eitaa logo
کانال نوای عاشقان
21.9هزار دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
2هزار ویدیو
575 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات مدیر کانال نوای عاشقان کربلایی هادی صالحی @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام می کنم اینبار هم به لهجه خویش که باز یک دو قدم پای خود گذارم پیش سلام می کنم و شکر از سلام خودم برم به سجده که باشد فقط به کام خودم قبول می کنم آقا همیشه خودخواهم اجازه ام بدهی دائما در این راهم ردیف نیست دل و نظم... شعر دیوانه است نگیر سخت به این خط خطی که مستانه است دلم خوش است که این شعر ها به نام شماست "دلم خوش است که نامم کبوتر حرم است " بگیر دست مرا جان خواهرت ارباب نشسته بر دل من رد پنجه های عذاب برای گریه فقط یک بهانه می خواهم دوباره یک خبر از یک نشانه می خواهم سلام بعد سلام و سپس سلام و سلام خلاصه کرده خدا شعر عاشقانه تمام به این سلام چه خوشنود می شود قلبم به این سلام دلم خوب می شود آرام اگر که شام شب من سلام باشد و بس زیاد روزی روزم رسیده از تو به کام شمیم عود زیارت سکوت یک شب دنج خیال می کنم امشب حرم شده دنیام اسیر نیست دل عاشقان به حبس مکان برای این دل شاعر حقیقی است اوهام تمام دلخوشی ام این دو خط عاشقی است چه مرده بودم اگر زندگی نبود الهام هوا هوای سلام است و آسمان صاف است جهان شده ، همه پژواک ، از علیک سلام زینت کریمی نیا _التماس دعا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ دلی که در همــــه حــالت تو را صدا کرده به حتم حضــــرت زهــــرا بر او دعا کرده دلی که مـهـــر شــما را نداشــــت در دنیا نمازِ واجــــب خــــود را دگـــر قضا کرده تمام صحــــبتِ این دیــــوانه همین باشد کدام عــقــل سلیـمی تو را رهـــــا کرده ؟ تو را اگــر که کـسی از خدا جــدا دانست یقین که خـــون خـدا را ز حق جدا کرده به هر کجا که تو رفتی بهشت نام گرفت که با تو در هـمه عـالم خـدا چه ها کرده صفا و مـروه دگـــر لذتی نخواهد داشت برآنکـــه با حــــــرمِ کـــــربلا صـفـا کرده به زیــر قــــــبه تو تا دعا قــــــبول شود تمــــام حـاجــت ما را حــــــرم روا کرده اگرچه خاکِ حریمت زخون حنجر توست به یـمن خــــاک تو حـق درد را دوا کرده برای بوســه به تو خواهرت دوید حسین که دید جســم تو را شمر جا به جا کرده شعر:حامد آقایی ─‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌─‌
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─‌ ای حرمت فــوقِ حرم ها حسـین ای کرمــت اوجِ کــرم ها حسـین خم شده هرسال به صـد احـترام رو به تو پَـر های علم ها حسین ای تو مضـامین پُر از شور عشق از تـو نوشـــتند قلم ها حسـین لایـق فــردوس شـود هر کسی،،، سوی تو برداشت قدم ها حسین وقف جهانی شده خونَت، عوض وقف تو شدنوحه و دم هاحسین از غـــم تو داغ جــهان تازه شـد، داغ تو ســرلوحه غــم ها حسین خـــیـر ندیـــدی زِ عــرب ها ولی عبـد تو هستـند عجـم ها حسین آه،،، از آن وقــت کـه در قــتلگاه بر تو شـد از شمر ستم ها حسین شعر:مجتبی دسترنج ملتمس ─‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌─‌
معما: نام مرد دانشمندی که یکی از سوره‌های قرآن به نام اوست؟ پاسخ معما : لقمان معما: سوره‌هایی را که تعداد آیه‌های آن، برابر با تعداد امامان معصوم است؟ پاسخ معما : تحریم » و«طلاق معما: سوره‌ای که به نام یکی از روزهای هفته است؟ پاسخ معما : جمعه معما: کدام سوره به «قلب قرآن» معروف است؟ پاسخ معما : یس معما: کدام سوره به «عروس قرآن» مشهور است؟ پاسخ معما : الرحمن معما: تنها سوره‌ای که به زبان حال بندگان نازل شده، کدام است؟ پاسخ معما : حمد معما: زینت قرآن چیست؟ پاسخ معما : به فرمایش حضرت محمد(ص)صوت زیبا زینت قرآن است
