4_5929418260133971840.mp3
32.28M
#سید_رضا_نریمانی
#امام_حسین_ع_مناجات
#حضرت_علی_اصغر_ع_شهادت
#مرضیه_نعیم_امینی
▶️
هر که از لجّه ی غم جرعه مکرر نخورد
روز محشر به جز این، حسرت دیگر نخورد
پدرم گفت به من، مثل حسین بن علی
هیچ شاه دگری غصه ی نوکر نخورد
چوب هم باشی و وقفش نشوی باخته ای
هیزم است آنچه به درد تن منبر نخورد
بشکند دستم اگر گوش من این را شنود
"پای مرکب به تنش وا شد" و بر سر نخورد
گریه کردم که فقط زخم تنش خوب شود
گیرم این اشک به درد صف محشر نخورد
شدنی نیست که بی یار شود خون خدا
به غرور نوه ی شیرخدا بر نخورد
اول روضه ی شش ماهه به خود گفت کسی:
کاش این مرتبه آن تیر به اصغر نخورد
به روی دست و به سر نیزه رسالت دارد
تا سه شعبه به پدر، سنگ به مادر نخورد
.
🔸#شب_هفتم_محرم ۱۳۹۹
📆 زمان:
👈 پنج شنبه ۶ شهریور ماه ۹۹
🔷 باسخنرانی:
👈 حجت الاسلام والمسلمین رنجبر
🔷 با مداحی:
👈 کربلایی #سیدرضانریمانی
🔊 #سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین رنجبر
🔊 بخش اول #مناجات | هر که از لجّه ی غم جرعه مکرر نخورد
🔊 بخش دوم #روضه | جان داد وقتی باغبان خسته فهمید
🔊 بخش سوم #زمینه | با اولین قدم غوغا شد در حرم
🔊 بخش چهارم #نوحه و نغمه خوانی | عرش افتاده زمین
🔊 بخش پنجم #واحد | با این تنِ شکسته که عصای بابا نمیشی
🔊 بخش ششم #واحد | از رزمت از جنگت از شجاعت و عزمت
🔊 بخش هفتم #تک | سلام ای اصحاب العشق سلام ای انصار الله
🔊 بخش هشتم #شور | سلام پناه خستگیم سلام رفیق با مرام
1500865073.mp3
27.13M
#مناجات ابتدای مجلس
۲
از لحظه ای که با تو شدم آشنا حسین
احساس می کنم که شدم از شما حسین
وقت تولّدم که مؤذّن مرا گرفت
در گوش من به جای اذان گفت: یا حسین
آسوده خاطرم ز عذاب و فشار قبر
آنجا حساب آن دو ملک هست با حسین
رغبت نمی کنم که روم جای دیگری
وقتی که هست نزد تو دارالشّفا حسین
هر کس برای ماتم تو گریه می کند
باشد به زیر پرچم خیرالنسا حسین
هر کس که خرج کرده خودش را برای تو
ترسی ندارد از غم روز جزا حسین
دارم امید این که شما بعد مردنم
خاکم کنید در حرم کربلا حسین
نزدیک یازده شب است آقا گذشته است
امّا نددیده ام رخ صاحب عزا حسین
امشب بیا دعا بنما منتقم رسد
تا که شوم ز مهر تو حاجت روا حسین
شاعر:محمد فردوسی
درد بسیار، مداوا گریه
ارث جامانده زهرا گریه
روزها ناله و شب ها گریه
آب می خورد، ولی با گریه
گریه بر آب وضویش می ریخت
خون دل بر سر و رویش می ریخت
گریه بر شاه شهیدان خوب است
گریه بر کشته ی عریان خوب است
گریه بر دامن طفلان خوب است
گریه بر آن لب و دندان خوب است
خواسته هر سحرش گریه کند
در فراق پدرش گریه کند
گریه بر ناله آن مادرها
گریه بر گریه آن دخترها
گریه بر غارت انگشترها
گریه بر وا شدن معجرها
رنگ مهتاب، زمینش می زد
دیدن آب، زمینش می زد
گریه بر ناقه نشسته سخت است
گریه با پیکر خسته سخت است
گریه با بال شکسته سخت است
گریه با گردن بسته سخت است
گریه خوب است که هر شب باشد
گریه بر چادر زینب باشد
آن که را هست پیاده نکشید
تشنه را بر لب باده نکشید
طفل را این همه ساده نکشید
ذبح را آب نداده نکشید
هیچ کس آب به گودال نبرد
پدرم ذبح شد و آب نخورد
آمد و دید تنی افتاده
کشته بی کفنی افتاده
شه بی پیرهنی افتاده
پاره پاره بدنی افتاده
همه پروانه و شمعش کردند
بوریا آمد و جمعش کردند
آمد و دید کنارش پر نیست
بدن افتاده ولیکن، سر نیست
چند انگشت، و انگشتر نیست
این حسین است ولی دیگر نیست
بس که با نیزه قلیلش کردند
ذبح کردند قتیلش کردند
علی اکبر لطیفیان