.
#امام_زمان
#حضرت_ام_کلثوم
#مناجات_انتظار
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
ای روضه خوان صبح و مساء،صاحب الزّمان
ای داغدار کربوبلا ، صاحب الزمان
صاحب عزای عمّه ی قامت خمیده ای
خون، جای اشک، بین عزایش چکیده ای
وقت مرور ِ داغ ِ روی داغ ِ عمّه هاست
گویی که خیمه ات لب ِ گودال کربلاست
داری شبیه عمّه به خود لطمه می زنی
بشکسته از جراحت ِ رگ های گردنی
در بین خاک وخون، بدنی دست و پا زده
او را عدو برای رضای خدا زده
دارد نشان ِ سنگ و عصا روی پیکرش
رفته ز کینه، بر سر ِ سرنیزه ها سرش
اینجا شروع ماتم جانسوز عمّه است
آغاز ِ اشک ِ هرشب و هرروز ِ عمّه است
باید که عمّه همسفر ِ قاتلین شود
در ازدحام کوفه و شام بلا رود
باید میان هلهله ی کوچه های شام
پیش همه شود سپر ِ کینه های بام
باید رود به غربت ِ بازار شامیان
مهمان شود به بزم شراب حرامیان
خون از لبان رأس بریده شود روان
در اصل،قاتلش بشود چوب خیزران
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.
@navaye_asheghaan
.
#امام_زمان
#شهادت_امام_هادی
#مناجات_انتظار
ای روضه خوان محنت ِ ارباب سامرا
درد آشنای غربت ِ ارباب سامرا
بزم عزا به پا شده در زادگاه تو
آتش زده به قلب همه، سوز ِ آه تو
حاضر شدی کنار اسیر ِ رها شده
با زهر کینه، حاجت ِمرگش روا شده
جدّت اگرچه بر همه عالم امیر بود
اما همیشه گوشه ی زندان اسیر بود
جدّ تو را به خان ِ صَعالیک برده اند
دستش به جرم نام علی! رفته بین بند
یک شب درون سینه ی پاکش گدازه رفت
دشمن درون خانه ی او بی اجازه رفت
حقّش دهید یک شبه قدّش خمیده است
در پشت اسب پای پیاده دویده است
پای برهنه، بردن معصوم، وای ِ من
در کوچه ها،کشاندن ِمعصوم وای من
جدّ تو را به مجلس مِی ،برده دشمنش
کرده تعارفَش، دم ِ مشروب خوردنش
خیلی جسارت از متوکّل شنیده است
اما کسی جدا،سر او را ندیده است
شکر خدا که بر لب او خیزران نخورد
از زخم روی لعل لبش ، دختری نمُرد
علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)✍
.
@navaye_asheghaan
.
#امام_زمان
#شهادت_امام_هادی
#مناجات_انتظار
ای روضه خوان محنت ِ ارباب سامرا
درد آشنای غربت ِ ارباب سامرا
بزم عزا به پا شده در زادگاه تو
آتش زده به قلب همه، سوز ِ آه تو
حاضر شدی کنار اسیر ِ رها شده
با زهر کینه، حاجت ِمرگش روا شده
جدّت اگرچه بر همه عالم امیر بود
اما همیشه گوشه ی زندان اسیر بود
جدّ تو را به خان ِ صَعالیک برده اند
دستش به جرم نام علی! رفته بین بند
یک شب درون سینه ی پاکش گدازه رفت
دشمن درون خانه ی او بی اجازه رفت
حقّش دهید یک شبه قدّش خمیده است
در پشت اسب پای پیاده دویده است
پای برهنه، بردن معصوم، وای ِ من
در کوچه ها،کشاندن ِمعصوم وای من
جدّ تو را به مجلس مِی ،برده دشمنش
کرده تعارفَش، دم ِ مشروب خوردنش
خیلی جسارت از متوکّل شنیده است
اما کسی جدا،سر او را ندیده است
شکر خدا که بر لب او خیزران نخورد
از زخم روی لعل لبش ، دختری نمُرد
علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)✍
@navaye_asheghaan
.
