eitaa logo
کانال نوای عاشقان
19.8هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1.8هزار ویدیو
440 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
«برگرفته از متن دعای عرفه» «نفختُ فیه مِن روحی» مرا از خویش جان دادی مرا در بهترین دل‌ها -دل مادر- مکان دادی برای گفتن حرفم، برای لقمۀ نانم برای بازدم‌هایم، زبان، دندان، دهان دادی خداوندا تو بودی مادرم را عاشقم کردی مرا با دست‌هایش بین گهواره تکان دادی تو با آرامش دریا، تو با کوه و گل و صحرا خودت را به تمام بنده‌های خود نشان دادی زمین را فرش زیر پای مخلوقات خود کردی برای بال پروازِ پرنده، آسمان دادی به قدر قطره‌ای از لطف‌های تو نخواهد شد اگر یک عمر بشمارم، از این دادی، از آن دادی اگر جوشید خونِ گرم تو از حلق مجروحم تو بودی که درون سینه‌ام آتشفشان دادی گلایه نیست در کارم، اگر آخر نوازش را به خواهر نه، به دختر نه، به چوب خیزران دادی ✍
بنشین تا به تو گویم زینب - محمد حسین پویانفر.mp3
9.54M
بنشین تا به تو گویم زینب 🎤 🔷 مداح : محمد حسین پویانفر @@@@@ بنشین تا به تو گویم زینب غم دل با تو بگویم زینب بعد من قافله سالار تویی خواهر من دختر حیدر کرار تویی خواهر من خون ما جمله در این دشت روان خواهد شد خولی و شمر و به ما دشمن جان خواهد شد خواهر من خواهرم اکبر و عباس و علی اصغر من هدف نیزه و پیکان جفا خواهد شد خواهر من چون که خون شهدا چشم عدو را بندد بزم طاغوت و به یک لحظه عزا خواهد شد خواهر من موج طوفنده و برّان چو هزاران شمشیر بی امان بر سر عدوان خدا خواهد شد خواهر من چون که بر نی سر پر خون حسینت بینی خواهرم صبر نما ظلم فنا خواهد شد خواهر من
256.6K
▪️نوحه شهادت حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام کوفی ادا بنموده حق میهمان را بر دار تنهایی کشاند عاشقان را می گریم می بارم از داغ تنهایی سیدی یا مولا در کوفه نیایی یا اباعبدالله... تنهای تنها در میان کوفیانم دشمن ز هر سو میزند زخم زبانم آتش بر جانم زد این هجر و جدایی سیدی یا مولا در کوفه نیایی یا اباعبدالله... بر دارم و در راه تو مانده نگاهم اما به یاد حضرتت در قتلگاهم نایبت با لب عطشان شد فدایی سیدی یا مولا در کوفه نیایی یا اباعبدالله... مولا میا اینجا که تعریفی ندارد بر میهمان باران سنگ و نیزه بارد دارد این شهر غم بوی بی وفایی سیدی یا مولا در کوفه نیایی یا اباعبدالله... سوگند بر سوز دل و این اشک و ناله مولا نیا اینجا به همراه سه ساله نمانده در بین این مردان حیایی سیدی یا مولا در کوفه نیایی یا اباعبدالله... ✍️امیررضا فرجوند
مژده بادا بر مسلمانان که قربان آمده عید مقبولی بنده نزد یزدان آمده هرچه غیر اوست در اینروز قربانی کنیم درمیان عیدها شمس فروزان آمده یاد می آریم ابراهیم و قربانی او بهرعرض بندگی جانانه میدان آمده عید اضحی، عید خاص حاجیان وعیدخون روز کوری همه اصحاب شیطان آمده هرچه خواهی ای مسلمان از خدا، اینروز خواه روز مخصوص عبادت بر مسلمان امده مست باید از می خمخانه ی قربان شویم مومنین را موسم اثبات ایمان آمده همچو عید فطر باشد روزه در قربان حرام دوره شادی شده غم‌ها به پایان آمده شعر:اسماعیل تقوایی
