eitaa logo
کانال نوای عاشقان
19.8هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1.8هزار ویدیو
465 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
با سر رسیده‌ای! بگو از پیکری كه نیست از مصحف ورق‌ورق و پرپری كه نیست سر می‌نهم به سردی این خاک‌ها... کجاست دستان مهربان و نوازشگری که نیست؟ باید برای شستن گل‌زخم‌های تو باشد زلال زمزمی و کوثری که نیست قاری تشنه! تشت طلا و تنور نه! شایسته بود شأن تو را منبری که نیست آزاد شد شریعه همان عصر واقعه یادش به‌خیر ساقی آب‌آوری که نیست تشخیص چشم‌های تو در این شب کبود می‌خواست روشناییِ چشمِ تری که نیست دستی کشید عمه به این پلک‌ها و گفت: حالا شدی شبیه همان مادری که نیست ✍ @navaye_asheghaan
چرا رعشه دارد صدایت رقیه؟! چرا شور دارد نوایت رقیه؟! تو یک کوه نوری، تو یک گنج رنجی که شد خاکِ ویرانه جایت رقیه! بگریند اگر اهل عالم عجب نیست به اندوهِ بی انتهایت رقیه! لگد، سنگ، سیلی، تشر، تازیانه به غربت شدند آشنایت رقیه! سحر کرده‌ای شام را با نگاهت چه نوری‌ست در چشم‌هایت رقیه؟! نترس از هیاهوی طوفان سیلی بخواب عمه دارد هوایت رقیه! پدر با سر آمد به دیدارت ای گل! میسر شد آخر لقایت رقیه! یتیمی چه سخت است، آن‌هم به طفلی الهی بمیرم برایت رقیه! ✍ @navaye_asheghaan
آن دَرد می‌اَرزد، که دَرمانش تو باشی آن هِجر می‌چَسبد، که پایانش تو باشی دل آرزو دارد، در این تاریکیِ مَحض یک شَب بیایی، ماهِ تابانش تو باشی روحی که در سَردَرگُمی‌ها در عَذاب است آرامشِ حالِ پریشانش تو باشی یک عُمر مانده مُنتَظِر، پیرِ مَحَلّه یک دَم ببیند پیشِ چَشمانش تو باشی دل می‌خورَد حَسرت، به حالِ آن جُذامی که نیمه شَب، هَم‌لُقمه‌ی نانش تو باشی حالا برایت، روضه‌ای می‌خوانم آقا آن روضه که، عُمریست گریانش تو باشی دُختَر به بابا گُفت: بابای عَزیزم بَد نیست ویران هَم...چو مهمانش تو باشی... ...بد نیست، حَتّی شام هم خوب است، بی شام! امّا به شَرطی که، پِدَرجانش تو باشی تو چوب خوردی، دُختَرَت زَخمِ زَبان خورد مَن غُصّه خوردَم، عَمّه هَم، سَنگ از زَنان خورد ✍ @navaye_asheghaan
آن دَرد می‌اَرزد، که دَرمانش تو باشی آن هِجر می‌چَسبد، که پایانش تو باشی دل آرزو دارد، در این تاریکیِ مَحض یک شَب بیایی، ماهِ تابانش تو باشی روحی که در سَردَرگُمی‌ها در عَذاب است آرامشِ حالِ پریشانش تو باشی یک عُمر مانده مُنتَظِر، پیرِ مَحَلّه یک دَم ببیند پیشِ چَشمانش تو باشی دل می‌خورَد حَسرت، به حالِ آن جُذامی که نیمه شَب، هَم‌لُقمه‌ی نانش تو باشی حالا برایت، روضه‌ای می‌خوانم آقا آن روضه که، عُمریست گریانش تو باشی دُختَر به بابا گُفت: بابای عَزیزم بَد نیست ویران هَم...چو مهمانش تو باشی... ...بد نیست، حَتّی شام هم خوب است، بی شام! امّا به شَرطی که، پِدَرجانش تو باشی تو چوب خوردی، دُختَرَت زَخمِ زَبان خورد مَن غُصّه خوردَم، عَمّه هَم، سَنگ از زَنان خورد ✍ @navaye_asheghaan
سبک زمزمه، زمینه، شور حضرت رقیه سلام الله علیها سلام بابا من از این جهان فقط تو رو میخوام بابا سرِ تو بزار تو رویه این پاهام بابا.. شده گلشن شبِ ویرونه با دستِ تو شده روشن چه خوبه گرفتی باز سراغی هم از من.. کتک خوردم نبودی پیشم بابا هزار دفعه مُردم بسکه سیلی خورده صورتم چه پژمُردم.. کتک خوردم... دستای زجر و نگم...چقد بابا سنگین بود منو زدن روی نِی...دیدم عمو غمگین بود یا ابتا یاحسین...من الذی ایتمنی... لالا لالا به روی پاهای من بخواب بابا حالا صورتت چرا خونین شده گل زهرا.. فدای تو بگو کی بریده اینطوری رگای تو بمیره رقیه واسه ی غمای تو.. پر از خونه موهای تو بابایی چقد پریشونه منو هم ببر که دخترت نمی تونه.. پر از خونه... نمی تونم بی بابام...زنده بمونم اینجا ببین قد من شده...شبیه بی بی زهرا یا ابتا یاحسین...من الذی ایتمنی... @navaye_asheghaan
سبک زمزمه، واحد حضرت رقیه سلام الله علیها خوش اومدی بابای من خوش اومدی رو پای من قصه بخون برای من دلم گرفته دلم شده پر از بلا کجا بودی آخه بابا از دوری تو هر کجا گریم گرفته خوش اومدی سر غرقه خون خوش اومدی گل لاله گون خوش اومدی پیش من بمون خوش اومدی نبودی و..دلم با تو بود نبودی و..شدم پیر چه زود نبودی و..رخم شد کبود نبودی و.. حسین...وای ... تو راهه کربلا زدن منو تو هر کجا زدن میونه کوچه ها زدن گنام چی بوده یکی بهم لگد میزد حرمله خیلی بد میزد شمر و نگم بی حد میزد چشم کبوده منو زدن فدای سرت منو زدن جلو خواهرت منو زدن مثه مادرت منو زدن تو رو زدن جلو چشم من تو رو زدن سر بی بدن تو رو زدن شه بی کفن تو رو زدن حسین...وای... @navaye_asheghaan
سبک زمینه حضرت رقیه سلام الله علیها تا نیایی دلم وا نمیشه زخم پاهام مداوا نمیشه اینجا هیچکی برام مثل بابا نمیشه اینجا روزاش چقد سرده بابا اینجا شبهاش پر از درده بابا می بینی سیلی با من چه ها کرده بابا بابایی.. کاش شب من سحر شه از سرت لااقل یه خبر شه من سرم روی خشت گلیه تا بیای بالشم بال و پر شه آرزو داشتم سرت رو از سر نیزه بگیرم تو بیایی توی آغوشم، منم واست بمیرم بابایی.. ای باباییِ مظلوم.. سر به صحرا گذاشتم ز هجران خیلی ترسیدم از این بیابان من رو میزد همون که تو رو زد باباجان صورتم گر کبود و سیاهه جای دست یه مرد سپاهه کاش بیایی ببینی گلت بی پناهه بابایی.. هر کجا که رسیدم طعنه ها از یه نامرد شنیدم بزم شامو نگم که چی دیدم؟ چوب به دندون زدو من بریدم.. تا که دندونای تو خونی شدش از دل بریدم من با مشت بر روی دندونای شیریم هی کوبیدم بابایی.. ای باباییِ مظلوم.. اومدی و شبم گشته روشن شامیا پس کجان که ببینن من بابا دارمو، من یتیم نیستم، اصلاً با سر اومد بابایی خوبم واسه زخماش به سینه می کوبم کی میگه درد دارم وقتی هستی چه خوبم.. بابایی.. کی سرت رو بریده؟ کی تنت رو تو صحرا کشیده؟ بِگذَر از من تنم زخم و خونه.. کی رگ گردنت رو دریده؟ من شبیه فاطمه زخم تنم و نیمه جونه تو شبیه حیدری فرق سرت غرق به خونه بابایی.. ای بابايیِ مظلوم.. @navaye_asheghaan
سبک زمینه، شور زبان حال حضرت رقیه(سلام الله علیها) ای کُشته ی فِتاده به هامون اباالمظلوم اباالمظلوم خوش‌آمدی به گوشه ویرون اباالمظلوم‌ اباالمظلوم ای به غم تَسکین بابا به بَرَم بِنْشین بابا رُخِ من خورده سیلی رُخِ تو خونین بابا ياحسين يااباالمظلوم(٤) ویرانه با تو گشته منوّر اباالمظلوم اباالمظلوم باسر رسیده ای شه بی سر اباالمظلوم اباالمظلوم سر من قربان تو چه شده دندان تو؟ لبِ منهَم خُشكيده چون لبِ عطشان تو ياحسين يااباالمظلوم(٤) آه از مُصیبتِ سرِ بازار اباالمظلوم اباالمظلوم طِفلَت کجا وُ مجلسِ اَغیار؟ اباالمظلوم اباالمظلوم من ميانِ اَهلِ شَر تو ميانِ تَشتِ زَر من خودم ديدم بابا به لبَت ميزَد خِيزَر.. ياحسين يااباالمظلوم(٤) عُمرم چو فاطمه شده کوتاه اباالمظلوم اباالمظلوم با عمه از غمِ تو کِشَم آه اباالمظلوم اباالمظلوم سر تو کی بُریده؟ رگات از هم پاچیده حنجری که بوسیدم عمه گودال بوسیده ياحسين يااباالمظلوم(٤) @navaye_asheghaan