eitaa logo
کانال نوای عاشقان
15.5هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
370 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📋 می‌نویسم برای آن بانو / / مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی می‌نویسم برای آن بانو که زند صبر پیش او زانو بانویی که به‌راه زینب بود شاهد اشک و آه زینب بود بانویی که شکسته شد بالش و نگفتند شرحی از حالش دختر فاطمه‌ست این خانوم نام او هست ، حضرت کلثوم مثل زهرا شریف و با عزّت مثل حیدر غیور و با غیرت خلق و خویش به مرتضی رفته غربتش هم به مجتبی رفته با برادر به کربلا رفت و قاضریه به نینوا رفت و شد علمدار خواهرش زینب سپر و یار خواهرش زینب کربلا پابه‌پای زینب بود گریه‌هایش برای زینب بود روضه‌هایی عجیب را دیده بدنی را هجا هجا دیده بدن پاره‌پاره‌ای را دید روی نیزه ستاره‌ای را دید شاهد کشتن برادر بود شاهد ناله‌های خواهر بود کعبه نی خورده او به‌جای همه ضربه هی خورده او به‌جای همه چادرش چنگ خورده چندین بار به‌سرش سنگ خورده چندین بار بعد روز دهم اسارت رفت زیو آلات او به غارت رفت بر سر و روش بی‌امان میزد دست او بسته و سنان میزد سر بازار بردنش ای وای بین اغیار بردنش ای وای شمر و خولی تمسخرش کردند بس‌که پست و کثیف و نامردند *شاعر : ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
fadaeian-haftegi950119 (5).mp3
7.05M
ام کلثوم 🎤سید رضا نریمانی
روضه و توسل جانسوز ویژۀ ایام رحلت حضرت_ام_کلثوم سلام الله علیها 🏴🏴🏴 بانو زبانزد است حیایی که داشتی تاریخ ثبت کرده وفایی که داشتی نازل شود به وحی خدا مدحِ وصف تو با آن مقام، پیش خدایی که داشتی در آسمانِ حیدر و زهرا پریده ای مهد کمال بود هوایی که داشتی با حضرتِ عقیله شما مو نمی زدی در خُلق و خو وفایی که داشتی دیدند اهل کوفه که حیدر ظهور کرد با خطبه ها و صوتِ رسایی که داشتی دیدی مصیبتی که دگر کَس نمی رسد به ابتدای صبر و رضایی که داشتی عباس تا که دید نداری تو هدیه ای سهمِ تو شد به کوهِ منایی که داشتی *شبِ عاشورا عباس داره مثل شیر نگهبانی میده و دور خیمه ها می گرده، از هر خیمه یه نوایی میاد،خانوم زینب بچه هاش رو آماده کرده، هر کی هر چی داره میخواد برا حسین رو کنه، نجمه خاتون، قاسم و عبدالله رو نشونده و داره باهاشون اتمام حجت میکنه...الهی بمیرم براش، رباب قنداقه رو گرفته...علی جان! یکی یه دونه ی مادر... همه خودشون رو دارن آماده میکنن یه هدیه به حسین بِدن...عباس اومد از کنارِ خیمه ی اُم الکلثوم رد شد،صدایِ ناله ی بی بی اومد،میگفت: خدا! خیلی کم سعادتم که چیزی برا حسین هدیه کنم...توی همین زمزمه ها بود که عابس اومد دَمِ خیمه،گفت: بانویِ من! اجازه میدید چند لحظه ای محضر شما باشم؟ تا خانوم صدا عباس رو شنید،اشکاش رو پاک کرد...فرمود:بیا داداش...بیا همیشه مرهم دردام،بیا همه کَس و کارم... عباس اومد دو زانو نشست،گفت: بی بی جان! گریه کردن شما فقط یه راه داره، اونم اینه که یه روز خبر مرگ عباس رو برات بیارن، مگه من مُردم داری گریه میکنی؟ چی شده؟ فرمود:عباس جان! خواهرم زینب دو تا بچه هاش رو آورده، بچه های داداش حسنم هستن، اُم لیلا علی اکبر رو فرستاده، اُم البنین تو و داداشات رو فرستاده،رُباب علی اصغر داره،من کسی رو ندارم برا حسینم قربونی کنم...یه لبخندی رو لبِ عباس نشست،گفت: بانویِ من! کی از من بهتر..؟ فردا میام دَمِ خیمه ات، دستم رو بگیر ببر پیشِ آقام حسین...بگو آقا یه غلام آوردم برات قربونی کنم...یه غلام آوردم بهت هدیه بدم...* عباس تا که دید نداری تو هدیه ای سهمِ تو شد به کوهِ منایی که داشتی قربانیِ تو نزد خدایت قبول شد یک عُمر ماند رنگ حنایی که داشتی اُم البنین به شهر مدینه که روضه داشت گُل می نمود آه و بکایی که داشتی با زینب و رباب فقط ناله می زدی با خاطرات کرب و بلایی که داشتی تقسیم شد میانِ اسیرانِ اهل بیت در شهر شام آب و غذایی که داشتی *بعد از دفنِ رقیه، خانوم زینب،دید اُم الکلثوم خیلی بی قراری میکنه، فرمود: چیه خواهرم؟گفت: زینب جان! دیشب دَمِ غروب رقیه از گوشه ی خرابه رو زانوهاش،چهار دست و پا، آهسته آهسته، اومد رو پام نشست،دستش رو دور گردنم حلقه کرد، آروم دَمِ گوشم گفت: عمه! میخوام یه حرفی بهت بزنم،اما قول بده به عمه زینب نگی...چی عمه جان!گفت:عمه! تو این شهرِ به این بزرگی، زیرِ این آسمون، آیا بچه ای گرسنه تر از من هم هست؟عمه! ضعف کردم،گرسنه ام...اشک تو چشمام حلقه زد،گفتم:رقیه جان صبر کن،همه چیز درست میشه...گفت:عمه!یه چیز دیگه ای هم میخوام بهت بگم...چی عمه!گفت عمه! حسم میکنم بابام میخواد بیاد دنبالم...حس میکنم دیگه شب آخرمِ...عمه جان! خودم میدونم باعث زحمت همه ی شما بودم...خودم میدونم برا خاطر ناله های من شما هم کتک خوردید...* تقسیم شد میانِ اسیرانِ اهل بیت در شهر شام آب و غذایی که داشتی حتی زنِ یزیدِ لعین گریه اش گرفت با دیدن خرابه و جایی که داشتی عباس بود روی نی و بست چشم خود وقتی که دید تاولِ پایی که داشتی شکر خدا نبود ببیند برادرت بردند گوشوارِ طلایی که داشتی شکر خدا نبود حسین تو بشنود در زیر تازیانه نوایی که داشتی
کانال عشاق الحسین_۲۰۲۳_۰۱_۱۵_۱۲_۴۲_۴۵_۴۹۰.mp3
6.5M
بریم نجف، یه دل سیر دم ایوون طلا # امیر کرمانشاهی 🎤 متن نوحه بریم نجف یه دل سیر دم ایوون طلا امیر کرمانشاهی بریم نجف یه دل سیر دم ایوون طلا وایسیم و فقط تماشا کنیم و بعد شبونه راه بیفتیم کربلا یه گوشه کنار به ما جا بده ما رم دم ایوونت راه بده یه نجف امشب به ما بده بعدش یه کربلا بده تنگه دلم برای انگور ضریحت چیکار کنم اینقد ازم دوره ضریحت والا که از دوری دلم میپوسه مولا کرب و بلا دست تو رو میبوسه مولا علی جانم علی جانم علی جانم علی جانم علی جانم علی جانم حسین بریم حرم کنار دسته ی پاکستانیا حسابی که سینه زدیم بشینیم فقط ضریح و فقط خوب ببینیم رفقا خواب و خیال شده کربلا انگار محال شده کربلا فکر نمیکنی بسه دوریمون خب دو سه سال شده کربلا دانلود مداحی بریم نجف یه دل سیر دم ایوون طلا امیر کرمانشاهی حق نمیدی بهم اگه کلافه هستم برای من سخته بگی اضافه هستم اینجوری پیش بره