مقدمه_روضه65کانال_نوحوا_علی_الحسین.mp3
2.87M
اشعار مقدمه ی روضه
*******
من دربدر عشق ابالفضل و حسینم
من دربدر وادی بین الحرمینم
از اشک غمت صاحب زمزم شده ام من
حاجی شده ی حج محرم شده ام من
مُحرم شده ی حج محرم شده ام من
⏪ ارباب حسین است
من عاشق و دلداده عباس و حسینم
من در به در وادی بین الحرمینم
ای مردم عالم بشناسید و بدانید
مُهری که به پیشانی ما خورده بخوانید
من آمده ام تا به درت سر به سپارم
من جای دگر جز در این خانه ندارم
حق شور تو را روز ازل در سرم انداخت
بر گردن من شال عزا مادرم انداخت
یاد آورم آن لحظه که گفتی جگرم سوخت
یک جرعه از این آب ننوشیدم و رفتم
حسین جان کفن ت کو
حسین پیرهن ت کو
صدای عمه را تا می شنیدن
همه اطراف او صف می کشیدن
ای ساربان ای ساربان
بهر خدا این اشتران
آهسته ران آهسته ران
بی قافله سالارم
شمر است جلو دارم
من همچو کبوتر به روی بام حسینم
شب تا به سحر آواره بین الحرمینم
⏪ ارباب حسین است
عمریست تویی خواجه و من حلقه به گوشم
یک تار ز مویت به دو عالم نفروشم
⏪ ارباب حسین است
@@@@@@@
خواجه پور
زمزمه_حضرت_علی_اصغر67کانال_نوحوا_علی_الحسین.mp3
1.07M
زمزمه حضرت علی اصغر(ع)
************
بخــــواب ای غـنچۀ پرپر
بخـــواب ای کودک مادر
بخواب ای شـیر خوار اصغر
لالائی اصغرم، لای لای (۲)
عــــــــــزیزم از چه بی تابی
چرا مـــــــــــــادر نمی خوابی
گمـــــــــــــــــــــانم تشنۀ آبی
لالائی اصغرم، لای لای (۲)
چنین مـــــــــادر مکن زاری
چه شور است ایــن بسر داری
مگر میل سفــــــــــــر داری
لالائی اصغـرم، لای لای (۲)
مزن آتش بــــــــــه جان من
مبر صبر و تـــــــــــــــوان من
ببین اشـــــــــــک روان من
لالائی اصــغرم، لای لای (۲)
علی ای راحـــــــــــت جانم
علـــــــی ای روح ریحانم
مزن نــــــــــاخن به پستانم
علی اصغــــــــــر، علی اصغر
خواجه پور
|⇦• سینه زنی زمینه زیبا ویژۀ ایام شهادت حضرت معصومه سلام الله علیها به نفسِ حاج محمود کریمی •✾•
┅═❁•○◉♡◉○•❁═┅
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┅═❁•○◉♡◉○•❁═┅
غم آتیش درد دلامو
کسی نمیدونه رضا جانم
غم چشمۀ اشکِ چشامو
کسی نمیدونه رضا جانم
دیدی آخرشم نرسیدم
آخرش داداشمو ندیدم
تو فراق تو من چی کشیدم
کسی نمی دونه رضا جانم
بیا که تو دام غم اسیرم
حالا که دیگه دارم می میرم
سراغِ تو رو از کی بگیرم
کسی نمیدونه رضا جانم
غم آتیش درد دلامو
کسی نمیدونه رضا جانم
غم چشمۀ اشکِ چشامو
کسی نمیدونه رضا جانم
« کبوترِ مسافرم .. کجایی ای برادرم .. »
دم نوحۀ زمزمه هامو
کسی نمیدونه رضا جانم
دم نالۀ بغض صدامو
کسی نمیدونه رضا جانم
بی وفاییِ دور و زمونه
جونِ ما رو به لب میرسونه
آخه درد منو کی میدونه
کسی نمیدونه رضا جانم
تو چشام داره بارون می باره
خواهرت دیگه نفس نداره
کی برام ازت خبر بیاره
کسی نمیدونه رضا جانم
« ببین نگاه آخرم .. کجایی ای برادرم .. »
به تنم دیگه جونی ندارم
تو که نمیدونی کجا رفتم
تو رگام دیگه خونی ندارم
تو که نمیدونی کجا رفتم
من و عمه با چشمایِ خون بار
تو بیابون و کوچه و بازار
منِ خسته و معجرِ پاره ام
تو که نمیدونی کجا رفتم
میدونی چقدر طعنه شنیدم
میدونی چقدر خوابتو دیدم
میدونی که بی تو چی کشیدم
تو که نمیدونی کجا رفتم
منو گذاشتی بی خبر
بابا بیا منو ببر ..
