eitaa logo
کانال نوای عاشقان
15.5هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
371 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
. بسم ‌الله الرحمن الرحیم (مناسبت های ) و آغاز ماه صفر ▶️ ماه صفر رسیده و وقت سفر شده با کاروان گریه دلم خونجگر شده یک کاروان ستاره که خورشید شام بود با دختری که مرثیه خوان پدر شده از بس به یاد روضه ی بابا دلش شکست بغضی که داشت از غم دل ، پر ثمر شده از اربعین نگو که سراپا خجالتم از اربعین نگو که دلم در به در شده پای پیاده ، صحن نجف تا به کربلا در این مسیر فصل عزا تازه تر شده هر کس برای داغ نبی گریه می کند از التفات فاطمه س صاحب اثر شده هر جا دلم گرفت حسن را صدا زدم عمرم فقط به حرمت این عشق سر شده مشهد ، مدینه ونجف و شهر کربلا گریه برای اهل سفر بال و پر شده ماه محرّم آمد و با هرچه داشت رفت حسرت به روی سینه ی عالم گذاشت...رفت ⏹
. بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ هر نفس هر دم برایت سینه خواهم زد حسین در نشاط و غم برایت سینه خواهم زد حسین از منِ عاشق اگر باشد، به رسم نوکری روز محشر هم برایت سینه خواهم زد حسین سال ها دست مرا محکم گرفتی...دستِ کم سال ها محکم برایت سینه خواهم زد حسین اربعین پای پیاده از نجف تا کربلا پای هر پرچم برایت سینه خواهم زد حسین از تصور کردنش هم سخت می ترسم...مگو روزگاری کم برایت سینه خواهم زد حسین در نجف در کربلا در کاظمین و سامرا در همه عالم برایت سینه خواهم زد حسین .
. و توسل به سه ساله حضرت اباعبدالله، سلام الله علیهما به نفس _سوم محرم ۹۹ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ با اینکه سنگ خوردم سنگ تو رو به سینه زدم با سرِ پر خون آمدی با دلِ پرخون آمدم استقبالت بابایی بگو خوبه حالت؟ چقده من این چند روزه میگشتم دنبالت.. نصف جون شدم آخه این رسمشه؟.. بعدِ رفتنت سرم تیر میکشه.. میزنن منو میگن این حقشه دیگه بی من نرو ، باشه دیگه تنهام نذار ، باشه بغلم کن بازم بابا ، حتی واسه یه بار ، باشه خوب شد که برگشتی دوباره روی پات میشینم دوباره منو ناز میکنی نکنه دارم خواب میبینم ، نه بیدارم اومده کنار من یارم دخترای شامی دیدین بابا دارم با سر اومدی ، سر و سامونِ من پا گذاشتی رو ، چشمِ پرخونِ من رویِ خاک نشین ، پاشو مهمونِ من .. بابا دستای من حتی اگه زخم از طناب باشه روی نیزه نخوابیدی رویِ دستم بخواب .. باشه؟ دیگه بی من نرو ، باشه دیگه تنهام نذار ، باشه بغلم کن بازم بابا ، حتی واسه یه بار ، باشه ــــــــــــــــــ 👇
. و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیهما به نفس حاج مهدی رسولی _سوم محرم ۹۹ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ خودم را از اوّل دوباره کشیدم نشستم برایت ستاره کشیدم کمی گریه کردم و پایین چشمت نشستم دوتا راه چاره کشیدم نشستم در این روضه های پر از نور بهشتی پر از استعاره کشیدم و آن دست هایی که سینه زنت بود شبیه هزاران مناره کشیدم به دنبالِ تو انبیا را پیاده تو را رویِ نیزه سواره کشیدم وَ چندین شب بعد در یک خرابه تو را رویِ دست ستاره کش نمیشد بخوانی ولی روضه اش را فقط یک کمی با اشاره کشیدم قد کوچکش خم شده بود و او را در آغوشِ یاسِ بهاره کشیدم دلِ علقمه خون شد آن لحظه ای که سرش معجری پاره پاره کشیدم سر آمد شام غم هایم مه عیدم کجا