من فاطمه ی روزای سابق نیستم
با زحمت دارم روی پاهام وایمیستم
ضَرَبَنی منو زدن چه زدنی
ضَرَبَنی وسط کوچه علنی
دنیارو ببین علی
زهرا جلوی همه افتاد رو زمین علی
روزگارو ببین علی
تنها شدی غیرت مردا رو ببین علی
ای روزگار بی وفا
****
چند وقته میخوام بغل کنم بچم رو
اما نمیشه به کی بگم این غم رو
قَتَلَنی با کینه و بد دهنی
قَتَلَنی یه حدی داره دشمنی
زهرا شده رفتنی
سیلی نخوره دیگه بعد از من هیچ زنی
زهرا شده رفتنی
کاش تشنه نشه لبی پاره نشه پیرهنی
ای روزگار بی وفا
@navaye_asheghaan
1403082214.mp3
15.34M
#لا_ملجا_لنا_الا_زهرا
شور | من فاطمه روزای سابق نیستم
شب دوم عزاداری فاطمیه
(به روایت ۷۵ روز)
سهشنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۳
مداح : #کربلایی_حسین_طاهری
#فاطمیه_۱۴۰۳
@navaye_asheghaan
#حضرت_زهرا_س
ایام فاطمیه ؛ ایام حزن واندوه ال محمد ص بر جمیع عاشقان ولایت تسلیت باد
زبانحال حضرت زهرا س
درد پهلو طاقتم از کف ربود
هیچ کس از درد من آگه نبود
سوختم در شعله های بی کسی
با دل بشکسته و روی کبود
با هجوم ظالمان بر خانه ام
میخ در ؛ در سینه ام ماوی نمود
زان تهاجم سینه ام مجروح شد
بود فریادم بلند اما چه سود
غنچه نشکفته ام پر پر شد و
این مصیبت بر غم ودردم فزود
درد پهلو انچنان شدت گرفت
از قیام افتادم انجا در سجود
ناله ام میرفت تا عرش برین
از سویدای دل وعمق وجود
بین دیوار ودر وان شعله ها
اشک می امد زچشمانم چو رود
بسته شد بر من دگر راه نفس
در گلویم بغض سنگین بودو دود
با چنین بی حرمتی در بیت حق
شد شکسته عهد پیغمبر چه زود
سوختم پروانه سان گرد علی
بذل جان شرط است در بزم شهود
با غزل شرح مصیبت مشکل است
ای شقایق مثنوی باید سرود
شعر:استاد حمید رضازاده " شقایق"
کرمان
#حضرت_زهرا_س
@navaye_asheghaan
#حضرت_زهرا_س
..........آتش در ملکوت..............
امت از داغ نبی سخت پریشان بودند
آسمانها ز غمش سر به گریبان بودند
حیدر و فاطمه بیش از همه نالان بودند
وای بر اهل سقیفه... ، پی بحران بودند
همه پیمان شکن و مظهر تلبیس و ریا
عَلم توطئه بر پاست خدا رحم کند
تیر فتنه ، پی دلهاست خدا رحم کند
موسم غربت مولاست خدا رحم کند
فاطمه بیکس و تنهاست خدا رحم کند
از سقیفه شرر افتاده به جان زهرا
سامری باز به سر فتنهی اکبر دارد
در دلش نیّت آزار پیمبر دارد
آی مردم.....بخدا عقده ز حیدر دارد
زنگی مست به کف شعله و خنجر دارد
تا به آتش کشد از کینه ، سرای مولا
میرود سمت سرایی که امید همه است
مثل یک زلزله در هر قدمش واهمه است
آی ابلیس مرو..... این حرم فاطمه است
عرش را صاحب این خانه خودش قائمه است
نسل قابیل ندارد ز علی شرم و حیا
خانه ای که ز ازل بوده سر آغاز کَرم
بی اجازه مَلک اینجا ننهاده است قدم
اهرمن بهر هجوم آمده با ظلم و ستم
هیزم آورده که آتش بزند درب حرم
زوزه اش می شکند حرمتِ بنت طاها
مردم انگار که در خلسه مرگند و سکوت
سامری شعبده می کرد و خلایق مبهوت
غافل از فاطمه بودند و حریم ملکوت
کور بودند و ندیدند جلال و جبروت
که بوَد منحصر دختر شاه بطحا
شعلهور گشت دَر و خانه ی زهرا میسوخت
پیش چشمان علی شاخهی طوبا میسوخت
همزمان با گل یاسش دل مولا میسوخت
کوثر افتاد ز پا، سوره ی طاها میسوخت
این شراریست که سوزد ز غمش ارض و سما
لگد اهرمن و میخ در و سینه ی یاس
آمده مثل خزان در کف خود دارد داس
دل آیینه شکست از لگد آن خنّاس
شد فدایی ولایت گلِ عشق و احساس
در ره عشقِ علی ، فاطمه افتاد زپا
بین دیوار و در افتاد و صدا زد بابا
بین این قوم ببین دختر خود را تنها
من بمیرم که غریب است در اینجا مولا
قلم افتاد ز دستان " شقایق" اینجا.......😭
کی توان کرد بیان این مِحن جانفرسا
#حضرت_زهرا_س
#گلواژه_های_اهل_بیت_ع
شعر:استاد:حمید رضازاده " شقایق"
کرمان
@navaye_asheghaan
─┅══༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅══┅─
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
🏴 بدون فاطمه...
