#چهلم
چهل شب از فراقش در عذابم
چهل شب هجر و دوری کرده آبم
چهل شب از فراقش بی شکیبم
چهل شب درد و غصه شد نصیبم
چهل شب آتش افتاده بجانم
چهل شب خون چکد از دیدگانم
چهل شب سینه ام بی تاب یاره
دل من طاقت هجران نداره
چهل شب ناله دارم در کجایی
کجایی نارنینم، لای لایی
چهل شب بی تو دنیا را نخواهم
رسیده تا فلک افغان و آهم
🔸️شاعر:
#حسین_کریمی_نیا
کانون مداحان ترحیم خوان تربت حیدریه
#چهلم _جوان ،براد،مادر ،پدر
#سبک دشتی
مثنوی فراق چهلم
چهل روزه دلم داره بهونه
چهل روزه چشام از غصه خونه
چهل روزه شدم از غم سیه پوش
گرفتم خاک قبرت را در آغوش
چهل روزه شبم تاریک و سرده
میون سینه ها دریای درده
چهل روز چشام جاریِ خونه
میون سینمون داغ جوونه
چهل روزه دلم بی تاب یاره
چهل روزه چشام بارون میباره
چهل روزه که قلبم چاک چاکه
چهل روزه عزیزم زیر خاکه
الهی غصه از این سینه پا شه
الهی خونه بی««* بابا»» نباشه
چهل روزه میسوزه استخوانم
برایش روضه ی دوری بخوانم
چهل روزه چهل روزه کجایی
چهل روزه امان از این جدایی
چهل روزه که دارم زخم تازه
چهل روزه که مادر خواب نازه
چهل روزه دلم میخواد خدایا
ببوسم صورت زیبای بابا
چهل روزه شده این آرزویم
غم دل را به تو مادر بگویم
چهل روزه که در سوز و گدازم
چهل روزه که با داغش بسازم
چهل روزه منم با دیده ی تر
چهل روزه کجایی ای برادر
زده هجران تو بر سینه آذر
کجایی محرم غمهای خواهر
چهل روزه فراقت نیست باور
برادر جان برادر جان برادر
چهل روزه که خاک غم سر من
چهل روزه که رفته خواهر من
عزیزان قدر یک دیگر بدانید
کنار همدگر یاران بمانید
خدایی کار این دنیا سرابه
به پیش هم تاپای جان بمانید
#مادر
#چهلم
دلم میخواد گل رویت ببینم
سرصب تا پسین پیشت بشینم
زحسرات از جدایی ها بگوییم
دوباره در گلستون گل بچینم
تبم میسوزونه دل توی سینه
بیابرگرد ک ارزوم همینه
چهل روزه دلم هوای تو داره
چهل روزه دلم شادی نداره
چهل روزه وچهل رو گریه کردم
خونه عطر محبتهای تو داره
چهل روزه ک چیش درراه دارم
چهل روزه ک دایم بی قرارم
ب جای خالیت گل مینهم باز
بروی عکس تو سر میگذارم
چهل روزه دعایم بوده مادر
چهل روزه دوچشمم بوده بردر
چهل روزه ک من مادر ندارم
چهل روزه ک تاج سرندارم
دوای دردبی درمون کجا رفت
چهل روزه درو گوهر ندارم
چهل روزه چهل سال ازم گذشته
بروی قلبمون مادر نوشته
چهل روزه سیاه روزگارم
چهل روزه گواه پروردگارم
نمیتونم بمونم بعد تومن
دل مو میل برشادی نداره
چهل روزه ک سرگرودنم ای وای
تو چون لیلی منم مجنونم ای وای
چهل روزه ک داغت کرده پیرم
چهل روزه ک بهجرونت اسیرم
چطو اومد دلت ترکم کنی تو
چهل روزه دلم میخواد بمیرم
بجونم ریشه کرده ناله ی غم
چ سازم ک شده عمرت اقد کم
برای تو چهل روزه میبارم
بیاد مصیتهای بیشمار م
اگ یادم کنی دل میشه اباد
تو این چهل روزه ابادی ندارم
چهل روزه مرا مادر بسر نیست
مرا جزمادرم گو مرهمم کیست
محبتهای تو ابری پر از اب
تو نوری باوفا نمرت دهم بیست
چهل روزه که من مادر ندارم
چهل روزه که تاج سر
چهل روزه شده کارم بهانه
چرا مادرم نمیایی به خانه
خدا داند(مادر) که دلم اتش گرفته
از ان روزی که تاج سرم رفت.. (مادر..)بگو به من کجایی جون مادر؟ (مادر..)چرا از من جدایی جون مادر؟ زدلم رفته دیگه صبرو قرارم مادر به درد بچه ات دوایی جون مادر (مادر..)خدا خواسته که من دور از تو باشم؟ همیشه مایل روی تو باشم؟ خداداغی کرده نصیبم که مادر از پس روی تو باشم
چهل روزه ک رفتی ازبر من
بیا رحمی بکن ب چشم تر من
دلت اومد مرا بیمار سازی
بیا ازروی محبت مادر من
چهل روزه شدم مایل برویت
بشینم باز پای گفتگویت
بزارم سر بشونه ی مهربانت
بخوابم تابد من روبرویت
بدنبالت میایم تا دل شب
شده نوم قشنگت ذکر این لب
نویسم بردل پردرد خستم
نمیابم تو را غم شد لبا لب
گلی بودی ب پای گلعزارم
شدی پر پر نمیدونی چه زارم
تو ک هرشو بمو سر میزدی سر
گرفتی ازلبم خنده ندارم
تو از من دوریومن دورم از گل
تو راحت گشتی ورنجورم از گل
ترنم ازتو بود عطر بهاری
جداگشتن زتو مجبورم از گل
چهل روز ک بردی از سرم هوش
نمیتونم کنم یادت فراموش
چهل روزه ک اهم سینه سوزه
چهل روزه مراکردی سیه پوش
پرپرواز من بستی ورفتی
درامید را بستی ورفتی
امیدم بود ک ابادی ببینم
در ابادی رابستی ورفتی
شبم با نوررویت روز میشه
برایم دلخوشیت هروز میشه
بسر میشد غم چن ساله ی مو
تورفتی زندگیم پرسوز میشه
بپایم ریختی سرمایه ات را
گرفتی از سر موسایه ات را
نمیتونم فراموشت کنم من
#در_فراق_پدر_دلگویه_مازنی
#سبک_شیر_علی_مردون
ته غم بَزو مره داغ
کجه بَیرم تِه سراغ
چهل روزه از داغ ته بَیمه گرفتار
چهل روزه تِه قاب عکسِ زَمّه دیوار
درد جدایی دردِ بی درمونه
مگه تِه خاطرات اَمه یاد شونه
ازاین به بعد بدون تِه چتی بَمونّم؟
چتی تِه قبر سرمن فاتحه بخونّم؟
اَمان ای دل وای اَمان ای دل
وای اَمان ای دل وای اَمان ای دل وای
اَمه خِنه ی صفا
بابا جونِ با وفا
اَمون از درد بی پدری ویتیمی
کجه بوردی مه جان بابای صمیمی
چَنّه چِش داشتمه ته راه نمویی
روز بَیّه شو دَر بمو ماه نمویی
مِره بکوشته بابا جون چشم انتظاری
ته که بوردی مه قسمت بَیّه بیقراری
اَمان ای دل وای اَمان ای دل
وای اَمان ای دل وای اَمان ای دل وای
کجه بوردی باباجون
بابا جون مهربون
من بَهـیمه گرفتار درد بی درمـون
ازدرد دوری ته مه چِش وارسّه خون
الهی من تـه مهربـونیِ دور
الهی من تِه خِش زبونیِ دور
الهی من ته مهرو ته وفای قروون
الهی من تِه اون همه صفای قروون
اَمان ای دل وای اَمان ای دل
وای اَمان ای دل وای اَمان ای دل وای
شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»
اجرای سبک:علی اکبراسفندیار
#در_فراق_پدر
#سبک_شیر_علی_مردون
باباجون نازنین
حال و روزمن ببین
بعدتو ای مهربون
من شدم ماتم نشین
سه پنج روزه از داغ تو من بی قرارم
سه پنج روزه از ماتم تو سوگوارم
تو که رفتی غم می باره ازچشام
توکه رفتی دیگه رفته خوشی هام
غم فراق تو شده جانسوز عزیزم
باباجونم نه شب دارم نه روزعزیزم
اَمان ای دل وای اَمان ای دل
وای اَمان ای دل وای اَمان ای دل وای
ای اَمان از یتیمی
رفـته یـارِ کـریمی
برام هیچکه نمیشه
مثل بابا صمیمی
نمی دونم درد دلم رابا که گویم
نمی دونم دیگه تو راکجا بجویم
ای همه بود و نبود وهست من
ای دریغا رفته ای ازدست من
ازآن روزی که رفته ای بشکسته بالم
به قربان تو ای پدرجان کن حلالم
اَمان ای دل وای اَمان ای دل
وای اَمان ای دل وای اَمان ای دل وای
شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»
#شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
گوشه ی چادر تو تا که به در میگیرد
مرتضی پشت سرت دست به سر میگیرد
تو فقط فضه بیا فاطمه را زود ببر
چون که دارد دَم در معرکه در میگیرد
از همان روز که برگشتی از آن کوچه حسن
زانویش را چه غریبانه به بر میگیرد
دخترت گفت در این خانه که نامحرم نیست
پس چرا مادرمان رُخ ز پدر میگیرد
فاطمه دخترمان حال تو را میداند
چند روزیست تو را زیر نظر میگیرد
زودتر خوب شوی فاطمه جان خوبتر است
زن همسایه سه ماه است خبر می گیرد
#شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
بعد از تو خانه دیگر از رونق می افتد
چون خانه ی بی مادر از رونق می افتد
باتو به هر ترتیب رونق دارد اما
تو می روی و آخر از رونق می افتد
هم خانه ی حیدر ندارد بی تو لطفی
هم خانه ی پیغمبر از رونق می افتد
بعد از فدک اهل ریا فهمیده بودند
با خطبه هایت منبر از رونق می افتد
بعد از تو مرگ و زندگی فرقی ندارد
رهبر نباشد لشکر از رونق می افتد
چیز عجیبی نیست این گوشه نشینی
چون مرغ بی بال و پر از رونق می افتد
حال علی آیینه ی بیماری توست
بی تو جهان حیدر از رونق می افتد
بیمار هستی ، خانه ات رونق ندارد
اما نباشی بدتر از رونق می افتد
#مجتبی خرسندی
#شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
شب و کابوس از چشمِ منِ کَم سو نمیاُفتد
تبِ من کَم شده اما تبِ بانو نمی اُفتد
غرورم را شکسته خندهی نامحرمی یارَب
چه دردی دارد آن کوچه که با دارو نمیاُفتد
جماعت داشت میآمد دلم لرزید میگفتم
که بیخود راهِ نامردی به ما این سو نمیاُفتد
کِشیدم قَد به رویِ پایم و آن لحظه فهمیدم
که حتی ردِ بادِ سیلی اش بر گونه میاُفتد
نشد حائِل کند دستش گرفته بود چادر را
که وقتی دست حائِل شد کسی با رو نمیاُفتد
به رویِ شانهام دستی و دستی داشت بر دیوار
به خود گفتم خیالت تخت باشد او نمیاُفتد
سیاهی رفت چشمانش سیاهی رفت چشمانم
وَگَرنه مادری در کوچه بر زانو نمیاُفتد
میانِ خاک میگردیم و میگویم چه ضربی داشت
خدایا گوشواره اینقَدَر آنسو نمیاُفتد
دو ماهی هست کابوس است خواب هر شَبَم ، گیرم
تبِ من خوب شد اما تبِ بانو نمیاُفتد
#حسن لطفی
5. کامل صوتی.mp3
5.36M
#روضه_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
#حاج_حسن_جمالی
😭
به سمت زهرا از
حجره دویدم من
عُمَر جلوتر بود
دیر رسیدم من ...
فاطمه افتادو
ناله کشیدم من
لگد به پهلوش خورد
دیر رسیدم من ...
دیر رسیدم من ...
🌴🌴🌴
صدایی از بینِ
شعله شنیدم من
سینه ی زهرا سوخت
دیر رسیدم من
دود فراگیر بود
خوب ندیدم من
محسنِ من سقط شد
دیر رسیدم من ...
رو بدن زهرا
عبا کشیدم من
فاطمه از حال رفت
دیر رسیدم من
😭
صدای سیلی از
کوچه شنیدم من
چشم ، پُر از خون شد
دیر رسیدم من
خیلی خجالت از
حسن کشیدم من
عصای مادر بود
دیر رسیدم من
صورت زهرا سوخت
آه کشیدم من
شکست گوشواره
دیر رسیدم من ...
دیر رسیدم من ..
😭
#فاطمیه
#حضرت_زهرا
#گروه_محفل_الذاکرین
#شور
#زمینه_روضه
#کوچه_بنی_هاشم
شعر و سبک #رضا_نصابی✍
به نفس کربلایی #سجاد_عینلو 🎤
ای کاش
من و مادر تنها نبودیم
ای کاش
تنها تو کوچه ها نبودیم
ای کاش
مسیر ما جای دیگه بود
ای کاش
میونه نامردا نبودیم
مردم تو کوچه
وقتی رسید از راه که نامرد
مردم تو کوچه
دستش و وقتی که بلند کرد
مردم تو کوچه
سیلی به روی مادرم زد
ای وای ننه قد کمان ننه
ای وای ننه ارغوان ننه
ای کاش
دست عدو کوچک تر بود
ای کاش
قدم کمی بلند تر بود
ای کاش
صورتم توی کوچه ها
ای کاش
سپر برای مادر بود
مردم تو کوچه
مادرو نیمه جون دیدم
مردم تو کوچه
مادر و ار غوون دیدم
مردم تو کوچه
مادر و قد کمون دیدم
ای وای ننه قد کمان ننه
ای وای ننه. ار غوان ننه
ای کاش
انصاف کمی تو ی دلا بود
ای کاش
بابا علی کنار ما بود
ای کاش
تو مسیر بر گشت تا خونه
ای کاش
همراه مادرم عصا بود
ن
مردم تو کوچه
مادرو روی خاکا دیدم
مردم تو کوچه
ناسزا وقتی که شنیدم
مردم تو کوچه
مادرو تا خونه کشیدم
ای وای ننه قد کمان ننه
ای وای ننه ارغوان ننه
.┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
🔹️ما مأمور به انتظاریم؛ انتظار یعنی چه؟
انتظار به معنای مترصّدبودن است. در ادبیات نظامی یکچیزی داریم به نام «آمادهباش»؛ انتظار یعنی «آمادهباش»! باید «آمادهباش» باشیم. انسان مؤمن و منتظر، آنکسی است که در حال «آمادهباش» است. اگر امام شما که مأمورِ به ایجاد عدالت و استقرار عدالت در کل جهان است، #امروز ظهور بکند، باید من و شما آمادهباشیم.
این «آمادهباش» خیلی مهم است؛ انتظار به این معنا است. انتظار به معنای بیصبری کردن و پا به زمین کوبیدن و چرا دیر شد و چرا نشد و مانند اینها نیست، انتظار یعنی باید دائم در حال «آمادهباش» باشید.
امام خامنهای(روحی فداه)
🗓۱۳۹۶/۰۲/۲۰
✍ فرق بین فرمانده لشگر و سرباز
#بسم_رب_الشهدا_و_الصدیقین
سرمای شدیدی خورده بود. احساس میکردم به زور روی پاهایش ایستاده است.
من مسئول تدارکات لشکر بودم.
با خودم گفتم: خوبه یک سوپ برای حاجی درست کنم تا بخوره حالش بهتر بشه.
همین کار را هم کردم. با چیزهایی که توی آشپزخانه داشتیم، یک سوپ ساده و مختصر درست کردم.
از حالت نگاهش معلوم بود خیلی ناراحت شده است. گفت: چرا برای من سوپ درست کردی؟
گفتم: حاجی آخه شما مریضی، ناسلامتی فرماندهی لشکرم هستی؛
شما که سرحال باشی، یعنی لشکر سرحاله!
گفت: این حرفا چیه میزنی فاضل؟ من سؤالم اینه که چرا بین من و بقیهی نیروهام فرق گذاشتی؟
توی این لشکر، هر کسی که مریض بشه، تو براش سوپ درست میکنی؟
گفتم: خوب نه حاجی!
گفت: پس این سوپ رو بردار ببر؛ من همون غذایی رو میخورم که بقیهی نیروها خوردن.
سردار#شهید_حاج_احمد_کاظمی🌷
ذکرهای_زیبا
🎀از چیزی نگرانی؟ بگو:
🎀حسبی الله لا اله الا هو علیه توکلت وهو رب العرش العظیم🎀
🎀گرفته میشی بگو:
لااله الا الله ولا حول ولا قوه الا بالله🎀
🎀ناراحتی؟ همیشه بگو:
إنما أشکو بثی وحزنی لله🎀
🎀درزندگیت موفق نیستی؟ بگو:
و ما توفیقی إلا بالله علیه توکلت وإلیه أُنیب🎀
🎀خوشحال نیستی؟ همیشه بگو:
حسبی الله ونعم الوکیل🎀
🎀ازدنیاخسته ای؟ بگو:
اللهم اجعل همی الاخره🎀
🎀نمازهایت را به موقع ومداوم نمیخوانی؟ همیشه بگو:
اللهم اجعلنی مقیم الصلاه ومن ذریتی🎀
🎀میخواهی ازدواج کنی؟ بگو:
ربی لاتذرنی فردا وانت خیرالوارثین🎀
