eitaa logo
کانال نوای عاشقان
16.3هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
1.4هزار ویدیو
376 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
. ❤️ اے ڪاش جهان پَرتُوِ نورٺ میشد مےآمدے و محوِ حضورٺ میشد این لشگرِ ارباب حسین اے ڪاش ڪہ لشگرِ ظهورٺ میشد ‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
. 💢 با ظهور اربعین بوی ظهورت میرسد... 💢 در میان عاشقان عطر حضورت میرسد با ظهور اربعین بوی ظهورت میرسد بیشتر از روز عاشورا به روز اربعین بر لبِ لب تشنگان جام طهورت میرسد بسکه در ماه صفر عالم حسینی میشود از مسیر کربلا امواج نورت میرسد با چه شوقی اهل ایمان راهپیمایی کنند کاروان در کاروان بوی عبورت میرسد در تمام نوحه ها هستی و نوحه میکنی از میان شورها نجوای شورت میرسد چیست موکبهای ما؟ میعادگاه وصل یار ذی طُوی اینجاست، عطر کوهِ طورت میرسد هیچکس اینجا ندارد حاجتی جز روی تو دارد از ره روز مُوفورُ السُّرورت میرسد یالثارات الحسینت میشود نزدیکتر نعرۀ یافاطمه از راه دورت میرسد گریۀ صبح و مسا کار خودش را کرده است غم مخور یابن الحسن، فجرِ سُحورت میرسد هر چه میخواهی بده فرمان، که ما آماده ایم این، اَناالمهدیست کز قلب صبورت میرسد با کلام نافذ تو عقلها کامل شود خطبه ای خوان، خود بگو فتح وُفورت میرسد عمه جانت روی تلّ زینبیه منتظر زینبیه پرسد از تو، کی ظهورت میرسد ناله از گودال می آید که عَینَ المنتقم انتقام انگار از اشک غرورت میرسد التیام زخم های چارده معصوم کو انتقام زخم پهلو زخم صورت میرسد ✅ محمود ژولیده
ای ساربان اینجا، باغ گل یاس است این قبر ثارالله، این قبر عباس است خون از دو عین آید، بوی حسین آید (۲) * اینجا حسینم را از من جدا کردند لب تشنه رأسش را، از تن جدا کردند خون از دو عین آید، بوی حسین آید (۲) * اینجا جدا گردید، دست از تن سقا خون جگر می‌ریخت بر دامن سقا خون از دو عین آید، بوی حسین آید (۲) * اینجا رباب از غم، در التهاب افتاد عکس علی اصغر، بر روی آب افتاد خون از دو عین آید، بوی حسین آید (۲) * اینجا دو گل از ما جان داده، زیر خار لب تشنه جان دادند، با دیده خونبار خون از دو عین آید، بوی حسین آید (۲) * اینجا به خون خفتند، هفتاد و دو یارم هجده گل پرپر، در خاک و خون دارم خون از دو عین آید، بوی حسین آید (۲) * اینجا تن قاسم، در خون شناور شد یک سیزده ساله، صدپاره پیکر شد خون از دو عین آید، بوی حسین آید (۲) .
