eitaa logo
کانال نوای عاشقان
21.2هزار دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
2هزار ویدیو
548 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات مدیر کانال نوای عاشقان کربلایی هادی صالحی @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
0917 308 41 624_5895534670430339516.mp3
زمان: حجم: 4.92M
لالا لالا کبوتر سپیدم لالا لالا شش ماهه ی شهیدم لالا لالا امید ناامیدم شش ماهه ی شهیدم تا لحظه های آخرت مادر با یک دل پر خون نگاه می کردم به تو در میدون با دیده ی گریون اَمان از صدای قافله اَمان از خنده و هلهله اَمان از کمان حرمله گل پرپر علی اصغر لالایی گل پرپر علی اصغر لالایی لالا لالا رنج و بلا کشیده لالا لالا آبی به لب ندیده لالا لالا بخواب نَفس بریده دیدم تو رو، رو دستهای بابا با یک دل مُضطر تو دست و پا می زدی اِی بی سر با یک دل مُضطر اَمان از مرگ ستاره و اَمان ز داغ دوباره و اَمان از گلوی پاره و اَمان از صدای قافله اَمان از خنده و هلهله اَمان از کمان حرمله گل پرپر علی اصغر لالایی گل پرپر علی اصغر لالایی با نوای کربلایی مجتبی خداترس
مادرا_لالایی_میگن__هادی_همتی.mp3
زمان: حجم: 6.1M
مادرا لالایی میگن واسه ی شیرخواره هاشون می میرن اگه ببینن اشک چشم بچه هاشون اگه بچه تشنه باشه مادرش دل بی قراره زود زود میره برای گل تشنه آب میاره دل مادرا می سوزه اگه بچه دَم بگیره به تصدقش میگن که مادرت برات بمیره لالایی لالایی بخونید هم صدای مادر لالایی لالایی همه عالم فدای اصغر لالایی میخونه مادر کودکش راحت بخوابه گردنش افتاده وقتی که لبش تشنه ی آبه بچه ی تو شیر خورده شیر و آب سیر خورده بچه ی رباب میگن یه سه شعبه تیر خورده علی اصغر لب تشنه مثل یک گل شده پرپر با گلوی پاره پاره بدن او شده بی سر لالایی لالایی بخونید هم صدای مادر لالایی لالایی همه عالم فدای اصغر روی دست پدرش رفت به امید جرعه آبی... بی وفا سپاه کوفه به او دادند چه جوابی دل کربلا گرفته دل آسمون شکسته در خیمه ها هنوزم منتظر رباب نشسته گل پرپر و میارن تن بی سر و میارن با حسین جمع ملائک علی اصغر و میارن لالایی لالایی بخونید هم صدای مادر لالایی لالایی همه عالم فدای اصغر
. ( سلام الله علیها ) چشمهای خسته ات را باز دریایی نکن این قدر با اشک رویت را تماشایی نکن هیچ جا مانند این جا چشم مردم شور نیست روی ماهت را دوباره غرق زیبایی نکن عمه مثل ابر طوفان زاست پس با او بگو بغض خود را بشکن و دیگر شکیبایی نکن حنجرت زخم است و داغ اصلا برایت خوب نیست در خرابه با اسیران هم هم اوایی نکن من ،عمو،قاسم،علی اکبر همه پیش توییم در کنار نیزه ها احساس تنهایی نکن دیدن این سر میان طشت پیرت میکند این قدر با بوسه ات از من پذیرایی نکن چشم هایت را ببند و دست بر رویم بکش دخترم!حتی نگاهی هم به بابایی نکن روی دامان تو دارد باز خوابم می برد با زبان بی زبانی قصد لالایی نکن
🏴 سلام الله علیها 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ چه تکریمی نموده شهر شام از باب حاجاتش سه روزی مانده این حوریه پشت باب ساعاتش سر بازار نُه ساعت سر پا ایستاده او کسی که نُه فلک بنشسته بر خوان کراماتش همای منزلت بود و خرابه منزل او شد همان که شد بهشت آبادی کنج خراباتش همان که مریم از نور رخش انجیل می‌خواند که بوده پرده‌دار محملش در راه شاماتش به جای گل نثار مقدمش خار مغیلان شد چه استقبال گرمی کرد از او خاکستر و آتش برای صورت حوریه برگ گل ضرر دارد چرا پس ضربه سیلی نمی‌کرده مراعاتش؟! کشیده آه را در بند خود زنجیری از آهن اسیر سلسله هستند در این شهر ساداتش نشسته سر به دامانی که عطر فاطمه دارد سر زخمی "مصباح الهدی" در بین مشکاتش تمام دردها را برد از یادش سر بابا چگونه یک طبق زخم است مرهم بر جراحاتش؟! هزار و نهصد و پنجاه تا زخم است بر جسمش هزار و نهصد و پنجاه دفعه شد مواساتش به فکر انتقام از چوب بود و بر لبش می زد ببین پر کرده عالم را نوای یالثاراتش .
