eitaa logo
کانال نوای عاشقان
23.5هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
2.1هزار ویدیو
610 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات مدیر کانال نوای عاشقان کربلایی هادی صالحی @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 🌹 🌹 ✍شاعر:کربلایی مجید مراد زاده، کربلایی علی تقی پور 💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫 رسیده خبر از عالم بالا چراغونی شده عرش معلی مژده میدن ملائک شب عیده از امشب پدر شدحضرت طاها شب غم سر اومد همسر حیدر اومد شدخدیجه مادر سوره ی کوثر اومد یازهرا. ای گل طاها یا زهرا. ام ابیها 💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫 ✅بنددوم لری (ملایری) اومیه ,ودنیا ,دختر طاها اومیه,ودنیا,حضرت زهرا د مین ,آغوش ,باباش مخنه صدا خندش میره,تاعرش اعلا مکه شد غرق نور واشادی و وا سرور همه تبریک میگن چشم حسود شوو کور یازهرا یازهرا ای گل طاها یا زهرا یازهرا ام ابیها 💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫 ✅بندسوم لهجه لُری (ملایری) وطاها وخدیجه, نورعینه مادر حسنَ و زینبینه الجارو,ثم الدار,و رو لبشه هر تپش قلبش ابالحسینه او نور خدایه سیده النسایه شفیعه ی محشر مینِ روز جزایه یازهرا یازهرا ای گل طاها یازهرا یازهرا ام ابیها 💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫 ✅بندچهارم بهترین هدیه از سوی خدایی ملیکه تو کل ارض وسمایی نه تها مادر سادات عالم مادره تمومه هیئتی هایی به علی همسری از همه عالم سری پسرت می مونم وقتی برام مادری یازهرا ای گل طاها یازهرا ام ابیها @navaye_asheghaan
🌹 🌹 🌹 ✍شاعر:کربلایی مجید مراد زاده 💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫 ✅بنداول خوردبه مشامم عطروشمیم یاس معطر امشب می خونم یکصدو ده بارسورهٔ کوثر کوریِ چشم اونی که می خوند نبی رو ابتر خدا با زهرا بیت نبی رو کرده منور ملائک امشب همه درصف جنتیان به ساز ودر دف که اومده مادر سادات ناز قدومش می زنن کف خوش اومدی مادرسادات 💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫 ✅بنددوم رسول اکرم میگه فِداهاای گل بابا فاطمه جانم فقط توهستی ام ابیها باغ بهارم ریحانه ی من یگانه دختر تویی تومادربرآسیه برم ریم هاجر توهدیه ی ناب خدایی آینه ی قبله نمایی فدات بشم عزیزجونم بهجت قلب مصطفایی خوش آمدی مادر سادات 💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫 ✅بندسوم تواین روزای آخرسال ازدستای حیدر ع عیدی بگیریم آخه رسیدر باز روزمادر علی علی جان تورو به جون حضرت زهرا س امشب برات کربلامون و نماتوامضاء علی تویی عشق پیمبر علی تویی ساقی کوثر ای ضربان قلب زهرا س علی علی حیدروحیدر ع علی علی حیدرحیدر ع @navaye_asheghaan
🌹 🌹 🌹 ✍شاعر:کربلایی مجید مراد زاده، کربلایی علی تقی پور 💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫 ✅بند اول دختر مصطفی اومد همدم مرتضی اومد مژده مژده مادر ما شیعه ها اومد روز مادر اومد دخت پیمبر اومد علت نزول سوره ی کوثر اومد باروبارو بارونه هی ولادته مادر صاحب زمونه هی 💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫 ✅بند دوم لری شوو مکه منور شد رزق وروزی مقدر شد صِلهَ بیریم اَ نبی خدیجه مادر شد جشنو شادی وپاست پرچم شیعه بالاست قنداقه ی بی بی وِ رو پر فرشتاست باروبارو بارونه هی ولادته مادره صاحب زمونه هی 💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫 ✅بندسوم عرش حق