eitaa logo
کانال نوای عاشقان
15.4هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
370 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 🏴 🏴 🎤مداح :کربلایی امیر برومند ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ وجه الله منان علی یا ولی الله پادشه مردان علی یا ولی الله مجذوب عبادات تو گشتند ملائک ای حضرت جانان علی یا ولی الله دنیا زیره دین کرم شاه عالمینه دو جهان ما بین کفینه مولا حی لا یموته حب حیدر اصل شروطه لعن لب هام توی قنوته مولا مولا مولا اول امام علی ختم کلام علی عالی مقام علی علی علی علی علی گوهر ناب علی خیر و ثواب علی عالیجناب علی حیدر... ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ معنای هدایت علی یا ولی الله ممسوس رسالت علی یا ولی الله امضای نهایی وَ هم اجر رسول است ابلاغ ولایت علی یا ولی الله محبوب خدایی تویی که شاهه لافتایی همه عبد وفرمانروایی مولا ای رکن صلاتم تویی باقی الصالحاتم تو دم احیا ومماتم مولا مولا مولا سرالاَسرار علی ابالاَحرار علی صدو ده بار علی علی علی علی صوت جلی علی اول ولی علی مولا علی مولا علی حیدر... ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ فتاح میادین علی یا اسدالله غالب به شیاطین علی یا اسدالله تحت الامر فرمان تو حتی ملک الموت سلطان سلاطین علی یا اسد الله چرخ ذوالفقارو همه رو کرده تارومارو شده برپا گرد وغبارو مولا ضربه اش باشتابه بی حد وحسابه هنر دست بوترابه مولا غیض وغضب علی شیر عرب علی تیغ دولب علی علی علی علی ضرب الاجل علی شاهه بطل علی خیرالعمل علی @navaye_asheghaan
. با عج در روز وارد کردن آل الله  به ملعون درمانده ام به پاى شكسته توان ببخش وقت دعا شده به من از نو زبان ببخش لالم صداى من به تو گويا نمى رسد غير از تو را صدا زده ام مهربان ببخش من را براى خيمه ى سبزت شفا بده بر بال زخم خورده ى من آسمان ببخش خيلى بدم ولى تو "حسين بن روح " كن اين مرده را به يك نفس خويش جان ببخش حال و هواى مسجد سهله سرم زده بر من دعاى ندبه در آن آستان ببخش أين الحسين ؟ سينه ى من غرق آه شد شد صحبت از يزيد و لب و خيزران، ببخش ✅محسن حنیفی✍ .@navaye_asheghaan
واحد حضرت رقیه سلام الله علیها بابایی، کجایی،ببینی که پرم داره میسوزه تورفتی،پس ازتو،تموم جگرم داره میسوزه توروتار،می‌بینم، آخه چشم ترم داره میسوزه با گریه تو رو هی صدا میزدم تا از آسمونا بیای رو زمین اگه میشه یک شب تو بد بگذرون بیا تو خرابه کنارم بشین شامیا با خنده میگن_تو اصن بابا نداری باز بیا بابای من باش_بسه این چشم انتظاری ابتا حسین مظلوم ......... بیا تا،بگم از،خود سلسله و قد خمیده خودت خوب،میدونی،چقد تلخه غم موی کشیده منوباز،بغل کن،آخه دخترت از دنیا بریده اگه میشه موهامو شونه بزن ببخشم اگه نامنظم شده موهام تا کمر بود بابا یادته نگاه کن ببین که چقد کم شده تو تنم جوونی ندارم_دست وپام داره میلرزه از پیشم بابای خوبم_دور نشو حتی یه لحظه ابتا حسین مظلوم ........ بااینکه،سه ساله َم،ولی ازغم تو پیرم و خسته نگفتی،عزیزم،کی دندون سفیدت رو شکسته می بینی،روگونم،ردِ پنجه ی نامردی نشسته تو بازی هُلم میدن این شامیا با خنده نمک میزنن زخممو گله دارم از دست شمر و سنان چقد نانجیبا زدن عمه مو گونه های دختر تو_نیلی و سرخ و کبوده من نمیدونم بابایی _جُرم من آخه چی بوده ابتا حسین مظلوم
