#حضرت_مسلم_بن_عقیل_ع
در کوچه وقتی سنگها بر صورتم خورد
خیلی برای خواهر تو گریه کردم
در ازدحام کوچههای کوفه یادِ
اهل و عیالِ مضطر تو گریه کردم
تا مادران را در برِ اطفال دیدم
یاد رباب و اصغر تو گریه کردم
وقت اذان ظهر دلتنگ تو بودم
یاد اذان اکبر تو گریه کردم
گفتم به طوعه که نرو در پشت آن دَر
با روضههای مادر تو گریه کردم
تا کاخ آن ملعون مرا با زجر بردند
مردانه پای دختر تو گریه کردم
در زیر لب گفتم به قربان سر تو
از بام اینجا بر سرِ تو گریه کردم
اینجا میا که آب هم فکر لبت نیست
لبتشنه یاد حنجر تو گریه کردم
✍ #محمدجواد_مطیع_ها
#حضرت_مسلم_بن_عقیل_ع
همراه خود نیاور ای شاه زیورآلات
اینها به خانواده دادند قول سوغات
شب تا سحر نشستم زانو بغل گرفتم
اى واى از این خیالات، اى واى از این خیالات
...کوفه میا حسین جان... کوفه وفا ندارد
میسوخت نامهی من از سوز این عبارات
...هجده هزار نامه... هجده هزار نیزه
تفریط پشت تفریط، افراط پشت افراط
نامسلمین کوفه، با مسلمت چه کردند
خوب است تازه اینجا... وای از بلاد شامات
ای وای از زنی که در ازدحام باشد
من رد شدم خلاصه از کوچه با مکافات
با عفت رباب و حجب و حیای زینب
دارند کوچهها و بازارها منافات
با دست بسته وقتی افتادم از بلندی
گفتم عزیز زهرا، قربان قد و بالات
برعکس از قناره...، عکس مرا کشیدند
طفلان شهر کوفه در دفتر مجازات
باشد قرار بعدی دروازهی همین شهر
آنجا که رأس ما با هم میکند ملاقات
سروده گروه شعری #یا_مظلوم
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#ورود_به_ماه_محرم
با ذکر یاحسین دمادم گریستم
یک سال در فراقِ محرّم گریستم
با گریه بر تو، توبهی آدم قبول شد
من هم شبیه حضرت آدم گریستم
بارِ گناه، برکتِ چشم مرا گرفت
شرمنده در مصیبت تو کم گریستم
شکر خدا که چشم و سرم وقف روضه شد
هم بر سرم زدم ز غمت، هم گریستم
مُردم به پای خط به خطِ مقتلت حسین
از بس که با "لُهوف و مُقَرّم" گریستم
✍ حجتالاسلام #علی_مقدم
144.8K
هرشب با بیقرار اصفهانی
(پند حکایت شماره ۱۲۲ )
در جوار آقا جانمان امام
رضا دعاگوی شماهستم
امام مهربان رضا جان🌹🌹
#############
امام مهربان رضا جان
امید بیکسان رضا جان
امام هشتمی تو مولا
سحاب رحمتی تو آقا
بِرَس به داد ما تو مولا
رضا رضا رضا رضا جان ۲
دوای درد بی دوایی
طبیبی و گره گشایی
امام ما تو مقتدایی
پناه بی کسان رضایی
بِرَس به داد تو مولا
رضا رضا رضا رضا جان ۲
شها تو نور چشم مایی
به هر غریبه آشنایی
شِفای درد بی دوایی
طبیب ما امام رضایی
به داد ما بِرَس تو مولا
رضا رضا رضا رضا جان ۲
بیا نظر نما به یاران
امید قلب بیقراران
امام هشتمی تو آقا
قرار (بیقرار) دلها
به داد ما بِرَس تو مولا
رضا رضا رضا رضا جان ۲
بیقرار اصفهانی📕
2_1152921504663385651.mp3
171.7K
#شب_اول_محرم
#صلوات_اول_مجلس
شب اول ماه محرم الحرام است از همین شب اول دعا کنیم خدای متعال در این ماه با عظمت توفیق عزاداری و نوکری در خانه اهلبیت علیهم السلام رو به همه ما عنایت بفرماید به برکت صلواتی بر محمد و آل محمد.
(اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.)
2_1152921504663386772.mp3
1.79M
#شب_اول_محرم
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
مناجات 1
🔸دلتنگی غروب همه جمعه های من
یا بن الحسن... آقای من...
🔸دلتنگی غروب همه جمعه های من
🔸کی میرسد به صحن حضورت صدای من
آقا... یعنی ميشه...
یک روزی هم من در مقابل شما بایستم...
دست به سینه بگذارم...
بگم...
السلام علیک یا صاحب الزمان...
🔸کی میرسد به صحن حضورت صدای من
🔸با تو هوای ماه عزا چیز دیگریست
آقا ببین یک محرم ديگه رسیده...
کجایی ای پسر فاطمه...
🔸با تو هوای ماه عزا چیز دیگریست
🔸ای بانی مُحرم و صاحب عزای من
صاحب عزا کجایی...
ببین امسالم خیمه های عزای جد غریبت رو برپا کردیم...
اما بازم شما نیومدید
🔸ای بانی مُحرم و صاحب عزای من
🔸امشب میان سینه زدن ها و اشک ها
ببین آقا امشب برا چی اومدم...
حرف دلم چیه....
🔸امشب میان سینه زدن ها و اشک ها
🔸مُهری بزن به نامه ی کرب و بلای من
(شاعر: محمد بیابانی)
آقا... اومدم کربلام رو امضا کنی
(یا صاحب الزمان...)
2_1152921504663387692.mp3
2.31M
#شب_اول_محرم
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
مناجات 2
🔸آقا سلام ماه محرم شروع شد
🔸باز این چه شورش است و چه ماتم شروع شد
یا بن الحسن...
ممنونتم آقا...
محرم امسال...
بازم منو دعوتم کردید...
بازم بهم آبرو دادید...
الحمدلله بعد یک سال...
بازم عزا خانه اربابم حسین ... منو راه دادید...
الحمدلله... نمردم و...
دوباره لباس سیاه هیئت رو به تن کردم...
🔸آقا سلام تحفه اشکی به من دهید
امام زمان... آقا...
🔸آقا سلام تحفه اشکی به من دهید
🔸ماه گدایی من و چشمم شروع شد
آقا... شما این روزها...
برا جد غریبتون خون گریه میکنید...
میشه یک عنایتی هم به چشم من کنید...
🔸ماه گدایی من و چشمم شروع شد
پیغمبر فرمودند:
كُلُّ عَيْن باكِيَةٌ يَوْمَ الْقِيامَة
فاطمه جان... دخترم...
قیامت، همه ی چشم ها گریانند...
إلاّ عَينٌ بَكَت عَلى مُصابِ الحُسَين...
(بحار الانوار، ج 44، ص .293)
غیر از اون چشمی که...
در عزای حسین تو گریه کنه...
امشب منو اومدم پیش مادرم زهرا آبرو پیدا کنم...
🔸آقا سلام نیت گریه نموده ام
🔸شیرین ترین عبادت ما هم شروع شد
(شاعر: رحمان نوازنی)
دلت آماده شد حالا از همین شب اول...
امام زمانت رو دعوت کن...
با امام زمان هم ناله بشیم...
🔸یا بن الحسن کجایی ...
🔸ای وای از این جدایی...
2_1152921504663274189.mp3
1.67M
#شب_اول_محرم
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
مناجات 3
🔸جانم فدای تو یا صاحب الزمان
یابن الحسن...
🔸قربان آن مقام تو یا صاحب الزمان
امام زمان...