بودی شبِ آرامشِ من صبحِ امیدم کجا بودی سفر انقدر طولانی ، نگفتی دختری داری نمیدانی چقدر از عمع پرسیدم کجا بودی مغیلان چیست میدانی فقط این را بگو بابا زِ پایم دانه دانه خار می چیدم کجا بودی؟! نه! لالایی نمیخواهم دگر اما در این مدت که من از درد یک شب هم نخوابیدم کجا بودی؟! نمیخواهم بگویم که کجا رفتم.. نمیخواهم بپرسم از تو در بازار چرخیدم کجا بودی؟! *نصف جون شدم .. تو مسیر شام تو رو گم کردم تویِ ازدحام تو رو گم کردم* نمیخواهد بگویی که کجا رفتی نمیخواهد که از خاکستر گیسوت فهمیدم کجا بودی به زحمت رویِ پنجه ایستادم در میانِ بزم خودم با چشم خود دیدم ، خودم دیدم کجا بودی *بابا .. می دونستم آخر میای پیشم.. انقدر صدا زد نازدانه بابا رو نصف شب آوردن خرابه.. نانجیب فردای عاشورا همه شون رو جمع کرد صدا زد شما فکر می کنید ما نمیتونستیم این چندتا زن و بچه رو هم بکشیم و همین جا دفنشون بکنیم؟! _گفت به من دستور رسیده اینقدر باید بچه ها رو کرامتشون رو بشکونیم ما نمیخوایم دیگه اسمی از علی تو این دنیا بمونه .. اینقدر این بچه ها رو گشنگی بدیم التماس کنند بهشون غذا بدیم .. _وقتی اومد کنار یزید ملعون گفت چی شد دستورم رو انجام دادی؟ گفت امیر! هر چی گشنگی دادیم یک کلمه این بچه ها از ما چیزی نخواستن گفت امیر دستور دادم اینقدر بزننشون .. اونقدر تازیانه می زدن یه دفعه آخ نگفتن این بچه ها .. فقط بعضی موقع ها تازیانه به سر و صورتشون میخورد .. دستاشونو می آوردن جلو چشاشون .. ای جانم به این عزت .. ای جانم به این شوکت .. تا نالۀ بچه بلند شد.. یه مرتبه زینب (س) دید در خرابه باز شد .. بی بی بدو آمد جلو گفت به خدا خودم آرومش می کنم..برید بیرون خودم آرومش میکنم.. نانجیب تشت رو کوبید زمین ..خانوم یه نگاهی کرد صدا زد امام زین العابدین عمه.. بگو همه جمع شن‌ .. چی شده؟! عمه بابا اومده خرابه .. وای دخترا جمع شدن .. سه ساله آمد.. تا بابا رو دادن بغلش دیگه جون نداشت بلند حرف بزنه دیدن لبا داره به هم میخوره..* بابا.. میدونستم آخر میای پیشم بابا.. میدونستم که همدمت میشم میای که برا تو ابر بهاری شم میای بابا چقدر شکسته شدی شکسته شدم شکسته شده عمه *محاسنت سفید شده قربونت برم.. راستی بابا.. بعد علی اکبر دیگه محاسنت همه سفید شدن..* چقدر شکسته شدی شکسته شدم شکسته شده عمه بهت نگفته که از فراق و غم تو خسته شه عمه چقدر شکسته شده عمه بابا با اشک من برا تو گریه می کنه تا میشنوه صداتو گریه می کنه چقدر گرفته صداش گرفته صدام گرفته صدات بابا خدا نبخشه اونو که پیش چشام میزد به لبات بابا چقدر گرفته صدات بابا ما که جبریل به خلوتگه مان راه نداشت بعد تو راهی هر کوچه و بازار شدیم دمِ در دروازه تبِ عمۀ ما بالا رفت وقتی انگشت نمای همه انظار شدیم *خدا رحمت کنه آیت الله خوشوقت رو ، می فرمودن روضه هایِ سنگین نتیجۀ سنگین میده .. امام زمان من معذرت میخوام .. بچه هایی که یه شب بیرون نخوابیده بودن ،بچه ای که یه بار باهاش بلند حرف زده نشده حالا ببین گیر چه آدمایی افتاده* ما که شب با تشر زجر و سنان خوابیدیم صبح ها با لگد حرمله بیدار شدیم اومد محضر امام صادق میگه دیدم تو دست آقا یه مقدار تارِ مو هست گفتم آقا اینا چیه؟.. آقا فرمودن اینا پر فرشته هست. عرض کرد آقا یعنی چی؟ آقا فرمود موی دختر رو که شونه میزنی تار مویی که میاد روی شونه اینا پر فرشته هست.. گفت بابا یادت میاد چقدر آروم و با احتیاط موهامو شونه میزدی؟ میگفتی اینا پر فرشته هست کنده نشه.. گفت بابا ببین.. ای حسین..* ــــــــــــــــــ 👇
