eitaa logo
کانال نوای عاشقان
16.9هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
1.5هزار ویدیو
391 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
14000926-panahi-shoor7.mp3
1.75M
|⇦•هیزم دور تا دورِ خونه... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده در ایام فاطمیه سال۱۴۰۰ به نفس کربلایی نریمان پناهی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ هیزم دور تا دورِ خونه آتیش داشت زبانه میزد ای وای مادر رو‌ تو‌ کوچه قنفذ بی رحمانه میزد به سرش داد نزنید سر ناموس علی اينقدر فریاد نزنید بسه تو رو خدا دست مادرم دیگه از کار افتاد نزنید میلرزه دخترش هیچ‌وقت یه مادرُ جلو اولاد نزنید پناه برخدا عده ای با بغض حیدر اومدن پناه برخدا برای کُشتن مادر اومدن پناه برخدا چقدر این معرکه قاتل داره پناه برخدا مدینه چقدر اراذل داره کوثر داره میسوزه پیکر داره میسوزه پیش چشم بچه هاش مادر داره میسوزه مادر مادر وای مادر... مادر مادر جان مادر... *اینا مادر رو‌ زدن، کربلا راحت بتونن زن و بچه های حسین، عمه سادات رو بزنن، اینا خونه رو سوزوندن جرأت پیدا کردن کربلا خیمه هارو بسوزونن، اینا جرأت کردن دست علی رو ببندن،کربلا دست های عمه سادات ...* مادر مادر وای مادر... مادر مادر جان‌ مادر... پناه برخدا دسته ی هیزم به دستا اومدن پناه برخدا فکر کنم گروه مستا اومدن پناه برخدا لگدِ حرومی بالا میره پناه برخدا بی حیا به سمت زهرا میره داره دیوار میسوزه داره مسمار میسوزه بوی چادر پیچیده مادر ما میسوزه مادر مادر وای مادر ... مادر مادر جان مادر ..
|⇦•اگر ميتواني بماني بمان... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده در ایام فاطمیه سال۱۴۰۰ به نفس کربلایی ابوذر بیوکافی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻  شب شد، بي بيِ دوعالم زهرا سلام الله عليها آرام صدا زد: علي جانم! اميرالمؤمنينِ من، مولاي من! ميشه يه لحظه بياي پيشِ من؟ مولا اومد كنارِ بسترِ بي بي نشست، جانم فاطمه!؟ گفت: علي جان! ببين بچه ها خوابيدن يا نه؟ نگاه كرد مولا، حسن خوابِ، حسين خوابِ، زينبين خوابيدن، علي جان! ميخوام يه حرفي بهت بزنم، چند وقته ميخوام بهت بگم، اما شبش امشبِ، علي جان! فاطمه رو حلال كن... تا اينو گفت، مولا زد زيرِ گريه، فاطمه جان! من تو رو حلال كنم؟ نه! در وسطِ كوچه تو را ميزدن... تو بايد علي رو حلال كني، بخدا دستم بسته بود نتونستم برات كاري كنم... مولا زد زيرِ گريه، اشك هاي علي از محاسنش مي چكيد رو صورتِ زهرا، يهو ديد يه دستي آرام اومد بالا، بذار اشكات رو پاك كنم، آي مظلوم علي! تو گريه نكن، من اين حرفارو نزدم تو گريه كني، من طاقت گريه هات رو ندارم، ميخوام چند كلام وصيت كنم، عمل ميكني يا نه؟ بندِ دلِ مولا پاره شد؟ فرمود: وصيت هات رو بگو، اما ان شاءالله خوب ميشي... فرمود: علي جان! شبونه غسلم بده، از زيرِ لباس غسلم بده، شبونه دفنم كن، علي جان! نكنه اونايي كه حق تو رو گرفتن بيان برا تشييع جنازه ي من، اونايي كه من رو كتك زدن، من حوريه بودم به من سيلي زدن، فُرم صورتم عوض شده... بذار من يه گريز بزنم: اينجا مادر فُرم چهره اش عوض شد، يه آقايي هم تو كربلا، يه كاري با سر و صورتِ حسين كردن، وقتي دخترش سرِ باباش رو ديد نشناخت... دوباره از كربلا بريم مدينه، به سختي سر فاطمه رو مولا به زانو گرفت، فاطمه جان!...*   اگر ميتواني بماني بمان عزيزم تو خيلي جواني بمان   *مولا گريه كرد، بي بي گريه گريه كرد، اينجا اشكاي دو نفر جاري شد، اشك چشماي مولا بر گونه هاي بي بي چكيد، يه جايِ ديگه هم اين اتفاق افتاد، فردا شد: حسنين اومدن تو خونه، تا وارد شدن ديدن اين خونه ديگه روح نداره، يه نگاهي به در و ديوار انداختن، اول سراغِ مادرشون رو گرفتن، اسماء! مادرِ ما كجاست؟ فرمود: مادرتون داره استراحت ميكنه، معصوم هستن، امامن، ميفهمن، گفتن: امكان نداره مادرِ ما تا اين موقع استراحت كنه، دويدن توي اتاقِ مادر، ديدن مادرشون رو به قبله است، يه پارچه اي روي صورتِ مادرِ، امام حسن خودش رو انداخت رو سينه ي مادر، سيدالشهدا صورت به كف پاي مادر گذاشت، يهو ديد پاي مادر سرد شده، گفت: داداش! يتيم شديم، خدا اجرت بده، "آجرك الله" شروع كردن گريه كردن، همه دار و ندارِ ما رفت... اسماء اومد، من نميدونم چطور اين آقازاده ها رو از بدنِ مادر جدا كرد، خيلي سخته، بچه هارو فرستاد دنبال بابا... اسماء! اينجا اين دوتا آقازاده ها رو مؤدب از بدنِ مطهر بلند كردي، دست كشيدي به سرِ امام حسن، حسن جانم! حسين جانم! بريد دنبال باباتون... اينجوري ديگه بايد بلند كني مصيبت زده رو، فهميدي چي دارم ميگم؟ قاعده اش اينه، مخصوصاً اگه بچه باشه، بايد آروم جدا كني از عزيزش، اما كربلا دخترِ حسين، كنارِ بدنِ باباش بود، يهو ديد يه مشت عرب اومدن دوره اش كردن، با تازيانه.. .حسين... دوباره برگرديم مدينه، بچه ها رفتن جلوي مسجد، جوري بچه ها گريه مي كردن كه فهميدن كار تموم شده، بچه ها گفتن: بابا! خودت رو برسون، آي اونايي كه مدينه رفتيد از مسجد تا خونه راهي نبوده، اما ميگن: علي هي ميخورد زمين، زير بغل هاش رو گرفتن، خودش رو رسوند كنارِ بدن، اين پارچه رو كنار زد ديد فاطمه جواب نميده، آروم بُرد صورتش رو كنارِ صورت فاطمه، اين اشك ها اينجا هم ميچكيد، آروم گفت:" كَلِّمِـينِـي" فاطمه! با من حرف بزن، من علي هستم، اينجا علي شروع كرد وداع كردن...*   خوشي ز عُمر نديده خدانگهدارت صنوبري كه خميده خدانگهدارت   قرارِ بعديِ ما كربلا وقتِ غروب كنارِ رأس بريده خدانگهدارت ـــــــــــــــ
‍ 🏴🏴 😭 روضه و توسل جانسوز ویژه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها به نفسِ سید رضا نریمانی👌😭 این روضه به والله آدم ومی‌کشه😭 بادل زینب سچهارساله چه کرد😭 داری میری و خودتم اینو خبر داری نگفتی این روزا چرا دست به کمر داری؟ دردِ کمر موقع راه رفتن خطر داره هرجا میری تنها نرو که دردسر داره .. کم‌تر برو بیرونِ خونه کم‌تر سر تو درد بگیره می‌ترسم از این‌که یه روزی راهت رو یک نامرد بگیره … آتیش به دربِ خونمون انداختنُ رفتن رو در و دیوار لخته‌ خون انداختنُ رفتن فضه رسید وقتی که سیلِ خون به راه افتاد به زیر نور ماه ، یه ماهِ پا‌به‌ ماه افتاد دیدم حسن از رویِ ایوون دید آخرش مادر زمین خورد تو بد زمین خوردی می‌دونم محسن از اون بدتر زمین خورد لعنت به اون که پشت‌ در آتیش و روشن کرد زینب داره می‌بینه هرکاری که دشمن کرد هنوز یه هفته از تولدش نمیگذشت که لباسِ مشکلی عزایِ مادرو تن کرد من دل ندارم که ببینم یکم دلش آزار ببینه خیلی شلوغی دوست نداره ای وای اگه بازار ببینه … *صدا زد زینبُ .. دخترم بیا ، مادر میخواد وصیت کنه. فرمود بقچه‌ای کنار گذاشتم ، میشه برا مادر بیاری؟ .. بقچه رو آورد گذاشت جلو مادر . گفت زینبم درِ بقچه رو باز کن . با همون دستایِ کوچولوش گره‌ها رو باز کرد ، دید سه‌ تا کفن میونه بقچه‌ ست … دخترم اولین کفن مال منه .. کفنِ دوم مال بابات علیِ .. کفنِ سوم مال حسنِ .. یه مرتبه دید متحیرانه داره نگاه میکنه … میگه زینب یه آهی کشید ، مادر نکنه حسینُ یادت رفته؟! … یه مرتبه دوتایی گریه کردن .. صدا زد نه زینبم فراموشم نشده ، برا حسینم یه پیراهن دوختم. این پیراهنُ بهش بده ، لحظه‌ای که میخواست بره میدان ، از طرف من زیر گلوی حسینمُ ببوس … داره حسینش میره، یه مرتبه دید داره صدا میزنه « مهلاً مهلاً » همینطور داره میره ، دوباره صدا زد : « مهلاً مهلاً » داره میره .. اما یه‌مرتبه صدا زد « یابن الزهرا … » تا گفت یابن الزهرا برگشت .. چی میگی زینبم ؟.. صدا زد وصیت مادرمه؛ یه بوسه زیر گلویِ حسینش زد … کاش به همینجا ختم میشد ، اما این بوسه ، بوسۀ آخر زینب نبود .. اینجا گلوی سالم حسینُ بوسه زد. اما چند ساعت بعد اومد تو گودال ، این نیزه شکسته‌ها رو کنار زد …آی حسین ….
. صد و چهل و سوّمین شعر تضمین شدهٔ انتظار. ...و دوّمین سرودهٔ تضمین شدهٔ شادروان صائب تبریزی -- دیوان صائب ج ۶ / ۳۱۶۸. ------------------------------------- ۱ زمین به سوک نشسته چو آسمان بی تو به گوش می رسد الغوث و الامان بی تو برآید از دل هر نایِ جان فغان بی تو «چه دل گشایدم از باغ و بوستان بی تو که شد ز تنگدلی غنچه گلستان بی تو» ۲ کنون که ناله کنان رو به سویت! آوردم مرا ببخش که از پای تا به سر دردم به سبزه روی نیارد دگر رخ زردم «خبر به آینه می گیرم از نفس، هردم به زندگی شده ام بس که بد گمان بی تو» ۳ غم فِراق تو با هستی ام، درآمیزد به تار و پود تنم شور غم برانگیزد به دامنم عوض اشک، خون دل ریزد «ز جنبش نفسم چون جرس فغان خیزد ز بس که در دهنم خشک شد زبان بی تو» ۴ بیا که دل شده از دوری رخت بی تاب! ...و مثل شام، سیه گشته است صبح شباب مرا و هرکه در این جاست از کرم دریاب! «به پایْ بوس تو خواهد رسید همچو رکاب چنین که رفته ز کف اشک را عنان بی تو» ۵ بیا به باغ و ببین رنج غم نصیبان را! به پای دل بنگر خار، ناشکیبان را! منی که می شنوم نالهٔ غریبان را «یکی هزار کنم شور عندلیبان را اگر روم به تماشای گلستان بی تو» ۶ به باغ، جشن «فرج» بر گزار می گردد قرین عیش و طرب مَرْغْزار می گردد پر از نشاط، دلِ مرغِ زار می گردد «زمین ز پارهٔ دل لاله زار می گردد اگر چو غنچهٔ گل واکنم دهان بی تو» ۷ بیا و لب بگشا در زمان به لطف بیان! که هست لعل لبت! در سخنوری شایان به دشت عمر ندیدم تورا دمی به عیان «چنان که لاله گرفته است داغ را به میان گرفته داغ، مرا در میان چنان بی تو» ۸ مراست دیدن روی تو مقصد و مقصود نبود و نیست مرا جز تو شاهد و مشهود فدای جان و دلت باد، جان ملک وجود «امان نمی دهدم همچو تیغ زهر آلود اگر به سایهٔ سروی کنم مکان بی تو» ۹ الا که خاک رهت را دلم به دیده نهد! مگر که‌جان و دل از بند غم دمی برهد دلم گرفته خدارا قسم به سه أَشْهَد «به کاروان سبک سیرِ اشک، کوچه دهد اگر گشاده شود چشم خون فشان بی تو» ۱۰ دمی که می دهی ام، بال و پر پی پرواز! به روی دل دری از راه مرحمت کن باز! به گوش جان من از صوت خوش بریز آواز! «از آن لب شکرین همچو نی مرا بنواز! که ناله است مرا مغز استخوان بی تو» ۱۱ به باز خوانی تقدیر می دود چون زخم دلم به جانب تدبیر می دود چون زخم کمان کشیده پیِ تیر می دود چون زخم «بغل گشاده به شمشیر می دود چون زخم رسیده «صائب» بی دل ز بس به جان بی تو» ۲۷ / ۸ / ۱۴۰۱ ........................................................
. صد و چهل و سوّمین شعر تضمین شدهٔ انتظار. ...و دوّمین سرودهٔ تضمین شدهٔ شادروان صائب تبریزی -- دیوان صائب ج ۶ / ۳۱۶۸. ------------------------------------- ۱ زمین به سوک نشسته چو آسمان بی تو به گوش می رسد الغوث و الامان بی تو برآید از دل هر نایِ جان فغان بی تو «چه دل گشایدم از باغ و بوستان بی تو که شد ز تنگدلی غنچه گلستان بی تو» ۲ کنون که ناله کنان رو به سویت! آوردم مرا ببخش که از پای تا به سر دردم به سبزه روی نیارد دگر رخ زردم «خبر به آینه می گیرم از نفس، هردم به زندگی شده ام بس که بد گمان بی تو» ۳ غم فِراق تو با هستی ام، درآمیزد به تار و پود تنم شور غم برانگیزد به دامنم عوض اشک، خون دل ریزد «ز جنبش نفسم چون جرس فغان خیزد ز بس که در دهنم خشک شد زبان بی تو» ۴ بیا که دل شده از دوری رخت بی تاب! ...و مثل شام، سیه گشته است صبح شباب مرا و هرکه در این جاست از کرم دریاب! «به پایْ بوس تو خواهد رسید همچو رکاب چنین که رفته ز کف اشک را عنان بی تو» ۵ بیا به باغ و ببین رنج غم نصیبان را! به پای دل بنگر خار، ناشکیبان را! منی که می شنوم نالهٔ غریبان را «یکی هزار کنم شور عندلیبان را اگر روم به تماشای گلستان بی تو» ۶ به باغ، جشن «فرج» بر گزار می گردد قرین عیش و طرب مَرْغْزار می گردد پر از نشاط، دلِ مرغِ زار می گردد «زمین ز پارهٔ دل لاله زار می گردد اگر چو غنچهٔ گل واکنم دهان بی تو» ۷ بیا و لب بگشا در زمان به لطف بیان! که هست لعل لبت! در سخنوری شایان به دشت عمر ندیدم تورا دمی به عیان «چنان که لاله گرفته است داغ را به میان گرفته داغ، مرا در میان چنان بی تو» ۸ مراست دیدن روی تو مقصد و مقصود نبود و نیست مرا جز تو شاهد و مشهود فدای جان و دلت باد، جان ملک وجود «امان نمی دهدم همچو تیغ زهر آلود اگر به سایهٔ سروی کنم مکان بی تو» ۹ الا که خاک رهت را دلم به دیده نهد! مگر که‌جان و دل از بند غم دمی برهد دلم گرفته خدارا قسم به سه أَشْهَد «به کاروان سبک سیرِ اشک، کوچه دهد اگر گشاده شود چشم خون فشان بی تو» ۱۰ دمی که می دهی ام، بال و پر پی پرواز! به روی دل دری از راه مرحمت کن باز! به گوش جان من از صوت خوش بریز آواز! «از آن لب شکرین همچو نی مرا بنواز! که ناله است مرا مغز استخوان بی تو» ۱۱ به باز خوانی تقدیر می دود چون زخم دلم به جانب تدبیر می دود چون زخم کمان کشیده پیِ تیر می دود چون زخم «بغل گشاده به شمشیر می دود چون زخم رسیده «صائب» بی دل ز بس به جان بی تو» ۲۷ / ۸ / ۱۴۰۱ ........................................................
4_5879710627932408546.mp3
3.08M
‍ 🚩واحد آقا امام حسین علیه السلام محشر کبری ای شه عاشورا سیدی یا مولا ابی عبدالله دائم الحسان شهَنشَه عطشان جانیم سنه قربان ابی عبدالله من گدای تو سرم به پای تو جونم فدای تو ابی عبدالله کربلاییم کن حاجت رواییم کن خودت خداییم کن ابی عبدالله ابی عبدالله ابی عبدالله ابی عبدالله ابی عبدالله السلام ای شاه ای به دلم آگاه سیدی ثارالله ابی عبدالله میر و سلطانی جانی و جانانی قاری قرآنی ابی عبدالله گرچه من پستم عمریه پابستم عاشق تو هستم ابی عبدالله این منم رامت کفتر رو بامت میدونی میخوامت ابی عبدالله ابی عبدالله ابی عبدالله ابی عبدالله ابی عبدالله 🎤به نفس کربلایی جعفر باقری 🎪دیوانگان حسین (ع) کاشان ✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی
4_5994329423728346052.mp3
5.09M
‍ 🏴🏴 نوحه واحد امام حسین ع محرم لطف خدا بوده که بین این همه قسمت من شد که نصیب تو بشم کوچیکی هام علی اصغرت بودم تو پیری هم می خوام حبیب تو بشم تو همون گلی که یه بهاره راهتم هنوز ادامه داره ادامه داره تا یه روز مهدی بیاد تا نفرات نوکرات بشن زیاد تا خاک قبر دشمن و بدیم به باد ان شا الله ثارالله لا حول و لا قوه الا بالله   ثروت عالم توی دستای منه درست از اون روز که فقیر تو شدم شبیه عابس تو سینه زدم و تو روضه های حر اسیر تو شدم روضه هات قرار بی قراره راهتم هنوز ادامه داره ادامه داره تا که حق بگیره پا تا برسه روزی که دوست داره خدا تا زندگی کنیم تو شهر کربلا ان شا الله ثارالله لا حول و لا قوه الا بالله   آرزومه هر چی که دارم بذارم یه کاری واسه خیمه های تو کنم مثل وهب سرم رو پس نگیرم و زهیری جونمو فدای تو کنم خوبی از کف پاهات می باره راهتم هنوز ادامه داره ادامه داره با صفا و شور و شین تا همه جمع بشیم توی بین الحرمین تا یه گزینه بمونه اونم حسین ان شا الله ثارالله لا حول و لا قوه الا بالله
بی تو یا زهرا ،آه از این دنیا ◼️◼️◼️◼️◼️مداح میثم مطیعے 🎙🎙🎙 بی تو یا زهرا، آه از این دنیا بی تو مانده مرتضایت با غم دنیا برده ای با خود، جان حیدر را شد پس از تو بی حیاتر دشمن مولا مدینه ای دیار غم، بگو به زهرا چه گذشت بگو در این وداع تلخ به جان مولا چه گذشت چنین غریب و تنها وداع دل با جان را ندیده کس جز مولا واویلا واویلا (جان علی یا زهرا) گریه های تو، در نهان دارد بی تو مولا در گلویش استخوان دارد حیدر بی تاب در دل محراب بی تو شوق پر گشودن از جهان دارد بعد تو شیعه تا ابد به داغ غربت آشناست شعله ی فتنه بعد تو به خیمه های کربلاست بدون کوثر با ما، تشنگی عاشوراست زینب از این پس تنهاست، واویلا واویلا (جان علی یا زهرا) خواندنش سخت است، روضه زهراست ماجرایش در سقیفه بین بیعت هاست قاتل زهراست، بنده بت هاست نامسلمان نام نحسش تا ابد رسواست قاتل جان ما شده، حال غریبانه تو بشکند آن بت نفاق که زد درِ خانه تو چشمه کوثر زهرا، جان پیمبر زهرا، شهید حیدر زهرا واویلا واویلا (شهید حیدر زهرا) تا زمام ما در کف مولاست دل دمادم روضه خوان حضرت زهراست تا شهادت ما، با شهیدانیم تا قیامت در رگ ما خون عاشوراست چشم من و راه حسین، چشم من و امر ولی جان من و پیر خمین، جان من و سید علی نمانَد از ما چیزی، به جز ولای مولا به غیر داغ زهرا واویلاواویلا (شهید حیدر زهرا) شاعر: میلاد عرفان پور 🔷🔷◼️◼️◼️🔷🔷🔷
❣﷽❣ 🌷‌ 🍃 🌷 : همه جا بروم مژده ای عاشقان/ فصل شادی رسید) 2 شمس زهرا کنون/ از افق بردمید 2 نور چشمان فاطمه آمد کعبه آمال همه آمد ورد لب‌ها این زمزمه 🌷زینب کبری مددی برما (2) 🌷زینب کبری مددی خانهء مرتضی/ همچو گلشن شده 2 دیدهء مصطفی/ بر او روشن شده 2 اسوهء صبراست وشکیبایی سیرهء او عفت زهرایی می‌دهد بوی فاطمه 🌷زینب کبری مددی برما (2) 🌷زینب کبری مددی دشمن از خطبه‌اش/ گشته بی‌آبرو 2 کاخ ظلم وستم/ از دَمش زیرورو 2 عالمهء غیرمعلمه فهیمهء غیرمفهمه کعبهء امّید همه 🌷زینب کبری مددی برما (2) 🌷زینب کبری مددی 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
❣﷽❣ 🌺 🌺 باز دوباره باز ملائک اومدن سمت زمین دسته به دسته جبرئیل کنار گهواره نشسته خدا درهای جهنمش رو بسته غم دیگه بسه نیمه شبها علی بانوای جلی قل هوالله می خونه تابشه شب سحر با محبت پدر پیش زینب می مونه چهرش خیلی رفته به مرتضی به به اومد آیینه ولا شد میلاد بانوی کربلا 🌺(زینب زینب یا زینبا مدد) شب نوره شب مادر شدن حضرت زهراست شب بابا شدن علی اعلاست شب شب تولد زینب کبراست زینت باباست این سخن بر لبم غرق تاب و تبم واقعا نور عینه ماه خوش منظره عمه اکبره مبتلای حسینه امشب عیدی فت وفراوونه جشن وشادی بین آسمونه می می زنم پیمونه پیمونه 🌺(زینب زینب یازینبا مدد) (آقای حبیب باقرزاده) ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
❣﷽❣ ♻️ ❇️ ♻️ بال ملائک وا شده ❇️ ستاره غزلخون شده / شب شب نویده ام ابیها فاطمه / امشب عیدی میده مژده که مهتاب اومد/به قلب ماتاب اومد شادی بی حد کنید/ خواهر ارباب اومد ❇️زینب کبری مدد بهار امید اومد و /گل در چمن اومد مونده ام بگم یاحسین /یاکه حسن اومد غم و فراری بده / بزن به تیر شعف مبارک و تهنیت/ بگو به شاه نجف ❇️زینب کبری مدد مدینه پر از شادی و/ گل زده جوونه فاطمه واسه زینبش/ لا لایی می خونه باده بده ساقیا/ فروغ عین آمده مسافر کربلا/ یار حسین آمده ❇️زینب کبزی مدد 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
ای دل آرام حسین-واحد.mp3
4.46M
(زیبا و دانشین) ای دل آرام حسین ✅ ای دلارام حسین،حضرت خوشنام حسین من مسلمان توام ای همه اسلام حسین پادوی سینه زناتم بده انعام حسین غیرِ انعام حرم هیچی نمیخوام حسین کاشکی زودتر برسه خبرِ کرببلا عشقه شبهای نجف، سحرِ کرببلا هرشب جمعه حرم که میشه عرش خدا ما به معراج میگیم سفر کرببلا جانِ دلم ۲ حضرتِ سلطانِ دلم دل شده رّحلِ تو وُ تو نسخهء قرآنِ دلم پایِ تو پیمانِ دلم دستِ تو فرمانِ دلم امرنّما هر ضربانم بله قربانِ دلم حسین حسین ...بده بین الحرمین شدی ارباب حسین نوکری شد باب حسین همه مجذوب تو بسکه شدی جذاب حسین همه در سایهء تو خود تو آفتاب حسین با دّمت میوفته چشم و دهنم آب حسین کربلا خلاصه شِه میشه در کل حرمت تو یه صحرا مثل تو دستهء گل حرمت دوتا جنّت که زدن بین هم پل حرمت پلِ بینِ این دوتا چیه بین الحرمین شاهِ حرم ۲ ابی عبداللهِ حرم روحِ منی۲ قسم به ارواح حرم خاطرِ تو عزیزِ که شدم خاطرخواهِ حرم شیش گوشُ آخر میگیرم از دستِ شیش ماهِ حرم حسین حسین...بده بین الحرمین
امام زمان(عج)-مناجات فاطمیه  آقا بیا دعای مرا مستجاب کن ما را برای نوکریت انتخاب کن قلبم شبیه سنگ شد از کثرت گنه امشب بیا و سنگ دلم را تو آب کن تأثیر جرم و معصیت اشک مرا گرفت دستی بکش به روی دلم فتح باب کن تا کی به لب دعای فرج، تا کی انتظار؟! آقا به حقّ فاطمه پا در رکاب کن ای منتقم بیا که دلم سخت زخمی است رحمی نما بر این دل زارم شتاب کن ای روضه خوان فاطمیه روضه ای بخوان امشب میان سینۀ ما انقلاب کن ما در پی تلافی سیلی کوچه ایم یعنی به روی غیرت ما هم حساب کن ...
با اینکه خیلی بدمو هرجوری بودو اومدم به این در اون در زدمو رسوندم اینجا خودم ♪♪♪ یه امیدی بهم هست که صدام کردی به یه دردی میخوردم که جدام کردی لیاقت که ندارم منه ناقابل تو دعام کردی ای عشق اولُ امید اخرم حالاکه اومدم نذار دیگه برم ♪♪♪ شاید منم فدات بشه سرم من اسمهُ دوا ابا عبدالله کفا و حصبنا ابا عبدالله حسینَ لیتنا ابا عبدالله ♪♪♪ مهاله دست بردارم از غم تو ای خون خدا یا بین روضه ت میریم یا کربلا پایینه پا ♪♪♪ خبر داری چقدرشو که دلا تنگه خودت میدونی خیلی دل ما تنگه دل سینه زناوو عزاداراتون به خدا تنگه با اینکه بی غمت نفس نمیکشم حتی از حسرت تو دست نمیکشم دورم اما از عشق پا پس نمیکشم ♪♪♪ غمت خودش دواست ابا عبدالله دوای درد ماست ابا عبدالله امیدم به شماست ابا عبدالله تو از همین اشک چشام میدونی حال دلمو فقط به تو رو میزنم تا حل مشکلمو رسانه آهنگ فقیرت اومده با سر بازارت دلم تنگه یه عمره برا دیدارت بگیر دستای خالیه منو اقا .. به علمدارت ___ دست خالیه من به سمت علمت دستم تو حسرت دو دست قلمت سقای تشنه ها امیده حرمه امید تشنه ها ابوالفضل ابوالفضل برس به داد ما ابوالفضل ابوالفضل تموم کربلا ابوالفضل ابوالفضل ◾️◾️◾️◾️◾️◾️
وقت نفس کشیدنم ندادن یکی دو تا نیستن که زیادن به جون خونه ی علی افتادن . مقتل می نویسه دور و بر مادرم شلوغه ایشالا که دروغه . محسنو که کشتن خیلی سخت می بینه دیگه چشماش بی فروغه ایشالا که دروغه . کار زنونه شد ؛ فضه رو صدا کرد به علی نگفت مادرم حیا کرد میخ در چیکار با یه پا به ماه کرد . وای از دل علی . با دست پر به خونه تا رسیدن خونه رو با اهلش آتیش کشیدن فاطمه می سوخت ؛ اونا می خندیدن . مقتل می نویسه ساقه های یاسو بد شکستن ایشالا که دروغه . با این که می دیدن زهرا پشت در بود درو با لگد شکستن ایشالا که دروغه . آه کشیدنی ، روز من سیاه شد دست رو دست می زد محسنم فدا شد . وای از دل علی ◾️◾️◾️◾️◾️◾️
