eitaa logo
کانال نوای عاشقان
19.8هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1.8هزار ویدیو
440 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. (ع) ژولیده نیشابوری شهادت در سنين نوجوانى عالمى دارد براى دوست جان دادن به سينه مرهمى دارد به هفتاد و دو يار باوفاى كربلا سوگند كنيم آن يار را يارى كه ياران كمى دارد شديم آواره صحرا به عشق زاده زهرا كه راه سُرخ پاك عاشقى پيچ و خمى دارد براى آنكه بينى خود نشان التماس ما بيا كه چشمه چشمان ما هم زمزمى دارد نه بهر خود براى مادرت گرييم از آنكه عدو در لحظه سيلى چه دست محكمى دارد حسينا خون ما رنگين‏تر از طفلان زينب نيست خوشا بر مادر ما كه چو زينب همدمى دارد به ياد قاسم و عبداللَّه و شش ماهه نازت رُخ شرمنده ما همچو لاله شبنمى دارد اگر چه جسم ما كوچك ولى روح بزرگ ما براى فرش زير پاى تو از خون يمى دارد بيا اى دلبر بى‏سر كه در اين لحظه آخر گلوى پاره ما بر تو خير مقدمى دارد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهادت امام حسن عسکرى ع (260ق) در این روز، (سنه 260ه)، بنابر مشهور، وفات کرد سید ما حضرت ابى محمد حسن بن على عسکرى -سلام الله علیه- و آن در ایام خلافت معتمد على الله احمد بن جعفر متوکل بوده و در وقت وفات از سن شریف آنحضرت ، بیست و هشت سال گذشته بود و آن جناب را دفن نمودند در همان خانه که پدر بزرگوارش حضرت هادى علیه السلام ، مدفون است"1" و صدمات و گرفتاری ها که براى جوارى و زنان آن حضرت روى داد از حبس و اعتقال و شدت صعوبت طلب سلطان زمان در پیدا کردن حجة بن الحسن امام زمام علیه السلام و تفتیش خانه ها و اخافه شیعیان و تشرید ایشان به سعایت جعفر کذاب در (ارشاد مفید) و غیره مسطور است ."2" شیخ صدوق در حدیث احمد بن عبدالله خاقان ناصبى که از جانب خلفاء والى اوقاف و صدقات بوده در قم روایت کرده ، گفت : به خدا سوگند! در هنگام اوقات حسن بن على (ع ) حالتى بر خلیفه و دیگران عارض شد که من گمان نداشتم که در وفات هیچکس چنین امرى تواند شد و این واقعه چنان بود که روزى براى پدرم که وزیر خلیفه بود خبر آوردند که ابن الرضا(ع ) رنجور شده ، پدرم به سرعت تمام به نزد خلیفه رفت و خیر را به خلیفه داد. خلیفه پنج نفر از معتمدان و مخصوصان خود را با او همراه کرد، یکى از ایشان (نحریر خادم ) بود که از محرمان خاص خلیفه بود، امر کرد ایشان را که پیوسته ملازم خانه آن حضرت باشند و بر احوال آن حضرت مطلع گردند و چند نفر طبیب را مقرر کرد که هر بامداد و پسین نزد آن جناب بروند و از احوال او با خبر باشند. بعد از دو روز براى پدرم ، خبر آوردند که مرض آنحضرت ، صعب شده است و ضعف بر او مستولى گردیده است ، پس ‍ بامداد سوار شد و نزد آنحضرت رفت و اطبا را امر کرد که از خدمت آنحضرت دور شوند و قاضى القضاة را طلبید و گفت : ده نفر از علماى مشهور را حاضر گردان که پیوسته نزد آن حضرت باشند و پیوسته ایشان ملازم خانه آن حضرت بودند تا آنکه بعد از گذشتن از ایامى از ماه ربیع الاول ، (سنه 260ه)، آن حضرت وفات کرد."3" چون خبر وفات آنحضرت در شهر سامره منتشر شد، قیامتى در آن شهر برپا شد. از جمیع مردم ، صداى ناله و شیون بلند گردید. خلیفه در صدد تفحص فرزند سعادتمند آن حضرت در آمد. جمعى را فرستاد که بر دور خانه آن حضرت حراست نمایند و جمیع حجره ها را تفحص کنند و مهر نمایند، شاید آن حضرت را بیابند و زنان قابله را فرستاد که کنیزان آن حضرت را تفحص کنند که مبادا، حملى در ایشان باشد، پس یکى از زنان گفت که یکى از کنیزان آن جناب را احتمال حملى هست . خلیفه ،نحریر خادم را بر او موکل گردانید که بر احوال او مطلع باشد، تا صدق و کذب آن سخن ، ظاهر شود. بعد از آن ، در تهیه جنازه بر آمدند و جمیع بازارها بسته شد، صغیر و کبیر، وضیع و شریف خلایق در جنازه آن برگزیده خالق جمع آمدند. پدرم با سایر وزرا و نویسندگان و اتباع خلیفه و بنى هاشم و علویان به تجهیز آن جناب حاضر شدند و در آنروز، سامره مانند صحراى قیامت بود از کثرت ناله و شیون و گریه . مردم چون از غسل و کفن آن جناب فارغ شدند، خلیفه، ابوعیسى را فرستاد که بر آن جناب نماز کند، چون جنازه شریف را براى نماز بر زمین گذاشتند ،ابوعیسى نزدیک آمد و کفن را از روى مبارک آن حضرت دور کرد و براى رفع تهمت خلیفه ، جماعت حاضرین را نزدیک طلبید و گفت : بیایید و نظر کنید، این حسن بن على (ع) فرزند زاده امام رضا(ع) است که بر فراش خود، به مرگ خود مرده است و کسى آسیبى به او نرسانیده است و در مدت مرض او، اطبا و قضات و معتمدان و عدول حاضر بوده اند و بر احوال او مطلع گردیده اند و بر این معنى شهادت میدهند. پس پیش ‍ ایستاد و بر آن حضرت نماز کرد و بعد از نماز، آن حضرت را در پهلوى پدر بزرگوار خود دفن کردند. بعد از آن ، خلیفه متوجه تفحص و تجسس فرزند آن حضرت شد، زیرا که شنیده بود که فرزند آن جناب بر عالم ، مستولى خواهد شد و اهل باطل را منقرض خواهد کرد. چندانکه تفحص کردند، خبرى از آن حضرت نیافتند و آن کنیز را که گمان حمل به او می بردند، تا دو سال تفحص احوال او میکردند و اثرى ظاهر نشد."4" فقیر گوید که موافق روایت (ابوالادیان )، در وقت نماز بر جنازه امام حسن (ع ) جعفر کذاب پیش ایستاد که بر آن حضرت نماز بخواند، چون خواست که تکبیر بگوید، طفلى گندمگون ، پیچده موى ، گشاده دندان و مانند پاره ماه ، بیرون آمد و رداى جعفر را کشید و او را از آن موقف دور کرد و بر پدر بزرگوارش نماز کرد"5". چون جعفر این واقعه را براى معتمد خلیفه نقل کرد، معتمد خدمتکاران خود را فرستاد و آنان صیقل کنیز امام حسن (ع ) را گرفتند که آن طفل را بما نشان بده . او انکار کرد و از براى رفع مظنه ایشان ، گفت : من حملى دارم از آن حضرت . به این سبب او را به ابن ابى الشوارب قاضى سپردند که چون آن فرزند متولد شد، بکشند. به ناگاه عبدالله ابن یحیى وزیر، مرد و صاحب الزنج در بصره خروج کرد و ایشان به حال خود، در ماندند و کنیز از خانه قاضى بخانه خ
ود آمد."6" در روایت دیگر است که امام حسن (ع ) در شب وفات خود، نامه هاى بسیار به دست مبارک ، به اهل مدینه نوشت و در وقت وفات ، نزد حضرت حاضر نبود، مگر جاریه او صیقل و عقید غلام او و آن کسى که مردم بر او مطلع نبودند، یعنى صاحب الامر(ع ). عقید گفت که در آنوقت ، حضرت آبى طلبى که با مصطکى جوشانیده بودند و خواست که بیاشامد، چون حاضر کردیم ، فرمود که اول آبى بیاورید که نماز کنم ، چون آب آوردیم ، دستمالى در دامن خود گسترد و وضو ساخت و نماز بامداد را ادا کرد و قدح آب مصطکلى جوشانیده بودند، گرفت که بیاشامد از غایت ضعف و شدت مرض ، دست مبارکش می لرزید و قدح بر داندان هاى شریفش می خورد، چون آب را بیاشامید و صیقل قدح را گرفت ، روح مقدسش به عالم قدس پرواز کرد. صلوات الله علیه ."7" در این روز، (سنه 984ه)، وفات کرد شیخ حسین بن عبدالصمد والد شیخنا البهایى و عبدالصمد در بحرین در قریه هجر معروف به مصلى به خاک رفت و شیخ بهایى قصیده لطیفه در مرثیه او گفته که در این جا، چند شعر از آن ذکر میشود: قف با لطلول و سلها این سلماها ورو من جرع الاجفان جرعاها یا جیرة هجروا و استوطنسوا هجرا واها لقلب المفتى بعدکم واها رعیا للیلات وصل بالحمى سلفت سقیالا یامنا بالخیف سقیاها لفقد کم شق حبیب الصبر و انصدعت ارکانه و بکم ماکان اقواها یاثا و یا بالمصلى من قرى هجر کسیت من حلل الرضوان اصفاها اقمت یا بحر بالبحرین فاجتمعت ثلثة کن امثالا و اشباها حویت من درر العلیاء ماحویا لکن درک اعلاها و اغلاها"8" "1-الارشاد،ج2،ص311. 2-همان،ص336. 3-همان،ج2،ص336. 4-کمال الدین،ج1،ص40-43. 5-همان،ص475. 6-همان،ص476. 7-کمال الدین و تمام النعمه،ص474. 8-وصول الاخیارالی اصول الاخبار،ص14
. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم - شهادت امام حسن علیه السلام مسکینِ صحن و سراتم آقا با افتخار داد می‌زنم گداتم آقا گدای این خونه محتاجِ دیداره میاد سرِ راهت بگه خیلی دوسِت داره دوسِت دارم یابنَ‌زهرا (۳) غریبِ سامرا دوّم حسنِ آلِ حیدری من و پسرهام فدای امامِ عسکری تب کردی می‌سوزی با روضه‌های شاه بِابی انتَ و اُمّی یا ابی‌عبدالله دوسِت دارم یابنَ‌زهرا (۳) غریبِ سامرا من حیدری‌اَم الحمدلله لعنتِ حق بر منکرِ اصلِ تبرّا بر منکرِ اصل و حقِّ ولی لعنت بر قاتلِ محسن پسرِ آقام علی لعنت دوسِت دارم یاحیدر (۳) علی ولی الله .
. . اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم نوحه واحد تلفیقی (سنگین و شلاقی) - شهادت امام حسن علیه السلام زیارت‌نامه می خواند دو چشمِ خیس و بارانی حسن جانم حسن جانم (۲) گدایم من گدای تو که سلطانِ ابنِ سلطانی حسن جانم حسن جانم (۲) @emame3vom شکوهِ خدا اَلسّلامُ علیک شهِ سامرا السلام علیک دمِ زائرت تا خودِ کربلا رضا یارضا السلام علیک رضا یارضا السلام علیک (۴) هوای سامرا کرده دلِ مجنون و سرگشته حسن جانم حسن جانم (۲) خوشا آن که زیارت کرده صحنِ یار و برگشته حسن جانم حسن جانم (۲) من از کربلا می روم سامرا به لطفِ علیِ ابنِ موسیَ الرّضا دمِ زائرت یاحسن یاحسین کرم کن به مسکینت ابنُ الرّضا حسن یاحسن السلام علیک (۴) .
