نريز آب روي اين پلكا كه * نشه تازه باز زخم كوچه
امون از اين كبوديها و * از اون گرگ بي رحم كوچه
چقد اين بازو ورم داره چقد زخماش خون غم داره 2
ببين اسما كه تن ياسم يه گلبرگ و غنچه كم داره
بهارم خزونه / گلم غرق خونه
شدي راحت از درد دنيا خداحافظ ام ابيها 2
چقد این نه بهارِ با من * به یار علی سخت گذشته
از این خونابه ها معلومه * چه داغی رو قلبش نشسته
می دید وقتی قلبم آشوبه می گفت حیدر حال من خوبه 2
ببین اسما که چطور حالا ضریح گوشش طلاکوبه
ببین سرتاپاشو / نگفت غصه ها شو
نمازام دیگه شد فرادا خداحافظ ام ابیها 2
ميون اين كفن ها يارم * شده مثل اون روز وصلت
گل ياسم امانت بود و * دارم آب ميشم از خجالت
امون از اين غصه و غمها عذابه دنياي بي زهرا 2
مي خوام روشو باز ببينم من بگير چشم زينبو اسما
حسينم چه زاره / حسن بي قراره
نداره غم دل تسلا خداحافظ ام ابيها 2
احسان جاودان
هرکجا هرکی گرفتاره بیاد هرکی با فاطمه کارداره بیاد
گرنگاهی به ما کند زهرا
درد مارا دوا کند زهرا
این مقام کنیزاوفضه است
تادگربارچهاکند زهرا
کم نخوته ازعطایی بسیارش
هرچه خواهی عطاکندزهرا
من امدم وکرب وبلامبخواهم
من پرازغم و دردم کوچه هارو میگردم
اما حیفه که من نشونی کربلاروگم کردم
بالای سراکبردوبال گلی پرپر
میگه الهی بمیرم برات حسین غریب مادر
اقامون گل یاسه به ابالفضل حساسه
هرچی که میخوادبه ماها بده توی دست عباسه
من خوشم حسین دارم شاا عالمین دارم
دردلم خدا شوق رفتن بین الحرمین دارم
ازهردوجهان سیرم کربلامو میگیرم
اخرش یروز ازغمت اقا دق میکنم میمیرم
حسین غریب مادر
میگم اقا یروزی برای تومیمیرم
مبگه که مطمین باش دست تورومیگیرم
میگم یه عمرا قلبم همش به شوروشینه
مبگه احه توقلبت محبت حسینه
میگم دلم گرفته هچ جایی وانمیشه
میگه بیا که هچ جا کرب وبلا نمیشه
میگم دل غریبم منتطرنگاته
میگه نفهمیدی که چشام همش باهاته
میگم من ازتولد وقف توبوده سینم
میگه خودم تومحشرکنارتومیشینم
سرما وقدم ثارالله کم ما وکرم ثارالله
پرزند مرغ دل خسته ما به هوای حرم ثارللله
زایران حرم قدس حسین زایران عجم ثارالله
هرکه دارد هوس کرب وبلا بسم الله
ای که مراخوانده ای راه نشان بده
گوشه ای ازگربلا جا ومکانم بده
منزل دلهای ماست کرب وبلای حسین
مرع ول مازند پربه هوای حسین
خندا کنان میرود روزجزا دربهشت
هرکه باعالم کند گریه برای حسین
من کیم تا توبیای به سربالینم
چکنم راه نجاتم نبود جزاینم
⚜سه بند زمینه ی احساسی یا شور پایانی حضرت زهرا س:
ویژه ی ایام فاطمیه...