عید قربان است ای یاران گل افشانی کنید در منای دل وقوف از حج روحانی کنید تا نیفتاده است جان در پنجۀ گرگ هوا گوسفند نفس را گیرید و قربانی کنید سنگ ها از مشعر وصل الهی کرده جمع جنگ با شیطان و ترک فعل شیطانی کنید بانگ لبیک از درون آرید بیرون تا به تن حلۀ احرام از انوار ربانی کنید در مسیر وجه ربّک پای جان بگذاشته گام اول در هوالهو خویش را فانی کنید پای تا سر ذکر حق گردیده در عین سکوت گفتگو با ذات پاک حی سبحانی کنید از سر من، موی بتراشید و محو هو شوید تا همه لبریز از نور جمال او شوید شستشو کن روح را در چشمه عین الیقین حلۀ احرام پوش از شهپر روح الامین پاک کن آیینه را از زنگ تزویر و ریا تا شوی سر تا قدم آیینة حق الیقین گردن تسلیم اسماعیل را در زیر تیغ تیغ ابراهیم را بر حلق اسماعیل بین تیغ از الماس در دست پدر برنده تر ای عجب نازک تر از گل آن گلوی نازنین نه گلو بشکافت نه آن کارد حنجر را برید هم پسر گردید محزون هم پدر شد خشمگین پای تا سر شعله شد فریاد زد کای تیغ تیز از چه کندی می کنی در امر رب العالمین تیغ گفتا کای سراپا گشته از محبوب پر تو به من گویی ببر اما خدا گوید نبر ناگهان آمد ندا از جانب رب جلیل مرحبا ای عزم تو اخلاص و صدقت را دلیل تا بماند نور ختم المرسلین در صلب تو فدیه آورده است بر فرزند پاکت جبرییل ما پذیرفتیم از تو ذبح فرزند تو را تو خلیلی تو خلیلی تو خلیلی تو خلیل ما تو را در بوته اخلاص کردیم امتحان ما تو را دادیم تا صبح جزا اجر جزیل هم تو بیرون آمدی از آزمایش رو سفید هم جلال و عزت تو کرد شیطان را ذلیل کشتن فرزند با دست پدر سخت است سخت چون جمال دوست دیدی این بلا آمد جمیل تا ز چشم ابر آید بارش رحمت فرود بر تو و بر هاجر و فرزند دلبندت درود ای خلیل الله اسماعیل تو از آن ماست تا قیامت زنده این سنت به صحرای مناست غم مخور گر زنده برگردید اسماعیل تو مقتل ذبح عظیم ما منای کربلاست فرق ها دارند با هم این ذبیح و آن ذبیح این سرش بر سینه تو، او سرش بر نیزه هاست حلق اسماعیل تو دارد خراش از خنجری حنجر او پاره پاره از دم تیغ جفاست جسم اسماعیل تو چون روح در آغوش تو پیکر مجروح او از سم اسبان توتیاست ذبح تو سیراب بود و مثل گل شاداب بود ذبح زهراعلیها سلام با لب عطشان سرش از تن جداست ای خلیل ما بود تا سیل اشکت در دو عین آب شو چون شمع سوزان گریه کن بهر حسین کیستی تو مروه و سعی و صفایی یا حسین بیت و رکن و مشعر و خیف و منایی یا حسین تو طوافی تو مطافی تو نمازی تو دعا تو ذبیحی تو ذبیحاً بالقفایی یا حسین آب زمزم تشنه لعل لب خشکیده ات تو هزاران خضر را آب بقایی یا حسین خون تو جاری است در رگ های احکام خدا بلکه خود خون خدا، خون خدایی یا حسین تو حسینی تو حسین کل خلق عالمی تو شهیدی تو شهید کربلایی یا حسین تو تمام مصحفی، آیات زخم پیکرت تو کتاب انبیا و اولیایی یا حسین آفتابا بر سر خلق دو عالم سایه ای نخل "میثم" از کتاب زخم هایت آیه ای شاعر : استاد حاج غلامرضا سازگار
183K