🕊السلام علیک یااباعبدالله🕊 👍👍👍👍👍👍👍 عشاق جهان عاشق و دلدار حسین است عالم همه مدیون و بدهکار حسین است امروز اگر نام حسین ورد زبانهاست چون زینب کبری مدد کار حسین است نازم به شهیدی که بود شهره به عالم جانها همه قربان علمدار حسین است جاروب کش درگه او مریم و سارا جبریل امین خادم دربار حسین است یکسر همه عشاق جهان تا ابدوالدهر در سایه گسترده دیوار حسین است هیهات من الذله که گویند جماعت این در گهربار ز گفتار حسین است زیبایی یوسف به جهان گر شده شهره او هم به تماشا سر بازار حسین است این مردم آزاده دنیاست که هر سال با پای پیاده همه زوار حسین است امنیت زوار در این وادی غربت بر عهده عباس وفادار حسین است گفتم که تورا (ماه پری)ذکر زبان چیست گفتا که سرود لبم اذکار حسین است
به یاد مرحوم سید ذاکر یاحسین غریب مادر تویی ارباب دل من یاحسین غریب مادر تویی ارباب دل من یه گوش چشم تو بسته واسه حل مشکل من یه گوشه چشم تو بسته واسه حل مشکل من چی میشه تیر محبت از تو کمون نگاهت چی میشه تیر محبت از تو کمون نگاهت برسه صاف تو ی قلبو دل غلام سیاهت حساب من باحسینه کتاب من باحسین روز قیامتم اخر جواب من باحسینه یه روزی بیاد اقاجون روی چشمم پا بزاری ببریم تو کربلا و نمی زاریم تو خماری ببریم تا کربلاو نمی زاریم تو خماری من همون شمعم که عمری تو حرم تو می سوزه چشاشو هر شب جمعه ب کرم تو می دوزه خونه مادریم اقا حرم کربلاته خونه مادریم اقا حرم کربلاته سایه رو سر من علم صاحب عزاته ترانه ای که دلو می بره صدای یا حسینه ترانه ای که دل می بره صدای یا حسینه یل کربلا ابلفضل قربون اون قدو بالا الهی که بمیرم برای خشکی لب هات من از حسین دم می زنم اتیش به عالم می زنم اتیش به عالم می زنم حسین حسین یار منه دیونگی کار منه یا حسین غریب مادر تویی ارباب دل من یا حسین غریب مادر تویی ارباب دل من @emame3vom
یا حسین(ع) در ميان جمعم اما باز غربت مي کشم جرم من اين ست که بار محبت مي کشم من همين در کنج عزلت آخرش مي بينمت دودمان هجر را بعدش به عزلت مي کشم من به جرم عاشقى هر شب ملامت مي شوم من به جرم عاشقى هر شب ملالت مي کشم با محبت مي کشى و با محبت مي کشى هر چه دارم مي کشم از اين محبت مي کشم هم ميايم پيش تو هم پيش تو مي آورم هم عبادت مي کنم هم به عبادت مي کشم هر چه ام، دارم درِ اين خانه خدمت مي کنم هر که ام، دارم درِ اين خانه زحمت مي کشم گريه کن هاي تو آقايند، آقاى منند خاک پاشان را به ديده عين تربت مي کشم يک دلى بشکن ز من تا گريه سيرى کنم ورنه بعد روضه ات تا صبح حسرت مي کشم آبرويم را بگير و گريه هايم را نگير... گريه ام وقتى نمي گيرد خجالت مي کشم سمت روضه آمدن طى طريقت کردن است وقت مردن هم خودم را سمت هيئت مي کشم تا که من يک روز در هفته بيايم پيش تو جان زهرا مادرت شش روز منت مي کشم بچه هايم را بگير و بچه هايت را بده با تو دور بچه هاى خويش را خط می کشم /علی اکبر لطیفیان/ .
. اگر چه با اسارت، کوچ از این دشت بلا کردم نه تنها شهر کوفه، شام را هم کربلا کردم صفایم کربلا و مروه شام اسم تو لبّیکم شروع سعی از گودال تا طشت طلا کردم چهل منزل زیارت کرده ام ماه جمالت را چهل شب در نماز شب تو را هر شب دعا کردم به اجرای وصیّت های تو تنها کمر بستم جفا بعد از جفا دیدم به عهد خود وفا کردم جدا شد بندبندم در کنار قتلگاه از هم دمی که دخترت را از روی نعشت جدا کردم دلم در قتلگه بود و دم دروازهء کوفه جمالت را زیارت بر فراز نیزه ها کردم تو با آوای قرآن معجز ختم رسل کردی من از یک خطبه اعجاز علیِ مرتضی کردم نمی دانم چگونه بی تو رفتم بی تو برگشتم نمی پرسی چه ها دیدم چه ها گفتم چه ها کردم؟ نماز شب نشسته خواندم امّا روز، استادم به شمشیر بیانم نهضتی دیگر به پا کردم به دست بسته در بزم یزید بی حیا رفتم ولی از دست زین العابدین زنجیر وا کردم غریبیِّ علیّ و فاطمه بر من مجسّم شد شبی که دخترت را دفن در ویران سرا کردم کنار طشت زر دیدم که زهرا بر تو می گرید گریبان چاک دادم گریه با صاحب عزا کردم اگر چه قامتم خم شد قیامت کرد هر گامم به جان مادرم حقّ قیامت را ادا کردم گلچینی از یک مرثیه @emame3vom .