. « سوزناک | میرسه تو خونه یه صدای ناله» امام عسکری (ع) 1398 _ میرسه تو خونه یه صدای ناله بین دیوار و در بد تر از گوداله پشت در مادر گفت محسنم شد پرپر میرسه گهوارش به علی اصغر یا جداه یا جداه یا جداه اونکه با لگد میزد مادرو بسته با طناب دست حیدرو آه یا اماه یا اماه یا اماه **** خونه ای که مثل یه بهشته میسوخت توی حرم آتش یه فرشته میسوخت گل پرپر افتاد پیش حیدر افتاد یه در نیم سوخته روی مادر افتاد یا جداه یا جداه یا جداه مونده چادری زیر دست و پا دیدم میزنه سیلی بی هوا آه یا اماه یا اماه یا اماه **** همگی میخندن رو لباشون تکبیر زخمی بازویی با غلاف شمشیر خونه با آتیشو گریه های زینب کربلا میسوزه خیمه های زینب یا جداه یا جداه یا جداه 👇
. « شور | یه روز و روزگاری » امام عسکری (ع) 1398 _ یه روز و روزگاری،تو دلم اومدی پا گذاشتی رفتی ولی برای،همیشه عشقتو جا گذاشتی توکه خودت برای،نوکری منو نشونه کردی اگه دوسم نداشتی،دلمو چرا دیوونه کردی روی دیوار قلبم،داری یه یادگاری منو سوزوندی حالا،کاری باهام نداری یه عمری گوشه ی دامِت، همیشه زدم دست و پا دلم تنگه برای تو،منو کی میبری کربلا کربلا کربلا کربلا... **** تموم لحظه هام پر،شده از خاطره ی های با تو حالا که غیر دنیا رو،زدم یعنی یا مرگ یا تو بگو کی بهتر از تو،میتونه هوامو داشته باشه بمیرم اون روزی که،دستم از دستت آقا جداشه جایی که اسمی از تو،نبوده من نشستم یه روزی گریه هامو،برا تو میفرستم به جز عشقه تو دیگه،چیزی نمیخوام از خدا دلم تنگه برای تو،منو کی میبری کربلا کربلا کربلا کربلا... **** تویی که آغوشه مهربونت،به روی هرکی بازه بگو تا کی عاشق تو،باید بسوزه و بسازه توکه میریو دنباله،همه بیچاره ها میگردی میدونی خیلی وقته،که هنوز منو صدا نکردی چرا شبای جمعه،تو زائرات نباشم آخه چرا یکی از،فدائیات نباشم چی میشد باتو می بُردن،سرمو رویه نیزه ها دلم تنگه برای تو،منو کی میبری کربلا کربلا کربلا کربلا... 💥👇
. و 🏳سرود و شور تاجگذاری امام عصر و زمان حضرت مهدی (عج) 🏳بند اول پیک شادی اومده خبر آورده خبر از خورشیدِ پشت ابر آورده نفسی تازه کن از باد بهاری آخرِ پاییز،بهار،تو شهر آورده الا ای شیعه/بزن کف چونکه موسم هم عهدیه بشور زنگاره/ریا رو از دل که امامِت مهدیه صل علی مولانا،حجت بن الحسن۲ مبارکه امامتت،صاحب قلب من۲ 🏳بند دوم دلامون از غم و غصه ها رها شد فصل بیعتِ با حجتِ خدا شد روی قلبامون زدن یه مُهر تایید فرقمون از فِرَقِ شیعه(دیگه) جدا شد رو طاقِ عرشه/معلا امشب اسم دلبرم شده حک ملائک میگن/به یارم امشب تاج سروری مبارک @emame3vom صل علی مولانا،حجت بن الحسن۲ مبارکه امامتت،صاحب قلب من۲ 🏳بند سوم دل سرگشته و مستم تو رو میخواد خوشبحال کسیکه تو دامت افتاد خدا رحمتش کنه اون کسی رو که اسم زیباتو به نوکر تو یاد داد منم حیرونت/منم مجنونت دلمو به تو سپردم منم مستِ تو/و پابستِ تو ساقی از می تو خوردم صل علی مولانا،حجت ابن الحسن۲ زیارت کرب و بلا،بده عیدی به من۲ 🏳بند چهارم به هوای دیدنت دلم گرفته این دلم جایی نبوده که نرفته شده سردرگم تو عزیز نرگس میره جمکرون همش هفته به هفته شاید این جمعه/بیایی شاید که دلم نگیره بونه چه سخته دوری/صبوری خسته توی این دوره زمونه عجل علی ظهورِکَ،حجت بن الحسن۲ بیا تا به جمال تو،بشه دیده روشن۲ 🙏اللهم عجل لولیک الفرج ✍🎵کربلایی امیرحسین سلطانی (سائل) https://eitaa.com/emame3vom/32472 👇