آقای خوبم...
🔸جان می دهم به خاطر یک لحظه دیدنت
ببین حرف دلت هست یانه...
🔸دل عاشق سلام تو یا صاحب الزمان
کجایی آقا جانم...
امام زمان...
یعنی میشه وقتی شما میآیید...
من زنده باشم...
درمقابل شما بایستم...
دست ادب روی سینه بگذارم ...
بگم السلام علیک یا بقیه الله...
🔸دل عاشق سلام تو یا صاحب الزمان
🔸ما منتظر به راه قدوم تو مانده ایم
یواش یواش دلتونو آماده کنید...
🔸ما منتظر به راه قدوم تو مانده ایم
🔸کی می رسد قیام تو یا صاحب الزمان
آقا... کی میشه شما بیایید...
انتقام جد غریبتون حسین رو بگیرید..
شب اول محرم دلت رو کجا ببرم...
بذار اینطوری بگم...
آقا...
کی میشه بیای...
انتقام غریب کوفه (مسلم بن عقیل) رو بگیری...
بمیرم چه کردند با آقامون مسلم بن عقیل...
#شب_اول_محرم
#روضه_حضرت_مسلم_علیه_السلام
متن روضه 1
🔸کوفه لبریز بلا گشته میا کوفه حسین
🔸قسمتم سنگ جفا گشته میا کوفه حسین
شب اول محرم...
بریم در خانه ی غریب کوفه...
آقامون.. مسلم بن عقیل...
(ببین چطوری با اربابش حسین داره درد دل میکنه...)
🔸کوفه ای که پدرت حاکم آن بود قدیم
🔸عاری از شرم و حیا گشته میا کوفه حسین
غریب و تنها...
توی کوچه های شهر کوفه...
داره با اربابش ابی عبدالله...
درد دل میکنه...
حسین جان ...آقا
🔸نگران گلوی طفل توام چون اینجا
آقای من...
🔸نگران گلوی طفل توام چون اینجا
🔸مملواز حرمله ها گشته میاکوفه حسین
تنها و غریب در کوچه های شهر کوفه...
اومد کنار یک خونه ای ایستاد... تکیه داد به دیوار غریبی...
یه پیره زنی در رو باز کرد.. صدازد.. آقا...چرا اینجا ایستادید؟
مگه خبر ندارید شهر امنیت نداره...
اول آقا مسلم بن عقیل صدا زد... خانوم... میشه برام آبی بیاری...
(قربون لبهای تشنه ات برم اقاجونم)
این پیرزن رفت و برا آقا آب آورد...
وقتی حضرت آب رو نوشیدند...
دوباره این پیر زن صدا زد...
آقا این روزها شهر امنیت نداره...
برای چی هنوز ایستادید...
یه دفعه آقا مسلم بن عقیل فرمودند...
کجا برم...
من تو این شهر خونه ای ندارم...
من توی این شهر غریبم...
پیر زن به سیمای نورانی اقا مسلم بن عقیل نگاهی کرد...
عرضه داشت... آقا جان... مگه شما کی هستید
حضرت فرمودند...
من مسلم بن عقیلم...
سفیر ابی عبد الله ام...
تا پیر زن فهمید این آقا فرستاده ی حسینه...
صدا زد... آقا...
جانم به فدای شما...
این خانه... خانه ی شماست... منم کنیز شمام...
ای کاش مردم کوفه.. به اندازه این پیر زن معرفت میداشتند...
هر طوری بود...
نانجیبها خبردار شدند...
نزدیکی های صبح...
خونه ی پیرزن رو محاصره کردند...
مسلم از خانه بیرون اومد... جنگ نمایانی کرد...
خیلی از این نانجیبها رو به درک واصل کرد...
اما بلاخره آقا رو با مکر و حیله گرفتار کردند...
بردن بالای دار الإماره...
حالا میخواهی گریه کنی بسم الله...
