eitaa logo
کانال نوای عاشقان
15.5هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
371 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
مسلم ابن  عقیل قاصد  سلطان خوبان مسلم است کشته شمشیر عدوان  مسلم است تا    ابد    نامش   بماند    ماندگار چون شهید راه ایمان مسلم است او   شهید   اول و  سردار   عشق یادگار  شیر   دوران  مسلم است کوفه   نفرین  دو  عالم  بر تو باد کوچه و مرد پریشان مسلم است از     تبارِ    حیدر  و  یار  حسین آنکه دید رنج فراوان مسلم است با صلابت همچو کوه در راه حق او سفیر دین و قرآن مسلم است بر     سر    دارالعماره     همچو   ماه آنکه چشمش بوده گریان مسلم است گریه اش  بر  غربت  مولا  حسین تا   ابد  شمع  فروزان مسلم است (بیقرار)    آل   طاها    یار    دین قاصد سلطان خوبان مسلم است بیقرار   اصفهانی
. یا صاحب الزمان! خوشبختىِ مُدام بُوَد در رضای تو شد عاقبت به خیرترین کَس، گدای تو از غيبت تو خادم ِ تو درد می‌کِشَد هرگز نیفتد از لب نوكر، دعای تو شب‌ها به شوق روی تو در خواب می‌رود هر کس که بین روز بُوَد بی‌نوای تو پیوسته زیر گام تو دارد نَفَس، کسی... که بسته اَست قلب خودش را به پای تو ناموس ِ نوکر تو بُوَد امر و نَهیْ هات آویزِ پلک‌هاش بُوَد امر های تو وقتش حرام ِ غیر تو هرگز نمی شود هرکس که وقف کرده خودش را برای تو جز حاجتِ تو نیست به قلبش حوائجی هرکس که غرق گشته به بحرِ ثنای تو در کربلا و در عرفات است بی گمان هرکس که هست در عرفه، در هوای تو ✍ چهارشنبه ۷ تیر ۱۴۰۲ ...................................................
۱ (روز عرفه) روز عرفه آمده مهمان تو هستم شرمنده ی جود تو و احسان تو هستم یا سیدی العفو٣ روز عرفه آمده و بر تو پناهم یارب کرمی خسته ام از بار گناهم یا سیدی العفو٣ روز عرفه کن نظری بر من مسکین از لطف و کرم دردِ مرا هم بده تسکین یا سیدی العفو٣ روز عرفه آمده با روی سیاهم شرمنده ام از جرم خود و عمرِ تباهم یا سیدی العفو٣ روز عرفه آمده بر سفره ی عامت از شرم بریزم ز بصر اشک ندامت یا سیدی العفو٣ یا رب به حقِ پهلوی بشکسته ی زهرا یا رب ز کرامت گنه من تو ببخشا یا سیدی العفو٣ یا رب به حق سید و سالار شهیدان سوز عطش کرب و بلا ناله ی طفلان یا سیدی العفو٣ یا رب به حق پیکر چاک علی اکبر یا رب به حق خون گلوی علی اصغر یا سیدی العفو٣ یا رب به حق فاطمه و باغ گل یاس یا رب به حق دست قلم گشته ی عباس یا سیدی العفو٣ یا رب به حق زینب و آن اشک دو عینش یا رب به حق پیکر در خون حسینش یا سیدی العفو٣ یا رب به حق صورت نیلی رقیه رخسار کبود گشته ز سیلی رقیه یا سیدی العفو٣ یا رب به حق مهدی زهرا گل حیدر از جرم و گناه من دلخسته تو بگذر یا سیدی العفو٣
مداحی 🥀.mp3
4.37M
😭 نیا به کوفه آقا ..... 🎤 محمد حسین حدادیان علیه‌السلام 😭🤲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زمینه؛ اهل حرف.mp3
1.26M
