eitaa logo
کانال نوای عاشقان
16.3هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
1.4هزار ویدیو
376 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5816564244925123324.mp3
726.5K
❣﷽❣ ✔️ ✔️ ✔️ عموجان عموجان حرم آب نداره بیا حضرت زهرا بیا به شهر بغداد که فرزند غریبت ز زندان شده آزاد ✔️واویلا واویلا نگشته احترامی بر آن پیکر اطهر تنش با غل و زنجیر به روی تخته ی در ✔️واویلا واویلا نشانه های زنجیر به دست و گردن اوست که آثار شکنجه چو لاله بر تن اوست ✔️واویلا واویلا به زندان دم آخر که از نفس فتاده به لبهای شریفش کسی آب نداده ✔️واویلا واویلا () @navaye_asheghaan
4_6026197286495716635.mp3
7.89M
▪️روضه موسی بن جعفر علیه السلام ✅دور بقیع دن گل یانا یانا آنا یا فاطمه 🎤 زنده یاد نورالذاکرین حاج محمد باقر منصوری ▪️روضه ترکی ▪️بسیار دلنشین کانال زنده یاد حاج محمد باقر منصوری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بنام خدا توسل بر باب الوائج امام موسی کاظم ع در یوم شهادت شان "" "" "" " یا امام موسی کاظم صدایت می کنم جان خود را از دل و از جان فدایت می کنم تسلیت می گویم اول بر جمیع عاشقان من سپس رو بر سرای باصفایت می کنم دل غمینم سیدی پوشیده ام رخت عزا همچو روزی بیشتر مولا هوایت می کنم گر دهی رخصت دمی بربنده ای باب رجا دم به دم صحبت ز جود و از سخایت می کنم در سپهر صالحان هستی تو ماه پر فروغ گر کنی یاری مرا مدح ضیایت می کنم موسی آل عبایی جان به قربان شما هرزمان من صحبت از لطف و عطایت می کنم قطره ام یا بوالحسن من دم ز دریا می زنم فخرم این است عاشقانه من ثنایت می کنم می شود طبعم شکوفاتر قسم بر شأن تو تا که من یاد رضای با وفایت می کنم هر زمان پا می نهم مولا به شهرستان قم مرغ دل را راهی باب رجایت می کنم مستدام است بر سر ما سایهٔ نسل شما دردمندم روی بر دارالشفایت می کنم فاخرم بر درد بی حد و شمارم آگهی بعد خالق من تو را هرآن صدایت می کنم "" "" "" " گنجینه اشعار مذهبی ترکی و فارسی و اشعار انتقادی اجتماعی شاعر : مسلم فرتوت(فاخر) @navaye_asheghaan
یا علی گفتم همه درها به رویم باز شد یا علی گفتم، چه شیرین شعر من آغاز شد یا امیرالمؤمنین، مولای عاشق‌ها، سلام! شاه مردان، فاتح دل‌های عاشق‌ها، سلام! السلام ای در نگاهت موج و دریا بی‌قرار! السلام ای در سکوتت کوه و صحرا بی‌قرار!... جبرئیل آورده بود آیاتی از قرآن ولی ماند تا قرآن چشمت را تو وا کردی علی! داد زد تا شد امیر عشق بر مرکب سوار: «لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار»... :: ای که خود را پیش شمشیر دو دم آورده‌ای! هرچه سر آورده باشی، باز کم آورده‌ای... ذوالفقار است این که می‌چرخد، علی‌گویان و مست چون نباشد مست؟ چون می‌گیردش ساقی به دست... لشکری از تو فراری، آی مرحب! مرحبا! خوب جولان داده‌ای دیروز و دیشب، مرحبا! فرض کن دیروز تیغت چند تا سر را زده فرق دارد قصه، چون امروز فاروق آمده فرق دارد قصۀ کرّار، با اهل فرار فرق دارد نیت آن تیغ‌ها، با ذوالفقار فرق دارند آری! آن‌ دل‌ها که در دین‌بازی‌اند، با کسی کز او خداوند و رسولش راضی‌اند بنگر این شیر جوان را آمده غُرّان ز رَه گفت: إنّی فارِسٌ، سَمَّتنی اُمّی حَیدَرَه گفت: آری! این منم، حیدر امیرالمؤمنین می‌رسم چون عاشقان بی‌تاب و می‌لرزد زمین مرحب! آن «هل من مبارز» شد صدای آخَرَت خوب می‌بینم که می‌چرخد اجل، دورِ سرت گیرم از جنگاوران بر تو کسی غالب نبود اسم آن‌ها که علی بن ابی‌طالب نبود در زمین با هر که جنگیدی تو بردی پهلوان! دور، دورِ ماست دیگر، ما یلان آسمان تیغ من در دست‌هایم نه، که در دستان اوست ما رَمَیتَ إذ رَمَیتَ، تیر در فرمان اوست این «یدالله» است، بیرون می‌کشد شمشیر را دست حق است این که در چلّه نهاده تیر را قلب حق در سینۀ من، در پسِ این جوشن است جنگ با «قهار» تکلیفش از اول روشن است... بود حیران مرحب و حیدر به سویش می‌شتافت تا بفهمد فرق را، فاروق فرقش را شکافت... :: اهل خیبر! این همان محبوب دل‌ها، ایلیاست جانِ موسی، چشم بگشایید، این هارون ماست پیش خود گفتید: این در را چه محکم بسته‌اید در به روی فاتح درهای عالم بسته‌اید؟... دل به این دیوارهای بی‌اثر خوش کرده‌اید؟ آی! حیدر می‌رسد، دل را به در خوش کرده‌اید؟... دست حق در «چارچوب و بَستِ در» انداخت چنگ گفت:‌ یا زهرا و در را کند، از جا، بی‌درنگ در، میان دست حیدر، هر دو لشکر در سکوت قلعۀ بی‌در، علی‌گویان و خیبر در سکوت گاه لشکر، دست حیدر را تماشا می‌کنند گاه آن دیوارِ بی‌در را تماشا می‌کنند بَه به این مولا و در را در هوا چرخاندنش قلعه‌ها مسحور آن «اِنّا فَتَحنا» خواندنش... باز کن درهای دل را حضرت مشکل‌گشا عاشقان را مست کن با آن جمال دل‌گشا یا علی گفتم، دلم، دستم، زبانم جان گرفت یا علی گفتم، چه شیرین شعر من پایان گرفت @navaye_asheghaan
🌷به مناسبت 24 رجب، سالروز این ابیات از مثنوی بلند خیبر از کتاب ، پیشکش به عاشقانش: شير می‌چرخيد با شمشير در ميدان عشق هر سر بی عشق را می‌ريخت اين طوفان عشق اي که خود را پيش شمشير دو دم آورده‌ای هر چه سر آورده باشی باز کم آورده‌ای تیغ اگر این است آن بازیچه در دست تو چیست؟ کاش می‌فهمیدی ای مرحب! هماورد تو کیست؟ واقعا با شیر حق جنگیدن از خوش باوری ست پهلوان! گویی حواست نیست! این آقا علی ست ذوالفقار است این که می‌چرخد علی گویان و مست چون نباشد مست؟ چون می‌گیردش حیدر به دست بس که در دست علی گشته‌ است مجنون ذوالفقار گاه چرخی هم اضافی می‌زند بر گرد یار بی‌دلیل این تیغِ عاشق، همدل زهرا نگشت هیچ یاری این قدر دورِ سر مولا نگشت غیر زهرا هیچکس در گردش لیل و نهار دور مولایش نگشت اینقدر الا ذوالفقار دستِ حق در چارچوب و بستِ در، انداخت چنگ گفت: یا زهرا و در را کند، از جا، بی‌درنگ در، میان دست حیدر، هر دو لشکر در سکوت قلعه‌ی بی‌در، علی گویان و خیبر در سکوت گاه لشکر، دست حیدر را تماشا می‌کنند گاه آن دیوارِ بی‌در را تماشا می‌کنند بَه! به این مولا و در را در هوا چرخاندنش قلعه‌ها مسحور آن «اِنّا فَتَحنا» خواندنش قلعه‌ها حیران شدند و خیبری‌ها، حیدری یافتند آنجا درِ توحید را، در بی‌دری شاعر: @navaye_asheghaan