رباعی ولادت حضرت زینب کبری سلام الله علیها 🍃🌷🍃 زینب ز قیام خود به دین داد حیات وز خطبه او یافته اسلام نجات بر شیر زن بیشه توحید درود بر فخر زنان زینب کبری صلوات 🌷 زینب که به حُسن است همانند علی نور دل احمد است و دلبند علی بر مهر ولادتش تماشا دارد گلخندۀ فاطمه ، شکر خند علی 🌷 داده ست گلی خدای سرمد به علی کز هر طرفش تهنیت آمد به علی در عرش عظیم زینبش خوانده و گفت یزدان به محمد و محمد به علی 🌷🌷 بر خیل زنان مربی از رب آمد از دخت رسول زینت اَب آمد زین مزده بود چشم محمد روشن میلاد درخشنده زینب آمد
سرود میلاد حضرت زینب(س) بار دیگر شد مدینه، روشن از نور خدایی سر زده ماه وجود، دخت پاک مرتضایی گرفته فاطمه، گلش را در برش تبسم می کند، به روی همسرش مولاتی زینبا، مولاتی زینبا، مولاتی زینبا، مولاتی زینبا2 ________________________ آمده از عرش اعلا، حضرت روح الامین است حامل نامی خدایی،بهر مولودی وزین است به دنیا آیه ای، زکوثر آمده ضیاء دیده ی، پیمبر آمده مولاتی زینبا... _______________________ مرتضی را زینت آمد، زینب آمد زینب آمد بر سپهر حیدریون، کوکب آمد کوکب آمد عزیز فاطمه،امید حیدر است حسن را خواهر و حسین را خواهر است مولاتی زینبا.... ______________________ عابدان را سرور آمد، عاقلان را مظهر آمد آمد وگنج حیا را، گوهر آمد گوهر آمد صبور کربلا، حسین را یاور است به وادی سخن، مثال حیدر است مولاتی... ____________________ آمده آن بانویی که، مظهر ومیزان عشقست روز میلادش دل ما، راهی شهر دمشقست کنار مرقدش، رویم وشادمان خوشامد گو شویم، به صاحب الزمان مولاتی زینبا.... شعر:اسماعیل تقوایی
آقای علیرضا بیرانوند واقعا بخاطر غیرت تون متاسفیم، 🚨لبهایی که برای خوندن سرود جمهوری اسلامی باز نشه،اینجوری باز میشه... کانال نوای عاشقان 👇🏻 @navaye_asheghaan
با عرض سلام وارادت در آستانه ایام پر برکت حضرت صدیقه فاطمه س دومین گردهمایی مداحان وذاکران اهل بیت عصمت وطهارت علیهم السلام برگزار میگردد. سخنران :استاد هانی چیت چیان موضوع : فاطمیه بارویکردقرآنی مکان : مسجد ولایت زمان: سه شنبه اول آذرماه پس از نماز مغرب وعشا سازمان بسیج مداحان اراک @navaye_asheghaan
حضرت زهرا سلام الله علیها چند ماه است که رنگ غم و ماتم دارد خنده ی فاطمه را بیت علی کم دارد از قنوت سحر فاطمه باید پرسید گیسوی زینب او را، که منظم دارد؟! تا که پا می شود از بستر خود، می افتد چون که جز دیده ی تارش، قد خم هم دارد آب شد آب ولی باز غم حیدر را بر تمامیِ غم خویش مقدم دارد همه ی خانه بهم ریخته، یعنی حیدر تا ابد، روضه در این بیت مکرم دارد دردش انداخته از فایده مرهم ها را شکوه از وضع بد فاطمه، مرهم دارد هر که آمد به عیادت، دل زهرا خون شد بس که از مردم این شهر به دل غم دارد می شود گریه و حسرت همه ی روز و شبش محسنش را که در آغوش، مجسم دارد قول داده به حسینش که به جای کفنش جامه ای با پر زخمی اش فراهم دارد *** ساربان کاش نمی دید، میان گودال بین دستش پسر فاطمه، خاتم دارد 🔸شاعر: محمدجواد شیرازی @navaye_asheghaan