#مدح_امیرالمومنین_علیه_السلام
#فتح_خیبر
یا علی گفتم همه درها به رویم باز شد
یا علی گفتم، چه شیرین شعر من آغاز شد
یا امیرالمؤمنین، مولای عاشقها، سلام!
شاه مردان، فاتح دلهای عاشقها، سلام!
السلام ای در نگاهت موج و دریا بیقرار!
السلام ای در سکوتت کوه و صحرا بیقرار!...
جبرئیل آورده بود آیاتی از قرآن ولی
ماند تا قرآن چشمت را تو وا کردی علی!
داد زد تا شد امیر عشق بر مرکب سوار:
«لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار»...
::
ای که خود را پیش شمشیر دو دم آوردهای!
هرچه سر آورده باشی، باز کم آوردهای...
ذوالفقار است این که میچرخد، علیگویان و مست
چون نباشد مست؟ چون میگیردش ساقی به دست...
لشکری از تو فراری، آی مرحب! مرحبا!
خوب جولان دادهای دیروز و دیشب، مرحبا!
فرض کن دیروز تیغت چند تا سر را زده
فرق دارد قصه، چون امروز فاروق آمده
فرق دارد قصۀ کرّار، با اهل فرار
فرق دارد نیت آن تیغها، با ذوالفقار
فرق دارند آری! آن دلها که در دینبازیاند،
با کسی کز او خداوند و رسولش راضیاند
بنگر این شیر جوان را آمده غُرّان ز رَه
گفت: إنّی فارِسٌ، سَمَّتنی اُمّی حَیدَرَه
گفت: آری! این منم، حیدر امیرالمؤمنین
میرسم چون عاشقان بیتاب و میلرزد زمین
مرحب! آن «هل من مبارز» شد صدای آخَرَت
خوب میبینم که میچرخد اجل، دورِ سرت
گیرم از جنگاوران بر تو کسی غالب نبود
اسم آنها که علی بن ابیطالب نبود
در زمین با هر که جنگیدی تو بردی پهلوان!
دور، دورِ ماست دیگر، ما یلان آسمان
تیغ من در دستهایم نه، که در دستان اوست
ما رَمَیتَ إذ رَمَیتَ، تیر در فرمان اوست
این «یدالله» است، بیرون میکشد شمشیر را
دست حق است این که در چلّه نهاده تیر را
قلب حق در سینۀ من، در پسِ این جوشن است
جنگ با «قهار» تکلیفش از اول روشن است...
بود حیران مرحب و حیدر به سویش میشتافت
تا بفهمد فرق را، فاروق فرقش را شکافت...
::
اهل خیبر! این همان محبوب دلها، ایلیاست
جانِ موسی، چشم بگشایید، این هارون ماست
پیش خود گفتید: این در را چه محکم بستهاید
در به روی فاتح درهای عالم بستهاید؟...
دل به این دیوارهای بیاثر خوش کردهاید؟
آی! حیدر میرسد، دل را به در خوش کردهاید؟...
دست حق در «چارچوب و بَستِ در» انداخت چنگ
گفت: یا زهرا و در را کند، از جا، بیدرنگ
در، میان دست حیدر، هر دو لشکر در سکوت
قلعۀ بیدر، علیگویان و خیبر در سکوت
گاه لشکر، دست حیدر را تماشا میکنند
گاه آن دیوارِ بیدر را تماشا میکنند
بَه به این مولا و در را در هوا چرخاندنش
قلعهها مسحور آن «اِنّا فَتَحنا» خواندنش...
