.
#فاطمیه
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
#شور_پایانی (نوحه همخوانی) - فاطمیه - سبک ای که بر خوانِ حسین...
شورِ ما یافاطرُ یافاطمه
نورِ مطلق عشقِ مولا فاطمه
لافَتی اِلّا علی در کارُزار
با علی معنا شود با فاطمه
میزنم بر سینه پس داری حرم
فاطمه
چادرت شد سایهساری بر سرم
فاطمه
تا چکید اشکی به روی گونهام
فاطمه
من صدا کردم شما را مادرم
فاطمه
مادرِ گریهکنان یافاطمه (۴)
خانهدارِ خانهای از خِشت و گِل
سفرهداری در قیامت میکند
میزنم بر سینه سنگِ عاشقی
مادرم آنجا شفاعت میکند
کوثرِ ختمِ رسل یاسِ علی
فاطمه
روی تو گلبرگِ احساسِ علی
فاطمه
تو به دادِ سینهزنها میرسی
فاطمه
روی دستَت دستِ عبّاسِ علی
فاطمه
مادرِ گریهکنان یافاطمه (۴)
(افتتاح کلنگزنی ساختمانِ بیت الشهدا)
شکرُلله دل به دلبر داده ایم
عاشقانِ دلبری آزاده ایم
سنگرِ ما شده بیتُالشّهدا
ما برای نوکری آمادهایم
تا قیامت ذکرِ نوکر یاحسین
یاحسین
میدهم در راهِ تو سر یاحسین
یاحسین
میزند مهدی کلنگِ اوّل و...
آخرِ...
خانهیِ عشّاقِ حیدر یاحسین
یاحسین
یا حسینابنِعلی اِشفَع لَنا (۴)
#شور #زمزمه #فاطمیه #سرود_پایانی
#حضرت_زهرا #_سلام_الله_علیها
#امام_حسین #_علیه_السلام
#حسین_ایمانی
.👇
ای یادگار فاطمه که داغ دیده ای
در بستری ز غصّه و غم آرمیده ای
آقا سرت سلامت از این که به دوش خود
بار بزرگ ماتم مادر کشیده ای
بی مادری برای تو درد بزرگی است
طعم فراق مادر خود را چشیده ای
شب های فاطمیّه دلت غرق غم شود
تو غصّه دار مادر قامت خمیده ای
قربان شال مشکی و چشمان زخمی ات
آخر مگر چه واقعه ای را تو دیده ای؟
دارد نفس نفس زدنت می رسد به گوش
از بس میان کوچه و خانه دویده ای!
وقتی که ناله می زنی: "ای وای مادرم "
گویا صدای مادر خود را شنیده ای
هر روز و شب به یاد غمش گریه می کنی
بر جان خود بلای عظیمی خریده ای
آخر چرا به درک وصالت نمی رسم
آقا گمان کنم که ز من دل بریده ای!!!
در فاطمیّه های خدا سینه می زنی
با روضه های اهل کِسا سینه می زنی
هر روز و شب برای غریبیِّ مادرت
یا گریه می کنی تو و یا سینه می زنی
تا این که در کنار شما سینه زن شویم
آقا بگو به ما، تو کجا سینه می زنی؟
صاحب عزای مادر پهلو شکسته ای
پس درب هیئتیّ و جدا سینه می زنی
از کوچه ی مدینه و از درب سوخته
تا خیمه گاه کرب و بلا سینه می زنی
از بوی خانه ی شهدا حدس می زنم
آقا بهشت با شهدا سینه می زنی
تا این که مستجاب شود گریه های تو
بعد از نماز و بعد دعا، سینه می زنی
خیلی ضمیر فرد مخاطب به کار رفت
اصلاح می کنم که: شما سینه می زنی
حالا که ما (اسیر) همان کوچه ها شدیم
معلوم می شود که چرا سینه می زنی
شعر سعید بیابانکی برای شهید حاج قاسم سلیمانی
آتش داغی به جان مؤمنین افتاده است
گوییا از اسب، کوهی بر زمین افتاده است
شانههای مرتضی لرزید ازاین داغ سترگ
مالک اشتر مگر از روی زین افتاده است؟
عطر جنت در فضا پیچیده از هر سو؛ مگر،
کاروان مُشک در میدان مین افتاده است؟
چار سوی این کبوترهای پرپر را ببین
آیههای روشن زیتون و تین افتاده است
دست بر دامان شاه تشنهکامان یافتند
دستهایش را که دور از آستین افتاده است
زوزه ی کفتارها از هر طرف برخاستهست
شک ندارم این که شیری در کمین افتاده است
کربلا در کربلا تکرار شد بار دگر
ماه زیر خنجر شمر لعین افتاده است
محشر کبراست در کرمان و در تهران و قم
در رگان شهر، شور اربعین افتاده است
کوه آهن بر زمین افتاده یاران کاینچنین
لرزه بر اندام کاخ ظالمین افتاده است
سر جدا... پیکر جدا... این سرنوشت لالههاست
خاتم مُلک سلیمان بینگین افتاده است
.
