🏴🏴🏴🏴🏴
نوحه ڪوچ ازخرابه
✍شعراز:
محمدرضامحمدی(ناعم)
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
رقیه ای بلبل شیرین زبان
عازم اولوبدوروطنه کاروان
دوریولاسال موکبی
ایله دعــا زینبی
🍁🍁🍁🍁🍁🍁
یاندی دلون دردیله غمخانه ده
شمع یانوب دردووه،پروانه ده
چیخدی جانون گوشهٔ ویرانه ده
دردوغمون گوزیاشیمی ائتدی قان
دوریولاسال موکبی
ایله دعازینبی
🍁🍁🍁🍁🍁🍁
قالدی قولاقیمده شیرین سوزلرون
باخدی یارالی باشاتاگوزلرون
اسدی گل لاله کیمی دیزلرون
گوزیاشی توکدون اوقدرچیخدی جان
دوریولاسال موکبی
ایله دعازینبی
🍁🍁🍁🍁🍁🍁
کرب وبلایه دوشه بیرده یولوم
ابربهاران کیمی خوشدوردولوم
سینه ده کی دردووه قربان اولوم
یادائدرم اورداسنی بی گمان
دوریولاسال موکبی
ایله دعازینبی
🍁🍁🍁🍁🍁🍁
کرب وبلاحسرتی اولدون بالا
ابربهاران کیمی دولدون بالا
لاله کیمی جوریله سولدون بالا
محنتووه آغلیارهفت آسمان
دوریولاسال موکبی
ایله دعازینبی
🍁🍁🍁🍁🍁🍁
شام وسحرآغلیاجاق گوزلریم
آدووی ذکرایلیه جاق لبلریم
ای یوزی نیلی ،آنامابنذریم
فرقتون عمّوندن آلوبدورتوان
دوریولاسال موکبی
ایله دعازینبی
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
🥀نوحه حضرت رقیه (س)،🥀
📝اثرطبع:
کربلایی محمدرضامحمدی (ناعم)
************************
یوللاراباخوب آغلامارقیه
قلب زاریمی داغلامارقیه
سولماگل کیمی صحن گلستاندا
راه چاره می باغلامارقیه
غم چکمه بابا**بیرگون گلرسفردن
راحت اولاربو**غملی دلون کدردن۲
لایلای رقیه**یات ای آنام نشانی۳
****
آزخرابه ده دیزلرون قوجاقلا
آزبوزاریدن اکبری سراغلا
آزبوحالیله ای آنام نشانی
گاهواره ی اصغری قوجاقلا
قیزیم داریخما**چوخ اتمه آه و افغان
زینب، دیلونده**آه وفغانه قربان۲
لای لای رقیه یات ای آنام نشانی۳
**
غملی زینبون ای سولان بهاری
اتمه گوزیاشون گل عذاره جاری
آغلیانداسن اود دوتور وجودیم
گوییاگیدور قلبیمون قراری
سن آغلیاندا**منده سولوب سارالام
سولساجمالون**زهرانی یاده سالام۲
لای لای رقیه.......
**
دشمنیم سنی بی بهانه ویردی
گاهی سیلی گه تازیانه ویردی
هردینده وای نازنین بابام وای
زجرکین سنی ظالمانه ویردی
یوللارداگوزدن**گوزیاشووی الردون
سیلی دگنده**عباسی سسلنردون۲
لای لای رقیه.....۳
************************
ملتمس دعای خیر:محمدی(ناعم)
🌹#سینه_زنی_امام_حسین_ع
🌹#واحد
چه حالی داره ای خدا
سینه زدن تو کربلا
غسل زیارت از فرات
نگاه به گنبد طلا
کربلا عشقت منو
دیوونه کرد
از تو چه پنهون آقا جون
دیگه امیدی ندارم
عمرم کفاف بده بیام
سر رو ضریحت بذارم
میگن نمیدونی چقدر
قشنگه بین الحرمین
دور تا دورش نخلای سبز
صفا میدن به عالمین
کربلا عشقت منو
دیوونه کرد
زندگی و حیات من
بدون تو جهنمه
خاطرخواتم دیوونتم
دوست دارم یه عالمه
داد میزنم دیوونتم
تا در رو روم وا بکنی
دیوونتو ببینی و
فکری به حال ما کنی
همه میگن دیوونه ها
آواره و در به درن
شبا اسیر روضه و
از غم تو بی صبرن
کربلا عشقت منو دیوونه کرد
گریه برای بچه هات
برای من توشه شده
این قدر برات سینه زدم
دلم یه شش گوشه شده
گمان کنم دشمنان خیز
به کام من زبان
