#بی_مادر_شدیم
اثر دستـــ ستــــم از رخ نیلے نــــرود
هـرگز از یاد عــلے ضربتــ سیلے نرود
#ایام_فاطمیه🥀
#شهادت_حضرت_زهرا_س🥀
#تسلیت_باد🥀
4_5944883084452170644.mp3
4.86M
روضه سوزناک😭
#روضه
'#ترکی
#حضرت_زهرا_س
سوتوک اسما یووم تامن ولی آهسته آهسته
وراخ غسلون ایداخ شیون ولی آهسته آهسته
(اسماءمبادا همسایه لر بوللر)
علینین آدامی یوخدی سس ویرماقوینان سن علیه کمک اول
سوتوک اسما یووم تامن ولی آهسته آهست
وراخ غسلون ایداخ شیون ولی آهسته آهسته
یوزون دوندر صاقا صولدان
گیدیب قنفذ خطا یولدان
مواظب اول سنان قولدان
خزان وروبدی گلی باغبان باخور آغلور
خدا بولور کفنین بندینی نجه باغلور
تابوته وردیلر حرکت زینب آغلادی
گویا ایدوب آناسینا بونوعی کشف راز
قال بوگئجه بیزیله گونوز باری دوش یولا
شب زنده داریلر ایلمز شبدن اعتراض
ظلمت گئجه آنا گیدیسن هانسی منزله
(اوشاقدی بعضی فکریلر الر ئوز عالمینده هله اینانمیر ننه نین تابوتی یولا دوشور بیردن دیدی)
خدا مادرم را کجا میبرن
گمانم برای شفا میبرن
مرو مادرم مرو مادرم مرو مادر
امشب کنار سفره خالیست جای مادر
فضه دییر من بوگئجه هرنه الدیم اواوشاقلار غذا یمدیلر
فضه آنامیز هاردا بئله داریخمشوخ
زینبی آرام الیرم حسین آغلور
حسن بولمورم نلر گوروب اتاقین بیر گوشه سینده بئله سخلوب
هردن دییر سیز یوخودوز اوکوچه ده من گوردوم
سیز گورمدیز آنام نجه سخلدی دیواره
بیرآز قوزاندم اوکوچه ده که اوسیلی منه دیسین
ایستادم به سر پنجه پااما حیف
دستش از روی سرم رد شدو بر مادر خورد
ننم سخلدی دیواره دیدی اوغول
قسمت بویوموش کوچه ده سیلی منه دیسون
قوخدوم ننون ئولسون اوآغر ال سنه دیسون
✍مهدی عابدینی
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
✨اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج✨💫
#شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
امشب تمام خانه را آماده کردی
کار علی را در دل شب ساده کردی
با اشک هایت باغ را جارو کشیدی
سیبی برای کودکان از شاخه چیدی
خونابه را از روی درها پاک کردی
در سینه ات زخم دلت را خاک کردی
خانه به دور چشم کم سوی تو چرخید
ماه از غم قد کمانیّ تو بارید
دستت به پهلو شانه را آغاز کردی
موی حسن، روی حسینت ناز کردی
حیدر که دید آهی کشید از جان خسته:
زهرا کمی آرام تر، دستت شکسته...
رنگ گل یاس علی سرخ است و نیلی
پهلو به پهلو میشود از ضرب سیلی
می سوخت زینب از فراق و داغ مادر
از چشم های سرخ و بی روح برادر
شب تا سحر زهرا که مشغول نماز است
قلب علی و کودکانش در گداز است
امشب چرا دستان زینب مثل بید است
او از قنوت فاطمه ذکری شنیده است
میگفت با چشم ترش《 عجل وفاتی》
میجست زینب با علی راه نجاتی
مهتاب امشب ساکت است و سرد وخاموش
دنیا کنار فاطمه افتاده بی هوش
افتاده عکس فاطمه در صورت ماه
دیگر علی سنگ صبورش میشود چاه...