|⇦•ما سپاهِ فتحِ خیبریم..
#رجز خوانی زیبا تقدیم به ارواح طیبۀ شهدا خصوصاً سردار دلها #حاج_قاسم_سلیمانی و شهدایِ محور مقاومت با نوای کربلایی سید رضا نریمانی
#سپهبد_شهید_قاسم_سلیمانی
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
یاعلی یاعلی، یاعلی یاعلی
ما سپاهِ فتحِ خیبریم
رهروانِ راه حیدریم
غیرت و عزت ایرانی هست، الله اکبر
تا ابد شور جمارانی هست، الله اکبر
یک سلیمانی ما رفت ولی، الله اکبر
بیست میلیون سلیمانی هست، الله اکبر
چه سپاهی چه امیری
چه مصباح منیری
چه فرماندهی کلی
چه یاران دلیری
«علی اسدالله، علی ولی الله»
یاعلی یاعلی، یاعلی یاعلی
خون این شهید برکت است
این شروع فتح و نصرت است
وقت برپایی یک عاشوراست، الله اکبر
صحنه لبریز سلیمانیهاست، الله اکبر
حاج قاسم وسط معرکه گفت، الله اکبر
فتح قدس است که پیروزی ماست، الله اکبر
چه امیری چه امامی
چه شوری چه کلامی
همه منتقم هستیم
چه لبیک قیامی
«علی اسدالله، علی ولی الله»
ــــــــــــــــــ
#سید_رضا_نریمانی
#مدافعان_حرم
#راهیان_نور
#فاطمیه
.
🔸 ألسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ الَّذي سَمَحَتْ نَفْسُهُ بِمُهْجَتِهِ.. 🔸
تا حسین ازجان گذشت وسوی قربانگاه رفت
اززمین تا آسمان، پیوسته دود آه رفت
چون قدم در وادی سرخ منا می زد حسین
"ازحرم تا قتلگه، زینب صدا می زد حسین"
ذوالجناح او به خیمه سربه خاک غم نهاد
ازفغان کودکان لرزه به عرش حق فتاد
چون که آتش ازغمش برماسوا می زد حسین
ازحرم تا قتلگه، زینب صدا می زد حسین
مثل برق ازپیش چشمش می گذشت آن لحظه ها
دست برسر، داشت برلب، ناله ی واغربتا
داغ وقتی بردل اهل ولا می زد حسین
ازحرم تا قتلگه، زینب صدا می زد حسین
قاتل ازیک سودوید و زینب ازیک سودوید
قاتل اوخنجرو زینب ز دل آهی کشید
با هزاران زخم دم از ربنّا می زد حسین
ازحرم تا قتلگه ،زینب صدا می زد حسین
لحظه ای که با خدا، لبریز شور وحال بود
اول معراج او ازخاک آن گودال بود
درهمان لحظه که پَرسوی خدا می زد حسین
ازحرم تا قتلگه، زینب صدا می زد حسین
از زمین تا آسمان گلبانگ واویلا رسید
ناگهان برگوش او، فریادی از زهرا رسید
چون که سربر دامن خیرالنسا می زد حسین
ازحرم تا قتلگه، زینب صدا می زد حسین
سیدهاشم وفایی
🥀مرثیه_امام_حسین علیه السلام
◼️گودال #شب_جمعه
🌾🍃🌾صلوات
4_6010127129486821285.mp3
9.1M
🎧 #روضه بسیار زیبا و شنیدنی
🎼 فقیر بانویی ام که غنی به ذات است ...