سجده آخر زیارت عاشورا می سوزد از غمت جگرم..،گریه می کنم با ناله های شعله ورم گریه می کنم مانند شمع آب شدم ذره ذره..،با پروانه های دور و برم گریه می کنم کنج قفس نشسته ام و آه می کِشم دارم برای بال و پرم گریه می کنم حتی زمان پخت و پز نذری شما تا فیض کاملی ببرم گریه می کنم با یاد موی سوخته ی کودکان تو تا شانه می زنم به سرم گریه می کنم یاد سجود آخر تو بین قتلگاه در سجده های هر سحرم گریه می کنم آنقَدر کِیف می کنم آن لحظه ای که من در روضه ی تو با پدرم گریه می کنم کاری به غیر گریه بلد نیستم حسین تنها همین شده هنرم..،گریه می کنم از خواهرت مپرس کجا مانده دخترت از شرم عمه با خبرم..،گریه می کنم بردیا محمدی
|⇦•روضه و توسل جانسوز ویژۀ ایام اربعینِ حضرت سیدالشهدا علیه السلام به نفسِ حاج محمود کریمی •✾• •┄┅═══••↭••═══┅┄• سلام همسفرِ نیمه راهه بی سرِ من سلام ماهِ به دریایِ خون شناورِ من گذشته است چهل روز از شهادتِ تو هنوز مانده به گودال دیده ی تَرِ من *زن و بچه رو جمع کرد،صدا زد:حسینم را همین جا سر بریدند...* هزار بار سرت را به نوک نی دیدم هنوز داغ تو یک لحظه نیست باورِ من خدا گواه است چه دیدم در این چهل منزل که بود همسفرم،قاتلِ برادرِ من تن تو ماند زمین پیشِ خواهرِ تو سرِ تو گشت جدا پیشِ چشمِ مادرِ من *حسین جان! از زمانی که رویِ زمین افتادی شروع شد..* ز خاطرم نرود هرگز، ای عزیزِ دلم که چوب خورد به لبهات در برابرِ من به ذوالفقارِ زبان،حمله بر عدو کردم *یه جوری خطبه خواند،که بعضی ها که دور بودند و صدا رو می شنیدن،سئوال کردند:طنینِ صدا آشناست،علی اومده به کوفه؟... خطبه هایت طَنین صوتِ علی ست/یا ز مادر گرفته ای الهام!؟/زینبی ، حیدری ، تو زهرایی/این بُوَد اصلِ صَنعَتِ ایهام/ای که از قامتِ هلالیِ تو/راست گردیده قامت اسلام...* به ذوالفقارِ زبان،حمله بر عدو کردم چنانکه محملِ من گشته بود سنگرِ من گزارشاتِ سفر را زمن بپرس ولی مپرس از اینکه نیامد سه ساله دخترِ من *حسین جان! نگاه نکن این همه سختی کشیدم،اول بهت بگم،که شیرِ شیر آمده ام،کاری کردم باهاشون که همه شهر گریه می کردن،با همین بچه هایی که پریشونن،شام رو گرفتم،من دخترِ علی ام،مادرم فاطمه بابام علی رو از مسجد تو خانه آورد،دختر فاطمه ام،یه کاری کردم همه پریشان،نالان...نفرینشون هم کردم...گفتم:ان شاءالله چشماتون گریون باشه،چون شما بابام رو دیده بودید،یتیم هاتون نمک گیرِ بابام بودن...داداش سخت بود ولی همش زیبایی بود... رفقا! اُسرایِ کربلا رو همه ی بلاد بردن،کوفه در جنوب کربلاست،حلب،در شمال غربیِ کربلاست،بِعَلبَک،لبنانِ فعلی،به سمت غربِ شامِ...