.
#نوحه_شهادت_حضرت_میثم_ع
#سبک_طقل_یتیمی_زحسین_گمشده
#حاج_رضا_یعقوبیان
تو یاور علی مرتضایی
یا میثم یا میثم
در راه دین حق شدی فدایی
یا میثم یا میثم
تو محرم اسرار حیدر هستی
یا میثم یا میثم
تو همدم وتو یار حیدر هستی
یا میثم یا میثم
ای یار حیدر جان من فدایت
یا میثم یا میثم
دم میزدی همیشه از ولایت
یا میثم یا میثم
داده خدا بر تو چنین سعادت
یا میثم یا میثم
شد آخر عمر تو با شهادت
یا میثم یا میثم
حیدر نگاهت کرد و این اثر داد
یا میثم یا میثم
از تو و از شهادتت خبر داد
یا میثم یا میثم
دشمن تو را برده بروی دارت
یا میثم یا میثم
ای وای من ندیده بی قرارت
یامیثم یا میثم
جانت به راه دین حق فدا شد
یا میثم یا میثم
پای تو و دستان تو جدا شد
یا میثم یا میثم
فضائل علی ز تو شنیدند
یا میثم یا میثم
نامردمان زبان تو بریدند
یا میثم یا میثم
#نوحه_و_زبانحال_حضرت_میثم_سلام_الله_علیه
#میثم_تمار
#مشهد_مقدس
شهادت میثم تمار تسلیت باد .
#میثم_تمار
🔶کانال محب الحسین¹¹⁰ 🔶
➡️@Badigard_ir⬅️
زندگی نامه میثم تمار
ميثم بن يحيي تمّار، غلام زني از بني اسد و عجميتبار بود. امير مؤمنان علي عليه السلام او را خريد و آزاد ساخت. ميثم از خواص اصحاب و از ياران و شيعيان به حق آن حضرت به شمار ميآمد.او به مقدار قابليت و ظرفيت خويش از محضر امام علي عليه السلام علم آموخت و آن حضرت او را بر برخي از اخبار غيبي و اسرار نهان آگاه ساخت تا جايي که ابن عباس از محضر ميثم استفاده ميکرد.
نقل است که امير مومنان عليه السلام چگونگي کشته شدن ميثم را پيشگويي و به وي فرمود: تو را بعد از من دستگير ميکنند و به دار خواهند زد. در روز سوم از بيني و دهان تو خون روان خواهد شد و محاسنت را رنگين خواهد ساخت.
آن گاه امام درختي را که بر اّن ميثم را بر دار خواهند کشيد به او نشان داد و فرمود: تو در آخرت با من خواهي بود. پس از شهادت اميرالمومنين عليه السلام ميثم پيوسته به نزد آن درخت ميآمد و نماز ميگزارد.
ميثم در سال آخر عمر خويش به بيت الله الحرام و سپس به مدينه رفت و در آن جا به ديدار ام المومنين ام سلمه شتافت و از احوال امام حسين عليه السلام پرس و جو کرد. ام سلمه به وي گفت: بسيار ميشنيدم که رسول خدا صلي الله عليه و آله وسلم سفارش تو را به اميرالمؤمنين علي عليه السلام ميفرمود. امام حسين عليه السلام نيز تو را بسيار ياد ميکند.
ميثم به کوفه بازگشت و در همان سال، يعني آخر سال 60 هجري، ده روز قبل از ورود امام حسين عليه السلام به عراق، توسط عبيدالله بن زياد ملعون دستگير شد و به همان نحوي که امام علي عليه السلام خبر داده بود به دار آويخته شد و به شهادت رسيد.
#میثم_تمار
🔶کانال محب الحسین¹¹⁰ 🔶
➡️@Badigard_ir⬅️
.
#میثم_تمار
مشغول به ذکـر حیدر کراریم
ما دست از او نمی شود برداریم
بر دار حوادثیم و در راه علی«ع»
شاگـرد کلاس میثم تماریم
#محمدجواد_منوچهری ✍
.
