eitaa logo
کانال نوای عاشقان
23.3هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
2.1هزار ویدیو
597 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات مدیر کانال نوای عاشقان کربلایی هادی صالحی @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
سبک نوحه کودکان زهرایی ما کودکانه... زهرائی هستیم در روضه‌های زهرا نشستیم ممنون لطفِ مادرِ صاحبْ زمانیم که روضه خوانِ بانوی قامت کمانیم یا فاطمه یا فاطمه.. ما غرق شور و.. غرقِ نوائیم همراهِ مولا.. غرقِ عزائیم از کودکی ما عاشقِ شیر خدائیم بر عشق زهرا و علی ما مبتلائیم یا فاطمه یا فاطمه.. مادر به گوشم گفته یازهرا تا که همیشه باشم با زهرا گفته پدر گو یا علی از جا بلند شو.. با عشق زهرا و علی تو سر بلند شو.. یا فاطمه یا فاطمه.. مادر برام گفت.. یک قصه امشب چی شد شهید شد مادره زینب.. در کوچه ها شد مادر زینب شهیده در راه مولایش علی قدش خمیده.. یا فاطمه یا فاطمه.. *ویژه جلسات کودکان و نوجوانان @navaye_asheghaan
خبر دارم که نامرد بی هوا زد تورا به پیش چشم مجتبی زد خبر دارم که با صورت به دیوار چنان خوردی که چشمت شده خونبار خبر دارم چنان زد وحشیانه تو گم کردی عزیزم راه خانه خبر دارم که تورا دوره کردند قباله پیش چشمت پاره کردند خبر دارم حسن دلواپست شد بمیرم یک تنه فریاد رست شد خبر دارم به غرورش برخورد هزاران بار حسن زدنده شد و مرد خبر دارم حسن با تو زمین خورد ولی شکر خدا بودو تورو برد خبر دارم چرا گفتی شبانه تورا غسلت دهم میان خانه خبر دارم نمی خواهی بدانم چه آمد بر سر یار جوانم خبر دارم نمی خواهی ببینه دو چشمان علی آن زخم سینه خبر دارم چرا گفتی شبانه تو را تشیع کنم من مخفیانه خبر دارم که دلگیری از این شهر جفا کردن همه بعد پیمبر خبر دارم چرا گفتی شبانه تو را خاکت کنم من بی بهانه خبر دارم غریب این زمانه تو می خواهی که باشی بی نشانه خبر دارم چرا بازو شکسته غم عالم روی لبهات نشسته خبر دارم که حتی دم رفتن نرفته یاد تو دستامو بستن @navaye_asheghaan
در سوگ  مادر  (سبک افتخاری) ############ ای  مادر ای نفسم هستی من بگو کجا رفتی بر عشق ات هستی من تا به ابد همیشه می مانم ۲ تو امید قلب منی روشنی چشم منی تو همه ی زندگیم ای‌ پناه بی کسیم تو رفتی و دلم شکستی چرا تو چشم خود ببستی تو عشقمی‌ مادر جانَ منی  مادر ۲ با یادت من همه شب تا به سحر به خانه می گریم من مسکینم و تو اهل کرم ترا همی جویم چگونه  فریادت  نزنم در اوج تنهایی و غمم تو مادرم بودی به (بیقرارت) کن نظری به کوی ما هم کن گذری تو مادرم بودی
در سوگ  مادر  (سبک افتخاری) ############ ای  مادر ای نفسم هستی من بگو کجا رفتی بر عشق ات هستی من تا به ابد همیشه می مانم ۲ تو امید قلب منی روشنی چشم منی تو همه ی زندگیم ای‌ پناه بی کسیم تو رفتی و دلم شکستی چرا تو چشم خود ببستی تو عشقمی‌ مادر جانَ منی  مادر ۲ با یادت من همه شب تا به سحر به خانه می گریم من مسکینم و تو اهل کرم ترا همی جویم چگونه  فریادت  نزنم در اوج تنهایی و غمم تو مادرم بودی به (بیقرارت) کن نظری به کوی ما هم کن گذری تو مادرم بودی @navaye_asheghaan
