⚫️ دفاع تمام قد از ولایت
▪️نكته مهمی كه به صورت ویژه حضرت زهرا (سلام الله علیها) را از دیگر زنان جدا میكند، عنصر دفاع تمام قد ایشان از ولایت است.
▪️ایشان با مال، جان، بیان، آبرو و حتی نحوه وصیت برای تشییع و تدفین به دفاع از ولایت برخاست.
▪️ایشان اولین شهید دفاع از ولایت است. حضرت زهرا (سلام الله علیها) در دفاع از ولایت، انقلاب یك نفره كردند،
▪️و اینگونه است كه حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در حدیثی میفرمایند: الگوی من، فاطمه (سلام الله علیها) دختر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) است.
#استاد_ماندگاری #فاطمیه
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#ولایت #معرفت #مجاهدت
@Menbaraali
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥حجت الاسلام رفیعی
🔸اصول حاکم بر زندگی حضرت زهرا سلاماللهعلیها
🔹با بایدها و نبایدهای زندگی مشترک حضرت زهرا و امیرالمومنین علیهماالسلام آشنا شوید
#پادکست
@Menbaraali
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥حجتالاسلام عالی
برید قدر مادرهاتونو بدونید ....
#مادر
@Menbaraali
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥حجت الاسلام حسینی قمی
🌀وقتی حضرت زهرا سلام الله علیها وارد محشر می شود
✅ با کانال منبرهای عالی همیشه پای درس علما باشید
#حضرت_زهرا #فاطمیه
@Menbaraali
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥حجت الاسلام حسین انصاریان
سه حقیقت محبوب حضرت زهرا سلام الله علیها
صدیقه کبری میفرماید سه چیز از کل دنیای شما محبوب من قرار داده شده...
#پادکست
@Menbaraali
13.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹🌹🌹
دخترِ پولدارِ آلمانی که
حضرت فاطمه(سلام الله علیها)
رو دید و شفا گرفت!
میخواید بدونید
حضرت فاطمه سلام الله علیها
به این دختر چی گفتن؟
بشنویدباصلوات
کم مخواه ازعطای بسیارش
آنچه خواهی عطاکندزهراسلام الله علیها
#فاطمیه
باتشکر
https://eitaa.com/beytolhozn
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری فاطمیه🖤🥀
________
باز دوباره چشات رو باز کن عزیزم
من و نگاه کن که دارم
رو لحدت خاک میریزم💔
#فاطمیه
─┅═༅𖣔🏴𖣔༅═┅─
درسایهسارقرآنوعترت
@darsayehsarahlebeyt
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میرسه آخر این قصه به عاشورا...💔🥀
👤 #کلیپ زیبای "منکر تاریخ نشو" با نوای کربلایی #حسین_طاهری تقدیم نگاهتان
◾️ #حضرت_زهرا ؛ #فاطمیه
@Seyedrezanarimaniir🎤
حمله كنندگان سقيفه يك نفر نيستند. دستور خود را هم از پيش گرفته اند. آن سيلى كه گوشواره را مى شكند، تازيانه اى كه بازو را سياه مى كند، و بر سر و كتفِ بانو مى خورد و بى محابا از هر سو فرود مى آيد و خون جارى مى كند
فضه چه كمكى توانست نمايد؟ اميرالمؤمنين عليه السلام چه كرد؟ بچه ها چه حالى داشتند؟ محسن عليه السلام كجا رفت؟ تا ريخ، اين داستان جگرسوز را با تمام تلخى هايش حفظ كرده تا معلوم شود فاطمه و محسنش عليهماالسلام با هم و از يك سبب به شهادت رسيدند!!
آيا با همه ى اينها هنوز محسن عليه السلام زنده است؟ بايد بپرسيم هنوز مادر زنده است؟!!با اين همه وحشت و ضربت و جراحت...مادر چه گفت؟ چه كرد؟
اميرالمؤمنين عليه السلام عبايش را كجا روى فاطمه عليهاالسلام انداخت؟ درب شكسته ى نيم سوخته چه شد؟ محسن عليه السلام اين همه مصيبت را نزد كِه به شكايت برد؟ اين همه پرسش را خدمت امام صادق عليه السلام مى بريم.
آتش از كجا آغاز شد و تا كجا پيش رفت؟ بانويى كه درِ خانه را محكم گرفته بود چرا رها كرد؟ درِ خانه چگونه به فاطمه عليهاالسلام اصابت نمود؟ مهاجمين از كجا وارد خانه شدند؟ گوشواره ى بانو كِى شكست؟ كجا گريه و فرياد بهم آميخت؟
امام صادق عليه السلام فرمود: آتش به چوب در خانه گرفت. قنفذ با دست فشار مى داد و مى خواست در را باز كند. عمر با تازيانه بر بازوى فاطمه عليهاالسلام چنان زد كه مانند بازوبندِ سياه شد. و نيز چنان با لگد به در زد كه به شكم فاطمه عليهاالسلام اصابت كرد در حاليكه به محسن عليه السلام ششماهه باردار بود، و اين فرزند در معرض سقط قرار گرفت. عمر و قنفذ و خالد به خانه هجوم آوردند.