. 🌴امان از بازار 🌴امان از آزار 🎤 شور امان از بازار امان از آزار زدن زن ها رو جلوی انزار حلقه زدن دوره مخدرات هلهله کردن واسه دخترات نزاشتن نامردای بی حیا حتی یه جای سالمم برات وای... معجرا رو بردن زینبو آزردن دخترات توو شام و کوفه سیلی خوردن ( وای، ای وای ای وای....) عبا رو بردن قبا رو بردن به سمت کوفه زنا رو بردن بعد از تو نامردای بی حیا با مرکب ریختن توی خیمه ها بردن زن های اهل خیمه‌تو با دست بسته تا شام بلا وای... رأست از نی افتاد زینب تو جون داد مادرت با گریه میزد از دل فریاد ( وای، ای وای ای وای....) پر از آشوبم ببین محبوبم کنار گودال به سر می کوبم پاره پاره کردن پیکرتو... به غارت بردن انگشترتو... کجایی که دارن حرومیا اسیری میبرن خواهرتو وای بین این آبادی تشنه لب جون دادی دیدمت تو گودال رو زمین افتادی ( وای، ای وای ای وای....) محمد صادق باقی زاده روح الله نوروزی 👇
. آه ، آجرک الله بقیة الله.... عمّه ی سادات و محنت دروازه داغ دل مهدی دوباره شد‌ تازه نائبة الزّهراست در وسط انظار جواب آهش شد تمسخر اغیار اونو بین جمعی بی حیا بردند امون از شام..... گلای حیدر خیلی کتک خوردند امون از شام.... آه.آجرک الله بقیة الله.... 🌸🌸🌸🌸🌸 اشک عزادار و طعنه ی رقّاصه نگاه زینب باز به رأس عبّاسه میگه أخا رفتم میون نامحرم هی منو زد دشمن با کعب نی، محکم جلو چشم تو زد دشمن نامرد امون از شام... همیشه آه من رو بهونه کرد امون از شام.... آه.آجرک الله بقیة الله.... 🌸🌸🌸🌸🌸 جسارت وآزار نداره پایانی میدن سر بازار شراب مجّانی رفته به روی بام منتقم ِ خیبر عُقدشو خالی کرد با سنگ وخاکستر سر هر گُل بشکستو عدو شد شاد امون از شام... سر ارباب از رو نیزه ها افتاد امون از شام.... آه.آجرک الله بقیة الله.... 🌸🌸🌸🌸🌸 رقیه سادات و یه معجر پاره برای راه رفتن محتاج دیواره تو گوش یک کودک گوشواره هاشو دید یاد جسارات ِ عصر دهم نالید کشیده از بس غُصّه سپیده موش امون از شام.... مث زهرا داره دستی بر پهلوش امون از شام... آه.آجرک الله بقیة الله.... 🌸🌸🌸🌸🌸 از وقتی که بردند سکینه رو بازار غمای عالم شد روی سرش آوار این همه ی درد ِ حضرت سجّاده بردن ِ ناموسش تو مجلس باده عدو زد با چوبش به لب قاری امون از شام.... شده خون از دندون حسین جاری امون از شام.... آه.آجرک الله بقیة الله.... ✍عبدالمحسن 👇
babolharam Hajmahdirasuli - Shab3 990601 - Sarallahzanjan-1.mp3
6.71M
و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیهما به نفس حاج مهدی رسولی _سوم محرم ۹۹
babolharam - shabe 3 moharram1399 - mahdi rasouli.mp3
1.2M
|⇦•با اینکه سنگ خوردم .. و توسل به سه ساله حضرت اباعبدالله،حضرت رقیه سلام الله علیهما به نفس حاج مهدی رسولی_سوم محرم ۹۹
. آورده است بوی تو را کاروان به شام پیچیده عطر واعطشای تو در مشام هفتاد و یک ستاره که بر نیزه رفته‌اند صف بسته‌اند پشت سر تو به احترام تو مرگ را به سُخره گرفتی و دیگران دلخوش به دینِ بی‌خطرند و مقام و نام طولی نمی‌کشد که جهان بشنود که نیست حجّی قبول‌تر ز همین حجّ ناتمام آن‌قدر دور نیست که دستی به انتقام تیغ تو را دوباره برون آرَد از نیام .