🏴 سلام الله علیها 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ گریستم که از این دیده خواب را بِبَرند گلایه ی دلِ از غصه آب را ببرند شدند فطرس کوی تو چند قطره ی اشک که از خرابه سلام و جواب را ببرند شنیده ام که سرت می رود به سوی نجف! به محضر نجف، این دُرِّ ناب را ببرند بگو به ابر، بیاید شبانه گریه کنیم که از کنار تنت آفتاب را ببرند ببین که از وسط ازدحام این مردم چگونه آیه ی نور و حجاب را ببرند نخواه نیزه و طشت و تنور، این شب ها به جای دامن من این ثواب را ببرند شبیه کوثر و زمزم چقدر آب شدم که از کنار سر تو شراب را ببرند بگو که نیزه عباس را علم بکنند که از میان حرم اضطراب را ببرند من از حیات بدون تو دست خواهم شست که از محاسن پاکت خضاب را ببرند .
من ازبس غصه دارم که، میشه صدتا کتابش کرد کدومش رو بگم آخه، نمیشه انتخابش کرد دیدی تنهام و شب‌های خرابه سرد و تاریکه سر تو سرزده اومد، مثه خورشید تابِش کرد تموم آرزوهامو، گذاشتن پیش روم امشب دعا کردم بیای پیشم، خدا هم مستجابش کرد می‌گیرم دستمو بابا، به دور صورت زخمیت هنوزم میشه روی ماهتو اینجوری قابش کرد اگه چشمام نمی‌بینه، دلیلش دستای زجرِ یه دونه سیلی زد اما، باید صدتا حسابش کرد رو خاک داغ صحرا با، سرانگشتِ پُر از زخمم نوشتم اسمتو اما، سنان با پا خرابش کرد گذشت از من ولی کاشکی، یکی بود یادشون می‌داد نباید دختر شاهو، به‌جز «خانم» خطابش کرد دیگه از هرچی اسبه من، بدم میاد آخه اون روز دیدم که ده تا اسب اومد، گل من رو گلابش کرد می‌سوزونه منو داغِ، تنور خونه‌ی خولی کجا رفت اون محاسن که، علی اصغر خضابش کرد؟! رباب امروز طفلش رو، توی رؤیا بغل کرد و... خیالی شیرشو داد و لالایی خوند و خوابش کرد ✍ سروده گروه ادبی
صلی الله علیک یا رقیه ی بنت الحسین امروز یک نقاشی دیگر کشیده یک درد دیگر را در این دفتر کشیده گاهی کشیده آنچه را که دیده، گاهی تصویرها را یک به یک از بر کشیده تا دیده گلبرگی میان برگه‌هایش بر روی یک دیوار خونین در کشیده از لحظه‌ای که کاروان عزم سفر کرد هر ماجرایی بوده را یکسر کشیده مانند دخترهای دیگر خاطراتی از آنچه را دیده‌ست سرتاسر کشیده مانده‌ست یادش اینکه سیلی خورده هر جا از زیر ضرب تازیانه سر کشیده در صفحه‌ای یک دختر کوچک کشیده بر گوش‌های کوچکش زیور کشیده با خود گمان کرده‌ست شاید باز دشمن... بر روی زیورهای او معجر کشیده دختر به شوق دیدن بابای خود باز امروز یک نقاشی محشر کشیده در زلف خود دستان بابا را کشیده بر روی یک انگشت، انگشتر کشیده اصلا نمی‌داند کجا دیده‌ست اما داداشی‌اش را مثل پیغمبر کشیده گفتند اکبر اربا اربا شد، شنیده یک صفحه را تنها پر از اکبر کشیده در صفحه‌ای در احترام عمه زینب هر چیز را دیده‌ست زیباتر کشیده تنهای بی سر را پر از گلبرگ کرده گل بر سر نی‌ها به جای سر کشیده لب‌تشنه بوده گفته یا زهرا و بعدش در دفتر خود چشمه‌ی کوثر کشیده گهواره‌ی خالی، غم جان رباب است گهواره را یک گوشه با اصغر کشیده تا که گلویش را نبیند هیچ تیری دستار سبزی روی آن حنجر کشیده از قطره‌ی اشکش که روی دفتر افتاد برداشته لب‌های او را تر کشیده شرمندگی سخت است می‌داند از این رو عباس را با آب در معبر کشیده هر جا هراس از دشمنان بوده‌ست آنجا عباس را در هیبت حیدر کشیده در صفحه‌های آخر این دفتر رنج برشانه‌های زخمی خود پر کشیده بسته‌ست دفتر را و گویا خواب رفته یا چون پدر جام بلا را سرکشیده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♻دخترم بر تو مگر غیر از خرابه جا نبود ♻گوشه ویرانه جای بلبل زهرا نبود ♻جان بابا خوب شد بر ما یتیمان سر زدی ♻هیچ‌کس در گوشه ویران به یاد ما نبود ♻دخترم روزی که من در خیمه بوسیدم تو را ♻ابر سیلی روی خورشید رخت پیدا نبود ♻جان بابا، هر کجا نام تو را بردم به لب ♻پاسخم جز کعب نی ،جز سیلی اعدا نبود ♻دخترم وقتی که دشمن زد تو را زینب چه گفت ♻عمه آیا در کنارت بود بابا ،یا نبود ♻جان بابا، هم مرا ،هم عمه ام را مي‌زدند ♻ذره‌ای رحم و مروت در دل آنها نبود ♻دخترم وقتی عدو مي‌زد تو را برگو مگر ♻حضرت سجاد زین‌العابدین آنجا نبود ♻جان بابا بود، اما دستهایش بسته بود ♻کس به جز زنجیر خونین، یار آن مولا نبود ♻دخترم آن شب که در صحرا فتادی از نفس ♻مادرم زهرا (س) مگر با تو در آن صحرا نبود ♻جان بابا من دویدم زجر هم مي‌زد مرا ♻آن ستمگر شرمش از پیغمبر و زهرا نبود ♻دخترم من از فراز نی نگاهم با تو بود ♻تو چرا چشمت به نوک نیزه اعدا نبود ♻جان بابا ابر سیلی دیده‌ام را بسته بود ♻ورنه از تو لحظه‌ای غافل دلم بابا نبود 🌺بِحَقِّ اَلْرُقَیِّهْ-اَلّٰلٓهُمَّ-عَجِّلْ-لِوَلیِّکْ-اَلْفَرَج🌺 ْ
[Javad Moghaddam]371_16083086792535
زمان: حجم: 5.38M
🖤دردانه تو افسرده شده.. ریحانه تو پژمرده شده.. مداحی جواد مقدم شب سوم محرم شب رقیه بنت الحسین علیه السلام..