دوبیتی
میثم که همیشه بود غمخوار علی
همواره انیس و یاور و یار علی
آویخته شد به دار و گردید شهید
آن همدم و دلداده و دلدار علی
#حسین_مقدم
#میثم_تمار
@navaye_asheghaan
دوبیتی
میثم تمار را گفتند از حیدر نگو
جار می زد لا امیرالمومنین الا علی
لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار
جان میثم ها شود قربان نامت یا علی
#محمد_حبیب_زاده
▪️
میثم که دل از به غیر دلبر برداشت
خود یک تنه در کوفه دو صد محشر داشت
دانی که چه رتبه داشت در نزد علی؟
آن رتبه که سلمان برِ پیغمبر داشت
#جواد_هاشمی_تربت
#میثم_تمار
@navaye_asheghaan
دوبیتی
آیینه اش از غبارها تار نبود
بر لوح دلش به غیر دلدار نبود
بر دار زبان او بریدند ولی
از گفتن عشق دست بردار نبود
▪️
فرجام دل پریش را می دانست
خونخواری زخم نیش را می دانست
همسایه ی نخل ها که شد فهمیدند
او قصه ی مرگ خویش را می دانست
▪️
چون نخل ، در ایستادگی ، خفتن توست
دل مشتری شیوه ی دُر سفتن توست
هر چند رطب های تو شیرین باشد
شیرین تر از آن علی علی گفتن توست
▪️
هر چند بریده بار و برگت دیدند
آزرده ز شلاق تگرگت دیدند
با زمزمه ی "فمن یمت " ، " انت معی"
هر لحظه در آرزوی مرگت دیدند
▪️
۱_ امیرالمؤمنین فرمودند: فمن یمت یرنی...هر کس بمیرد مرا می بیند
۲_ امیرالمؤمنین خطاب به میثم تمار فرمودند: انت معی فی درجتی .....تو در قیامت با من هستی در درجه من....
#میثم_مؤمنی_نژاد
#میثم_تمار
@navaye_asheghaan
طبع و سخن و لوح و قلم گشته گهربار
در مدح گل باغ علی، میثم تمار
آن شیردلِ بیشه ی سر سبز ولایت
آن عاشق و دل باخته ی مکتب ایثار
در چرخ کمال علوی، اختر دانش
بر باب علوم نبوی، صاحب اسرار
پرسید از آن شیفته ی آل محمد
فخر دو جهان، شیر خدا حیدر کرار
کای دوست! چه حالی است تو را گر ز ره کین
در راه ولایت بِبَرندت به سرِ دار؟
هم دست تو، هم پای تو از تیغ شود قطع
آرند زبان از دهنت فرقه ی اشرار
گفتا که اگر دادن جانم به ره توست
جانم به فدای تو! به هر لحظه دو صد بار
گویند که در کوفه حبیببنمظاهر
برخورد به او خندهزنان بر سر بازار
فرمود که ای یار علی! در همه احوال
بینم که در این راه کشی محنت بسیار
در پاسخ او میثم تمار چنین گفت:
ای پور مظاهر! زهی از دولت بیدار!
