بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_سلاماللهعلیها
رخت عزا بر تن، عرش مُعَّلی شد
گهوارهی محسن، تابوت زهرا شد
مولای ما هرچند، مظلوموتنها بود
با رفتن زهرا، تنهای تنها شد
بر تن فراوان داشت، زخم از دوروییها
کاریترین اما، حالا هویدا شد
شب شمع مآه آورد، پای بساط او
هر روز تاریکش، با گریه فردا شد
آنشب علی خود را، در خاک تدفین کرد
یعنی برای او، پایان دنیا شد
راز کبودیها، شد برملا در غسل
با گریهی مولا، حل معما شد
ما شمع بودیم و، در داغ او سوزان
پروندهی این عشق، با اشک امضا شد
یکروز میآید، مردی و میگویند؛
زخمی که بر دل بود، حالا مداوا شد.
#مجتبی_خرسندی
#اللهم_عجّل_لولیک_الفرج
#امام_زمان_ارواحنا_فداه
از خودم دلخورم اقا که تو را یادم رفت
هه ی دویدم پِیِ نفسم که حیا یادم رفت
انتظار فرجت را نکشیدم یک شب
بهر دیدار رُخَت باز دعا یادم رفت
یک زمان گریه کنِ خوب تو بودم اما
معصیت کردم و آن حال و هوا یادم رفت
چون که وابسته به دنیا شده ام میبینی
پشت کردم به تو و روز جزا یادم رفت
خواستم مثل شهیدان خدا باشم حیف
راهِ کج رفتم و راهِ شهدا یادم رفت
با وجودی که سر سفره یتان نان خوردم
قدرنشناس شدم لطف شما یادم رفت
هرچه غم داشتم و دل نگرانی آقا
تا رسیدم حرم کرببلا یادم رفت
ازروی ناقه زمین خورد رقیه اما
ناله زد آمده زهرا و بلا یادم رفت
زَجرِ نامرد چنان زد به رُخَم سیلی که
همه ی دلخوشیِ من بخدا یادم رفت
#روح_اله_پیدایی
#خواهرم
مُحکم بگیر روسریات را...
مُحکم بگیر روسریات را رها نکن!
جایِ خدا، مُعامله با کدخدا نکن
محکم بگیر روسریات را در این مسیر
از جَوّ بیحیایِ خیابان، حیا نکن
کاری که با تفنگ! رضاخان نکرده را
خود با به باد دادنِ زلف ِدوتا نکن
لَختی به نیمۀ پُرِ لیوان نگاه کن
پایِ نداشته! داشتهها را فدا نکن..
«پیش آی و گوشِ دل به پیام سروش کن»
با هر غریبه رازِ مگو بَرمَلا نکن
چون ما اگر که هَمرهیِ خِضر میکنی
آسوده دار خاطر و چون و چرا نکن
در آسیاب کهنۀ دشمن نریز آب
وَاندر میانِ خانهات آتش به پا نکن..
«ای گُل به دستمالِ هوسپیشگان مَرو!»
بر قاتلِ برادرت آغوش وا نکن
امروز اگر حسینِ زمان را نیافتی!
فردا بَنایِ روضه و یا لَیتَنا نکن
این را بدان که مثل قطار است انقلاب
خود را از انقلابِ خمینی جدا نکن
#حسین_خزائی
به نام خدا
سروده ای در شآن و مقام و جایگاه قلم و علم و ادب
****
یکی گوید که سیم و گوهر و زر/بود از علم و دانش پر بها تر
زنند بر سینه از روی حماقت/گروهی سنگ پول و مال ثروت
ولی آنانکه هستند اهل بینش/نمی گردند دمی غافل ز دانش
چه زیبا کرده فرمایش پیمبر/بود شأن علوم از حد فراتر
بفرموده نبی بر پیر و برنا/بجوئید علم را در آسمانها
بداند بی گمان هر شخص حاذق/بوددانش گرامی نزد خالق
هر آنکس در رَه خالق قلم زد/یقین او بر ستیغ عشق علم زد
قسم خورده بر این نام مبارک/خدای لم یزل حی تبارک
قسم برتک تک آیات قران/قسم برحرمت هر آیهٔ آن
هر آنکس در مسیر غیر باشد/شبی مسجد شبی هم دیر باشد
سحاب عقل او بارش ندارد/به قدر ارزنی ارزش ندارد
در این دنیا بباید محترم بود/بباید حامی اهل قلم بود
دیاری که قلم حرمت ندارد/در آنجا زندگی لذت ندارد
تو هم فاخر مبر این نکته از یاد/جهان با علم و دانش گردد آباد
قلم ما را به دولت می رساند/ز نادانی و غفلت می رهاند
مکن دوری ز اهل بینش هرگز/مشو غافل ز علم و دانش هرگز
مسلم فرتوت فاخر
💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫
#حضرت_رقیه
با کاروان نیزه سفر می کنم پدر
با طعنه های حرمله سَر می کنم پدر
مانند خواهران خودم روی ناقه ها