آه! افتاده علی از پا بدون فاطمه
روزگارش سخت شد مولا بدون فاطمه
فاطمه بود و علی احساس تنهایی نداشت
رفت زهرا، شد علی تنها بدون فاطمه
بعد زهرا این سوال خیلی از مردم شده
زنده میماند علی آیا بدون فاطمه؟
فاطمه، جان امیرالمومنین را حفظ کرد
حفظ شد جان علی اما بدون فاطمه
بیشتر از قبل مشتاق شهادت شد علی
جای ماندن نیست این دنیا بدون فاطمه
همتراز فاطمه دیگر نباشد در جهان
پس علی مانده است بیهمتا بدون فاطمه
تا قیامت پرچم حیدر نمیافتد زمین
راه زهرا طی شود حتی بدون فاطمه
روزی همسایهها از سوی زهرا میرسید
رزقشان پس قطع شد حالا بدون فاطمه
با کنیزش هم شبیه دخترش رفتار کرد
داغ مادر دیده است اسما بدون فاطمه
روز محشر گر شفاعت را کند از ما دریغ
زار خواهد بود کار ما بدون فاطمه
مادر سادات رفت و دخترش پنجاه سال
پیر شد تا عصر عاشورا بدون فاطمه
شعر:آرش براری
@navaye_asheghaan
─┅══༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅══┅─
#غزل_مرثیه_فاطمیه
(#فارسی _ #ترکی)
ای دیده! گریه کن به گلِ پرپرِ علی
چون ابر در مصیبت نیلوفر علی
ای دل! بسوز و آه بکش، آه آتشین
آتش زدند قوم دَنی، بر در علی
ای شیعه! دست غم به سر و سینه ات بزن
گویم دوباره مرثیه از دفتر علی
دانی که کی قیامت حیدر به پا شده ست؟
آن دم که سوخت هم در و هم همسر علی
باور کن ای عزیز! که در قبر هم هنوز
گرید برای فاطمه، چشمِ ترِ علی
هر چند نعش فاطمه تشییع می شده ست
تشییع می شده ست ولی پیکر علی
من آذری زبانم و قلبم پُر آذر است
زیرا فتاده ذرّه ای از آذر علی
یانّام دوشنده یادیمه زهرا مصیبتی
یاندی قاپی یاناندا دلِ مضطرِ علی
بو سرّه سیّدالشّعرا آدلانوب «بشیر»
اولموش غلام فاطمه و نوکر علی
شعر
: سید بشیر حسینی میانجی
@navaye_asheghaan
─┅══༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅══┅─
#نوحه_زمزمه
#حضرت_زهرا_س
حیدر نشسته در کنار بستر یار
همراه اطفال پریشان و دل افکار
این زمزمه دارند و بر لب بادل زار
یا رب هوای مادر ما را نگهدار
دارند برلب زمزمه
گلدسته های فاطمه
مظلومه مادر 2
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
ازدست حیدر می رود بود نبودش
شسته زدنیا دست خود یاس کبودش
آتش گرفته مرتضی شمع وجودش
زین بعد علی باشد به اطفالش پرستار
دارند بر لب زمزمه
گلدسته های فاطمه
مظلومه مادر 2
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
حلقه زدن اطفال زهرا دور مادر
دارد وصیت می کند زهرا به حیدر
دفنم نما اندر دل شب ای غضنفر
نزدم بمان قرآن بخوان بهرم تو بسیار
دارند بر لب زمزمه
گلدسته های فاطمه
مظلومه مادر 2
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
بر پای مادر میزند بوسه حسینش
شیرین زبانی می نماید نور عینش
گرید برایش نور چشم نشاتینش
حمد شفا می خواند اینک بهر بیمار
دارند بر لب زمزمه
گلدسته های فاطمه
مظلومه مادر 2
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
اطفال او با حالت محزون و خسته
همراه بابا در بر مادر نشسته
گویا که تار و پودشان از هم گسسته
دست دعا برداشته اند بر سوی دادار
دارند بر لب زمزمه
گلدسته های فاطمه
مظلومه مادر 2
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
شعر: حجت آله فرج دنیوی 1402/9/11 التماس دعا
@navaye_asheghaan
.........عزای فاطمیه ..........