. علی برای تمام علوم در باشد علی به حکم، پدر بر همه بشر باشد به غایبین برسانند ؛حاضرین غدیر علی است آن که ولیِ پیامبر باشد به ذوالفقار قسم که ندیده ام تیغی به غیر تیغ علی صاحب دو سر باشد کسی که خاک درش نیست خاک بر سر او* کسی که خاک درش هست مثل زر  باشد بگو چگونه بگویم شبیه انسان است که مرتضی به خدایش شبیه تر باشد به لحظه ای، به زمین خورد، قلعه ی خیبر همین که دید، یدالله پشت در باشد *هلالی جغتایی ✍ . @navaye_asheghaan
. هر دم و بازدمش آیه و تکبیر فقط بگذارید کند سجده دلی سیر فقط بعد این سجده اگر خواست ببندد قامت ضرب شلاق نبندید به این پیر فقط این عبا نیست که افتاده زمین پیکر اوست مانده از قاب تنش ، سایه ی تصویر فقط پلک او حوصله ی بار ندارد زخمی است مژه میریزد از این اشک سرازیر فقط درسیه چال سر از سجده که بر میدارد کاش جایی نکند گردن او گیر فقط انحنای کمرش بیشتر از قبل شده بالش زیر سر او شده زنجیر فقط بسکه پهلوش به در خورد و به دیوار گرفت از خدا خواسته زهرا برسد دیر فقط کاشکی موقع دفنش بدنش را نکشند یا بگیرند تنش را همه از زیر فقط یک نفر هفت کفن داشت ولی کرببلا یک نفر شد کفنش نیزه و شمشیرفقط ✍ .@navaye_asheghaan
. بالاترین خورشید، گنجی در خفا بود لبهای خشکش، تشنهء ذکر و دعا بود بی جلوه هم از بندهء بد، عبد می ساخت موسای ما در معجزاتش بی عصا بود از ساق عرش افتاد در زندان ویران آنکس که مجروحیتش از ساق پا بود با ضربه ها هرچند که از حال می رفت در سجده مدهوش ملاقات خدا بود زیر عبایش جلوه های پنج تن داشت هر جای جسمش روضهء آل عبا بود بار قنوتش را ورم هایش کشیدند هر وعده سیلی خورد آقا بی هوا بود هرکس که آمد پیش او حاجت روا شد هرچند حرفش نیشدار و ناروا بود زنجیر، دور گردنش بود و زمین خورد بسکه ردیف استخوانش جابجا بود با زخم لبهایش به سختی آب می خورد هرشب گریز روضه هایش کربلا بود ای کاظمینی ها! جنازه بر زمین ماند ای کاش در بین شما، یک آشنا بود هرچند بی کس روی تخته پاره افتاد در وقت تدفینش یقین دارم رضا بود اینجا از ابریشم، کفن آماده کردند در پیش مردم حرمت صاحب عزا بود در کربلا یا سر به روی نیزه می رفت... یا هر تنی صدپاره با سر نیزه ها بود آنجا سری در دست قاتل بود اما با خنجر کُندی بریده از قفا بود بعد سه روز ارباب ما را دفن کردند تجمیع جسم او به دست بوریا بود ✍ . @navaye_asheghaan
14001208eheyat-hoseini-shoor3.mp3
2.12M
