|⇦•از من ناامید نشیا...
#نماهنگ و توسل به سیدالشهدا علیه السلام ویژهٔ شب جمعه اجرا شده به نفسِ حاج مهدی حسینی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
جوونیمو توی؛ گناها سر کردم
چقده صبر کردی شاید دوباره برگردم
تو خوشیام اصلا؛ به تو حواسم نیست
یه روزی میفهمم جز تو رفیقی واسم نیست
از من ناامید نشیا سنگ رو یخم نکنی!
من شاید به درد بخورم سهمِ دوزخم نکنی
شرمنده ام خودم میدونم
اونی که میخوای نشدم
هر دفعه یه جوری زدم
زیر وعده های خودم
بازم دستمو بگیر با لطف همیشگی
محتاج نگاهتم اصلا هر چی تو بگی
فقیرُکَ بِبابِک یا بابَ النِّجات
یا بابَ النِّجات یا بابَ النِّجات
آخه به غیر از تو مگه کیو دارم؟
همه ی هستیمو آقا به تو بدهکارم
همه جا رسوای خوب و بدم کردن!
تو قبولم کردی جز تو همه ردم کردن
تو بهتر از همه کس میدونی؛ راز منو
دوست دارم هر چی رو که یادت میندازه منو
بُردنِ اسم حسین لطف زهرا به منه
نوکر؛ زیر علمت واست سینه میزنه
اسمت روی لبمه تا جون دارم آقا جون؛
عشقت رو نگیر ازم واسه ی گدا بمون
فَقیرُکَ بِبابِک یا بابَ النِّجات
یا بابَ النِّجات یا بابَ النِّجات
@navaye_asheghaan
مداحی_آنلاین_از_من_ناامید_نشیا_رسولی.mp3
4.67M
|⇦•از من نا امید نشیا...
#نماهنگ و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام ویژهٔ شب جمعه اجرا شده به نفسِ حاج مهدی رسولی•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
🔖در تمنای حسین..
امام حسين (ع) فرمود: «محبّت ما اهل بيت سبب ريزش گناهان است، چنانكه باد، برگ درختان را مىريزد»
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
@navaye_asheghaan
|⇦•برای آینه بودن...
#روضه و توسل به حضرت عباس علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مهدی میرداماد •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
یاد وصیت حرف مادرش افتاد،از مدینه که می خواستن برن همه قافله حرکت کرد یه مرتبه ابی عبدالله نگاه کرد دید خانم ام البنین جلو دروازه ی مدینه ایستاده یه نگاه به ابوالفضل کرد گفت :عباسم! مگه با مادرت خدا حافظی نکردی؟ گفت: چرا آقا جان! گفت چطور مگه؟ گفت نگاه کن ببین اومده جلو دروازه شهر برو برس به مادرت ببین امرش چیه ..رفت قمر بنی هاشم خانم ام البنین گفت: عباسم! داداشات هم صدا بزن ..مرحوم ربّانی تو ستارهی درخشان مدینه این جوری نقل می کنه: میگه داداش های عباس هم اومدن دور مادر چهار تا شیر نر حلقه زدن دستهاشونو گرفت تو دست خودش گفت دارید از مدینه میرید منِ مادر به گردن شما حق دارم یا نه ؟ گفت :اون آقا رو ببینید حسین رو نشون داد. اون آقا رو میبینید؟ آره مادر
شماها به دنیا اومدید دورش بگردید میخوام با حسین برید مبادا بی حسین برگردید. وصیت من اینه تا نفس دارید دورش بگردید. نمیخوام تا زنده اید یه تار مو از سرش کم بشه ..دونه دونشون انتخاب شدن خصوصاً عباس....
برای آینه بودن که انتخاب شدم
چو ماه مَطلع الاَنوار آفتاب شدم
مرا هر آینه ذُخرُ الحسین می خواندند
*تو صفین مگه نبود نقاب بست رفت وسط میدان جوری لشکر رو تارو مار کرد چهارده ساله بود همه موندن این نوجوون کیه امیرالمومنین فرستاده وسط میدون؟! صدا زدبه یکی از یارانش برید برش گردونید..حضرت دستور داد برو تو خیمه استراحت کن...یاران گفتن آقا میذاشتید بجنگه حضرت فرمود نه ! "هذاذُخرالحُسین" این ذخیره کربلای حسینمه..*
مرا هر آینه ذُخرُ الحُسین می خواندند
دعای فاطمه بودم که مستجاب شدم
*روضه ابوالفضل محاله با آرامش خونده بشه دلیلشم خود کربلاست ابی عبدالله گریه زیاد کرده.. کربلا کنار قاسم "وَ رَفَعَ صُوتَهُ بِالبُکاء" بلند گریه کرد. کنار علی اکبر " و َبکی بُکاءً عالیاً"بلند گریه کرد. اما کنار ابوالفضل گریه نکرد نوشتن وَصَرخ الحسین صَرخه بالاتر از ضجه است صَرخه یعنی داد زدن...*
امان که مشک تهی آبروی من را ریخت
من از خجالت لبهای تشنه آب شدم
چقدر نیزه ی تشنه به جان من افتاد
که جرعه جرعه پر از زخمِ بی حساب شدم
*بدنهای مختلفی رو ابی عبدالله دید دیگه بالاتر از ارباً اربا نبود..تومقتل فقط یه جمله هست..خبر داری فقط دستهاش رو نزدن؟ خبر داری دوتا پاهاش رو قطع کردن؟ خبر داری اینقدر تیر زدن دیگه جا تو بدنش نبود..؟
به جای دست بریده دو بال سهمم شد
پناه روسری و خیمه و حجاب شدم
دلم شکست سرم را به حرمله دادن
که مزدِ ذبحِ علی، کودک رباب شدم
*ابی عبدالله اومد بالاسرش نوشتن آروم نشست بالا سرش دو دستی سر رو جمع کرد آروم تیر رو در آورد..دید چشم سالم داره اشک میریزه. اشک رو با پرِ شالش پاک کرد..چرا داری گریه می کنی؟گفت: برادر گریه ام برای شماست الان شما سر منو از رو خاک برداشتی اما یک ساعت دیگه کی میخواد سر آقای من رو برداره؟....