#امام_زمان
#شهادت_امام_کاظم
با موضوع شهادت حضرت موسی بن جعفر علیهماالسلام
#مناجات_انتظار
ای دلشکسته در دل صحرا ،امامنا
عمری اسیر ِ غربت عظمی' ،امامنا
می دانم از گناه من ِ شیعه خسته ای
روز وشب از سیاهی قلبم شکسته ای
بنگر گرفته حال و هوای تمام شهر
تنها ظهور توست امان از بلای دهر
این روزها که از غم شیعه مکدّری
صاحب عزای حضرت موسی بن جعفری
پیش ضریح حضرت معصومه و رضا
برپا نموده ای تو کجا مجلس عزا
یا کاظمین رفته ای و پیش غربتش
جاری شده ست اشک تو بر روی تربتش
می نالی از مصیبت دستان بسته اش
در بین کُند و سلسله،ساق شکسته اش
هر روز و شب شده تن مجروحش آشنا
با ضرب تازیانه ی سندی بی حیا
آخر دوای جدّ تو زهر جفا شده
از شرّ ظلم و کینه ی هارون رها شده
از چه امام ِ رافضی اش خوانده دشمنش
آثار کند و سلسه ها مانده بر تنش
آقا به حقّ کشته ی قَعر ِ سُجون بیا
از بند ظلم،شیعه ی خود را رها نما
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.
@navaye_asheghaan
.
#امام_زمان
با موضوع وفات #حضرت_ابوطالب علیه السلام
#مناجات_انتظار
ای نوبهار اصلی دل ها ظهور کن
شاه غریب، رهبر تنها ظهور کن
عیدی نمانده است بدونت برای ما
بی تو همیشگی شده شام عزای ما
دیگر بیا که شیعه ز دنیا بُریده است
ظلم و ستم به حدّ نهایت رسیده است
فصل ظهور توست فقط نوبهار ما
آقا تویی قرار دل بی قرار ما
از شرّ فتنه نوکر خود را مصون بدار
آقا خبر بده دگر از صبح انتظار
حالا که داغدار ابوطالبیم ما
یک دم بیا به روضه ی ما صاحب العزا
روضه بخوان برای یتیمی مرتضی
بنگر به درد هجر پدر گشته مبتلا
حامی و یار دین نبی رفته از جهان
شد اشک احمد از غم بی یاوری روان
با یک نظر به پیکر زیر ِ سَریر او
فرمود: رفتی ای همه ی هستی ام،عمو
رفت و زمان هجرت احمد فرا رسید
رفت و طناب، بر روی دست علی ندید
رفت و ندید آتش و مسمار و سینه را
بر ماه روی یار علی ردّ کینه را
شکر خدا که غسل و کفن گشته پیکرش
دیگر نرفته بر سر سرنیزه ها سرش
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.
@navaye_asheghaan
با موضوع حرکت کاروان از مدینه به سمت کربلا
#مناجات_انتظار
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
ای روضه دار صبح و مساء خیمه ات کجاست
ای آخرین امیر خدا خیمه ات کجاست
تا کی درون خیمه ی خود غرق ماتمی
تا کی بدون مستمع و یار و همدمی
داری خودت هزار غم و محنت و بلا
اما شکسته قلب تو از درد شیعه ها
می بینی هر گناه مرا در شبانه روز
اما به روی من تو نیاورده ای هنوز
من می کنم گناه و تو شرمنده می شوی
بر ظلمت دلم مه تابنده می شوی
آقا ببخش شیعه ی پر اشتباه را
عمری نکرده لایق وَصلَت نگاه را
آقا مرا انیس غم خیمه ات نما
با روضه های کرب وبلا پاک کن مرا
گویی دوباره مجلس روضه به پا شده
چون که حسین راهی کرب وبلا شده
گر رفته است نیمه شب و بی صدا حسین
با خانواده اش شده راهی چرا حسین
همراه برده اصغر دردانه را چرا
برده رباب و زینب و ریحانه را چرا
تا اکبر است و قاسم و عباس در برش
هرگز نمی شود اذیت قلب خواهرش
وای از زمان بی کسی ِ پنج ماه بعد
زینب شود اسیر،به دستور ابن سعد
رأس حسین را به سر نی ببیند و
از پاره های حنجر او بوسه چیند و
تا شهر شام همسفر حرمله شود
پاسخ به آه او کتک و هلهله شود
در پیش روی او ز لب خورده خیزران
در مجلس شراب عدو خون شود روان
آقا به حقّ عمّه ی قامت کمان بیا
بر انتقام، حضرت صاحب زمان بیا
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
@navaye_asheghaan
.