بند اول:
گره بستم نخ دل رو
به بند چادرت مادر
خراب کردم درستش کن
جوونیم با خودت مادر
ببخشم اگه قلبتونو شکستم
نموندم آخه پای عهدی که بستم
چشامو روی خوبیای تو بستم
بند دوم:
چه خوبه توی این شب ها
بارون اشک غم دارم
نمیخام چیزی از دنیا
تو رو دارم چی کم دارم
خدا نکنه از در تو جداشم
امیدم اینه آخرت با تو باشم
به دست خودت از بقیه سواشم
بند سوم:
یه عمره خواهشی دارم
که سایه ی سرم باشی
تموم آرزوم اینه
همیشه مادرم باشی
خودم رو به دستای تو می سپارم
پر از روسیاهی شده کوله بارم
به غیر تو مادر پناهی ندارم
🖊علی علی بیگی
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
─┅══༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅══┅─
#امام_زمان_عج_الله
یکی یکی کــه ورق می زنـی کــتـاب مـرا
نگـو که مثل هـــمه باعـــث عـــذاب توام
همیشه خوب شدن،دسـت نوکر بد نیست
ولی چه خوب شد اینکه من انتخاب توام
قـرار نیســت ببینـم مگـــر جـمــال تو را؟
چـه قـرن هاست عزیزم پـی جـواب توام
ز خــواب من گــــذری کــن اگــر دلت آمد
ز خواب مـن که همـه عمر، در رکاب توام
بیا و یک سحـــــــر آرام ، دل ببـــر از من
به جـــان فاطمــــه آقا در اضـطراب توام
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
شعر:رضا دین پرور
─══༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅══─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅══┅─
#مناجات_با_امام_زمان_عج_الله
کمک کن این دلم ازاین ســیاه ترنشود
از این که هسـت دلم پر گنـاهتر نشود
خدای من تو کمک کن که صاحب عصرم(عج)
خدا نکـرده از این بی ســپاه تر نشود
به یک نگاه مــرا زیر و رو کنی تو اگر
به خـاطر گنهم چشــم شــاه تر نشود
نفهــم بـودم و رفتــم پنـاه من تو نرو
نـرو کـه زنـدگی ام بی پناهـــتر نشود
مسیرمن شده کـج پـس دعـام کن آقا
مســـیر نوکــر تو اشـــتباهتر نشــــود
ز توبه های شکسته,شکسته شد قلبت
به توبه هم دل من سر به راهتر نشود
برای مـادرت این روزها که گـــــریانی
دعا کـــــنم دلت از مـن پر آه تر نشود
شکست با لگـدی درب خـانه را ملعون
که مــادر تو از این پا به مـاه تر نشود
شعر:کربلایی جواد دیندار
─══༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅══─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅══┅─
#شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
ای به قــــربان دل از غصـــــــهها آکــندهات
چند وقتی هسـت دلتنگـــم بـرای خــندهات
مطمئـناً فاطمــه شـأنـت اگـــر مخــفی نبود
هرکسی یک جلوه میدیدازتو میشدبندهات
فتنه غصـب فـــدک را خطبهات مغلوب کرد
صـــد هزاران آفرین بر پاســــــخ کوبندهات
قـــــدر یک ارزن نمیارزد عــــــبادات هــمه
با وجـــود آن عــــــبادت کــــردن ارزندهات
با قیامت شیعـــه راه افــــــتاد دنـــبال علی
تا قیامت هســــت باقی نهضــــت پایندهات
خـلق را نفـــرین مکـــــــن یا رحمه للعالمین
قهـــر کردن نیست ای بانـوی مـن زیبندهات
میشـود با دیـــدن تو ماجــــرا را حدس زد
آتش از بس بوده حتی ســوخته رو بندهات
روزگارم شد سـیاه ای حضرت خورشید من
ســـــــایهای افـــتاده روی چهــره تابنـدهات
نزد پیغمــبر من از رویـت خجـالت میکشم
یا رسول الله! میبخـشی شـدم شـرمندهات
آن که با یکدندگی میخواست در را وا کند
آنقدر که پافشــــاری کــــرد آخـر دنـدهات،،،
بـعد عمــــری دستگیـری این کــبـودی غلاف
نیست حق دستهای خیّـــر و بخـشــندهات
اشک زینب را که دیـدی زود گفـتی دخــترم
گـریـه کـــن بهــــر مصیـبتهای در آینـدهات
روز عاشـــــورا بگــــو ای زیـنـت دوش نبـی
دست که از روی مرکب بر زمین افکـندهات؟!
شعر:آرش براری
─══༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅══─
🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
🌻🍃نیـــایــــــش شــــــبانــــــــگاهی
الهی...💞
تا کنون از این و آن به سویت راه می یافتم و اینک از تو به این و آن آشنا می شوم
الهی...💞
تا حال تو را پنهان می پنداشتم و حال جز تو را پنهان می دانم
الهی...💞
در باغ روم کوی توام یاد آید
بر گل نگرم روی توام یاد آید
الهی...💞
سر دل خویش را چه گویم با تو
چون عالم سر و خفیات تویی
الهی...💞
چگونه از عهده ی شکر بر آیم که این بی نام و نشان را سر و سامان داده ای
💜💥اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ
💚⭐️وآلِ مُحَمَّدٍ
♥️🌙وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
آعازهفته بسیج مبارک
بسیجی معنی ایثار و غیرت...