🔸سرود مسجدی عید قربان جشن بندگی و یقین بادا مبارک عید قربان بر مؤمنین بادا مبارک عید قربان بر مؤمنین بادا مبارک... لَبّیکَ اللهمّ لَبّیکْ،ای ربّ یکتا آمدم قربانی کنم نَفسانیَت را عید قربان بر مؤمنین بادا مبارک... من همان عبدِ عاصیِ نامه سیاهم ای پناهِ بی پناهان بده پناهم عید قربان بر مؤمنین بادا مبارک... از مَشعرِ علایقِ تُهی و فانی آمده ام سوی مِنا بهرِ قربانی عید قربان بر مؤمنین بادا مبارک... ما را کمک کن ای خدا به حقّ زهرا دائم باشیم در اِحرامِ وَرَع و تقویٰ عید قربان بر مؤمنین بادا مبارک... به حقّ او که در رَهَت جان را فدا کرد در راهِ دین حجّ خود را نیمه رها کرد جانم حسین جانم حسین ای حسین جانم... آن آقایی که دلها را تا به خدا بُرد قربانی هایش را سوی کرببلا برد جانم حسین جانم حسین ای حسین جانم... ✍امیر عباسی
1. آخر حج.mp3
10.09M
( علیه السلام ) آخر حج من رسید و عید قربان آمده از خیمه ، اسماعیل من به عزم میدان آمده باز، پرپاشده یک غزوه ی دیگر شد سوی میدان شبه پیمبر رجز بخوان انا أبن حسین بن علی أطعنکم أضربکم ضَربَ غُلامٍ عَلَوي آه یوسف دلها، عزیز لیلا، هستی بابا شرمنده ی روی تو ام سوار تشنه کام من قطره ی آبی هم نمانده در خیام من آه لب تو خشک و من دیده ام تر من تشنه کام بوسه ی آخر خدا کند گم نکند اسب تو راه خود را که پیش چشم تنت نگردد اِرباً اِرباً آه علی اکبر، علی اکبر، علی اکبر دل عالم خون شده باز از ستم یزیدیان دوباره چشم غزه و منامه گشته خون فشان شد دنیا پر از ظلم دلها پر از آه یک گوشه چشمی بقیة الله رسیده به آسمان دوباره آه و یارب ببین که زیر آتش است مزار عمه زینب آه غریب مادر، غریب مادر، غریب مادر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عید غدیر خدا می خواست محبوبش امیر المومنین باشد برای حلقه ی هستی علی نقش نگین باشد به دستانش سپرد آن روز فانوس هدایت را که در تاریکی شكها على نور اليقين باشد فضائل جمع در ذات على بوده است از آغاز فضیلت فخر آن دارد که با ذاتش عجین باشد بپرس از راویان؛ از باد؛ از باران که غیر از او کسی دیده امیری با یتیمی هم نشین باشد؟ چه عیدی.. که در آن اتمام نعمت بر بشر آمد چه روزی بهتر از آن که در آن اکمال دین باشد سفارش کرد پیغمبر که راه این است و جز این نیست مبادا راهتان مردم مسیری غیر از این باشد سفارش کرد پیغمبر که از امروز ای مردم علی بن ابی طالب امیر المومنین باشد ... 🔸شاعر: زهرا نظری
بنام خدا "" "" "" " عیدقربان زیروبر گشتن خوش است عهدمحکم باخدا بستن خوش است حکمت این روز پر حکمت سواست عید قربان برترین عید خداست باید امروز ازدرون طاهر شویم بهر قربانی شدن حاضر شویم گر کشیم بر بند نفس خویش را می شویم ما بنده ی خوب خدا نفسمان را گر کنیم خوار و ذلیل می شود راضی ز ما رب جلیل گر که بت های درون را بشکنیم ما خلیل الله دوران می شویم عید قربان باشد عید زندگی عید ایثار و گذشت و بندگی فاخرا باید که قربانی کنیم در ره حق خویش را فانی کنیم بعد قربان آدم دیگر شویم در ره حق بی تن و بی سر شویم دل دهیم بر دلبر و دلدار خویش سر دهیم بر محرم اسرار خویش "" "" "" "" گنجینه اشعار مذهبی ترکی و فارسی و اشعار انتقادی اجتماعی شاعر : مسلم فرتوت(فاخر)