|•میریم هممون یه روز... و توسل ویژۀ شهادت باب الحوائج حضرت امام موسی ابن جعفر علیه السلام به نفس کربلایی سیدمهدی حسینی میریم هممون یه روز یه جایی تنها میمونه تموم زندگی مون اینجا گفتند که فرموده امامِ کاظم إنّ العُقَلاءَ زَهِدُوا في الدنيا عقل میگه عاشق باش عشق میگه عاقل شو از هر کی جز حسین غافل شو دارم ضریحِ تو، توی بغل حسین فَرّوا اِلی الحَرم فَرّو اِلی الحسین ما لحظه ی مرگ به جای اِنّالِلّه می گیم به قربانِ ابا عبدالله چشمای بد از سینِ زنات دور باشه لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّه دنیا به تو خیلی وقته بدهکاره عالم زیرِ دین علمداره امشب به ما بذار قدری محل حسین فَرّوا اِلی الحَرم فَرّو اِلی الحسین ای یار دلم و یاردلم و یاردلم کس و کار دلم مارا احدی جز تو خریدار نَبُود غیر از تو کسی فکر گنهکار نَبُود اینقدر تو را صدا نمیزد آقا این بی سر و پا اگر گرفتار نبود دستم به دامانت، خیلی گرفتارم خیلی بدم اما دوسِت دارم ما رو ببر حرم قبل از عَجَل حسین فَرّوا اِلی الحَرم فَرّو اِلی الحسین ای یار دلم و یاردلم و یاردلم کس و کار دلم سبک وشعر مداحی کربلایی رضاابوالحسنی @navaye_asheghaan
به مناسبت 24 رجب، سالروز در هر نفس، دلگرمی طه، علی بود حتی میان عرش، آن بالا علی بود اصلی ترین اعجاز احمد در رسالت قرآن نبوده بلکه بودن با علی بود قرآن مگر بی مدح حیدر سوره دارد هر جای قرآن گشته ام، پیدا علی بود "ألیَوم أکمَلتُ لَکُم" یعنی محمد شرط کمال بعثتش، تنها علی بود در جنگ های سخت آن دوران، همیشه ذکر پیمبر، لافتی إلا علی بود از ماجرای فتح خیبر شد نمایان تنها یل بی باک و بی همتا علی بود در سختی جنگ احد، از گِرد احمد رفتند اصحاب نبی اما علی بود آن کس که نفس مصطفی بود و به جایش در بسترش خوابید بی پروا، علی بود با او کسی احساس تنهایی نمی کرد بر بی پناهان، ملجأ و مأوا علی بود حیرت زده هستند سلمان و اباذر هر منزلی رفتند در آن جا علی بود با یا علی، موسی کلیم الله گشت و... ذکر لب عیسی بن مریم یا علی بود آن کس که مست سجده هایش بود جبریل آن عاشق دلداده، مولانا علی بود بالاتر از هر رتبه ای را مرتضی داشت آرامش انسیة الحورا علی بود ممسوس حق بودند در یک نور واحد حیدر، بتول و حضرت زهرا علی بود شاعر: @navaye_asheghaan
تقدیم به حضرت ابوطالب پدر بزرگوار امام علی ع ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ عُمران ؛ ابوطالب ؛ عموی مصطفا بود/ حامی احمد بود و باب مرتضا بود/ عمران زعیم مکه بود و با خدا بود/ عمران که با ایمان و با صدق و صفا بود/ اول مدافع بر رسول کبریا بود/ او سرپرست حضرت ختم رُسُل بود/ او یاور سرسخت هادی سُبُل بود/ ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ او جانشینی بر خلیل الله می بود او حافظ جان رسول الله می بود فرزند پاک او ولی الله می بود پیر قریش و خان بیت الله می بود بر حسن اخلاق و فضایل بی بدیل است/ بر حضرت ختم النبیین او کفیل است / ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ شیخ الاباطح شهرتش در آن زمان بود/ محو جمال خاتم پیغمبران بود/ مردی قریشی در کرامت بی کران بود/ ساقی و آب آور برای زائران بود/ او سید البطحا