ز دور بسکه با سرت
سر اشاره می کنند
سر تو را به روی نی
هر چه نظاره می کنم
سیر نمی شود دلم
نگه دوباره می کنم
به دختران خود بگو
که گوشواره ها چه شد
گریه به گوشواره نه
به گوش پاره ها چه شد
🌹
❣﷽❣
🥀 #روضه_حضرت_زینب_س 3
❤ #دفتری_زینب س 3
🌿بر نور دل و دیده زهرا صلوات
🌿بر دخت گرانمایه مولی صلوات
🌿برمظهر صبروحلم وایمان وشرف
🌿بر یاورِ دین زینبِ کبری صلوات
❤️(#دعای_فرج)
💥السلام علیک یا بنتَ امیرالمومنین، السلام علیک یا ام المصائب، السلام علیکِ يا عقیلة بنی هاشم، یا زینب س یا زینب س💥
🌾کسی که رنج فراوان کشید زینب بود
🌾کسی که شادیِ دوران ندید زینب بود
🌾به چهار سالگی یتیمی از غم مادر
🌾کسی که رنج چهل ساله کشید زینب بود
🌾به راه کرببلا تا زِ راه شام خراب
🌾کسی که پای برهنه دوید زینب بود
🌾بدید بر سر نی، رأس پُر زخون حسین
🌾کسی که سرش به محمل شکست زینب بود
🌾میان آن درو دیوار و شعلهٔ آتش
🌾کسی که نالهٔ مادر شنید زینب بود
⬅️امروز دلهارو ببریم حرم بیبی زینب،
ان شالله یه روزی کنار حرمش ناله بزنی
امروز از چشات بخواه برا زینب گریه کنه، زینب ام المصائبه، پیغمبر بشارت داد برا کسی که برا زینب گریه کنه،فرمود: پاداش اون مثل کسیه که برا حسین ع گریه کنه،
⬅️یه روز آقا امیرالمومنین فرمود زینب جان ، پسر جعفر طیار عبدالله ازت خواستگاری کرده، فرمود بابا هر چی شما بفرمایید، فرمود واقعا دنبال رو باباش طیاره. گفت:بابا هر چی شما بگی من قبول میکنم، فقط یه شرط دارم، اونم چون شرط مال مادرمه میگم، اگه قبول کرد منم برای ازدواج مانعی نمی بینم،
من از حسینم جدا نمیتونم باشم، اگه حسینم سفری داشته باشه، همراه حسین باید برم،
از الان اجازه شرعیشو به من بده قبول میکنم، به عبدالله گفتن، گفت: من غلام شما خاندانم، هر چی شما بگین همونه.
آقا امیرالمومنین اومدن پیش بیبی زینب،
فرمودند:زینب جان عبدالله قبول کرد.
⬅️سوز⬅️صدا زد بابا من نمیتونم بدون جسینم زندگی کنم، لذا از وقتی که تو مدینه بودند روزی یک بار باید حسینو میدید
⏪شاید شنیده باشید بارها ام سلمه میگه، اومدم خونه عروس دیدم داره گریه میکنه،
خانم جان یاد مادر افتادی، (نه، بالاتر از مادرم) خانم جان یاد پدر افتادید،( نه بالاتر)
⬅️سوز⬅️فرمود سه روزه حسینمو ندیدم، ام سلمه میگه الان میرم این خبرو به حسینت میدم،
⬆️اوج و سوز⬆️میگه اومدم دیدن حسین...
دیدم داره گریه میکنه، صدا ام سلمه سه روزه زینبم رو ندیدم.
هر دو عاشق هم بودن علاقهٔ شدیدی به هم داشتن،
🔅آخ میون همه دلها امون از دل زینب🔅
(زمزمه کن)➡️
آی دلای کربلایی، دل عالمی بسوزه برا دل زینب،
کدوم روضه بخونم نام بی بی زینب نباشه،(هر روضه ای شما بخونی نام بیبی زینب میاد انواع روضه رو میشه خوند)
🔅(مدینه، روضه پیامبر، روضه حضرت زهرا س، امام حسن ع
انواع روضه ها رو میشه اینجا خوند)
🔅آخ کربلا زینبه(روضه کربلا)
🔅آخ قتلگاه زینبه(روضه قتلگاه)
🔅دم دروازه کوفه زینبه(روضه اسرا)
🔅خرابه شام زینبه(روضه حضرت رقیه)
🔅آخ اربعین کربلا زینبه(روضه اربعین)
🔅برگشت کاروان به مدینه زینبه
آخ .....