علیه‌السلام 🔹اهل حرف🔹 پریشونم و، از این مردم خیری ندیدم از این دنیا دیگه بریدم، دم آخرم توی کوچه‌ها، زیر لب اسمتو می‌برم روضه‌خونه برای حرم، چشای ترم کوفه شده حالا شهر فریب شدم آقاجون بی‌یار و غریب نداره کوفه حیا بی‌وفایی رسم و راهشونه که ندارن از غیرت نشونه حسین به کوفه میا «حسین من کوفه میا» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کوفیا همه، طبل تُو خالیه صداشون دنیاس سقف آرزوهاشون، تو رو نمی‌خوان وعده می‌دن و، پا روی وعده‌ها می‌ذارن تنها اهل حرف و شعارن، خیلی بی‌حیان کوفه شده مست جاه و مقام تُو سفره‌هاشونه مال حرام غیرت ندارن آقا به طمع سیم و زر اسیرن دینو می‌دن و دنیا می‌گیرن تنهات می‌ذارن آقا ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بی‌قرارم و، دلتنگ از فاصلۀ توام تُو فکر قافلۀ توام، ای خون خدا غم غریبیت، خواب از چشمام می‌گیره شبا جونم بر لب می‌رسه آقا، به کوفه میا هی می‌میرم و هی زنده می‌شم از روی شما شرمنده می‌شم فدای غربت تو پریشون احوال توام و نگرون اطفال توام و می‌شکنه حرمت تو شاعر:
🛑 پخش زنده دعای عرفه سال ۱۴۰۲ از شبکه‌های تلویزیونی 🔹شبکه یک ساعت 16 از صحرای عرفات با نوای سیدرضا نریمانی 🔹شبکه دو ساعت 17 از حسینیه هدایت با نوای شیخ حسین انصاریان 🔹شبکه سه ساعت 17 از امامزاده قاضی الصابر (ع) با نوای حاج میثم مطیعی 🔹شبکه چهار ساعت 16 از مسجد مقدس جمکران با نوای حجت الاسلام میرزامحمدی 🔹شبکه پنج ساعت 14:30 از کربلای معلی با نوای حاج محمدرضا طاهری 🔹شبکه قرآن ساعت 15:20 از حرم مطهر امام رضا (ع) با نوای حاج محمدرضا غلامرضا‌زاده 🔹شبکه افق ساعت 16 از حرم مطهر حضرت معصومه (س) با نوای سیدمهدی میرداماد 🔹شبکه آموزش ساعت 16 از حرم مطهر احمد بن موسی شاهچراغ (ع) نوای حاج حسن شالبافان 🔹شبکه جام‌جم ساعت 17:15 از حرم مطهر حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) با نوای حاج مرتضی طاهری 🔹شبکه سلامت ساعت 16:30 از حرم مطهر امام رضا (ع) با مترجم ناشنوایان با نوای حجت‌الاسلام سجاد نوری و کاظم ضمیر خرسندی
🕊﷽🕊 🌾 🕊بر نور جمال پاک احمد صلوات 🕊برعطر وجود حی سر مد صلوات 🕊بر وجه نکوی وخلق نکوی رسول 🕊بر خاتم انبیاء محمد و آل محمد صلوات () ▪️یا حسین در سینه‌ام دلواپسی ست ▪️اُف به کوفه شهر رنج و بی‌کسی ست ▪️یا حسین کوفه میا تنها شوی ▪️مثل حیدر گل زهرا شوی ▪️بسته شد هر دری از روی کین ▪️مرده بودن گویا آن مومنین ▪️خوب و بد هر کس رهایم کرده بود ▪️با غم و تیر آشنایم کرده بود ▪️کوفیان رأسم ز تن کردند جدا ▪️در ره پاکت حسین گشتم فدا ⏪امروز متوسلیم درِ خانهٔ مسلم ابن عقیل.... آقایی که خیلی غریبه..آقایی که خیلی مظلومه...امروز بیا غریب نوازی کن مسلمو از غریبی در بیار... غریب نوازا کجا نشستند .. آرزومندای حرمش کجا نشستند... امام حسین ع مسلم ع 'رو خیلی دوسش داشت.. ⬅️وقتی خبر شهادت مسلمو به امام حسین ع دادند، دست روی دست گذاشت. فرمود: 💔 لا خیرَ بَعدِکَ یا مسلم، هیچ خیری بعد مسلم نیست امام حسین خیلی این آقا رو دوست داشت، جانم فدای این آقا... اما بمیرم کسی حرمتش رو نگه نداشت... تو کوفه 18هزار نفر با مسلم بیعت کردند..اما بعد از نماز مغرب...یه وقت سرشو چرخوند دید هیچ کسی نیست.. بمیرم یه مرد نبود این آفا رو راه بده خونه اش.. ⬅️ تو زیارت نامه آقا مسلم ابن عقیل داریم 💔 ..چون آقا خیلی مظلوم بود.... مظلومانه هم شهیدش کردند..همه رهاش کردند.. ✨ میان این همه نامرد غیر پیرزنی ✨کسی نگشت دراین شهر یارو یاور من ✨ خدا گواست که هرگز نگشت با کافر ✨جسارتی که دراین شهر شدبه پیکر من ⬅️ روضه برات بخونمو التماس دعا... شنیدید رفت تو خونه طوعه، از شب تا صبح مشغول عبادت بود، طوعه هم دور سرش میگشت، میگفت‌ تو بوی حسینُ میدی... وقتی صبح اومدن مسلمو دستگیر کردن پیرزن دلش پر از غصه شد مسلموبردن دارالعماره بعد از اذیت و آزار و شکنجه هنوز آقا زنده بود سر از بدنش جدا کردند. ⬅️میخوام بگم کاش نامردا به؛ همین اکتفا می کردند، بدن بی سر و از بالای دارالعماره انداختن رو زمین،.. یه وقت طوعه اومد تو کوچه ها دنبال مسلم، یه بدن بی سری رو دید که پاهاشو به اسب بسته بودن، این بدنُ رو خاکا می کشوندن، خیلی غصه خورد... گفت آی نامردا این مهمان من بود، چه به روزش آوردید این رسم مهمون نوازی نبود، این مهمون خونه منو نورانی کرده بود...این مهمون بوی حیین ع میداد.... آی حاجت دارا...جون دارا....ناله دا... آی آبرو دارا...آی غریب نوازا ⬅️می خوام بگم این اولین مهمون یه شبه کوفه نبود... یه خانم دیگه ای هم شبی تو کوفه دید از تنور خونش داره نور بالا میره... خدا چه خبره من که تنورُ روشن نکرده بودم، اومد جلو.... درِ تنورُ برداشت، یا صاحب الزمان....آقا جان ببخش آقا .. یه سر بریده دید، خدایا چه خبره؟؟ یه وقت شنید صدای ناله ای میاد... صدا صدای یه مادر بود هی صدا میزد 🍁آخ غریب مادر حسین.... 🍁مظلوم مادر حسین .... 🍂در کوفه غریبم منُ یک یار ندارم 🍂با یاد تو سر بر روی دیوار گذارم 🍂شکستند همه پیمان میا کوفه حسین جان2 🍂ای باد صبا گو به حسین ای گل زهرا 🍂 حرف از عطشُُ تیر سه شعبه است در اینجا 🍂شکستند همه پیمان میا کوفه حسین جان2 🦋هر چقدر ناله داری به سوز دل آقا مسلم ابن عقیل به غریبی آقا.. به مظلومی آقا... صدای نالتو بلند کن سه مرتبه ناله بزن بگو 🌾هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌾 @navaye_asheghaan ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
از چشمِ شورِ شهر کوفه آخرش افتاد در کوچه اوّل پیکرش بعدش سرش افتاد بالَش به عشق مادر ارباب در آتش اوّل حسابی سوخت و بعدش پرش افتاد دندان ارباب دو عالم ریخت بین طشت دندان مسلم چون ز رویِ منبرش افتاد با اینکه می لرزید از فردای زینب ها لرزه به کوفه از دمِ "یاحیدرش"افتاد "روز نُهُم"مسلم اسیر خدعه هاشان شد "روز دهم"هم زیر سُم ها دخترش افتاد شکر خدا او زودتر از بچّه هایش رفت ارباب ما که پیش جسم اکبرش افتاد کوفه میای مسلمش را بیشتر حس کرد چشمش که بر حلق علیّ اصغرش افتاد از اسب خود افتاد وقتی در دل گودال در خیمه با صورت گمانم خواهرش افتاد محمد قاسمی
