eitaa logo
کانال نوای عاشقان
23.3هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
2.1هزار ویدیو
602 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات مدیر کانال نوای عاشقان کربلایی هادی صالحی @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
امام زمانی شماره 0⃣5⃣ 🔹🔹🔹🔹🔹 بر لب عاشقان باشد این زمزمه العجل العجل مهدی فاطمه ما غریب این دیاریم غیر تو کسی نداریم تا رسیدن ظهورت لحظه ها رو می شماریم ای امام مهربان ادرکنی منجی جهانیان ادرکنی بعد هر نماز خود میخوانم ذکر صاحب الزمان ادرکنی ⏪ یا بقیة الله یا مهدی دیده بر راه تو مادرت فاطمه ذوالفقارت دهد بر غمش خاتمه ای امید زندگانی ای نگار آسمانی خیمه در کجا زدی تو روضه در کجا بخوانی وعده ی کلام تو نزدیکه روز انتقام تو نزدیکه با دعای مادر ان شاءالله لحظه ی قیام تو نزدیکه ⏪ یا بقیة الله یا مهدی با امید ظهور می تپد قلب ما نذر امر فرج روضه ها گریه ها یابن الزهرا یابن حیدر العجل بحق مادر میدهم تو را قسم به محسن و علی اصغر ای نوای انتظار یا مهدی عشق قلب بیقرار یا مهدی بی تو چه خزانی است این دنیا با تو میرسد بهار یا مهدی ⏪ یا بقیه الله یا مهدی 🔘🔘🔘🔘🔘
زمان: حجم: 157.6K
کربلایی هادی صالحی
✍️ فیلم حاج‌مهدی در دانشگاه زنجان| آمده‌ام اینجا با شما صحبت کنم 🔸 مراسم سوگواری شهدای مظلوم علیه‌السلام روز گذشته با حضور دانشجویان، اساتید و اقشار دانشگاهی مقابل دانشکده علوم انسانی دانشگاه سراسری زنجان برگزار شد. ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌
بسیار سوزناک فاطمیه زبانحال مولا امیرالمومنین (ع) ▪️▪️▪️▪️▪️▪️ داری میری و جمع خونه بعد از تو خراب میشه خدا میدونه از داغت دل سنگ هم کباب میشه بمیرم دیگه جسمت داره ذره ذره آب میشه غمت بی یاورم کرده سر و بازوت ورم کرده فلک چه خاکی بر سرم کرده نرو بگو روبراهی برات بمیرم الهی ⏪ فاطمه جانم فاطمه جانم ببین زینب چه بغض آلود نگاهش بر منه زهرا حسین صورت روی پاهات داره جون می کَنه زهرا حسن یک گوشه هی داره به صورت میزنه زهرا شکسته بال و پر زهرا داری میری سفر زهرا بیا علی رو هم ببر زهرا برا همه سر پناهی برات بمیرم الهی نرو بگو روبراهی برات بمیرم الهی ⏪ فاطمه جانم فاطمه جانم نمیره یادم اون روزی که آئینه ت ترک میخورد بمیرم گوشه ی چشمای تو مُهـر فدک میخورد برام کافیه این غصه زنم پیشم کتک میخورد نشد کاری کنم زهرا تو رو یاری کنم زهرا شرمنده ام از تو فاطمه حالا تو که نداشتی گناهی برات بمیرم الهی نرو بگو روبراهی برات بمیرم الهی ⏪ فاطمه جانم فاطمه جانم ◾️◾️◾️◾️◾️◾️
زمان: حجم: 197.3K
کربلایی هادی صالحی
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید "ذاکر اهل بیت علیهم السلام" 👤 کربلایی هادی صالحی کانال نوای عاشقان در ايتا https://eitaa.com/joinchat/1752170517C61755b78b9 گروه مقتل شناسی https://eitaa.com/joinchat/2402549964Cbf14525d62