بسیجی شـورو عشق است و رشادت
بسیجی رهـــســپـار اســــت با ولایت
بسیجی مــعــنـــی صــبـــر و قـناعت
بسیجی مــکتــبـــش نــور و شــهادت
بسیجی اســوه اش چـمــران و هــمت
بسـیـجــی مـعــنــی ایثـــار و غــیرت
بسیجی شــیعه ی مولا عـلــــی است
بسیجی خــادم ســیــد عـــــــلی است
بسیجی مــنـطقش حبّ حســین است
بسیجی عاشــق پـیـر خــــمـین است
بسیجی در کــــلامــش اقتـدار است
بسیجی در مـــرامـــش ابتکار است
بسیجی ســربـلـند و ســرفـراز است
برای کـشـــــورش آیـنــده ساز است
"سروده : محسن زعفرانیه"
اینم دعای آخرین روز آبان ماه 🌼🍂
تقدیم به شما 🌺🍃
دوستان و هم کانالی های عزیز ♥
ﺩﻋﺎ ﻣﯿﮑﻨﻢ ...
ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ ...
ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺩﻡ ...
ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﻪ ﻣﺎﻥ ...
ﮐﺴﯽ ﭺ ﻣﯿﺪﺍﻧﺪ ...
ﺷﺎﯾﺪ ﺧﺪﺍ ﺩﺳﺘﻪ ﺟﻤﻌﯽ ﻧﮕﺎﻫﻤﺎﻥ ﮐﺮﺩ
ﺩﻋﺎ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﻟﻬﺎﯾﻤﺎﻥ ...
ﺑﺮﺍﯼ ﭼﺸﻢ ﻫﺎﯾﻤﺎﻥ ...
ﺑﺮﺍﯼ ﮔﺮﯾﻪ ﻫﺎ ﻭ ﺧﻨﺪﻩ ﻫﺎﯾﻤﺎﻥ ...
ﺩﻋﺎ ﻣﯿﮑﻨﻢ ...
ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺧﺪﺍﯼ ﻣﻦ !!!
ﻣﯿﺪﺍﻧﻢ ﮐﻪ ﺗﺎ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺭﺍﻫﯽ ﻧﯿﺴﺖ
ﻭﻟﯽ ﺗﺎ ﺁﺳﻤﺎﻧﯽ ﺷﺪﻥ ﺭﺍﻩ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺍﺳﺖ
ﺍﯾﻦ ﺩﺳﺖ ﻫﺎﯼ ﺧﺎﻟﯽ ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﺗﻮ ﺑﻠﻨﺪ ﻣﯿﺸﻮﺩ
ﻣﺎ ﺑﯽ ﺳﻠﯿﻘﻪ ﺍﯾﻢ ، ﻃﻠﺐ ﺁﺏ ﻭ ﻧﺎﻥ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ تو خود ﺍﯼ ﺧﺰﺍﻧﻪ ﺩﺍﺭ ﺑﺨﺸﺸﻬﺎ، بهترینها ﺭﺍ ﺑﺮﺍیمان مقدرکن... " آمین " 🌼🍂
باسلام وادب صبحتان⚘
پرازنورخداوآرامش🙏
پیشاپیش آذر ماهتون مبارک 🌺🍁🍂
📆 تقویم اسلامی نجومی دوشنبه
۳۰ آبان ۱۴۰۱ هجری شمسی
۲۶ ربیع الثانی ۱۴۴۴ هجری قمری
۲۱ نوامبر ۲۰۲۲ میلادی
🗓 روزشمار:
▪️9 روز تا ولادت حضرت زینب سلام الله علیها
▪️17 روز تا شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها (روایت 75روز)
🌸 اذکار دوشنبه :
- یا قاضی الحاجات(100 مرتبه)
- سُبحانَ اللهِ و الحَمدُللهِ(1000 مرتبه)
- یا لَطیف (129 مرتبه) برای کثرت مال
🌙امشب ساعت ۲۰:۴۹ قمر وارد برج عقرب می شود و چهارشنبه ساعت ۲۳:۴۵ قمر از برج عقرب خارج می گردد.
🚫 در طول مدت #قمردرعقرب از انجام امور اساسی، مهم و زیر بنایی زندگی بپرهیزید. مخصوصا عقد و ازدواج، انعقاد نطفه فرزند، سفر، شروع کار جدید ، امور لباس و...
☝ اگر در این مدت مجبور به انجام کاری بودید صدقه دادن ، خواندن آیت الکرسی و توکل بر خدای متعال را فراموش نکنید.
❌ نکته: (برخی بزرگان ، صبر نمودن برای امور مهم را تا حدود یکی دو روز بعد از قمردرعقرب نیز سفارش نموده اند).
🌸 امروز برای امور زیر نیک است:
🔹نشاندن درخت
🔹زراعت
🔹دیدارها
🔹مباشرت
🔹ابتدای درمان
🔹فروش جواهرات
🔹خوردن نوشیدنی ها
❌ ازدواج امکان جدایی دارد.
👧 نوزاد عمرش دراز باشد.
🚙 سفر اصلا خوب نیست.
💇♂ طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) رهایی از بلاست.
💉 #خون_دادن یا #حجامت#فصد#زالو انداختن در این روز، از ماه قمری سبب خلاصی از مرض است.
✂️ دوشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز خوب است، حافظ، قاری قرآن و نویسنده شود.
👕 دوخت و دوز و خریدن لباس مایه برکت است.
🚫 این دوشنبه برای #نوره_کشیدن (رفع موهای بدن با نوره) خوب است. از فواید نوره: نوره کشیدن موجب درمان بیماریهای پوستی می شود.
✴️️ وقت #استخاره در روز دوشنبه: از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعداز ساعت ۱۰ تا ساعت ۱۲ ظهر و از ساعت ۱۶ عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن)
#امام_زمان (عج)
#مناجات
🔹یااباصالح المهدی ادرکنی🔹
«سلامٌ عَلي» آسمان در نگاهت
«سلامٌ عَلي» نور در سجده گاهت
«سلامٌ عَلي» چشم آن حوض خوشبخت
که يک بار افتاده بر روی ماهت
«سلامٌ عَلي آل ياسين» ، سلامی
به روی درخشان و خال سیاهت
«سلامٌ عَلي» جاده و گرد و ميدان
بر آن سيصد و سيزده مردِ راهت
«سلامٌ عَلي» پيچ و تاب نسیمی
که افتاده در پرچم «لا الهَ» ت
🔸شاعر:
#قاسم_صرافان
____________________________
#امام_زمان (عج)
#مناجات
رفته ای در سفر و آمدنت دیر شده!
مشکلی هست مگر باعث تأخیر شده؟
سالها می گذرد غایبی از دیده ی ما
نکند چشم تو از دیدن ما سیر شده؟!
حالمان حال خوشی نیست بیا کن مددی
زندگی بی تو دگر سخت و نفس گیر شده
دور دیدند تو را بر سر امت آقا...
دشمن دین به خودش آمده و شیر شده!
جرم و تقصیر ز ما بوده و هست آقا جان
که دعای فرجت فاقد تأثیر شده!
ما اگر بد شده ایم،خاطر زهرا برگرد
مادرت قامت خم از غم تو پیر شده!
آه برگرد به آن رأس جدا بر سر نی
به همان جسم که بازیچه ی شمشیر شده!
تشنه ی ذکر انالمهدی تو هست حسین...
طالب خون خدا،آمدنت دیر شده!!