هیئت‌جان‌نثاران‌امام‌زمان‌عج۱۱_6030827884011062178.mp3
3.61M
متن:بسم رب الاحد.. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃 بسن رب الاحد /بی حد و بی عدد جان جانان مدد رقیه دل با تو مست شود/دل به نامت بود عشق بی تو ابد رقیه باب نجاتی و باب دل رقیه پشت در تو هستم سائل رقیه از تو یک اشاره بسه میکنم من به فدات این جون ناقابل رقیه اسم تو من مجنون دیوونه ی دیوونم سرت سلامت بی بی این سرو میشکونم هرکی هرچی بگه بازم اینو میخونم رقیه ای بودم و هستم و میمونم 🌹یا رقیه یا رقیه🌹 🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 جان و جانانمی/ روح و ریحانمی رقیه جانمی رقیه شیرین زبونمی /تو رگ و خونمی خوده جنونمی رقیه میزنه دلم محض عشقت زانو که وسط دیوونگی میگم بانو به ابی انت و امی یا رقیه انت فی قلبی ای حضرت شه بانو دخیله عشقمو من بسته به موی تو قرص ماهی و این دل عاشق روی تو میزنم می فقط بی بی از سبوی تو آدم شدم بگم هستم سگ کوی تو 🌹یا رقیه یا رقیه🌹 🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 دل و ولدارمی /دلمو میبری از عالمی سری رقیه محشره محشری /نوه ی حیدری شبیه مادری رقیه شبیه حضرت زهرایی رقیه ملیکه ی کل دنیایی رقیه لا حول و لا قوه الا بالله وقتی که رو دوش سقایی رقیه دلبر شاه دلخواه ای دلبر اربابم سه ایه داری تو ای کوثر اربابم وقتی که بی بی هستی دختر اربابم من فقط به عشق تو نوکر اربابم 🌹یا رقیه یا رقیه 🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
4_5771588958014146919.mp3
4.59M
• ﷽ • همه دنیا یه طرف... 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 همه دنیا یه طرف/دین و دنیای منه رقیه همیشه و هر کجا/ذکر لبهای منه رقیه آخرش سر میزارم/جون میدم رو دامن رقیه زیبایی/محشر کبرایی به عرش اعلایی/به دوش سقایی تاج سرِ مَلَک یا ریحانة الحسین نورُ السماء تویی شفیعه‌ی عالمین فخرالمخدرات ملیکهٔ کائنات یارقیه همه دار و ندارم فدات یارقیه یارقیه ☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️ زینت عرش خدا/ذکر هر روز و شبی رقیه ای فدای گریه هات/عشق بی بی زینبی رقیه ببرم به کربلا/تو نوای هر لبی رقیه زهرایی/دلبر مولایی زینت افلاک و زینت بابایی غمِ من دوریه از حسرت سوریه موندم تو بی کسی کارم صبوریه بطلبم برم به اشکای مادرم سر میزارم به پای دفاع از این علم یارقیه یارقیه ☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️ بی بیِ هر دوسرا/ای تمومِ زندگیم رقیه من به نام تو زدم/دلمو همون قدیم رقیه همیشه بابام میگفت/که صراط مستقیم رقیه غوغایی/مالکِ دلهایی عشق سماوات و دم مسیحایی معدن معرفت داری به ما سلطنت بانوی عالمی کلبتم از هر جهت کریمهٔ جهان بانوی فرشتگان زینت نُه فلک و زینت آسمان یارقیه یارقیه کربلایی وحید شکری 🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
03_990618_جان_نثاران_امام_زمان_عج_مراسم_هفتگی_5974541482898490947.mp3
7.99M
۹۹/۶/۱۸ • ﷽ • حضرت متن:از بچگی من غلام دربار... 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 از بچگی من غلام دربار رقیه ام هرسال شب سوم و گرفتار رقیه ام با دست توسل با ناله و گریه کاشکی یه نگاهی بکنه بی بی رقیه باب تمومی حاجاته قافیه‌ی همه ابیاته اذن زیارت نوکر ها به دست رقیه ساداته یا رقیه مدد یا رقیه ☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️ اذن حرم کرببلا دست رقیه آرامش آشوب دلِ خسته رقیه پیشگاه سه ساله جونِ منه هدیه کاشکی یه نگاهی بکنه بی بی رقیه ای نوه‌ی رسول مکّی بر لوح قلب ماها حکی واللهِ که نبوده قطعا در بودن شما یک شکی یا رقیه مدد یا رقیه کربلایی وحید شکری
شور_غُلام‌دولت‌عباسم‌علیه‌السلام(1).mp3
7.14M
شور و متن: غلام دولت عباسم.... 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 غلام دولت عباسم/بیمه ی حضرت عباسم تا دنیا دنیا باشه میگم/به زیر منت عباسم لذت بندگیم عباسه/ تموم زندگیم عباسه بزرگ‌شدم میون روضش/رفیق بچگیم عباسه ذکر رو لب هامه ابالفضل آی دنیا آقامه ابالفضل بیخیال مردم عالم وقتی که باهامه ابالفضل وقتی تورو دارم و الله چه غم دار خیلی دوست دارم یا عباس ای مونس دردم دور تو میگردم میگم آقا هر دم یا عباس باب الحوائج یا ابالفضل 🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 سایه روی سرم عباسه/امیر با کرم عباسه همیشه توی سختی ولله/امید مادرم عباسه بهم میگفت بگو یا عباس/همیشه با وضو یا عباس اگه غرق گناهم بودی/بهت میده آبرو یا عباس میشنوه صدامو ابالفضل میدونه دردامو ابالفضل روبه راه می کنه همیشه یک عمره کارهامو ابالفضل مشکل گشا هستی تو با وفا هستی ذکر شفا هستی یا عباس بی تو دل آشوبم با تو باشم خوبم ای یار محبوبم یا عباس باب الحوائج یا ابالفضل 🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 لعنت به دشمن رقیه/دلخوشیه منه رقیه چه حس خوبی داره قلبم/فقط با بودن رقیه ذکر جنون ما رقیه س/ورد زبون ما رقیه س بشنوند این رو اهل دنیا/آروم جون ما رقیه س ای ثانی زهرا رقیه دختر ثارالله رقیه خیلی حساسه روی اسمت ساقیِ کربلا رقیه ای فاطمی سیرت ای زینبی خصلت ای اسوه ی عفت رقیه جانم فدای تو عالم گدای تو در سر هوای تو رقیه سیدتی یا رقیه
4_5906705287661749512.mp3
12.03M
🎙 سید مجید گفتم میاد بابام گفتن که رؤیامه در وا شد و گفتم این دیگه بابامه . باور کنم بابا این طشت پُرخونه ای سر شدی امشب مهمون ویرونه . حالا که اومدی جونم بشه فدات تو این یه ساعته از چی بگم برات . از سوزش سرم از پای پُر ورم از چی بگم برات . از وضع معجرم از غارت حرم از چی بگم برات آروم بگم بابا چون عمه بیداره این زخم رو پلکم سوغات بازاره . بازار کدوم بازار با سنگ و چوب رفتیم اون چند قدم راهو صبح تا غروب رفتیم . از بس صدات زدم دیگه گرفت صدام مثل قدیم بیا قصه بگو برام از قصه ی سرت از زخم پیکرت قصه بگو برام از وضع حنجرت از اشک مادرت قصه بگو برام از چی بگم برات حتما خبر داری افتادم از ناقه دیگه نگم چی شد گوشم هنوز داغه . دستا که رفت بالا چشمامو می بستم بابا بگو آیا من خارجی هستم مهمونی بردنم از اون شبم نپرس من بهتره نگم از زینبم نپرس . از زخم بی حساب از اون همه عذاب چیزی ازم نپرس . از چادر و نقاب از مجلس شراب چیزی ازم نپرس
🏴🏴🏴🏴🏴 نوحه ڪوچ ازخرابه ✍شعراز: محمدرضامحمدی(ناعم) 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 رقیه ای بلبل شیرین زبان عازم اولوبدوروطنه کاروان دوریولاسال موکبی ایله دعــا زینبی 🍁🍁🍁🍁🍁🍁 یاندی دلون دردیله غمخانه ده شمع یانوب دردووه،پروانه ده چیخدی جانون گوشهٔ ویرانه ده دردوغمون گوزیاشیمی ائتدی قان دوریولاسال موکبی ایله دعازینبی 🍁🍁🍁🍁🍁🍁 قالدی قولاقیمده شیرین سوزلرون باخدی یارالی باشاتاگوزلرون اسدی گل لاله کیمی دیزلرون گوزیاشی توکدون اوقدرچیخدی جان دوریولاسال موکبی ایله دعازینبی 🍁🍁🍁🍁🍁🍁 کرب وبلایه دوشه بیرده یولوم ابربهاران کیمی خوشدوردولوم سینه ده کی دردووه قربان اولوم یادائدرم اورداسنی بی گمان دوریولاسال موکبی ایله دعازینبی 🍁🍁🍁🍁🍁🍁 کرب وبلاحسرتی اولدون بالا ابربهاران کیمی دولدون بالا لاله کیمی جوریله سولدون بالا محنتووه آغلیارهفت آسمان دوریولاسال موکبی ایله دعازینبی 🍁🍁🍁🍁🍁🍁 شام وسحرآغلیاجاق گوزلریم آدووی ذکرایلیه جاق لبلریم ای یوزی نیلی ،آنامابنذریم فرقتون عمّوندن آلوبدورتوان دوریولاسال موکبی ایله دعازینبی 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