و باب الاوصیا بود/ بابش چو عبدالمُطّلب؛ آن مه لقا بود/ ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ باب الائمه ؛ باب شاه اولیا بود/ فرزند او شیر دلاور مرتضی بود/ اندر شجاعت مثل شاه لافتی بود/ پشت و پناه و یار ختم الانبیا بود/ دین نبی؛ ختم رسل محکم از او شد / دین نبی از شوکتش پر آبرو شد/ ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ رنج فراوان دید اندر راه توحید/ بس طعنه ها از دشمن و از دوست بشنید/ سال وفاتش سال عام الحزن گردید/ زیرا نبی داغ خدیجه با عمو دید/ آئین ابراهیم گشته سرنوشتش/ دینداری و حق باوری شد در سرشتش/ ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ غلامرضا محمودنژاد (ناطق)قم ۲۶ رجب المرجب ۱۴۴۳ @navaye_asheghaan
رباعیات مبعث پیامبر اعظم ص 🎋💐🌹🌺🌷🎋 شد بعثت احمد به محمد صلوات بر آینه ی جمال احمد صلوات تبریک بگو به مهدی و نایب او شد عید رسول الله امجد صلوات 🎋💐🌹🌷🌺🎋 شد بعثت خاتم رسولان امشب خشنود دل جمله محبان امشب برخیز و بشارت بده ای قاصد وحی بر مرد امین شهر ایمان امشب 🎋🌺💐🌹🌷🎋 شد ماه رجب ماه خداوند جلی جبریل خبر داده ز حی ازلی این مژده به احمد که توئی پیغمبر ای مظهر پاک خالق لم یزلی 🎋🌺💐💐🌹🌷🎋 از غار حرا برون شده ختم رسل امی مدینه بود و گشتهِ عقل کل از جانب حق فرشته وحی آمد گفتا که شدی نبی و هادی سبل 🎋🌺💐🌹💐🌹🎋 : سرود اول مبعث پیامبر ص از عنایت و لطف ایزدی عید بعثت نور سرمدی موسم جشن و شادی و سرور از بهر گل روی احمدی مبعث پیمبر - بر همه مبارک 🎋🌺💐🌹🌷🎋 بیست و هفتم ماه رجبه عالمی همه اندر عجبه عید حضرت ختم الانبیا نام احمدی ذکر هر لبه تهنیت به مهدی شد روز هم عهدی مبعث پیمبر - بر همه مبارک 🎋🌺🌺💐🌷🎋 جبرئیل حق آمده زمین داده این پیام بر رسول دین از جانب خلاق عالمین شد رسالت ختم المرسلین اقرا باسم ربک ده جواب لبیک مبعث پیمبر - بر همه مبارک 🎋🌺💐🌺💐🌹🌷🎋 شد غار حرا پر نور و ضیا از نور رخ ختم الانبیا پائین آمده از غار حرا نزد خدیجه آمد مصطفی شادی فراوان گشته جمله یاران مبعث پیمبر - بر همه مبارک 🎋🌺🌺🌹🌷🎋 بر رهبر فرزانه تهنیت موسم عید ختم رسالت ما مثل مدافعان حرم مطیع اوامر ولایت درود فراوان بر روح شهیدان مبعث پیمبر - بر همه مبارک 🎋🌺🌺💐🌷🎋 سرود دوم مبعث مبعث پیغمبر _ عید رسول الله مبارکا باشد _ بر توولی الله بعثت احمد عید محمد ز لطف ایزدشد/ شادی امت ختم رسالت حضرت احمد شد/ سلام صلی الله علی رسول الله 🎋🌺🌹🌷💐🎋 فرشته وحیِ رسالت احمد ز لطف رحمانی غار حرا آمد بخوان محمد بخوان محمد سوره اقرا را/ نبی امی بخوان تو احمد سوره اقرا را/ سلام صلی الله علی رسول الله 🎋🌺🌹🌷💐🎋 محو فساد آمد مرگ ضلالت شد شکستن بتها مرگ جهالت شد عید رسالت عید نبوت اسلام ناب آمد/ معجره حق بر نور مطلق قرآن کتاب آمد/ سلام صلی الله علی رسول الله 🎋🌺🌹🌷💐🎋 غلامرضا محمودنژاد (ناطق) قمی صلوات @navaye_asheghaan
