. #زمزمه ساربان ساربان، آهسته آهسته ساربان ساربان! آهسته آهسته! پای اطفال ما، شد خسته شد خسته ساربان ساربان! ناقه بی محمله تا شام و تا کوفه، می‌میره قافله «وای، امان از این همه بلا وای، به سر رسیده کربلا وای، ای وای ای وای» ساربان ساربان! رسم دنیا غمه این سر که رو نیزه‌س، آقای عالمه ساربان ساربان! دلها شد غرق آه قدری آهسته تر، طفلی گم شد توو راه «وای، امان از این همه بلا وای، به سر رسیده کربلا وای، ای وای ای وای» ساربان ساربان! می‌بینی سرها رو؟ می‌بینی چشمایِ، گریون زهرا رو؟ تازیانه‌س تنها، مرهم قافله پای دخترها شد، زخمیِ آبله «وای، امان از این همه بلا وای، به سر رسیده کربلا وای، ای وای ای وای» @emame3vom شاعر: رضا یزدانی نغمه پرداز: سید مهدی سرخان 🎤میثم مطیعی .

. . #روضه تو را بر نیزه می بینم به خوابم همه رفتند و من جا ماندم اي دوست ز بخت بد به دنيا ماندم اي دوست چرا رفتي مرا با خود نبردي ببين بعد از تو تنها ماندم اي دوست ببين از داغ تو خيلي شكستم شكستم كه چنين از پا نشستم شكسته دشمنت از بس دلم را چنان گشتم كه نشناسي كه هستم به يادت در نواي آب آبم چنان تو زير تيغ آفتابم تو راحت خفته اي در خانه ي قبر ولي من از غمت خانه خرابم لباس تو در آغوشم برادر صدايت مانده در گوشم برادر تو ماندي بي كفن بر خاك صحرا چگونه من كفن پوشم برادر ببين در ديده سوي ديدنم نيست توان دادن جان در تنم نيست چنان آبم نموده آتش تو گمانم جسم در پيراهنم نيست من وكابوس شمشير و تن تو تماشاي به غارت رفتن تو تو را سر نيزه ها بردند و مانده براي من فقط پيراهن تو سراسر نيزه ميبينم به خوابم سر و سرنيزه ميبينم به خوابم همين كه پلك بر هم مي گذارم تو را بر نيزه ميبينم به خوابم دلم هر روز سوي نيزه ميرفت كه خونت در گلوي نيزه ميرفت چه مي شد مثل سرهاي شهيدان سر من هم به روي نيزه ميرفت شاعر: محسن عرب خالقی .

🎙ببین غرق دنیا شدم ای خدا (مناجات با خدا) 🔺بانوای: #حاج‌میثم‌مطیعی

🎙ساربان ساربان، آهسته آهسته (زمزمه) 🔺بانوای: #حاج‌میثم‌مطیعی

🎙تو را بر نیزه می بینم به خوابم (روضه) 🔺بانوای: #حاج‌میثم‌مطیعی

. #خروج_از_مدینه #واحد #سید_رضا_نریمانی #امام_حسین (ع) داره از دل بیابون می رسه قافله سالار همه چی ساکت و آروم پرچم هم دست علمدار زنا تو کجاوه هاشون بچه ها تو بغلاشون هرکدوم که تشنه باشن عمو آب داره براشون با خودش میگه رقیه از روی دوش عمو جون خوبه پابرهنه نیستیم روی این خار بیابون علی اصغر اگه تشنه است مادرش مراقبش هست هی میره این دست و اون دست هی میخنده هی میخنده گاهی تو آغوش باباش گاهی روی دوش داداش یا روی دست عموهاش هی می خنده هی میخنده "یا حسین غریب مادر" باباجون عمه میگفت که ما داریم مهمونی میریم این چه مهمونیه آخه داریم از غصه می میریم باباجون اینجا کجاست که دلم از هواش گرفته آخه کی توی بیابون اینجوری مهمونی رفته اینایی که من میبینم قصد مهمونی ندارن تو خوش آمد گویی هیچ وقت تیر و خنجر نمیارن اون چرا طناب میاره اون یکی سه شعبه داره یکی هم سنگ بر میداره من میترسم من میترسم اینا که راهو میبندن همشون دنبال جنگن هیچ کدوم بام دوست نمیشن من میترسم من میترسم "یا حسین غریب مادر " داداشم همینجا دیگه خیمهامونو بپا کن پر خاره این بیابون فکری واسه بچه ها کن خواهرم زمینی که توش سرمو میبرن اینجا جایی که تو و زنا رو اسیری میبرن اینجاست @emame3vom ساربون هر چی که میخوای از خودم بگیر و برگرد .