متن روضه 1 🔸ای اهل حرم میرو علمدار نیامد یا ابوالفضل العباس 🔸ای اهل حرم میرو علمدار نیامد 🔸سقای حرم سید و سالار نیامد یاابوالفضل العباس باب الحوائج... اقا جان.... امشب اومدیم در خونه شما اقای من... آقا امشب کلیمی ها... امشب مسیحی ها میان در خونتون... دست خالی ردشون نمیکنی آقا... من که یه عمره گدای در خونه شمام.... میشه یه نگاهی هم به مجلس ما کنید آقا.... خدا ميدونه ... اینها همشون عاشق شما هستند... امشب به عشق ابالفضل اومدند آقا... به یه امیدی اومدند آقا... خیلی ها مریض دارند... گرفتارند...حاجت دارند... 🔸سقای حرم میر و علمدار نیامد روز عاشورا وقتی صدای غربت ابی عبدالله بلند شد... ابالفضل العباس سریع خودش رو رسوند کنار برادر... صدازد ‌آقا جانم... قَدْ ضَاقَ صَدْرِي دیگه سینه ام تنگ شده... دیگه طاقت ندارم صدای غربتت رو بشنوم... ‌ اجازه میدان بده ... ابی عبدالله فرمودند.. برادرم... يا أَخِي أَنْتَ صَاحِبُ لِوَائِي تو علمدار منی .‌.. تو پرچمدار منی .. عباسم میخای بری برادرت رو تنها بگذاری... تمام دلخوشی بچه ها تویی عباسم... این بچه ها میان نگاه میکنند میبینند... هنوز خیمه عباس برپاست خوشحال میشند... فَاطْلُبْ لِهَؤُلَاءِ الْأَطْفَالِ قَلِيلًا مِنَ الْمَاءِ میخواهی بری اول برا بچه ها آب بیار عباسم... صدا زد سمعا و طاعتا مولای... عباس علمدار مشک و گرفت... حرکت کرد... اما دید صدای غربت بچه های حسین بلنده... هی بچها میگن االعطش العطش... خدا ميدونه چه کرد صدا العطش بچه ها با دل عباس... رفت به سمت شریعه ی فرات... دیدن مشک رو پر از آب کرد ... دست برد زیر آب... میخواد آب بنوشه اما... ذَكَرَ عَطَش الحسين و اهل بيته یادش اومد از لب تشنه ی حسین... یادش اومد از لب تشنه علی اصغر یادش اومد از لبان تشنه بچه های ابی عبدالله... آی عباس تو میخای آب بنوشی... درحالیکه بچه های حسین توی خیمه ها تشنه اند... صداشون به ناله بلنده... هی میگن العطش... برگشت به سمت خیمه ها... یه نانجیبی خدا لعنتش کنه... دست راست حضرت رو قطع کرد... صدا زد... وَ اللهِ اِنْ قَطَعْتُموا يَميني، اِنّي اُحامي اَبَداً عَنْ ديني بخدا اگه دست راستم رو قطع کنید من از دینم دست برنمیدارم... یه نانجیبی هم دست چپ آقا رو قطع کرد... (یارب مکن امید کسی را تو ناامید) همه ی امید اباالفضل اینه آب رو به خیمه ها برسونه... 🔸ای مشک تو لااقل وفاداری کن 🔸من دست ندارم تو مرا یاری کن 🔸من وعده آب تو به اصغر دادم 🔸یک جرعه برای او نگهداری کن چهار هزار نفر کمان دار دور آقا رو گرفتند... هرکسی تیری از کمان رها میکنه... یک تیر آمد و به مشک اصابت کرد... آب روی زمین ریخت..‌. ‌یا زهراا ... همین جا بود که دیگه امید اباالفضل نا امید شد... آقا جانم ابالفضل ....اینام امشب به یه امیدی اومدن درخونه ی شما آقا... فَوَقَف متحیرا متحیر ایستاد... دیگه دست دربدن نداره... آب هم نداره... با چه رویی برگرده به سمت خیمه ها... در همون حالت تیری آمد و به چشم مبارک.... ای وای... ای وای... هرچی سر رو حرکت داد این تیر از چشم بیرون نیومد... سر رو خم‌ کرد... ‌‌ نانجیب... آنچنان با عمود آهنین بر فرق ابالفضل زد... صدای ناله اش بلند شد... (یا اخا ادرک اخاک) برادر حسین به فریادم برس یاصاحب الزمان منو ببخشید آقا... هر کسی از بلندی بر زمین میخوره... اول کاری که میکنه دستانش را سپر میکنه... عباس که دست در بدن نداشت... بمیرم باصورت به زمین افتاد... تا صدای ابالفضل رو ابی عبدالله شنید... خودش رو سریع رساند کنار برادر... ۴خدایا چکار کردن با برادرم... اومد کنار بدن عباسش نشست... صدا زد... 