ریسه بندونه آسمونا گل افشونه عرش فرش وکهکشونا ریسه بندونه ..... مژده داد منادی رسیده وقت شادی روز مادر شده تو بیستم جمادی باروبارو بارونه هی ولادته مادره صاحب زمونه هی ✅بند چهارم لری 💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫 حُب اُ مایه ی هستی بُغض اُ باعث پَستی روزمحشر سی شفاعت داره اُ دستی نورهل اَتایهَ مادر شیعه ها یهَ دختر نبیو سیده النسایهَ بارو بارو بارون هی ولادته مادر صاحب زمونه هی ✅بند پنجم سردارسلیمانی الگوی کل ایرانی شهید راه قرآنی رهرو راه تونیم قاسم سلیمانی ..... و غمت اسیریم د راه تو بمیریم انتقام سختی از دشمنت میگیریم پرچم توبالاست تو اوج اسموناست اسم تو کابوسه اسراییل و آمریکاست باروبارو بارونه هی ولادته مادر صاحب زمونه هی @navaye_asheghaan
🌹 🌹 💫💫💫💫💫💫💫💫 جبریل به عرش نقشِ کوثر زده است طوبے ، گلِ تسبیح به پیکر زده است از خانه ے کوچڪ محمد امشب خورشیدِ زمین و آسمان سر زده است @navaye_asheghaan
🌹 🌹 🌹 ✍شاعر:سید روح الله موید 💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫 روزی که از تجسم امکان خبر نبود روزی نبود و گردش شمس و قمر نبود حتی مجال لحظه برای گذر نبود جز نور احمد از دم خالق اثر نبود در ظلمتی که صبر ملک را ربوده بود شد نور پاک فاطمه روشنگر وجود زهرا رسید و نور، جهان را فرا گرفت در آسمان، تجلی توحید پا گرفت ظلمت کنار رفت و جهان روشنا گرفت این نور محض را به بغل مصطفی گرفت احمد که بوده نور رخش روح کائنات کامل نبود بی گل او گلشن حیات عالم در انتظار هبوط فرشته بود حوریه ای که نور، گِلش را سرشته بود خاکی که از شعاع الهی برشته بود دست قضا به نامه ی این گُل نوشته بود این آفتاب جلوه ای از نور سرمد است این نسترن ملیکه ی باغ محمد است کوثر، یکی از آن همه الطاف داوری است او مریم است و لایق شأن پیمبری است چون آفتاب، سُنت او ذره پروری است قرآن ناطق است که از هر بدی، بری است قدیسه هست و بانوی ملک قداست است قدرش فراتر از شب قدرِ فِراست است دختر که بود، ام ابیها لقب گرفت همسر که شد، حبیبه ی یکتا لقب گرفت مادر که گشت، سرور زن ها لقب گرفت در زندگی یگانه ی دنیا لقب گرفت با آنکه درک شوکت او کار خاتم است فرصت برای شرح مقامات او کم است دنیا مجال نیست که او بی نهایت است هر نکته از کرامت او صد حکایت است این شاعرانگی سندش در روایت است روز ظهور فاطمه، صبح قیامت است آن روز، قدر فاطمه فهمیده می شود با حکم او بساط جزا چیده می شود روزی که چشم ها همه حیران رحمت اند یک مشت دل‌سپرده به دنبال فرصت اند حتی پیمبران که بزرگان امت اند چشم انتظار شافع روز قیامت اند زهراست آنکه کار شفاعت به دست اوست آری که اختیار قیامت به دست اوست ای سیب دلربا که نصیب علی شدی محبوب مصطفی و حبیب علی شدی با گوشه ی نگاه طبیب علی شدی در شورش زمانه، شکیب علی شدی نامت کنار نام خداوند خورده است جان علی به جان تو پیوند خورده است در مردمی که جهل به آن ها سوار شد دختر به گور کردنشان افتخار شد تو آمدی و عزت زن آشکار شد این روح غرق عاطفه، صاحب وقار شد در مکتبی که نام تو در صدر نام هاست یک زن، تجلی صفت رحمت خداست خورشید سر گذاشته بر پای شوکتت جبریل پر کشیده به بام ارادتت سجاده چهره سوده به درگاه طاعتت ایاک نعبد است گواه عبادتت مادر ندیده ایم به این اوج بندگی در بندگی نمونه و در کار زندگی تیغ علی که شهره به هر کارزار شد خم شد به پا‌ی‌بوسی تو، ذوالفقار شد برخواست موج و در قدمت آبشار شد پاییز سمت خانه ات