#زهره_قاسمی
#شهادت _حضرت_زهرا_سلام الله علیها
#شهدای_گمنام
این صفای سینه هامان از صفای فاطمه است
هر چه داریم و نداریم از عطای فاطمه است
چادر خاکی او بر قلب ما هم نور داد
باز هم در جان ما حال و هوای فاطمه است
باز هم این سفره های هئیتی رونق گرفت
رونق این روضه ها از اعتنای فاطمه است
باز هم مهدی ما شال عزا انداخته
باز دلخون از غم و سوزِ عزای فاطمه است
بوی زهرا را گرفته باز شهر مصطفی
کوچه های شهر مست ربنای فاطمه است
آبرومان رفته اما بازهم ما را خرید
آنچه آورده است ما را هم، وفای فاطمه است
حاجت یک ساله می خواهیم این شب ها از او
دستِ رحمت، بازوی مشکل گشای فاطمه است
مریم و آسیه و حوا و آدم جای خود
خوب می دانیم ما، عالم گدای فاطمه است
من نمی دانم چه سری هست در خلقت ولی
خلق مجنون علی، او مبتلای فاطمه است
از همان اول خدا در شأن زهرا گفته بود
او برای حیدر و حیدر برای فاطمه است
کی فروشیم عزتِ خود از برای آب و نان
بشنوید، این مملکت تحت لوای فاطمه است
مادری کرده برای بی پلاکان شهید
قبر این گمنام ها پائین پای فاطمه است
گرچه پنهان ماند، قبر مادر آلاله ها
سینه ی سینه زنان تا هست، جای فاطمه است
علت این گریه های ماست، اشک فاطمه
گریه های ما همه از گریه های فاطمه است
گوش کن، از کوچه ها دارد صدایی می رسد
یا صدای مجتبی، یا نه... صدای فاطمه است
علت چشمان تارش بعد ها معلوم شد
جای دست گرگ روی پلک های فاطمه است
شاعر: #وحید_محمدی
#شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
هنر خلق تو را در همه جا حق بستود
پرده از راز تو را روز ازل عشق گشود
بی تو از خلقت عالم خبری بود ، نبود
طرح لبخند تو از باغ جنان دل بربود
اسم اعظم به ید شیر خدا فاطمه است
گرد تو مست طوافست جهان تا به ابد
ذکر تو بر لب من خاص تر از ذکر احد
بی نیاز از همه ای جلوه ی شیرین صمد
هر که دنبال خدا رفته به کوی تو رسد
رازق جن و ملک ، شاه و گدا فاطمه است
در مرام دل من خیرکثیر است کمت
نفخه ی صور قیامت به یقین است دمت
همه دنبال تو و آینه ی جام جمت
همه جا جار زدم اصل اصول است غمت
مالک مطلقه ی روز جزا فاطمه است
شب گیسوی تو نه راز شب قدر بگو
رخ نیکوی تو نه ماه شب بدر بگو
داغ شیرین تو نه توشه ی هر قبر بگو
نور چشمان تو نه روشنی فجر بگو
حرم امن همه وقت بلا فاطمه است
ذکر تسبیح تو دل میبرد از ذات خدا
رونقی نیست بدون تو در این دهر بلا
آسمان گرد سر تو بکند سعی و صفا
و زمین بوسه زند خاک کف پای تو را
چقدر شکر کنم ؟ مادر ما فاطمه است
#سجاد احمدیان
─┅══༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅══┅─
#شام_غریبان
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#حاج_میثم_مطیعی
بعد از تو ،،،،
مدینه وسكوت وحسرت
مدینـه و غروب و غربت
آه،علی و روزگار غــم ها
علـی و خاطــــرات زهرا
ای بهار من خـــدانگهدار
قــــرار من خـــدا نگهدار
دیگه داره خداحافظی میكنه،یكبار خودش خداحافظی میكنه،هی به این بدن نگاه میكنه،جواب پیغمبر رو چی بدم؟هی سر به دیوار میگذاره موقع غسل، های های گریه میكنه،یه وقت هم میگه بچه ها بیایید خداحافظی كنید،دیگه مادر رو نمی بینید،،،
فاطمه بی تو بی سپاهم
فاطمه بی تو بی پـناهم
بعد از تو،نه همدمی نه غم گُساری
نه صـــــبر و طاقـــت و قـــــراری
