eitaa logo
کانال نوای عاشقان
19.8هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1.8هزار ویدیو
466 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
زیارت نامه حضرت صدیقه کبری فاطمه زهرا(سلام الله علیها)🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🕊یَا مُمْتَحَنَهُ امْتَحَنَکِ اللَّهُ الَّذِی خَلَقَکِ قَبْلَ أَنْ یَخْلُقَکِ فَوَجَدَکِ لِمَا امْتَحَنَکِ صَابِرَهً وَ زَعَمْنَا أَنَّا لَکِ أَوْلِیَاءُ وَ مُصَدِّقُونَ وَ صَابِرُونَ لِکُلِّ مَا أَتَانَا بِهِ أَبُوکِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ أَتَى (أَتَانَا) بِهِ وَصِیُّهُ‌ 🕊فَإِنَّا نَسْأَلُکِ إِنْ کُنَّا صَدَّقْنَاکِ إِلاَّ أَلْحَقْتِنَا بِتَصْدِیقِنَا لَهُمَا لِنُبَشِّرَ أَنْفُسَنَا بِأَنَّا قَدْ طَهُرْنَا بِوِلاَیَتِکِ‌ 🕊اَلسَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّه 🕊السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ نَبِیِّ اللَّهِ‌ 🕊السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ حَبِیبِ اللَّه 🕊السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ خَلِیلِ اللَّه 🕊السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ صَفِیِّ اللَّه🕊السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ أَمِینِ اللَّهِ 🕊السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ خَیْرِ خَلْقِ اللَّهِ‌ 🕊السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ أَفْضَلِ أَنْبِیَاءِ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ مَلاَئِکَتِهِ‌ 🕊السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ خَیْرِ الْبَرِیَّهِ 🕊السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا سَیِّدَهَ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ‌ 🕊السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا زَوْجَهَ وَلِیِّ اللَّهِ وَ خَیْرِ الْخَلْقِ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ‌ 🕊السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا أُمَّ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ سَیِّدَیْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّهِ 🕊السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الصِّدِّیقَهُ الشَّهِیدَهُ 🕊السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الرَّضِیَّهُ الْمَرْضِیَّهُ السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْفَاضِلَهُ الزَّکِیَّهُ 🕊السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْحَوْرَاءُ الْإِنْسِیَّهُ 🕊السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا التَّقِیَّهُ النَّقِیَّهُ 🕊السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْمُحَدَّثَهُ الْعَلِیمَهُ 🕊السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْمَظْلُومَهُ الْمَغْصُوبَهُ 🕊السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْمُضْطَهَدَهُ الْمَقْهُورَهُ 🕊السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا فَاطِمَهُ بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ وَ رَحْمَهُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ 🕊صَلَّى اللَّهُ عَلَیْکِ وَ عَلَى رُوحِکِ وَ بَدَنِکِ‌ 🕊أَشْهَدُ أَنَّکِ مَضَیْتِ عَلَى بَیِّنَهٍ مِنْ رَبِّکِ وَأَنَّ مَنْ سَرَّکِ فَقَدْ سَرَّرَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ‌ 🕊وَ مَنْ جَفَاکِ فَقَدْ جَفَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ‌ 🕊وَ مَنْ آذَاکِ فَقَدْ آذَى رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ‌ 🕊وَ مَنْ وَصَلَکِ فَقَدْ وَصَلَ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ‌ 🕊وَ مَنْ قَطَعَکِ فَقَدْ قَطَعَ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ‌ لِأَنَّکِ بَضْعَهٌ مِنْهُ وَ رُوحُهُ الَّذِی بَیْنَ جَنْبَیْهِ کَمَا قَالَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ‌ أُشْهِدُ اللَّهَ وَ رُسُلَهُ وَ مَلاَئِکَتَهُ أَنِّی رَاضٍ عَمَّنْ رَضِیتِ عَنْهُ سَاخِطٌ عَلَى مَنْ سَخِطْتِ عَلَیْهِ‌ مُتَبَرِّئٌ مِمَّنْ تَبَرَّأْتِ مِنْهُ مُوَالٍ لِمَنْ وَالَیْتِ مُعَادٍ لِمَنْ عَادَیْتِ‌ مُبْغِضٌ لِمَنْ أَبْغَضْتِ مُحِبٌّ لِمَنْ أَحْبَبْتِ وَ کَفَى بِاللَّهِ شَهِیداً وَ حَسِیباً وَ جَازِیاً وَ مُثِیباً
🕊﷽🕊 💔 💚 # 🖤🥀🖤🥀🖤 ◾️آخ دلم تنگ و غم بسیار دارم ◾️من امروز با ابالفضل کار دارم ◾️من امروز از ابالفضل توشه گیرم ◾️وای زیارت کردن شش گوشه گیرم2 😭😭😭😭 ⬅️امروز بریم در خانه ابالفضل، همون ابالفضلی که باب الحوائجه... دست توسل بزنیم به بی دست کربلا.... اگه حاجت مندی بسم الله... اگه گرفتاری بسم الله... اگه مریض داری بسم الله ...اگه جوون داری بسم الله..... 🌾نمیدونم با چه نیتی اومدی تو مجلس بخدا عباس مشکل گشاست... مشکل گشایی میکنه... عباس درد بی درمونو دوا میکنه... 💔💔😭😭😭 (دشتی) ✨الا ای یارو دلدارم ابالفضل ✨شدم خسته ز افکارم ابالفضل ✨گرفتارم مدد باب الحوائج ✨گره افتاده در کارم ابالفضل 😭😭😭🤲 ⬅️متوکل عباسی دستور داده بود، هر کی میخواد بره کربلا، باید دست راستسو از بدن جدا کنند تا بره کربلا.. مردم صف میکشیدن ، دست راستشونو میدادن تا برن کربلارو ببینن آی حسینیا... آی کربلائیا...😭😭💔🖤 🌾خبر دادن متوکل یه پیرزنیه تو صف ایستاده اما دست راستی نداره، آقا میخواد دست چپشو بده بره کربلا.... میگه پارسال اومدم، دست راستمو دادم ، رفتم کربلا... امروز میخوام دست چپمم بدم برم یه بار دیگه کربلا رو ببینم ،،،، حرم امام حسینو ببینم،،،، 😭😭💔🖤 🥀(الهی حسرتش به دلت نمونه)🤲 صدا زد دست چپم رو بگیرین بزارین برم یه بار دیگه حرم عباسُ ببینم 😭😭😭 یا ابالفضل3🤲🤲 متوکل دستور داد برین دست چپشم جدا کنید بدنشو بندازید تو شریعه فرات... دستشو از بدن جدا کردند...بدنشو انداختن تو شریعه فرات...😭😭💔 (سوز/اوج) هی این بدن پایین میرفت بالا می اومد.. هی میگفت یا ابالفضل3🤲😭😭💔🖤 آقا جون من اومدم دستمو بدم بیام حرم،،، اما آقا ببین با من چه کردند،، آقا جان تو که دستگیر بیچاره هایی... تو که امید ناامیدایی... آقا دستمو بگیر.. آقا به دادم برس...🤲🤲 🥀میگه تا نامش رو بردم، دیدم یه آقایی صدا میزنه... مادر .......ای مادر...... من عباسم مادر..... اومدم دستتو بگیرم مادر.....💚💚 چرا؟... 🥀صدا زد آخه من خودم دست خالی از شریعه برگشتم... امیدم ناامید شد... هر کی در خونم بیاد نمیزارم دست خالی برگرده...🤲 امان امان3😭😭 آی حاجت دارا ...جوون دارا....آی ناله دارا میدونی آقا کی امیدش ناامید شد... 🥀ای مشک تو لااقل وفا داری کن 🥀من دست ندارم تو مرا یاری کن (چرا) 🥀آخه من وعده آب تو به اصغر دادم 🥀یک جرعه برای او نگهداری کن 😭😭💔🖤 🌴خدا به حق اون آقایی که کربلا امیدشو ناامید کردند امید کسی ناامید نکن... ⬅️امروز ابالفضل رو قسم بده به جان مادرش ام البنین ...🤲😭 کدوم مادر رو میگم... همون مادری که میگن می اومد تو قبرستان بقیع 4صورت قبر با انگشتاش میکشید مینشست کنار قبرا ناله میکرد گریه میکرد (میگن طوری ام البنین گریه میکرد دوست و دشمن برا ام البنین گریه میکردند.. 😭😭.چی میگفت ام البنین.....) (مادر دیدی جوون از دست داده باشه چطور گریه میکنه)😭💔 هی مشت به سینه میکوبه میگه مادر آتش گرفتم سوختم مادر.....😭 ای مادر ...ای مادر .....ای مادر😭💔 🌾میگفت مادر ابالفضلم مادر ... مادر نبودم کربلا مادر...😭 اما برام خبر آوردن با تیر به چشم نازنینت زدن مادر...💔💔💔 مادر نبودم کربلا اما برام خبر آوردن با عمود آهن به فرق نازنینت زدن مادر... 😭😭💔💔🖤🖤 🥀(ناله میکرد گریه میکرد) یه وقت دیدن صدای ناله ام البنین عوض شد (فرود) گفت مادر ابالفضلم مادر...... مادر من برا تو گریه نمیکنم مادر ....😭 (اوج) مادر من برا اون حسینی گریه میکنم که مادر نداره.....😭😭😭💔💔 (دشتی حالت سینه زنی) 🥀مسلمانان حسین مادر ندارد 🥀غریب است و کسی بر سر ندارد 🥀ز جور ساربان بی مروت 🥀دگر انگشت و انگشتر ندارد 😭😭😭🖤💔 ........حسین جانم حسین، جانم حسین جانم .........جانم حسین جانم، جانم حسین جان سینه زنی.... التماس دعا ازشما خوبان🤲 🖤💚💔🖤💚💔🖤
واحد؛ اُم ابیها.mp3
1.42M
شفیعۀ قیامت و، بانوی محشری،یا فاطمه حبیبۀ پیمبر و، هستی حــیدری، یا فاطمه با یه نگات غـم می‌بری از دل بابا کسی نبــــوده غـــــیر تو اُمّ اَبیها محبـــت و وفـای تو هـمـتا نداره جاتو نمی‌گیره کسی تُـو دل مولا فــــدایِ تو ای مهـــــربون‌مــــادر اون روزی که توکوچه شدمحشر غریــبونه یا حیـــــدر گــــفتی و تا دم آخــــــر موندی با حـــــیدر (( اُم ابیها زهرا، یا زهرا ))(۴) بارونیه چشــای ما، با یادت همیشـه، یا فاطمه اسم مدینه که میاد،داغت تازه می‌شه،یا فاطمه فـــدای این غـربت و آه و بی‌قـراری روضه‌خونه هنوزم این اشکای جاری زدی در خـــونـۀ چل نفــر رو امــا جز ســـه نفر کسـی نیومد برا یاری امـــــــا حــــالا داری یار و یاور میایـم برا یاریـت لشــــکر لشــــکر شــعارمــون نَحـــــــنُ الفاطمـــیون ذکــــر ما نَحـــنُ عُشّــــاقُ الحــیدر ((میایم همه با رمز یا زهرا))(۴)
متن روضه شام غریبان وغسل ودفن خانم حضرت زهرا سلام الله علیها ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ پاسی از شب گذشته و سر و صداها خوابیده بود و دیدگان به خواب رفته بودند که علی(ع) از جا برداشت تا وصیت های فاطمه زهرا(ع) را عملی سازد. آری؛ آن بدن نحیف را که مصائب فراوان، چونان هلال ماه ذوبش ساخته بود؛ آری آن بدن پاک را روی دست خویش حمل کرد تا مراسم اسلامی را در موردش جاری فرماید. آن بدن پاک را روی محل غسل قرار داد. و همان گونه که حضرت صدیقه خواسته بود لباس فاطمه از تن بیرون نیاورد، زیرا که نیازی نبود جامه را از آن بدنی که خدای متعال پاکش قرار داده بیرون کند (و شاید فاطمه(ع) از فرط حیا و شرم نمی خواست شوهر بزرگوارش اثر صدمه در و تازیانه و غلاف شمشیر را به پشت و پهلو و بازوی همسرش ببیند، چنان که تا آن روز هم که علی فاطمه را غسل می داد، زهرا کیفیت حال خود را به او نگفته بود.) به ریختن آب بر روی بدن از روی جامه اکتفا فرمود؛ همان گونه که رسول گرامی اسلام(ص) را غسل داده بود. در این مراسم اسما یعنی آن بانوی با وفای پاک که در ابراز علاقه و محبت حسنه اش نسبت به اهل بیت رسول خدا(ص) وفادار و با استقامت مانده بود نیز شرکت داشت، یعنی آب به دست علی(ع) می ریخت تا حضرت فاطمه را بشوید.