🎀تنهایی؟ همیشه بگو:
ربی هب لی من لدنک سلطانا نصیرا🎀
🎀خوشحالی؟ همیشه بگو:
الحمدلله حمدا کثیرا🎀
🎀درکارهایت سختی میبینی؟ بگو:
اللهم یسرلی اموری واشرح لی صدری🎀
🎀دوست داری آرزویت برآورده شود؟همیشه بگو:
استغفرالله واتوب الیه🎀
🎀تودلت ازدست کسی ناراحتی؟بگو:
اللهم اجعلنی من کاظمین الغیظ والعافین عن الناس🎀
🎀میخواهی دایم قرآن بخونی؟بگو:
اللهم اجعل القران ربیع قلبی🎀
🎀خونه ای دربهشت میخواهی؟ بگو:
قل هوالله احد. الله صمد. لم یلدولم یولد. ولم یکن له کفوا🎀
کانال اشعار اهل بیت علیهم السلام هستی محرابی:
🏴السّلام علیکِ یا بنتِ رسول الله(ص) یا فاطمةالزَّهرا(س)🏴
#زبانحال_حضرت_علی_ع
مرا در سر چه سوزِ التهاب است
که امشب حالِ زهرایم خراب است
دلی از درد و غم آکنده دارم
سرشکِ مژَگانم چون سحاب است
به چند ماهه گلم رنگِ خزان شد
زمین گیر و اسیرِ رختخواب است
کنارش همدمِ رازی ندارد
دلِ عالم به حالِ او کباب است
ندانم از چه با من رو گرفته
چرا در پیشِ من رویش نقاب است
الها شاهدی بر حالِ زارم
چو آتش این دلم در سوز و تاب است
چرا من هر چه می پرسم ز حالش
سؤالِ من دمادم بی جواب است
مگر با او چه کرده تیغِ شیاد
دو گیسویش ز خونِ رو خضاب است
چه شد دردش دگر درمان ندارد
سرا پایش همه در اضطراب است
بزن بالا نقابت تا ببینم_
چه زخمی گونه های آفتاب است
ز بس کردی دعا آسوده گیری
دگر امشب دعایت مستجاب است!
#هستی_محرابی
شور کودکانه حضرت زهرا سلام الله.mp3
1.14M
#شور_شهادت_حضرت_زهرا_س
#شعر_کودکان #فاطمیه
ای مادرِ حسن ای مادرِ حسین
دستم به دامنت بانوی عالمین
ای همسر علی ای دختر رسول
باشد صفات تو صدیقه و بتول
میگم من اسمتو بی حد و بی عدد
جانم فدای تو یا فاطمه مدد...
یا فاطمه مدد..
ما عاشق تو و.. ما نوکر توایم
ما سینه زن همه در سنگر توایم
تو درس زندگی.. دادی به شیعیان
درسِ حجاب و عشق..دادی به مادران
تو حامیِ ولی.. تو نورِ حیدری
در راهِ مرتضی.. مجروح و پرپری
یا فاطمه مدد..
از کودکی همه.. سینه زنه توایم
در فاطمیه ها.. گریه کنه توایم
باشد روایته.. مولایم عسکری
تو شافع همه.. در روز محشری
باشد حسین تو.. اربابِ نوکرا..
مُزد عزا ببر.. ما را به کربلا..
یا فاطمه مدد..
یک روزُ میرسد.. امید ما همه..
مهدی امام ما.. فرزندِ فاطمه
تا انتقام تو... گیرد از اَشقیا
رسوا کند یِروز.. اهل سقیفه را
از کعبه میرسد.. منجی عالمین
میگیرد انتقام.. از قاتلِ حسین
یا مهدی العجل..
ویژه جلسات کودکان و نوجوانان
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
نوحه کودکان زهرایی.mp3
1.35M
#نوحه_شهادت_حضرت_زهرا_س
#شعر_کودکان #فاطمیه
ما کودکانه... زهرائی هستیم
در روضههای زهرا نشستیم
ممنون لطفِ مادرِ صاحبْ زمانیم
که روضه خوانِ بانوی قامت کمانیم
یا فاطمه یا فاطمه..
ما غرق شور و.. غرقِ نوائیم
همراهِ مولا.. غرقِ عزائیم
از کودکی ما عاشقِ شیر خدائیم
بر عشق زهرا و علی ما مبتلائیم
یا فاطمه یا فاطمه..
مادر به گوشم گفته یازهرا
تا که همیشه باشم با زهرا
گفته پدر گو یا علی از جا بلند شو..
با عشق زهرا و علی تو سر بلند شو..
یا فاطمه یا فاطمه..
مادر برام گفت.. یک قصه امشب
چی شد شهید شد مادره زینب..
در کوچه ها شد مادر زینب شهیده
در راه مولایش علی قدش خمیده..
یا فاطمه یا فاطمه..
ویژه جلسات کودکان و نوجوانان
#مجتبی_دسترنج_ملتمس