آه، از آسمون بی سـتاره
شب علی سحــــر نداره
ای تموم دل خوشیه حیدر
پناه من پـس از پیمـــبر
فاطمه بی توبی سپاهم
فاطمه بی تو بی پناهم
شب شام غریبان بی بی است،،،میشه ما بریم شام غریبانی مدینه،،،دست جمع،،، اونجا بشینیم بین الحرمین،عزاداری كنیم،چی میخوای بگی به مدینه
مدینه، قسم به غربت بقیع ات،،،
به عطـــر تربت بقیع ات
ما، غــریبه های آشناییم
همسایه ی امام رضاییم
باز میون بین الحرمینت
میپرسیم از مادر عباس
كو قـبر مــــادر حسینت
شب آخر است،،،
نمی دانم چرا هر وقت از یاس می خوانم
كنار یاس قدری روضه ی عباس میخوانم
می آید،صدای العطش دوباره
رفـــــته عمــــو كــه آب بیاره
وای، بارون سنـگ اگــــه بباره
اگه كـه مشكـــش بشــــه پاره
وای، تموم بچـــه ها میـدونند
قول عمــــــو نشـــــــد نـداره
_وعده ای داده ای و راهـیِ دریا شده ای
_خوشبحال لب اصغر كه تو سقا شده ای
یاحسین،،،،
motiei-Shab1-Fatemieh2-93-01.mp3
2.75M
بعد از تو ،،،،
مدینه وسكوت وحسرت
مدینـه و غروب و غربت
#شام_غریبان
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#حاج_میثم_مطیعی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چشماتو به روی حیدر نبند
زخماتو خودم میبندم بخند
آه بکش ولی بمون
که همین آه دل گرمیِ علیِ
دست به پهلو تو خونه
که میری راه دل گرمیِ علیِ
دنیام فاطمه
میخوای داد بزنم تا همه بشنون
تنهام فاطمه
نمی تونم بایستم از بعد اون روز
روپام فاطمه
می بینی تو جَوُونی داره میلرزه
دستام فاطمه
من تنهام فاطمه...
با اشک چشات دستامو نبند
گریه میکنم باشه تو بخند
سقف خونه ام سرم شده آوار
دستِ علی رو بگیر
حرفِ رفتن و نزن دست بردار
دستِ علی رو بگیر
چشمام فاطمه
انگاری باز داره تار میبینه چشمات
اینجام فاطمه
من مرد جنگم اما از تو کمترِ
زخمام فاطمه
می بینی تو جَوُونی داره میلرزه
دستام فاطمه
دنیام فاطمه
میخوای داد بزنم تا همه بشنون
تنهام فاطمه
نمی تونم بایستم از بعد اون روز
روپام فاطمه
می بینی تو جَوُونی داره میلرزه
دستام فاطمه
تنهام فاطمه
#اللّٰهُمَّعَجِّللِوَلیِّڪالفَرَج
#کربلایی_علی_اکبر_حائری
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
#نماهنگ
امید غریبان تنها کجایی؟
چراغ سر قبر زهرا کجایی؟
ان شاءالله تعالی
مزد همه ی عزاداریهامون
باشه فرج حضرت مولا
أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِکْ ألْفَرَج 🤲
در پناه خدا شبتون بخیر 🌙
التمـــــــــــــاس دعـــــــــــا 🙏🌹
🌷🌼🌷🌼🌷
پروردگارا
سپاس از صبح امروز،
كه باز هم و باز هم
سلامت عزيزانم
قشنگترين هديه ى زندگى به من است ؛
و دل انگيزترين نغمه است،
شنيدن صدای نفسهايشان بر حرير زندگى
و اين همه را سپاس و باقى هيچ
و ديگر تلاش من و مصلحت تو..
🌷خدایا...
از تو مدد می طلبم تا از تعلقات مادی
و نفسانی دوری گزینم و تنها و تنها
رضایت و خشنودی تو را بجویم ..
🌷خدایا..
آدمهای خوب سر راهم بگذار ...
حس بسیار خوبی است هنگامی که
در لحظه هجوم غم یا ناامیدی یا پریشانی؛
🌼بی هوا کسی سر راه آدم سبز بشود...
کلامش نگاهش، حتی نوشتهاش
آرامش و شادی و امید بپاشد به زندگی.
🌷خدایا
فقط از دستِ توِ برمیآید
که آن آدم را، یا کلام و نگاه و نوشتهاش را
برای آن لحظه خاص سرِ راه زندگی ما بگذاری..