دلم شده پر از شرر
بابا بیا منو ببر ..
دلم گرفته از سفر
بابا بیا منو ببر ...
#حاج_محمود_کریمی
#روضه_حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
•┄┅══○◉↭◉○══┅┄•
غم آتيش درددلامو.mp3
6.43M
|⇦• سینه زنی زمینه زیبا ویژۀ ایام شهادت حضرت معصومه سلام الله علیها به نفسِ حاج محمود کریمی •✾•
┅═❁•○◉♡◉○•❁═┅
#حضرت_معصومه
دوباره آمده ام تا به من بها بدهی
مرا مریض کنی و مرا شفا بدهی
گره به کار من افتاده ای کلید بهشت
خدا کند که به من فرصت دعا بدهی
من از زیارت قبلی خراب تر شده ام
خداکند به من بی پناه جا بدهی
من از زبان رضا با تو درد دل دارم
مگر که پاسخ این اشفعی لنا بدهی
توآمدی و مقام رضا مشخص شد
تو خواستی که کلیدی به دست ما بدهی
دلم برای محرم چه زود تنگ شده
مگر که باز تو امضای کربلا بدهی
هزار عید فدای دو روز ماتم تو
اگر اشاره کنی٫رخصت عزا بدهی...
تمام سال برای تو روضه می گیریم
هزار مرتبه هم در عزات می میریم
مجید تال
#حضرت_معصومه
حرم امن تو کافی است هراسان شده را
مثل شه راه بده آهوی گریان شده را
دل سپردیم به آن معجزه ی چشمانت
تا که آباد کنی خانه ی ویران شده را
مِهر تو باعث خاموشی آتشـدان است
خارج از دست خلیل است ، گلستان شده را
گندم ری به تنور کرمت پخته شود
از تو داریم پس این مزرعه ی نان شده را
هرچه شد خرج حرم ارزش او بیشتر است
از طلا حرف نزن، نقره ی ایوان شده را
به درخانه ی تو بسته و وابسته شدیم
چه نیازی است به جنّت سگ دربان شده را
گر قرار است جبینش به قدومت نرسد
کافرش بیش نخوانیم مسلمان شده را
در محلّه خبر لطف تو بهتر پیچید
پخش کردند اگر قصه مهمان شده را
شدنی نیست کرم داشته باشی ، امّا
دستگیری نکنی دست به دامان شده را
پنجره ساخته ای دور ضریح کرمت
تا ببندند به آن زلف پریشان شده را
ما فقط ظاهری از اوج تو را می بینیم
گذری نیست به معراج ِ تو حیران شده را
علی اکبر لطیفیان
#حضرت_معصومه_شهادت
#دوبیتی
مائیم گدای حضرت معصومه
محتاج عطای حضرت معصومه
همراه رضا ز دیده خون می ریزیم
در روز عزای حضرت معصومه
**
آمد ز مدینه تا که در قم باشد
در مملکت امام هشتم باشد
یعنی که خدا نخواست تا مرقد او
مانند مزار فاطمه گم باشد
#حمید_مربوبی
#حضرت_معصومه_س_ورود_به_شهر_قم
قم شد مسیر ِ آخرم الحمدلله
زخمی نشد بال و پرم الحمدلله
قم احترامم حفظ کرده تا که دیده
من دخترِ پیغمبرم،الحمدلله
در کوچه ها راهِ عبورم را نبستند
مانند زهرا مادرم الحمدلله
باضربه ی سیلی میانِ کوچه ای تنگ
خونی نشد چشم ترم الحمدلله
بین در ودیوار با داغیِ مسمار
زخمی نگشته پیکرم الحمدلله
دعوا نشد،..برچادر من جایِ پا نیست
خاکی نگشته معجرم الحمدلله
ماخاطراتی تلخ از بازار داریم
باز است هرسو معبرم الحمدلله
تاچند منزل دورِ من نا محرمی نیست
ساکت بُوَد دور و برم الحمدلله
در کوچه ی تنگ یهودی ها نرفتم
آتش نیفتاده سرم الحمدلله
بالای نیزه قاریِ قرآن ندیدم
محمل نگشته منبرم الحمدلله
حرفِ سنان و شمر وخولی نیست اینجا
دارم تمام ِ زیورم الحمدلله
کنج خرابه آبرویم را نبُردند
دشمن نگفته کافرم الحمدلله
دور از مدینه تشییعِ من دیدنی شد