آمد بهار شد در هر چمن طراوت گل ها به بوی توست حتی صفای جنت الاعلی به بوی توست تو آن ملیکه ای که سراپا وقار بود حوریه ای که چادر او وصله دار بود همسایه با دعای شبت برقرار بود آل عبا به محور تو استوار بود قرآن ناطقی تو و قرآن داورت بوده است همچون آینه ای در برابرت ای رشک ساکنین جنان بیت ساده ات دست قضا و پای قدر در اراده ات زرین رکاب چرخ غلام پیاده ات صبر و حیا دو ویژگی فوق العاده ات صبر تو در مسیر خدا بی نظیر بود سعی تو داد خواه امیر غدیر بود روزی که خطبه خواندی و قرآن زبان گرفت جان دادی و به سعی تو اسلام جان گرفت آهی کشیدی و نفس آسمان گرفت آهت رسید و دامن طاغوتیان گرفت این ننگ بر حکومت‌شان ماند تا ابد باید که شرح داغ تو را خواند تا ابد می سوختی هرآینه، پروانه شاهد است دستاس گریه کرد به تو، شانه شاهد است بر غربت تو گریه ی مردانه شاهد است از چاه آب آوری و خانه شاهد است وقتی به سمت چاه می افتاد راه تو بالا می آمد آب، به شوق نگاه تو روزی که کارنامه ی اسلام دود شد سکان دین اسیر هوای یهود شد بی حرمتی، جوابِ سلام و درود شد دستت به دستگیری امت کبود شد راه علی گرفتی و گشتی فدای او بودی در اوج غربت او آشنای او @navaye_asheghaan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ غروب آسمونمو/چراغ عشق خونمو دنیا ازم گرفته // خونمو غم گرفته خونه پُرازدوده هنوز/می‌خوای بری زوده هنوز غربتمو می‌بینی // فاطمه کَلِّمیٖنیٖ دیدم/دیشب/با درد/نماز شب می‌خونی بااشک/با آه /از درد/توسجده گاه می‌مونی انگار/بعد از/کوچه/چشمات سیاهی میره تاراه /میری /فضه /دست تو رو می‌گیره [[منو جوابم نکن/خونه خرابم نکن با رفتنت فاطمه/دیگه عذابم نکن]] ــــــــــــــــــــــــــــــــ وقتی ازم رومیگیری/دست روی پهلو میگیری میمیرم از خجالت // نایی نمونده واست بِهَم زدن زندگیمو/ازم گرفتن خوشیمو غرور حیدریم سوخت//خونه دلبریم سوخت دنیام /میسوخت /وقتی /تو شعله‌ها گیر کردی با هر/ آهت /زهرا /حیدرت و پیر کردی صد بار /مُردم /تا در/ بسمت دیوار می‌رفت دیدم/ پهلوت /خیلی/بامیخ کلنجار می‌رفت [[دیدم تواون شعله ها/فضه روکردی صدا هجوم آوردن بهت/ چهل نفر بی حیا ]] [[منو جوابم نکن/خونه خرابم نکن با رفتنت فاطمه/دیگه عذابم نکن]] ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ چشمای کم سوتو نبند/بازم به حیدرت بخند حرفی بزن عزیزم // جون حسن عزیزم دیدم وصیت می‌کنی/آهسته صحبت می‌کنی چند تا کفن آوردی// به زینبت سپردی دیشب/تاصبح/زینب/باگریه ازحال می‌رفت انگار/فکرش/هی داشت/بسمت گودال میرفت گودال/گودال/گودال/روضه نفس‌گیر میشه زینب /باهر/ضربه/از زندگی سیر میشه [[خیمه عزادارمیشه/ کارکه دشوارمیشه زینب باشمروسنان / وارد بازار می‌شه ]] [[واویلا علی الحسین]] . ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ شعرونغمه: ✍ .👇
|⇦•پیرزن آمده هنگام خزانش.. و توسل به حضرت ام البنین سلام الله علیها به نفسِ کربلایی سید مهدی حسینی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ صل الله علیک یا ام البنین پیرزن آمده هنگام خزانش چه‌کند اینهمه داغ ربوده است توانش چه‌کند خبر آمد که پسرهای تو را نیزه زدند رفت از دست خدایا ضربانش چه‌کند هرچه گفتند چه آمد سرشان گفت: حسین گفت بی سایه‌ی آن سروِ روانش چه‌کند تا که گفتند عصای تو هم اُفتاد زمین خم شد و ماند که با قدِ کمانش چه‌کند پیشِ طفلانِ حرم پیش رُباب و زینب غمِ شرمندگی اُفتاده به جانش چه‌کند روضه‌ها را