🎤 #حاج_محمود_کریمی
🏴 #شهادت_حضرت_زهرا
.
.
#فاطمیه
#حاج_مهدی_رسولی 🎤
صبح روز سه شنبه من
پا شدم با دو چشم خیس
دیدم انگار توی این شهر
هیشکی عین خیالش نیست
انگار نه انگار
دیروز همینجا یکی خورد به دیوار
انگار نه انگار
دیروز یه زن رو زدن بین انظار
انگار نه انگار
دیروز یه بچه شهید شد با مسمار
دیروز، آتیش
امروز، غربت
فردا، اما، میرسه منتقم زهرا
(این الطالب بِدَمِ الزهرا۴)
.............................
من امامی غریبم که
فاطمهس تنها مأمومَم
راه خونه تا مسجد رو
میدوید یار مظلومَم
انگار نه انگار
ریختن سرش عده ای مردم آزار
انگار نه انگار
انقد زدن دستش افتاده از کار
انگار نه انگار
از ضربه چشمای یارم شده تار
بین دشمن
بین غوغا
خسته، اما، پای من وایساده بود زهرا
(این الطالب بِدَمِ الزهرا۴)
.............................
بی حیا تر از این کوچه
کوچه ی کوفه و شامِ
سخت تر از روضه ی سیلی
روضه ی سنگِ رو بامِ
انگار نه انگار
میبینه از روی نیزه علمدار
انگار نه انگار
توو دست و پا سر میوفته هزار بار
انگار نه انگار
ناموس پیغمبره توی بازار
دستا بسته
پاها خسته
هیچ سری نیست که نشکسته
(این الطالب بِدَمِ المظلوم۴)
شاعر:محسن عربخالقی
📢حاج مهدی رسولی
🔶صبح روز سه شنبه من...
ویژه مراسم شهادت حضرت زهرا(س) ۱۴۴۱
https://eitaa.com/emame3vom/35726
#حاج_مهـدی_رسـولـے 🎤
#زمینه
#فاطمیه
.👇
.
از قصه جدایی تو غرق محنتیم
در دل اسیر شعله جانسوز حسرتیم
کردی سفر بسوی خدا از میان ما
از شور و شوق و همت تو غرق حیرتیم
یادت گرامی است ز خاطر نمی رود
ما نیز چون تو تشنه جام شهادتیم
سازش نمی کنیم بخون شما قسم
پای مرام و راه تو در استقامتیم
آماده اند اهل وطن بهر انتقام
جان بر کفیم و منتظر یک اشارتیم
ما رهروان نهضت ارباب تشنه ایم
ما وارثان مکتب حق و حقیقتیم
بر خصم اندکی هم اگر مهلتی دهیم
در هر امور تابع امر ولایتیم
حکم جهاد گر بدهد مقتدای ما
تا آخرین نفس همگی دراطاعتیم
ما شیعه ایم و حب وطن افتخار ماست
فصل ظهور حضرت مهدی بهار ماست
#سردار_دلها
#قهرمان_من
شعر از #محمد_مدهوش
#سپهبد_شهید_قاسم_سلیمانی
.