کمتر از یک ماه،بین1100 تا 1400 کیلومتر،خیلی راهه،روی ناقه ی عریان،یه جایی سه ساله صدا زد:عمه جان! اینا نمیخواد وایستن؟...حالا برایِ چی؟ چون این ناقه لنگ بود،ناقه ای که امام سجاد هم سوارش بود لنگ بود... الان زائر هشتاد کیلومتر،صد کیلومتر، ده قدم راه هم که میره...تویِ همین ده قدم همه میان میگن:" هَلابیکُم یا زُوار الحسین" خوش اومدین،بفرمایید چایی،بفرمایید شربت،غذا...داداش! از ما هم پذیرایی کردن...* ناموسِ خدا و مَلأ عام که دیده؟ شادی و کف و خنده و دشنام که دیده؟ سرهایِ بنی فاطمه در شام که دیده؟ قرآن و سر و سنگِ سرِ بام که دیده؟ هُورا و کف و داغِ دل و گریه و ناله بهتر که نگویم که چه شد طفلِ سه ساله من خنده و شادی و کف و هلهله دیدم ده فاطمه را بسته به یک سلسله دیدم رأس شهدا را جلویِ قافله دیدم من خنده ی شادی به لبِ حرمله دیدم از کعبِ نی و شادی و بیداد بگویم از سلسله ی گردنِ سجاد بگویم مردم عوضِ بزم عزا،عید گرفتن در ریختنِ خونِ خدا عید گرفتن دور سرِ شاهِ شهدا عید گرفتن در ماتم مصباحِ هُدا عید گرفتن رخسارِ گُلِ یاس و کبودی چه بگویم قرصِ قمر و سنگِ یهودی چه بگویم کارم تمومِ نمونده جونی به تنم یه اربعینِ دارم زار می زنم زار می زنم،زار می زنم،حسین... می خونم نوحه برات ،وای،وای،وای می کنم گریه برات،های،های،های *حسین جان!قربونِ زائرات،زائرهای کوچیک و کم سن و سال،قربون زائرایی که الان تو آغوش پدر و مادراشون خوابشون برده دارن میان،قربون زائرایِ سیرابت،قربون زائرایِ شیرخواره ات که هر موقع گشنه میشن،مادرشون هست،یه گوشه کنارِ جاده مادر میشینه،چادر رویِ سرِ بچه اش میکشه،بچه اش رو شیر میده،بچه که آروم میشه،بلند میشه،بسم الله..طرف کربلا حرکت میکنه...حسین.... مثل اربعین که بی بی حضرت زینب سلام الله علیها رسیدن کربلا،تا سه روز هی ناله زد،هی حسین حسین گفت،تا این زن و بچه ها می اومدن آروم بشن،می رفتن علقمه...دوباره گریه و زاری شروع می شد...* ای برادرِ من، چشمِ تو روشن... *عباس! یادته میخواستم برم قبر جدم رو زیارت کنم،می دویدی عباس از جلو،همه مشعل ها و شمع ها رو خاموش می کردی،مبادا سایه ی من رو هم کسی ببینه... * ای برادرِ من، چشمِ تو روشن... روم نمیشه بگم رفت معجرِ من حسین.... ____________
