eitaa logo
کانال نوای عاشقان
15.5هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
371 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
♣️😭♣️ ‍ از چه مادر سر تو بر زانو گرفتی از چه مادر سر تو بر زانو گرفتی پیش من از چهره ی خود رو گرفتی در سحر وقت نماز شب به ناله دست خود آهسته بر پهلو گرفتی یادم آمد بودی با عَدو رو در رو اشک چشمت جاری همچو خون پهلو خون پهلو دارم خود حکایت از غم گوئیا میبندی بار رفتنم گریه ها با چشم تارت ، از دعا بگذشته کارت آرزوی مرگ داری از خدا با حال زارت ... مهربان ای مادر من ، مهربان ای مادر من ... با چه رویی زد عَدو سیلی به رویت با غلاف و تازیان آمد به سویت چادرت خاکی ، تنت مجروح و زخمی بوی آتش میدهد هر تار مویَت بر سرم با دستت بی رمق زن شانه بوسه زن بر روی دختر دُردانه خون پهلو دارم خود حکایت از غم گوئیا میبندی بار رفتنم ای تمام هست و بودم ، مادر صورت کبودم در فشار درب و دیوار کاش من شاهد نبودم ... مهربان ای مادر من ، مهربان ای مادر من ... میکنم بر تو وصیت جان مادر میزنی آتش به من با دیده ی تر یاریَم کن بشنو از من این سفارش زینبم جان تو و جان برادر امتداد این غم کربلا پا برجاست دِه حسینم یاری ، او غریب و تنهاست روی صحرا پیکر او ، بر سر نیزه سر او جای زهرا مادری کن بوسه زن بر حنجر او ... مهربان ای مادر من ، مهربان ای مادر من ... کربلا منظومه ی احساس داری یک رقیه کودکی چون یاس داری حفظ معجر کن مخور تا که مادر شیرمردی همچو یک عباس داری روی تل میبینی خنجری بر حنجر شمر دون میبُرَد از حسین من سر غرق در خون خسته بی حال ، ناظری بر حال و احوال کـن مرا یاری میان ازدحام و حول گودال ... مهربان ای مادر من ، مهربان ای مادر من ... 😭 ♣️😭♣️ بروزترین ••✾•🌿🌺🌿•✾••
AUD-20211201-WA0084.m4a
8.14M
دلم تنگ حرم شد 😭😭 بسیار زیباست متن وصوت 👌👌😭😭 ((نوحه توسل به امام حسین علیه السلام )) 😭😭😭 به دل شوق کربلا دارم به سر شور نینوا دارم حسین جان با اشک چشمانم به بزم گریه صفا دارم عزادارم بهر عاشورا حسین ارباب منی آقا علمدارت باب حاجاتم مرا سَروَر باشد ای مولا حریمت شد قبله ی جانم به نامت من نوحه می خوانم به اشک چشمان طفلانت برای اکبر پریشانم ------------------- یابن زهرا حسین ، یابن زهرا حسین ------------------- 《این حسین کیست که دلها همه دیوانه اوست این چه شمعیست که جانها همه پروانه اوست هرکجا می نگرم نور رخش جلوه گر است هرکجا می نگرم خانه و کاشانه اوست》 -------------- اَنا مظلوم حسین - اَنا مظلوم حسین -------------- جان به قربان حسین - لب عطشان حسین یابن زهرا حسین - یابن زهرا حسین ------------ می زنم سینه و با یاد غمت می گریم می زنم سینه به شوق حرمت می گریم دل عزا خانه ی غمهای فراوانت شد آدم و حور و ملک جمله پریشانت شد در عزای تو دلی شاد در این عالم نیست هر کجا می نگرم غیر غم و ماتم نیست شده نجوای همه گریه کنانت مولا خونفشان دیده ی ما شد ز غم عاشورا ------------- اَنا مظلوم حسین - اَنا مظلوم حسین -------------- سروده- غلامرضا ابوالقاسمی نجوا 😭😭