باز کن درهای دل را حضرت مشکلگشا
عاشقان را مست کن با آن جمال دلگشا
یا علی گفتم، دلم، دستم، زبانم جان گرفت
یا علی گفتم، چه شیرین شعر من پایان گرفت
#قاسم_صرافان
@navaye_asheghaan
🌷به مناسبت 24 رجب، سالروز #فتح_خیبر
#امیرالمومنین_ع_مدح
این ابیات از مثنوی بلند خیبر از کتاب #حیدرانه، پیشکش به عاشقانش:
شير میچرخيد با شمشير در ميدان عشق
هر سر بی عشق را میريخت اين طوفان عشق
اي که خود را پيش شمشير دو دم آوردهای
هر چه سر آورده باشی باز کم آوردهای
تیغ اگر این است آن بازیچه در دست تو چیست؟
کاش میفهمیدی ای مرحب! هماورد تو کیست؟
واقعا با شیر حق جنگیدن از خوش باوری ست
پهلوان! گویی حواست نیست! این آقا علی ست
ذوالفقار است این که میچرخد علی گویان و مست
چون نباشد مست؟ چون میگیردش حیدر به دست
بس که در دست علی گشته است مجنون ذوالفقار
گاه چرخی هم اضافی میزند بر گرد یار
بیدلیل این تیغِ عاشق، همدل زهرا نگشت
هیچ یاری این قدر دورِ سر مولا نگشت
غیر زهرا هیچکس در گردش لیل و نهار
دور مولایش نگشت اینقدر الا ذوالفقار
دستِ حق در چارچوب و بستِ در، انداخت چنگ
گفت: یا زهرا و در را کند، از جا، بیدرنگ
در، میان دست حیدر، هر دو لشکر در سکوت
قلعهی بیدر، علی گویان و خیبر در سکوت
گاه لشکر، دست حیدر را تماشا میکنند
گاه آن دیوارِ بیدر را تماشا میکنند
بَه! به این مولا و در را در هوا چرخاندنش
قلعهها مسحور آن «اِنّا فَتَحنا» خواندنش
قلعهها حیران شدند و خیبریها، حیدری
یافتند آنجا درِ توحید را، در بیدری
شاعر: #قاسم_صرافان
@navaye_asheghaan
.
#فتح_خیبر
#فضائل_امیرالمؤمنین
علی برای تمام علوم در باشد
علی به حکم، پدر بر همه بشر باشد
به غایبین برسانند ؛حاضرین غدیر
علی است آن که ولیِ پیامبر باشد
به ذوالفقار قسم که ندیده ام تیغی
به غیر تیغ علی صاحب دو سر باشد
کسی که خاک درش نیست خاک بر سر او*
کسی که خاک درش هست مثل زر باشد
بگو چگونه بگویم شبیه انسان است
که مرتضی به خدایش شبیه تر باشد
به لحظه ای، به زمین خورد، قلعه ی خیبر
همین که دید، یدالله پشت در باشد
*هلالی جغتایی
#شهریار_سنجری ✍
.
@navaye_asheghaan
به مناسبت 24 رجب، سالروز #فتح_خیبر
#امیرالمومنین_ع_مدح
در هر نفس، دلگرمی طه، علی بود
حتی میان عرش، آن بالا علی بود
اصلی ترین اعجاز احمد در رسالت
قرآن نبوده بلکه بودن با علی بود
قرآن مگر بی مدح حیدر سوره دارد
هر جای قرآن گشته ام، پیدا علی بود
"ألیَوم أکمَلتُ لَکُم" یعنی محمد
شرط کمال بعثتش، تنها علی بود
در جنگ های سخت آن دوران، همیشه
ذکر پیمبر، لافتی إلا علی بود
از ماجرای فتح خیبر شد نمایان
تنها یل بی باک و بی همتا علی بود
در سختی جنگ احد، از گِرد احمد
رفتند اصحاب نبی اما علی بود
آن کس که نفس مصطفی بود و به جایش
در بسترش خوابید بی پروا، علی بود
با او کسی احساس تنهایی نمی کرد
بر بی پناهان، ملجأ و مأوا علی بود
حیرت زده هستند سلمان و اباذر
هر منزلی رفتند در آن جا علی بود
با یا علی، موسی کلیم الله گشت و...
ذکر لب عیسی بن مریم یا علی بود
آن کس که مست سجده هایش بود جبریل
آن عاشق دلداده، مولانا علی بود
بالاتر از هر رتبه ای را مرتضی داشت
آرامش انسیة الحورا علی بود
ممسوس حق بودند در یک نور واحد
حیدر، بتول و حضرت زهرا علی بود
شاعر: #محمدجواد_شیرازی
@navaye_asheghaan
🌷به مناسبت 24 رجب، سالروز #فتح_خیبر
#امیرالمومنین_ع_مدح
(ابیاتی از مثنوی بلند خیبر از کتاب #حیدرانه)
شير میچرخيد با شمشير در ميدان عشق
هر سر بی عشق را میريخت اين طوفان عشق
اي که خود را پيش شمشير دو دم آوردهای
هر چه سر آورده باشی باز کم آوردهای
تیغ اگر این است آن بازیچه در دست تو چیست؟
کاش میفهمیدی ای مرحب! هماورد تو کیست؟
واقعا با شیر حق جنگیدن از خوش باوری ست
پهلوان! گویی حواست نیست! این آقا علی ست
ذوالفقار است این که میچرخد علی گویان و مست
چون نباشد مست؟ چون میگیردش حیدر به دست
بس که در دست علی گشته است مجنون ذوالفقار
گاه چرخی هم اضافی میزند بر گرد یار
بیدلیل این تیغِ عاشق، همدل زهرا نگشت
هیچ یاری این قدر دورِ سر مولا نگشت
غیر زهرا هیچکس در گردش لیل و نهار
دور مولایش نگشت اینقدر الا ذوالفقار
دستِ حق در چارچوب و بستِ در، انداخت چنگ
گفت: یا زهرا و در را کند، از جا، بیدرنگ
در، میان دست حیدر، هر دو لشکر در سکوت
قلعهی بیدر، علی گویان و خیبر در سکوت
گاه لشکر، دست حیدر را تماشا میکنند
گاه آن دیوارِ بیدر را تماشا میکنند
بَه! به این مولا و در را در هوا چرخاندنش
قلعهها مسحور آن «اِنّا فَتَحنا» خواندنش
قلعهها حیران شدند و خیبریها، حیدری
یافتند آنجا درِ توحید را، در بیدری
✍ #قاسم_صرافان
@navaye_asheghaan
به مناسبت 24 رجب، سالروز #فتح_خیبر
#امیرالمومنین_ع_مدح
در هر نفس، دلگرمی طه، علی بود
حتی میان عرش، آن بالا علی بود
اصلیترین اعجاز احمد در رسالت
قرآن نبوده بلکه بودن با علی بود
قرآن مگر بی مدح حیدر سوره دارد
هر جای قرآن گشتهام، پیدا علی بود
"ألیَوم أکمَلتُ لَکُم" یعنی محمد
شرط کمال بعثتش، تنها علی بود
در جنگهای سخت آن دوران، همیشه
ذکر پیمبر، لافتی إلا علی بود
از ماجرای فتح خیبر شد نمایان
تنها یل بی باک و بی همتا علی بود
در سختی جنگ احد، از گِرد احمد
رفتند اصحاب نبی اما علی بود
آن کس که نفس مصطفی بود و به جایش
در بسترش خوابید بی پروا، علی بود
با او کسی احساس تنهایی نمیکرد
بر بی پناهان، ملجأ و مأوا علی بود
حیرت زده هستند سلمان و اباذر
هر منزلی رفتند در آن جا علی بود
با یا علی، موسی کلیم الله گشت و...
ذکر لب عیسی بن مریم یا علی بود
آن کس که مست سجدههایش بود جبریل
آن عاشق دلداده، مولانا علی بود
بالاتر از هر رتبهای را مرتضی داشت
آرامش انسیة الحورا علی بود
ممسوس حق بودند در یک نور واحد
حیدر، بتول و حضرت زهرا علی بود
✍ #محمدجواد_شیرازی
@navaye_asheghaan
به مناسبت 24 رجب، سالروز #فتح_خیبر
#امیرالمومنین_ع_مدح
هر آن مجنون که مُهر مِهر حیدر خورده تقدیرش
نخ چادر نماز حضرت زهراست زنجیرش
فرستاده کتابی را در آن مدح علی گوید
خدا با إِنَّما و هَل أتیٰ و تین و تطهیرش
به حکم "لافتی إلا علی..." دیگر جهان هرگز
نه میبیند شبیهش را، نه حتی مثل شمشیرش
فقط با نان جو سر کرد آنکه فتح خیبر کرد
کجا آن قوت و این قوّت، ملائک مات تکبیرش
دعا بر جان مادر میکند هرکس محب اوست
رسید از دامن مادر به قلب طفل تأثیرش
چنان از نام او مستم، گرفته یاء آن دستم