🏴 #سالگرد_شهید_سلیمانی
عکس رفیق شهیدم تو قاب چشمامه هر شب
جانم به این جونا و جانم به لشکر زینب
یا زینب به زینبیه حساسیم
یا زینب مرید حضرت عباسیم
نشون میدیم غیرت و با رجزخوانی
نداره فارس عرب ترک و افغانی
همه میشیم مث قاسم سلیمانی
کلنا فداک یا زینب
خونم بریز کاش تا که بالا بمونه این پرچم
توزینبیه بر پا شه تشیع جنازه من هم
یازینب نمیگیره قلبم آروم
یا زینب همه کسم فدات ای خانم
یا زینب به زینبیه حساسیم
یا زینب مرید حضرت عباسیم
ادامه داره تا امروزم عاشورا
نمیزارم که امام بشه تنها
مث جونای زینب میجنگیم ما
کلنا فداک یا زینب
سینه میزنم هر دم با اسم پاک یازینب
برگ برندمون تو روز محشر میشه پلاک یازینب
یا زینب از این غریبی میسوزیم
یا زینب ولی ما آخرش پیروزیم
میمونه دستاشون از این حرم کوتاه
شهادت آخرین منزل این راه
میترسه داعش از این شور حزب الله
کلنا فداک یا زینب
🎤 #حاج_امیر_کرمانشاهی
👇
.
• ﷽ •
#شور
#قمربنی_هاشم علیه السلام
متن:سکان عالم رو به کف داره...
#وحید_شکری 🎤
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سکان عالم رو به کف داره
شیر نره حیدر کراره
وقتی که پا میزاره تو میدون
کار تموم دشمنا زاره
به نام نامی خدای غیرت
به نام نامی یل با وقار
به نام نامی علمدار عشق
به نام نامی جناب سردار
بلند و یک صدا همه نوکرا
بگیم به قول آذری زبونا
هانسی گروهین بِلَه مولاسی وار
شیعه لَرین حضرت عباسی وار
بهترین رجز خوانه دلاور اباالفضله
بهترین نگهبان برادر اباالفضله
بهترین جهانگیر و جهاندار اباالفضله
بهترین اَبَر مرد علمدار اباالفضله
یا اباالفضل یا اباالفضل
☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
برا حسین بهار امیده
قابل احترام و تمجیده
از همه این حرفا مهم تر که
بزرگترین مرجع تقلیده
قسم به شأن ذات پاک الله
قسم به آیه های قرآن
قسم به اسم اعظم محمد
قسم به ذکر منجلی علی جان
بگم روایتی از این مقام
جناب نافذ البصیره عباس
اگه بخواد میتونه یک جا کنه
تموم عالمو شبیه سلمان
بهترین مسلمان درخشان اباالفضله
بهترین دم شاه خراسان اباالفضله
بهترین سپهدار مدینه اباالفضله
بهترین عمو جان رقیه اباالفضله
یا اباالفضل یا اباالفضل
کانال متن اشعار کربلایی وحید شکری
.👇
tavasol-be-hazrate-zahra.mp3
3.91M
📲 فایل صوتی ۱۸۸۱
واعظ: #سپهبد_شهید_قاسم_سلیمانی
🔖 توسل به #حضرت_زهرا(س) 🔖
مداحی آنلاین - همه میشم مثل قاسم سلیمانی - امیر کرمانشاهی.mp3
4.6M
🏴 #سالگرد_شهید_سلیمانی
🍃نداره فارس و عرب ترک و افغانی
🍃همه میشم مثل قاسم سلیمانی
🎤 #امیر_کرمانشاهی
⏯ #شور
4_6010153513470921050.mp3
9.5M
💠شور
سکان عالم رو به کف داره...
مراسم عزاداری شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
هیئت #جنت_البقیع
🎤 کـربـلایـی وحـید شـکـری
4_6003765058855766042.mp3
4.37M
■شهادت حضرتزهرا(سلام الله علیها) تسلیتباد■
نوای: #حاج_مهدی_رسولی
| صبح روز سه شنبه من ... |
■ #فاطمیه ■
🏴 رحلت جانگداز عمار ولایت،فقیه انقلابی، فیلسوف مجاهد #علامه_مصباح_یزدی را تسلیت عرض میکنیم.
