.
🏴سبک #زمینه یا #شور شهادت حضرت #امام_هادی علیه السلام
#زمینه_امام_هادی
#شور_امام_هادی
#زده_شرر_به_جونم
🏴بند اول
زده شرر به جونم_آتیشه زهر کینه
رو خاکا افتادم با_یاد غمه مدینه
تو سامرا غریبم_که اجر من همینه
میسوزه سینه ی من_با یاد زخمه سینه
مادر بیا جونم به لب رسیده واویلا
رنگ از رخ هادی تو پریده واویلا
میسوزم و خون لخته رو لبامه واویلا
جون میدم و خیره به در چشامه واویلا
واویلتا واویلتا غریب وا اماما
واویلتا واویلتا شهید وا اماما
🏴بند دوم
به خونه ام نامردا_شبونه حمله کردن
منو با دسته بسته_از توی خونه بردن
با ناسزا و دشنام_حرمتمو شکستن
منم تو بزم عیش و_بزم شراب آوردن
تا اونجا رفتم یاد عمه زینب شکستم
تا می تعارف کردن اونجا از پا نشستم
زیر لب از شام بلا میخوندم میسوختم
از راسِ تو طشت طلا میخوندم میسوختم
واویلتا واویلتا غریب وا اماما
واویلتا واویلتا شهید وا اماما
🏴بند سوم
پاره جگر شدم من_که نیمه جونم حالا
با دهن پره خون_روضه میخونم حالا
قسمتم اینه باشم_تشنه شبیه جدم
شده واسم مقدر_که جون بدم رو خاکا
شد حالم از زهر جفا مکدر واویلا
اما نشد از پیکرم جدا سر واویلا
مثله نشد این پیکرم بمونه رو خاکا
غارت نرفت انگشترم واویلا یا جَدا
واویلتا واویلتا غریب وا اماما
واویلتا واویلتا شهید وا اماما
۱۴۰۲/۱۰/۲۲
#شهادت_امام_هادی
✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
👇👇👇
@navaye_asheghaan
نوحه کاربردی امام هادی علیه السلام
مظلوم امام هادی...
مسموم امام هادی...
شهید امام هادی...
غریب امام هادی...
شد سامرا عزادار
در سوگ و داغ هادی
در ماتمش دوباره
ناله کُند مُنادی...
شد عسکری غمین و..
شد فاطمه حزینش
هادی دین فدا شد
در راه حفظِ دینش
مظلوم امام هادی...
از آسمان ببارد..
باران غصه و غم
از شدت غم او..
پشت فلک شده خم
آه از دل ملائک..
پیچیده در سماوات
مهدی شده سیهپوش
همراه نسل سادات
مظلوم امام هادی...
عمری اسیر غم بود
در سامرا و غربت
آخر نصیب او شد
با زهر کین شهادت
بعد از غم فراوان
از سوی دشمنانش
گشته فدای جانان
هستیو جسمو جانش
مظلوم امام هادی...
نامش علی وُ مثل..
جدّش علی غریب است
با دستِ بسته بینِ..
هر کوچه بیحبیب است
شبیه عمه ی خود..
رفته به بزم اعدا
بزم و شراب و هادی
زینب کجا، او کجا
مظلوم امام هادی...
گرچه به دور از وطن
رفته به سوی جنان
لحظهی آخر شده
یاد حسین نوحهخوان
تنش شد آخر کفن
به وادی سامرا...
به یادِ هادی بگو
بی کفن کربلا...
بی کفن کربلا...
وای حسینم حسین
رأس تو بر نیزهها
وای حسینم حسین
مظلوم عالم حسین...
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#نوحه_شهادت_امام_هادی_ع
#امام_هادی_ع
@navaye_asheghaan
نوحه، واحد شهادت امام هادی علیه السلام
سامرا شد سیهپوش
سامرا شد عزادار...
هادی دین فدا شد
در رَهِ نصرتِ یار...
دیده ها خون ببارد
در عزایش دمادم
صاحبِ«جامعه»رفت
جامعه شد پر از غم
در عزای او شده.. سینهها غرق محن
تسلیت یا عسکری تسلیت یابنالحسن
تسلیت یابن الحسن...
زهر قاتل اثر کرد
بر دل پر شرارَش
کُنج حجره خدایا
غُصه بُرده قرارَش
او که نور خدا و...
او که بحر عطا بود
کِی سزاوار ظلمِ
دشمنِ بی وفا بود
لحظه های آخرش بوده گرم زمزمه
گه بگوید یاعلی.. گاه وای ایفاطمه
تسلیت یابن الحسن...