[۱] علی(ع) هنگام غسل فاطمه(ع) می گفت: «خدایا! فاطمه(ع) کنیز تو و دختر رسول و برگزیده تو است. خدایا! حجتش را به او تلقین کن، و برهانش را بزرگ بدار، و درجه اش را عالی کن، و او را با پدرش محمد(ص) همنشین گردان.» و سپس با همان پرده ای که بدن رسول خدا(ص) را خشک کرد، بدن زهرا(ع) را خشک نمود.[۲] آری، به واقع این مراسم تغسیل زهرا نیست، مرور مصیبت و درد، و تداعی محنت است! با مراسم غسل، همه آنچه فاطمه(ع) از علی(ع) مخفی کرده بود، آشکار شد و داغ مصیبت زهرا خانه دل همسرش را شعله ور نمود. یعقوبی در تاریخ خود گوید: «بعضی از زن های پیامبراکرم(ص) در حال بیماری فاطمه(ع) آمدند، و گفتند: ای دختر پیغمبر! در غسل دادن خود برای ما نصیبی قرار بدهد! فرمود: می خواهید درباره من حرف هایی بگویید که در حق مادرم خدیجه گفتید! من احتیاجی به شما ندارم. الان از دنیای شما بدم می آید، و از فراق شما شادم؛ خدا و رسول را ملاقات خواهم کرد با حسرت هایی که در دل دادم. حق مرا حفظ و احترام مرا رعایت، و وصیت پدرم را درباره من قبول نکردند. »[۳] گریزی به کربلا در این جا علی(ع) با غسل زهرا(ع) مصیبت های او را مرور می کند، اما چه کشید زینب(ع) آن وقتی که بدن کوچک رقیه را آن زن غساله غسل می داد و جای تازیانه های دشمن را شستشو می داد! هنگامی که زن غساله، بدن رقیه را غسل می داد ناگاه دست از غسل کشید و گفت: «سرپرست این اسیران کیست؟» حضرت زینبت(ع) فرمود: «چه می خواهی؟» غساله گفت: «این دخترک به چه بیماری مبتلا بوده که بدنش کبود است»! حضرت فرمود: «زن! او بیمار نبود و این کبودی ها آثار تازیانه ها و ضربه های دشمن است.» و به روایتی: آن زن دست از غسل کشید و دست هایش را بر سرش زد و گریست. گفتند: چرا بر سر می زنی؟ گفت: مارد این دختر کجا ست تا به من بگوید چرا قسمت هایی از بدن این دخترک سیاه شده است؟ گفتند: این سیاهی ها اثر تازیانه های دشمنان است. [۴] [۱]           - فاطمه زهرا(س)، از ولادت تا شهادت، ص ۵۹۸. [۲]         - بیت الاحزان، ص ۲۵۱. [۳]         - شیعه علامه طباطبایی، ص ۲۶۳. [۴]         - الوقایع و الحوادث، محمدباقر ملبویی، ج ۲، مرقاه الایقان، گنجوی، ص ۵۲، به نقل از «سرگذشت جانسوط حضرت رقیه» محمد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. شام شهادت تو شد،شام غریبانت جانم به قربانت خون شد دلم فاطمه با،اشک یتیمانت جانم به قربانت خانه شده غمخانه ام،یگانه بانویم خم شده زانویم گریم یگانه یاورم،از سوز هجرانت جانم به قربانت مهمان تو گردیده ام،کنار قبر تو فدای صبر تو خون ریزد از چشمان من،از درد فقدانت جانم به قربانت گرید حسن نالد حسین،ای همسر خوبم ای یار محبوبم زینب به یاد غربتت،گشته پریشانت جانم به قربانت یار شهیده ی علی،رفتی و تنهایم اسیر غم هایم علی کنار قبر تو،گردیده نالانت جانم به قربانت با رفتنت زهرای من،یار غریب من غم شد نصیب من گریانم از یاد غم و،از رنج و حرمانت جانم به قربانت
🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴 ببار ای اشک دامن دامن امشب که بی مادر شده مظلومه زینب ببار ای اشک امشب از دوعینم که تا همناله گردم با حسینم ببار ای اشک جانی دربدن نیست یتیمی غمزده همچون حسن نیست چه دل گیر است این شام غریبان علی ماند و غم و آه یتیمان خدایا حال طفلان علی چیست؟ بُوَد اول شبی که فاطمه نیست اگر در خانه ای مادر بمیرد سراغش بیشتر دختر بگیرد نمی دانم چه حالی دارد امشب یتیم مادر از کف داده زینب از آن لحظه غم مادر اثر کرد که زینب چادر خاکی بسرکرد حسن جانش زند برسینه وسر حسین با ناله گوید آه مادر جهان درپیش چشمم دود باشد مرا داغ یتیمی زود باشد بدور از چشم طفلان دل افکار علی با ناله می زد سربه دیوار علی مانداست هاج وواج ومبهوت که زهرا را نهاده بین تابوت علی باور ندارد فاطمه رفت سزد که خون ببارد فاطمه رفت علی با بغض، زهرا را صدا زد کنار قبرش از دل ناله ها زد ز رویت فاطمه شرمنده هستم توکه رفتی چرامن زنده هستم نگفتی من بدون تو تباهم؟ چراگشتی رفیق نیمه راهم؟ ندیدی گریه های زینبینم مرابیچاره کرد اشک حسینم پیمبرتـاکـه رخسارتـو را دید عزیز من بگو ازتو چه پرسید؟ پیمبرتا تورا آن لحظه دیده توآیا راه می رفتی خمیده؟ توآیاگفته ای حالم چنان بود؟ توگفتی گردن من ریسمان بود؟ بگو بابا علی رادست بستند چهل نامرد پهلویت شکستند منم شرمنده ازاین یاری هستم خجل ازاین امانتداری هستم دلیل مرگ تو مشت و لگدشد بمیرم منزلت زیر لحد شد سه ماه از درد پهلویت نخفتی چرا زهرا به من چیزی نگفتی تنت تا که به روی شانه میرفت دگرخوشبختی ازاین خانه میرفت خزان گردیده ای زود ای بهارم برایت تا قیامت داغدارم به«مداح»سوزدل داداست زهرا کشـیده بـرسـراو دست زهـرا 🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴 شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»
اثر دستـــ ستــــم از رخ نیلے نــــرود هـرگز از یاد عــلے ضربتــ سیلے نرود 🥀 🥀 🥀
4_5944883084452170644.mp3
4.86M
روضه سوزناک😭 ‍ ‍ ‍ ' سوتوک اسما یووم تامن ولی آهسته آهسته وراخ غسلون ایداخ شیون ولی آهسته آهسته (اسماءمبادا همسایه لر بوللر) علینین آدامی یوخدی سس ویرماقوینان سن علیه کمک اول سوتوک اسما یووم تامن ولی آهسته آهست وراخ غسلون ایداخ شیون ولی آهسته آهسته یوزون دوندر صاقا صولدان گیدیب قنفذ خطا یولدان مواظب اول سنان قولدان خزان وروبدی گلی باغبان باخور آغلور خدا بولور کفنین بندینی نجه باغلور تابوته وردیلر حرکت زینب آغلادی گویا ایدوب آناسینا بونوعی کشف راز قال بوگئجه بیزیله گونوز باری دوش یولا شب زنده داریلر ایلمز شبدن اعتراض ظلمت گئجه آنا گیدیسن هانسی منزله (اوشاقدی بعضی فکریلر الر ئوز عالمینده هله اینانمیر ننه نین تابوتی یولا دوشور بیردن دیدی) خدا مادرم را کجا میبرن گمانم برای شفا میبرن مرو مادرم مرو مادرم مرو مادر امشب کنار سفره خالیست جای مادر فضه دییر من بوگئجه هرنه الدیم اواوشاقلار غذا یمدیلر فضه آنامیز هاردا بئله داریخمشوخ زینبی آرام الیرم حسین آغلور حسن بولمورم نلر گوروب اتاقین بیر گوشه سینده بئله سخلوب هردن دییر سیز یوخودوز اوکوچه ده من گوردوم سیز گورمدیز آنام نجه سخلدی دیواره بیرآز قوزاندم اوکوچه ده که اوسیلی منه دیسین ایستادم به سر پنجه پااما حیف دستش از روی سرم رد شدو بر مادر خورد ننم سخلدی دیواره دیدی اوغول قسمت بویوموش کوچه ده سیلی منه دیسون قوخدوم ننون ئولسون اوآغر ال سنه دیسون ✍مهدی عابدینی ✨اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج✨💫