رقیه جان رقیه  جان تویی قبله حاجات مثال   مادری   روح   مناجات سه ساله دخترِ سلطان‌ عشقی مثال   زینبی   عمه ی  سادات بیقرار اصفهانی @navaye_asheghaan
رقیه‌ دختر مهتاب رقیه     دختر      مهتاب     باشد ستاره    گوهرِ     کمیاب      باشد بود    باب   الحوائج    مثل  مادر گل      ‌نیلوفر        ارباب     باشد بیقرار اصفهانی @navaye_asheghaan
صلوات بر حضرت رقیه بر غنچه زیبای ولایت صلوات بر دختر گلزار  امامت صلوات نامش رقیه باشد و ثانی زهرا برشافع ما روز قیامت صلوات بیقرار اصفهانی ################# صلوات بر حضرت رقیه بر  ماه   ترین  دختر  دنیا صلوات بر  مادر  او حضرت  زهرا صلوات او باب  حوائج  بود و رقیه خاتون بر  غنچه   نیلوفر   طاها   صلوات بیقرار اصفهانی ################## رقیه باران عشق رقیه   دختر   سلطان عشق است عریز  فاطمه   بُستان عشق است بود     ابر    کرم   بر   کُل   عالم ببارد  مهر   او   باران عشق است بیقرار اصفهانی ################## رقیه سرور استی رقیه    از     تبار     حیدر استی سه ساله خود   مثال مادر استی همی ماهی واخترشمس رخشان توزینت بر دِمشق و سرور استی بیقرار اصفهانی ################## رقیه‌ دختر مهتاب رقیه    دختر     مهتاب    آمد ستاره   گوهرِ    کمیاب    آمد به شعبان آمده دنیاوعیداست گل    ‌نیلوفر      ارباب     آمد بیقرار اصفهانی @navaye_asheghaan
رقیه دختر خون خدا بر  روی سرش چادر  زهرا دارد بر  بال  ملائک   بنگر   جا  دارد باشد   رقیه   دختر  خون  خدا او لطف  و کرم  مثال  بابا  دارد بیقرار اصفهانی @navaye_asheghaan
رقیه باران عشق رقیه   دختر   سلطان عشق است عریز  فاطمه   بُستان عشق است بود     ابر    کرم   بر   کُل   عالم ببارد  مهر   او   باران عشق است بیقرار اصفهانی @navaye_asheghaan
صلوات بر رقیه بر ماه ترین دختر عالم صلوات بر کودک  دردانه  خاتم صلوات منظور رقیه دختر شاه شهیدان بردختر و بر پدر دمادم صلوات بیقرار اصفهانی @navaye_asheghaan
رقیه رقیه   دختر   سلطان عشق است عریز  فاطمه   بستان عشق است سه  ساله‌ غنچه  باغ حسین است شهید شام و او قربان عشق است بود    ابر    کرم    بر    شیعه  بانو ببارد  مهر   او    باران عشق است گل    طاها      به     زیر    تازیانه شده پرپر یقین تاوان‌ عشق است شبی  شد  در  خرابه  غرق  ماتم کنار  آن طبق  مهمان عشق است عجب  بزمی   سر  بابا به   دامن همانجا ناگهان قربان عشق است نشد    تاریخ    تکرارش    دگر   باز که آنشب بهترین دوران عشق است رقیه   پیش   بابا  ( بیقرار)   است ز جانش خسته وگریان عشق است بیقرار   اصفهانی @navaye_asheghaan
رفتی کجا بابا کجا _____________ بابا تو رفتی از  برم هستی من تاج سرم هستم رقیه دخترت گرد یتیمی بر  سرم رفتی کجا رفتی کجا بابا بیا بابا بیا ۲ رفتی کجا بابا کجا اینجا شده ماتم سرا راحت شدی از فتنه‌ها بابا بیا بابا بیا ۲ رفتی کجا رفتی کجا بابا بیا بابا بیا ۲ من دختر غمخوار تو از جان و تن دلدار تو من تشنه دیدار تو بنگر شدم بیمار تو رفتی کجا رفتی کجا بابا بیا بابا بیا ۲ عمه ببین  با حال زار رفته از او صبر وقرار زینب    برایت  بیقرار بی یاور و بی غمگسار بابا کجا رفتی کجا بابا بیا بابا بیا ۲ در سوگ  تو  بنشسته ام بابا  به  تو  دل   بسته ام چون زورقی بشکسته ام من (بیقرار)  و خستم ام رفتی کجا رفتی کجا بابا بیا بابا بیا ۲ بیقرار اصفهانی بهار ۱۴۰۱ شمسی @navaye_asheghaan