⬅️لحظه ای کاروان برگشت مدینه، عبدالله ابن جعفر همسر بیبی زینبه، دوید جلوی کاروان ، آی کاروان بگید ببینم همسرم زینب کجاست،
یه کَجاوِه ای رو نشونش دادن گفتن خانمت زینب تو این کجاوه نشسته،
رفت جلو پردهٔ کجاوه رو زد بالا
یه خانمی رو دید ، صدا زد خانم بگو ببینم همسرم زینب کجاست
⬅️ سوز و اوج⬅️یه وقت عبدالله نگاه کرد دید صدای ناله بلند شد
عبدالله....
عبدالله....
من زینبم عبدالله، چرا نمیشناسی
صدا زد:
(دشتی)
🌾آخ اگر تو زینبی کو پس حسینت
( مگه نمیگفتی بی حسین نمیتونم باشم )
🌾آخ اگر تو زینبی کو پس حسینت
🌾اگر تو زینبی کو نور عینت
🌾اگر تو زینبی چرا رنگت پریده
🌾اگه تو زینبی چرا موهات سپیده
✨ حسینت کو✨
اللهی خواهری که داغ برادر دیده بینمون نباشه،، خواهر برادر و خیلی دوست داره
صدا زد عبدالله داغ برادر دیدم عبدالله،
تن بی سر حسینم رو دیدم
رأس حسین به نیزها دیدم عبدالله
🍂آخ میون همه دلها امون از دل زینب🍂
🌾تمام ذکر زینب یا حسین است
🌾وجودش لحظه لحظه با حسین است
🌾قنوت نیمه شبهای خواهر
🌾زیارتنامهٔ مولا حسین است
🍁هر چقدر ارادت داری به ابی عبدالله به ناله های دل زینب به اشک و آه و گریه های زینب سه مرتبه ناله بزن🍁
✨ یا حسین✨
لطفا صلوات حذف نشه👇
💥هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)💥
#دوم_محرم_ورودیه
#کربلاء
#مقتل_روضه_مرثیه_تباکی
مرثيه ورود امام حسين به کربلا 6
چون امام حسين - عليهالسلام- در روز دوم محرم سال شصت و يکم هجري قمري به سرزمين کربلا رسيد، سوال کرد: اين زمين چه نام دارد؟ در جواب عرض کردند: نام اين زمين عقر است حضرت فرمودند:
اللهم! اني اعوذ بک من العقر.
خدايا! من از هلاکت به تو پناه مي برم.
در تذکرهي سبط است که دوباره امام حسين - عليهالسلام- پرسيدند: اين زمين چه نام دارد؟ در جواب عرض کردند: کربلا، و به آن نينوا نيز مي گويند که دهي در اين نزديمي است:
فبکي عليهالسلامو قال: کرب و بلاء.
امام حسين - عليهالسلام- گريست و فرمود: اندوه و گرفتاري.
سپس فرمود: ام سلمه به من خبر داد که جبرئيل نزد رسول خدئا - صلي الله عليه و آله - آمد، و حسين، تو با من بودي و گريه کردي.آن گاه رسول خدا - صلي الله عليه و آله - به من فرمود: پسرم حسين را رها کن، و من تو را رها کردم. پيغمبر تو را گرفت و در دامان مبارک خود نشاند. سپس جبرئيل عرض کرد: آيا او را دوست داري؟ پيغمبر فرمود: آري. جبرئيل عرض کرد: به زودي امت تو او را به شهادت مي رسانند، و اگر بخواهي خاک آن سرزميني که او را در آن به شهادت مي رسانند به تو نشان مي دهم. پيغمبر - صلي الله عليه و آله - فرمود: آري، به من نشان بده. جبرئيل بال خود را بر فراز سرزمين کربلا گشود و آن را به پيغمبر - صلي الله عليه و آله - نشان داد.
فلما قيل للحسين عليهالسلام: هذه ارض کربلاء، شمها و قال: هذه والله هي الارض التي اخبربها جبرئيل رسول الله صلي الله عليه و آله و انني اقتل فيها.
هنگامي که به امام حسين - عليهالسلام- عرض کردند نام اين سرزمين کربلاست، خاک آن را بوييد و فرمود: به خدا سوگند، اين همان خاکي است که جبرئيل آن را به رسول خدا - صلي الله عليه و آله - خبر داد و از آن آگاه گردانيد، و من در همين سرزمين کربلا به شهادت مي رسم.