چه کنم؟ نامه نوشتم که بیایی کوفه کاش برگردی ازاین راه ونیایی کوفه درشب عیدخضابی بکنم مستحب است بسته بر صورت من به چه حنایی کوفه بین یک کوچه باریک گرفتار شدم کرده برپا چو مدینه چه عزایی کوفه وای اگر آیه قرآن وسط راه افتد وای آن هم وسط راه چه جایی کوفه نگذارم که شود حج تو بی قربانی بین بازار به پا کرده منایی کوفه گر به جسم پدر تو نرسیده دستش می کند با تن من عقده گشایی کوفه موی آشفته من تحفه بازار شده زده بر موی سرم دست گدایی کوفه فکر زینب کن و تادیر نگشته برگرد آسمانش بدهد بوی جدایی کوفه صف کشیدند همه تیر سه شعبه بخرند بر کماندار دهد قدر و بهایی کوفه هرکه قب قب بزندجایزه اش بیشتراست حرمله کرده به پا زمزمه هایی کوفه شرط بستند سر چشم علمدار حرم صحبت ضرب عموداست به جایی کوفه زیر چادر گره مقنعه را محکم کن که ندارد به خدا شرم و حیایی کوفه قاسم نعمتی
بنویسید مرا یار اباعبدالله اولین بنده ی دربار اباعبدالله منتظر مانده دیدار اباعبدالله من کجا و سر بازار اباعبدالله تا خدا هست خریدار اباعبدالله عاشق آن است که دیدار کند یارش را بارها جان بدهد دید اگر دارش را باز آماده کند جان دگر بارش را فاطمه پیش خدا، پیش برد کارش را هرکه افتاد پی کار اباعبدالله من پرم را به روی دست گرفتم،دیدم جگرم را به روی دست گرفتم دیدم سپرم را به روی دست گرفتم دیدم تا سرم را به روی دست گرفتم دیدم… … راهم افتاده به بازار اباعبدالله وقت هجران به گریبان چه نیازی دارم به دل بی سر و سامان چه نیازی دارم با لب پاره به دندان چه نیازی دارم به سرشانه اینان چه نیازی دارم تا سرم هست به دیوار اباعبدالله قبل ازآنیکه بیاید خبرم را ببرید زیرپایش مژه ی چشم ترم را ببرید محضرش دست به دست این جگرم را ببرید گرسرم را و سر دو پسرم را ببرید …باز هستیم بدهکار اباعبدالله سنگها خوب نشستند به پای لب من لب من ریخت و پیچید صدای لب من طیب الله به این لطف و وفای لب من بعد از این آب حرام است برای لب من بسکه لبریزم و سرشار اباعبدالله مانده از جلوه والای تو حیران،مسلم جان خود ریخت به پای تو به یک آن،مسلم عیدقربان شهان،هست فراوان مسلم من به قربان تو نه…جان هزاران مسلم ….تازه قربان علمداراباعبدالله به ولای تو نداده ست اذان،هیچکسی وا نکرده ست به شأن تو دهان،هیچکسی مثل مسلم نبوَد دل نگران،هیچکسی به خداوندکه در هر دو جهان،هیچکسی… ….مثل من نیست گرفتار اباعبدالله پیکرم وقف نوک پا زدن طفلان شد کوچه کوچه سر من بود که سرگردان شد چه خیالی ست که بازیچه ی این و آن شد یا که بر عکس به میخی تنم آویزان شد دست حق باد نگهدار اباعبدالله علی اکبر لطیفیان
سردار سر شکسته ی دار العماره ام آیـــد اذان مغرب غم از مناره ام با دستهای بسته مگرمی شود چه کرد؟ شوریده وار منتظر راه چـاره ام شاید نسیم ؛حرف دلم را به او رساند شاید تمام شد هدف نیمه کاره ام شد دانه های اشکِ غرورِ جریحه دار تسبیح یکــصد و دهمین استخــاره ام تاریخ مصرفم، دو سه روزی گذشته است در موزه نـــگاه همه سنگواره ام وقت حسین گفتن من کوفیان چرا…. ….با مشت می زنید به لبهای پاره ام عاشق ترین سفیرم و در حیرتم چرا در آسمان شهر شما بی ستاره ام کوری چشم تان سر دروازه، روی دار زخمی ترین بدون سر خوش قواره ام حرف صریح من به دلی کارگر نشد دنبـال یـک ربــاعی پر استعاره ام وحید قاسمی
( علیه السلام ) بزار هر که میخاد هر چی توو این عالَم بگه ... ما بی حسین می میریم ، ما اگه یه روز نگیم یا أبالفضل دِق می کنیم ، ما اگه هر روز نگیم آی مادر پهلو شکسته می میریم ... از آغاز حرکت ابی عبدالله ، سه نفر خیلی شرمنده شدن : اولیش مسلم بود ، هی دست رو دست می زد می گفت مسلم کاش دستت می شکست نامه نمی نوشتی بگی بیا ، هی صورت رو دیوار می گذاشت می گفت حسین نیا ، هر ساعتی که می گذشت مسلم خمیده تر می شد از خجالت ، خدایا من نامه نوشتم حسین بیا ، حالا مردم اینطوری شدن ... دومین نفر می دونید کی بوده ؟ همون آقایی که هر کاری کرد نتونست از زمین بلند شه ، آخه کسی که میخاد از جا بلند شه ، دست باید رو زمین بذاره ، حسین دید این بازوی بریده رو داره رو این زمینو خاکا می زنه ... ( من گفتم آروم میخونم تو ببینم چیکار می کنی ها ) گفت زهرا جان غُصه نخور ، یه عده ای میان آخرالزمان ، برا حسینِ تو ، مرداشون مثل زنِ جوان مُرده داد می زنن ... گفت آقا یه خواهش دارم ، منو سمت خیمه نبر ... ،چرا عباسم ؟ صدازد ، آخه از روی سکینه خجالت می کِشم ... (فرج امام زمان عج ) سوم نفر می دونید کی بود خجالت کشید؟ لشکر میگه ما یه جا دلمون به حال حسین سوخت ، اون وقتی که حسین اومد وسط میدان ، یه شیرخواره رو بالا آورد ، حرمله نشست ، امیر پدرو بزنم یا پسر ؟ گفت اگه پسرو بزنی پدر خودش می میره ، فقط همینقد میگم ،گفت کار به جایی رسید دیدند حسین عبا رو روی سر کشید میومد سمت خیمه ، هی برمی گشت ( یادت باشه قفل مُحرمت با مسلم بن عقیل باز میشه ها ) آوردنش دارالاماره هر چه کرد نتونست آب بنوشه ، یه مرتبه یه نگاه کرد (همه شهدا ، شهید حججی ، فیض ببره ، شهیدی که لحظات آخر می دونه میخوان سر از بدنش جدا کنن اما لبخند میزنه ، چون بهش نشون می دن به ظاهر اینو می بینه اما اونور می بینه اربابش میخواد بغلش کنه ، همه شهدای کربلا فقط برای حسین گریه کردند خودِ ابالفضل وقتی امام حسین فرمود چرا گریه می کنی؟ گفت گریه ام برا اینه ، آقا شما بالا سرِ نوکرت میای ، اما ساعتی دیگه کسی نیست بالا سرِ شما بیاد ... مسلم هم از همون بالای دارالاماره صدا زد : صل الله علیک یا اباعبدالله
8. گلچین.mp3
3.11M
( علیه السلام ) عاشق دیدار دوست ، اوست که همچون حسین زردی رخسار او ، سرخ زخون گلوست عاشق وارسته را با سر و سامان چه کار قصه‌ ی ناموس و عشق ؛ صحبت سنگ و سبوست دوست به شمشیر اگر پاره کند پیکرش منت شمشیر دوست ، بر بدنش مو به موست گر به اسیری برند عترت او دشمنان هرچه ز دشمن بر او دوست پسندد نکوست گفت آقا از این سفر حذر کن ، فرمود جدم رسول خدا (ص) رو دیدم ، به من فرمود حسین جان : « اُخْرُجْ فَإِنَّ اللّهَ قَدْ شاءَ اَنْ یَراکَ قَتیلا » ... گفت پس این زن و بچه رو با خودت نبر ، فرمود جدم رسول خدا (ص) فرموده : « إِنَّ اللّهَ قَدْ شاءَ أَنْ یَریهُنَّ سَبایا » خدا میخواد اینهارو اسیر ببینه ... ( لهوف سید بن طاووس ) ، ص 127-128 و بحارالانوار، ج 44، ص 364.