از او بخوام بیان کیفیّت ملاقات و دیدنش، حجّت علیه السلام را.
پس مقدّمات مودّت با او پیش گرفتم. بسیاری از اوقات که به او میرسیدم سلام میکردم و از بقولات و امثال آن که میفروخت میخریدم؛ تا آن که میان من و او رشته مودّتی پیدا شد.
همه اینها به جهت شنیدن آن خبر شریف بود از او، تا آن که اتّفاق افتاد برای من که رفتم به مسجد سهله در شب چهارشنبه، به جهت نماز معروف به نماز استجاره.
چون به در مسجد رسیدم، شخص مذکور را دیدم که در آن جا ایستاده. پس فرصت غنیمت کردم و از او خواهش کردم که امشب را نزد من بیتوته کند.
پس با من بود تا آن گاه که فارغ شدیم از اعمال موظّفه در آن مسجد شریف و رفتیم به مسجد اعظم مسجد کوفه، به قاعده متعارفه آن زمان.
چون در مسجد سهله به جهت نبودن این بناهای جدیده و خادم و آب، جای اقامت نبود.
چون به آن مسجد رسیدیم و پاره ای اعمال آن را به جای آوردیم، در منزل مستقر شدیم، سؤال کردم او را از خبر معهود و خواهش نمودم که قصّه خود را به تفصیل بیان کند.
گفت: من بسیار میشنیدم از اهل معرفت و دیانت که هر کس ملازمت عمل استجاره داشته باشد در مسجد سهله، در چهل شب چهارشنبه، پی در پی، به نیّت دیدن امام منتظر علیه السلام موفّق میشود از برای رؤیت آن جناب و این که این مطلب مکرّر واقع شده.
پس نفسم شایق شد به سوی کردن این کار و قصد کردم ملازمت عمل استجاره را در هر شب چهارشنبه و مرا مانع نبود از کردن این کار، شدّت گرما و سرما و باران و غیر آن؛
تا این که قریب یک سال بر من گذشت و من ملازم بودم عمل استجاره را و بیتوته میکردم در مسجد کوفه به قاعده متعارفه تا آن که عصر سه شنبه بیرون آمدم از نجف اشرف، پیاده، به عادتی که داشتم و موسم زمستان بود و ابرها متراکم و هوا تاریک و کم کم باران میآمد.
پس متوجّه مسجد شدم و مطمئن بودم آمدن مردم را به آن جا حسب عادت مستمره، تا این که رسیدم به مسجد هنگامی که آفتاب غروب کرده بود و تاریکی سخت عالم را فرو گرفته بود با رعد و برق زیاد.
پس خوف بر من مستولی شد و از تنهایی ترس مرا گرفت. زیرا که در مسجد احدی را ندیدم، حتّی خادم مقررّی که در شبهای چهارشنبه به آن جا میآمد، آن شب نبود.
پس به غایت متوحّش شدم و در نفس خود گفتم که سزاوار این است که نماز مغرب را به جای آورم و عمل استجاره، را به تعجیل بکنم و بروم به مسجد کوفه؛ پس نفس خود را به این ساکن کردم.
پس برخاستم و نماز مغرب را کردم. آن گاه عمل استجاره را کردم از نماز و دعا و آن را حفظ داشتم و در بین نماز استجاره ملتفت مقام شریف شدم که معروف است به مقام صاحب الزمان - صلوات اللَّه علیه - که در سمت قبله مکان نمازکنندگان آن جاست.
پس دیدم در آن جا روشنایی کاملی و شنیدم از آن مکان قرائت نمازگزاری.
پس نفسم مطمئن شد و دلم مسرور و کمال اطمینان پیدا کردم و گمان کردم که در آن مکان شریف بعضی از زوّار هستند که من مطّلع نشدم بر ایشان هنگامی که داخل مسجد شدم.
🔰 @DastanShia
.
پس عمل استجاره را با اطمینان خاطر تمام کردم. آن گاه متوجّه مقام شریف شدم و داخل شدم در آن جا؛ پس روشنایی عظیمی در آن جا دیدم و چشمم به چراغی و شمعی نیفتاد ولکن غافل بودم در تفکّر در این مطلب و دیدم در آن جا سیّد جلیل مهیبی به هیأت اهل علم، ایستاده، نماز میکند.
پس دلم مایل شد به سوی او و گمان کردم که او یکی از زوّار غرباست. زیرا که چون در او تأمّل کردم فی الجمله دانستم که او از سکنه نجف اشرف نیست.
پس شروع کردم در خواندن زیارت امام عصرعلیه السلام که از وظایف مقررّه آن مقام است و نماز زیارت را کردم.
چون فارغ شدم اراده کردم که از او خواهش کنم که برویم به مسجد کوفه. پس بزرگی و هیبت او مرا مانع شد و من نظر میکنم به خارج مقام، پس میبینم شدّت ظلمت را و میشنوم صدای رعد و باران را.