ای چشم! از آن دیدۀ بیدار بخوان
ای اشک! از آن چشمِ گهربار بخوان
یک سالِ تمام، اَینَ مالک خواندی!
آرام مگیر! اَینَ عمّار بخوان
شاعر: #یوسف_رحیمی
#علامه_مصباح
.
تا چند دسته گل شود امشب نثار تو
خون گریه میکنم سر خاک مزار تو
برخیز و موج چشم ترم را نگاه کن
شمعی نداشتم جگرم را نگاه کن
مادر ز جای خیز که مهمانت آمده
مهمان دلشکسته و گریانت آمده
اینکه نشسته است کنارت حسین توست
این بی قرار گرم زیارت حسین توست
برخیز و حالی از پسر کوچکت بپرس
حال بقیه را هم از این کودکت بپرس
رفتی و نیستی که ببینی برادرم
هر روز آب میشود از غصه در برم
بر سینه اش گرفته حسن چادر تو را
گوید مدام زیر لب ای وای مادرم
ار لحظه ای که رفتی از این خانه تاکنون
شانه نخورده است به گیسوی خواهرم
از اینکه بغض کرده و خانه نشین شده
ترسم که جان دهد پدرم در برابرم
آیا تو بر حسین جوابی نمیدهی؟
تشنه رسیده کاسه آبی نمیدهی؟
برخیز و با حسین ز بازو سخن بگو
از دردِ زخم سینه و پهلو سخن بگو
مادر بگو که خوب شده زخم ابرویت؟
بهبود یافته آن چشم کم سویت؟
یادم نرفته بر در و دیوار خوردنت
یادم نرفته سیلی بسیار خوردنت
یادم نرفته روی زمین دست و پا زدی
بابا نبود خادمه ات را صدا زدی
رفتی و ماند خاطره هایت برای من
زنده شود عزای تو در کربلای من
یعنی که بعدها تو می آیی به دیدنم
در قتلگاه وقت سر از تن بریدنم
وقتی که رفت بر سر نیزه سرم بیا
وقت هجوم اسب روی پیکرم بیا
فکر رباب باش که در بین سلسله است
وقتی می افتد از سر نی اصغرم بیا
نیمه شب است و قافله در دشت می رود
افتد ز روی ناقه اگر دخترم بیا
تا چند دسته گل شود امشب نثار تو
خون گریه میکنم سر خاک مزار تو
برخیز و موج چشم ترم را نگاه کن
شمعی نداشتم جگرم را نگاه کن
مادر ز جای خیز که مهمانت آمده
مهمان دلشکسته و گریانت آمده
اینکه نشسته است کنارت حسین توست
این بی قرار گرم زیارت حسین توست
برخیز و حالی از پسر کوچکت بپرس
حال بقیه را هم از این کودکت بپرس
رفتی و نیستی که ببینی برادرم
هر روز آب میشود از غصه در برم
بر سینه اش گرفته حسن چادر تو را
گوید مدام زیر لب ای وای مادرم
ار لحظه ای که رفتی از این خانه تاکنون
شانه نخورده است به گیسوی خواهرم
از اینکه بغض کرده و خانه نشین شده
ترسم که جان دهد پدرم در برابرم
آیا تو بر حسین جوابی نمیدهی؟
تشنه رسیده کاسه آبی نمیدهی؟
برخیز و با حسین ز بازو سخن بگو
از دردِ زخم سینه و پهلو سخن بگو
مادر بگو که خوب شده زخم ابرویت؟
بهبود یافته آن چشم کم سویت؟
یادم نرفته بر در و دیوار خوردنت
یادم نرفته سیلی بسیار خوردنت
یادم نرفته روی زمین دست و پا زدی
بابا نبود خادمه ات را صدا زدی
رفتی و ماند خاطره هایت برای من
زنده شود عزای تو در کربلای من
یعنی که بعدها تو می آیی به دیدنم