🌷خدای خوبم
من را هم از واسطههای خوب کردنِ
حالِ بندههایت قرار بده... آمین
🌷الهی به امید تو 🤲
حق دوباره کرمی کرد که بیدار شوم
با نگاه تو گل فاطمه هشیار شوم
از ازل گر دل من بر تو ارادت کردست
مادرت خواست که من بر تو گرفتار شوم
همۀترس من از باقی عمرم این است
باز بر پیش نگاه تو گنهکار شوم
به خدا حاجتم از سفرۀ زهرا این است
دور از اهل سقیفه به علی یار شوم
حق آن چادر پر وصله و خاک آلوده
محرم اهل کسا با دل بیمار شوم
همچو مقداد هماهنگ شوم با رهبر
جان نثار تو چو میثم به سر دار شوم
#تاریخ_امروز
🗓امروز
چهارشنبه منتسب به:
موسى بن جعفر و علىّ بن موسى و محمّد بن علىّ وعلی بن محمد علیهم السّلام
دعای روز
زیارت روز
ذکر روز(یاحی یاقیوم)
☀️۷دی(۱۰)۱۴۰۱
🌙۴جمادی الثانی(۶)۱۴۴۳
🌲۲۸دسامبر(۱۲) ۲۰۲۲
⭐️#شهید_روز
شهیدسیدقاسم پورصادق ۲۰ساله
شهادت:1366/10/07جراحات وارده به بدن در شلمچه
زندگینامه
وصیتنامه
🔷وقایع
1⃣فرمان امام خميني براي تشكيل نهضت سوادآموزي (۱۳۵۸ش)
2⃣عزيمت "شاه طهماسب اول صفوي" به جنگ سلطان سليمان عثماني (۹۵۵ ق)
3⃣پايان اولين دوره جمهوري فرانسه پس از تاج گذاري ناپلئون (۱۸۰۴م)
🔶مناسبات
1⃣ روز جهانی سینما
⚰درگذشت
1⃣شهادت روحاني مجاهد، آيت اللَّه "حسين غفاري" در زندان رژيم پهلوي (۱۳۵۳ش)
2⃣درگذشت "ابن سعد واقدي" كاتب "طَبَقاتُ الكُبري" (۲۳۰ ق)
🗓 روزشمار:
1⃣۲روزتا روز بصیرت و میثاق با ولایت (۹دی، جمعه)
2⃣۶روزتا شهادت سردارشهید،سپهبد حاج قاسم سلیمانی وابومهدی المهندس وهمراهانشان(۱۳دی،سهشنبه)
3⃣۹روز تا بزرگداشت امالبنین(۱۶دی، جمعه)
4⃣۱۶روز تا ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها(۲۳دی، جمعه)
5⃣۲۶روز تا ولادت امام محمدباقر علیهالسلام(۳بهمن،دوشنبه)
🌺💐هدیه به پیشگاه تمام خوبان
عالمان ومجاهدان وایثارگران وشهیدان راه حق که در همچین روزی برای پیشبرد اهداف مقدس خون دل خوردند تلاش کردند مجاهدت کردند از خودگذشتند و جرعه شهادت نوشیدند
در راس بر محمد وآل محمد
صلوات
#برگی_از_تاریخ
#عبرت
#درس
#راه_راست
#شعر وفات حضرت ام البنین علیهاالسلام
تمام عمر من و آستانِ اُمِبنین
که در تمامیِ عمریم میهمانِ اُمِبنین
"هزار دشمنم اَر میکنند قصدِ هلاک"
چه غم مرا که منم در امانِ اُمِبنین
اگر هزار گره باشدم خیالی نیست
فقط همین که بگویم به جانِ اُمِبنین
بقیع و خاکِ بقیع سرمههای مادرهاست
همان غبار که دارد نشان اُمِبنین
دعای فاطمه با فاطمه اجابت شد
که گشت خانهی او آشیان اُمِبنین
چه برکتی است سرِ سفرهاش نمیدانم
علی شد از همه دنیا از آن اُمِبنین
نشسته پنج امامم کنار سفرهی او
و خوردهاند همه آب و نانِ اُمِبنین
بزرگ ، دُختِ قبیله ، کنیزِ زینب شد
همینکه گشت علی میزبان اُمِبنین
رسید و خانهی زهرا دوباره مادر دید
حسین دید به سر سایبان اُمِبنین
رسید و گیسوی کلثوم شانه شد با هر....
نوازش نَفَسِ مهربانِ اُمِبنین
گرفته است به دامن چهار جانش را
هزار شُکر که آمد به خانه اُمِبنین
ولی چه حیف که غم آمد و زمانه نوشت
جگر خراش بود داستان اُمِبنین
میان قافله خورشید و ماهِ او رفتند
به راه ماند ولی دیدگان اُمِبنین
بشیر آمد و پیغام بی کسی آورد
خراب شد بخدا خانمان اُمِبنین
برای چار جوانش نگفت اما گفت :
بگو حسین کجا هست؟ جانِ اُمِبنین
همینکه دید شده بی حسین اُفتاد و
به روی خاک نشست آسمانِ اُمِبنین
مدینه گفت که اُمالبنین نمیشد پیر
گرفت نالهی زینب توانِ اُمِبنین
نه گاهواره رسید و نه کودک و نه رُباب
ولی رسید بجایش خزان اُمِبنین
خمید و خاکِ دوعالم به رویِ معجر ریخت
عصا گرفت و سیه شد جهانِ اُمِبنین
سکینه خورد زمین وقتِ دادِ زینب شد
میان روضهی اَبرو کمانِ اُمِبنین
* * *
عروسِ سوختهی فاطمه رسید از راه
رُباب شد پس از آن روضهخوانِ اُمِبنین
مدینه دید که بیبی چقدر روضه گرفت
چقدر روضه شنید از زبانِ اُمِبنین :
حسین دست غریبی به روی زانو زد
برای جرعهی آبی به حرمله رو زد...
🔸شاعر: حسن لطفی
سردار ایران ما
سردار دل های ما
حاج قاسم مهربون
شجاع و مرد میدون
با دشمنا میجنگید
با بچه ها میخندید
یه مردی بود نمونه
دشمن نذاشت بمونه
یار امام زمان
حاج قاسم مهربان
شهید راه خدا
بمون تو قلب ماها
راهت ادامه داره
تا به ظهور آقا
يا صاحب الزمان(عج)..........
در کدامین خیمه و بزم عزا دم میدهی
گریه بر مظلوم عالم را تو یادم میدهی؟
روز و شب بر دیدهات داری غم جدت حسین
تو حدیث اشک و خون را یاد عالم میدهی؟
صاحب روضه بیا تو روضهی غربت بخوان
شکر حق بار دگر در روضه راهم میدهی؟
طالب خون خدا هجران دیدارت بس است
مرهمی بر این دل و بر قلب زارم میدهی؟
روضه میخواهی میان صحن ارباب کرم
سائلم من یوسف برگ براتم میدهی؟
در کتاب مقتلت یک خط تو از عمه بخوان
با صدای پر ز سوزت سوز ماتم میدهم
من گدا و مستمندم یک سفر کن روزیم
یک برات کربلا ای سرو نازم میدهی؟
قاسم قاسمي بيدهندي
سلام سلام بچه ها
گل های ناز و زیبا
می خوام براتون بگم
از سردار مهربون
سردار که با خدا بود
به فکر بچه ها بود
جنگید با آدم بدا
دشمن و دور کرد از ما
امّا بگم بچه ها
یه روزی از این روزا
سردار ما شهید شد
به آسمون پر کشید
بیایید قرار بذاریم
رو بدی پا بذاریم
پیرو رهبر باشیم
سرباز کشور باشیم
ما هم سلیمانی شیم
یه تیم ایرانی شیم
🕊﷽🕊
🔆 #روضه_حضرت_ام_البنین_س
🔅 #دفتری_ام_البنین_س 3
✳️بر مادر با وفــای ســـــقا صلوات
✳️رخسارِ مه و ستاره ها را صلوات
✳️آن چار شهید و مادر پاک سرشت
✳️بر گلشــــن و باغبانِ والا صلوات
🔆(دعای فرج)
♻️ #السلام_علیک_یا_زوجة_ولی_الله_یاام_الادب_یاام_البنین..♻️
▪️ای به سپهر عاطفه بی قرین
▪️ستارهٔ مدینه ام البنین
▪️قدر تو در جهان نبود معلوم
▪️قبر تو در جوار جهار معصوم
▪️فاطمهٔ دوم مرتضایی
▪️مادر دیگری به مجتبایی
▪️تو کیستی که با غم و زمزمه
▪️پای نهی به خانهٔ فاطمه
▪️تو کیستی که با همه عزیزی
▪️گفته ای آمده ام کنیزی
▪️محض دل تازه گلان حزین
▪️نام تو فاطمه! شد امّ البنین
⬅️ اونایی که مدینه رفتن خوشبحالشون..