مدینه بار دیگر در سرور است برای تهنیت گل دست حور است به بیت هادی دین شور و غوغاست در آغوشش یکی ماه دلاراست حدیثه همسرش خوشحال و خندان رخش گردیده همچون ماه تابان شده بیت ولایت غرق شادی به دنیا آمده فرزند هادی هم اینک نور هم عهدی رسیده در این عالم اباالمهدی رسیده حدیثه می زند بوسه به رویش پدر با شادمانی محو رویش پدر محو رخ فرزند گشته ز دیدار مهش خرسند گشته بود بر دست هادی ماهپاره به زیر مقدمش ریزد ستاره بود او هدیه ای از سوی سرمد حسن زیبا گل آل محمد به پا گردیده جشن شادمانی ز یمن مقدم این یار جانی گلی از گلشن باغ جنان است پدر بر مهدی صاحب زمان است بود دوم حسن از نسل حیدر که می نازد به او زهرای اطهر گل بستان سرای عصمت است او در این عالم امید امت است او چو جدش مجتبی باب النجات است ولای او کلید مشکلات است امام و منجی و روشنگر است او شفیع شیعیان در محشراست او همه عالم فدای تار مویت چو جدت مرتضی خلق نکویت بود صحن و سرایت جنت ما بود مهر و ولایت عزت ما بود دارالشفا صحن و سرایت همه در آرزوی سامرایت من امشب غرق احسان تو هستم کرم کردی و مهمان تو هستم شب میلادتان بر تو پناهم به حق مهدیت بنما نگاهم منم مولا گدای سامرایت شدم ریزه خور خوان عطایت به سویت آمده‌ عبد فقیری که از لطف و کرم دستم بگیری (رضایم) نوکر وعبدو غلامت همیشه شاملم لطف مدامت برای مهدی تو بی قرارم برای دیدنش چشم انتظارم 🌹🌹🌹🌹🌹
خبری آمده که نوبت محشر شده باز خبری آمده که دوره غم سر شده باز خبر از معجزه سوره کوثر شده باز خبری آمده که فاطمه مادر شده باز روزی اهل زمین رحمت بسیار شده هادی فاطمه امروز پسردار شده ای گل حضرت هادی و حُدَیث عرض سلام ای امام بن امام بن امام بن امام ای که با یاد تو شد خانه دل ها آرام دوستی با تو حرام است به اولاد حرام عشق تو جان به همه مرده دلان می بخشد به گدای تو خدا کون و مکان می بخشد تو همان حضرت از عقل فراتر آقا عالم از مقدم تو گشته منور آقا حسن دوم زهرایی و حیدر آقا پدر منتقم آل پیمبر آقا فارغی از همگان و همگان پابندت منتقم پروری و مصلح کل فرزندت سامرای تو سراسر ، خود فردوس خداست سامرای تو نسیمش چه قَدَر روح افزاست سامرا قبله مقصود تمام فقراست کعبه و میکده و خانه امّید ماست باز هم دست تمنا سوی این در داریم ما هوای حرم سامره در سر داریم آسمان مثل زمین منتطر فرمانت برده هوش از همگان معجزه چشمانت بوسه بر خاک قدومت زده زندانبانت جان ما چیست مگر تا که شود قربانت پسر حیدری و حق به تو عزت داده دشمنت هم به بزرگیت شهادت داده من همیشه به دعای سحرت محتاجم سنگ گردیده بر نظرت محتاجم شده آواره و بر بال و پرت محتاجم بی پناهم به ظهور پسرت محتاجم آمدم این شب عیدی بشوم خاک درت آمدم تا که رفیقم بکنی با پسرت ما سیاهیم و چو شب در طلب نور توایم تو سلیمانی و ما ریزه خور مور توایم ما کجا و تو کجا ؟ وصله ناجور توایم اربعین زائر شش گوشه به دستور توایم اربعین گفتم و شد مرغ دل از سینه جدا اربعین گفتم و کردم هوس کرببلا یاد آن دم که رسیدیم به دلدار بخیر یاد آن هروله با لشکر زوار بخیر یاد بین الحرمین و حرم یار بخیر یاد پابوسی ارباب و علمدار بخیر اربعین فارغِ از غصه دنیا بودیم اربعین همسفر زینب کبری بودیم محمد حسین رحیمیان