@navaye_asheghaan
مداحی آنلاین - برای آینه بودن که انتخاب شدم - میرداماد.mp3
6.92M
|⇦•برای آینه بودن...
#روضه و توسل به حضرت عباس علیه السلام اجرا شده به نفس سید مهدی میرداماد•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
کربلا نرفتن سخت است…کربلا رفتن سخت تر! تا نرفته ای شوق رفتن داری… تا رفتی شوق مردن! کربلا رفته ها می دانند، بعد از کربلا روضه ی حسین حکم زهر دارد برای دل اوراق شده ی زائر! آخر اینجا، دیگر عباس نیست تا آرام شوی در حریم امنش..
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
@navaye_asheghaan
🏴#امام_حسین_علیه_السلام
🏴#شب_جمعه
🏴#نماهنگ
🏴#سینه_زنی
🎤مداح :کربلایی حسین ستوده
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
شبهای جمعه آخه چه سری دارد دل هامون میگیره
شبهای جمعه مادر میاد و کربلا بارون میگیره
شبهای جمعه یه دختری که ذکر باباجون میگیره
شبهای جمعه مادر بنی میگه و خواهر میافته
چشمای زهرا بازم به زخم گودی خنجر میافته
مادر به یاد اون پنجه های شمر و موی سر میافته
من بی وضو موی تو را شانه نکردم
حالا به دنبال سرت باید بگردم
دیدم خودم روز عاشورا بنی
افتاده بودی زیر دست و پا بنی
دیدم خودم در روز عاشورا بنی
افتاده بود زیر دست و پا بنی
جانم حسین ......
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
شب های جمعه مادر به سمت گودی گودال میره
با درد پهلوی آن جایی که پیش میآید پامال میره شبهای
ورودی جمعه زینب از حال میره
شبهای جمعه انگاری
بازم موی تموم دخترا آتیش میگیره
شبهای جمعه با آه زهرا. کربلا
روضه نمیخواهد تنی که سر ندارد
قربان آن آقا که انگشتر ندارد
یک تکه ای سالم تموم پیکر ندارد
برای بوسهی مادر
جانم حسین .......
@navaye_asheghaan
مداحی:یا ابوفاضل شهِ دریا دل
◼️کربلایی رضاشیخی
__________________________________
یا ابوفاضل شهِ دریا دل
علم به دوشِ لشگر کرببلا
یا ابوالقربه یا ابوالفرجه
غضب کن ای دلاور کرببلا
امیر عباس
واسهی خدا مثالِ شیر عباس
برو میدن یلِ بینظیر عباس
انتقامِ مادرو بگیر عباس
چقده صورت ماهت مث باباس اباالفضل
برو میدون تا ببینن کیه عباس اباالفضل
برو سر وقتِ یلاشون مث بازه شکاری
برو گردن بزن از مارِدِ خناس اباالفضل
یاعباس یاسیدی
☘☘☘☘☘☘☘☘
ای بلند بالا همهی دنیا
فدای اون محبت و وفای تو
ای کمان ابرو میزنن زانو
تموم پهلوونا پیش پای تو
امیر عباس
با ابهت ولی سر به زیر عباس
تکیه گاهه مردمِ فقیر عباس
واسه مولا بهترین وزیر عباس
کشیده قد و بالات سروه ثریا اباالفضل
مث حیدر ضرباتت بی مهابا اباالفضل
چه شجاعانه اموننامهشونو پاره کردی
تویی گرمیِ دلِ زینب کبری اباالفضل
یاعباس یاسیدی
@navaye_asheghaan
روي دوشا شالِ عزا ، آه آه آه
ميريزه اشك امام رضا ، آه آه آه
ميان ، زائرا توي صحن حضرت
ميگن ، امام رضا سرت سلامت
امون ، كشتن جَوونتو تو غربت
كُـنج دخـمـه بي رمــق...
غريب گير آوردنش
يه گوشه اي از عطش
ميسوخت تموم تنش
يا امام رضا ، آجرك الله ٣
داره ميسوزه جگرم ، آب آب آب
داره ميسوزه پيكرم ، آب آب آب
نخند ، به اشك چشماي تره من
نخند ، به سوختن بال و پره من
نخند ، جلو چشاي مادره من
مادره قامـت خمـم....
اومده بالا سرم
داره ضجه ميزنه
با اشك چشم ترم
يا امام رضا ، آجرك الله ٣
تا با گريه ميگفتم آب ، آه آه آه
يادم اومد غمِ رباب ، آه آه آه
ميخوند ، پايين نيزه هِي لالايي
لالا ، چرا بالاي نيزه هايي
ميگفت ، بيا شيرت بدم كجايي
لااقــل از روي نِــى...
بيا پايين پيش من
يه بار يه مادر بگو
علي يه حرفي بزن
يا امام رضا ، آجرك الله ٣
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️