🥀🥀🥀🥀🥀 دارد بهار میشود اما بدون تو💠 🎤حاج میثم مطیعی #امام_زمان عج #صلوات

🔳بمناسبت #28_رجب سالروز خروج امام حسین(ع) از مدینه به سوی مکه (60 ق) 🌴داره از دل بیابون 🌴می رسه قافله سالار 🎤 #سید_رضا_نریمانی ⏯ #واحد

. #خروج_از_مدینه #۲۸رجب‌سالروز‌حرکت‌کاروان‌حسینی‌از‌ مدینه‌به‌سوی‌مکه با احتیاط خواهر خود را سوار کرد طوری که آب در دلِ زینب(س) تکان نخورد... آب مےریزد به پشتِ قافله،امّ البنین(س) تا سلامت رفته اش،سالم بیاید از سفر... مشک‌ها را که علمدار روی ناقه گذاشت یا علی گفت و علی اصغر خود را برداشت بغلش کرد و صدا زد که خدا رحم کند بر سر دوش عمو دختر خود را برداشت دور او اهل حرم که همگی جمع شدند صدقه داد و سپس خواهر خود را برداشت إن یکادی بنویسید بلا دور شود ساربان دید که انگشتر خود را برداشت بی‌سبب نیست عبای نبوی را می‌خواست شبه پیغمبر ، علی اکبر خود را برداشت آب پشت سرشان امّ بنین می ریزد آنقدر سوخت که خاکستر خود را برداشت..

🥀🥀🥀🥀🥀 دارد بهار میشود اما بدون تو💠 @emame3vom 🎤حاج میثم مطیعی #امام_زمان عج #صلوات

شور سوزناک: حسین شده خیره سمت آسمون نگام @emame3vom ▪️سالروز #خروج_از_مدینه 🎤حاج حسین سیب سرخی

زمینه: منم و شهر نامردی ▪️سالروز حرکت کاروان حسینی 🎤حاج حسین سیب سرخی @emame3vom آرشیو سال1396 #خروج_از_مدینه

زمینه: چون نی باهزاران نوا ▪️سالروز حرکت کاروان حسینی 🎤حاج حسین سیب سرخی آرشیو سال1393 @emame3vom #خروج_از_مدینه

نماهنگ بسیار زیبا: لیلا جوانت راببین،بارفتنت آن نازنین @emame3vom ▪️سالروز حرکت کاروان حسینی 🎤حاج حسین سیب سرخی #خروج_از_مدینه

واحد: از فراق کربلا پیوسته دارم زمزمه @emame3vom ▪️سالروز #خروج_از_مدینه 🎤حاج حسین سیب سرخی آرشیو سال1393

واحد: میرسه نغمه زنگ یک کاروان ▪️سالروز حرکت کاروان حسینی 🎤حاج حسین سیب سرخی #خروج_از_مدینه

واحد: ای ساربان آهسته ران کز دیده دریا می رود ▪️سالروز حرکت کاروان حسینی 🎤حاج حسین سیب سرخی #خروج_از_مدینه

🔉 حَبِيبِي يَاحُسَيْنُ #خروج_از_مدینه كَأنِّي أرَاكَ عَنْ قَرِيبٍ مُرَمَّلاً بِدِمَائِك ◾️ ایام حرکت کاروان سیدالشهدا علیه السلام از مدینه به کربلا و روضه حضرت اباعبدالله علیه السلام 🎤حجت الاسلام #میرزامحمدی