من آمده ام حسین زهرا تنها به میان دشت غمها آری چه غریبانه رسیدم در کرببلای باغ گلها این کرببلای پر زماتم کرد قامت زینب تو را خم بنگر به رخم زرد و کبود گو تو که گناه من چه بوده قدم که کمان است گویم چه ،عیان است دیدی تو رخم را چون برگ خزان است (یا سیدی یا غریب مادر)(3) تو مظهر عصمتی و پاکی من زنده ام و تو زیر خاکی می میرم از این غم فراقت دیگر تو نگو که سینه چاکی بار غم تو به دوش بردم هی سیلی و تازیانه خوردم آنجا که سرت به نیزه دیدم جان تو هزار باره مردم ای هستی زینب جانم شده بر لب جانم بستان تو ای برادر امشب (یا سیدی یا غریب مادر)(3) @emame3vom کربلایی میلاد یعقوبی
چشمِ ما عمریست ای آقا بر این در مانده است مثل رؤیا فکرِ دیدار تو در سر مانده است نیست جز یاریِ تو ، منظورِ ما از دیدنت آرزوی یاری اَت بر قلب نوکر مانده است با تحیُّر گاه گاهی چهره‌ها را بنگرم چشم ها خیره به هر روی منور مانده است در پیِ رخسار تو، سرها پریشان خاطرند از جدائیهای تو، دلها مکدّر مانده است کاش روزی شیعۀ دلخواه تان باشیم ما رتبۀ ایمانمان از درکِ تو درمانده است کسبِ ما در نزد تو چون پینه دوزی هم نشد وعدۀ دیدار ما تا کِی مقدر مانده است این چه سودائی است با خود کرده ام در عاشقی از تو گویم لیک، فکرم جای دیگر مانده است عده ای رفتند تا مقتل ز هیئت‌های تو چشم مامبهوت بر محراب و منبر مانده است هان! شهیدان، راهِ صد ساله به یکشب رفته اند دل هنور از راهِ خوبان صد برابر مانده است کربلا راهِ مرا نزدیک کرده با شما از میانبُر آمدم، یک دَم به لشگر مانده است وعدۀ ما شد ستونِ آخرِ راهِ نجف اربعین تا کربلا یک دیدۀ تر مانده است محمود ژولیده
◾زمزمه سینه زنی ◾ ◾بنداول کربلا شده غوغا زینب آمده از راه سینه زن شده امروز بهر جسم ثارالله(۲) ناله از جگر دارد بر دلش شرر دارد(۲) ای حسین حسین جانم(۳) ◾بنددوم صورتش شده نیلی بسکه سیلی از کین خورد گوید ای برادر جان غنچه‌ی گلت پژمرد(۲) نیمه شب ز پا افتاد پای راس تو جان داد(۲) ای حسین حسین جانم(۳) ◾بندسوم من ز کوفه و از شام بهر تو خبر دارم از غم رقیه بر دامن اشک تر دارم(۲) دل ز غم شد آکنده زینب از تو شرمنده(۲) ای حسین حسین جانم(۳)
باسمه تعالی 🌹" تجدید عهد با مهدی عج"🌹 السلام علیک یا اباعبدالله الحسین! " بلندمرتبه خورشید!... " بلندمرتبه خورشید! بی تو می میرم دلیل اعظم توحید! بی تو می میرم به روزگار سیاهی ؛ در این ظلام آباد یگانه شمسه ی امّید! بی تو می میرم خدا لباس بزرگی به قامتت پوشاند شراب عشق تو را بر قلوب ما نوشاند خدا درون تو خود را نشان عالم داد خوشا به آنکه خودش را به دامن تو رساند بریدم از همه تا اینکه ماهی ات باشم فقیر روز و شبِ بین راهی ات باشم بریدم از همه تا اینکه لحظه لحظه ، مدام... ...اسیر و ماتِ کمالات شاهی ات باشم کسی که دید شکوه تو را گدایت شد اسیر عشق تو شد ؛ بنده ی خدایت شد و هر کسی که می ارزید بر تنش سر او گذاشت سر به قدمهای تو فدایت شد نفس بدون تو سخت است در نمی آید کسی که بی تو شود ؛ در نظر نمی آید همیشه در دلمان ، عقده ی محبت توست قسم به عشق تو این عشق ، سر نمی آید دوباره کوی شما میزبان عشاق است دوباره عرش خدا میزبان عشاق است خوشا به حال هزاران هزار زائر تو دوباره کرب و بلا میزبان عشاق است دوباره می رسد از غیب ، نفحه ی عباس برای عرض خوشامد ، رسیده با احساس به زائران تو می گوید او : " هَلِه بیكُم... " به دانه دانه ی زوّار می دهد گل یاس نفس نفس به ره اربعین ، دعای فرج قدم قدم به بهشت برین ، دعای فرج دعا دعا که دگر انتظار ، سر برسد نوای در حرم ما همین : دعای فرج از این زمانه ی غیبت ، حسین جان! سیرم از این زمین پر از ظلم و جور ، دلگیرم مگر که مجلس روضه ، نجاتمان بدهد اگر مرا برهانی ز خویش می میرم محرم تو همیشه بهار ماست حسین! عنایت تو همیشه کنار ماست حسین! برای با تو شدن ؛ با گناه می جنگیم جهاد در ره تو افتخار ماست حسین! اجازه می دهی آقا که روضه خوان باشم؟! برای ماتمتان ابری و خزان باشم اجازه می دهی آقا ببارم از غمتان به محشر از فزع و ناله در امان باشم؟! سرت که رفت به نیزه ، تنت به گودالی رقیه رفت به کوفه به وضع بدحالی امان ز مجلس اغیار و غیرت سجاد حسین! جای علمدار لشکرت خالی... در این زمانه ، حسین زمان ما مهدیست یگانه وارث مظلوم کربلا مهدیست حضور شیعه به میدان اربعینِ حسین نشان‌دهنده‌ی تجدید عهد با مهدیست @emame3vom شاعر : محمدعلی نوری
یک ........ قافله با کاروان سالاری زینب رسید خواهری باغصه واندوه جان برلب رسید قافله بعد از چهل منزل اسارت آمده کاروان در نینوا بهر زیارت. آمده کاروانی که تمام راه بودش سلسله جای تسکین سنگ شامی بود و دست و هلهله کاروانی که بلا پشت بلا را دیده است داغ روی داغ در دشت بلا را دیده است دیده است اینجا پریشان گشتن احساس را علقمه ، دریای خون افتادن عباس را در همین جا دیده زینب آسمانی تار را یک بدن در قتلگه با دشتی از نیزار را یک بدن بود و هزاران زخم بود و همهمه قتلگه بود و صدای ناله های فاطمه یک بدن زخمی هزاران نیزه و شمشیر بود پاره پاره پیکری پنهان به زیر تیر بود در همین جا سنگ ها را نیزه ها را زد عقب خواهری بوســید رگهای گــلو را با ادب یاحسین (ع)....................... 💠 اشعار 💠
Mahmud_karimi(Shabe_Arbaeen)_(www.rasekhoon.net).mp3
6.02M
|⇦•روضه و توسل جانسوز ویژۀ ایام اربعینِ حضرت سیدالشهدا علیه السلام به نفسِ حاج محمود کریمی •✾• •┄┅═══••↭••═══┅┄•
