eitaa logo
کانال نوای عاشقان
19.8هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1.8هزار ویدیو
440 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کاربرد این روضه بسیار پرسوز (گریز دعای ندبه) (زیارت ناحیه مقدسه) همه وقت.. این الطالب بدم المقتول بکربلا... صاحب عزا کجایی، کی می شود بیایی در صبح آشنایی، ای جلوه خدایی در ماتم عزای، کرب و بلا نشستی ای یار کربلایی، گویم سرت سلامت از دیده خون فشانی، در ماتم حسینت ای منتقم کجایی، گویم سرت سلامت یا امام زمان من نمیدونم کدوم مصیبت کربلا بیشتر دل شما رو می سوزونه ... اون چه مصیبتیه که در زیارت ناحیه مقدسه می فرمایید؛ شب و روز در مصیبت جد غریبم حسین گریه می کنم، اگه اشک چشمام تمام بشه خون گریه می کنم... وقتی از امام سجاد(ع) سوال شد در کجای حادثه کربلا بیشتر به شما سخت گذشت، سه بار فرمود؛ الشام الشام الشام. امان از مصیبت اسارت عمه جان شما زینب... آه بمیرم، برای اون لحظه ای که امام حسین از اسب بر زمین افتاد... تا اون نامردها دیدند دیگه کار آقا تمومه، دیگه توان نداره، هلهله کردند... به سمت خیمه های اباعبدالله هجوم بردند... این زنان و کودکان بی پناه سر به بیابونها گذاشتند... امان از مصیبت اسارت اهل حرم... امان از تازیانه ... امان از زخم زبان و دشنام... ای حسین... حسین آرام جانم حسین روح و روانم دگر طاقت ندارم حسین بی تو نمانم حسین بی تو چه سازم... **************************************** منظر دلهای ماست کرب و بلای حسین مرغ دل ما زند پر به هوای حسین تشنه گه کربلا مهر و مدد زد به عشق جنت اعلای دل صحن و سرای حسین ملک سلیمان بود در نظرش بی بها هر که گدایی کند پیش گدای حسین بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا تشنه آب فراتم ای اجل مهلت بده تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا 🥀
. اشعار از من از طرز قدم برداشتن های تو دانستم که راه بین تو، تا مرگ تنها یک قدم باشد بوَد مشکل برایم استخوان و پوست را شستن کفن پوشاندنش سخت است قدی را که خم باشد از حال پرستویم اگر حال بپرسید جز مشت پر سوخته کنج قفسی نیست از بس که شده آب همه شمع وجودش انگار که در بستر بیمار کسی نیست ای بال و پر شکسته مرا بال و پر مبند بردار بارم از دل و بار سفر مبند جانم بگیر از من دلخسته رومگیر راه نگاه را به رخ چون قمر مبند پای فراق را تو در این خانه وامکن دستی که بسته بود تو بار دگر مبند ای قبله ی علی زچه رو روبه قبله ای راه امید را به من ای محتضر مبند بجای دستهایم کاش می بستند چشمم را نمی دیدم شده نقش زمین تنها طرفدارم منم مشکل گشا و کار بر من مشکل افتاده بیا از ره اجل مشکل گشایی کن تو از کارم قسم به عصمت خود می خورم که در همه عمر به غیر بردن نام علی گناه ندارم من که صدها گره از کار همه واکردم حال صدها گره افتاده بکارم چه کنم قدرتی نیست که بیش از دوقدم برداری می روی راه تو اینگونه کنارم چه کنم بگو با من چه رخ داده چرا هنگام ره رفتن دو دستت را به روی شانه های دخترت بینم علی را کُشتی از خجلت ز بس گفتی حلالم کن سراپا آب می گردم اگر چشم ترت بینم در ایام جوانی آن چنان افتاده از پایم که وقت راه رفتن می شود زینب عصای من اگر برخیزم از جا باز هم دور تو می گردم طرفدارتوام تا پای جان ای مقتدای من تو که تنهایی ام دیدی چرا تنهاترم کردی مسوزان همچو شمعی از غمت سر تا به پای من نمی سوزد بر احوالم کسی غیر از در خانه ندارد کس خبر از حال من غیرازخدای من به مادرمادر زینب قسم بی مادری سخت است نیاید باورم بار سفر را این چنین بستی شاعر:سید محسن حسینی .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا