eitaa logo
کانال نوای عاشقان
15.1هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
364 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
پندیات فارسی ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ شاعر ؟؟؟ شنیدم هر که با حق آشنا باشد نمی میرد منزه از همه جرم و خطا باشد نمی میرد بکوش ای دل که یزدان را رضا سازی ز افعالت که حق از هر که در عالم رضا باشد نمی میرد مکن چون و چرا هرگز تو در کار خداوندی مبرا هر که از چون و چرا باشد نمی میرد فنا شو در ره احکام دین مصطفی ای دل که در راه خدا هر کس فنا باشد نمی میرد سعادتمند باشد هر که دست بینوا گیرد توانائی که فکر بینوا باشد نمی میرد چه باعث شد که گشتی غافل از امر خدای خود که هر کس روز و شب یاد خدا باشد نمی میرد عزاداری شاه تشنگان، دارد سرافرازی که هر کس چشم تر بر این عزا دارد نمی میرد ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
▪️شعرمناجاتی دعای کمیل ▪️▪️❇️❇️❇️❇️❇️❇️▪️▪️ الهی بنده ای گم کرده راهم بیا مولا بده امشب پناهم اسیر کرده های زشت خویشم به حق فاطمه بنما نگاهم تهی دستم بیا و از ره لطف ببخشا از کرم جرم و گناهم تمام راهها را رفتم ای دوست نموده این سیاهی ها تباهم کجا مانند تو پیدا نمایم که تو مولائی و من پر گاهم نکن رد از در خود سائلت را بجز لطفت دگر چیزی نخواهم شب جمعه ،کمیل و یارب من اگر ردم کنی در قعر چاهم به یارب یارب شب زنده داران بده یکبار دیگر توپناهم ‍ مناجات و روضه جانسوز_ حضرت اباعبدالله علیه السلام _ ویژه شب جمعه _ شب های جمعه فاطمه،با سوز و آه و واهمه آید به دشت کربلا گردد به دور قتلگاه گویید حسین من چه شد،نور دوعین من چه شد *شب زیارتی ابی عبدالله ست،آسمان هم با ما در این ساعت بر ابی عبدالله گریه کنه . فرمود فاطمه جان ، همه چشم ها قیامت گریانه غیر ازاون چشمی که بر حسین تو گریه کنه وقتی جبریل خبر شهادت ابی عبدالله رو به پیغمبر داد، همون لحظه ی ولادت، پیغمبر گریه کرد دستور امد این خبر و باید به مادرش فاطمه هم بدی،کدوم فاطمه؟همون فاطمه ای که "وَوَضَعَتْهُ أُمُّهُ كُرْهًا" حسین و به سختی به دنیا آورده، تا پیغمبر به فاطمه خبر داد دخترم این بچه ای که تازه از تو به دنیا اومده این فرزندت و کربلا غریبانه میکشند "بَکَتْ فَاطِمَةُ بُکَاءً شَدِیداً" ان شالله بی بی دوعالم شفاعت همتون رو کنه میگه اینا مجلس روضه حسینمو ترک نکردند نذاشتند جلسه روضه حسینم بی رونق باشه بگو فاطمه جان شاهد باش . تا زهرا گریه کرد همون جا پرسید: بابا روزی که حسینمو میکشن شما زنده ای یا نه فرمود: نه دخترم، من مادرش هستم یا نه؟ نه دخترم، باباش علی هست یا نه؟ نه دخترم، گریه زهرا بیشتر شد عرضه داشت "یَا أَبَهْ فَمَاْ یَبْکِی عَلَیْهِ؟"اگه ما نیستیم پس کی بر حسین من گریه میکنه؟فرمود: دخترم غصه نخور امتی میان نسلی بعد نسلی بر حسین تو زار میزنند گریه میکنند، تا این بشارت و داد گل لبخند بر چهره فاطمه نقش بست، پیغمبر فرمود:زهرا جان باید یه قولی به من  بدی بابا، چیه بابا؟ دخترم تو باید از زنهای گریه کنشون شفاعت کنی .... منم قیامت از مرد هاشون شفاعت کنم ...." یعنی با این گریه تو مشمول شفاعت پیغمبر و  فاطمه ای" آماده ای یا نه؟بریم کنار گودال.... "فَوَقَفَ یَسْتَرِیحُ سَاعَةً وَضَعُفَ عَنِ الْقِتَالِ" یه نگاه کرد دید همه یاراش رو زمین افتادن خسته شد،تکیه به نیزه داد بلکه لحظه ای استراحت کنه،نانجیبی چنان با سنگ به پیشانی حضرت زد.... خون تمام پیشانی رو فرا گرفت ... شهدا هم با ما گریه کنند .... ابی عبدالله هرچه کرد نتونست خون پیشانی رو بند بیاره،یا اللعجب این لباس عربی رو بالا زد .... بلکه بتونه خون پیشانی رو بند بیاره،اینجا بود سپیدی سینه حسین نمایان شد .... یه ظالمی با تیر سه شعبه چنان به قلب حسین..... دیگه نتونست تیر و از مقابل در بیاره خون مثل ناودان داره فواره میزنه ... دیدن ابی عبدالله میگه بسم الله و بالله و علی ملة رسول الله دیگه نتونست دوام  بیاره چنان با صورت به زمین افتاد همه بگیم یا حسین ...... *صل الله علیک یا مظلوم یا اباعبدالله* با همین حال خوشت شب زیارتی ابی عبدالله است حالا که چشمت گریان شده امام صادق علیه السلام فرمود:ابی عبدالله به گریه کن هاش نظر میکنه الان ابی عبدالله داره به تک تکمون نظر میکنه فرمود اثر این نظر حسینم اینه برا گریه کن هاش خود حسین استغفار میکنه حالا میخوای نامتو جزو زایرینش هم بنویسن یا نه ؟؟ به نیابت هم همه شهدامون شهدای این مکان مقدس شهدایی که خانواده هاشون شرف حضور دارند بالاخص شهدای گمنام عرض سلام کن از همه التماس دعا : اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_6017100021776779603.mp3
3.62M
😭 فوووق زیبا👌 اللهم_ارزقنا_کربلا_به_حق_الحسین_ع 🎤 🥀 من دلم میخواد برای تو بمیرم با نوای تو بمیرم با نوای تو بمیرم من دلم میخواد آقا یه شب جمعه کربلای تو بمیرم کربلای تو بمیرم حسین آرزوی این عاشق بیقراره کربلایی شه دوباره کربلایی شه دوباره جنت و اگه میخوام آخه شنیدم بوی حرم تو داره بوی حرم تو داره شب عاشقان بی دل چه شبی دراز باشد شب عاشقان بی دل چه شبی دراز باشد تو همه ناز و برایم حرمت نیاز باشد مولا مولا ابی عبدالله ابی عبدالله ابی عبدالله ابی عبدالله مولا مولا ابی عبدالله ابی عبدالله ابی عبدالله ابی عبدالله من دلم میخواد برای تو بمیرم محمد حسین مهدی پناه من دلم میخواد‌ دیوونه ی تو باشم عبد خونه ی تو باشم عبد خونه ی تو باشم من دلم میخواد‌ مثل همه شهیدا بی نشونه ی تو باشم بی نشونه ی تو باشم حسین گریه ی منو شبای بیقراری اشک دیده شده جاری اشک دیده شده جاری غبطه میخورم مثل همیشه من به اون زائرایی که داری اون زائرایی که داری چه خلاف سر زد از ما که در سرای بستی چه خلاف سر زد از ما که در سرای بستی پر عاشقان بریدی دل دوستان شکستی شب عاشقان بی دل چه شبی دراز باشد تو همه ناز و برایم حرمت نیاز باشد تو همه ناز و برایم حرمت نیاز باشد مولا مولا ابی عبدالله ابی عبدالله ابی عبدالله ابی عبدالله مولا مولا ابی عبدالله ابی عبدالله ابی عبدالله ابی عبدالله شب عاشقان بی دل چه شبی دراز باشد تو همه ناز و برایم حرمت نیاز باشد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5839350884676406991.mp3
2.21M
☑️بنداول مادر غلامیت افتخارمه مادر گدائیت اعتبارمه مادر یه عمره سینه زنتم مادر ذکرت همش شعارمه ای هستی طاها ای ام ابیها دستمورها نکن بی بی به جان مولا ای اصل طهارت بانوی نجابت شاگردکلاست زینبه توی سخاوت تومرحم دردامی دینِ منو دنیامی ذکرروی لبها و نور دوتاچشمامی یا فاطمه زهرا ام ابیها زهرا۳ ☑️ بنددوم مادر/تودختر پیغمبری مادر/غم دلم رو می بری مادر/تولحظه های بی کسی مادر/تونوکراتو می خری توخیر کثیری دلسوز اسیری حتی توشب عروسیتون فکر فقیری هستی بی قرینه عشقت توی سینه من ازت یه کربلا مخوام با یه مدینه تومحبوبة الهی عشق اسدالهی توی هرشب جمعه توشفاعة الهی یا فاطمه الزهرا ام ابیها زهرا۳ 🥀🥀🥀🥀
1.mp3
2.83M
( سلام الله علیها ) شبی که زهرا رو به خانه امیرالمومنین آوردن ، زوجات رسول الله، هاشمیات، همه بدرقه کردند ، یه وقت گفتن خود رسول الله دارن تشریف میارن ، آمدن فرمودن زنها دیگه متفرق بشوند ، آمد دست زهراشو گرفت، گذاشت میان دست مولا ، صدا زد یا علی : « هذِهِ وَدیعَةُ اللهِ وَ وَدیعَةُ رَسُولِهِ » این امانت خدا و پیغمبر رو بدستت میسپارم ... آآآآآه وااای ، اون امانت اون شب رو پس داد ، دیده اید اگر زنی از دنیا برود. ، کنار قبر میگن محرماش بیان ، کمک بکنن این بدن رو بگیرن و میان قبر بگذارن ... کی بود محرم زهرا ؟؟ سلمان و اباذر که محرم نبودن ، بچه هاشم کوچک بودن ، خود مولا گرفت آن بدن را پرپر شدن گلم به چشمم دیدم با دست خودم لَحد بر او میچیدم یوقت دید کمک پیدا شد ، محرم پیدا شد ، وقتی آقا نگاه کرد دید دست های رسول الله... السلام علیک یا رسول الله « عَنِّي وَ عَنِ ابْنَتِکَ النَّازِلَةِ فِي جِوَارِکَ » با من تو اگر درد دل خویش نگفتی برگوی تو درد دل خود با پدر امشب عباس ابن عبدالمطلب ، عموی امیرالمومنین اومد دست مولارو گرفت ، مگه دل میکند از قبر زهرا (س) .... یا امام زمان (عج) شما که نبودی آقاتو دلداری بدی ، عباس میگه یوقت دیدم آقا خم شد ، این صورتو گذاشت رو قبر زهراء( س ) آی شهیده زهرا ...
کاش می شد که شبی درحرمت سر می شد شب جمعه اگرم بود چه بهتر می شد! وهمان شب دل ما درحرم کرببلا فرش راه قدم حضرت مادر می شد اللهم ارزقنا کربلا 🌱🌱🌱🌱🌱
ای کاش فدک این همه اسرار نداشت ای کاش مدینه در ودیوار نداشت فریاد دل محسن زهرا این بود ای کاش در سوخته مسمار نداشت کاش قلبم به قبرش راه داشت کاش زهرا هم زیارتگاه داشت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خوانم حدیثِ کسا،در مدح آل عبا بر خَمسهٔ طیّبه،گویم درود و ثنا عشق این ها بُوَد در روح و جانم اِنَّما یُریدُ الله بر زبانم یا فاطمه یا زهرا... بیتِ اُمُّ السَّلَمه،جَنّتِ کبریا شد محل اجتماعِ،جمعِ آل عبا شد تحت کسا به امرِ حیّ دادار شد جای احمد و عترتِ اَطهار یا فاطمه یا زهرا... طبقِ حدیث کسا،که نورِ راهِ همه است مِحوَرِ اهل بیت و،کُلّ عالَم فاطمه است یار رب دلها را غرقِ تَوَلّیٰ کن ما را فداییِ راهِ زهرا کن یا فاطمه یا زهرا... این زهرا با این مقام،با این شُکوه و وَقار پهلویش بشکسته شد،در بین در و دیوار ‌شد در راه علی قَدِّ خمیده محسنش شهید و خودش شهیده یا فاطمه یا زهرا...
وقتی دلت شکست، حدیث کسا بخوان غم بر دلت نشست، حدیث کسا بخوان   حبل المتین، تمسکِ بر دامن علی است تا رشته ات گسست، حدیث کسا بخوان   آسان شود مقرب آل عبا شدن جبریل شاهد است، حدیث کسا بخوان   روزی خلق در گرو امر فاطمه است ای عبد تنگدست، حدیث کسا بخوان   وقتی که بغضِ دوریِ از صحن کربلا راه گلوت بست، حدیث کسا بخوان   وقتی تمام دهر به تو پشت می کنند وقتی دلت شکست، حدیث کسا بخوان محمد جواد شیرازی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌻 وقتی زلیخا، یوسف و به زندان انداخت هیچ وقت به قدرت خداوند و بازی های عجیب سرنوشتش فکر نمی‌کرد... 🌻 تو هم اگه خواستی ناامید شی بدون که خدا حوصلش خیلی زیاده دستت و تو دست خدا بزار... 🌻 بزار سرنوشتت و اون واست بنویسه اون نویسنده بهترین و شیرین ترین داستان های عالمه... 🌻 به خدا اعتماد کن ... 🌼 السلام علیک 🌼 یا اباصالح مهدی ✨بی تو با سردترین ✨ فصل زمستان چه کنم؟ ✨با دلِ یخ زده و ✨پیکر بی جان چه کنم؟ ✨گیرم از مهلکه‌ی ✨سردیِ دی ، جان بِبَرَم ✨با هوای قفس ✨و نم نم باران چه کنم؟ 🌼 اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلَیَّکَ الْفَرَج ✨
. هجران زهرا... غزل مرثیه هجران زهرا را علی باور ندارد قرآن این خانه دگر کوثر ندارد آن دلخوشی های قدیم ازدست رفته دست خدا بردست انگشتر ندارد فضه بزن شانه به موهای عقیله زینب در این سن کمش مادر ندارد میخ در و دیوار باحیدر چه کرده؟ پایی برای ردشدن از در ندارد کرده بغل زانوی غم را کنج خانه آن فاتح خیبر دگر یاور ندارد بالای قبر فاطمه باگریه می گفت دیگرصدای حیدرت جوهر ندارد برخیز ای همسنگرم ای همدم من بی تو علی روحی دراین پیکر ندارد گشته خزانی نوبهارش درجوانی مولا غریب و سایه ای برسر ندارد ابوذر رییس میرزایی(بهار)✍ ................................................................
. در ظلمت شب،ماه دل آرا برگرد ای بر غم مادرت تسلا برگرد با دیده ی تر منتظرانت گویند آقای جهان یوسف زهرا برگرد ابوذر رییس میرزایی (بهار)✍ ................................................................
. زهرا جان... تو رفتی خاطراتِ در ؛ فراموشم نخواهد شد میان شعله ها معجر فراموشم نخواهد شد هرآنکس که تورا آزرد؛ مرا آزرده خاطر کرد حدیث نفس پیغمبر فراموشم نخواهد شد میان هجمه ی دشمن که می شد گم صدای ما صدای هق هق دختر فراموشم نخواهد شد نگفتی راز سیلی را گرفتی روسه ماه از من من این غم تا دم آخر فراموشم نخواهد شد ز برق چشم من دشمن فراری بود از میدان طناب و گردن حیدر فراموشم نخواهد شد چه زجری میکشدی تو ازاین پهلو به آن پهلو گل خون بر روی بستر فراموشم نخواهد شد دگر بعد تو زهرا جان خضابی نه گلابی نه که بوی دود و خاکستر فراموشم نخواهد شد ✍ ................................................................
. سربلندم کردی اما سر به زیری می کنی از جهاز سادهء خود گردگیری می کنی یادگار مصطفی، این یادگاری پیشکش! با سر و پهلوی زخمی، خانه داری پیشکش! آب و جارو می زنی با دردت این ویرانه را روز آخر از چه می ریزی به هم این خانه را؟ پهلوان خیبرت بودم، زمینگیرم نکن پیر هجده ساله ام از زندگی سیرم نکن از که پنهان می کنی ابرو و چشم تار را؟ می شویم با گریه ام خون روی دیوار را بی عصا آرام، خود را می کشانی پشت در خاک روی چادرت را می تکانی پشت در من بمیرم دست تو درد آمده ناخواسته پینهء دستم مگر اصلاً مداوا خواسته؟ چوب این دستاس را گیرم که چرخاندی به زور کاش صورت را نمی بردی در اطراف تنور حوری آتش گرفته، شمع را آتش نزن با سکوت آخرت این جمع را آتش نزن حرف کوچه می شود، حرفی بزن فوراً مرو پیش مردم آبرویم می رود، بی من مرو از عبای پارهء من ذوالفقارم را بِکن بسترت را جمع کن، جایش مزارم را بِکن ختم قرآن می کنم ای کوثر قرآن من میوهء ختمت شود خرمای نخلستان من زحمتت دادم عزیزم، شوهرت را کن حلال من نمی دانم چه میخواهی بگویی با بلال دیدن روی کبودت روزی لاهوت شد خنده کردی فاطمه تا صحبت تابوت شد صحبت تابوت شد، فکر حسن را کرده ای فکر او نه! فکر شاه بی کفن را کرده ای تیرها که روی تابوت حسن صف می کشند بعد آن دور عبا و پیرهن صف می کشند وای از آنکه حرمتت با شور و شینت بشکند وای از آنکه کاسهء آب حسینت بشکند ✍ ................................................................
. غزل مرثیه ازغربت علی دل هفت آسمان گرفت "شاعرمیان مرثیه لکنت زبان گرفت" سخت است باورش به خدا آن غلاف تیغ از زانوان فاتح خیبر توان گرفت خاری چنان به سینه ی گل پافشرد که گل را و غنچه را زکف باغبان گرفت بارفتن بهارعلی خانه ی علی دیگر به خود ندید بهار و خزان گرفت هرکس که در مدینه به کف تازیانه داشت در کربلا سه شعبه و تیغ و کمان گرفت درمجلس شراب،یزید سقیفه ای باکار خود زحضرت زینب امان گرفت ازبس که داشت بغض علی را به سینه اش دستی شراب و دست دگر خیزران گرفت هرکس نشد مدافع مولا و فاطمه اهل جحیم گشت و درآتش مکان گرفت ای کاش بشنوم که بیایید دربقیع روضه برای مادر، امام زمان(عج) گرفت ابوذر رییس میرزایی(بهار)✍ ................................................................
. ز بسکه چشم تو تصویر تار می گیرد تمام آینه ها را غبار می گیرد سرت چه آمده وقت کشیدن جارو به گریه فضه ترا از کنار می گیرد چه زحمتی شده این گندم آسیا کردن چه زود پهلوی تو حین کار می گیرد به روی گونه ی تو سیب قرمزی هر شب ز چشمهای ترم اختیار می گیرد لباس نو به تنت بود و گفت زینب باز؛ چقدر مادرم آب انار می گیرد نه صبح مانده برایم، نه ظهر مانده، نه شب! ز ناله ات کمرم هر سه بار می گیرد بخند جان علی، جان به لب شدم زهرا بخند خانه سکوت مزار می گیرد
. فاطمه جان! غصه ام را بسکه تنها میخوری بین خانه بی هوا، از این و آن پا میخوری چل نفر آماده با هیزم میان کوچه اند پشت در که می روی حتماً به دعوا میخوری کاش در وا میشد از بیرون! خیالم جمع نیست نه فقط از میخ در، حتی ز لولا میخوری مرد میخواهد که با ضرب لگدها نشکند می زنند اینجا تو را دیوار و در، تا میخوری پابرهنه، بی عبا، کهفِ حصینم چادر است دست های من که بسته می شود جا میخوری حرز نامم را فقط محکم به بازویت ببند با غلافی می روی از هوش و من را میکِشند ✍ ................................................................
. آیه و تفسیر شرحِ صدر من، بی من نرو بهترین تقدیر شام قدر من، بی من نرو عمر شبهای بلندم! کم شدی پای علی شاخهء طوبای خانه! خم شدی پای علی آن کسانی که فقط از مصطفی دم می زدند بعد آتش کردن هیزم، لگد هم می زدند شبنمِ صبح تو زیر هالهء نیلوفری است روسری مشکی تو خونی و خاکستری است من هزاران بار بغض غربتم را سد شدم از کنار در که افتاد احتیاطاً رد شدم اینهمه داغ مرا با چه مهارش می کنی سرخی دیوار خونی را چکارش می کنی خانه ام فصل بهاری داشت پائیزش رسید میخ، وقت حمله بر تو با نوک تیزش رسید بر زمین خوردی و اشک ساکنان عرش ریخت بسترت را جمع کردی لاله روی فرش ریخت سنگر بی سرپناهی های حیدر کوچه شد چادر خاکی تو کهف علی در کوچه شد باز هم مشکل گشایی کن گرفتارم نکن نوعروس خانهء من زود عزادارم نکن مثل بازوی تو درد از چند حالت می کشم از قنوت دست لرزانت خجالت می کشم صبر کردن بر بلایا امتحان حیدر است اصلاً از این حرف ها هرچه نگویم بهتر است ✍ ................................................................