میدونم که میمیرم یه کاری کن برام یکم آروم بگیرم یه گوشه کنار به ما جا بده ما رم دم ایوونت راه بده یه نجف امشب به ما بده بعدش یه کربلا بده تنگ دلم برای انگور ضریحت چیکار کنم اینقد ازم دوره ضریحت والا که از دوری دلم میپوسه مولا کرب و بلا دست تو رو میبوسه مولا علی جانم علی جانم علی جانم علی جانم علی جانم علی جانم یه گوشه کنار به ما جا بده یه گوشه کنار به ما جا بده ما رم دم ایوونت راه بده یه نجف امشب به ما بده بعدش یه کربلا بده 💠💠💠💠💠💠💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
( سلام الله علیها ) قسمت این بود از همان اول عاشقان پایِ هم کنند ایثار یک نفر صاحبِ حرم باشد یک نفر بی نشان، بدون مزار یک نفر شد خدیجه خانوم و قبر او مانده خاکی و تنها همه هستیِ خودش را ریخت پایِ مدفونِ گنبدِ خضرا یک نفر نیمه هایِ شب رفت و مانده چون گوهری میانِ صدف یک نفر قبلگاهِ عالم شد صاحبِ صحن و بارگاهِ نجف یک نفر سيّدِ بنی الزّهرا در بقیع و بدون صحن و سراست همه عزت و شکوه ِ او همگی نذر شاهِ کرببلاست در میانِ دو دخترِ زهرا یک نفر پایِ ماه، کوکب شد امِّ کلثوم با تمامِ وجود هستی اش نذر نامِ زینب شد در مدینه دو داغِ سنگین دید او عزادارِ جد و مادر بود آن دوشنبه که مادرش افتاد شاهدِ بی حیائیِ در بود دید مادر نفس نفس میزد دید مسمارِ نانجیب چه کرد دید سنگینیِ لگدها با شاخه باردارِ سیب چه کرد دید یک زن چگونه دوره شده دید زیرِ قلاف بازو را دید چادر چگونه خاکی شد کتکِ یک شکسته پهلو را دید وقت هجوم نامَحرم دردسرهایِ زن چه چیزی شد عاقبت هم رسید جایی که پیش او صحبت کنیزی شد پا به پایِ عقیله هر منزل بارِ ماتم کشیده این بانو دیده بر رویِ نیزه هجده تا یوسفِ سربریده این بانو با تمامِ مخدراتِ حرم سرِ بازارِ شام گیر افتاد پایِ راسِ بریده عباس وسط ازدحام گیر افتاد دید سنگی ز راه ِ دور آمد سرِ بر نیزه را تکانی داد بارها پیشِ چشم خواهرها همه سرها ز نیزه ها افتاد میشنید از کنارِ راسِ حسین هرقدم ناله هایِ زهرا را نالة یا بُنَی می آمد هر چهل منزل از دل صحرا مادری قد کمان صدا میزد تشنه لب جان سپُردی ای پسرم بین گودال من خودم دیدم چِقَدَر نیزه خوردی ای پسرم دست انداخت بر محاسن تو جایِ حنجر زیرِ گلویت ماند چون گلو از جلو بریده نشد پیش چشمان من تو را چرخاند: # شاعر_قاسم_نعمتی
1. حاج منصور ارضی ـ قسمت این بود.mp3
16.63M
( سلام الله علیها ) قسمت این بود از همان اول عاشقان پایِ هم کنند ایثار
2. هلالی.mp3
2.76M
( سلام الله علیها ) می افتی از پا ،آروم آروم غم تو حالا ، میشه معلوم شبیه زهرا ، بودی مظلوم مگه میشه ، یادت بره خاطره های کربلا تنی به زیر دست و پا سری به روی نیزه ها ( ای وای ، ای وای ای وای ، ام کلثوم ) تکرار نداری زائر ، تو این روزا ناله زدم من ، واویلتا وقتی شنیدم ، که دشمن ها ضریحتون و ، بردن حتی ( ای وای ، ای وای ای وای ، ام کلثوم ) تکرار صبر ما هم ، سر اومده دیگه شبیه صبر تو مُرده باشیم ، بخوان بیان برای نبش قبر تو ( ای وای ، ای وای ای وای ، ام کلثوم ) تکرار
1. مینویسم برای.mp3
6.6M
( سلام الله علیها ) می‌نویسم برای آن بانو که زند صبر پیش او زانو بانویی که به‌راهِ زینب بود شاهدِ اشک و آه زینب بود بانویی که شکسته شد بالش و نگفتند شرحی از حالش دخترِ فاطمه‌ست این خانوم نام او هست ، حضرتِ کلثوم *امشب دوست دارم برا این خانم بلند بلند گریه کنید .. به خدا غصه هاش کم از زینب نبود ..* مثل زهرا شریف و با عزّت مثل حیدر غیور و با غیرت خلق و خویش به مرتضی رفته غربتش هم به مجتبی رفته با برادر به کربلا رفتُ قاضریه به نینوا رفتُ شد علمدارِ خواهرش زینب سپر و یار خواهرش زینب کربلا پابه‌پایِ زینب بود گریه‌هایش برایِ زینب بود روضه‌هایی عجیب را دیده بدنی را هجا هجا دیده .. بدنِ پاره‌پاره‌ای را دید رویِ نیزه ستاره‌ای را دید شاهد کشتنِ برادر بود شاهد ناله‌هایِ خواهر بود کعبه نی خورده او به‌جایِ همه ضربه هی خورده او به‌جایِ همه چادرش چنگ خورده چندین بار به‌سرش سنگ خورده چندین بار بعد روزِ دهم اسارت رفت زیور آلاتِ او به غارت رفت بر سر و روش بی‌امان میزد دست او بسته و سنان میزد سر بازار بردنش ای وای .. بینِ اغیار بردنش ای وای .. شمر و خولی تمسخرش کردند بس‌که پست و کثیف و نامردند *امام باقر علیه السلام فرمودن جدِ غریبِ ما رو با پنج حربه و وسله به شهادت رسوندن .. نیزه دار با نیزه میزد .. شمشیر دار با شمشیر میزد .. بعضی ها با چوب میزدن .. بعضیا از دور با سنگ میزدن .. اما پنجمی بیچاره میکنه بعضیا از دور بی ادبی میکردن .. ناسزا میگفتن ..* حسین ...
3. هلالی.mp3
3.88M
( سلام الله علیها ) بر سینه ها دوباره گرد عزا نشسته در سوگ عمه ی خود صاحب زمان نشسته هم غمگسار بابا هم یار مجتبی بود هم مونس برادر در دشت کربلا بود از بعد کربلا او از بس که غصه خورده در ماتم حسین و مضلومه جان سپرده وقتی که بعد خواهر در کوفه روضه خوانده انبوه دشمنان را بر جایشان نشانده
5. حسین طاهری.mp3
7.05M
( سلام الله علیها ) با غم و غربت عجینه گله داره تو مدینه غصه ها داره تو سینه مثله بارون خون میباره طاقت موندن نداره مگه خاطرات میزاره یه عمر ، شونه به شونۀ برادراش زینبُ هیچ موقع تنها نزاشت حالا غریبی مونده براش امون ، از کارِ دنیایِ بی وفا کسی نموند از برادرا تنها رفیقش اشکِ چشماش اُم کلثوم، همه کَس شُو داده پایِ مکتب اُم کلثوم، غریبه شبیه حسین و زینب نورِ چشم مرتضایی یادگارِ کربلایی تو غریبِ آشنایی خواهرِ شهیدِ عشقی همسرِ شهیدِ عشقی همدمِ آیینه هایی خانم ، یه دهه روضه کمه برات ناله زدی و گرفت صدات جوونیِ ما بی بی فدات خانم ، وارثِ خونِ خدا تویی گریه کنه کربلا تویی خونِ همیشه اشکِ چشات اُم کلثوم، دمایِ آخرته نیمه جونی اُم کلثوم، شبیه مادرتی بی نشونی شَرفُ الشمسِ حجازی تو که معنایِ نمازی بانویِ حماسه سازی لرزه انداختی به لشکر زنده شد یادِ پیمبر خطبه خوندی مثله حیدر بگو ، به کوفه از شانُ و عزتت از پدر و از اصالتت فدایِ صبر و جلالتت بگو ، که خونِ حیدر تو خونته جونِ حسین بندِ جونتِ فدایِ حلم و صلابتت اُم کلثوم، تو خونۀ علی تو نورِ عینی اُم کلثوم، تویی که مونسِ غم حسینی
6. حاج حسین سیب سرخی.mp3
4.18M
( سلام الله علیها ) عمه‌ی صاحب الزمان، بانو من فداي شما گداي شما مددي كن كه خاك بوس توأم ام‌كلثوم، دختر زهرا بي بي ِ چاره ساز ادركني اي شفاعت كننده‌ی فردا ما همه مستحق لطف توئيم دستمان را بگير، روز جزا من و ايل و تبار من مجنون تو و ايل و تبار تو ليلا پدر و مادرم به قربانت خواهر بي نظيرِ خون خدا جان زهرا بيا همين امشب كربلاي مرا نما امضا نوه‌ی پاك حضرت احمد جايگاهت بود بسي بالا در حجاب و عفاف، فاطمه‌اي خواهر خوبِ زينب كبري در صبوري حسن، به شكل دگر در شجاعت شبيه شير خدا زنده‌ی ربناي تو حيدر کشته‌ی گريه‌هاي تو عيسي فرش راه تو بال جبرائيل خاك پاي تو جنت‌الْاَعلي اي نجابت دخيل چادرتان وي سخا و شرف دخيل شما اُسوه‌ی پايداري و عفت اي وقار هميشه پا بر جا دائماً بر زبانتان جاري سورهی قدر و كوثر و شورا چشم تو ساحلِ نجات همه دل طوفانيِ شما دريا ساكن كوي تو همه عالم ريزه خوار دو دست تو موسي شب آخر چه روضه‌اي داري در دلت باز هم شده غوغا تا كه يك جرعه آب مي‌بيني خود به خود روضه مي‌شود بر پا بوده‌اي در كنار اهل حرم در زمين غريب كرببلا نينوايي شدي بلا ديدي اي ركابِ امام عاشورا موقع رفتنت فقط بودي ياد لبهاي تشنه‌ی سقا غمِ زينب غمِ شما بانو غمتان داغ سيدالشهدا ياد آن روزها كه مي‌ديدي آتش از خيمه‌ها كه زد بالا... معجرش سوخت بينِ آتش و دود دختري از نوادگانِ شما ياد آن روز كه ميان حرم تشنگي بود و آه بود و نوا ياد آن روز كه به نِي زده شد سرِ شش ماهه‌ی رباب حتي ديدي از نِي چگونه مي‌افتاد سرِ پاك عليِ اصغرها دست و پا زد مقابل چشمت قاسم و .
بسم علی حضرت رحمان علی باطن نورانی قرآن علی نفس علی روح علی جان‌ علی منکر تو نیست‌ مسلمان علی بنده الله شدم‌ با علی یا علی یا علی‌و یا علی کیست علی آینه دار خدا جان‌ نبی بود و نگار خدا بوده به دستش همه کار خدا در دل ما هست کنار خدا ای نجفت کعبه دلها علی یاعلی و یاعلی و یاعلی هرکه نشد خار درت خوار شد حب تو میزان شد و‌معیار شد خال لبت کعبه ی سیار شد شیعه تو اصل و نسب دار شد خورده به قنبر نسب ما علی یاعلی و یاعلی و یاعلی صدق تویی صادق و اصدق تویی حیدری و قادر مطلق تویی فاتح کارزار خندق تویی حکم رسول است فقط حق تویی پس همه باطلند الا علی یاعلی و یاعلی و یاعلی گوش بفرمان لبت آفتاب حب تو ایمان  شد و بغضت عذاب باتو حساب بدی ام بی حساب جای نبی در شب هجرت بخواب گفت نبی بین خطرها علی یاعلی و یاعلی و یاعلی سنگ تو بر سینه زدن دین ما نوکریت مذهب و آیین ما سر بزن ای شاه به تدفین‌ ما کاش بیایی دم تلقین‌ ما زود به دادم برس آنجا علی یاعلی و یاعلی و یاعلی روی جهاز شتران‌ ماه شو روشنی آخر این راه شو کوری آن‌ چند نفر شاه شو رخ‌بنما و ولی الله شو نیست کسی غیر تو مولا علی یاعلی و یاعلی و یاعلی آه که هنگام‌ عداوت شد و.. بر ولی الله خیانت شدو.. پشت علی خلوت خلوت شدو.. پشت در خانه قیامت شدو.. گفت‌ در آن فاجعه زهرا علی.. یاعلی و یاعلی و یاعلی.. سید پوریا هاشمی 🌹🌷🍃💐💐🍃🌷🌹 @navaye_asheghaan
ام کلثومم و         بر علی نور عین تا ابد میزنم         ناله ها بر حسین یا حسین یا حسین   خواهرم زینب از       روی تل دیده است شاهد نیزه و         رأس ببریده است یا حسین یا حسین   بر عزیز دلم          از عدو شد جفا با لب تشنه شد        از تنش سر جدا یا حسین یا حسین   تا ابد از غمش      نالم اما چه سود ذولجناح آمد و       سبط زهرا نبود یا حسین یا حسین   ذولجناح آمد       راکبش بی پناه پیکر بی سرش    مانده در قتلگاه یا حسین یا حسین
ام کلثوم ای نور دل زهرا       خواهر زینب ، دختر مولا من که فرزند شیر خدا هستم     عصمت ذات کبریا هستم دشمنان قلبم را با غم آغشتند     مادر من را پشت در کشتند دل ز غمهایم غمپروری میکرد    خواهرم بر من مادری میکرد آنچه آتش در این قلب مضطر بود        داغ بابا و هم برادر بود این همه غمها بر من گذشت اما    وامصیبت از روز عاشورا رأس دلدارم بر روی نی ها بود  مایه ی سوز و اشک زهرا بود با لب تشنه بر او جفا کردند       از تن پاکش سر جدا کردند
کی رفته‌ای ز دل که تمنا کنم تو را کی بوده‌ای نهفته که پیدا کنم تو را غیبت نکرده‌ای که شوم طالب حضور پنهان نگشته‌ای که هویدا کنم تو را با صد هزار جلوه برون آمدی که من با صد هزار دیده تماشا کنم تو را چشمم به صد مجاهده آیینه‌ساز شد تا من به یک مشاهده شیدا کنم تو را بالای خود در آینهٔ چشم من ببین تا با خبر زعالم بالا کنم تو را مستانه کاش در حرم و دیر بگذری تا قبله‌گاه مؤمن و ترسا کنم تو را خواهم شبی نقاب ز رویت بر افکنم خورشید کعبه، ماه کلیسا کنم تو را گر افتد آن دو زلف چلیپا به چنگ من چندین هزار سلسله در پا کنم تو را طوبی و سدره گر به قیامت به من دهند یک‌جا فدای قامت رعنا کنم تو را زیبا شود به کارگه عشق کار من هر گه نظر به صورت زیبا کنم تو را رسوای عالمی شدم از شور عاشقی ترسم خدا نخواسته رسوا کنم تو را
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مور را رخصت تمجید.. سلام الله علیها _ حاج محمد طاهری ●━━━━━━─────── مور را رخصت تمجید سلیمان ها نیست پیشگاه کرمت عرصۀ جولان ها نیست از کرامات فراوان تو خوبان ماتند این همه حسن در اندیشۀ انسان ها نیست باید ادیان پی اوصاف تو تحقیق کنند گفتن از شخصیتت وسع مسلمان ها نیست عصمت از فاطمه داری که مطهر شده ای احتیاجی پی این امر به برهان ها نیست شعر اگر بهر تو کم گفته شده خرده مگیر سیر اوصاف تو در قدرت عَمّان ها نیست نقش تو نیست کم از زینب کبری بانو گرچه حک نام تو در صفحۀ اذهان ها نیست شام زیر لگد خطبۀ تو جان می داد مثل تو هیچ کسی فاتح میدان ها نیست رمز عرفان اثر سجدۀ پیشانی توست احتیاجی سر این سفره به عرفان ها نیست خواستی تا همه جا صحبت زینب باشد مدح و مرثیه اگر از تو به دیوان ها نیست ام کلثوم شدن زینب و زهرا شدن است حرف عشق است در آن صحبت عنوان ها نیست ازدواج تو و نمرود مدینه ؟ هیهات نخی از چادر تو قسمت شیطان ها نیست نمک سفرۀ افطار پدر هستی تو *برا همین صدا زد عزیزِ دلم کی دیدی بابات با دو جور غذا افطار کنه؟! .. آخرین افطار رو تو خونۀ اُم کلثوم، امیرالمومنین مهمان بود ..*(1) نمک سفرۀ افطار پدر هستی تو لذتی بی تو در این شیر و در این نان ها نیست می شود گفت زتو از غم و درد تو نگفت ؟ مدح خوب است ولی مکفی گریان ها نیست *دو سه خط روضه ش رو بگم :* یوسفت در عوض چاه به گودال افتاد چون تو دلسوخته در یثرب و کنعان ها نیست سر و سامان تو را نیزه ای از پا انداخت خیمۀ سوخته جایِ سر و سامان ها نیست ناز پروردۀ دستان پر از مهر علی شأن تو ناقۀ عریان و بیابان ها نیست دور تا دور تو با هلهله جمعیت بود بزم مِی، طشت طلا جای پریشان‌ها نیست هرچه گفتم کمی از قدر و مقام تو نشد مور را رخصت تمجید سلیمان ها نیست شاعر : *بالاترین روضه برا بی بی جان حضرت زینب و این خانم همینه: بالای منبر بود گفت: دَخَلَتْ زَيْنَبُ عَلَي ابنِ ‏زِيادٍ وَ عليها اَرْذَلُ ثِيابِها وَ هِيَ مُتَنَکِّرَةٌ ..(2) وارد شد زینب بر مجلس نامحرمان .. مجلسِ ابن زیاد .. اون عالم و بزرگ عمامه از سر برداشت .. فرمود بسه دیگه چی میخوای دیگه بگی ؟! آخه مگه جای عمۀ سادات تو مجلس نامحرما بود .. یه جا مجلس عبیدالله یه جا هم مجلسِ بزید .. (غیرتیا ..) نوشتن زن یزید ملعون از خواب بیدار شد شنید قافلۀ اسرا رو تو کاخ آوردن ، پریشان اومد وارد مجلس شد (3) با سر عریان یه وقت یزید سریع از جا بلند شد، عباشُ رو سرِ زنش انداخت .. گفت نانجیب بهت برخورد من با این وضع وارد شدم!! من همسرِ توام اما ببین ناموس آل الله رو با چه وضعی تو مجلس آوردی .. منابع: 1)منتهی الآمال چاپ افست، ج 1، ص 125 2) ریاحین الشریعه، ج 3، ص 141 بحارالانوار، ج 45، ص 116. ارشاد مفید، ص 244 تاریخ طبری، ج 6، ص 263 لهوف، ص 160 3)بحار الأنوار، ج ‏45، ص 196،بیروت‏ ابو مخنف، ص 269 – 271 ــــــــــــــــــ
باب الحرم _ حاج محمد طاهری-.mp3
13.17M
|⇦•مور را رخصت تمجید.. و توسل به حضرت ام کلثوم سلام الله علیها _ حاج محمد طاهری
س ای غصه دار، خون مظلوم        عزیز زهرا ، ام کلثوم خواهر زینب، جان فدای تو      قلب ما باشد، مبتلای تو ⏺ای گل حیدر، آیه ی کوثر   گرچه به اسلام ، یار و مجیبی در بین شیعه ، خیلی غریبی بر خروش تو ، جمله مدیونیم از غمت بانو ، زار و محزونیم ⏺ای گل حیدر ، آیه ی کوثر از درد و غم جان، بر لب بودی در کربلا با زینب بودی میزدی ناله ، در دل صحرا دیده ای رأس ، بر روی نی را ⏺ای گل حیدر ، آیه ی کوثر
از حسن هرچه که در مرثیه کمتر سخن است ام کلثوم غریب است چنانکه حسن است غمش آنقدر بزرگ است که یه روضه ی آن مثنوی گر بشود دفتر هفتاد من است شیر دل می شود آن مرد که فرزند علی است دختر فاطمه هر کس بشود شیر زن است زینب دیگری از کرببلا رفت به شام دختر دیگر زهراست که دور از وطن است کربلا دید زنی را که قد افراشت و شد مرثیه خوان حسینی که بدون کفن است خیمه می سوزد و او حال عجیبی دارد شاهد آتش در ، باخبر از سوختن است شام بازار بدی دارد و گرز سخنش هرکجا حرف کنیز آمده دندان شکن است شاعر: