4_6010312551814924251.mp3
26.92M
متن نوحه
مهربونارباب
یاحسین دلمودریاب...💔
#امام_حسین
#آمریکا روبه افول است
رگ خیمه امری کرده دیگر
شیعه نمیگوید نگاه دیگرش را
با بغض و با بیمند، خیلی سوت و کورند
این روزها انگار، تمرین ظهورند
غربالی از جنس حوادث پاگرفته
چه دوستانی را زمان، از ما گرفته
ما بینوایان را که برگی و بری نیست
جز کربلا راه نجات دیگری نیست
چون کربلا، راه اطاعت از امام است
هر روضهاش درس قعود است و قیام است
باید بخواهیم از خدا، تنها همین را
کرببلا را، روضهها را، اربعین را
#یادآوری
👇
.
متن سرود مهدی رسولی با اشاره به #موسوی_خوئینی_ها
📌 مهدی رسولی در جشن میلاد امام رضا (ع) در هیئت ثارالله زنجان، با شعر جواب موسوی خوئینیها را داد:
هر واژهام با آه میآمیزد امروز
از تار و پودم، خون دل میریزد امروز
من بیرق سرخ سپاه راه عشقم
از دردهایم جنگ، برمیخیزد امروز
***
من که به قدرِ طول یک تاریخ، دردم
با این همه یک بار هم سر خَم نکردم
بار امانت بودهام بر دوش آدم
من خواندهام اسماء را در گوش آدم
بار امانت، بیرقِ دین خدا بود
من بودم بیرق که دستِ انبیاء بود
گلگون شدم چون ریخت، خونِ پاک هابیل
بر دوش موسی رد شدم از وادی نیل
بالای فُلکِ نوح، طوفان دیدهام من
زیر و بم مُلکِ سلیمان، دیدهام من
مستور و بیپیرایه و مسکوت بودم
من بیرقی در عالمِ لاهوت بودم
بر دوش هر پیغمبر و قومی که رفتم
از بی کسی انبیاء، مبهوت بودم
در امتحانِ سختِ فرمان الهی
من شاهد تنهاییِ طالوت بودم
روزی به دست امتی در آسمان و
یک روز دیگر زینتِ تابوت بودم
گاهی نشان بیم و گاه امید بودم
شانه به شانه، پرچمِ توحید بودم
در روزگار ناروایِ جاهلیت
در ابتلای بیدوایِ جاهلیت
مردی مرا برداشت باری دیگر از خاک
بر دوش او بودم، انگار فوق افلاک
دور سر خورشید، مثل ماه بودم
وقتی سر دوش، رسول الله بودم
دیدم خیالش راحت از فردای دین شد
وقتی علمدارش، امیرالمومنین شد
هرگز نخواهم برد از خاطر، اُحد را
دیدم سر دوش علی، هر آنچه شد را
آنها که دنبال غنیمت رفته بودند
بردند تنها جانِ بیمقدار خود را
یادم میآید خیبر و احزاب را هم
فرصت طلبهای به ظاهر خواب را هم
بر دوش حیدر بودم و همقد خورشید
من، بیرقِ بالا بلنده نور و توحید
بعد از رسولالله، رنگم سرختر شد
دیگر پس از این، هرچه شد از دود در شد
هم بغض چاه کوفه دارم در گلویم
هم خون دل میریزد از آب وضویم
با چشمهایم دیدهام، تنها شدن را
بیلشکری، بییار بودن را، حسن را
تاریخ من را داد از دستی به دستی
کارم ولی افتاد آخر سر به مستی
بر گنبد ارباب عالم جا گرفتم
بر شانه عباس تا ماوا گرفتم
شد رنگ سرخم، خطی خون از خدایم
حالا نشان قلب عالم، کربلایم
از کربلا راهی جدید آغاز کردم
منزل به منزل روضههایی باز کردم
انگار روی قله دنیا رسیدم
وقتی به دست زینب کبری رسیدم
با خون دلهایی که خورد از داغ شامات
حک شد به خطِ خون، به رویم یا لثارات
دیگر پیام من، کلامِ کربلا شد
مقصد قیامِ انتقام کربلا شد
دیگر به دست هر امامی که رسیدم
میدیدم او وقف پیام کربلا شد
آن قدر اما درد من از قیمت افتاد
بار گران من، به دوش غیبت افتاد
گفتم دیگر قصهای بیجانم اما
گفتم دیگر بر زمین میمانم اما
این بار هم خود را در آغوشی نشاندم
این بار هم بییار و بییاور نماندم
قومی مرا برداشتند از خاک، این بار
بار دگر خاک از وجودِ خود تکاندم
قومی که در سر آرزوی یار دارند
یوسف ندیده، رو در بازار دارند
من بر زمین دیگر نمیافتم چرا که
این قوم، پای من هوایِ دار دارند
فرقی ندارد از کلینی تا خمینی
این شیعیان همواره پرچمدار دارند
از خونِ پاکِ روی خاکِ سربداران
از قصه مشروطه، مشروعه خواهان
از ماجرای جنگهای روس و ایران
از شور شورش، بین جنگلهای گیلان
از شیخ فضلالله پای دار تهران
تا غیرت صحن گوهرشادِ خراسان
شانه به شانه روی دوش عالمانم
چون در حقیقت بیرق صاحبالزمانم
گرد از تنم قومی تکانده، چند وقتیست
طوفان به جان من نشانده، چند وقتیست
قومی به فرمان امامی از جماران
من را سر دوشش کشانده، چند وقتیست
تا کم نگردد ذرهای از اهتزازم
لاله سر راهم نشانده، چند وقتیست
از کرخه تا فکه، هویزه تا شلمچه
خون داده اما جانمانده، چند وقتیست
این قوم چندی پیش سردارش فدا شد
میر و علمدارش، فدای کربلا شد
وقتی که قومی این چنین در راه باشد
نامش سزاوارست، حزبالله باشد
حالا که بیرق دست مردی چون خمینی است
در راه او بودن، وجوبش حکم عینی است
دیدیم این امت تهاجم کم ندیده
باید بگویم یک دم خوش، هم ندیده
این راه دشوار است، راه سادهای نیست
این معبرِ هر جانِ نا آمادهای نیست
گیرم گروهی، هی از آزادی بگویند
ما را هی پر از ایراد بنیادی بگویند
آنها که دائم میشوند از ما طلبکار
یک عُمر منصب داشتند اما نه انگار
امروز افتادهاند دنبال مقصر
کم هم نمیآرند، اربابان گفتار
اینها که تا دیروزها همراه بودند
هرجا کمک میخواستی، هرگاه بودند
حالا قلمهاشان شده فریادِ دشمن
از غیب میآیند در امدادِ دشمن
امروز از آن دوران گریزانند انگار
آن انقلابیها، پیشمانند انگار
گیرم یکی بطن عدالت را نفهمید
جز غر زدن متن عدالت را نفهمید
یا آنکه چیزی غیر وادادن بلد نیست
اینها شود آوار پرچمدار، بد نیست
قومی که خون دادهست پای رهبرانش
ساده نباید بگذرد از آرمانش
قومی که در راه حرم داده سرش را
خالی نخواهد کرد پشت رهبرش را
پشت سر مولای خود دنبال عدل است
وقتی جلوتر رفت میچیند پرش را
وقتی بز
📌 مهدی رسولی در جشن میلاد امام رضا (ع) در هیئت ثارالله زنجان، با شعر جواب موسوی خوئینیها را داد:
هر واژهام با آه میآمیزد امروز
از تار و پودم، خون دل میریزد امروز
من بیرق سرخ سپاه راه عشقم
از دردهایم جنگ، برمیخیزد امروز
***
من که به قدرِ طول یک تاریخ، دردم
با این همه یک بار هم سر خَم نکردم
بار امانت بودهام بر دوش آدم
من خواندهام اسماء را در گوش آدم
بار امانت، بیرقِ دین خدا بود
من بودم بیرق که دستِ انبیاء بود
گلگون شدم چون ریخت، خونِ پاک هابیل
بر دوش موسی رد شدم از وادی نیل
بالای فُلکِ نوح، طوفان دیدهام من
زیر و بم مُلکِ سلیمان، دیدهام من
مستور و بیپیرایه و مسکوت بودم
من بیرقی در عالمِ لاهوت بودم
بر دوش هر پیغمبر و قومی که رفتم
از بی کسی انبیاء، مبهوت بودم
در امتحانِ سختِ فرمان الهی
من شاهد تنهاییِ طالوت بودم
روزی به دست امتی در آسمان و
یک روز دیگر زینتِ تابوت بودم
گاهی نشان بیم و گاه امید بودم
شانه به شانه، پرچمِ توحید بودم
در روزگار ناروایِ جاهلیت
در ابتلای بیدوایِ جاهلیت
مردی مرا برداشت باری دیگر از خاک
بر دوش او بودم، انگار فوق افلاک
دور سر خورشید، مثل ماه بودم
وقتی سر دوش، رسول الله بودم
دیدم خیالش راحت از فردای دین شد
وقتی علمدارش، امیرالمومنین شد
هرگز نخواهم برد از خاطر، اُحد را
دیدم سر دوش علی، هر آنچه شد را
آنها که دنبال غنیمت رفته بودند
بردند تنها جانِ بیمقدار خود را
یادم میآید خیبر و احزاب را هم
فرصت طلبهای به ظاهر خواب را هم
بر دوش حیدر بودم و همقد خورشید
من، بیرقِ بالا بلنده نور و توحید
بعد از رسولالله، رنگم سرختر شد
دیگر پس از این، هرچه شد از دود در شد
هم بغض چاه کوفه دارم در گلویم
هم خون دل میریزد از آب وضویم
با چشمهایم دیدهام، تنها شدن را
بیلشکری، بییار بودن را، حسن را
تاریخ من را داد از دستی به دستی
کارم ولی افتاد آخر سر به مستی
بر گنبد ارباب عالم جا گرفتم
بر شانه عباس تا ماوا گرفتم
شد رنگ سرخم، خطی خون از خدایم
حالا نشان قلب عالم، کربلایم
از کربلا راهی جدید آغاز کردم
منزل به منزل روضههایی باز کردم
انگار روی قله دنیا رسیدم
وقتی به دست زینب کبری رسیدم
با خون دلهایی که خورد از داغ شامات
حک شد به خطِ خون، به رویم یا لثارات
دیگر پیام من، کلامِ کربلا شد
مقصد قیامِ انتقام کربلا شد
دیگر به دست هر امامی که رسیدم
میدیدم او وقف پیام کربلا شد
آن قدر اما درد من از قیمت افتاد
بار گران من، به دوش غیبت افتاد
گفتم دیگر قصهای بیجانم اما
گفتم دیگر بر زمین میمانم اما
این بار هم خود را در آغوشی نشاندم
این بار هم بییار و بییاور نماندم
قومی مرا برداشتند از خاک، این بار
بار دگر خاک از وجودِ خود تکاندم
قومی که در سر آرزوی یار دارند
یوسف ندیده، رو در بازار دارند
من بر زمین دیگر نمیافتم چرا که
این قوم، پای من هوایِ دار دارند
فرقی ندارد از کلینی تا خمینی
این شیعیان همواره پرچمدار دارند
از خونِ پاکِ روی خاکِ سربداران
از قصه مشروطه، مشروعه خواهان
از ماجرای جنگهای روس و ایران
از شور شورش، بین جنگلهای گیلان
از شیخ فضلالله پای دار تهران
تا غیرت صحن گوهرشادِ خراسان
شانه به شانه روی دوش عالمانم
چون در حقیقت بیرق صاحبالزمانم
گرد از تنم قومی تکانده، چند وقتیست
طوفان به جان من نشانده، چند وقتیست
قومی به فرمان امامی از جماران
من را سر دوشش کشانده، چند وقتیست
تا کم نگردد ذرهای از اهتزازم
لاله سر راهم نشانده، چند وقتیست
از کرخه تا فکه، هویزه تا شلمچه
خون داده اما جانمانده، چند وقتیست
این قوم چندی پیش سردارش فدا شد
میر و علمدارش، فدای کربلا شد
وقتی که قومی این چنین در راه باشد
نامش سزاوارست، حزبالله باشد
حالا که بیرق دست مردی چون خمینی است
در راه او بودن، وجوبش حکم عینی است
دیدیم این امت تهاجم کم ندیده
باید بگویم یک دم خوش، هم ندیده
این راه دشوار است، راه سادهای نیست
این معبرِ هر جانِ نا آمادهای نیست
گیرم گروهی، هی از آزادی بگویند
ما را هی پر از ایراد بنیادی بگویند
آنها که دائم میشوند از ما طلبکار
یک عُمر منصب داشتند اما نه انگار
امروز افتادهاند دنبال مقصر
کم هم نمیآرند، اربابان گفتار
اینها که تا دیروزها همراه بودند
هرجا کمک میخواستی، هرگاه بودند
حالا قلمهاشان شده فریادِ دشمن
از غیب میآیند در امدادِ دشمن
امروز از آن دوران گریزانند انگار
آن انقلابیها، پیشمانند انگار
گیرم یکی بطن عدالت را نفهمید
جز غر زدن متن عدالت را نفهمید
یا آنکه چیزی غیر وادادن بلد نیست
اینها شود آوار پرچمدار، بد نیست
قومی که خون دادهست پای رهبرانش
ساده نباید بگذرد از آرمانش
قومی که در راه حرم داده سرش را
خالی نخواهد کرد پشت رهبرش را
پشت سر مولای خود دنبال عدل است
وقتی جلوتر رفت میچیند پرش را
وقتی بزرگ خیمه امری کرده دیگر
شیعه نمیگوید نگاه دیگرش را
با بغض و با بیمند، خیلی سوت و کورند
این روزها انگار، تمرین ظهورند
غربالی از جنس حوادث پاگرفته
چه دوستانی را زمان، از ما گرفته
ما بینوایان را که برگی و بری نیست
جز کربلا راه نجات دیگری نیست
چون کربلا، راه اطاعت از امام است
هر روضهاش درس قعود است و قیام است
باید بخواهیم از خدا، تنها همین را
کرببلا را، روضهها را، اربعین را
👇
216.6K
🥀زبانحال زوار اربعین درآن مزارمطهر 🥀
✅ترکـــــــی جانسوز✅
📝محمدعلی مصیبی تبریزی
🎶سبک:اصغریم ای شیرین زبانیم.....
🎙اجراخادم اهل بیت کربلایی سعیدسلطانی🎙
🍂 زبانحال زوّار اربعین درآن مزار مطهر🍂
📝محمد علی مصیبی تبریزی
درآهنگ:اصغریم ای شیرین زبانیم
السّلام ای سلیل قرآن
ای اولان دین یولوندا قربان
گلمیشم قبریوین نماسین
منده بیر یول گورم یاخیندان
گلمیشم ، دردیمین ،
چاره سین حسین سندن آلام
قبریوین ، باشینه ،
اذن وئرسن آقا دولانام
((حسین جانم - حسین جانم))
گلمیشم عطریوی آلام من
گلشن عشقه یول سالام من
همنوا باغریقان ربابه
اصغرین لای لاین چالام من
اولموشام ، دهریده ،
عشقیوین گرفتاری حسین
سنده اول ، حشریده ،
عشقیمین خریداری حسین
((حسین جانم - حسین جانم))
سوزِ مستانه دلده گلدیم
لفظ شکرانه دیلده گلدیم
اقتدارِ ولایتوندی
قاره بیر پرچم الده گلدیم
بوهمان ، قاره دی ،
قانیوی سنون آلدی حسین
تختیدن ، توپراقا ،
هندین اوغلونی سالدی حسین
((حسین جانم - حسین جانم))
نیسگیلیم چوخدی بس ،حبیبیم
ای منیم باصفا طبیبیم
قبریوی گویلوم ایستیوردی
حَمدُ لله اولوب نصیبیم
قات منیم ، ناله می،
جابر و عطیّه سسینه
باغریقان ،زینبین،
اربعینده کی ناله سینه
((حسین جانم - حسین جانم))
سینه ده چوخلی غم واریدی
چوخلی درد و اَلَم واریدی
درد و غمدن علاوه ، دلده
داغ بین الحرم واریدی
یاحسین ،منیدیم ،
بی قرار بین الحرمین
قورتاروب ،عاقبت،
انتظار بین الحرمین
((حسین جانم - حسین جانم))
گلمیشم ؛ دیده سی ترَم من
گول بو گولزاریدن دَرم من
قولسوز عباس قهرمانین
باصفا قبرینی گورم من
قارداشین، مظهر،
صبر و استقامت دی آقا
صودامر ، طفلیدن ،
ایندی ده خجالت دی آقا
((حسین جانم - حسین جانم))
بوردا بیر دلبرون یاتوبدی
پُربَها گوهرون یاتوبدی
بیر حبیب آدلی پیرِ طاهر
بیر قوجا نوکرون یاتوبدی
مرحبا؛گلشنِ ،
عشقیوین عجب گوللری وار
هم قوجا ،یاری وار،
همّی صودامر یاوری وار
((حسین جانم - حسین جانم))
ای اولان اُسوه ، حلم و صبره
وی دؤزن هر بلا و جبره
ایسته بیر اربعین «مُصیّب»
یول سالا آلتی گوشه قبره
قیل کرم ،منده بیر ،
جامۀ صفایه بورونم
گورجاقین ،باصفا،
قبریوی یوز اوسته سورونم
((حسین جانم - حسین جانم))
﷽🍁
✨اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج✨💫
.
#توضیحات_ضروری
اخیرا پادکستی از بنده در فضای مجازی درباره غذای فراسودمندی که درمانگر کرونا هست بدون اطلاع و بدون اجازه بنده منتشر شده است. لازم است در این خصوص نکات مهمی را اشاره کنم انتظار دارم همه کسانی که به هر نیتی آن مطلب را نشر داده اند، این نوشته را هم با همان حجم و سرعت نشر بدهند :
۱. اصل سخنرانی اصلا درباره کرونا نبوده بلکه سخنرانی شب قدر بنده است در مصلای بابل درباره تقابل سبک زندگی غربی با سبک زندگی اسلامی که در خلال آن به عنوان نمونه ماجرای کرونا و حواشی راست و دروغ آن بیان شده است.
۲. در این صوت تقطیع شده مراد بنده از جمله « ما در قم یک شرکت دانش بنیان داریم» این نبوده که بنده یا نهضت جهانی نهج البلاغه خوانی چنین شرکتی داریم بلکه این جمله نظیر این است که کسی بگوید:« ما در شهرمان اصفهان یک عالم بزرگواری یا یک مجموعه فرهنگی داریم...»
۳. تنها مطلبی که تایید می کنم پیگیری است گه بنده به درخواست مدیرعامل شرکت دانش بنیان مذکور از طریق برخی شخصیت های مسئول ؛ همچون دکتر زاکانی_نماینده محترم مردم قم در مجلس_ و دکتر رضایی_ ریاست محترم دانشکده طب سنتی وزارت بهداشت_ به منظور ثبت مجوز این محصول انجام دادم.
۴. نهضت جهانی نهج البلاغه خوانی و شخص بنده هیچ ارتباط سازمانی با آن شرکت و محصول تولید شده آن نداریم و صرفا به عنوان یک مطلع ، این خبر را در ضمن مطلب سخنرانی اشاره کرده ام.
از خداوند می خواهم به همه ما تقوای در نقل و نقد عنایت کند. در همین جا از فرصت استفاده می کنم و از برخی متشرعین!!! که در فضای مجازی و حضوری و پیامکی با آبروی این کلب آستان امیرالمومنین بازی کرده اند، تشکر می کنم که با این عمل خود _طبق نص روایات_ تمام گناهان حقیر را به کارنامه خود منتقل و تمام حسنات خود را به کارنامه بنده منتقل نمودند.
