7.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#استاد_شجاعی
افزایش حضور شیاطین جن و شیاطین اِنس، در زمین ❗️
💫 علامت واضح #آخرالزمان
#امام_زمان❤
الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلْفــَرَجْ✨
#داستان_آموزنده
🌺🌺ضعیفی ونزاری حضرت یوسف علیه السلام
🍃🍂این خبر مشهور است که: حضرت یوسف علی نبینا و علیه السلام در سال های قحط در مصر، پادشاه بود، هر روز ضعیف تر و نزارتر(2) شدی.
🌼 سبب این حال از وی سؤال کردند، جواب نداد و بعد از آن که بسیار الحاح نمودند، گفت:
🌸مرضی دارم نهانی. حکما گفتند: شما مرض را تقریر کنید تا به معالجه مشغول شویم.
🌺گفت: هفت سال است که بر سریر پادشاهی متمکن شده ام و زمام اختیار رعایای مصر به دست من باز داده اند، درین مرّات نفس من آرزوی آن است که او را از نان جو سیر کنم و نکرده ام. گفتند:
🌼 این همه مشقت چرا می کشی ؟ گفت: موافقت محتاجان و گرسنگان می کنم و می ترسم که یک کس در ولایت مصر گرسنه باشد و من آن شب سیر باشم و مرا به قیامت گرفتاری بود.
🌸شیخ العالم در قحط بخارا فرموده اند: بیت:
ای کرده شکم سیر ز انواع طعام یاد آر از آن گرسنه ی بی آرام
تو شب همه شب به خواب و او ناله کنان خود گو که چینن روا بود در اسلام
کانال سخنرانی دلنشین
@sokhanrani313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 #ایام_فاطمیه
♨️معاد ترسی حضرت زهرا(س)
👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی
🎤حجت الاسلام #رفیعی
کانال سخنرانی دلنشین
@sokhanrani313
✏️آقای مدّاح، آقای منبری، آقای هیئتی!
خواندن روضهی در و دیوار در این ایّام، واجب است؛
امّا کافی نیست...
باید بگویی چه شد که دشمن جرأت کرد،
چنین جسارتی به دختر پیامبر(ص) روا دارد؟!
باید بگویی که حضرت زهرا(س)،
چهل شب به همراه امیرالمؤمنین(ع) و حسنین(ع)،
در خانهی مهاجرین و انصار رفت و از آنها خواست که حق را بگویند!
تا به آنچه در روز غدیر دیده بودند عمل کنند؛
تا سکوتشان را بشکنند و با بیطرفی، دشمن را یاری نکنند...
🍃امّا چه شد؟!
جز چهار پنج نفر،
بقیه پای کار نیامدند
و در لانههایشان خزیدند...
پس جرأت نانجیبها،
از بیجرأتی خواص بود،
از بیجرأتی کسانی بود که غدیر را دیدند،
اما سکوت کردند!
این چنین شد که زور لگد دشمن قوت گرفت
و دخت نبی را اینچنین بین در و دیوار... بگذریم!
آری گریه کن پای این روضهها،
امّا بدان که در این بزم،
جایی برای «بیطرفی» نیست...
شب یلدا نزدیکه حواسمون باشه
تو مملکتی که یه پسر بچه توش بود به نام غلامعلی پیچک که بعدها شد فرمانده عملیات غرب کشور و طوری شهید شد که برایش دو مزار درست کردند مامانش از بقالی سر کوچه برایش بستنی خرید. پسربچه بستنی را داخل آستینش قایم کرد آورد خونه.مامانش می گفت وقتی رسیدیم خونه رو کرد بهم و گفت: مامان بستنی آب شد ولی دل بچه های تو کوچه آب نشد.
حالا آدمهای این مملکت بعضی هامون به جایی رسیدیم که عکس خانه ها .نوشیدنی ها و لحظه لحظه سفره مهمانی و سفره یلدا ومیوه های نوبرمون رو می فرستیم اینیستا و....
برامون فرقی نمی کنه مخاطبمون داره یا نداره .گرسنه ست یاسیره ....
🇮🇷کتاب فاتحان قله های عاشقی
ناصر کاوه🇮🇷
خاطره ای از فرمانده عملیات غرب
🇮🇷 شهید غلامعلی پیچک 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا