eitaa logo
کانال نوای عاشقان
19.8هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1.8هزار ویدیو
445 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
دوبیتی ای باب علی! تو زآفرینش به سری زیرا که تو را بُوَد بدین سان پسری بر جمله‌ی ماسوا علی هست پدر حیران تو هستم که علی را پدری
اگر که بر عشق علی راغبیم ما همه مدیون ابوطالبیم کیستی ای سَید والا نَسَب علی شده به نام تو مُنتسب دین خدا را همه جا یاوری از دل و جان یاور پیغمبری مثل علی بر همگان سَروری چون که اَبالعشق اَبا الحیدری گفته به وصف تو امام صادق دین تو برتر بُود از خلائق هرکه به توحید تو باور نداشت معرفتی به نام حیدر نداشت نام تو آویزه ی عرش خداست چون که پیمبر زِ تو بهتر نداشت دین نبی از تو شرف یافته با پسرت به مشرکان تاخته وقت عروج تو شده سالِ حُزن نشسته بر دلِ نبی حالِ حُزن قلب نبی زِ داغ تو سوخته غم تو شعله به دل افروخته شیر خدا با دلِ پُر از مَحَن پیکر پاک تو نموده کفن آه ، ولی حسین شده بی کفن جسم مطهرش شده پاره تن
دوبیتی پور عبدالمطلب عَمِّ گرامیِّ نبی حامیِّ با اقتدار دین خلّاق جلی دیده از دنیا بِبَست و شد روان سوی بقا پر ز خون از ماتمش شد قلب مولانا علی ▪️ پیغمبر از فراق عمو دلغمین شد خونین جگر از داغ روی آن معین شد حیدر پدر داده ز کف نبی عمو را قلب دو نور خالق از این غم حزین شد ▪️ رفته از این جهان ابوطالب سوی باغ جنان ابوطالب هم نبی هم علی حزین گشتند چون بُدی یارشان ابوطالب
۴ (حضرت ابوطالب ع) ابوطالب شما،عموی احمدی حامی دین حق،جان محمدی رفته ای مولی از بر احمد از غمت خون شد جگر احمد تسلیت احمد تسلیت احمد۲ تو ابوطالب و،پدر حیدری حامی دین حق،جان پیغمبری سرپرست پیغمبر اکرم قامت احمد از غمت شد خم تسلیت احمد تسلیت احمد۲ تو حمایتگر،مصطفی بوده ای تو به نزد همه،پر بها بوده ای شخص پیغمبر به تو می نازد حضرت حیدر به تو می نازد تسلیت احمد تسلیت احمد۲ در غم و ماتمت،بزم ماتم به پاست دیده گریان تو،از غمت مصطفاست رفتی و احمد با دل سوزان بر تو می گرید از غم هجران تسلیت احمد تسلیت احمد۲
۵ (حضرت ابوطالب ع) عموی ختم مرسل،رفته امشب ز دنیا زین غم و رنج و حرمان،خونجگر گشته طاها رفت ابوطالب سوی الله آجرک الله رسول الله ابوطالب نموده،از پیمبر حمایت شده با دست احمد،چون خدیجه هدایت رفت ابوطالب سوی الله آجرک الله رسول الله حامی دین و قرآن،پدر مرتضی بود در همه عمر خود او،یاور مصطفی بود رفت ابوطالب سوی الله آجرک الله رسول الله زین مصیبت چو حیدر،قلب احمد شکسته دیده گریان و غمگین،در عزایش نشسته رفت ابوطالب سوی الله آجرک الله رسول الله بعد داغ عمویش،صبر احمد شده کم ریزد اشک دمادم،قامت او شده خم رفت ابوطالب سوی الله آجرک الله رسول الله
۶ (حضرت ابوطالب ع) عموی پیغمبر،مولی ابوطالب باشد خدا باور،مولی ابوطالب مولی ابوطالب۲ کرده تمام عمر،حمایت از احمد همچون خدیجه شد،هدایت از احمد مولی ابوطالب۲ در دل ابوطالب،نور بصیرت داشت درون قلب خود،عشق شریعت داشت مولی ابوطالب۲ تمام عمرش با،ختم رسالت بود چون پسرش حیدر،روح عدالت بود مولی ابوطالب۲ تا رفت از این دنیا،خون شد دل احمد داغش زده آتش،بر حاصل احمد مولی ابوطالب۲ شامل پیغمبر،رنج و محن گشته با دست حیدر او،غسل و کفن گشته مولی ابوطالب۲
به روی تخته چه می كرد آفتاب خدا؟ كسی كه عطر تنش را فرشته ها بردند ز احترام نكردند بر تن تو كفن پی صواب كفن ها جدا جدا بردند چه رتبه ایست در این تشنگی كه معصومین به گاهِ مرگ، رهی سوی كربلا بردند
در میان هلهله سوز و نوا گم می شود زیر ضرب تازیانه ناله ها گم می شود بسکه بازی می کند زنجیر ها با گردنم در گلویم گریه های بی صدا گم می شود در دل شب بارها آمد نمازم را شکست در میان قهقه صوت دعا گم می شود چهار چوب پیکرم بشکسته و لاغر شدم وقت سجده پیکرم زیر عبا گم می شود تازه فهمیدم چرا در وقت سیلی خوردنش راه مادر در میان کوچه ها گم می شود بین تاریکی شب چون ضربه خوردم آگهم آه در سینه به ضرب بی هوا گم می شود لا به لای پنجه هایش مشتی از موی سرم بین این تصویر ها دیگر حیا گم می شود از یهودی ضربه خورده خوب می داند چرا؟ گوشوارٍ بچه ها در کربلا گم می شود
دستی رسید بال و پرم را کشید و رفت از بال من شکسته ترین آفرید و رفت خون گلوی زیر فشارم که تازه بود با یک اشاره روی لباسم چکید و رفت بد کاره ای به خاک مناجات سر گذاشت وقتی صدای بندگی ام را شنید و رفت راضی نشد به بالش سختی که داشتم زنجیرهای زیر سرم را کشید و رفت شاید مرا ندیده در آن ظلمتی که بود با پا به روی جسم ضعیفم دوید و رفت روزم لگد نخورده به آخر نمی رسید با درد بود اگر شب و روزم رسید و رفت دیروز صبح با نوک شلاق پا شدم پلکم به زخم رو زد و در خون طپید و رفت از چند جا ضریح تنم متصل نبود پهلوی هم مرا وسط تخته چید و رفت تابوت از شکستگی ام کار می گرفت گاهی سرم به گوشه ی دیوار می گرفت