#امام_زمان
#وداع_با_ماه_رمضان
#مناجات_انتظار
رفت ماه نوکری، شرمندگی مانده هنوز
بابت دیدار تو ، درماندگی مانده هنوز
در هوای هجر تو بارندگی مانده هنوز
در عجب هستم که بی تو زندگی مانده هنوز
حق بده دنیا بدون توست مانند قفس
می کشم آقا فقط با عشق وصل تو نفس
لحظه هایم بوده دائم ،شرح هجرت مو به مو
با همه در مورد وصل تو کردم گفتگو
هر کجا را من نمودم با امیدی جستجو
تا که شاید لحظه ای با تو بگردم روبرو
در حقیقت زنده ام با وعده ی دیدار تو
بوده ام خار و گرفتم عزّت از گلزار تو
عفو کن آقا مرا که با هزاران اشتباه
داده ام قلب تو را آزار با عمری گناه
من شدم با لطف اعجاز نگاهت سربه راه
دستگیرم بوده ای گر که شدم عبد اِله
هر زمان که اشتباهاتم تو را دلگیر کرد
گریه ی نیمه شبت قلب مرا تطهیر کرد
نیّتی کن، زودتر برگرد آقا از سفر
این قَدَر از حال خود مگذار ما را بی خبر
کن به حال شیعیان بی کَسَت یک دم نظر
سالها هجر رخت افکنده شعله بر جگر
روبه پایان است دیگر طاقت قلب صبور
مرهم زخم قلوب شیعیان بنما ظهور
ای قرار دیده ی آل پیمبر العجل
شیعیان را سیّد و مولا و رهبر العجل
مجری عدل علی، شمشیر داور العجل
طالب خونخواهی اجداد اطهر العجل
در هوای کربلا داریم بر لب زمزمه
الامان و الامان، الغوث یابن فاطمه
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.
@navaye_asheghaan
.
#امام_زمان
باموضوع #تخریب_بقیع
#مناجات_انتظار
السلام علیک یا صاحب الزمان عجّل الله تعالی فرجه الشریف
ای زائر غریب امامان بی حرم
ای همنشین چار کریم اسیر غم
بنشسته ای کنار مزار غریب ها
تنها به روی خاک دیار غریب ها
در زیر آفتاب بقیعی تو روضه خوان
اما دوباره بر سر تو نیست سایبان
فرشی ز خاک پهن شده زیر پایتان
جانم فدای گرد و غبار عبایتان
نه یک ضریح چوبی و نه کهنه پرچمی
نه در میان اشک همه ،بزم ماتمی
از یک طرف گرفتن روضه حرام شد
سویی دگر اهانت دشمن مدام شد
داغی دگر نهاده به دل های زائران
نیش و کنایه های نگهبان بدزبان
دشمن زده به زخم دل زائرش نمک
هرکس که گریه کرده شده عایدش کتک
ای زائر قبور بدون حرم بیا
صاحب برای منبر وتیغ و علم بیا
تا کی بقیع بی حرم و صحن و بارگاه
تا کی کنار خاک بقیع است اشک و آه
آقا بیا و تربت آن را امان بده
دیگر مزار مادر خود را نشان بده
ای روضه دار هر شب مادر بیا دگر
بشنو صدای غربت او را به پشت در
مادر تو را صدا زده با سینه ی کبود
بر انتقام محسن پاکش بیا تو زود
آقا برای مادر شیعه حرم بساز
بر اهتزاز پرچم یا محسنش بناز
✍علی مهدوی نسب(عبداالمحسن)
.
@navaye_asheghaan
#مناجات_مهدوی_ورود_به_ماه_محرم1
#مناجات_انتظار
السلام علیک یا صاحب الزمان عجّل الله تعالی فرجه الشریف
صاحب عزای ماه محرم امام عصر
داری به گونه اشک دمادم امام عصر
پیراهن سیاه حسین است بر تنت
برپا شده ست خیمه ی خون گریه کردنت
بین کتیبه های عزا روضه خوان شدی
با سوز و آه ، آتش ِ قلب جهان شدی
وقت مرور لحظه به لحظه جفا شده
وقت مرور مقتل کرب وبلا شده
رخصت بده به دیده ی ما پا به پای تو
باران به پا کند وسط روضه های تو
بر قلب خود دوباره غم بیکران دهیم
بین گریز ِ مقتل ِ جدّ تو جان دهیم
گودال بود و جدّ تو عریان و بی کفن
هم دخترش رسیده و هم مرد بددهن
تا حد مرگ دختر او را عذاب داد
با تازیانه آه دلش را جواب داد
گودال بود و جدّ تو در زیر دست و پا
چل نعل تازه آمد و شد بر تنش جفا
شد بوسه گاه خواهر او پاره حنجرش
ماه منیر بر سر ِ سرنیزه ها،سرش
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#امام_زمان
@navaye_asheghaan
#مناجات_مهدوی_ورود_به_ماه_محرم2
گریز به علقمه
#مناجات_انتظار
السلام علیک یا صاحب الزمان
عجل الله تعالی فرجه الشریف...