🔸شاعر:
#هادی_همتی
____________________________
Hossein Taheri - Ya Ali.mp3
2.53M
علـم از دسـت علـمدار نیفتد هرگز
یا علی … حیدر … یا علی … حیدر
پرچم مالک و عمار نیفتد هرگز
یا علی … حیدر … یا علی … حیدر
ما عشاق کربلاییم
کوه در برابر طوفان ماییم
ما با حقیم با مولاییم
سربازان لشکر عاشوراییم
ما نشکستیم که ما بر همه غالبیم
ما همه در راه علی ابن ابی طالبیم
پای بیرق پای منبر درس حق گرفته ایم
پیمان بستیم با یک دیگر
به خدا ای پسر حیدر ما شما را رها نمیکنیم
پای عقیده مان بمیریم به زینب قسم
یک دم ذلت نپذیریم به زینب قسم
علم از دست علمدار نیفتد هرگز
حسین طاهری
─┅══༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅══┅─
#فراق
#دشتی
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
زبان حال مولا علی (ع)
زدے آتــش به جــــانم مهــربـانم
ز داغـت اے گلم آرام جـــانــم
نفـس بالا نـمی آیـد بـه ســیـنـه
چگـــونه بعــدِ تو زنـده بـمـــانـم
تو رفتی من شـــدم تنـهاے تنـهـا
غریب وبی معـــین در بند غـمـها
چو بر دیوار و در افـــتد نگاهـم
تداعی می شـود داغ تــو زهـــرا
تو مــــردانـه به پـایـم ایسـتادی
تو ایثـــار و وفـا را درس دادی
خدا داند که جـــانـم بر لب آمـد
چو پشت در غـــریـبانـه فتـادی
زجا برخیز و بیـن افسرده حـالم
چگـونـه از غمـــت یکـدم نـنالـم
خجل هستم زروے همچو ماهت
به جـان زینـبـت بنـمـا حــلالـم
شعر:طاهر کاشانی
─══༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅══─
هدیه به حضرت زهرا صلوات
شور و زمزمه و زمینه روضه ای حضرت زهرا
خونم رو نکن بی نور
چشم و چراغ خونم
ای دار و ندار من
ای وصله ی
جونم
از حال دلم تنها
زهر ا تو خبر داری
جز تو ندارم دیگه
من یاور و
یاری
این پهلو به اون پهلو
تا صبح میشی. بیداری
جز گریه نمیاد ش
از دست من
کاری
دستای ورم کردت
دیگه نمیاد بالا
کم تر کار خونه کن
جون علی
زهرا
پیراهنه تو می گه
از زخم روی پهلوت
جای کبودی. پیداس
از گوشه ی
ابروت
هر باری نگاهم تا
می افته به میخ در
زهرا میشه شرمنده
از روی تو
حیدر
به چوبه ی در خوردش
وقتی که پرت زهرا
با گریه صدا کردی
ای فضه
بیا
پشت در شعله ور
دیدم تن تو می سوخت
به سینه دیوار داشت
مسمار تورو
می دوخت
رضا نصابی
16015486397390446926637.mp3
13.12M
🔹 #زمینه
🔻 من ایرانم و تو عراقی ...
🎤 #محمدحسین_پویانفر
😭 به یاد پیاده روی اربعین
مربع ترکیب( تقدیم به حضرت زهرا سلام الله علیها و امیر المومنین علیه السلام)
*************************
قومِ شرور خیرِ جهان را نخواستند
ابلیس ها امامِ زمان را نخواستند
اهلِ جهنمی که جنان را نخواستند
بر عترتِ رسول ، امان را نخواستند
این قوم پست نظمِ جهان را به هم زدند
با یک لگد زمین و زمان را به هم زدند
جهل و نفاق در دلشان چون فشرده شد
قول و قرارشان همه از یاد برده شد
حق علی وصیِ پیمبر که خورده شد
دین خدا به دست شیاطین سپرده شد
فتنه رسید و گرمِ فریبِ عوام شد
احیای دین دلیلِ سکوتِ امام شد
گم گشت قبله ، قبله نما را فروختند
چل ابر تیره شمسِ هدی را فروختند
کعبه ، منا و مروه ، صفا را فروختند
ارزان تر از همیشه خدا را فروختند
حال و هوای شهر پیمبر عجیب شد
زهرا گریست چون که امامش غریب شد
وقتِ عمل مهاجر و انصار جا زدند
گویا دوباره لات و هبل را صدا زدند
در یک سقیفه دست به صدها خطا زدند
این قوم بر سعادتشان پشتِ پا زدند
دل هایشان همین که ز حیدر بریده شد
آتش شد و جهنم شان آفریده شد
ظلم و جفا به آلِ علی بی حساب شد
بیراهه جای راهِ خدا انتخاب شد
این شد که سرنوشتِ خلایق خراب شد
دنیا پس از غریبیِ حیدر عذاب شد
آن امتی که دست ز دامانِ حق کشید