۲۷ رجب المرجب بعثت خاتم الانبیا محمد مصطفی ص مبارک باد (سبک روی بال هر فرشته) ۷ 🥗🥗🥗🥗🥗🥗🥗 بیست و هفتم رجب شد بعثت ختم رسولان جشن و شادی گشته بر پا تهنیت برجمله یاران الحق؛ احمد _ گشته رسول الله تبریک؛ بادا _ بر بقیه الله 🥗🥗🥗🥗🥗🥗🥗🥗 لطف حق بر ما عنایت گشته پایان ظلالت مکه گردیده چراغان آمده وقت رسالت الحق؛ احمد _ گشته رسول الله تبریک؛ بادا _ بر بقیه الله 🥗🥗🥗🥗🥗🥗🥗🥗 در حرا چله گرفته احمد از لطف خدایی شده مبعوث رسالت تا بر افرازد لوایی الحق؛ احمد _ گشته رسول الله تبریک؛ بادا _ بر بقیه الله 🥗🥗🥗🥗🥗🥗🥗🥗 اِقرائ بِسمِ رَبِّک آمد از سما بر قلب احمد مرد امی شد رسول و دوره ظلمت سرآمد الحق؛ احمد _ گشته رسول الله تبریک؛ بادا _ بر بقیه الله 🥗🥗🥗🥗🥗🥗🥗🥗 ده بشارت بر خدیجه بعثت احمد مختار همه در سرور و شادی تهنیت حیدر کرار الحق؛ احمد _ گشته رسول الله تبریک؛ بادا _ بر بقیه الله 🥗🥗🥗🥗🥗🥗🥗 اندر این ماه مبارک می کنم یاد شهیدان زنده و پاینده بادا مکتب پیر جماران الحق؛ احمد _ گشته رسول الله تبریک؛ بادا _ بر بقیه الله 🥗🥗🥗🥗🥗🥗🥗🥗 غلامرضامحمودنژاد (ناطق) قم اول اسفند ۱۴۰۰ ۲۷ رجب المرجب ۱۴۴۳ @navaye_asheghaan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣﷽❣ ◾️ ◾️ گهواره خالی قنداقه خونین ریزد ستاره از هر دو عینم با پای دل من ، در کاظمینم امشب به یاد باب المرادم زیارت نور ، آید به یادم ◾️باب الحوائج- موسی ابن جعفر آنجا که دارد زیبا دو گنبد باشد مزار ، دو ماه احمد دل برده از من ، صحن و رواقش کبوتر دل ، در کنج طاقش ◾️باب الحوائج- موسی ابن جعفر ای دل بیا تا ، با هم بگرییم یاری کن ای اشک ، از غم بگرییم اشکم ز دیده،  باشد روانه تیر غمش بر ، قلبم نشانه ◾️باب الحوائج- موسی ابن جعفر امام‌هفتم، مسموم کین شد خزان بهار ، گلزار دین شد داغش شرر زد بر جسم و جانم از کف ربوده ، تاب و توانم ◾️باب الحوائج- موسی ابن جعفر از غصه پر خون، قلب رضا شد مهدیِّ زهرا ، صاحب عزا شد ای داد از این غم،  فریاد ازاین غم نجوا فشاند ، از دیده شبنم ◾️باب الحوائج- موسی ابن جعفر
دواى درد بى تابى در اين زندان به جز تب نيست كسى بين غل و زنجير مثل من معذب نيست كسى غير از دو زندانبان سراغ از من نميگيرد ميان آسمان من، ستاره نيست كوكب نيست غروبى گريه ميكردم، به ياد دخترم بودم اگر نامه ندادم غير خون اينجا مُرّكب نيست پَرِ زخم، دلِ مضطر، غل و زنجير، جاى تنگ همه اينها به جاى خود، نگهبان هم مؤدب نيست به كه گويم سر سجاده ام خيلي كتك خوردم كه اينسان ناجوانمردى ميان هيچ مذهب نيست خلاصه اينكه اين شبها نگهبان بدي دارم كه حتي دست بردار از سَرِ من نيمه شب نيست لگد خوردم، زمين خوردم، دمادم خون دل خوردم ولي اين چارده سالم، چنان يك روز زينب نيست نگهبان زد مرا اما، نگهبان داشت ناموسم زنى از خاندانم پا برهنه پشت مَركب نيست كسى معصومهٔ من را به بَزم مِى نخواهد برد شرابى نيست دستي نيست، چوبى بر روى لب نيست تنى دور از وطن دارم، ولى چندين كفن دارم شبيه جد عطشانم، تن من نا مرتب نيست :محمد جواد پرچمی *علی بن محمد نوفَلی میگه : وقتی هارون الرشید مأمور فرستاد دنبال موسی بن جعفر آقا مشغول نماز بود. نوشتن بیست و یک‌ نفر آقا رو دوره کردن یکی عمامه از سرش انداخت، یکی سجاده از زیر پاش می کشید، چنان آقا با صورت به زمین افتاد محاسنش به خون خضاب شد، مگه چه‌جوری انداختند روی زمین؟ دیدن شروع کرده به گریه کردن، هارون صدا زد: یا موسی! براچی داری گریه میکنی؟ شماها آستانه تحملتون بالاست؟! فرمود: برا خودم‌ گریه نمیکنم، یادِ مصیبتای جدم ابی عبدالله افتادم... عجب دنیايی است، عجب رسمیه، هرکس تو این عالم باب الحوائج شده وقتی میری نگاه میکنی میبینی اونایی که به مقام باب الحوائجی رسیدن، اونهایی بودن که بد جوری دست و پازدن، اونهایی بودن جون دادنشون فرق میکرد با بقیه... یه باب الحوائج علی اصغر بود، ابی عبدالله دید این بچه داره سخت دست و پا میزنه، خنجر رو برداشت گوشه ی قنداق رو پاره کرد گفت: حالا دست و پا بزن... یه باب الحوائج این‌جوری دست و پا زده... یه باب الحوائج هم‌ کنار نهر علقمه، ابی عبدالله تا رسید، نوشتن: دید عباس هی میخواد پاهاش روجمع‌کنه، امام اومده بالا سرش، خجالت میکشه جلوی ابی عبدالله پا نشده، نوشتن:"اِرْتَجَحُ جَسَدَه" دیدن از خجالت بدن عباس داره میلرزه... یه باب الحوائج هم اینجوری بود.... اما من بمیرم برا اون آقایی که تو قعر سیاه‌ چال هرچی اومد دست و پاش رو تکون بده این غل و زنجیر اجازه نداد...* هربلایی سرم آمد کفنم‌ دست نخورد وقت تشییع تنم پیروهنم پاره نشد ساق من‌ خم شده اما تن‌ من کامل بود قدر انگشت بریده بدنم‌ دست نخورد صَلی اللّه عَلیک یا مَظلوم صَلی اللّه عَلیک یا سَیدنَا الْعَطشان صَلی الّله عَلیک یا سَیِدنَا العُریان گریه زیاد کردم‌ روضه زیاد خوندم‌ پشت سرت خیلی وَ اِن یَکاد خوندم‌ وَاِنْ یَکادُ الَّذِینَ کَفَروا نیزه فرو شد به تنت وَاِنْ یَکادُ الَّذِینَ کَفَروا خودت بگو از کفنت
زمزمه_بند اول گدای دوره گردم و.mp3
606K
🏴بند اول گدای دوره گردم و،دخیل کاظمینتم همسایه ی قدیمیه،عزیز و نورعینتم دستای خالیمو ببین،نذار بیفته روم زمین کریمی و ابن الکریم،یه عمره زیر دِینتم یه کاظمین داری آقا،منو دیوونه کرده همون دو گنبد طلا،منو دیوونه کرده دلم رو برده،هوای صحنت جایی نداره،صفای صحنت میزنه قلبم،برای صحنت دو تا ستاره،چه میدرخشه،تو آسمون کاظمین دو باب حاجات،پدر بزرگ و،نوه جوون کاظمین (ای اهل عالم)۲ منم گدای کاظمین 🏴بند دوم میونه زندون بلا،بودی چه زجرا کشیدی حتی یه لحظه ام آقا،خوشی تو عمرت ندیدی مثل بابات علی آقا،بودی اسیر غصه ها خیلی از این نامردا تو،زخم زبون ها شنیدی به زیر اون شکنجه ها،بودی میرفتی از حال تا می شِنیدی ناسزا،زودی میرفتی از حال فضای زندون،برید امونت سندی ملعون،بلای جونت با ضربه شلاق،می برد توونت تو خسته بودی،شکسته بودی،نداشتی جون تو پیکرت با کنده ها تا،زمین میخوردی،می بردی اسم مادرت (آه و واویلا)۲ غریب امام کاظمین 🏴بند سوم من