علی نامش چنین کرده، چه خواهد کرد تصویرش
کند صید دل این صیاد قابل با شمایل هم
که خالش دانه، مو لشکر، کمان ابرو، مژه تیرش
برای کوی او رفتن، گرسنه مانده ترجیحاً
به جز او را نمیخواهد گدای چشم و دل سیرش
علی هرجا رود بالا، شود حجت تمام آنجا
چه باشد شیر میدان و چه باشد طفل بی شیرش
✍ #مرضیه_نعیم_امینی
@navaye_asheghaan
به مناسبت 24 رجب، سالروز #فتح_خیبر
#امیرالمومنین_ع_مدح
..... تاریخ می گوید علی مولود کعبه است
مولود کعبه نه، بگو موعود کعبه است
او پیشتر از کعبه بوده نکته این است
پس کعبه مولود امیرالمومنین است
از چار رکن کعبه پرسیدم علی کیست
گفتند بـا حیرت خدا هست و خدا نیست
حجر و صفا و مروه و زمزم نـدانست
از بیت کردم این سؤال، او هم ندانست
تصویـر حسن غیب در آیینۀ اوست
قرآن نازل نـاشده در سینۀ اوست
از اول خلقت علی مشکل گشا بود
عالم نبود و آن جمال دلگشا بـود
او از خدا حکم دو عالم را گرفته
او در تکامل دست آدم را گرفته
خورشید، اسرار درون را با علی گفت
پیش از درخشیدن همانا «یا علی» گفت
پیغمبران هم با علی بودند و هستند
پیش از نبوت با خدا این عهد بستند
جبریل ذکر «لافتی الاعلی» گفت
حتّی محمّد هم به خیبر یا علی گفت
حکم از خدا بود و قلم دست علی بود
در فتح خیبر هم علم دست علی بود
اوصاف حیدر را نماید کس چگونه؟
جان محمد را ستاید کس چگونه؟
خلقت کجا داند کجا داند علی کیست؟
تنها خدا داند خدا داند علی کیست
این کفر نبوَد، تا خدا دارد خدایی
با دست حیدر می کند مشکل گشایی
آنانکه از میزان حق، حق را ربودند
والله خاک کفش قنبر هم نبـودنـد
کی فتح کرده بدر و احزاب و احد را؟
کی کشته با یک ضربه عمرو عبدود را؟
کی در شب معراج با احمد نشسته؟
کی بر سر دوش محمد بت شکسته؟
کی کرده در میلاد، قرآن را قرائت؟
کی خوانده بـر کفار آیات بـرائت؟
کی جز علی نفس پیمبر شد؟ بگویید
آیینۀ زهرای اطـهر شد؟ بـگویید
کی در اُخوت شد برادر بـا محمّد؟
کی غیر حیدر شد برابر بـا محمّد؟
کی بهر حفظ جان احمد ترک جان گفت؟
کی جان به کف بگرفت و جای مصطفی خفت؟
کی یک تنه ره بست بر خیل عدو تنگ؟
کی بر بدن آمد نود زخمش به یک جنگ؟
کی جز علی بر خصم خود شمشیر بخشید؟
کی جز علی یک شب چهل منزل درخشید؟
کی مثل حیدر جوشن بی پشت پوشید؟
کی در تمام جنگها چون او خروشید؟
کی جز علی از اشک طفلی داشت پروا؟
کی غیر حیدر با محمد کرده نجوا؟
ای اهل عالم آیۀ اکمال دین چیست؟
این «لافتی الاعلی» درباره کیست؟
آن کسکه خواندش خواجۀ کل، «کلّ دین» کیست؟
میزان حق غیر از امیرالمؤمنین کیست؟
ای تیغ حق از «بدر» تا «صفین» حیدر!
نفس محمد یـا ابـوالسبطین حیدر!
شیر خدا و شیر پیغمبر تـویی تـو
حیدر تویی، حیدر تویی، حیدر تویی تو
تو مصطفی را مهری و قهری علی جان
او شهر علم و تو درِ شهری علی جان
این شهر غیر از تو در دیگر ندارد
اسلام جز تو یا علی حیدر ندارد
تو پای تا سر رحمةٌ للعالمینی
هم جان شیرین نبی، هم جانشینی
من کیستم یک قطرۀ ناچیزِ ناچیز
کز بحر جودت گشتهام لبریزِ لبریز
بی تو خدا را بندگی کردم؟ نکردم
جز با ولایت زندگی کردم؟ نکردم
تـابید از اول در دلم نـور هدایت
هرگز نخواندم یک نماز بی ولایت
یک باغ گل دارم، اگر خارم علی جان
هر کس که هستم دوستت دارم علی جان
لطف غیورت کی مرا وا میگـذارد؟
کی در جهنم دوستت پا میگـذارد؟
دوزخ که جای دوستان مرتضی نیست!
