eitaa logo
کانال نوای عاشقان
15.1هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
364 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
. علی برای تمام علوم در باشد علی به حکم، پدر بر همه بشر باشد به غایبین برسانند ؛حاضرین غدیر علی است آن که ولیِ پیامبر باشد به ذوالفقار قسم که ندیده ام تیغی به غیر تیغ علی صاحب دو سر باشد کسی که خاک درش نیست خاک بر سر او* کسی که خاک درش هست مثل زر  باشد بگو چگونه بگویم شبیه انسان است که مرتضی به خدایش شبیه تر باشد به لحظه ای، به زمین خورد، قلعه ی خیبر همین که دید، یدالله پشت در باشد *هلالی جغتایی ✍ . @navaye_asheghaan
غمگین‌ترین تصویر دنیا شکل می‌گیرد وقتی که دور قبر ساقی آب می‌چرخد شاعر: @navaye_asheghaan
این شام سیاه ما سحر می گردد می آیی و گوش کفر کر می گردد بی روی تو سال نو ندارد دنیا هی سال به سال کهنه تر می گردد @navaye_asheghaan
. علیه‌السلام نه فقط حال ما پریشان است در عزایش رسول گریان است خشکسالی چشم مان کافیست وقت وقت نزول باران است می‌روم روضه بعد هر روضه رعیتی سوگوار سلطان است من نوکر سیاه تن کردم شاه عالم به خاک عریان است کوفه مهمان نواز خوبی نیست رسم این شهر قتل مهمان است
حالا که هدف، گلوی اصغر شده است چشمان خود سه‌شعبه هم، تر شده است زیر لب خود کمان چنین می‌گوید: بیچاره رباب! تازه مادر شده است... ✍
غمش هم مثل اشکش بی حسابه جلو روش آب اگه باشه عذابه چهل ساله میگه الشام الشام هنوزم فکر اون بزم شرابه شده تسبیح، غم ؛ سجاده آهش سر ظهر عطش خیسه نگاهش میگن قد یه دریا گریه می‌کرد اگه قصاب می‌دید بین راهش نه تنها روضه‌ی گودال‌و دیده نه تنها پیکر پامال‌و دیده چهل منزل کنار عمه زینب زمین افتادن اطفال‌و دیده ✍ @navaye_asheghaan
با هر مقام و منصبی در چاه افتاد هر کس که پیش پات با اکراه افتاد شب غرق تاریکی شد از آن لحظه‌ای که دستش ز دامان رُخت کوتاه افتاد تا گنبدِ نورت شبانه روز تابید خورشید شرمنده ز چشم ماه افتاد یک بی بضاعت خواست حاجی نام گیرد ناگاه سمت شهر مشهد راه افتاد حرفِ زیارت‌نامه خواندن بود در عرش روی زبان‌ها یا امین الله افتاد حرف تفاوت نیست و نزد ضریحت یک کنج، رعیت؛ کنج دیگر شاه افتاد یاد لب عباس، باران گریه کردم چشمم به سقاخانه‌ات هرگاه افتاد ✍
درد و دل‌های من فراوان است بگذریم از شما چه پنهان است پیش تو هر کسی که مهمان است دردهایش نگفته درمان‌ست پسری کور گنبدت را دید دختری کر صدات را فهمید با چه نازی در آسمان چرخید کفتری که به روی ایوان‌ست بسته‌ام دل به مهر تو تنها جز تو من را کسی نشد مولا شمسِ تبریز مالِ مولانا شمس من ساکن خراسان‌ست نور تو می‌درد سیاهی را نچشم طعمِ بی پناهی را بر سرش کرده تاج شاهی را هر کسی که گدای سلطان‌ست باز هم آمدم پناهم ده زائر مشهدم پناهم ده من اگرچه بدم پناهم ده دلم از کرده‌اش پشیمان است * * * در حرم تا که آب نوشیدم لب خشک حسین را دیدم مُردم از شرم تا که فهمیدم گفته مقتل ذبیح العطشان است خویش را باز سینه زن کردم یاد ارباب بی کفن کردم منِ نوکر سیاه تن کردم شاه عالم به خاک عریان است ✍
نفهمیدن مقام برترش رو طناب آوردن و بستن پرش رو همونا که به قرآن پی نبردن چه بی رحمانه کشتن کوثرش رو ✍ @navaye_asheghaan
این شامِ سیاهِ ما سحر می‌گردد می‌آیی و گوش کُفر کَر می‌گردد بی روی تو سالِ نو ندارد دنیا هی سال به سال، کهنه‌تر می‌گردد @navaye_asheghaan
تو خود مبارکی و رزق بی حساب، جواد ! ندیده است شبیه تو را تراب، جواد ! برای وارث جود رضا شدن بی شک نشد به جز تو کس دیگر انتخاب، جواد ! مگر به جز تو در این شهر هست خورشیدی؟ تن تو سوخت چرا زیر آفتاب، جواد؟ سه روز چشم فلک روی بام بیدار است دیار کفر خودش را زده به خواب، جواد ! به زخم‌های دلت ام فضل می‌خندد نمک زده است دلت را کند کباب، جواد ! اگر چه کل جهان بر سرت خراب شده‌ست سرت ندیده به خود مجلس شراب، جواد ! هزارشکر که بعد از شهادتت دیگر نبود صحبتی از معجر و نقاب، جواد ! @navaye_asheghaan
جای دل توی سینه سنگ دارن هزاران نقشه و نیرنگ دارن می‌شه از تو نگاه حرمله خوند اینا با اصغرت هم جنگ دارن ✍️ @navaye_asheghaan
.‌ وقتی که تن حسین بی سر شده بود دلشوره ی زینب دو برابر شده بود از خولی و شمر دیرتر می آمد افتادن و گریه کار خواهر شده بود تنها نه فقط رقیه، در ظهر عطش... از غصه ات آفتاب لاغر شده بود در ظهر دهم حرف سر و خنجر بود در عصر دهم صحبت معجر شده بود ابرو به هم آورد ابالفضل...چقدر با دیدن حرمله مکدر شده بود با خاطره ی خنده ی معصوم علی چشمان رباب روز و شب تر شده بود گیسوی سه ساله کوچه پس کوچه ی شهر بازیچه ی دختران کافر شده بود از غربت زین العابدین این بس که در شام ، یزید ، روی منبر شده بود ✍ . @navaye_asheghaan
در چشم خلق حضرت عالیجناب شد هرکس برای نوکری‌اش انتخاب شد وقت شنیدن از غم زهرای مرضیه عمری ثواب کرد دلی که کباب شد هر کس که شأن بیت علی را نگه نداشت نزد خدای فاطمه خانه خراب شد تا باد بُرد شعله سوی بیت بوتراب آتش هم از خجالت بسیار آب شد دنیا تمام روشنی‌اش را ز دست داد سیلی زدن به صورت خورشید باب شد ✍ @navaye_asheghaan