رسیده ماه محرم، خبر ز ماهم نیست
خبر ز روشنی این دل سیاهم نیست
ببخش علت تأخیر تو شدم آقا
بَدَم که دیدن تو قسمت نگاهم نیست
نشد که لحظه ای از زندگی شوم خرسند
که این حیات، بدون تو دل بخواهم نیست
همیشه علت هجرت خطای من بوده
دلیل فاصله جز قلب پر گناهم نیست
مرا ز درگه احسان خود مکن بیرون
مگو که فرصت جبران اشتباهم نیست
برای دیدنت آیم به روضه ی عباس
که غیر دیدن رویت دوای آهم نیست
میان علقمه جدّت به تکیه گاهش گفت
بلند شو که به جز تو کسی پناهم نیست
چه مختصر شده ای ای مقطع الاعضا
توان بردن تو سوی خیمه گاهم نیست
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#امام_زمان
@navaye_asheghaan
#مناجات_مهدوی_ورود_به_ماه_محرم3
#مناجات_انتظار
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه والشریف
ای قرار ِقلب شیدا در کجا جویم تو را
ای بهشت آرزوها در کجا جویم تو را
باز شد ماه محرم زخم هجرت تازه شد
ای به زخم دل مداوا در کجا جویم تو را
روز وشب هستی تو ناظر بر گناهانم ببخش
رحمت باری تعالی' در کجا جویم تو را
شیعه مظلوم است بی تو،ای معزّالمؤمنين
ای همه دارایی ما در کجا جویم تو را
حسرت دیدارت آقا برده از دیده قرار
کی کنم رویت تماشا در کجا جویم تو را
در میان نوکرانت ،من نبینم بی کسی
ای بیابان گرد تنها! در کجا جویم تو را
از جفای قوم ظالم،کشته شد جدّت حسین
تشنه در بین دو دریا،در کجا جویم تو را
شد کنار مقتل او روبه روی زینبین
بر سر عمّامه دعوا در کجا جویم تو را
بسته شد دستان زینب،همسفر شد با عدو
شد کتک جای تسلّی' در کجا جویم تو را
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#امام_زمان
@navaye_asheghaan
#مناجات_مهدوی_ورود_به_ماه_محرم4
گریز به مقتل
#مناجات_انتظار
السلام علیک یا صاحب الزمان عج الله تعالی فرجه والشریف
ای پناه قلب ما آقا نمی آیی چرا
آخرین نور خدا آقا نمی آیی چرا
آمده ماه محرم،خیمه ی اشکت کجاست
در کجا جویم تو را آقا نمی آیی چرا
کی گدای دیدن یک لحظه خال هاشمیت
می شود حاجت روا آقا نمی آیی چرا
سامرایی، کاظمینی، در بقیعی یا نجف
یا که در کرب وبلا آقا نمی آیی چرا
منتظر مانده میان کوچه با روی کبود
مادرت خیرالنسا آقا نمی آیی چرا
پشت درب خانه ی حیدر هنوزم مانده است
ناله ی( مهدی بیا) آقا نمی آیی چرا
بین محراب عبادت در میان سجده اش
فرق حیدر شد دو تا آقا نمی آیی چرا
زیر سقف خانه ی خود از جفای همسرش
خون جگر شد مجتبی' آقا نمی آیی چرا
رأس جدّ اطهرت در مقتل کربوبلا
شد شکسته با عصا آقا نمی آیی چرا
یک هزار و نهصد و پنجاه زخم کینه ها
با تنش شد آشنا آقا نمی آیی چرا
ارباً اربا پیکرش از پستی ده بی حیا
زیر مرکب شد رها آقا نمی آیی چرا
شد برای پاره پاره پیکر جدّت کفن
قطعه ای از بوریا آقا نمی آیی چرا
عمّه ی مظلومه ات همراه شمر و حرمله
رفته تا شام بلا آقا نمی آیی چرا
شد جواب ناله های دختران جدّ تو
تازیانه از جفا آقا نمی آیی چرا
خیزرانی شد لبش در غربت بزم شراب
بر روی تشت طلا آقا نمی آیی چرا
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#امام_زمان
@navaye_asheghaan
#مناجات_مهدوی_حضرت_قاسم_بن_الحسن_علیهماالسلام1
#شب_ششم_محرم
#مناجات_انتظار
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
ای امید هل أتی'،یا حجت بن العسکری
وارث خون خدا ،یا حجت بن العسکری
یابن طاها العجل،شیعه شده بی تو ذلیل
یا معزّالاولیا ،یا حجت بن العسکری
نیست غیر از تو کسی،لایق برای رهبری
شیعیان را مقتدا ،یا حجت بن العسکری
از چه طولانی شده شام فراق روی تو
می رسد کی انتها ،یا حجت بن العسکری
شد جهنم این جهان، بی تو برای شیعیان
ای بهشت قلب ما، یا حجت بن العسکری
ای شه صحرانشین،خیمه به خیمه گشته ام
در کجا جویم تو را،یا حجت بن العسکری
هیئتت برپا شده ،آقا بیا روضه بخوان
صاحب این روضه ها،یا حجت بن العسکری
سوز دل را تازه کن مجلس برای قاسم است
آن عزیز مجتبی،یا حجت بن العسکری
بی زره رفت و شده، بال و پرش از کینه ها
زخمی از سنگ جفا ،یا حجت بن العسکری
ارباً اربا شد تنش ،آن پیکر صد پاره اش
مانده زیر دست و پا ،یا حجت بن العسکری
شد میان ازدحام و زیر نعل اسب ها
عضوعضوش جا به جا ،یا حجت بن العسکری
قد کشیده قاسم و قامت کمان شد جدّ تو
شد به راه او فدا ،یا حجت بن العسکری
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#امام_زمان
@navaye_asheghaan
#مناجات_مهدوی_شب_عاشورا1
#مناجات_انتظار
السلام علیک یا صاحب الزمان
عجل الله تعالی فرجه الشریف...
شب عاشورا شده آجرک الله آقا
داغ تو عظمی' شده آجرک الله آقا
گوئیا امشب کنار خیمه گاه کربلا
خیمه ات برپا شده آجرک الله آقا
شاهد اشک غریبی حسین و زینبی
دیده ات دریا شده آجرک الله آقا
آخرین شب از حیات نور عین حیدر و
حضرت زهرا شده آجرک الله آقا
لحظه های آخر عمر علی ِ اصغر و
اکبر لیلا شده آجرک الله آقا
ذکر جانسوز لب اهل حرم از این به بعد
آه و واویلا شده آجرک الله آقا
در حرم ،دلواپس و لبریز اشک وناله ها
زینب کبری' شده آجرک الله آقا
وای! از فردا که بیند عمّه ،دلدارش حسین
بی کس و تنها شده آجرک الله آقا
از غم اکبر شده پیر و کنار علقمه
قامت او تا شده آجرک الله آقا
عصر فردا روی تل بیند که او با قتل صبر
کشته ی اعدا شده آجرک الله آقا
(وا علیّا) از روی تل تا کنار قتلگاه
بر لبش نجوا شده آجرک الله آقا
منزل و مأوای جسم ارباً اربای حسین
گوشه ی صحرا شده آجرک الله آقا
کربلا تا شام ، مأنوس دل اهل حرم
روی نی، سرها شده آجرک الله آقا
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#امام_زمان
@navaye_asheghaan
#مناجات_مهدوی_روز_عاشورا1
گودال قتلگاه
#مناجات_انتظار
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
ای روضه خوان صبح و مساء،صاحب الزّمان
ای داغدار کربوبلا ، صاحب الزمان
صاحب عزای عمّه ی قامت خمیده ای
خون، جای اشک، بین عزایش چکیده ای
وقت مرور ِ داغ ِ روی داغ ِ عمّه هاست
گویی که خیمه ات لب ِ گودال کربلاست
داری شبیه عمّه به خود لطمه می زنی
بشکسته از جراحت ِ رگ های گردنی
در بین خاک وخون، بدنی دست و پا زده
او را عدو برای رضای خدا زده
دارد نشان ِ سنگ و عصا روی پیکرش
رفته ز کینه، بر سر ِ سرنیزه ها سرش
اینجا شروع ماتم جانسوز عمّه است
آغاز ِ اشک ِ هرشب و هرروز ِ عمّه است
باید که عمّه همسفر ِ قاتلین شود
در ازدحام کوفه و شام بلا رود
باید میان هلهله ی کوچه های شام
پیش همه شود سپر ِ کینه های بام
باید رود به غربت ِ بازار شامیان
مهمان شود به بزم شراب حرامیان
خون از لبان رأس بریده شود روان
در اصل،قاتلش بشود چوب خیزران
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#امام_زمان
@navaye_asheghaan
#مناجات_مهدوی_عصر_عاشورا_و_شام_غریبان1
#مناجات_انتظار
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
عزیز حضرت زهرا حبیبی یا اباصالح
تویی تنهاترین تنها حبیبی یا اباصالح
حیات کلّ هستی بر حیاتت بستگی دارد
دلیل خلقت دنیا حبیبی یا اباصالح
تو هستی زندگی بخش و مسیحایی دمت آقا
مسیح ِحضرت عیسی حبیبی یا اباصالح
ببخش ای یوسف زهرا فقط یک جلوه از رویت
به یعقوب نگاه ما حبیبی یا اباصالح
نبودم لایق این که ببینم لحظه ای حتی
تو را در عالم رویا حبیبی یا اباصالح
حضور تو گنه کردم نیاوردی به روی من
منم شرمنده ات آقا حبیبی یا اباصالح
نبودم نوکر خوبی ز دست نوکری چون من
شدی آواره ی صحرا حبیبی یا اباصالح
شده از روضه هایی که تو هر صبح و مسا داری
همیشه دیده ات دریا حبیبی یا اباصالح
تو را خونین جگر کرده مصیبت های زینب در
غروب روز عاشورا حبیبی یا اباصالح
سر جدّت جدا و شدبه پیش عمه های تو
سر عمامه اش دعوا حبیبی یا اباصالح
سرش بر روی نی رفت وتن او پاره پاره شد
به زیر نعل مرکب ها حبیبی یا اباصالح
امان از آتش کینه،امان از غارت خیمه
به وقت حمله ی اعدا ،حبیبی یا اباصالح
بمیرم عمه ات زینب ،اسیر دشمنان گردد
به کوفه می رود فردا حبیبی یا اباصالح
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#امام_زمان
@navaye_asheghaan
.