اونایی که نرفتن بسم الله..
ببرمت مدینه..نشونی بدم..
همه شهر نورانیه..
همه جا چراغ داره..
فقط یه جا تو مدینه است نه شمعی داره.. نه چراغی داره..
(دلتو آماده کن)
همه میدونن کجاست..آره اونجا بقیعه...4تا عزیز دل زهرا تو بقیعه...
آدم که بقیع بره...بی اختیار میگه قبر مادر کجاست..
همه قبرا یه نشونی داره..اما قبر مادر نه...
هر چی بگردی چیزی پیدا نمیکنی..
اما برا دلخوشی شیعه یه قبری گوشه بقیعه..
اونم قبر مادر ادب ام البنینه..
امروز بریم کنار قبر بیبی ام البنین..
💔قربون مقامت برم بیبی جان..
ان شالله یه روزی پشت دیوار بقیع..برا دردای دل این مادر اشک بریزیم...
☑️همین قدر از ادب خانم برات بگم..
امیرالمومنین وارد منزل شد..
دید خانم ام البنین زانوهای غم بغل گرفته..داره آروم آروم گریه میکنه..
(امان از دل امیرالمومنین)
صدا زد ام البنین چی شده چرا گریه میکنی..
صدا زد آقا یه خواهش ازتون دارم..
(چی شده)
آقا جان میشه دیگه منو فاطمه صدا نزنید..
(هاا ناله داری یا نه)
(چرا فاطمه نگم)
مگه از اسم فاطمه بدت میاد
(نه آقا جان نستجیرُ باالله اسم خانممِ اسم خاتونمِ.. همه افتخارم اینه کنیز فاطمه ام..)
🔷آقا جان راستشو بخوای همینی که به من میگی فاطمه.. میبینم حسنین و زینبین یاد مادر می افتند..
یاد مصیبتای مادر میافتن..
تن و بدن بچه ها میلرزه..
زینبم ناراحت میشه محزون میشه...
دلم نمیاد غم تو چهره زینبم ببینم..
آقا فرمود پس از این به بعد #امالبنین صدات میزنم ...
💟صدا زد آقا جان ام البنین یعنی مادر پسرها...
من که پسری ندارم...
فرمود ام البنین...
خدا بهت چهار تا پسر میده... یکی از یکی رشیدتر..با ادب تر... زیباتر..
ولی گل سر سبدشون یه پسره..
( با اینکه بنی هاشم زیبارو هستن) ولی این قمر بنی هاشم میشه..
♥️ ای وای 3
(آی قربون این ناله ها برم)
⬅️همین قدر برات بگم..
همین مادر می اومد تو قبرستان بقیع...
4صورت قبر با انگشت دست درست میکرد...
مینشست کنار این قبرا ناله میکرد گریه میکرد
✨ام البنين مضطر نالد چو مرغ بى پر
✨گويد به ديده تر، ديگر پسر ندارم
✨زنها! مرا نگوييد ام البنين از اين پس
✨من ام بى بنينم ، ديگر پسر ندارم
✨آخ مرا ام البنين ديگر مخوانيد
✨من ام بی بنینم دیگر پسر ندارم
زنهای مدینه دیگه دیگه منو ام البنین صدا نزنید..
من یه زمانی ام البنین بودم که 4تا پسر داشتم..
دیگه به من ام البنین نگین..
⬅️میگفتن طوری خانم ام البنین گریه میکرد دوست و دشمن بحال ام البنین گریه میکردند
🔸(مروان حکم دشمن خاندان نبوته
به گریه خانم ام البنین گریه میکرد..)
(دیدی مادر جوون از دست داده باشه چطور گریه میکنه..)
هی مشت به سینه میکوبه.. میگه مادر آتش گرفتم سوختم مادر
⬅️زنهای مدینه دیدن خانم ام البنین می اومد کنار قبرستان بقیع هی خودشو رو این قبرا می اندازه..
(هی خوذشو رو این قبر می اندازه رو اون قبر می اندازه)
هی خاک بقیع رو سرو صورتش میریزه.. ناله میکنه..گریه میکنه..
چی میگفت خانم ام البنین...
⏪میگفت...مادر...ابالفضلم مادر...
مادر نبودم کربلا..
اما مادر... برام خبر آوردن..
دستاتو از بدن جدا کردند..
مادر نبودم کربلا..
اما برام خبر آوردن..