سيد بن طاووس - رضوان الله تعالي عليه - در لهوف مي فرمايد: هنگامي که امام حسين - عليهالسلام- به سرزمين کربلا رسيدند، پرسيدند: نام اين سرزمين چيست؟ در پاسخ عرض کردند: کربلا. آن گاه حضرت فرمودند:
اللهم! اين اعوذ بک من الکرب و البلاء.
خدايا! من از اندوه و گرفتاري به تو پناه مي برم.
سپس امام حسين - عليهالسلام- فرمودند:
هذا موضع کرب و بلاء و انزلوا، هيهنا محط رحالنا و مسفک دمائنا و هنا محل قبورنا، بهذا حديثي جدي رسول الله صلي الله عليه و آله.
اين سرزمين جاي اندوه و گرفتاري است. در همين جا فرود آييد که اينجا محل بار و خيمهها و محل ريختن خونها و محل قبور ماست، و جدم رسول خدا ذ صلي الله عليه و آله - همهي اينها را به من خبر داده است.
سپس حضرت و يارانش در يک سو و حر با يارنش در سوي ديگر فرود آمدند.
منتهي الآمال، ص 397 و نفس المهموم، ص 206-205.
نکاتي مربوط به زمين کربلا
سبط از شعبي روايت کرده است که چون حضرت امير المومنين علي - عليهالسلام- به صفين رفت و به نزديک نينوا که دهي در کنار شط فرات است رسيد، در آنجا ايستاد و به يکي از ياران خود فرمود:
ما يقال لهذه الارض؟
نام اين سرزمين چيست؟
در جواب عرض کرد: کربلا.
فبکي حتي بل الارض من دموعه.
حضرت آن قدر گريه کردند تا زمين از اشکهاي مبارکشان خيس شد. سپس حضرت فرمود: بر رسول خدا - صلي الله عليه و آله - وارد شدم و ايشان را گريان ديدم. عرض کردم: چرا گريه مي کنيد؟ رسول خدا - صلي الله عليه و آله - به من فرمودند:
کان جبرئيل عندي آنفا و اخبرني ان ولدي الحسين يقتل بشط الفرات بموضع يقال له کربلاء، ثم قبض جبرئيل قبضة من تراب فشمني اياها، فلم املک عيني ان فاضتا.
اينک جبرئيل نزد من بود و خبر داد که فرزندم حسين - عليهالسلام- در کنار شط فرات و در جايي که آن را کربلا مي نامند، به شهادت مي رسد. آن گاه جبرئيل مقداري از خاک آنجا را برداشت و بويش را به مشامم رساند. من هنگامي که بوي خاک کربلا را استشمام نمودم، نتوانستم جلوي گريهي خود را بگيرم.
در بحارالانوار از خرائج نقل کرده است که امام باقر - عليهالسلام- فرمود: حضرت اميرالمومنين علي ذ عليهالسلام- همراه مردم حرکت مي کرد، تا يکي دو ميل به کربلا مانده بود. در حالي که حضرت پيشاپيش آنها مي رفت به جايي رسيد که آن را مقدفان (مقذفان) مي گفتند: مدتي در آنجا گردش کرد و فرمود:
قتل فيها مائتا نبي و مائتا سبط کله شهداء، و مناخ رکاب و مصارع عشاق، شهداء لا يسبقهم من کان قبلهم و لا يلحقهم من بعدهم.
در اين زمين دويست پيغمبر و دويست نوهي پيغمبر که همه شهيد بودهاند، کشته شدهاند. اينحا جاي خوبيدن شتران آنان و بر زمين افتادن عاشقان است؛ آ
شهيداني که پيشينيان (در عظمت و بزرگي) به پاين آنها نمي رسند. و آنان که بعدا نيز مي آيند، (در فضل و برتري) نمي توانند به آنها بپيوندند و جاي در پاي آنها بگذارند.
نفس المهموم، ص 206-205.
سرشگ خوبان، عبدالرحيم موگهي
@rozevanoheayammoharramsoghandi
حضرت رقیه سلام الله علیها
سینه زنی باسبک چه حالی داره ای خدا
سبک پیشنهادی.....گوشواره ی شعر..رقیه..رقیه جانم مددی
تواین روزغم اومدم تومجلست جابگیرم
دل رابه غوغابگیرم تومجلست پابگیرم
برای دخترحسین عزای عظمابگیرم
بگم رقیه بی بی جون رهام نکن فنامیشم
ازعشق توجدابشم رسوای عاشقامیشم
رهام کنی دربه درم.آتیش میگیره جیگرم
بدون مجلست بی بی.دیگه آروم نمیگیرم
نگاه به گریه هام بکن.نگاه به ناله هام بکن
ببین چقددوستت دارم.ببین بی بی دوستت دارم
امروزشدم مرغ حرم.اسمتوبرلب میبرم
ازدر خونت نمیرم.برای روضت میمیرم
ببین بی بی گرفتارم.جزتوکسیوندارم
به هیچکسی رونزدم.فقط درتوروزدم
دلم خوشه به روضه هات.به ذکرای سینه زنات
تمومه زندگیمومن.میدم برای نوکرات
.