#امام_زمان
#روز_عرفه
#مناجات_انتظار
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
دیده روشن شده از نور دعای عرفه
دل من پر زده در اوج هوای عرفه
باز هم یوسف زهرا نشده قسمت من
دیدنت کرب وبلا بین دعای عرفه
حال، من آمده ام تا که بجویم ز تو روی
گوئیا در طلب توست گدای #عرفه
آمدم عرش نه با پای خودم، از سرِ لطف
سوی خود خوانده مرا باز خدای عرفه
نوکر روسیه ام بار گناه آوردم
تا کنی پاک مرا بین صفای عرفه
تو ببخشای مرا گرچه نمکدان شکنم
من نمک خورده ام از خوان عطای عرفه
قبل رفتن به منا،مشعر و کوی عرفات
تو مُسَلّم بروی کرب وبلای عرفه
باز جدّت بشود ذاکر و تو مستمعش
بشنوی از لب او سوز صدای عرفه
داری از غربت او در دل خود شور ونوا
کاروانش شده راهی به سوی کرب وبلا
در میان کاروانش هست زینب خواهرش
هم رقیه آن سه ساله نازدانه دخترش
با خودش برداشته گل های باغش را تمام
اکبر و عباس و قاسم هست بین لشکرش
می شود سی روز دیگر،باغ گل هایش خزان
می شود در راه ِ او گل ها تماماً پرپرش
وای از آن دم که رسد بر سینه اش داغ جوان
روبه روی او شود صدپاره جسم اکبرش
می زند بوسه به دستان جدای حامی اش
می کشد تیر از درون دیده ی آب آورش
بر روی دستان او سیراب گردد ناگهان
با سه شعبه، حنجر خشک علی اصغرش
وای از آن دم که زند زینب کنار خیمه گاه
بوسه ای بر حنجر او در وداع آخرش
می رود زینب به روی تل ولی بیند که
شمر
رفته با چکمه ز کینه روی جسم اطهرش
می زند بر سینه و سر، می شود بر روی تل
محتضر از دیدن خنجر به روی حنجرش
بی کفن گردد رها در بینمقتل جسم او
می رود تا شام و کوفه روی سرنیزه سرش
روبه روی دخترش ده مرکب ده بی حیا
می رسد با نعل تازه بر ضریح پیکرش
می شود دعوا سر عمامه و پیراهنش
زیر تیر و نیزه وسنگ وعصا مدفون تنش
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.
@navaye_asheghaan
.
#دروازه_ساعات
#امام_زمان
#مناجات_ورود_به_شهر_شام
#مناجات_انتظار
کی می رسد زمان غمت انتها شود
شیعه ز درد غیبت رویت رها شود
بنگر میان قلب مُحِبّین ِ آل تو
هر جمعه از فراق تو برپا عزا شود
بر درد دوری تو طبیبی نخواستیم
این درد ِلاعلاج به دیدن دوا شود
کی می شودکه کوری آل سعود ِپست
بر تو نماز جمعه ی ما اقتدا شود
آباد کی کنی تو بقیع و به امر تو
صحنی برای مادرت اول بنا شود
از خاک در بیاوری آن دو پلید را
پرونده ی جنایت آن کوچه وا شود
آتش زنی جنازه ی آن دونفر که این
تسکین آه و ناله ی (مهدی بیا) شود
آقا بیا بگو به چه جرمی کنار آب
رأس امام تشنه ای از تن جدا شود
کهنه لباس او برود غارت و تنش
در زیر نعل تازه ی دشمن رها شود
ناموس او رود به اسیری و رأس او
تا شام همدم سر سرنیزه ها شود
آقا ببین که جدّ تو مهمان شام شد
دردی که بدتر از غم کرب وبلا شود
وای از دمی که عمه ی قامت کمان تو
با اشک و ناله وارد شام بلا شود
با رقص و تار و هلهله آیند در رهش
بر مرگ خود ز شدت غُصّه رضا شود
وای از گذر ز کوی یهودیّ شهر شام
رأس همه شکسته ی سنگ جفا شود
(بزم شراب وچوب یزید و لب حسین)
قدّش به زیر بار غم و درد تا شود
اذنی بده که نوکر تو روز اربعین
پای پیاده راهی کرب وبلا شود
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.