🎶 چراغه خونم تو بودی آرومه جونم فاطمه(س) توحسرت دیدارتو ببین دلم پر از غمه امون از این داغ بزرگ فغان از این خونه جگر پرپر شدی نیلوفرم مابین اون دیوارو در شرمنده ی روی توام دردت به چشمون ترم جوون قدخمیده ام تنها گل پیغمبرم نیستی و خونه بعدتو خالی و سوت وکور شده فرشته ی خونه ی من تا آسمونها دور شده تنها رفیقو همدمم بعدتومن چیکارکنم حرفای دلتنگیم و من بعد تو با چاه میزنم زینب توو اشک و ناله هاش هی تورو میزنه صدا میگه تحمل ندارم بی مادری سخته خدا چی بگم از دل حسین خیلی دیگه تنها شده چشماش و میدوزه به در باغصه هم صدا شده حسن به زیرلب میگه وای مادرم وای مادرم شهید شده تو جوونی یادش میاد توو نظرم از درو دیواره خونه بارون غربت میباره خونه بدونه تو دیگه یه ذره برکت نداره می بارید اشک از آسمون واسه ی زخمای تنت انگاری خون گریه میکرد لحظه ی غسل و کفنت گوشواره: فاطمه جان فاطمه یافاطمه یافاطمه 💠💠💠💠💠 .👇👇 .┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅‌
. ای گل باغ عترت،بی تو علی غریب است از سوز داغ هجران،بی صبر و بی شکیب است گل علی یا زهرا۴ بی تو به خانه ی من،یا فاطمه صفا نیست جز نام تو یا زهرا،بر لب من نوا نیست گل علی یا زهرا۴ علی غریب و خسته،با این دل شکسته با اشک و ناله و آه،به یاد تو نشسته گل علی یا زهرا۴ ای در ناب حیدر،گشتم غریب و تنها گردیده اشک و ناله،مونس من به شب ها گل علی یا زهرا۴ بود و نبود حیدر،یاس کبود حیدر شرر زده غم تو،در تار و پود حیدر گل علی یا زهرا۴ بعد از تو فاطمه جان،افتاده ام من از پا ریزد سرشک حیدر،از دیده همچو دریا گل علی یا زهرا۴ غسل و کفن شدی تو،یا فاطمه شبانه با دست همسرت شد،دفن تو مخفیانه گل علی یا زهرا۴ با اشک چشم طفلان،بر لب رسیده جانم ناله و اشک زینب،برده دگر توانم گل علی یا زهرا۴
🍂🍁 شهادت لباس تک سایزی است که باید تن آدمی به اندازه آن درآید هر وقت به سایز این لباس تک سایز درآمدی پرواز می‌کنی مطمئن باش! ✍ شهید‌ سید مرتضی‌ آوینی
ای كه انسیه ای ومهرمُجسّم داری برتراز آدمی و جلوه ی آدم داری كعبه ی عصمتی و قبله ی ايمان و اميد در زلال نگهت چشمه ی زمزم داری عالمه،فاضله وانسیه الحورایی فخربرهاجرو برساره ومريم داری چشمه ی خيركثيری وسپهرحسنات بارش رحمتی و فيض دمادم داری يازده آينه ازنورتوتابنده شد ند مركزنوری واشراف برعالم داری تاكه دين دست خوش فتنه وكينه نشود درره دين همه جاعزم مصمّم داری هیچ كس چون تونكرده است حمايت زعلی دردل ازغُربت اوحجله ی ماتم داری غاصبان رابه سراشيبی وبن بست كشاند ماجرایی كه ازآن كوچه ی پُرغم داری گل ياس نبوی هستی وعمرت چون گل غم بسيار ولی زندگی كم داری سيرتاريخ گواه ست كه ای ياس كبود فاطميه نه همين بوی محرم داری ای «وفایی»غم مادرچه ملال انگيزاست دربغل ازغم او زا نوی ماتم داری
بی مهر فاطمه دل ما ارزشی نداشت بی اشک های او گل ما ارزشی نداشت با گریه های اوست که ما گریه کن شدیم ورنه حیات باطل ما ارزشی نداشت او مادرانه زحمت ما را کشیده است بی باغبان که حاصل ما ارزشی نداشت از برکت ولایت زهرای اطهر است دنیا اگر مقابل ما ارزشی نداشت گمراه می شدیم اگر نور او نبود سیر و سلوک جاهل ما ارزشی نداشت زهرا اگر نبود در این سیر بندگی طی کردن مراحل ما ارزشی نداشت بی نور نام فاطمه در بین عرشیان زینت نداشت منزل ما ارزشی نداشت نام حسین گر شده گرمی بزم ما بی فاطمه محافل ما ارزشی نداشت
جان علی! جانم فدایت کَلِّمینِی کُشتی مرا با گریه هایت کَلِّمینِی حرفی بزن، آهی بکش، بیچاره ام کرد این اشک های بی صدایت کَلِّمینِی بسته ست جان من به پلک نیمه جانت می میرد آخر مرتضایت کَلِّمینِی از غصه هایت با علی هم درد دل کن ای در صبوری بی نهایت کَلِّمینِی روضه بخوان امشب بخوان از داغ محسن با من بگو از آن حکایت کَلِّمینِی از ماجرای کوچه که چیزی نگفتی تا دق نکرده مجتبایت کَلِّمینِی پلکی بزن تا قلبهامان جان بگیرد جان شهید کربلایت کَلِّمینِی نیمه نگاهی کن به حال زینبین و بردار دست از این دعایت کَلِّمینِی ذکر شب و روزت شده «عَجِّل وَفاتِی» آوای جانسوزت شده «عَجِّل وَفاتِی»
یاسی که شاخه اش به دو ضربه بریده شد افتاد بر زمین و دوباره کشیده شد   آه از نهاد عرش خدا هم بلند شد وقتی که غنچه با گل از این باغ چیده شد   مادر که رفت پشت در خانه ایستاد یک مرتبه صدای شکستن شنیده شد   شعله کشید از درمان آتشی و بعد این روضه های کرب و بلا آفریده شد   از این طرف که دست ید الله بسته شد قد چو سرو مادر از آن سو خمیده شد   هنگام بردن علی از آستان در یک قطره خون به روی عبایش چکیده شد   دستی نوشت فاطمه چندی مریض شد اما کسی نگفت که زهرا شهیده شد   طاقت می آورید بگویم برایتان هنگام غسل پهلوی مادر چه دیده شد؟   بازو کبود سینه کبود و بدن کبود از فرط گریه چشم حسین و حسن کبود   نظری
تنی که سوخته باشد به آب حساس است چنین تنی به رخ آفتاب حساس است   مریض نیمه شب از سوز درد می نالد اگرچه خواب ندارد به خواب حساس است   کسی که دلخوشی اش کنج بستر افتاده سلام اگر بدهد بر جواب حساس است   تمام چادر مادر به کوچه خاکی شد به خاک چادر او بوتراب حساس است   کسی که پشت در خانه در خطر بوده به آتش و به در و اضطراب حساس است   همیشه پنجه دست شکسته مادر به وزن دسته این آسیاب حساس است   اگرچه سوخت ولی چادرش نیفتاده یقین که مادرمان بر حجاب حساس است   پس از گلی که میان فشار در بوده علی همیشه به بوی گلاب حساس است   وجبرئیل که بیت علی بهشتش بود به خانه و به بنای خراب حساس است   نظری
عزیز من چه شده دست بر کمر داری گذشته نیمه ای از شب هنوز بیداری   دوباره پیرهنت پر ز خون شده مادر برای شستن این جامه درد سر داری   دعا نکن اجلت زودتر از من برسد فقط بگو چه کنم تا که دست برداری   سه ماه گوشه این خانه بستری هستی سه ماه میشود اما هنوز بیماری   اگرچه زخم تو را شسته ام ولی انگار به باغ پیرهنت باز لاله میکاری   به یاد محسن خود باز میروی از حال زیاد فکر نکن مادرم نکن زاری   تن تو آب شده بی رمق شده اما هنوز عین سپاه علی علمداری   همین که قوت قلب پدر شدی کافیست نیاز نیست بگیری به دوش خود باری   سه ماه میگذرد از اصابت مسمار ولی دوباره از این زخم خون شده جاری عرب
✨امام علی علیه‌السلام: هر کَس خود را در معرضِ قرار دهد، نباید کسی را که به او بدگمان می‌شود ملامت کند. من وضع نفسه مواضع التهمة فلا یلومن من اساء به الظن 📚بحارالانوار، ۴/۹۰/۷۵
🏴 سلام الله علیها 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ زهرای من / چی اومده سرت خوردی زمین / برای حیدرت توو کوچه ها / خاکی شده پرت ترسم اینه که بعد تو زیاد - زنده بمونم من هنوز برا زخمای تنت - دل نگرونم یه چیزایی شنیدم از حسن - تازه می فهمم چرا از حیدرت رو می گیری - دردت به جونم چند وقته // درد و دلاتو با علی نگفتی چند وقته // تا میخوای وایسی رو پاهات میفتی ۲ آه - برو زهرا خدانگهدار ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ دردای تو / نداره مرهمی زخمی ترین / زهرای عالمی با بودنت / نمی مونه غمی جون به لب می کنه زینبتو - حال خرابت میدونم طعنه ی همسایه ها - میده عذابت کسی نمی دونه توو کوچه ها - چی دیدی زهرا الهی بمیرم برای اون - دل کبابت چند وقته // حال و روزِ قدیما رو نداری بی تابی // بعيده بتونی دووم بیاری ۲ آه - برو زهرا خدانگهدار ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ گریه نکن / گریه برات بده زهرای من / غم تو بی حده تا کربلا / دل تو پر زده پیش خودت میگی کاش خیمه ها - آتیش نگیره میگی کاش چشمی سمت خیمه ها - نمونه خیره می بینی که حسینت افتاده - میون گودال جا داره همه ی عالم از این - غصه بمیره می بینی // چیزی نمونده دیگه واسه غارت می بینی // زینبت چجوری میره اسارت ۲ آه - برو زهرا خدانگهدار ۲ .◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
سلام ای همسر مولا سلام ای دختر طاها جانم یا ام ابیها ای معنی عشق و زیبایی من قطره هستم تو دریایی تو ناموس حیّ داداری تو انسیه هستی حورایی مادرم علت خلقت مادرم گوهر نایاب مادرم ،مادر زینب مادرم ، مادر ارباب مادرم حضرت زهرا،مادرم حضرت زهرا ـــــــــــ سلام ،ای سوره کوثر سلام ،ای حضرت مادر جانم یا ام ابیها ای ریحانه ی حق یا زهرا ای چادرت نور اعطینا ای حبل محکم پیغمبر ای ارامش قلب حیدر مادرم، یاس مدینه است مادرم، صاحب محشر مادرم، الگوی مریم مادر ، عصمت احمد مادر علت خلقت و... ـــــــــــــــ
زمینه روضه ای این جنگ نابرابره یه طرف یه لشگره یه طرف یه مادره این جنگ نابرابره یه طرف ضربه پا،یه طرف میخ دره ای وای حرارت و معجر شعله ور ای وای مقابل نگاه یک پدر ای وای ضرب لگد هجوم میخ در تا اون روزی که/برات بمیرم شبیه مولا/زبون می گیرم وای منو وای منو وای من میخ در و سینه زهرای من ...................... این جنگ نابرابره یه طرف یه لشگره،یه طرف یه مادره این جنگ نابرابره کجا دیدی بزنن،یه زن و چل نفره ای وای اشک چشام بند نمیاد ببین ای وای پشت در افتادی روی زمین ای وای فقط چشاتُ وا بکن همین تا اون روزی که/برات بمیرم شبیه مولا/زبون می گیرم در وسط کوچه تو را میزدند کاش به جای تو مرا میزدند ....................... این جنگ نابرابره افتادی جون نداری،داره می لرزه تنت این جنگ نابرابره این چه حالیه اخه،خون میاد از دهنت ای وای می کشه اخر منو این غمت ای وای روی کبود و قامت خمت ای وای عمر کم و اشکای نم نمت تا اون روزی که/برات بمیرم شبیه مولا/زبون می گیرم اب شده زهرا بدنت،اخه چه جوری زدنت کبوده کل بدنت،داره می لرزه حسنت ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
|⇦•روضه زیاد شنیدم اما... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده در ایام فاطمیه سال۱۴۰۰ به نفس سیدمجید بنی فاطمه•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ کار من و تو نیست، تا كه بگیم از عشق کار من و تو نیست، بگیم که فاطمه کی بود کار من و تو نیست، تا بگیم از یه نور حوریه ی آسمونی تو جسم خاکی بود مدح تو گفتن کارِ هیچکی غیر حیدر نیست اونکه که میگه مدح تو رو باید باشه عاشق روضه زیاد شنیدم اما روضه ات و هیچکی اِنقده باز نخونده مثل حضرت صادق وَذَابَ لَحمُها سادات منو ببخشن آب شده تنش نَحَلَ جِسمُها از جاش پا نمیشه بی جونه بدنش وای مادر، وای مادر... بانوی آسمون، مادرِ مهربون ای که از اسم تو گرفته آبرو پاکی آیینه ی حقی، عصمت مطلقی جرم تو چی بوده که باشه چادرت خاکی زندگی علی چی شد میون اون کوچه سوره ی کوثری ولی شکسته هر آیه چه بی رمق افتادی تو کنار سجاده ولی دعا میکنی بازم برا همسایه فدای اشک تو، مادر چرا سه ماهه خم شده قدت فدای غربتت، اومد برا عیادت اونی که زَدت وای مادر، وای مادر...
banifatemeh-zamine_2.mp3
1.16M
|⇦•روضه زیاد شنیدم اما... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده در ایام فاطمیه سال۱۴۰۰ به نفس سیدمجید بنی فاطمه•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ سلام بر آنهایی که جز استخوانهایشان چیزی از جسمشان نماند اما بزرگیِ غیرتشان جهان را فرا گرفته...💔
انار خواستن حضرت زهرا (س) ازامیرالمومنین حضرت علی (ع)   چند روزی حال زهرای عزیز بود مانند خزان برگ ریز   گرچه آن روح وفا دل خسته بود با صبوری راه بر غم بسته بود   مرتضی می دید پیش روی او یاس یاسین بهشتی روی او   آن که از کروبیان دل برده است در بهار زندگی افسرده است   چون مسیح آمد سر بالین او چشم در چشم حقیقت بین او   گفت ای روشنگر کانون وحی ای دلت شیرازه قانون وحی   خیز و با لحن خوش آهنگت بگوی آنچه می خواهد دل تنگت بگوی   گفت ای تفسیر یارب های من کی به خواهش وا شده لب های من   باز مولا بیشتر اصرار کرد باز خواهش از حضور یار کرد   آنکه در این خانه خالی جای اوست سد راه من سفارشهای اوست   آن به بزم فرب جانان محترم بارها می گفت بامن دخترم   پیروی از نفس نا فرمان مکن از علی خواهش به هر عنوان مکن   کمکمک زهرا چو گل از هم شگفت لب به صحبت باز کرد آهسته گفت   ای به ملک آفرینش شهریار در سرم افتاده سودای انار   مرتضی آرامش از این گفته یافت وز پی مطلوب محبوبش شتافت   او از این هجران امید وصل داشت جستجوی میوه غیر فصل داشت   داشت نیت تا کند تقدیم دوست میوه ای نوبر که خاطر خواه اوست   در همین اثنا که گرم سیر بود راه پیمای طریق خیر بود   در فضا پیچید بانگ ناله ای سوز آه داغداری لاله ای   تیره چون شب پیش چشمش روز شد سد راهش ناله ای جان سوز شد   رفت تا ویرانه ای از دور دید پای دیواری دلی رنجور دید   مرد مسکین دردمند و پیر بود زود اگر می یافت صحت دیر بود   تا سرش را بر سر دامان گرفت پیر مرد از شوق وصلش جان گرفت   گفت اینک من پرستار تو ام گفت من در حیرت از کار تو ام   گفت حاجت داری ای فرخنده یا؟ گفت اگر پیدا شود خواهم انار   گفت باشد نزد من درمان تو گفت ای جانم بلا گردان تو   یار محرومان در این گفت و شنود مرغ دل در سینه اش بی تاب بود   تا بدست آرد دل درویش را خود دو نیمه کرد انار خویش را   دانه دانه داد خورد آن خسته دل او به آن نیم  دگر هم بسته  دل   گرچه این خواهش بسی نا چیز بود بخشی از آن سهم زهرا نیز بود   یک طرف آن انتظار سینه سوز یک طرف این شعله آیینه سوزق زد یک لحظه ببر   یا در اینجا باید از این بگذرد یا که از آن جان شیرین بگذرد   برق زد یک لحظه پیش چشم او لن تنالوا البر حتی تنفقوا   آیه را خواند و حدیث نفس کرد بعد از آن فرمود با آن پیر مرد   جان من دور از بلا جان تو باد نیمه ای دیگر هم از آن تو باد   اینک از ویرانه بیرون می رود با چه حالی آمده چون می رود   یک طرف دلجوئی از دل سوخته یک طرف چشمی که بر در دوخته   او که آیات کرم را خوانده بود بین رفتن یا نرفتن مانده بود   با چه امیدی به منزل رو کند با چه رویی رو بسوی او کند   کم کم آن مشکوه مصباح الهدی دل به دریا زد به امید خدا   آمد و منزل به منزل تا رسید از شکاف در نظر افکند دید   نور رحمت بر سرایش تافته همسرش صدیقه صحت یافته   حیرتش افزون شد از دیدار دوست دید چون ظرف اناری نزد اوست   گفت مولا مزد بی منت رسید آنچه دل میخواست از جنت رسید   با لبی سرشار از شهد  درود با تبسم کرد اعلام ورود   فاطمه آمد به استقبال او مرتضی پرسید از احوال او   گفت ای روح کرامت اصل جود ای جمالت مشرق نور وجود   رفتی و دیدم دلم پر میزند رهگذاری حلقه بر در میزند   فضه رفت و در برویش باز کرد پیکی از سوی تو مهر آغاز کرد   آستان بوسید و شد دامن کشان این طبق را داد با نام و نشان   دیدم ای مهر تو مهر سر نوشت می دهد این میوه ها بوی بهشت   یافت تسکین قلب محزونم علی از تو و لطف تو ممنونم علی   بسکه زهرا شیوه اش ایثار بود روحش از جود و کرم سرشار بود   بسکه لطف و مهر دراندیشه داشت در تمنایش تولا ریشه داشت   گر(ولایت) جلوه اش اینست این پس تولای علی دین است دین   این علی این روح گردون سیر او نیست مارا مقتدائی غیر او