با تیر به چشم نازنینت زدن مادر..
با عمود آهن به فرقت زدند مادر ..
یه وقت صدا زد مادر ابالفضلم مادر..
مادر من برا تو گریه نمیکنم مادر..
مادر من برا اون حسینی گریه میکنم که مادر نداره...
(دشتی)
🍁 آخ مسلمانان حسین مادر تدارد
🍁 آخ غریب است و کسی بر سر ندارد
🍁 ز جور ساربان بی مروت
🍁 دگر انگشت و انگشتر ندارد
⬅️هر چقدر ناله داری به سوز جگر خانم ام البنین به ناله های دل این مادر دلسوخته صدای نالتو ببر بالا سه مرتبه ناله بزن
یا حسین...
🎋ام البنین دخیلم
🎋درمانده و ذلیلم
🎋تا ندهی مُرادم
🎋دست از تو بر نگیرم
🎋تو را بجان عباس
🎋مکن تو نا امیدم
🌟در هنگام نشر صلوات حذف نشه لطفا🙏👇👇
💟هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)💟
┅═•┄⊰↭⊱•┄═┅
خدانگهدار ای مهربونم
ای همزبونم ، چراغِ خونه م
خدانگهدار بانویِ خسته م
از پا نشستی ، از پا نشستم
یادم نمیره اون کوچه و در
دیوار و مسمار ، آتیش و هیزم
یادم نمیره تو گریه کردی
من گریه کردم میون مَردُم
یادم نمیره من که یه روزی
با این دو دستم خیبر شکستم
یادم نمیره همسایههامون
زل میزدن به طناب دستم
گفتن علی نظر شدی، خندیدن
یه کم شکستهتر شدی، خندیدن
رد شدن از کنار من میگفتن
سلامتی پدر شدی؟! خندیدن...
خدانگهدار ای یارِ جونی
هنوز برا من تو پهلوونی
سرت رو پایین چرا گرفتی؟
نبینم اینجور عزا گرفتی
عیبی نداره ، بیا خیال کن
اصلاً ندارم هیچ زخم و دردی
عیبی نداره ، اشکاتُ پاک کن
زینب نبینه که گریه کردی
عیبی نداره فدا سرِ تو
اگه سرم خورد گوشۀ دیوار
عیبی نداره ، دیگه گذشته...
هروقت که خواستی این میخُ بردار
ببین حسن رو زانوهام خوابیده
دیده تو گریه میکنی ترسیده
مادر براش بمیره خواب دید انگار
پریده از خواب و تنش لرزیده
علی ماندهست و ردّ خون کوچه، چشم ما روشن
و این حیدر شکستن را خودت بانو تصور کن
تصور کن علی را در میان بغض این خانه
سکوت میخ و آهن را خودت بانو تصور کن
کنارم باش تا آخر ، فلانی داشت میخندید
غرور تلخ دشمن را خودت بانو تصور کن
یازهرا ....
*کارهای غسل بیبی که تموم شد، کفن که تموم شد، امیرالمؤمنین یه نگاهی انداخت دید کسی نیست کمکش کنه.
گرچه امام صادق (ع) فرمودند انقدر بدن مادر ما نحیف و لاغر شده بود که بعضیا میگن امیرالمؤمنین تابوت رو یه تنه بلند کرد....
علامه حسن زاده آملی نقل میکنه میگه امیرالمؤمنین صدا زد حسن جان برو سلمان رو خبر کن، سلمان بیاد کمک علی کنه. سلمان میگه تو خونه نشسته دیدم درِ خونه رو میزنن؛ -چه خبره این وقت شب! کیه؟ تا در رو باز کردم دیدم امام حسن سر به دیوار گذاشته؛ سلمان بیا میخوایم مادرمون رو تشییع کنیم.
میگه اومدم تو خونهی علی، دیدم چه اوضاعیه؛ بچهها یه طرفن، زینب یه طرف، حسن و حسین یه طرف، یه طرف هم امیرالمؤمنین سرتا پا خونی و سرتا پا خاکی؛ تا چشمش تو چشم سلمان افتاد همدیگه رو بغل کردن: سلمان دیدی چه خاکی به سرم شد، دیدی فاطمهم رو ازم گرفتن ....*
یازهرا ....
48245_13971119220137_3006424.mp3
3.37M
#روضه
#بعد_از_شهادت
🎤سید رضا نریمانی