بینم که ز خون سر تو چهره شود سرخ
در راه حسینبنعلی، رهبر احرار
مردم سخن هر دو شنیدند ولی حیف
لبخند تمسخر زده با حالت انکار
چندی نگذشت از سخن آن دو که دیدند
صدق سخن هر دو نفر گشت پدیدار
میثم ز سر دارِ بلا سر به در آورد
چون ماه فروزنده ز آغوش شب تار
دو پا و دو دستش ز بدن، قطع و زبانش
گویا به ثنای علی و عترت اطهار
فریاد زد: ای مردم! دانید علی کیست؟
احمد چو علی هست و علی، احمد مختار
دانید علی کیست؟ همان کس که به فرداست
مهرش ثمر جنت و بغضش شرر نار
دانید علی کیست؟ علی، جان رسول است
قرآن محمد به فصاحت کند اقرار
دانید علی کیست؟ علی محور توحید
دانید علی کیست؟ علی نقطه ی پرگار
بالله! که با طاعت کونین نباشد
بر خصم علی جز شرر نار، سزاوار
از منطق او کاخ ستم شد متزلزل
گفتی که مگر خطبه ی مولی شده تکرار
میرفت که در کوفه فتد شور قیامت
وز تخت شود زاده ی مرجانه نگونسار
با خشم رسیدند و بریدند زبانش
کز پیش از این ظلم، علی بود خبردار
بعد از سه شب و روز از این وقعه ی جانسوز
زد نیزه به پهلوش عبیداللَّـه غدار
در راه علی کشته شدن آرزویش بود
جان داد شجاعانه در این ره به سرِ دار
نگذشت مگر اندکی از کشتن میثم
تا واقعه ی کرب و بلا گشت پدیدار
شد نوبت جانبازی فرزند مظاهر
ماه اسدی، آن اسد بیشه ی پیکار
از یوسف زهرا بگرفت اذن شهادت
چون صاعقه زد بر جگر لشکر کفار
پوشید ز جان دیده و کوشید به صد جهد
تا نقش زمین گشت به خاک قدمِ یار
گردید ز خون سر او سرخ، محاسن
آن سان که به او گفته بُدی میثم تمار
افسوس! که شد پیکر آن حافظ قرآن
آزرده چو برگ گلی از نیش دو صد خار
قاتل سر نورانی او برد به کوفه
گرداند چو خورشید به هر کوچه و بازار
میرفت به هر رهگذر و کوی و بیابان
طفلی پی آن قاتل و آن سر به دل زار
قاتل به تحیر شد و پرسید از آن طفل
آیی ز چه همراه من؟ ای طفل دلافگار!
آن کودک دل سوخته در پاسخ او گفت:
این است سر باب من، ای جانی خونخوار!
این حافظ قرآن و حمایتگر دین است
کُشتی ز چه او را به هوای دو سه دینار
فرزند حبیب! ای گل گلزار مظاهر!
فریاد مزن؛ سوز دل خویش نگه دار
دیدی تو سر پاک پدر لیک ندیدی
تشت زر و چوب ستم و لعل گهربار
کن گریه بر آن سر که شکستند به چوبش
نفرین به یزید و به چنین شیوه و رفتار
کن گریه بر آن سر که به چشمان پر از اشک
در بین عدو عترت خود دید گرفتار
«میثم»! جگر شیعه در این آتش غم سوخت
هر مصرع اشعار تو شد یک شرر نار
#استاد_غلامرضا_سازگار
#میثم_تمار
@navaye_asheghaan
میثم تمار دمساز علی است
نغمه پرداز دل ساز علی است
هست آگاه از رموز هست و نیست
چون که میثم محرم راز علی است
غرقه در خون، بر سرِ دارِ ستم
چون دلِ نی، نغمه پرداز علی است
می چکد از بند بندش یا علی
بس که مثلِ نی، هم آواز علی است
در جهان آفرینش روز و شب
یاور و یار سرافراز علی است
پاکبازی کز وفا بعد از نبی
حامی اسلام و سرباز علی است
وقت پرواز از زمین تا آسمان
بر لبانش نقش، اعجاز علی است
#استاد_محمد_علی_صفری_زرافشان
#میثم_تمار
@navaye_asheghaan
از میثمِ تمار سرِ دار بیاموز
باعشق علی عشق کنی تا به سر دار
جز نام علی روی لبانت نتراود
سر نذر کنی نذر سر حیدر کرار
از دار بپرسید جوابش بجز این نیست
من حیدری عشق توام میثم تمار
میثم صد و ده مرتبه ای جام جنون خورد
مستانه خودش داد سرش را نه به اجبار
در وادی عشاق به پایش نرسیدند
چون میثم تمار زند نام علی جار
#محمد_حبیب_زاده
#میثم_تمار
@navaye_asheghaan