@navaye_asheghaan
.
#دروازه_ساعات
#امام_زمان
#مناجات_ورود_به_شهر_شام
#مناجات_انتظار
کی می رسد زمان غمت انتها شود
شیعه ز درد غیبت رویت رها شود
بنگر میان قلب مُحِبّین ِ آل تو
هر جمعه از فراق تو برپا عزا شود
بر درد دوری تو طبیبی نخواستیم
این درد ِلاعلاج به دیدن دوا شود
کی می شودکه کوری آل سعود ِپست
بر تو نماز جمعه ی ما اقتدا شود
آباد کی کنی تو بقیع و به امر تو
صحنی برای مادرت اول بنا شود
از خاک در بیاوری آن دو پلید را
پرونده ی جنایت آن کوچه وا شود
آتش زنی جنازه ی آن دونفر که این
تسکین آه و ناله ی (مهدی بیا) شود
آقا بیا بگو به چه جرمی کنار آب
رأس امام تشنه ای از تن جدا شود
کهنه لباس او برود غارت و تنش
در زیر نعل تازه ی دشمن رها شود
ناموس او رود به اسیری و رأس او
تا شام همدم سر سرنیزه ها شود
آقا ببین که جدّ تو مهمان شام شد
دردی که بدتر از غم کرب وبلا شود
وای از دمی که عمه ی قامت کمان تو
با اشک و ناله وارد شام بلا شود
با رقص و تار و هلهله آیند در رهش
بر مرگ خود ز شدت غُصّه رضا شود
وای از گذر ز کوی یهودیّ شهر شام
رأس همه شکسته ی سنگ جفا شود
(بزم شراب وچوب یزید و لب حسین)
قدّش به زیر بار غم و درد تا شود
اذنی بده که نوکر تو روز اربعین
پای پیاده راهی کرب وبلا شود
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.
.
#امام_زمان
#مناجات_ورود_به_شهر_شام
#مناجات_انتظار
دلم گرفته پدرجان بیا دگر مهدی(آقا)
ببین شکستن ِ دل ها شده هنر مهدی
پُر است مدّعی و معرفت شده نایاب
شده دعای همین قوم بی اثر مهدی
به ظاهر از تو بخوانند و باطناً یک عمر
زدند بر دل هر نوکرت شرر مهدی
تو را چگونه بخواهد دلی که جای تو
شده ست طالب یک مشت سیم و زر مهدی
چقدر طعنه شنیدیم از همین مردم
شدیم در وسط کینه بی سپر مهدی
بیا و عزّت ما باش بین این مردم
شب فراق رخت را نما سحر مهدی
بیا دگر که شوی با جمال زهراییت
در آسمان دل شیعیان قمر مهدی
غروب جمعه ی بی تو چقدر دلگیر است
گذشت جمعه و از تو نشد خبر مهدی
نیامدی که شوی مرهم دل زینب
که شد ز داغ، روی داغ خون جگر مهدی
بیا و باش تو در کوچه های شهر شام
امان عمّه ز خاکستر ِ گذر مهدی
بیا سری به خرابه بزن که یک دختر
کنار رأس پدر گشته محتضر مهدی
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.
.
#امام_زمان
#مناجات_انتظار
#میلاد_امام_عسکری
بی تو در بین محافل، دل پر غم داریم
حق بده نیست خوشی چون که تو را کم داریم
بعد هر خنده ی تلخ است بساط گریه
آخر محفلمان، روضه؛ مسلّم داریم
مرهم زخم فراق است فقط دیدارت
ای طبیب دل ما، درد دمادم داریم
باز هم ماه ربیع و دل ما پاییزیست
یک دل خون شده مانند محرّم داریم
حال که در وسط فتنه گرفتار شدیم
جز ظهور تو مگر راه دگر هم داریم؟؟؟
روز میلاد پدر آمده اما بنگر
بی تو در شادی مان، مجلس ماتم داریم
به امیدی که شود عیدی ما آمدنت
ذکر (عجّل فرجک) یکسره هر دم داریم
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.
@navaye_asheghaan
.