در قتلگاه وقت سر از تن بریدنم
وقتی که رفت بر سر نیزه سرم بیا
وقت هجوم اسب روی پیکرم بیا
فکر رباب باش که در بین سلسله است
وقتی می افتد از سر نی اصغرم بیا
نیمه شب است و قافله در دشت می رود
افتد ز روی ناقه اگر دخترم بیا
زبانحال آقا اباعبدالله الحسین بعد از شهادت مادر 😭😭😭😭😭
آن خاطرات غم بارَش
یاد دارم که مادرم را درد
چقدر داده بود آزارش
هرگز از یاد من نخواهد رفت
آنچه را که به چشم خود دیدم
مادرم بین شعله گیر افتاد
چقدر من ز غصه ترسیدم
در هجوم زبانه آتش
یاس را زیر پا لگد کردند
خواستم پیش مادرم بروم
راه من را به شعله سد کردند
چه بگویم که بعد پیغمبر
قرعه غم به نام ما افتاد
روزگارم به رنج و غم سر شد
تا که راهم به کربلا افتاد
عصر روز دهم در آن صحرا
چون حسینم به قتله گاه افتاد
شعله ای باز قد عَلَم کرد و
به حرمهای بی پناه افتاد
**
در شرر یاد مادرم کردم
تازیانه چه آتشی دارد
شعله ای که حیا نمی فهمد
چه زبانهای سرکشی دارد،،،
زبانحال آقا اباعبدالله الحسین بعد از شهادت مادر 😭😭😭😭
🕊﷽🕊
🔳#روضه_حضرت_زهرا_س
⚫️#ختم_مادر
🔳#دفتری_زهرا س 3
🔸بر آینهٔ جمال داور صلوات
🔸بر آبروی آل پیمبر صلوات
🔸بر فاطمه ای که شد به شأنش نازل
🔸از سوی خدا سوره کوثر صلوات
(#دعای_فرج)
🔺#اللهمصلعلیفاطمةوابیهاوبعلهاوبنیهاوالسرالمستودعفیهابعددمااحاطبهیعلمک🔻
♻️#السلامعلیکیافاطمةالزهرا (س)
(یازهرا)3
▪️ای مدینه من دگر زهرا ندارم
▪️صورت خود را به دیوار می گذارم
▪️غنچه ام کو، لاله ام کو؟
یار 18ساله ام کو؟
▪️ای مدینه رخت ماتم در بَرَم شد
▪️روز روشن خانهٔ من قتلگاه همسرم شد
▪️غنچه ام کو، لاله ام کو؟
یار 18ساله ام کو؟
▪️ماه گردون چون مَهِ من، پردهٔ نیلی ندارد
▪️بانوی پهلو شکسته، طاقت سیلی ندارد
...سیدا منو ببخشن
یا صاحب الزمان....
▪️غنچه ام کو، لاله ام کو؟
یار 18ساله ام کو؟
⬅️اگه مادر دارید، قدر مادراتونو بدونید..
مادر عزیزه..مادر غمخوار اولاده...
خدا مادرتو برات نگه داره،،،نکنه دلشو بشکنی،،،قدر مادر رو بدون،،
بخدا دنیارو بگردی هیچ کسی جای مادرو برات پُر نمیکنه...
اونی که مادر نداره،،،میگه حاضرم همه زندگیمو بِدَم فقط یه بار مادرمو بغل بگیرم،،،فقط یه بار منو صدا بزنه،،فقط یه بار صدای مادرمو بشنوم..
ای مادر ای مادر
⏪اگه ازش بپرسی بدترین لحظه عمرت چه زمانی بود..
میگه اون لحظه ای که مادرمو تو غسالخونه دیدم...
اون لحظه ای که بدن مادرو تشیع میکردند
💔آخ خدا مادرم را کجا میبرن
💔گمانم برای شفا میبرن
⬅️آخ اون لحظه ای که بدن مادرمو داخل خانه قبر گذاشتن،، سنگ لحدُ چیدن خاک ریختن ،،،دیگه مادر اسیر خاکها شد ،،،آخ دیگه مادرو نمیبینم،،،
ای مادر ای مادر ای مادر
⏪دلتو ببرم مدینه بیاد غربت بیبی دوعالم ناله بزنی...