. سلام الله علیها ▪️بنداول▪️ بر‌ مهر فاطمه تا تکیه دارم از هول روز حشر باکی ندارم سر بر آرم اگر با اذن حضرت داور فاطمه بنشسته بر اریکه ی محشر رسم به رسم محبت به محضر مادر برد مرا به بهشت از محبت حیدر سائل نظر مادر ساداتم زیر بال و پر مادر ساداتم ▪️️بند دوم️▪️ زهرا اگر نبود آیین نداشتیم ما مرتضی علی در دین نداشتیم راه و رسمش عوض کرد راه و رسم جهان را او معلم عشق است جمله متقیان را زنی که شکل جهادش شبیه مردان بود میان کوچه جهادش جهاد با جان بود یک تنه همه جا یاور حیدر بود فاطمه همه لشگر حیدر بود 👇
خبر دارم که نامرد بی هوا زد تورا به پیش چشم مجتبی زد خبر دارم که با صورت به دیوار چنان خوردی که چشمت شده خونبار خبر دارم چنان زد وحشیانه تو گم کردی عزیزم راه خانه خبر دارم که تورا دوره کردند قباله پیش چشمت پاره کردند خبر دارم حسن دلواپست شد بمیرم یک تنه فریاد رست شد خبر دارم به غرورش برخورد هزاران بار حسن زدنده شد و مرد خبر دارم حسن با تو زمین خورد ولی شکر خدا بودو تورو برد خبر دارم چرا گفتی شبانه تورا غسلت دهم میان خانه خبر دارم نمی خواهی بدانم چه آمد بر سر یار جوانم خبر دارم نمی خواهی ببینه دو چشمان علی آن زخم سینه خبر دارم چرا گفتی شبانه تو را تشیع کنم من مخفیانه خبر دارم که دلگیری از این شهر جفا کردن همه بعد پیمبر خبر دارم چرا گفتی شبانه تو را خاکت کنم من بی بهانه خبر دارم غریب این زمانه تو می خواهی که باشی بی نشانه خبر دارم چرا بازو شکسته غم عالم روی لبهات نشسته خبر دارم که حتی دم رفتن نرفته یاد تو دستامو بستن
سبک نوحه کودکان زهرایی ما کودکانه... زهرائی هستیم در روضه‌های زهرا نشستیم ممنون لطفِ مادرِ صاحبْ زمانیم که روضه خوانِ بانوی قامت کمانیم یا فاطمه یا فاطمه.. ما غرق شور و.. غرقِ نوائیم همراهِ مولا.. غرقِ عزائیم از کودکی ما عاشقِ شیر خدائیم بر عشق زهرا و علی ما مبتلائیم یا فاطمه یا فاطمه.. مادر به گوشم گفته یازهرا تا که همیشه باشم با زهرا گفته پدر گو یا علی از جا بلند شو.. با عشق زهرا و علی تو سر بلند شو.. یا فاطمه یا فاطمه.. مادر برام گفت.. یک قصه امشب چی شد شهید شد مادره زینب.. در کوچه ها شد مادر زینب شهیده در راه مولایش علی قدش خمیده.. یا فاطمه یا فاطمه.. *ویژه جلسات کودکان و نوجوانان صدای حاج خلیل زارعی بچه شیراز
‍ 🥀عزیزان مادرم کو 🥀                              دوباره شب شد وظلمت سر آمد، کنار قبر زهرا حیدر آمد🌷عزیزان مادرم کو. مادرم کو، خدایا مادر غم پرورم کو 2🌷                                                                          بخواب ای نازنین شاه یگانه، قدم آهسته برداردشبانه، به آوایی که آید از دل شب، زمین و آسمان یکسر بنالد 🌷عزیزان مادرم کو. مادرم کو، خدایا مادر غم پرورم کو 