. خجالت ميكشم آقا بگویم یارتان هستم کہ میدانے و میدانم فقط سربارتان هستم و با این بـے وفایـےها و این توبہ شکستن ها حلالم کن کہ عمری موجب آزارتان هستم هزاران جمعہ رفت و بودم و اما نبودے تو خودم میدانم آقا "من" گره در کارتان هستم نشانت در دلم بود و منِ بيچاره همواره میان شهر آواره پــے آثارتان هستم... #اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ #جانم_فدای_امام_زمانم😘😍 #امام_زمان عج #صلوات

. 📋 حسین ای تو عشق همه شهدایی ✅ #سرود/ حاج محمود کریمی ✅ #ولادت_امام_حسین ۱۳۹۶ ✅ #بخش_پنجم ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ حسین ای تو عشق همه شهدایی تو روح قیامت همه یِ مایی تو اوج هنر نماییِ خدایی ای عشق شور انگیز ای شور اتش خیز مجنون مجنونم مستونه میخونم من با تو ارومم بی تو سرگردونم کسی که کارش غلامیه حسینه زیر خیمه یِ گرامیه حسینه وجودش به نام نامیه حسینه تو دلدار ناز و اهنگ پرواز و من بی دست و پا و درگیر زندونم من با تو ارومم بی تو سرگردونم غم بی قراری هایِ منو داری هوایِ نداری هایِ منو داری تویی که خودت هوایِ منو داری تو مثل بارون و من مثل پاییزم تو مثل رویا من از حسرت لبریزم من افتاده از پا لطفی کن برخیزم تا سحر بیدارم امشب پا روی ابرا میزارم امشب ای جانم حسین حسین حسین حسین حسین ای که رو جهادم دادی تو امید و ارادم دادی ای حسین ای شهید عاشق ،عاشقی رو تو یادم دادی تویی تو همون عشق دیرینم شور شیرینم همه دینم تو که باشی من بغیر از تو نمیبینم حسین حسین ..... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ @emame3vom

📝 ای عشق شور انگیز 🖊 #سرود | #حاج_محمود_کریمی 🖊 #ولادت_امام_حسین_۱۳۹۸ 🖊 #هیأت_رایة_العباس "ع" ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ای عشق شور انگیز / ای شور آتش خیز مجنون مجنونم / مستونه میخونم من با تو آرومم بی تو سرگردونم طلع البدر حسین و ما ادراک ما قدر حسین أهلا أهلا یا امامَ الشُّهدا أهلا أهلا یا امیرَ النُّجبا أهلا أهلا یا مصباحِ هُدا أهلا أهلا یا سفینةَ النِّجا تو یاسی و یاسین / من محتاج و غمگین تو ذکر جان بخش و / من دست بی جو من با تو آرومم بی تو سرگردونم أنا مجنون حسین تا روز محشر مدیون حسین أهلا أهلا یا نور الثَقَلین أهلا أهلا یا مولانا حُسین أهلا أهلا یا مصباح هُدا أهلا أهلا یا امام العالَمین تو دلدار ناز و / آهنگ پرواز و من بی دست و پا و / درگیر زندونم من با تو آرومم بی تو سرگردونم طلع الفجر حسین جهان یک کوچه از شهر حسین شکراً شکراً به میلاد حسین اولادم فدای اولاد حسین اهلاً اهلاً... تو مثل بارون و من مثل پاییزم تو مثل رؤیا من از حسرت لبریزم من افتاده از پا لطفی کن بر خیزم ظهراً نجم و شرف و ما ادراک ما دُرِّ نجف أهلا أهلا یا مصداق علی أهلا أهلا یا اشراق علی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