#شور_احساسی_اباعبدالله_ع
#امام_حسین
بند اول:
بساط روضه همیشه پا برجاست
برای ما روضه جنت الاعلاست
بدونن اینو مُنکرای روضه
که همیشه پرچمه آقام بالاست
نمیفهمه، نمیدونه
حسین روضش رو زمین نمیمونه
هزار ساله، که هر هفته
یه مادر داره یه روضه میخونه
چه از هم دور، یا چه نزدیک
یه روزی آخر تو روضه می میریم
شده تنهایی ام باشه
عزاداری هر جوریه میگیریم
بدونِ هیئت و روضه
نداره اصلا قشنگی این دنیا
اگه حُبّ الحسین داری
بذار سنگِ تموم واسه ی مولا
حسین جانم حسین جانم
حسین جانم یا ای باور و ایمانم
بند دوم:
به والله دارالشفا خوده روضس
وَ گریه تو روضه بهترین لحظَس
یه ضرب المثلِ هیئتی دارم
نمک بی نمکِ روضه بی مزّس
قسم به حضرتِ عباس
که درمونه دردا توی هیئت هاس
بدونن عالم و آدم
که نوکر بیمه ی مادرش زهراس
خوده آقا هواداره
نظر داره روی روضه همواره
تا که بانی علمداره
مریضی تو روضه پا نمیذاره
همه میرن، میشیم تنها
حسینه که واسه ی ما میمونه
دعا کن که، بازم آقا
ما رو اربعین حرم برسونه
حسین جانم حسین جانم
حسین جانم یا ای باور و ایمانم
بند سوم:
تو هیئت پیشِ خدا عزیز میشم
میشم آقا، وقتی چایی ریز میشم
آره راستش من یه شب نرم هیئت
بمونم توی خونه مریض میشم
نمیفهمی، نمیدونی
نِشاطِ بعد از سینه زنی ها رو
شفا دستِ اباالفضله
برو گوش کن حرفِ اَرمنی ها رو
یه بار با من، بیا روضه
تو که هستی روی روضه ها حساس
مداوا کن، خودت رو با
یه لقمه نَذریه حضرتِ عباس
اگه حاجت، داری ای دوست
بیا که هرچی بخوای میده آقا
فقط وقفش، دلت رو کن
جوابتو میگیری همین حالا
حسین جانم حسین جانم
حسین جانم یا ای باور و ایمانم
🎵📝: #محمد_حسن_عرفان_منش(شیراز)
#یاحسین
#اربعین
👇
◼️
عصاي مادر
#هفتم_صفر
#بیست_و_هشتم_صفر
#شهادت_امام_حسن
حسن غریبِ عالمينه
(حسن غريب تر از حسينه)۲
برخيز و پا به پايم، مادر به خانه برگرد
بر رفتنت عصايم، مادر به خانه برگرد
خون مي چكد ز ديده، راه نفس بريده
رنگ از رخت پريده، مادر به خانه برگرد
حسن كريم عالمينه حسن غريب تر از حسينه
ثاني حيا ندارد، شرم از خدا ندارد
رحمي به ما ندارد، مادر به خانه برگرد
حسن كريم عالمينه حسن غريب تر از حسينه
هم سوي خانه جانم، دست تو مي كشاندم
هم چادرت تكاندم، مادر به خانه برگرد
حسن كريم عالمينه حسن غريب تر از حسينه
در اول جواني، از كينه هاي ثاني
رويت شده خزاني، مادر به خانه برگرد
حسن كريم عالمينه حسن غريب تر از حسينه
برخيز و اشك من شوي، برخيز ياعلي گوي
مادر بيا از اين سوي، مادر به خانه برگرد
حسن كريم عالمينه حسن غريب تر از حسينه
كس نيست بهر ياري، بر خاك سر گذاري
قوّت مگر نداري، مادر به خانه برگرد
جانم كشد شراره، دل گشته پاره پاره
بشكسته گوشواره، مادر به خانه برگرد
حسن كريم عالمينه حسن غريب تر از حسينه
يك ناله اي نوايي، كُشتي مرا صدايي
در زير دست و پايي، مادر به خانه برگرد
حسن كريم عالمينه حسن غريب تر از حسينه
.👇