🔸گر نخیزی تو زجا کار حسین سخت تر است برادرم عباسم پاشو ببین دیگه تنها شدم 🔸نگران حرمم آبرویم در خطر است آی برادر خوبم... بلند شو ببین بچه ها بهونه ی آب گرفتند نه... میگن دیگه آب هم نمیخواهیم... بگید عموجانمون عباس برگرده... 🔸قامت خم شده را هر که ببیند گوید‌ برادر ببین دیگه قدم خمیده... 🔸بی علمدار شده دست حسین بر کمر است نگاه کرد به بدن عباسش... دید دستهای برادر رو قطع کردن... تیر به چشم عباسش زدند... عمود آهنین به فرقش زدند... بدن رو قطعه قطعه کردند... طاقت نیاورد... دستهاش رو گذاشت روی کمر... صدا زد... اَلآن اِنْکَسَر ظهری، وَقَلَّتْ حیلتی ، وَشَمَتَ بی عدوّی الان کمرم رو شکستند... بلند شو عباسم ببین دشمن داره به من میخنده... 🔸تا تو بودی خیمه ها آرام بود 🔸دشمنم در کربلا ناکام بود 🔸تا تو بودی خیمه ها پاینده بود 🔸اصغر ششماهه ی من زنده بود 🔸تا تو رفتی چهره ها نیلی شدند 🔸دستها آماده سیلی شدند
مدح‌حضرت‌زهرا‌‌س خلق کند حوری انسانی خود را ابلیس بهشتی بشود گر بگذارد بر خاک قدم های تو پیشانی خود را هفتاد یهودی نه، که سلمان و ابوذر مدیون تو هستند مسلمانی خود را در بند غمت هر که اسیر است عزیز است آزاد مکن یوسف زندانی خود را چون مور اگر ریزه خور خوان تو باشیم یک روز ببینیم سلیمانی خود را ترسی ز اجل نیست به این شرط که باشیم در روضه تو لحظه پایانی خود را دل را به منای غم تو ذبح نمودیم از یاد مبر این همه قربانی خود را   تمام عمر ز داغت گریستم زهرا خدا گواست که با گریه زیستم زهرا به انزوای غریبانۀ علی شب و روز چو شمع سوخته جانی گریستم زهرا توئی که عزّت و نامی مرا عطا کردی وگرنه بی تو  ندانم که کیستم زهرا نه عاشقم که بگویم مدینه عشق من است نه رهروم به طریق تو چیستم زهرا ز پا فکنده مرا بار معصیت امروز چگونه پیش تو فردا بایستم زهرا قبول می کنی اکنون بخوانمت مادر اگرچه آنچه که خواهی تو نیستم زهرا بگیر دست «وفائی »خسته را در حشر که بر حسین تو عمری گریستم زهرا
دست دستاس تو نان داد همه دنیا را کرمش برد پی شغل گدایی ما را قرص خورشید همان نان سر سفره ت بود رفت تا پر کند از گندم تو بالا را پرورش داد در این فاصله ی هجده سال نظرِ امّ ابیهایی تو بالا را سایه ات نیز نیفتاد به دیوار محل سایه ات نیز ندید آدم نابینا را یک نخ از وصله ی آن چادرتان کافی بود که مسلمان بکند کل یهودی ها را خواست روشن بشود عرش ، خدا فرمان داد بنویسند در اطراف زمین زهرا را بنویسند تو را زهره ی تابان علی بنویسند که خورشید تویی جان علی بنویسند تو را مادر پیغمبر ها بنویسند تو را عشق همه حیدر ها بنویسند که از صبح ازل تا امروز نرسیده ست به پایین قدومت پر ها ذوالفقار علی و تیغ کلام تو یکیست خطبه ای خواندی و لرزید همه پیکر ها بهتر آنکه بنویسند چه شد افتادی یا چه شد شعله کشیدند ز داغت در ها بنویسند چه شد فضّه خذینی گفتی بگذارید بدانند چه شد نوکر ها تنگیِ کوچه پر و بال تو را اذیت کرد وای از افتادنِ یکمرتبه ی مادر ها ردّ خون مرده گیِ بال و پرت خوب نشد تو زمین خوردی و حالِ پسرت خوب نشد
AUD-20220825-WA0012.
زمان: حجم: 4.07M
*◾ مراسم ختم پدر◾* *رفته بابایم زِ دستم* *از غمش دلخسته هستم(2)* *ای اجل بابا چراغ محفلم بود* *توی باغ معرفت تنها گُلم بود* *بُردی او را عاقبت اندر کنارم* *داغ او مانده به روی قلب زارم* *رفته بابایم زِ دستم* *از غمش دلخسته هستم(2)* *من مثالِ بلبل بی آشیانم* *نغمه میخوانم ولی بی هم زبانم* *باغبان رفت و شدم تنهای تنها* *او مرا داده به دست بارِ غمها* *رفته بابایم زِ دستم* *از غمش دلخسته هستم(2)* *آشیانم گشته است ویرانه خانه* *زار و سرگردان شدم در این زمانه* *کوهی از غم میکِشم بر روی دوشم* *دائما از هجر بابا در خروشم* *رفته بابایم زِ دستم* *از غمش دلخسته هستم(2)* *چشمهایم از غمت دریاست بابا* *در دلِ من همچنان غوغاست بابا* *مهربانِ من بیا برگرد به خانه* *کن نظر بر حالم و اشکِ شبانه* *رفته بابایم زِ دستم* *از غمش دلخسته هستم(2)* *ای پدر سامان دگر این دل ندارد* *بی تو دریای دلم ساحل ندارد* *(هستی)گفته این دعا هر جانشیند* *(پرویزی)داغ پدر هرگز نبیند* *رفته بابایم زِ دستم* *از غمش دلخسته هستم(2)* 🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤 *👈🏻اجرای سبک: استاد پرویزی🎙️* *👈🏻سراینده شعر: علیمحمدی📝*
رقیه ‍ تموم عالم مى ‏دونن كه دخترا بابایین بابا نیاد نمى‏ خوابند منتظر لالایى اند تو دختر نازمنى همدم و همراز منى بخواب بابا بخواب بابا سه سال جانباز منى صورت تو كبودتر از صورت مادر منه دست عدو بزرگتر از صورت دختر منه سه ساله دختر كى دیده  دلش بخواد شهید بشه سه ساله دختر كى دیده موهاش همه سفید بشه دیگه نمى ‏گم باباجون برام یه گوشواره بخر فقط یه آرزو دارم منم ببر منم ببر گوش بده بابا دخترت شكوه ز نامرد مى ‏كنه از اون شبى كه مى ‏دونى بابا گوشم درد مى ‏كنه خیمه هامون كه سوخته شد  من توى گودال اومدم به پیكر بى سر تو هر جورى بود یه سر زدم تو هم بیا تو هم بیا یه سر به دخترت بزن دخترِت رو دوست ندارى یه سر به خواهرت بزن این جورى كه من مى ‏بینم تو رو به جون دخترت لب واكن و به من بگو چه جور پریده شد سرت میگن یه شب تو راه شام به زخم دل نمك زدن   یه دختر سه ساله رو جلو همه كتك زدن اگه دلتون شکست التماس دعای فرج
خوشا بحال زائرات ارباب چقد دلم تنگه برات ارباب بزا بیا به کربلات ارباب حسین زهرا بزا منم مسافرت باشم کبوتر مجاورت باشم یعنی میشه که زائرت باشم حسین زهرا دلت میاد که جا بمونم من حرم نیام کجا بمونم من هوای کربلا به سر دارم دوباره زائر علمدارم خدارو شکر به تو گرفتارم تو پادشاهیو منم رعیت براتمو گرفتم از روضه ات همیشه خیر دیدم من از هیئت حسین زهرا ⏪ان شالله با هم بریم کربلا این یه مصرع رو بخونیم با همدیگه من از دعای مادرت زهرا رسیده ام به کربلا آقا ⏪بوی محرم داره میاد، همتون دلتنگ حرم امام حسینید میدونم، خوش بحال اونایی که دهه اول تو حرم اربابند به روی لب نوای چاووشه شرار غم تو سینه میجوشه تنگه دلم برای شیش گوشه منم غلام مادرت زهرا منم گدای خواهرت آقا میخوام بیام حرم همین حالا حسین زهرا جوونیمو میدم برای تو تا که بیام به کربلای تو