مردم کوفه دارن نگاه میکنند...
هر کسی یه حرفی میزنه...
یکی میگه حتما آقا رو آزاد میکنند...
یکی میگه نه...
دیگه آقا رو به شهادت میرسونند...
همه دارن نگاه میکنند...
یه دفعه دیدن سر از تن آقا جدا کردند...
ای وای... ای وای...
غریبانه... بدن بی جان مسلم را...
از بالای دارالإماره به زمین انداختند...
یاصاحب الزمان...
میخوام بگم اینجا...
سر از تن آقا مسلم بن عقیل جدا کردن...
بدن نازنینش رو غریبانه از بالای بام به زمین انداختند...
اما...
دیگه زن و بچه مسلم نبودن ببینن...
دیگه دختر بچه اش نبود ببینه...
بمیرم... برات حسین....
جلو چشمان زینب...
جلو چشمان بچه های حسین.. صدا زدند...
اسبهاتون رو نعل تازه بزنید...
آنقدر بر روی بدن عزیز زهرا...
اسب دواندند...
تمام استخوان ها شکست...
🔸دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نشد
🔸آره آن جلوه که فانی نشود نور خداست
(و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ. سوره: شعراء آیه: 227)
#شب_اول_محرم
#روضه_حضرت_مسلم_علیه_السلام
متن روضه 2
🔸ای خدا شب شده و من چه کنم
شب اول محرم...
بریم در خانه نائب الحسين...
آقا و مولامون مسلم بن عقیل...
🔸ای خدا شب شده و من چه کنم
🔸یک تن و این همه دشمن چه کنم
نمیدونم تا حالا تو یه شهری غریب بودید یانه...
تا حالا براتون اتفاق افتاده تو یه شهری...
بی کس و تنها باشید...
احساس غربت کنید...
خیلی سخته...
اما...
میخام بگم اگر هم تو شهری غریب بودید شاید دیگه دشمن نداشتید...
قربون غریبیت برم آقا یا مسلم بن عقیل...
غریب و تنها توی شهر کوفه...
هی صدا میزد...
🔸یک تن و این همه دشمن چه کنم
🔸اهل کوفه همه پیمان شکنند
🔸خود نمک خوار و نمکدان شکنند
18 هزار نفر با مسلم... بیعت کردند
خوشحال شد
نامه نوشت گفت حسین جان مردم کوفه منتظر تو هستند...
آقا زودتر بیا...
اما یک لحظه ای هم رسید بالای دارالاماره...
دید تنهای تنها مانده...
از همون بالای بام صدا زد...
السلام علیک یا ابا عبدالله...
آقای من...مولا... کوفه نیا...
(شب اول محرم دیگه کسی آروم نباشه...)
🔸حسین میا به کوفه، کوفه وفا ندارد
🔸کوفی بی مروّت شرم و حیا ندارد
هی میگفت یه نفر نامه بنویسه...
بگه آقا کوفه نیا...
🔸میون شهر کینه غصه زده شکوفه
🔸خیری تو این سفر نیست حسین میا به کوفه
ای وای... ای وای
🔸ز اوج بی وفایی دلم گرفته امشب
🔸شور میزنه دل من برای قلب زینب
آقا... اگه میخواهی بیای...
دیگه خانم زینب رو با خودت نیار...
🔸دارم نصیحتی من برات با قلب محزون
🔸سپیدی گلوی اصغرت رو بپوشون
آقا اینجا حرمله ها...
منتظر علی اصغرت نشستند...
بیت آخرم باشه...
منو ببخشید یاصاحب الزمان...
🔸قول داده مرد کوفی به دخترش بیاره
🔸ز کربلا به سوقات براش یه گوشواره
حسین جان...
اینها تازیانه هاشون رو آماده کردند
جان زهرا مادرت...
اگه میای...
رقیه رو با خودت نیار...
(و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ. سوره: شعراء آیه: 227)