والسلام علی من اتبع الهدی
#مهدی_ارفع
جهت حمایت از جناب ارفع نشر دادیم
.
7 - Sorud -Karbalaeiheydarneshastechi - 990412 - Sarallahzanjan.mp3.mp3
11.74M
#سرود : به نام حیدر ...
بامداحی: حاج حیدر نشاستهچی
(خادم بارگاه منور رضوی)
جشنولادت حضرتامامرضا(علیهالسلام)
پنجشنبه ۱۲ تیرماه ۱۳۹۹
هیئتثاراللّه(رهرواناماموشهدا)
..
فکر کن که امروز ،
شهیدی در مقابل تو ، ایستاده است !
.
فکر کن که مثلا آن شهید، #ابراهیم_هادی باشد !
.
همـان شهیدی که لبــاس گشــاد می پوشد تا در خیابان ها ، با آن هیکل و تیپ ، دلبـــری نکند !
.
همان شهیدی که کتاب هایش را خوانده ای ، و از آنها عکس های مختلف بـرای پست ، گرفته ای !
.
همان شهیدی که می روی ، در کنار قبرِ گمنامش ، عکس به یادگار می اندازی و پخش می کنی !
.
خلاصه ، فکر کن که تو ، در مقابل یک شهید ایستاده ای !
.
و او می خواهد ، چون او زندگی کنی ...
.
گمنـام باشی ،
دلبری نکنی ،
دلی را نلرزانی ،
برای دیده شدن دست به هرکاری نزنی ،
از آرمان هایت به خاطر چند بَه بَه و چنــد آدم زود گـــذر ،عقـب نشینی نکنی !
ببین میتونی؟وچه جوابی داری؟
.
#علمدار_کمیل
#شهیدابراهیمهادی
.
.
📋 فقط حیدر امیر المومنین است
✅️ #سرود / حاج محمود کریمی
✅️ #حضرت_علی #امیرالمؤمنین
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
همین است و همین است و همین است
فقط حیدر امیر المومنین است
صاحب ذوالفقار مولا علی جان
جلوه کردگار مولا علی جان
همین است و همین است و همین است
فقط حیدر امیر المومنین است
فقط ذات خدا داند علی کیست
که همتای علی غیر از علی نیست
رسیدی بر همه حجت تمام است
تویی که خانه ات بیت الحرام است
عیان شد از همان روز ولادت
به کل ما سوا داری ولایت
همین است و همین است و همین است
فقط حیدر امیر المومنین است
مولا علی علی علی علی علی علی
به جان من تو جانانی علی جان
منم عبد و تو سلطانی علی جان
خوشا دردی که درمانش تو باشی
خوشا جانی که جانانش تو باشی
مولا علی یا علی مولا علی جان
امیر المومنین یا شاه مردان
دل ناشاد ما را شاد گردان
همین است و همین است و همین است
فقط حیدر امیر المومنین است
سر کـــــوه بلند فریـاد کـردم…
علی شـــــیرِ خدا را یاد کردم…
علی شیر خدایـــــا شاهِ مردان…
دل ناشاد ما را شــــــاد گَـردان
علی شـــــیر خدا؛ دَردم دَوا کن…
منـاجـاتِ مـــــرا، پیشِ خـدا کن…
چراغِ آســــــمون؛ نذرِ دلِ تــو…
به هر جا عاشــــــقِ؛ دَردش دوا کن…
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#ظریف #جذب_حداکثری
.👇
6 - Sorud -Hajmahdirasuli - 990412 - Sarallahzanjan.mp3
22.27M
#سرود : قال المولا...
بامداحی: حاج مهدی رسولی
جشنولادت حضرتامامرضا(علیهالسلام)
پنجشنبه ۱۲ تیرماه ۱۳۹۹
هیئتثاراللّه(رهرواناماموشهدا)