🥀نوحه حضرت رقیه (س)،🥀 📝اثرطبع: کربلایی محمدرضامحمدی (ناعم) ************************ یوللاراباخوب آغلامارقیه قلب زاریمی داغلامارقیه سولماگل کیمی صحن گلستاندا راه چاره می باغلامارقیه غم چکمه بابا**بیرگون گلرسفردن راحت اولاربو**غملی دلون کدردن۲ لایلای رقیه**یات ای آنام نشانی۳ **** آزخرابه ده دیزلرون قوجاقلا آزبوزاریدن اکبری سراغلا آزبوحالیله ای آنام نشانی گاهواره ی اصغری قوجاقلا قیزیم داریخما**چوخ اتمه آه و افغان زینب، دیلونده**آه وفغانه قربان۲ لای لای رقیه یات ای آنام نشانی۳ ** غملی زینبون ای سولان بهاری اتمه گوزیاشون گل عذاره جاری آغلیانداسن اود دوتور وجودیم گوییاگیدور قلبیمون قراری سن آغلیاندا**منده سولوب سارالام سولساجمالون**زهرانی یاده سالام۲ لای لای رقیه....... ** دشمنیم سنی بی بهانه ویردی گاهی سیلی گه تازیانه ویردی هردینده وای نازنین بابام وای زجرکین سنی ظالمانه ویردی یوللارداگوزدن**گوزیاشووی الردون سیلی دگنده**عباسی سسلنردون۲ لای لای رقیه.....۳ ************************ ملتمس دعای خیر:محمدی(ناعم)
🌹 🌹 چه حالی داره ای خدا سینه زدن تو کربلا غسل زیارت از فرات نگاه به گنبد طلا کربلا عشقت منو دیوونه کرد از تو چه پنهون آقا جون دیگه امیدی ندارم عمرم کفاف بده بیام سر رو ضریحت بذارم میگن نمیدونی چقدر قشنگه بین الحرمین دور تا دورش نخلای سبز صفا میدن به عالمین کربلا عشقت منو دیوونه کرد زندگی و حیات من بدون تو جهنمه خاطرخواتم دیوونتم دوست دارم یه عالمه داد میزنم دیوونتم تا در رو روم وا بکنی دیوونتو ببینی و فکری به حال ما کنی همه میگن دیوونه ها آواره و در به درن شبا اسیر روضه و از غم تو بی صبرن کربلا عشقت منو دیوونه کرد گریه برای بچه هات برای من توشه شده این قدر برات سینه زدم دلم یه شش گوشه شده گمان کنم دشمنان خیز به کام من زبان ز دور بسکه با سرت سر اشاره می کنند سر تو را به روی نی هر چه نظاره می کنم سیر نمی شود دلم نگه دوباره می کنم به دختران خود بگو که گوشواره ها چه شد گریه به گوشواره نه به گوش پاره ها چه شد 🌹
❣﷽❣ 🥀 3 ❤ س 3 🌿بر نور دل و دیده زهرا صلوات 🌿بر دخت گرانمایه مولی صلوات 🌿برمظهر صبروحلم وایمان وشرف 🌿بر یاورِ دین زینبِ کبری صلوات ❤️() 💥السلام علیک یا بنتَ امیرالمومنین، السلام علیک یا ام المصائب، السلام علیکِ يا عقیلة بنی هاشم، یا زینب س یا زینب س💥 🌾کسی که رنج فراوان کشید زینب بود 🌾کسی که شادیِ دوران ندید زینب بود 🌾به چهار سالگی یتیمی از غم مادر 🌾کسی که رنج چهل ساله کشید زینب بود 🌾به راه کرببلا تا زِ راه شام خراب 🌾کسی که پای برهنه دوید زینب بود 🌾بدید بر سر نی، رأس پُر زخون حسین 🌾کسی که سرش به محمل شکست زینب بود 🌾میان آن درو دیوار و شعلهٔ آتش 🌾کسی که نالهٔ مادر شنید زینب بود ⬅️امروز دلهارو ببریم حرم بی‌بی زینب، ان شالله یه روزی کنار حرمش ناله بزنی امروز از چشات بخواه برا زینب گریه کنه، زینب ام المصائبه، پیغمبر بشارت داد برا کسی که برا زینب گریه کنه،فرمود: پاداش اون مثل کسیه که برا حسین ع گریه کنه، ⬅️یه روز آقا امیرالمومنین فرمود زینب جان ، پسر جعفر طیار عبدالله ازت خواستگاری کرده، فرمود بابا هر چی شما بفرمایید، فرمود واقعا دنبال رو باباش طیاره. گفت:بابا هر چی شما بگی من قبول میکنم، فقط یه شرط دارم، اونم چون شرط مال مادرمه میگم، اگه قبول کرد منم برای ازدواج مانعی نمی بینم، من از حسینم جدا نمیتونم باشم، اگه حسینم سفری داشته باشه، همراه حسین باید برم، از الان اجازه شرعیشو به من بده قبول میکنم، به عبدالله گفتن، گفت: من غلام شما خاندانم، هر چی شما بگین همونه. آقا امیرالمومنین اومدن پیش بی‌بی زینب، فرمودند:زینب جان عبدالله قبول کرد. ⬅️سوز⬅️صدا زد بابا من نمیتونم بدون جسینم زندگی کنم، لذا از وقتی که تو مدینه بودند روزی یک بار باید حسینو میدید ⏪شاید شنیده باشید بارها ام سلمه میگه، اومدم خونه عروس دیدم داره گریه میکنه، خانم جان یاد مادر افتادی، (نه، بالاتر از مادرم) خانم جان یاد پدر افتادید،( نه بالاتر) ⬅️سوز⬅️فرمود سه روزه حسینمو