#امام_زمان
#مناجات_مهدوی_فاطمی4
#مناجات_انتظار
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
ای مرهم شرار جگر یابن فاطمه
بر شام تار ِ شیعه سحر یابن فاطمه
هر جمعه در هوای ظهور تو مانده ایم
امّا نیامد از تو خبر یابن فاطمه
حق را شکست داده سپاه ِ نفاق وظلم
کی می رسد زمان ظَفَر یابن فاطمه
از دست ِما مقیم بیابان شدی،ببخش
برگرد بین شیعه دگر یابن فاطمه
بنگر که روبه روی حسن روی مادرت
نیلی شده ست بین گذر یابن فاطمه
در پشت درب خانه تو را می زند صدا
با سوز و آه و دیده ی تر یابن فاطمه
بین گدازه های در ِ نیمه سوخته
بر سینه اش نشسته شرر یابن فاطمه
روی ضریح ِ سینه ی او، میخ داغ ِدر
از خود به جا نهاده اثر یابن فاطمه
او شد سپر برای علی و برای او
محسن شده ست همچو سپر یابن فاطمه
بشکسته است شاخه ی طوبا و از برش
روی زمین فتاده ثمر یابن فاطمه
با دست بسته خوانده تو را مرتضی بیا
ای مرهم شرار جگر یابن فاطمه
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#فاطمیه
.
@navaye_asheghaan
#مناجات_مهدوی_فاطمی5
#مناجات_انتظار
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
عاقبت می رسد آن روز که مولا برسد
منجی کلّ جهان ،یوسف طاها برسد
وارث کلّ مناقب، صاحب خُلق نکو
مظهر هر صفت خالق یکتا برسد
سیزده نور ِخلاصه شده در یک خورشید
سحر ِ خاتمه بر هر شب یلدا برسد
پا گذارد به روی دیده ی ما حضرت عشق
دلبر اصلی هر دیده ی شیدا برسد
ناخدای دل ما می رسد از راه و سپس
کشتی گمشده بر ساحل دریا برسد
با معزّالمؤمنین،یک سو شود شیعه عزیز
سوی دیگر موسم خواری اعدا برسد
او چو آید بکشد تیغ علی را ز نیام
وقت آتش زدن قاتل زهرا برسد
مادرش بین شرار در و دیوار هنوز
منتظر مانده که از جانب صحرا برسد
منتظر مانده حسین بن علی در یم خون
منتقم ، با عَلَم حضرت سقا برسد
تازه مانده ست هزار و نهصد وپنجاه زخم
بر تنش تا سحری اصل مداوا برسد
زمزمه شد به لب رأس بریده، سر ِ نی
عاقبت منتقم ِ زینب کبری' برسد
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#فاطمیه
.
@navaye_asheghaan
#مناجات_مهدوی_فاطمی6
#مناجات_انتظار
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
دردها دارد دلم در حسرت دیدار تو
شد تمام آرزویم دیدن رخسار تو
درد عشقت را به سینه دارم ومرهم تویی
شکر ایزد که شدم از کودکی بیمار تو
ای گل نرجس تو خوب عالمی اما منم
بدتر از خار و گرفتم عزّت از گلزار تو
لطف اعجاز نگاهت از ازل من را خرید
خود گرفتی دست من گر که شدم دلدار تو
عفو کن این نوکرت را که ندارد جز تو کس
عفو کن این نوکری را که شده سربار تو
با نگاهی قلب رسوای مرا تطهیر کن
تا که شاید من شوم خاک در دربار تو
ای غریب فاطمه راهم بده در خیمه ات
تا شوم صبح و مسا با اشک هایم یار تو
خوب می دانم که در گوش تو مانده همچنان
ناله های مادر ِ بین در و دیوار تو
می دهد این روز وشبها ای غریب فاطمه
غصّه های غربت جدّت علی آزار تو
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#فاطمیه
.
@navaye_asheghaan
#مناجات_مهدوی_فاطمی6
#مناجات_انتظار
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
دردها دارد دلم در حسرت دیدار تو
شد تمام آرزویم دیدن رخسار تو
درد عشقت را به سینه دارم ومرهم تویی
شکر ایزد که شدم از کودکی بیمار تو
ای گل نرجس تو خوب عالمی اما منم
بدتر از خار و گرفتم عزّت از گلزار تو
لطف اعجاز نگاهت از ازل من را خرید
خود گرفتی دست من گر که شدم دلدار تو
عفو کن این نوکرت را که ندارد جز تو کس
عفو کن این نوکری را که شده سربار تو
با نگاهی قلب رسوای مرا تطهیر کن
تا که شاید من شوم خاک در دربار تو
ای غریب فاطمه راهم بده در خیمه ات
تا شوم صبح و مسا با اشک هایم یار تو
خوب می دانم که در گوش تو مانده همچنان
ناله های مادر ِ بین در و دیوار تو
می دهد این روز وشبها ای غریب فاطمه
غصّه های غربت جدّت علی آزار تو
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
@navaye_asheghaan