🌷                                                                                         بگوید زیر لب در اون دل شب، امان از سینه ی دلدار زینب. ببین حالش چو طی شد راه صحرا،بیامد در کنار قبر زهرا 🌷عزیزان مادرم کو مادرم کو، خدایا مادر غم پرورم کو 🌷نهد صورت به خاک اون شاه ابرار، بگوید این سخن با چشم گریان،سلام ای بانوی در خاک وخفته، درود زندگی را زود گفته، بخواب آرام و ای ماه یگانه، نخواهی خورد دیگر تازیانه 🌷عزیزان مادرم کو، مادرم کو، خدایا مادر غم پرورم کو 🌷                                                                            بخواب آرام و ای پهلو شکسته، علی اندر سر قبرت نشسته، اگر شمعی کند درد دلم گوش، کند در سوختن خود را فراموش، خموشی هر چراغی دارد اما، چراغ من شده بی وقت خاموش 🌷عزیزان مادرم کو، مادرم کو، خدایا مادر غم پرورم کو به 🌷                                                                                   بخواب آرام وای نور دو عینم، که من چون تو پرستار حسینم، بخواب آرام وبا رخسار نیلی، به پیغمبر نشانده جای سیلی 🌷عزیزان مادرم کو مادرم کو، خدایا مادر غم پرورم کو 🌷                                                                         علی سر در گریبان دارد امشب، علی شام غریبان دارد امشب، به خانه چون روم، رویت نبینم، بریزم اشک و با زینب نشینم 🌷عزیزان مادرم کو، مادرم کو، خدایا مادر غم پرورم کو 🌷                                                                          پس از آنی که طفلان خوابشان برد، فلک تاب از دل بی تابشان برد. چراغ خانه ها گردیده روشن، کجایی ای چراغ خانه ی ما 🌷عزیزان مادرم کو، مادرم کو، خدایا مادر غم پرورم کو #
فاطمه_رفت_و_مدینه_غم_گرفت حضرت_زهرا_شام_غریبان 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 فاطمه رفت و مدینه غم گرفت در فــراق او عـلی مـاتم گـرفت فاطمه رفت وعلی ماند وغمش قصه ی پُر غصه ی عمر کمش از سرِ شب تا سحرگه ناله داشت سر به دیوار غریبی می گذاشت ناله ها می زد که ای یاس کبود فاطمه جان این جدایی زود بود بعد زهرا باب غصه باز شد تازه غم های علی آغاز شد این مصیبت جان حیدر را گرفت قُــوَّتِ ســـردار خیبـر را گـرفت تا علی از فاطمه شد بی نصیب همدم و یار غریبان شد غریب ازعلی بس کینه داشت آن ذات بد فاطمه را کُشت با مُشت و لگد جُــرم زهــرا بــود یــاریِ ولی کرده با جانش حمایت از علی از ولـی و از ولایـت دم زده در مسیر حق قدم محکم زده افتخار فاطمه این بود و هست که فداییِ ولایت گشته است از ولی هر کس حمایت می کند فاطمه از او شفاعت می کند روزگــار بـی وفـایی را ببـین شد امیرالمؤمنین خانه نشین کیست داند حال طفلان علی؟ حال طفـلان و پـریشان علی بچه های مادری بـی مادرند همچو پروانه به دور حیدرند غیـراین طفـلان علی یاری نداشت فـاطمه که رفت غمخواری نداشت حیدر از آه یتیمان چون کند؟ ناله ی زینب دلش را خون کند خـانه را زینب مـرتب می کند یاد مادرجان خود تب می کند لحظه ی راز و نیــاز فـاطمـه بر سرش چـادر نمـاز فاطمه شـد یتیـمه حیف خیلی زود او راه می رفت همچو مادر بود او هرکه«مداح»، زینبی شدباورش چــادر زهــرا  نیفتـاد از سـرش 🏴🥀🏴🥀🏴🥀