از جفای عدویَش..
رنج دوران کشیده
رفته بزم شراب و..
یک شبِخوش ندیده
ناله ها سهم او شد
بزم مِی شد عزابش
یادِ بزم یزید و...
ناله های ربابش
عاقبت چون جدّ خود، روی خاکو در تب است
شد شهید اما، تنش... کِی به زیر مرکب است؟
تسلیت یابن الحسن...
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#نوحه_شهادت_امام_هادی_ع
#امام_هادی_ع
@navaye_asheghaan
#عزیز_فاطمه_ای_جان_حیدر
#امام_زمان_عج
🌸🌾🌸🌾🌸🌾🌸🌾🌸
عـزیـز فـاطـمه ای جــان حــیدر
کجــایی نــور چشــمان پیمــبر؟
غریب بـن غـریب جـانم فـدایت
میان دوستان خـالیست جـایت
اگـر چه کـه تـو پیدایی در عـالم
نـدارم چشم دیدن چـون ننـالم؟
تـو پیـدایی تـو پیـدایی تـو پیـدا
هــویـدایی هــویـدایی هــویـدا
تــو شیـداتـر از آنــی کــه بیـایـی
بـه تنـگ آمد دلت از این جدایی
تـو پیدایی ومـا درغیبت هستیم
همه چشم انتظار خود نشستیم
چهـارده قــرن را چشـم انتـظاری
چهــارده قـــرن را دنبــال یـــاری
چهارده قرن خـون کردیم دلـت را
ببخشــا ای عــزیــز جـــان زهــرا
بیــا مهـدی بیــا جبــران نمـاییـم
زمـا هـر آنچـه خـواهی آن نماییم
امامم گفت وبر ماهم عیان است
که ایران کشور صاحب زمان است
بیــا کــه رهبـر عـالـم تــو هستی
بیــا کـه صـاحب پـرچم تو هستی
الهــی یــا الهــی یــا الهــی
ز پشـت پــرده ی غیبـت در آیــی
الهــی فیـض گیــرم از حضــورت
شــوم«مداح» آن جشـن ظهورت
🌸🥀🌸🥀🌸🥀🌸🥀🌸
#علی_اکبراسفندیارمداح
@navaye_asheghaan
#امام_هادی_ع
#شهادت
#چارپاره
نیمۀ شب امام رابردند
خانه و خانواده مضطرب است
نگرانِ امامِ هادی شد
سامرا بی قرار و ملتهب است
من بمیرم که پیش چشمانش
سَبِّ جدِّ گرامی اش کردند
دل هفت آسمان به درد آمد
بس که بی احترامی اش کردند
می بَرَندش بدونِ عمامه
غربت از چشمهاش معلوم است
خوب که ، در رُخش نگاه کنی
مثل جدّش علیست مظلوم است
جان به قربان آن امامی که
دستهایش به غصه زنجیر است
علتِ بردنش به بزم شراب
به گمانم به قصد تحقیر است
متوکل مقابل حضار
اندکی آمد و توقف کرد
بی حیا از شرابِ در دستش
به امام دهم تعارف کرد
خواست تا که امام هادی را
نحوهء دیگری عذاب دهد
گفت با او که شعر میخوانی
منتظر ماند تا جواب دهد
حضرتش قصد شعر خواندن کرد
کرد آغاز معجزاتِ کلام
سخنش مثل تیغ حیدر بود
محشری شد به پا زِ شعر امام
بر سرِ دشمنش خراب ، آقا
گویی آن خانۀ مجلل کرد
شعرها در مَذَمّتِ دنیا
عیش او را به غم مبدل کرد
متوکل که منقلب گردید
در خود احساس روسیاهی کرد
لااقل در میان آن مجلس
از امام آمد عذرخواهی کرد
دشمنی هم سراغ دارم که
پرچم ظلمِ بی امان برداشت
در قبال سری که قرآن خواند
بی حیا چوب خیزران برداشت
پیش زنها و بچه ها ، ملعون
پستی اش را به خلق ثابت کرد
ضربه را بر لب و دهانش زد
صوت قرآن به چوب ساکت کرد
گریه کردیم بر حسین ، ولی
حال زینب کجا و ما ؟ هیهات
ما شنیدیم و خواهرش دیده
وای بر حال عمۀ سادات
#مهدی_مقیمی
@navaye_asheghaan