ایّام فاطمیّه و وقت عزا شده
وقت عزای مادر درد آشنا شده
ای غایب از نظر بفدایت تمام خلق
مولا بیا که خیمه ی مادر به پا شده
خون می چکد ز چشم محبّان فاطمه
شهر مدینه باز به غم مبتلا شده
از هر کرانه ناله ی ماتم رسد به گوش
عالم ز داغ فاطمه ماتم سرا شده
آقا بیا که روضه جانسوز مادر است
آن مادری که بر گل رویش جفا شده
زهرا که بود اُم ابیها و نور حق
در بین شعله ها سپر مرتضی شده
یاس سپید باغ نبوّت کبُود گشت
وقتی غلاف ،با تن او آشنا شده
کوثر میان شعله ی سوزان و پشت در
بهر علی و حفظ ولایت فدا شده
طوفان سهمگین خزان شاخه را شکست
با غنچه ای که از دل شاخه جدا شده
عالم سیاه پوشِ غم کوثر علیست
قدّ علی در اوج مصیبت دو تا شده
فصل یتیمیِ حسنین است و زینبین
این تازه اوّلِ، غمِ پر ماجرا شده
پرپر شده است دشت " شقایق" ز داغ یاس
پای خزان دوباره به این باغ وا شده
حمید رضازاده " شقایق"
کرمان ۱۴۰۳/۸/۲۳
@navaye_asheghaan
─┅══༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅══┅─
#شهادت_حضرت_زهرا_س
چشمِ در راه ماندهام مادر!
اشک را بی اراده میداند
غُصهی ما ز داغِ مرگت را
مادر از دستداده میداند
مادر از دست داده یعنی ما
-ما که قربان نام یار رَویم-
مثل هر داغدیدهای، یارب!
"کاش" میشد سرِ مزار رویم...!
کاش میشد سر مزارِ بتول
با هیاهو میآمدیم، خدا...!
کاش چون کودکانِ بیمادر
به سر و سینه میزدیم، خدا...!
اینَک اما تفاوتی نکند!
بستهایم عهد عشق با زهرا
از همین راه دور، میخوانیم:
«السلام علیکِ یا زهرا»
السلامُ علیکِ یا اُمّاه
ازچه پاسخ نمیدهی؟ مادر!
گله دارم -به اذن تو- با «میخ»
شِکوِه دارم -به اذن تو- با «در»
آه... ای میخِ در! بتول است این...!
از چه این قدر شعلهور شدهای!؟
آه... ای در! به این فشارِ عجیب،
قاتل مادر و پسر شدهای !!
آه... ای در! چگونه رویت شد!؟
چه کسی گفته خون به پای تو نیست!؟
میخِ در! شرم کن ز اطفالش...
"سینهی حوریه" که جای تو نیست!
سینهی حوریهست جای حسن
سینهی حوریهست جای «حسین»
... نامِ «ارباب» آمده! برویم،
از همین جا به «کربلای حسین»
دست نامرد پای مرکبها
نعل نو تا که بست، یازهرا
زیرِ پایِ ستور... در گودال...
استخوانها...شکست... یازهرا...
شعر: احمد بابایی
@navaye_asheghaan