❣﷽❣ 🔲 شور_حضرت_زهرا_س۱۴۰۳ پاشین بریم مدینه ، یه خانمی مریضه گل ببریم براشون ، حال علی خرابه. خدا کنه که زهرا ، شفا بگیره امشب علی بدون زهرا ، دلش ز غم کبابه. 🔲(بیا به خانه برگرد دار و ندار مولا،دار و ندار مولا) زهرا پریشون از غم ، سکوتشو شکسته تو شب بی ستاره. اشک از چشاش سرازیر ،میگه خدا کمک کن علی کسی نداره. 🔲(بیا به خانه برگرد دار و ندار مولا،دار و ندار مولا) بچه ها دور مادر، میگن نرو تو امشب بیا به خانه برگرد. مادر خوب و ماهم ،چرا زغصه و آه میکشه از دلش درد. 🔲(بیا به خانه برگرد دار و ندار مولا،دار و ندار مولا) پدر با آه و زاری ، میگه بهار عمرم نرو بمون کنارم. همسر مهربونم ، ببین پس از تو دیگه میشه غمِ تو یارم 🔲(بیا به خانه برگرد دار و ندار مولا،دار و ندار مولا)
#⃣ #⃣ #⃣ "اللّهمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَهَ وَ ابیها وَ بَعلِها و بَنیها وَ السِّرِ المُستَودَعِ فیها بِعَددِ ما احْاطَ بِه عِلْمُکَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى صِدِّیقَةُ شَهِیدَة، ‏ذَاتِ الْأَحْزَانِ الطَّوِيلَةِ فِي الْمُدَّةِ الْقَلِيلَةِ، الْمَجْهُولَةِ قَدْرُها وَ الْمَخْفِيَّةِ قَبْرُها، الْمَدْفُونَةِ سِرُّها وَ ‏ الْمَمْنُوعَةِ اِرثُهِا، وَ الْمَکْسُورَةِ ضِلْعُهَا، المَقتُولَةِ وَلَدُهَا... لَعَنَ اللهُ قاتِليكِ وَ ضارِبيكِ وَ ظالميكِ و غاصِبي حقّكِ يامولاتي يا فاطمة الزهراء يا رَبَّ الزَّهرا، بِحق الزَّهرا، اِشف صَدر الزَّهرا، بظهور الحُجُّة، يا رب الحُجُّة، بحق الحُجُّة، اشف صدر الحُجُّة، بظهور الحُجُّة هوا هوای غم است و هوای فاطمیه وزیده باز شمیم عزایِ فاطمیه نگاه کردی عزیزم که باز آمده است گدای حضرت زهرا، گدای فاطمیه * از آقامون تشکر کنیم شب شام غریبانی مارو دعوت کردند بیاییم مجلس عزای مادرشون فاطمه...* نگاه کردی عزیزم که باز آمده است گدای حضرت زهراگدای فاطمه بیا و باز مرا انتخاب کن آقا برای اینکه بِگریم به پای فاطمیه بیا که با تو به گوش جهانیان برسد صدای حق و حقیقت صدای فاطمیه *امشب برای مردم مظلوم غزه و لبنان، خصوصا شیعیان نُبُّل و الزهرا سوریه هم دعا کنید که در محاصره قرار گرفتن...* چه می‌شود که شبیه تمامی شهداء دعا کنی و شوم مبتلای فاطمیه *شب های عملیات، دعوا سر بستن سربند یا زهرا بود، فریاد شهدا یازهرا بود، خوش به حال شهدا که سینه سپر کردن، جون دادن که دوباره حادثه مدینه تکرار نشود... دوباره دستای امیرالمؤمنين بسته نشود...* شنیده ام که نگاهت شهید می‌سازد نبوده است به جز این بلای فاطمیه خدا کند که شوم من شهید راه ظهور خدا کند که بمیرم برای فاطمیه بیا و گریه کنت را شبی مدینه ببر میان کوچه بخوان روضه‌های فاطمیه بخوان ز سِرِّ مگوی شهید شش ماهه بخوان ز روضه ی کرب و بلای فاطمیه * آماده ای روضه برات بخونم؟ آماده ای بریم امشب زیر بغل های امیرالمؤمنين رو بگیریم؟ آماده ای برویم بچه های زهرا رو دلداری بدیم؟... علی نشسته کنار بدن بی جان زهرا ببین داره درد و دل میکنه، داره وداع میکنه...* چقدر راحت خوابیدی، عزیزم اشک چشمام رو روي گونت، میریزم *بعد از نود و پنج روز تازه فاطمه از درد پهلو و بازو راحت شد... اومدن محضر آقای مرعشی نجفی سئوال کرد، آقاجان! این روایتی که عراقی ها هم خیلی قبول دارن چهل وپنج روز بعد از شهادت و وفات رسول الله مادرمان زهرا از دنیا رفته درسته این روایت؟ میگن: مرحوم آقای مرعشی نجفی سرشو انداخت پایین شروع کرد گریه کردن با زبان عربی گفت: ان شاءالله همین باشه .. ان شاءالله همین باشه یه چند روز مادرمان کمتر درد تحمل کرده باشه، کمتر درد پهلو کشیده باشه...* چشماتو بستی زهراي من، بمیرم چجوری من آخه آروم، بگیرم حالا تو درد نداری، دیگه توی پهلوت آروم گرفته انگار، ورم بازوت راحت شدی عزیزم، از زخم سینت دیگه نمیسوزه اون، زخم روی ابروت آیت الله میلانی از علامه ی امینی که روی منبر روضه میخوند سئوال کرد: علامه! چرا مادرِ ما فاطمه از خدا طلب مرگ کرد ؟!.. ناله ی علامی امینی بلند شد گفت آخه هر آدم زنده ایی پهلو میخواد .. کسی که پهلوش صدمه ببینه نه میتونه راه بره ‌‌.. نه میتونه نفس بکشه .. نه میتونه بشینه .. مادر ما پهلو شکسته بود ‌...* دردمو به کی بگم زن پا به ما‌ مو پشت در زدن دردمو به کی بگم زن پا به ما مو چل نفر زدن یه جوری زدنش که، نمیشه حرفشم زد میون دود و آتیش، صداش در نمیومد یه جوری زدنش که، سرش خورده به دیوار نمیشه حرفشم زد، بمونه حرف مسمار تنها بود چوب در رو بدن زهرا بود روی چادرش یه جای پا بود قتلگاه محسنم اینجا بود *هر جوری بود امشب امیرالمؤمنين فاطمه رو غسل داد، کفن کرد، تا اومد بند آخر کفن رو ببنده دید بچه ها از بین در دارن التماس میکنن .. صدا زد. "هَلمّوا تزوّدوا مِن اُمّکم" میگه بچه ها ریختن رو بدن مادر... میگه دیدم این دو دست مادر یتیماشو بغل گرفته... ندا اومد علی جان ارکان و ملائکهٔ عرش به لرزه آمدن این بچه ها رو از روی بدن بردار. اولین کاری که امیرالمومنین کرد دیدن اول زینبو بغل گرفت. زینبو به سینه گذاشت.. دختره ظریفه دق میکنه.. اصلا حرفم با ملائکه ست..آی ملائکه! چنتا بچهٔ قد و نیم قد رو بدن عزیزشون دیدید بیقرار شدید..کجا بودید شما... گوشه ی خرابه.. اینجا دختر و امیرالمومنین بغل کرد گفت ظریفه حساسه دق میکنه ..آی ملائکه! کجا بودید وقتی یه سه ساله یه سر بریده بغل گرفت.. هر کجایی ناله بزن ...«یا حسین» .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
14.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وای از قلاف، که زخمش عجیب بود وای از مغیره، کارِ خود آخر تمام کرد پیش حسن، حسین به زانو نشسته‌ست وقتی به گریه گفت: که مادر تمام کرد 🏴🏴 ‌‌صبحتون حسینی «لبیک یاحسین» ✍️ جهاد تبیین به عشق سید الشهدا