ندیدم، ام سلمه میگه الان میرم این خبرو به حسینت میدم، ⬆️اوج و سوز⬆️میگه اومدم دیدن حسین... دیدم داره گریه میکنه، صدا ام سلمه سه روزه زینبم رو ندیدم. هر دو عاشق هم بودن علاقهٔ شدیدی به هم داشتن، 🔅آخ میون همه دلها امون از دل زینب🔅 (زمزمه کن)➡️ آی دلای کربلایی، دل عالمی بسوزه برا دل زینب، کدوم روضه بخونم نام بی بی زینب نباشه،(هر روضه ای شما بخونی نام بی‌بی زینب میاد انواع روضه رو میشه خوند) 🔅(مدینه، روضه پیامبر، روضه حضرت زهرا س، امام حسن ع انواع روضه ها رو میشه اینجا خوند) 🔅آخ کربلا زینبه(روضه کربلا) 🔅آخ قتلگاه زینبه(روضه قتلگاه) 🔅دم دروازه کوفه زینبه(روضه اسرا) 🔅خرابه شام زینبه(روضه حضرت رقیه) 🔅آخ اربعین کربلا زینبه(روضه اربعین) 🔅برگشت کاروان به مدینه زینبه آخ ..... ⬅️لحظه ای کاروان برگشت مدینه، عبدالله ابن جعفر همسر بی‌بی زینبه، دوید جلوی کاروان ، آی کاروان بگید ببینم همسرم زینب کجاست، یه کَجاوِه ای رو نشونش دادن گفتن خانمت زینب تو این کجاوه نشسته، رفت جلو پردهٔ کجاوه رو زد بالا یه خانمی رو دید ، صدا زد خانم بگو ببینم همسرم زینب کجاست ⬅️ سوز و اوج⬅️یه وقت عبدالله نگاه کرد دید صدای ناله بلند شد عبدالله.... عبدالله.... من زینبم عبدالله، چرا نمیشناسی صدا زد: (دشتی) 🌾آخ اگر تو زینبی کو پس حسینت ( مگه نمیگفتی بی حسین نمیتونم باشم ) 🌾آخ اگر تو زینبی کو پس حسینت 🌾اگر تو زینبی کو نور عینت 🌾اگر تو زینبی چرا رنگت پریده 🌾اگه تو زینبی چرا موهات سپیده ✨ حسینت کو✨ اللهی خواهری که داغ برادر دیده بینمون نباشه،، خواهر برادر و خیلی دوست داره صدا زد عبدالله داغ برادر دیدم عبدالله، تن بی سر حسینم رو دیدم رأس حسین به نیزها دیدم عبدالله 🍂آخ میون همه دلها امون از دل زینب🍂 🌾تمام ذکر زینب یا حسین است 🌾وجودش لحظه لحظه با حسین است 🌾قنوت نیمه شبهای خواهر 🌾زیارتنامهٔ مولا حسین است 🍁هر چقدر ارادت داری به ابی عبدالله به ناله های دل زینب به اشک و آه و گریه های زینب سه مرتبه ناله بزن🍁 ✨ یا حسین✨ لطفا صلوات حذف نشه👇 💥هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)💥
مرثيه ورود امام حسين به کربلا 6 چون امام حسين - عليه‏السلام- در روز دوم محرم سال شصت و يکم هجري قمري به سرزمين کربلا رسيد، سوال کرد: اين زمين چه نام دارد؟ در جواب عرض کردند: نام اين زمين عقر است حضرت فرمودند: اللهم! اني اعوذ بک من العقر. خدايا! من از هلاکت به تو پناه مي برم. در تذکره‏ي سبط است که دوباره امام حسين - عليه‏السلام- پرسيدند: اين زمين چه نام دارد؟ در جواب عرض کردند: کربلا، و به آن نينوا نيز مي گويند که دهي در اين نزديمي است: فبکي عليه‏السلام‏و قال: کرب و بلاء. امام حسين - عليه‏السلام- گريست و فرمود: اندوه و گرفتاري. سپس فرمود: ام سلمه به من خبر داد که جبرئيل نزد رسول خدئا - صلي الله عليه و آله - آمد، و حسين، تو با من بودي و گريه کردي.آن گاه رسول خدا - صلي الله عليه و آله - به من فرمود: پسرم حسين را رها کن، و من تو را رها کردم. پيغمبر تو را گرفت و در دامان مبارک خود نشاند. سپس جبرئيل عرض کرد: آيا او را دوست داري؟ پيغمبر فرمود: آري. جبرئيل عرض کرد: به زودي امت تو او را به شهادت مي رسانند، و اگر بخواهي خاک آن سرزميني که او را در آن به شهادت مي رسانند به تو نشان مي دهم. پيغمبر - صلي الله عليه و آله - فرمود: آري، به من نشان بده. جبرئيل بال خود را بر فراز سرزمين کربلا گشود و آن را به پيغمبر - صلي الله عليه و آله - نشان داد. فلما قيل للحسين عليه‏السلام: هذه ارض کربلاء، شمها و قال: هذه والله هي الارض التي اخبربها جبرئيل رسول الله صلي الله عليه و آله و انني اقتل فيها. هنگامي که به امام حسين - عليه‏السلام- عرض کردند نام اين سرزمين کربلاست، خاک آن را بوييد و فرمود: به خدا سوگند، اين همان خاکي است که جبرئيل آن را به رسول خدا - صلي الله عليه و آله - خبر داد و از آن آگاه گردانيد، و من در همين سرزمين کربلا به شهادت مي رسم. سيد بن طاووس - رضوان الله تعالي عليه - در لهوف مي فرمايد: هنگامي که امام حسين - عليه‏السلام- به سرزمين کربلا رسيدند، پرسيدند: نام اين سرزمين چيست؟ در پاسخ عرض کردند: کربلا. آن گاه حضرت فرمودند: اللهم! اين اعوذ بک من الکرب و البلاء. خدايا! من از اندوه و گرفتاري به تو پناه مي برم. سپس امام حسين - عليه‏السلام- فرمودند: هذا موضع کرب و بلاء و انزلوا، هيهنا محط رحالنا و مسفک دمائنا و هنا محل قبورنا، بهذا حديثي جدي رسول الله صلي الله عليه و آله. اين سرزمين جاي اندوه و گرفتاري است. در همين جا فرود آييد که اينجا محل بار و خيمه‏ها و محل ريختن خونها و محل قبور ماست، و جدم رسول خدا ذ صلي الله عليه و آله - همه‏ي اينها را به من خبر داده است. سپس حضرت و يارانش در يک سو و حر با يارنش در سوي ديگر فرود آمدند. منتهي الآمال، ص 397 و نفس المهموم، ص 206-205. نکاتي مربوط به زمين کربلا سبط از شعبي روايت کرده است که چون حضرت امير المومنين علي - عليه‏السلام- به صفين رفت و به نزديک نينوا که دهي در کنار شط فرات است رسيد، در آنجا ايستاد و به يکي از ياران خود فرمود: ما يقال لهذه الارض؟ نام اين سرزمين چيست؟ در جواب عرض کرد: کربلا. فبکي حتي بل الارض من دموعه. حضرت آن قدر گريه کردند تا زمين از اشکهاي مبارکشان خيس شد. سپس حضرت فرمود: بر رسول خدا - صلي الله عليه و آله - وارد شدم و ايشان را گريان ديدم. عرض کردم: چرا گريه مي کنيد؟ رسول خدا - صلي الله عليه و آله - به من فرمودند: کان جبرئيل عندي آنفا و اخبرني ان ولدي الحسين يقتل بشط الفرات بموضع يقال له کربلاء، ثم قبض جبرئيل قبضة من تراب فشمني اياها، فلم املک عيني ان فاضتا. اينک جبرئيل نزد من بود و خبر داد که فرزندم حسين - عليه‏السلام- در کنار شط فرات و در جايي که آن را کربلا مي نامند، به شهادت مي رسد. آن گاه جبرئيل مقداري از خاک آنجا را برداشت و بويش را به مشامم رساند. من هنگامي که بوي خاک کربلا را استشمام نمودم، نتوانستم جلوي گريه‏ي خود را بگيرم. در بحارالانوار از خرائج نقل کرده است که امام باقر - عليه‏السلام- فرمود: حضرت اميرالمومنين علي ذ عليه‏السلام- همراه مردم حرکت مي کرد، تا يکي دو ميل به کربلا مانده بود. در حالي که حضرت پيشاپيش آنها مي رفت به جايي رسيد که آن را مقدفان (مقذفان) مي گفتند: مدتي در آنجا گردش کرد و فرمود: قتل فيها مائتا نبي و مائتا سبط کله شهداء، و مناخ رکاب و مصارع عشاق، شهداء لا يسبقهم من کان قبلهم و لا يلحقهم من بعدهم. در اين زمين دويست پيغمبر و دويست نوه‏ي پيغمبر که همه شهيد بوده‏اند، کشته شده‏اند. اينحا جاي خوبيدن شتران آنان و بر زمين افتادن عاشقان است؛ آ شهيداني که پيشينيان (در عظمت و بزرگي) به پاين آنها نمي رسند. و آنان که بعدا نيز مي آيند، (در فضل و برتري) نمي توانند به آنها بپيوندند و جاي در پاي آنها بگذارند. نفس المهموم، ص 206-205. سرشگ خوبان، عبدالرحيم موگهي @rozevanoheayammoharramsoghandi
حضرت رقیه سلام الله علیها سینه زنی باسبک چه حالی داره ای خدا سبک پیشنهادی.....گوشواره ی شعر..رقیه..رقیه جانم مددی تواین روزغم اومدم تومجلست جابگیرم دل رابه غوغابگیرم تومجلست پابگیرم برای دخترحسین عزای عظمابگیرم بگم رقیه بی بی جون رهام نکن فنامیشم ازعشق توجدابشم رسوای عاشقامیشم رهام کنی دربه درم.آتیش میگیره جیگرم بدون مجلست بی بی.دیگه آروم نمیگیرم نگاه به گریه هام بکن.نگاه به ناله هام بکن ببین چقددوستت دارم.ببین بی بی دوستت دارم امروزشدم مرغ حرم.اسمتوبرلب میبرم ازدر خونت نمیرم.برای روضت میمیرم ببین بی بی گرفتارم.جزتوکسیوندارم به هیچکسی رونزدم.فقط درتوروزدم دلم خوشه به روضه هات.به ذکرای سینه زنات تمومه زندگیمومن.میدم برای نوکرات