|⇦•به کهکشان هدایت ... و توسل به کریم اهل بیت امام‌حسن مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفس حاج‌ حسن خلج •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ به کهکشان هدایت ستاره ای دارد  هر آنكه مِهر حَسَن را چراغ راه کند   اگر که عکس جمالش به آب چاه افتد دوباره یوسف مصری هوای چاه کند   سلام بر حَسن ابن علی که از حُسنش همان كه خدا تمام وقت به رويِ مَهَش نگاه كند   *يه آقايي با اين همه جلال و زيبايي اما اينقدر غريب، اينقدر مظلوم، امام صادق مي فرمايند: فرداي قيامت انبياء و اوليايِ الهي رو خدا يكي يكي صدا ميزنه، مي فرمايد: با انصارتون با يارانتون با هوادارانتون بلند شيد بياييد، عيسي يه عده اي باهاش بلند ميشن، موسي! يه عده اي باهاش بلند ميشن، ابراهيم همينطور، تا ميرسن به پيغمبر خاتم يه عده ي زيادي بلند ميشن، تا خدا صدا ميزنه: حسين جان! بلند شو يه عده اي توي محشر بلند ميشن، محشر رو محشر ميكنن، اون وقت امام صادق مي فرمايند: وقتي نوبتِ عمو جانم حسن ميشه، سه چهار نفر با امام حسن بلند ميشن، اينقدر اين آقا غريبه... اما اون سه چهار نفر هر كدومشون به يه لشكر توي عالم مي ارزن، يكيشون حسينِ، يكيشون عباسِ، يكيش علي اكبرِ... امام حسن خيلي غريبِ، چند دهه براي امام حسين گريه مي كنيم،امشب رو هم برا امام حسن اشك بريزيم، ناله بزنيم، يه گوشه اي امام حسن مي نشست، هي به در و ديوار نگاه مي كرد، عاقبت زينب بي تاب شد، يه روز اومد نشست كنارش، حالش رو پرسيد، گفت: داداش! بي مادر شدي، بي مادر شدم، منم داغ ديدم، داداش! سينه ي خون آلود ديدي منم ديدم، داداش! مادرِ هجده سالمون توي خونه دست به ديوار مي گرفت راه مي رفت، تو ديدي منم ديدم، چي شده هي يه گوشه ميشيني گريه مي كني؟ مگه نمي بيني بابام داره از دست ميره؟ صدا زد: زينب جان! اوني كه داره من رو ميكُشه اينه، مادرم وقتي ميخواست بره سراغِ فدك، رويِ من حساب كرد و رفت، گفت: حسنم! پاشو بريم، يه مرد همراه من باشه... زينب! جلو مادرم خيلي بد شد، نتونستم كاري بارش بكنم، جلو چشام مادرم رو سيلي زدن...*   در پیچ کوچه بود که ولگردِ  لعنتی سد كرد راهِ فاطمه، بی درد ِ لعنتی    دیدم به جنگ مادرِ رنجورم آمده فریاد می زدم : برو نامرد ِ لعنتی   *زينب! سينه ام رو سپر كردم رفتم جلو... گفتم: چي ميگي بي ادب؟ برو كنار، اما زينب نبودي ببيني، هر چي مادرم عقب مي رفت، اون يه قدم جلو مي اومد، مادرم چسبيد به ديوار، چنان سيلي زد به مادرم، مادرم يه سيلي از اون نانجيب خورد، يه سيلي از ديوار... واي مادرم...*    خط و نشان برای زنی خسته می کشی !؟ لعنت به هرکه گفته به تو مرد، لعنتی!   *امام صادق فرمود: ما يه پرده اي روي دلهاي شما مي كِشيم كه شما مصيبت هاي مارو درك نكنيد، وَ اِلا در دَم جون ميداديد... زينب جان! نبودي من رفتم جلو، گفتم: برو عقب، مگه نمي بيني دختر پيغمبر اينجا ايستاده...