قبرم همان دم شد حرم الحمدلله
مثلِ رقیه بی کفن دفنم نکردند
باشد تنِ من محترم الحمدلله
غسل تنم کاری ندارد چو به پنجه
مویم نپیچیده به هم الحمدلله
تاصبح زینب دورِ پیکر گریه میکرد
همراهِ سر از داغِ دختر گریه میکرد
شاعر: #قاسم_نعمتی
ترکیب بند مرثیه
حضرت معصومه سلام الله علیها
خواهر شدن یعنی،بلا بر جان خریدن
از کودکی نازِ برادر را کشیدن
خواهر شدن یعنی جدائی از تو هرگز
مرگ است یک شب روی دلبر را ندیدن
خواهر شدن یعنی مدینه تا کنارت
با پای دل صحرا به صحرا را دویدن
خواهرشدن یعنی چو شمعی آب گشتن
قطره به قطره پایِ دیدارت چکیدن
خواهر شدن یعنی زهجران پیر گشتن
درکمتر از یک سال دور از تو خمیدن
مشتاق دیدارم رضا جانم کجایی
ای کاش وقت احتضار من بیایی
قم شد مسیر ِ آخرم الحمدلله
زخمی نشد بال و پرم الحمدلله
قم احترامم حفظ کرده تا که دیده
من دخترِ پیغمبرم،الحمدلله
در کوچه ها راهِ عبورم را نبستند
مانند زهرا مادرم الحمدلله
باضربة سیلی میانِ کوچه ای تنگ
خونی نشد چشم ترم الحمدلله
بین در ودیوار با داغیِ مسمار
زخمی نگشته پیکرم الحمدلله
دعوا نشد،..برچادر من جایِ پا نیست
خاکی نگشته معجرم الحمدلله
ماخاطراتی تلخ از بازار داریم
باز است هرسو معبرم الحمدلله
تاچند منزل دورِ من نا محرمی نیست
ساکت بُوَد دور و برم الحمدلله
در کوچة تنگ یهودی ها نرفتم
آتش نیفتاده سرم الحمدلله
بالای نیزه قاریِ قرآن ندیدم
محمل نگشته منبرم الحمدلله
حرفِ سنان و شمر وخولی نیست اینجا
دارم تمام ِ زیورم الحمدلله
کنج خرابه آبرویم را نبُردند
دشمن نگفته کافرم الحمدلله
دور از مدینه تشییعِ من دیدنی شد
قبرم همان دم شد حرم الحمدلله
مثلِ رقیه بی کفن دفنم نکردند
باشد تنِ من محترم الحمدلله
غسل تنم کاری ندارد چو به پنجه
مویم نپیچیده به هم الحمدلله
تاصبح زینب دورِ پیکر گریه میکرد
همراهِ سر از داغِ دختر گریه میکرد
#قاسم_نعمتی
#حضرت_معصومه
#حضرت_معصومه_س_ورود_به_شهر_قم
قم شد مسیر ِ آخرم الحمدلله
زخمی نشد بال و پرم الحمدلله
قم احترامم حفظ کرده تا که دیده
من دخترِ پیغمبرم،الحمدلله
در کوچه ها راهِ عبورم را نبستند
مانند زهرا مادرم الحمدلله
باضربه ی سیلی میانِ کوچه ای تنگ
خونی نشد چشم ترم الحمدلله
بین در ودیوار با داغیِ مسمار
زخمی نگشته پیکرم الحمدلله
دعوا نشد،..برچادر من جایِ پا نیست
خاکی نگشته معجرم الحمدلله
ماخاطراتی تلخ از بازار داریم
باز است هرسو معبرم الحمدلله
تاچند منزل دورِ من نا محرمی نیست
ساکت بُوَد دور و برم الحمدلله
در کوچه ی تنگ یهودی ها نرفتم
آتش نیفتاده سرم الحمدلله
بالای نیزه قاریِ قرآن ندیدم
محمل نگشته منبرم الحمدلله
حرفِ سنان و شمر وخولی نیست اینجا
دارم تمام ِ زیورم الحمدلله
کنج خرابه آبرویم را نبُردند
دشمن نگفته کافرم الحمدلله
دور از مدینه تشییعِ من دیدنی شد
قبرم همان دم شد حرم الحمدلله
مثلِ رقیه بی کفن دفنم نکردند
باشد تنِ من محترم الحمدلله
غسل تنم کاری ندارد چو به پنجه
مویم نپیچیده به هم الحمدلله
تاصبح زینب دورِ پیکر گریه میکرد
همراهِ سر از داغِ دختر گریه میکرد
شاعر: #قاسم_نعمتی