در پیش سنگ سینه سپر می کنم پدر
از کوچه ی نگاه وقیح یهودیان
با یک لباس پاره گذر می کنم پدر
حالا برو به قصر ولی نیمه شب تورا
با گریه های خویش خبر می کنم پدر
این گریه جای خطبه کوبنده من است
من هم شبیه عمه خطر می کنم پدر
با دیدن جراحت پیشانی ات دگر
از فکر بوسه صرف نظر می کنم پدر
شام سیاه زندگی ام را به لطف تو
خورشید روی نیزه ،سحر می کنم پدر
امشب اگر که بوسه نگیرم من از لبت
در این قمار عشق ضرر می کنم پدر
وحید قاسمی👆
#حضرت_رقیه
فرصت نکردهای که تنت را بیاوری
یا تکههایی از بدنت را بیاوری
بیتن رسیدهای که برای دلم خبر
از تلخی نیامدنت را بیاوری
سر مینهم به نیت دامان تو بر آن
گر پارهای ز پیرهنت را بیاوری
دردانه تو هستم و بوسم نمیکنی؟
یا رفتهای لب و دهنت را بیاوری؟
ای حنجر بریده به من قول میدهی؟
این بار شرح سوختنت را بیاوری؟
میدانم این که نعش خودت را نیافتی
میشد برای من کفنت را بیاوری
بابا، اگر دوباره سراغ من آمدی
یادت بماند این که تنت را بیاوری
احمدرضا قدیریان👆
#امام_حسین
ای کاش تو را به دشت غربت نکُشند
لب تشنه پس از بیعت و دعوت نکُشند
لب تشنه اگر کُشند و تنها و غریب
ای کاش تو را به قصد قربت نکُشند...
محمد مهدی سیار👆
#شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
همسری سر به راه را کشتند
بانویی بی پناه را کشتند
کینه جویان تیره دل آخر
روشنی پگاه را کشتند
"جبت" و "طاغوت" عصمت اللهِ
بری از اشتباه را کشتند
دست شان که به مسندش نرسید
صاحب جایگاه را کشتند
در نبود مدافعان حرم
والی بارگاه را کشتند
غیرِ خوبی از او ندید کسی
خانمی خیرخواه را کشتند
کوچه های مدینه آرام است
بانی اشک و آه را کشتند
یک تنه لشگر علی شده بود
یک به یک آن سپاه را کشتند
همه پشت و پناه مولا بود
حضرت تکیه گاه را کشتند
جلوی شوهرش چهل نامرد
مادری پا به ماه را کشتند
#علیرضا خاکساری
#امام_زمان_عج
شادم از آن که تو نگارِ منی
سبزترین باغِ بهارِ منی
خسته دلان را تو فقط یاوری
غمزدگان را تو فقط باوری
بی تو نصیبم همه ویرانی است
روز و شبم نذرِ غزل خوانی است
دل ز غمِ عشقِ تو سرشار شد
شعر ببین بر لبم آوار شد
این که دلم هست به دنبالِ تو
عشقِ منی هست دلم مالِ تو
ای گلِ آدینه جوابم بده
حاجتِ این قلبِ خرابم بده
صبح گلِ باغِ دلم خنده کرد
یادِ تو را در نفسم زنده کرد
کاش دلِ خویش به نامت کنم
با لبِ بی تاب سلامت کنم
خوش به سلامی که رسد کوی تو
آوَرد از جانبِ تو بوی تو
دوش تو را غرقِ نگاه دیده ام
عکسِ تو را در رُخِ ماه دیده ام
محوِ جمالِ رُخِ ماهت شدم
آینه پردازِ نگاهت شدم
ای که رُخت نقشِ جمالِ خدا
منبعی از فیضِ کمالِ خدا
رایحه ی عطرِ ولایت تویی
معنیِ قرآنِ حقیقت تویی
منتظرم در رهِ دلدادگی
در گلِ باغِ تو کنم زندگی
مِهرِ تو هست مِهرِ خدا دادیم
یادِ تو رویای غم و شادیم
باز نما قفلِ درِ بسته را
کاش بخوانی دلِ این خسته را
کیست به غیرِ تو که درمان کند
سختِ جهان را همه آسان کند
یوسفِ خوش صورت و سیمای من
خسته ز هجر است زلیخای من
ای که تویی باورِ توحیدِ ما
پاکترین چهره ی خورشیدِ ما
یادِ تو غوغای دل و جانِ من
باغِ بهاری به زمستانِ من
وعده ی بر حقِّ الهی بیا
فیصله ی ظلم و تباهی بیا!
هستی محرابی
4_5951634442329000518.mp3
4.12M
مناجات
📝آسمون عصر جمعه مثل من بهانگیره
یا صاحب الزمان
عصرجمعه آمده وکمی پریشان حالم
هر هفته غروب جمعه ها،،،،،می نالم
دانم که چرادلم چنین غمگین،،،است
آقاجان زیراکه دلت گرفته از،،اعمالم
🌸برای سلامتی وظهوریوسف زهرا
14صلوات بفرستید
اللّهم صلی علی محمد و آل محمد
وعجل فرجهم
🎤مقدم
━━⊱✿⊰━♡