همه خواندند و فقط داد کشید اشک آبش شد و غم تکه‌ی نانش ، چه‌کند بعد از آن هیچ زمان پیشِ تنوری ننشست جگرش سوخته و... سوخته جانش چه‌کند *در مکاشفه ای به مرحوم میرزای نائینی ، خانم ام البنین رو دیدن ، فرمودن میرزای نایینی اگر در شدائد و مصائب گرفتار شدی از یاد و ذکر من قافل نشید، صدیقه‌ی طاهره خیلی به من آبرو داده .. لذا میرزای نایینی به شاگردانش دستور داده بود مشکلات بزرگی که گرفتار می‌شید از این ذکر قافل نشید ، کدام ذکر ؟! دخیلک یا مولاتی ، یا ام البنین اغیثینی .. بانی برپایی جلسات روضه ابی عبدالله خانم ام البنین بوده .. میگه زن ها از منازلشون حرکت میکردن به سمت خانه ام البنین ، خانم خودش دم در می نشست بی بی زینب میومدن مجلس روضه میگرفتن .. * خواند زینب دو سه خط روضه و اُفتاد زمین مانده با خاطره‌ی چند جوانش چه‌کند خواهری که به برش پنج برادر را داشت پنج، سرنیزه نشین بُرده امانش چه‌کند همسفر بودنِ با شمر برایش کم نیست آه با حرمله و زخم زبانش چه‌کند این سر از چند جهت وا شده ، آهسته بران وای اگر نیزه دهد باز تکانش چه‌کند می‌رود شامِ پُر از سنگ و غم و زخم ولی مانده با جمعیت چشم چرانش چه‌کند نفس آخر و چشمش به در و بی پسر است پیرزن مانده که بی فاتحه‌خوانش چه‌کند آنکه نامادری‌اش آبروی مادرهاست گر نیایند دگر گریه کنانش چه‌کند شاعر : حسن لطفی *عمۀ سادات به همه بنی هاشم می‌فرمود هرکسی واقعه ای رو تو کربلا دیده بازگو کنه، صدای ناله ها بالا می رفت ، وقتی روضه خوان از عباس میخواند میگن خانم سرش رو پایین می‌انداخت سکوت میکرد این دستاش رو جمع میکرد تا حرف از عباس میشد میدیدن دختر امیرالمومنین دستاش داره میلرزه .. ام البنین اومد صدا زد چیه زینب جان چرا به روضه عباس میرسه به این وضع می افتی و پریشان میشی؟ .. نوشتن خانم غش میکرد انقدر گریه میکرد .. ساعتی بعد که به هوش میآمد فقط بنی هاشم مونده بودن میگفت بزارید مصیبت عباس رو من نقل کنم .. وقتی رسیدیم به کربلا من خودمو انداختم رو قبر حسین ، هرکی یه قبری رو بغل گرفت یه گوشه ای زبون گرفت .. همینجور که ناله میزدیم دیدیم یه صدای گریه ای همه رو بهم ریخته پرسیدیم از امام سجاد و دیگران کیه داره ناله میزنه .. فرمودن بی بی جان از کنار نهر علقمه ست ، سکینه رفته داره با عموش درد و دل میکنه .. میگه همه هاشمیان دویدیم سمت قبر عباس .. این جای مصیبت که رسید تو مدینه مقتل میگه هی به صورتش میزد هی موهاش رو میکشید .. صدا زد ام البنین رفتیم سمت قبر همه صدا میزدیم عباس موقع غارت و آتش خیمه ها کجا بودی .. عباس وقتی بچه اومدن تو مجلس اون حرومی کجا بودی .. عباس وقتی رفتیم تو بازار کجا بودی .. عباس موقع ذبح حسینم کجا بودی .. میگه والله از زیر قبر یه صدایی شنیدم یا خجلتا .. وا حسرتا یا عزیزت امیر .. صدای خجالت عباس به گوش همه رسید .. دیگه باید مردونه گریه کنی .. بزرگان ما میگن هرکی میخواد تو زندگیش مشتش وا نشه برا عباس داد بزنه .. دیگه امام سجاد توان از کف داد جواب عمه ما رو داد والله به خدا عمه جان عباس دیگه کاری از دستش بر نمی اومد .. امام سجاد می فرمایید وقتی من به کمک بنی اسد ابدان مطهر رو دفن کردم رفتیم سمت نهر علقمه عباس رو دفن کنیم والله دیدم بدن مبارکش مثه شیرخواره ها شده بود .. آخه چرا ؟؟ قطعت يداه ورجلاه في واقعة الطف .. وقتی ابی عبدالله اومد دید سری نمونده .. سر از هم پاشیده .. حسین ..* .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ @navaye_asheghaan