اميرالمؤمنين عليه السلام درِ شكسته را به جاى خود باز گردانيد، و در
همان حال محسن عليه السلام سقط شد. حضرت فرمود: محسن عليه السلام به جدش ملحق مى شود و نزد آنحضرت شكايت مى نمايد.
زهرا عليهاالسلام كجا، سيلى كجا؟! آن دست بى شرم كه بريده باد با
كدامين جرأت چنين جسارتى نسبت به مادرِ اسلام روا داشت كه گوشواره شكست؟... و لابد از جاى آن خون جارى شد؟!
عمر چنان سيلى بر روى فاطمه عليهاالسلام زد كه چادرش كنار رفت وگوشواره شکست در حاليكه آن حضرت با صداى بلند گريه مى كرد و مى فرمود: «اى پدر، اى رسول خدا! سخن دخترت فاطمه را دروغ پنداشتند و او را زدند و جنين او را كشتند».
اميرالمؤمنين عليه السلام در اين حال از داخل خانه با چشمان سرخ شده و آستين بالا زده برخاست، و عباى خود را روى فاطمه عليهاالسلام انداخت و آنحضرت را به سينه چسبانيد... و فرياد زد: «فضه! بانوى خود را درياب كه فرزند او از ضرب لگد در حال سقط است»!
امام صادق عليه السلام مى فرمايد: عمر با پا به فاطمه عليهاالسلام زد در حاليكه به پسرى بنام محسن باردار بود، و در اثر اين ضربه آن پسر سقط شد. سپس سيلى به روى مبارك آنحضرت زد بطورى كه گويا مى بينم گوشواره ى حضرت در گوشش شكست.
آنكه براى آتش زدن مهبط وحى آستين بالا زده بود، فكر لوازم آن را هم كرده بود. دستور داده بود هيزم بياورند، و براى زود بر پا شدن آتش خار مغيلان هم آورده بود.پشتوانه ى جمعيت مهاجم، اسب سواران و نيزه دارانى بودند كه گوش بفرمان سقيفه آماده ى خراب كردن خانه بر سر اهلش بودند.
فريادهاى ناهنجارِ شمشير به دستان از بيرون در، صداى ناله ى جانسوز بانوى خلوت كبريا را از درون خانه تا دورترين آينده هاى تاريخ رساند و قلب ميلياردها فدايىِ زهرا عليهاالسلام را پاره پاره كرد اما هنگامى كه كار از كار گذشته بود!!
عمر نزد ابوبكر آمد و گفت: برخيز كه اسب و افراد براى تو جمع كرده ام. آن دو همراه مغيره بيرون آمدند. عمر مقدارى از چوب عوسج جمع كرد و دستور داد خار مغيلان آوردند و آنها را بر دوش خود حمل كرد و آمدند تا به منزل على عليه السلام رسيدند.
اُبَىّ بن كعب مى گويد: صداى شيهه ى اسبان و افسار آنان و برخورد نيزه ها را شنيديم. لباسهاى خود را پوشيده از خانه ها بيرون آمديم و همراه آنان تا منزل على عليه السلام آمديم در حاليكه درِ خانه بسته بود. عمر پيش رفت و لگدى به در زد و صدا زد: اى على، خارج شو! چرا از بيعت ابوبكر خود را در خانه پنهان كرده اى؟! بيرون بيا و گرنه خانه را به آتش مى كشيم!
اُبىّ بن كعب مى گويد: از پشت ديوار خانه صداى ناله اى بگوشم رسيد و متوجه شدم صداى بانوى طاهره فاطمه زهرا عليهاالسلام است كه گريه مى كند.
عمر شخصاً اقدام كرد تا مبادا دلى به رحم آيد و بازگردد! فاطمه عليهاالسلام نمى گذاشت در باز شود، اما وقتى دانست دشمن دست بردار نيست در را رها كرد تا محسنش را نجات دهد!
در اين ميان «چرا»هايى هست كه پاسخ آن را فقط مهدى زهرا عليه السلام مى داند؛ ولى فوران خون از پهلو و سينه در آن لحظات اشاره هاى پر معنايى به محبين فاطمه عليهاالسلام دارد!
دنباله ى ماجرا براى كسانى است كه هنوز در نيمه راه باوَرَند: بانو تا صحن خانه بيشتر تاب نياورد و در حاليكه بر زمين مى افتاد همه ى اهل خانه را براى كمك فراخواند.
عمر آنحضرت را بين در و ديوار فشار داد بطورى كه از شدت آن نزديك بود روح آنحضرت بيرون آيد، و خون از سينه اش جارى شد.
در اين حال حضرت به داخل خانه رفت و صدا زد: «اى اسماء، اى فضّه... بياييد و در آنچه زنان به يكديگر احتياج دارند مرا دريابيد».
اسماء مى گويد: وارد نشديم مگر وقتى كه حضرت جنين خود را سقط كرده بود، همان كه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله او را محسن ناميده بود.
منتظران مهدىِ ت و يا زهرا با شنيدن سخنت كه اشك خالص است، بر خاك سياه نشسته اند! بگو تا بسوزيم و براى يارى مهديت آماده شويم!
چه كسى همچون صاحب مصيبت مى تواند رفتار دژخيمان را توصيف كند؟ اى اشك اگر اجازه دهى گوش بر سخن فاطمه عليهاالسلام بسپاريم تا آتش و سيلى و محسن عليه السلام را يكجا بگويد.