🏴بسم الله الرحمن الرحیم🏴 💠 زیارت اربعین 🔹زیارتی است كه شیخ طوسی در كتاب التهذیب از صفوان جمّال روایت كرده است: ✨مولایم امام صادق(ع) درباره زیارت اربعین به من گفت: هنگامی كه قسمت قابل توجهی از روز برآمده، این زیارتنامه را بخوان: 🔸السَّلامُ عَلَی وَلِی اللهِ وَ حَبِیبِهِ السَّلامُ عَلَی خَلِیلِ اللهِ وَ نَجِیبِهِ السَّلامُ عَلَی صَفِی اللهِ وَ ابْنِ صَفِیهِ السَّلامُ عَلَی الْحُسَینِ الْمَظْلُومِ الشَّهِیدِ السَّلامُ عَلَی أَسِیرِ الْكرُبَاتِ وَ قَتِیلِ الْعَبَرَاتِ اللهُمَّ إِنِّی أَشْهَدُ أَنَّهُ وَلِیك وَ ابْنُ وَلِیك وَ صَفِیك وَ ابْنُ صَفِیك الْفَائِزُ بِكرَامَتِك أَكرَمْتَهُ بِالشَّهَادَةِ وَ حَبَوْتَهُ بِالسَّعَادَةِ وَ اجْتَبَیتَهُ بِطِیبِ الْوِلادَةِ وَ جَعَلْتَهُ سَیدا مِنَ السَّادَةِ وَ قَائِدا مِنَ الْقَادَةِ وَ ذَائِدا مِنَ الذَّادَةِ وَ أَعْطَیتَهُ مَوَارِیثَ الْأَنْبِیاءِ وَ جَعَلْتَهُ حُجَّةً عَلَی خَلْقِك مِنَ الْأَوْصِیاءِ فَأَعْذَرَ فِی الدُّعَاءِ وَ مَنَحَ النُّصْحَ وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِیك لِیسْتَنْقِذَ عِبَادَك مِنَ الْجَهَالَةِ وَ حَیرَةِ الضَّلالَةِ وَ قَدْ تَوَازَرَ عَلَیهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْیا وَ بَاعَ حَظَّهُ بِالْأَرْذَلِ الْأَدْنَی وَ شَرَی آخِرَتَهُ بِالثَّمَنِ الْأَوْكسِ وَ تَغَطْرَسَ وَ تَرَدَّی فِی هَوَاهُ وَ أَسْخَطَك وَ أَسْخَطَ نَبِیك، وَ أَطَاعَ مِنْ عِبَادِك أَهْلَ الشِّقَاقِ وَ النِّفَاقِ وَ حَمَلَةَ الْأَوْزَارِ الْمُسْتَوْجِبِینَ النَّارَ [لِلنَّارِ] فَجَاهَدَهُمْ فِیك صَابِرا مُحْتَسِبا حَتَّی سُفِك فِی طَاعَتِك دَمُهُ وَ اسْتُبِیحَ حَرِیمُهُ اللهُمَّ فَالْعَنْهُمْ لَعْنا وَبِیلا وَ عَذِّبْهُمْ عَذَابا أَلِیما السَّلامُ عَلَیك یا ابْنَ رَسُولِ اللهِ السَّلامُ عَلَیك یا ابْنَ سَیدِ الْأَوْصِیاءِ أَشْهَدُ أَنَّك أَمِینُ اللهِ وَ ابْنُ أَمِینِهِ عِشْتَ سَعِیدا وَ مَضَیتَ حَمِیدا وَ مُتَّ فَقِیدا مَظْلُوما شَهِیدا وَ أَشْهَدُ أَنَّ اللهَ مُنْجِزٌ مَا وَعَدَك وَ مُهْلِك مَنْ خَذَلَك وَ مُعَذِّبٌ مَنْ قَتَلَك وَ أَشْهَدُ أَنَّك وَفَیتَ بِعَهْدِ اللهِ وَ جَاهَدْتَ فِی سَبِیلِهِ حَتَّی أَتَاك الْیقِینُ فَلَعَنَ اللهُ مَنْ قَتَلَك وَ لَعَنَ اللهُ مَنْ ظَلَمَك وَ لَعَنَ اللهُ أُمَّةً سَمِعَتْ بِذَلِك فَرَضِیتْ بِهِ، اللهُمَّ إِنِّی أُشْهِدُك أَنِّی وَلِی لِمَنْ وَالاهُ وَ عَدُوٌّ لِمَنْ عَادَاهُ بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی یا ابْنَ رَسُولِ اللهِ أَشْهَدُ أَنَّك كنْتَ نُورا فِی الْأَصْلابِ الشَّامِخَةِ وَ الْأَرْحَامِ الْمُطَهَّرَةِ [الطَّاهِرَةِ] لَمْ تُنَجِّسْك الْجَاهِلِیةُ بِأَنْجَاسِهَا وَ لَمْ تُلْبِسْك الْمُدْلَهِمَّاتُ مِنْ ثِیابِهَا وَ أَشْهَدُ أَنَّك مِنْ دَعَائِمِ الدِّینِ وَ أَرْكانِ الْمُسْلِمِینَ وَ مَعْقِلِ الْمُؤْمِنِینَ وَ أَشْهَدُ أَنَّك الْإِمَامُ الْبَرُّ التَّقِی الرَّضِی الزَّكی الْهَادِی الْمَهْدِی وَ أَشْهَدُ أَنَّ الْأَئِمَّةَ مِنْ وُلْدِك كلِمَةُ التَّقْوَی وَ أَعْلامُ الْهُدَی وَ الْعُرْوَةُ الْوُثْقَی وَ الْحُجَّةُ عَلَی أَهْلِ الدُّنْیا وَ أَشْهَدُ أَنِّی بِكمْ مُؤْمِنٌ وَ بِإِیابِكمْ مُوقِنٌ بِشَرَائِعِ دِینِی وَ خَوَاتِیمِ عَمَلِی وَ قَلْبِی لِقَلْبِكمْ سِلْمٌ وَ أَمْرِی لِأَمْرِكمْ مُتَّبِعٌ وَ نُصْرَتِی لَكمْ مُعَدَّةٌ حَتَّی یأْذَنَ اللهُ لَكمْ فَمَعَكمْ مَعَكمْ لا مَعَ عَدُوِّكمْ صَلَوَاتُ اللهِ عَلَیكمْ وَ عَلَی أَرْوَاحِكمْ وَ أَجْسَادِكمْ [أَجْسَامِكمْ] وَ شَاهِدِكمْ وَ غَائِبِكمْ وَ ظَاهِرِكمْ وَ بَاطِنِكمْ آمِینَ رَبَّ الْعَالَمِینَ. 🌴صلی الله علیک یا اباعبدالله(ع)🌴 🍃التماس دعای فرج🍃
حاج میثم مطیعی.mp3
19.77M
#زیارت_اربعین با صدای مداح اهلبیت (ع) #حاج_میثم_مطیعی
حاج منصور ارضی.mp3
8.01M
#زیارت_اربعین با صدای مداح اهلبیت (ع) #حاج_منصور_ارضی
مداحی آنلاین - چشم ترم میسوزه - حمید علیمی.mp3
3.16M
#زمینه چشم ترم میسوزه دوری عذابم میده حمیدعلیمی #اربعین #الاربعین_مقدمه_ظهور @emame3vom #سینه_زنی_حضرت_زینب آقای علیمی چشم ترم می سوزه دوری عذابم میده درد و بلا دیدم من خیلی دلم رنجیده سویی نداره چشمام بس که برات باریده داداش آخه این همه غم کی توی دنیا دیده من دیدم، رو نیزه ها سر برادر هارو من دیدم، برهنه پا،فرار دخترهارو من دیدم، توی خرابه اشک مادر هارو بیا، ببین قدم، خمیده بیا، ببین، موی سرم سپیده 💥داداش ،،داداش،،،داداش حسینم پیرهن کهنه ات رو وقتی بغل میگیرم یاد غم گودالت باز بخدا می میرم نیستی کنارم اینجا دنبال تو میکردم قصهٔ تلخ گودال پیش چشامه هردم این سینه هنوزم از غمای تو لبریزه اشک چشای من داره برات میریزه من دیدم سری رو که نشسته بود رو نیزه خزون، شدم، برابر تو سرم، شکست، مثل سرتو 💥داداش، داداش، داداش حسینم لبای هشک و تشنه ات بد جوری زدآتیشم خنده زجر و خولی مونده هنوز تو گوشم پیرُهنت رو بردن خیلی به من خندیدند حرمله تا میخندید بچه ها میترسیدند من دیدم سر تو رو بریده توی گودال من دیدم که زیر مرکبا تنش شد پامال من دیدم یه مادری که پیش تو رفت از حال بیا،، ببین، میسوزم از تب دیگه، تمومه کارِ زینب 💥داداش، داداش، داداش حسینم #الحسین_یجمعنا .