پس به روی مبارک خود، ملتفت من شد و به مهربانی و تبسّم فرمود به من: «می خواهی که برویم به مسجد کوفه؟»
گفتم: آری، ای سیّد من! عادت ما اهل نجف چنین است که چون مشرّف شدیم به عمل این مسجد، میرویم به مسجد کوفه.
پس با آن جناب بیرون رفتیم و من به وجودش مسرور و به حسن صحبتش خرسند بودم. پس راه میرفتیم در روشنایی و هوای نیک و زمین خشک که چیزی به پا نمی چسبید و من غافل بودم از حال باران و تاریکی که میدیدم آن را تا رسیدیم به در مسجد.
آن جناب - روحی فداه - با من بود و من در غایت سرور و امنیّت بودم به جهت مصاحبت آن جناب. نه تاریکی داشتم و نه باران.
پس در بیرون مسجد را زدم و آن بسته بود. پس خادم گفت: کیست در را میکوبد؟
پس گفتم: در را باز کن.
گفت: از کجا آمدی در این تاریک و شدّت باران؟!
گفتم: از مسجد سهله.
چون خادم در را باز کرد، ملتفت شدم به سوی آن سیّد جلیل. پس او را ندیدم و دنیا را دیدم در نهایت تاریکی و به شدّت باران بر ما میبارد.
پس مشغول شدم به فریاد کردن که: «یا سیّدنا! یا مولانا! بفرمایید که در باز شد.» و برگشتم به پشت سر خود و فریاد میکردم.
اثری اصلاً از آن جناب ندیدم و در آن زمان اندک سرما و باران و هوا مرا اذیّت کرد. پس داخل مسجد شدم و از حالت غفلت بیدار شدم چنان چه گویا در خواب بودم.
مشغول شدم به ملامت کردن نفس بر غفلتش از آن آیات ظاهره که دیده بودم و متذکّر شدم آن کرامات را از روشنایی عظیم در مقام شریف با آن که چراغی در آن جا ندیدم و اگر بیست چراغ هم در آن جا بود وفا نمیکرد به آن ضیاء و روشنایی،
و نامیدن آن سیّد جلیل، مرا به اسمم با آن که او را نمی شناختم و ندیده بودم و به خاطر آوردم که چون در مقام، نظر به فضای مسجد میکردم، تاریکی زیادی میدیدم و صدای رعد و باران میشنیدم،
و چون بیرون آمدم از مقام به مصاحبت آن جناب - سلام اللَّه علیه - راه میرفتیم در روشنایی به نحوی که زیر پای خود را میدیدیم و زمین خشک بود و هوا ملایم طبع تا رسیدیم به در مسجد،
و از آن وقت که مفارقت فرمود تاریکی هوا و سردی و باران دیدم و غیر اینها از آن چه سبب شد که قطع کردم بر این که آن جناب همان است که من این عمل استجاره را برای مشاهده جمالش میکردم و گرما و سرما را در راه جنابش متحمل میشدم و: «ذلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتیهِ مَنْ یَشاءُ» (جمعه: ۴)
📔 بحار الأنوار، ج۵۳، ص ٣٠٩-٣١٢
#امام_زمان #داستان_بلند
🔰 @DastanShia
8.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 رفتار عجیب امام رضا علیه السلام با مرد میهمان
🎙 #استاد_قرائتی
✅کانال منبرهای عالی 👇
http://eitaa.com/joinchat/2043084812Ca1368da7dc
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#حجت_الاسلام_عالی
🎥 اثرات دل شکستن در خانواده چیست؟!
✅کانال منبرهای عالی 👇
http://eitaa.com/joinchat/2043084812Ca1368da7dc
8.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔖منبر کوتاه 🔖
🎥#تصویری
🔅جاسوس های نفوذی
🔰#استاد_شجاعی
✅کانال منبرهای عالی 👇
http://eitaa.com/joinchat/2043084812Ca1368da7dc
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔖منبر کوتاه 🔖
🎥#تصویری
🔅اگر دین رو مراعات کنید برکات خدا سرازیر میشه
🔺تو خیابون ها دیگه بدحجابی نیست فحشاست❗️
🔰#استاد_مهدوی_ارفع
✅کانال منبرهای عالی 👇
http://eitaa.com/joinchat/2043084812Ca1368da7dc
✅ قانون های ساده برای شاد زیستن:
-👈منظورت رو بیان کن.
-👈به خودت اعتماد داشته باش.
-👈هر زمان که نیاز داری استراحت کن.
-👈هرجا کم اوردی از مشاور کمک بخواه.
-👈از سخنچینی و شایعهپراکنی دور کن.
-👈نسبت به چیزهایی که فراتر از کنترلت هستند کمتر استرس داشته باش.
♦️چند ایده برای خوب کردن حال خود :
1- به گل ها آب بده.🪴
2- برای خودت هدیه بخر.🎁🛍
3- چند نفس عمیق بکش.😲
4-به احساسات وایده هات اهمیت بده📝
5-یک نوشیدنی گرم وخوش بو بنوش🥛☕️
6- هر چی تو فکرت هست رو بنویس.✏️