والله ، رنگِ صلح و صفا را به خود ندید
بردند حق شیر خدا را به محکمه
دنیا دلش گرفت و غضب کرد بر همه
اما در آن کشاکش و آن موجِ همهمه
مردانه پای عشق علی ماند فاطمه
دیگر مدینه بهرِ علی سنگری نداشت
مولا به غیر فاطمه اش یاوری نداشت
یک شهر مانده بود ولیکن بدون مرد
در این میانه فاطمه شد مردِ این نبرد
با سینه ی شکسته و زخمی و پر زِ درد
دامانِ مقتدای خودش را رها نکرد
خالی نکرد پشتِ علی را و ایستاد
جان داد و دشمنانِ علی را امان نداد
آمد میان کوچه و خود یک سپاه شد
با قد خم برای علی تکیه گاه شد
با دستِ خود دخیل به دامان شاه شد
قنفذ رسید و بازوی زهرا سیاه شد
از بس که کرد دور سرِ حیدرش طواف
بوسید دست حیدری اش را لبِ غلاف
ریحانه ی نبی و ولی را زمین زدند
ظلمت شدند و نور جلی را زمین زدند
در کوچه آسمانِ علی را زمین زدند
با زجرِ فاطمه چه یلی را زمین زدند
در لحظه ای که فاطمه اینگونه مضطر است
صبرِ علی خودش به خدا فتح خیبراست
شکر خدا ز ماتم زهراست آهِ ما
در روضه های فاطمه پیداست راهِ ما
شد سایه سار چادرِ مادر پناهِ ما
محشر به دست فاطمه باشد نگاهِ ما
در روضه های فاطمه درس بصیرت است
کآرامش بشر به وجودِ ولایت است
*******************
رضا یزدی اصل
─═༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═─
#زمزمه_نوحه
#فاطمیه
#شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#سبک:شور عرب :خدا مادرم را کجا می برند...
زبانحال امیرالمومنین (ع)با حضرت زهرا (س)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
مــرو از بَـرَم یاس نیلـــوفــری
تــو نــورِ امیـــد دل حیــــدری
بمـون جـان حیـدر/ عـزیز پیمبــر/ مرو فاطمه
مرو فاطمه جان/مرو فاطمه جان/مرو فاطمه
بدونِ تو گــریونه چشمـــای من
مـرو بـی تو تاریکــه دنیــای من
دلم بیقــراره /غمت زد شـراره / به جان علـی
مرو فاطمه جان/مرو فاطمه جان/مرو فاطمه
فدایی شـدی در دفاع از حـرم
فــدای تو ای بهتـــرین یــاورم
شهیـد ولایت / بشم مـن فدایت / مرو فاطمه
مرو فاطمه/جان مرو فاطمه/جان مرو فاطمه
علی بی تو دیگه نداره خوشی
تو با رفتن خود منـو می کشی
تو رفتی زدستم/ز داغت شکستم/مرو فاطمه
مرو فاطمه/جان مرو فاطمه/جان مرو فاطمه
مــرو زوده یاس جــوان علی
بمــون بــانوی قـد کمــان علی
خزان شد بهارم/ کسی رو ندارم / مرو فاطمه
مرو فاطمه/جان مرو فاطمه/جان مرو فاطمه
بمــون مادری کن برا زینبـین
نذار غم ببینه چشای حسین
حسن بیقراره / غـم کوچـه داره / مرو فاطمه
مرو فاطمه/جان مرو فاطمه/جان مرو فاطمه
قــرار مــن و تو ، باشــه کربلا
تو صحرای خونین و دشت بلا
حسینو صداکن/عزایش به پا کن/تو گودال خون
تو شام غریبان / به همراه زینب / بُنَـــیَّ بخون
حسینم حسینم/حسینم حسینم/حسینم حسین
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
رقیه سعیدی(ڪیمیا)
۱۴۰۱/۸/۲۶
رفته بودم به زیارت که حرم گفت حسین
تاشنیدم همهٔ دوروبرم گفت حسین
مادرم نام #حـسـن را به من آموخته بود
بادلی سوخته اماپدرم گفت حسین
روضه خوان داشت زِ بی آبی طفلان میگفت
وسط روضهٔ توچشم ترم گفت حسین
همچو ققنوس نشدقسمت من قلهٔ قاف
سوختم درغم توبال وپرم گفت حسین
روزه بودم وسط روزترک خوردلبم
تاعطش کارگرافتدجگرم گفت حسین
من حسینی شده ی روز اَلستم انگار
چون خداوند به بالای سرم گفت حسین
#نـوكــر_نـوشـت:
#حسین_جان❤️
حالا که عزت وشرف وشوکتم ز تـوست
گردن به پیش خلق چرا کج کنم، حسین
صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم ياابا عبدالله الحسين
سلام عليكم و رحمة الله،روزتون بخير، روزتون معطر بنام #ارباب_بی_کفن
بیادسرداردلها وشهداء مدافعان وطن صلوت.