. 📝 اولا خاک چون برادر توست 🖊 #مدح | #حاج_محمود_کریمی 🖊 #میلاد_امام_حسین _۱۳۹۸ 🖊 #سوم_شعبان ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ اولاً خاک، چون برادر توست بستر تربت معطر توست جوهر عاشقانت از خاکیست که در آن پیکر مطهر توست دوماً آب، بحث آب جداست آب در اصل مهرِ مادر توست جوشش چشمه هاست از پدرت ساقی آب ها برادر توست سوماً باد، بــاد خواهد برد با خودش هر که را کبوتر توست باد در سِلک عاشقان: خبر است قاصد روضه ی منور توست چارماً آتش، آه از آتش این خط سرخ مرز کشور توست تا ابد آتشی که در جان هاست اثر هُرم قصه ی سر توست آب و خاکم شکفت در آتش قصه ات را شنفت در آتش اسم این حال چیست؟! مستانه به کجــــا می‌رویـم؟! مـــی خانه دستمان را بلند کردیم و در تمنای چیست پیمانه؟ خانه ی تو کجاست؟!؟ در قلبم قلب بی عشق چیست؟!؟ ویرانه در طوافیم دائمُ الاَحوال کارمان کار کیست؟! پروانه عقل در شرح ماجرا مانده آن که فهمیده کیست؟!؟ دیوانه پشت این در مقام، نوکری است آری اما چگونه؟! شــــاهانه ساکانِ بارگاه تو خورشید ای غلام سیاه تو خورشید باید این نور آشکار شود تا شب تیره تار و مار شود در طلوع ظهور با رجعت نوبت رقص ذوالفقار شود بعد از انتقام و خون خواهی در جهان صلح پایدار شود بعد با لطف خون ثارالله نظم توحید برقرار شود دولت ظلمت از میان برود دولت خیر ماندگار شود و در آن جا کنار صاحِب اشک هیئت اشک برگزار شود می رسد کشتی نجات که تا آخرین مانده هم سوار شود شک نکن آن نگار می آید وارث ذوالفقار می آید چه بگوییم قاصر است بیان با چه این حال را دهیم نشان ای که در خدمت تو مشغولند از کران تا کران زمین و زمان در مناجات های خود گفتم ای خدا هر چه میل اوست، همان تا تو هستی و دستگاه تو هست چه نیازی به بودن دِگــران؟!؟ نیمی از قصه، نیمه ی رمضان نیمه ی بعد، سوم شعبــــان تو حسینی، حسین جان حسن به من از باده ی حسن بچشــــان! ساکن ساحَتِ جنونم من عاشق حاء و سین و نونم من قلب در سینه در تلاش افتاد تا که عاشق شد و به پاش افتاد و روی صفحه ی عقیق دلم نقش این نام خوش تراش افتاد تا شنیدم حسین حس کردم روح و جانم به ارتعاش افتاد رفت بالا دل و ز همراهیش عقل آشفته از معاش افتاد هر که وِزر و وبال من بودن روی این آسمان خراش افتاد شب میلاد آمد و عالَم روی خاکت به شاد باش افتاد کعبه این بار در طواف آمد حضرت عین و شین و قاف آمد آسمان شاهد عبور تو بود نورِ مشکات، موج نور تو بود اسم اعظم قدیمَ الاحسان و مَروه ی انبیاء مُرور تو بود گِل آدم که پخته شد سِرَّش گریه بر روضه ی تنور تو بود در روایات هست ابراهیم لحظه ی ذبح در حضور تو بود ساعت وحی حضرت موسی پا برهنه میــان طور تو بود عشق پُر بود در دهان مسیح هر چه او گفت از زبــور تو بود سنی و شیعه معترف هستند جان احمد به شوق و شور تو بود قـــــالَ مَولای سَّیِــــدُ الکُونِین که حسین از من و منم ز حسین هر چه دریاست ساحلی دارد عشق اینجا مراحلی دارد هر که دل شد دلیل راهش بود دیگر استاد کاملی دارد قطره ای اشک بر تو اِکسیر است حتما این هــــم دلایلی دارد چیزی از من بخواه محبوبم... آخر این سر چه قابلی دارد!! آخرین بیت اینکه دلبر من دلبر خوش شَمایلی دارد خود ارباب عالِم است عباس چه مقام و فضایلی دارد وقف نام تو جانِ ناقابل لَک لبیک یاابوفاضل شعر: #حاج_محمد_صمیمی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ شعبان مته پاسداشت #قران و عترت