بمیرم آقا جونم،با زهر کینه کشتنت اون لحظه های آخرت،به یاد جدت افتادی یاد لب خشک حسین،کردی و روضه خون شدی شد پاره پاره جگرت،به یاد جدت افتادی نبود کسی بالا سرت،تنهای تنها بودی نبودش اونجا خواهرت،تنهای تنها بودی کسی نیومد،دور و بر تو نشد جسارت،به پیکر تو نرفت رو نیزه،آقا سر تو خدارو شکر که،خواهر نداشتی،بره اسارت ای آقا خداروشکر که،به دختر تو،نشد جسارت ای آقا (آه و واویلا)۲ حسین غریب کربلا
واحد؛ باب الحوائج.mp3
1.32M
علیه‌السلام 🔹باب الحوائج🔹 با سجدۀ تو هر سحر، روشن شده زندان غم با تو داره عطر بهشت، حتی سیاه‌چال ستم پر و بال روح تو اسیر نشد بین قفس چه دلای مرده‌ای رو زنده کردی هر نفس ای دست تو مشکل‌گشا، باب الحوائج حتی تو زندان بلا، باب الحوائج ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ شبی که زنجیر ستم، به پای تو خون گریه کرد چشمای آسمون تا صبح، برای تو خون گریه کرد تو قنوت نمازت مگه چی خواستی از خدا؟ که آخر با چشم بارونی شدی حاجت‌روا دلتنگی خیلی این روزا، موسی بن جعفر برای دیدن رضا، موسی بن جعفر ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ حتی تن پاک تو هم، شد روضه‌خون کربلا مونده سه روز روی زمین، جسم مطهرت آقا به فدای پیکری که مونده بود بی‌پیرهن پیکری که شد با خاک و خون و بوریا کفن ای کشتۀ دور از وطن، غریب مادر ای یوسف بی‌پیرهن، غریب مادر شاعر و نغمه‌پرداز: @navaye_asheghaan
موسایی و صد جلوه به هر طور کنی هر جا گذری، حکایت از نور کنی تو باب حوائجی و ما حاجتمند ما را نکند ز درگهت دور کنی شاعر: @navaye_asheghaan
زیر علم امام کاظم بودن غرق کرم امام کاظم بودن خوب است ولی عجب صفایی دارد یک شب حرم امام کاظم بودن شاعر: @navaye_asheghaan
یک جرعه از آن نگاه لازم داریم درسینه فقط حبِ اعاظم داریم آن‌روز که بندگان همه حیرانند روزی‌ست که ما امامِ کاظم داریم شاعر: @navaye_asheghaan
یک خواب درست، این همه سال نداشت امید رهایی از سیه چال نداشت یک عمر بلا دید و بلا دید ، ولی در سینه غمی جز غم گودال نداشت شاعر: @navaye_asheghaan
4_6001071113633795823.mp3
3.45M
به دعاهای پرخیرِ مادرم سر سفرۀ موسی‌بن‌جعفرم مدیون خودش و پسرشم تا خون تُو رگمه نوکرشم هُوَ بابُ النجاةِ ما سِوی‌ الله؛ روحی بِفداه هُوَ بابُ الحوائجِ إلی الله؛ روحی بِفداه باب الحوائج؛ موسی بن جعفر ....................................... گوشۀ حرمِش آشیونمه گنبد آقا سقف خونمه ممنونِ خودش و کَرمِشم جاروکشِ دمِ حرمِشم با‌آقامون‌کسی‌نمیشه‌گمراه؛روحی‌بِفداه هُوَ بابُ الحوائجِ إلی الله؛ روحی بِفداه باب الحوائج؛ موسی بن جعفر ....................................... درِ خونۀ موسی‌بن‌جعفریم مگه میشه که دستخالی بریم داره رضایتِ فاطمه رو پس کربلا می‌بره همه رو از آقا دست ما نمیشه کوتاه؛ روحی بِفداه هُوَ بابُ الحوائجِ إلی الله؛ روحی بِفداه باب الحوائج؛ موسی بن جعفر شاعر: @navaye_asheghaan