#اللهم_صل_علی_محمدوآل_محمدوعجل_فرجهم
─═༅࿇༅❃﷽❃༅࿇༅═─
#زمزمه_فاطمیه_شهادت
#حضرت_زهرا_علیها_سلام
#سبک:دامن کشان رفتی دلم زیر ورو شد....
------------------------------------
(زبان حال امیر المومنین علیه السلام👇)
زهــرا ، حـلالـــم کـن ، (تو یـاس کبــودم۳)
وقتـــی ، زمیــن خوردی( کنـارت نبــودم۳)
ای مـــن فدای اشـــک و آه تــو
عشــــق علــــی بـوده گنــاه تو
(گل یاسـم۲)
دلـم گرفتـــه از همــه (نرو جــانِ حیــدر۲)
یه رحمی کن به حال ما (گل یاس پر پر۲)
_____________
بـی مــن مــرو زهــرا (که یـاری نـدارم۳)
می ســوزه از داغــت ، (دل بـی قرارم۳)
مــرو یـاسِ جــوانِ خــانـهٔ حیــدر
مـرو ای گـرمــیِ کاشــانـهٔ حیــدر
(مـرو زهــرا۲)
مـی دونـی دلشـکســته ام ،(بمـون یاورِ من۲)
تمــوم دلخوشــیِ من ، (تویـی همســر من۲)
_____________
(زبان حال حضرت زهرا علیهاسلام👇)
حیـــدر حــلالـم کن ، (که دارم می میــرم۳)
قـــرآن بخـــون امشــب( که آروم بگیــرم۳)
حـلالــم کن ، علی جان ! زحمـتـت دادم
نِمـــیره غــــربـت و آهِ تــو از یـــادم
(حـلالـم کن۲)
نِمـــیره دســت بســتهٔ (تـو از یـاد زهــرا۲)
نِمـــیره بُغــض خســتهٔ (تـو از یـاد زهــرا۲)
_____________
جـــانِ تـو و جــانِ ( یتــیمــان زهـــرا۳)
مـولا ! ببــین حــالِ ( پــریــشان زهـــرا۳)
سپــردم من به زینـب خـانه داری رو
بگــیر از قلــب زینـب بـی قــراری رو
(علــی جانم۲)
دارم مــیرم ولــی بدون ! (به فکر حسینم۲)
نذار بخوابه تشــنه لب ،( شبـی نور عیـنم۲)
(حسیــن جانم۲)
------------------------------------
رقیه سعیدی (کیمیا)
🌸بسیجی ایستاده چون کوه طور است
بسیجی بحری از صبر و غرور است
🌸اعدوا ماستطعتم آیهای در
بیان حکمت ارگان نور است
🌸بسیجی حافظ فرهنگ اسلام
بسیجی بهر ایرانش غیور است
🌸نرید ان نمن وعده ای که
زمان قطعی اش صبح ظهور است
🌸بسیجی وارث آن ارض موعود
همان قُولِ کتبنا فیالزبور است
🌸بسیجی عاشق خط مقدم
شهادت شربتی پاک و طهور است
🌸ولا تحسب شهیدان مردگانند
کنار خاکشان عطر حضور است
|⇦•اگر ميتواني بماني بمان...
#روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده در ایام فاطمیه سال۱۴۰۰ به نفس کربلایی ابوذر بیوکافی•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
شب شد، بي بيِ دوعالم زهرا سلام الله عليها آرام صدا زد: علي جانم! اميرالمؤمنينِ من، مولاي من! ميشه يه لحظه بياي پيشِ من؟ مولا اومد كنارِ بسترِ بي بي نشست، جانم فاطمه!؟ گفت: علي جان! ببين بچه ها خوابيدن يا نه؟ نگاه كرد مولا، حسن خوابِ، حسين خوابِ، زينبين خوابيدن، علي جان! ميخوام يه حرفي بهت بزنم، چند وقته ميخوام بهت بگم، اما شبش امشبِ، علي جان! فاطمه رو حلال كن... تا اينو گفت، مولا زد زيرِ گريه، فاطمه جان! من تو رو حلال كنم؟ نه! در وسطِ كوچه تو را ميزدن... تو بايد علي رو حلال كني، بخدا دستم بسته بود نتونستم برات كاري كنم...
مولا زد زيرِ گريه، اشك هاي علي از محاسنش مي چكيد رو صورتِ زهرا، يهو ديد يه دستي آرام اومد بالا، بذار اشكات رو پاك كنم، آي مظلوم علي! تو گريه نكن، من اين حرفارو نزدم تو گريه كني، من طاقت گريه هات رو ندارم، ميخوام چند كلام وصيت كنم، عمل ميكني يا نه؟ بندِ دلِ مولا پاره شد؟ فرمود: وصيت هات رو بگو، اما ان شاءالله خوب ميشي...
فرمود: علي جان! شبونه غسلم بده، از زيرِ لباس غسلم بده، شبونه دفنم كن، علي جان! نكنه اونايي كه حق تو رو گرفتن بيان برا تشييع جنازه ي من، اونايي كه من رو كتك زدن، من حوريه بودم به من سيلي زدن، فُرم صورتم عوض شده...
بذار من يه گريز بزنم: اينجا مادر فُرم چهره اش عوض شد، يه آقايي هم تو كربلا، يه كاري با سر و صورتِ حسين كردن، وقتي دخترش سرِ باباش رو ديد نشناخت...
دوباره از كربلا بريم مدينه، به سختي سر فاطمه رو مولا به زانو گرفت، فاطمه جان!...*
اگر ميتواني بماني بمان
عزيزم تو خيلي جواني بمان
*مولا گريه كرد، بي بي گريه گريه كرد، اينجا اشكاي دو نفر جاري شد، اشك چشماي مولا بر گونه هاي بي بي چكيد، يه جايِ ديگه هم اين اتفاق افتاد، فردا شد: حسنين اومدن تو خونه، تا وارد شدن ديدن اين خونه ديگه روح نداره، يه نگاهي به در و ديوار انداختن، اول سراغِ مادرشون رو گرفتن، اسماء! مادرِ ما كجاست؟ فرمود: مادرتون داره استراحت ميكنه، معصوم هستن، امامن، ميفهمن، گفتن: امكان نداره مادرِ ما تا اين موقع استراحت كنه، دويدن توي اتاقِ مادر، ديدن مادرشون رو به قبله است، يه پارچه اي روي صورتِ مادرِ، امام حسن خودش رو انداخت رو سينه ي مادر، سيدالشهدا صورت به كف پاي مادر گذاشت، يهو ديد پاي مادر سرد شده، گفت: داداش! يتيم شديم، خدا اجرت بده، "آجرك الله" شروع كردن گريه كردن، همه دار و ندارِ ما رفت...
اسماء اومد، من نميدونم چطور اين آقازاده ها رو از بدنِ مادر جدا كرد، خيلي سخته، بچه هارو فرستاد دنبال بابا...
اسماء! اينجا اين دوتا آقازاده ها رو مؤدب از بدنِ مطهر بلند كردي، دست كشيدي به سرِ امام حسن، حسن جانم! حسين جانم! بريد دنبال باباتون... اينجوري ديگه بايد بلند كني مصيبت زده رو، فهميدي چي دارم ميگم؟ قاعده اش اينه، مخصوصاً اگه بچه باشه، بايد آروم جدا كني از عزيزش، اما كربلا دخترِ حسين، كنارِ بدنِ باباش بود، يهو ديد يه مشت عرب اومدن دوره اش كردن، با تازيانه.. .حسين...
دوباره برگرديم مدينه، بچه ها رفتن جلوي مسجد، جوري بچه ها گريه مي كردن كه فهميدن كار تموم شده، بچه ها گفتن: بابا! خودت رو برسون، آي اونايي كه مدينه رفتيد از مسجد تا خونه راهي نبوده، اما ميگن: علي هي ميخورد زمين، زير بغل هاش رو گرفتن، خودش رو رسوند كنارِ بدن، اين پارچه رو كنار زد ديد فاطمه جواب نميده، آروم بُرد صورتش رو كنارِ صورت فاطمه، اين اشك ها اينجا هم ميچكيد، آروم گفت:" كَلِّمِـينِـي" فاطمه! با من حرف بزن، من علي هستم، اينجا علي شروع كرد وداع كردن...*
خوشي ز عُمر نديده خدانگهدارت
صنوبري كه خميده خدانگهدارت
قرارِ بعديِ ما كربلا وقتِ غروب
كنارِ رأس بريده خدانگهدارت