آخر جهنم را مگر شرم و حیا نیست؟!
حتی اگر در قعر دوزخ پـا گـذارم
از شعلههای خشم آن بـاکی نـدارم
با این سخن داد از درون دل بـرآرم
آتش مسوزان! من علی را دوست دارم
"میثم"همین است و همین است وجزاین نیست
دین جـز تـولای امیرالمؤمنین نیست
✍ #غلامرضا_سازگار
@navaye_asheghaan
به مناسبت 24 رجب، سالروز #فتح_خیبر
#امیرالمومنین_ع_مدح
دسته ی ذوالفقار میداند
قدرت دست شیر یعنی چه
مرحب خیبری خبر دارد
ضرب شست امیر، یعنی چه
✍ #قاسم_صرافان
@navaye_asheghaan
#فتح_خیبر
🔴به مناسبت فتح خیبر
تقدیم به امیرالمومنین علی علیه السلام
اسدالله علی ، دست خداوند علی
غضب الله علی ، گریه و لبخند علی
فتح خیبر همه حیدر شدنش را دیدند
با دو انگشت در ِ قلعه ز جا کند علی
#قاسم_نعمتی
@navaye_asheghaan
🌙 #ماه_رجب ۲۴ ماه سالروز #فتح_خیبر توسط امیرالمومنین علی علیه السلام گرامی باد.
💚قالَ رَسول اللّٰه: «ضَرْبَةُ عَلّیٍ یَوْمَ الْخَنْدَق افْضَلُ مِنْ عِبادَةِ الثقلین».
تو را تا دیده ام محو جمال کبریا دیدم
تو را غرق مناجات خدا از خود رها دیدم
تو را در سجده ی باران و بر سجاده ی صحرا
به هنگام قنوت برگ ها در ربنّا دیدم
تو در هفت آسمان سِیر و سفر میکردی اما من
تو را در سرزمین وحی، سرگرم دعا دیدم
کنار حِجر اسماعیل در سرچشمه ی زمزم
صفا و مَروه را گِرد تو در سعی و صفا دیدم
تو را دیدم که میچرخی گِرد خانه ات کعبه
خدا را در حرم گم کرده بودم در شما دیدم
تو را در دامن مادر، تو را در دست پیغمبر
تو را مولود کعبه قبله ی اهل وِلا دیدم
تو را فرمانبَرِ یا ایُّها المُدَّثِّر از اوّل
تو را السابقون السابقون از ابتدا دیدم
تو را پابند پیمان الست از مطلع هستی
تو را عاشق ترین دلداده ی قالوا بَلی دیدم
تو افکندی حجاب از روی کرَّمنا بنی آدم
که سیمای تو را آیینه ی ایزد نما دیدم
تو آدم را فراخواندی به عِلم اعلمُ الاَسماء
تو را در کشتی نوح پیمبر، ناخدا دیدم
اگر اعجاز موسایی عصا بود و یَدِ بَیضاء
سرانگشت تو را پرگار تقدیر و قضا دیدم
نه تنها از تو شد عیسی، مسیحا دم
که از اول تو را هم عهد و پیمان با تمام انبیا دیدم
سلیمان از تو حشمت یافت هنگام نگین بخشی
تو را روحِ قناعت، اسوه ی فقر و غِنا دیدم
زدی خود را به آب و آتش ای شمسِ جهان آرا
تو را پروانه ی پیغمبر از غارِ حَرا دیدم
به جولانگاه احزاب و نبرد و خندق و خیبر
به دستت تیغِ لاسَیف و به شَانت لافَتی دیدم
به یک ضربت که در خندق زدی در برقِ شمشیرت
جهانی را به لب اهلاً و سهلاً مرحبا دیدم
تلاوت کردی آیات برائت را به زیبایی
تو را خورشیدِ بامِ مکّه در اُمُّ القُری دیدم
تو را در مسجد و محراب، در میدان و بر منبر
تو را در بی نهایت تا کجا در ناکجا دیدم
چه میدیدم خدا را روزِ فتحِ مکّه با حیرت
خلیل بت شکن را روی دوشِ مصطفی دیدم
وَ سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِهِ را که میخواندم
تو را در لَیلَةُ المعراج با بدرُالدُّجی دیدم
سراغ آیه ی الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ رفتم
تمام آیه را وصف علیِ مرتضی دیدم
شُکوه و عزّت و هستی، کمال عشق و سرمستی
چه گویم من که روی دست پیغمبر چه ها دیدم