میل سفر در سر چرا دارم دوباره ؟!! شوق زیارتنامه را دارم دوباره صحنی پر از خلوت شده فکر و خیالم انگار میل سامرا دارم دوباره این اشک های روی گونه نازنینند وقتی سر خان کریمان می نشینند یک قطره بردم ، باز دریا پس گرفتم در مکتب شیعه ، حسن ها این چنینند اینکه فقیری را به ماها هدیه دادی می ریزد اشک شوقمان غیر ارادی قنداقه ی نورتو را خیل فرشته آورده اند از عرش بر دستان هادی وا کن به روی رعیتت حالا دری را باب زلال گریه های مادری را بین توسل ها سه شنبه لطف کردی همواره ایّها الزّکی العسکری را حاجاتمان را دست پاک تو سپردیم ما دست خالی از حریم تو نبردیم یک خواهش اما مانده بین سامرایت ای کاش فرزندت بیاید تا نمردیم آقا بمیرم من برایت!باز دشمن؟ این غربت صحن تو بد تا کرد با من وقتی صدای تیر و شلیک است آنجا بعدش صدای بال کفتر هاست حتماً  مجتبی کرمی
سجده ی بی "خدا خدا" هرگز بی ولای تو "ربنا" هرگز عصمت الله اکبری آقا از ولی خدا ، خطا؟ هرگز هر چه دارم خودت عطا کردی نزد غیر توام گدا؟ هرگز من گره خورده ام به ایوانت از تو باشم دمی جدا ؟ هرگز پر زدن از فضای "دلتنگی" جز به صحنین سامرا هرگز چند وقتی شده.... که تب دارم از تو یک کربلا طلب دارم در کرمخانه تا تو را دیدم بین دستانت "آتنا" دیدم از ازل روی این دل زارم از تو من چند رد پا دیدم قبل اینکه به سامرا آیم به گمانم تو را دو جا دیدم اولین بار، پیش قبر حسن دومین بار ، کربلا دیدم وقت یاد از حریم پاک تو در حرم هایشان تو را دیدم من ندارم ، به من برس آقا که نباشم چو خار و خس آقا با اجازه کمی برای دلت روضه میخوانم از هوای دلت داغ مسمار و سینه را آقا می‌گذاری بگو کجای دلت؟ هر شب از داغ مادرت زهرا قتل نفسیست در سرای دلت ختمِ به کربلا و گودال است مثل هر دفعه ماجرای دلت یک سوال از من و...جواب از تو... نیزه ای رفت لابلای دلت؟ من یک از صد هزار را گفتم گریه کم کن دلم فدای دلت گریه کم کن که گریه ها داری ای که از روضه ام عزاداری سنگ کوفی نخورد بر سر تو زیر سم ها نرفت پیکر تو روبروی سکینه و زینب غرق در خون نشد سراسر تو مملو از خاک و خون و خاکستر حنجرت را ندید مادر تو پیش چشمت نشد خدا را شکر اربا اربا علیِ اکبر تو خیمه هایت نسوخت با هیزم تازیانه نخورد دختر تو هیچ دستی نزد کنار سرت خیزران بر لب مطهر تو من یک از صدهزار را گفتم قصه ای آبدار را گفتم من که از روضه سر در آوردم از دل خود جگر درآوردم بین این روضه از زبان خودم دو سه تا چشم تر درآوردم عفو کن جان حجت ابن الحسن گریه ات را اگر درآوردم آن قدر گریه کرده ام آقا از دو چشمم پدر درآوردم نخل دردم که با دو قطره ی اشک مطمئنم ثمر در آوردم هر زمانی که روضه ای خواندم سوی گودال پر درآوردم سوی گودال سنگ می انداخت به تنش نیزه چنگ می انداخت.... جعفر ابوالفتحی