سلمان میگه نیمه شب تو خونه نشسته بودم، دیدم دارن در میزنند، درو باز کردم، دیدم حسنُ حسین یتیمان خانم زهران،،
نمیدونم بچهٔ بی مادر دیدی یا نه؟
الهی هیچ کس تو کوچیکی سایهٔ پدر و مادر ازش کم نشه..
میگه دیدم رنگ تو صورت این بچه ها نمونده...
صدا زدند..سلمان...سلمان اگه میخوای برای تشیع جنازهٔ مادرمون زهرا بیای بیا سلمان..
سلمان میگه دست این آقا زاده ها رو گرفتم..
وارد خانهٔ علی شدم..دیدم امیرالمومنین بدن زهراشو غسل و کفن کرده،،، بدنُ داخل یه تابوتی قرار داده.،،، یه طرف زینب نشسته یه طرف امیرالمومنین...
(دشتی)
آخ..
🍁فلک صبرو قرارم را گرفتی
🍁به شام تیره یارم را گرفتی
🍁علی میگفت زیر لب در آن شب
🍁همه دارو ندارم را گرفتی
تا چشم علی من افتاد..
صدا زد: سلمان بیا..سلمان بیا ...سلمان زینت خونه ام رفت.. سلمان بیا محرمم رفت..
⬅️آی ناله دارا..دیدی وقتی یه مادری از دنیا میره..وقتی میخوان جنازشو بردارن..میگن پسراش بیان..برادراش بیان..
(بابا محارمش بیان...این جنازه رو بردارن..)
⬅️سلمان میگه دیدم پسران زهرا کوچکند نمیتونند جنازه رو بردارند
اباذر اومد، مقداد اومد،
همراه علی جنازه رو برداشتند...
قربون اون جنازه ای که به روایتی 5نفر به روایتی 7نفر جنازه رو تشیع کردند ...
امان امان 2
⬅️رسمه از خونه ای که دارن جنازه مادری رو میبرن...
بچه هاش شیوَن میکنند ..همه میان دور یتیمارو میگیرن..با یتیما گریه میکنند..
♻️بخدا زهرا غریبه..
♻️بخدا زهرا مظلومه..
(چرا)
آخه بچه هاش آستین به دندان گرفته بودند.. آروم آروم داشتن گریه میکردند..
🔻علی بعد از تو یا زهرا غریبه
🔺در این دنیای فانی غم نصیبه
🔻تو رفتیُّ شدم تنهای تنها ای عزیزم
🔺که ذکر من فقط امن یجیبه
(اوج)
⏪کجا دیدی یه مادر جوون بمیره..نیمه شب تشیع بشه..نتونی بلند بلند گریه کنی..نتوتی بلند بلند مادر مادر بگی..
جنازه رو حرکت دادند..
سلمان میگه سرمو برگردوندم..دیدم زینب سه چهار ساله چادر نماز مادرو به سر کرده.. داره مادرو بدرقه میکنه..
میخوام بگم تو خونه زهرا کار برعکس شد(چرا)
آخه رسمه دختر عروس میشه مادر بدرقه اش میکنه
اما تو دل شب زیتب مادرُ بدرقه کرد..
مادر جوونشو بدرقه کرد
🔘منیم آنام حیالیدی
مدینین مارالیدی
🔘یاواش گویون مزارینه
گولو سینیب یارالیدی
⚫️لای لای نّنّه ام 4
🔘الهی یانمیوم نِجّه
شرارِ محنتُ غَمَه
🔘منیم آنام جوان اُلوب
مدینه باتدی ماتَمه
🔘سَنی چوخ وروب لی یات ننه
🔘سَنه گوربانام یارالان ننه
لای لای نّنّه ام4
🛑هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)🛑