تو را در سایه ی باغِ أَلَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ
شکوفا یافتم مصداقِ مصباحُ الهدی دیدم
گُل روی تو در سَبَِّح إِسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلَى
تجسم کردم آری تا جمالِ کبریا دیدم
تو را در سوره ی حامیم تَنْزِيلٌ مِنَ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
تو را در آیه ی تطهیر و در قُل اِنَّما دیدم
تو را در نونِ الرَّحمان و عین عَلَّم القرآن
تو را در یای یاسین ترجمان طا و ها دیدم
تو را در قُلْ کَفی بِاللّه در وَالتّینُ وَالزَّیتون
تو را در لَيْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَى دیدم
نه تنها هست اوجِ رَأفتت در قافِ وَالقرآن
تو را در سوره ی والشّمسُ والطّور و ضُحی دیدم
تو را با چهره ی پوشیده و خرما و نان بر دوش
کنارِ زاغه های شهر کوفه بارها دیدم
نوازش از تو میدیدند فرزندانِ شاهد هم
تو را با گوهرِ اشک یتیمان آشِنا دیدم
به مسکین و یتیم از بس محبّت کردی و احسان
تو را در سوره ی انسان و متنِ هَلْ أَتَی دیدم
چه میدیدم خدا را در سکوتِ محضِ نخلستان
تو را در نیمه شب در گریه های بی صدا دیدم
شبی که شمعِ بیت المال را خاموش میکردی
تو را با بی ریایی خفته روی بوریا دیدم
چه میدیدم در اِیوان نجف در کوفه در محرابِ مسجد هم
شهادتنامه ی فُزْتُ وَ ربِّ الکعبه را دیدم
کسی از آستانت دست خالی برنمیگردد
که در آیینه ی آیین تو مِهر و وفا دیدم
💠پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم روز قبل از فتح خیبر فرمودند:
🌴فردا پرچم را به دست مردی خواهم داد که خدا و رسولش او را دوست دارند و او خدا و رسولش را دوست دارد، هجوم کننده است، فرار کننده نیست، از حمله برنمیگردد تا خدا به دست او قلعه را فتح کند.
📚ارشاد مفید، ص ۵۷
بدون حب علی از حیات میافتند
و ابر و باد و مه از این نشاط میافتند
چه عابدان که ز صوم و صلاه میافتند
اجنه دست به سینه به پات میافتند
اگر که نام علی را برایشان ببری
بگویی از پدر و خانواده پدری
ابانا حیدر جان جانا حیدر
رو دستت خیبر میره بالا حیدر
مسیحا حیدر جان زهرا حیدر
تویی مولای ام ابیها حیدر
🌸 حلاوت ۲۴ رجب سالروز فتح خیبر به دست اسدالله الغالب علی ابن ابی طالب علیهالسلام گوارای وجودتون
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام
عید_فتح خیبر
حاج_ آرمین_ غلامی
@navaye_asheghaan
💥به مناسبت سالروز فتح خیبر
توسط امیرالمومنین ع 🔥👊🏼💪🏽
به رَزمِ خَندق و صفین و خیبر
یَلِ نام آوری با اسمِ حیدر
بسانِ گردبادِ پُر تَلاطم
خودش را زد میان قلبِ لشکر
گریزان شد سپاه دشمن او
علی فریاد زد؛ الله اکبر...
به ضربِ آتشینِ ذولفقارش
سَر دشمن جدا می شد ز پیکر
خدا در آسمان مَحوِ تماشا
و خندان بود لبهای پیمبر
نَفَس می زد که قرآن زنده باشد
اَبَر مردی که دین را بوده یاور
به تنهایی حریف لشکری بود
به هر پیکار و جنگ نا برابر
چقدرِ دلنشین می گفت احمد
بنازم ﺿﺮﺏِ شَستت را برادر
علی حی و علی حق و علی هو
سپه سالار، بی پروا، غضنفر
ولی الله، عشقِ حق تعالی
زِ هر اندیشه و درکی فراتر
اگر دَم می زنم از غیرت او
حسابم با علی باشد به محشر
#هادی_همتی (دلسوخته)
#امیرالمؤمنین_ع #فتح_خیبر
@navaye_asheghaan