*    خونت حلالِ خشم حسن می شود، برو خونم به جوش آمده ، خون سردِ لعنتی   *زينب جان! با كمال خونسردي، مي دونست قد من بهش نميرسه، دستش رو بلند كرد، جلو چشماي من...*   دیوارهای سنگی آن کوچه شاهدند  با مادرم چه کرد بي دردِ لعنتی   *يا امام حسن! ميدونم ناموست بوده، مي دونم بي ادبي كرده، اما هر چي بوده يه زن بوده، كجا بودي كربلا، حسين از بالاي نيزه نگاه مي كرد، هر كدوم از دخترا از يه طرف فرار مي كردن، اين دامن ها آتش گرفته بود، با تازيانه و كعب ني...*   كودكِ بي تاب را هم مي زدن طفلكِ در خواب را هم مي زدن @navaye_asheghaan
حاج حسن خلج_شب 29صفر 95_روضه_به کهکشان هدایت .....-1483775741.mp3
6.26M
|⇦به کهکشان هدایت ... و توسل به کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفس حاج حسن خلج•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ چیزی که امام حسن مجتبی علیه‌السلام را شکست داد، نبودن تحلیل سیاسی در مردم بود. مردم، تحلیل سیاسی نداشتند. چیزی که فتنه‌ی خوارج را به‌وجود آورد و امیرالمومنین علیه‌السلام را آن‌طور زیر فشار قرار داد و قدرتمندترین آدم تاریخ را آن‌گونه مظلوم کرد، نبودن تحلیل سیاسی در مردم بود. @navaye_asheghaan
نوحه  رقیه عجب  رسمیه رسم زمونه ظلم آدما به دیگرونه کرب و بلا را جور و جفا را آن شام ویران آن نینوا را ۲ رقیه خاتون سر در گریبون دنبال بابا میگرده حِیرون   دستاشو بستند قلبِش شکستند آه و واویلا آه و واویلا۲ میگه بابا جون داد از جدایی رفتی ز پیشم بابا کجایی دستاشو بستند قلبِش شکستند آه و واویلا آه و واویلا۲ کو آن صدای بابا بابایش چرا نمیاد دیگر صدایش۲ رفته ز دنیا دنبال بابا آه و واویلا  آه و واویلا۲ بیقرار اصفهانی محرم ۱۴۴۳ @navaye_asheghaan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهر شام زمینه ، سنگین ، واحد ، شور (به همه سبکها خوانده میشود) دوباره قِصه ی شام دوباره روضه ی جانکاه امون از دل زینب رسیده قافله از راه دوباره درد و بلا دوباره کینه و آزار همه به رقص و شادی به بام و کوچه و بازار امون از شام بلا شد دوباره کربلا امون از دل زینب (۴) واویلتا شهر شام پر از رنج و درد و بلاست غم‌ و غُصه ی زینب فراتر از کرببلاست تهمت خارجی بر آل پیغمبر می زدند بر لب او خیزرون به پیش خواهر می زدند امون ای دل خدایا بسوز ای دل خدایا امون از دل زینب واویلتا زینب و این مجلس نامحرمان تشت طلا و راسِ حسین زهرا در میان قاری قرآن حسین پیش عدو قرآن نخوان دشمنت با خیزرون میزنه بر لب عطشان ای خدا بزم شراب دل زینب شد کباب امون از دل زینب غریبی و اسیری شد سهم دختر حیدر از فراقِ حسینش هر لحظه میشه خونجگر آخه زینب می بینه سرها رُو روی نیزه ها امون از کوفه و شام خدا امون از کربلا دل زینب شکسته. پای غمها نشسته امون از دل زینب ای دوصد لعن و نفرین بر آل بنی امیه یهودها می خندن به اشک بی بی رقیه توی خرابه ی شام عمرش دیگه شده خزون تا سر بابا رو دید رقیه از غم داده جون رقیه ی سه ساله پر کشیده با ناله امون از دل زینب @navaye_asheghaan
(ع) قلب و جانم گرفته خدا کن عنایت دوباره به ما تا رویم سوی کرب و بلا قرآن من (حسین) ایمان من(حسین) جانان من(حسین) سلطان من(حسین) یا اباعبدالله الحسین (۴) تا ابد عشق تو در دلم حل نما یا حسین مشکلم کن کرم گر چه ناقابلم دنیای من(حسین) عقبای من(حسین) آقای من(حسین) مولای من(حسین) یا اباعبدالله الحسین کربلا کعبه و قبله ام من به عشق حسین زنده ام لطف او کرده شرمنده ام تو دلبری(حسین) تو رهبری(حسین) تو سروری(حسین) تو بی سری (حسین) یا اباعبدالله الحسین من فدای غم و غربتت غصه های دل زینبت جسم صدچاک و خونین تنت شیب الخضیب(حسین) خدالتریب(حسین) ای بی حبیب(حسین) گشتی غریب(حسین) یا اباعبدالله الحسین @navaye_asheghaan
دل را از این جدایی ، پر از شراره کردم درد درون خود را ، با گریه چاره کردم بابا تو روی نیزه ، ماهِ مسیر بودی من هم مسیر خود را ، پر از ستاره کردم هی گریه پشت گریه ، هی ناله پشت ناله میزد که ناله کم کن ، ناله دوباره کردم گاهی نگاه بر تو ، گاهی سر عمویم گاهی زمین که افتاد ، بر شیرخواره کردم تو روی نیزه بودی ، من پای نیزه بودم تو گریه بر من و من ، بر گاهواره کردم بابا ببخش اگر که ، از ضرب دست کوفی تو سنگ خوردی و من ، تنها نظاره کردم آن گوشوار زیبا ، آنشب که رفت از دست تا صبح اشک و ناله ، بر گوش پاره کردم خون لخته کندم از گوش ، هر بار با مشقّت خون لخته را دوباره ، یک گوشواره کردم رفته عدد ز دستم ، با دست پر ز تاول زخم سر و لبت را ، از بس شماره کردم من را ببر پدر جان ، از این خرابه غم خوب آمده به هر بار ، تا استخاره کردم @navaye_asheghaan
. السلام علیک یا اباعبدالله بالا نشسته ای و ز بالا نظر کنی ای سر که روی نیزه به هر سو سفر کنی باور نمی کنم که تویی روبروی من یا از کنار محمل خونین گذر کنی وقتی که روی ناقه ی عریان نشسته ام باور نمی کنم ز نگاهم حذر کنی چشمان غرق خون خودت را نهان مکن طاقت نداری اشک مرا یک نظر کنی ؟ با قطره های اشک روان از دو دیده ات جان مرا ز سوز غمت شعله ور کنی آیا شود ز نور رخت ای فروغ ماه در شام غصه ها شب من را سحر کنی گاهی ز روی نیزه در آغوش گیرمت مهمان من شوی و مرا مفتخر کنی برگو که نیزه خم شود از اسم اعظمت تا که ببوسمت سفرم پرثمر کنی تا سنگ کینه ها نشود سهم کودکان ای سر چرا همیشه خودت را سپر کنی ؟ چشمان هرزه را به بر کاروان ببین قرآن بخوان که از رخ ما دفع شر کنی ای غیرت خدا به طرفداری از حرم باید که ماه علقمه را هم خبر کنی در تشت زر دوباره بخوان آیه ای ز کهف تا از کنیزیِ همه رفع خطر کنی وقتی نمی شود که ز معجر سخن کنم باید که شرح واقعه را مختصر کنی تنها همین بگویمت ای غیرت علی باید به حال غربت ما دیده تر کنی .@navaye_asheghaan
. دستی که زد بر روی زهرا عمه را زد خلخال ها را بُرد و با حرصش مرا زد سیلی به من میزد ولی بر عمه میخورد هر ضربه ای را که به من زد جابجا زد بابا غرورم بدتر از پایم شکسته آن مرد شامی بارها تهمت به ما زد دارد سیاهی می رود چشمم هنوزم نفرین به آنکه مُشت های بی هوا زد سوغات برد اما مچاله سوی شهرش آن چارقد را که عمو با گریه تا زد بیخود نشد مویم سفید آن چند ساعت نامحرمی صدبار اسمم را صدا زد شیرین زبان بودم ولی لکنت گرفتم وقتی سرت را دشمنت بر نیزه ها زد @navaye_asheghaan