eitaa logo
کانال نوای عاشقان
15.3هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
368 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سیدمهدی+میرداماد-+در+یم+عصمت-+میلاد+حضرت+معصومه.mp3
3.45M
یازھرا🌹 🌸سیدمهدی میرداماد🎙 دریم عصمت میلاد حضرت معصومه. 🌸🎊🌸 ای درّ یم عصمت یا حضرت معصومه *** ای درّ یم عصمت یا حضرت معصومه ای فاطمه ی عترت یا حضرت معصومه🌸🎊 ای خاک رهت جنّت یا حضرت معصومه ای سایه ی تو عفّت یا حضرت معصومه قم از تو یم رحمت یا حضرت معصومه محتاج دمت حکمت یا حضرت معصومه🎊🌸 تو در حرم موسی انسیّه ی حورایی انسیّه ی حورایی محبوبه ی یکتایی محبوبه ی یکتایی ممدوحه ی طاهایی ممدوحه ی طاهایی ریحانه ی بابایی ریحانه ی بابایی آیینه ی زهرایی در صورت و در سیرت یا حضرت معصومه🎊🌸 تنها نه محیط قم ، ایران به تو می نازد عصمت به تو می نازد، ایمان به تو می نازد عترت به تو می نازد ، قرآن به تو می نازد تفسیر و اصول و دین ، عرفان به تو می نازد جنّ و ملک و حور و انسان به تو می نازد بانوی همه خلقت یا حضرت معصومه 🌸🎊🌸 شمس و قمر و انجم ، جنّ و ملک و انسان جنّ و ملک و رضوان ، حور و پری و غلمان هم حوری و هم غلمان هم مالک و هم رضوان هم عالم و هم حاکم هم بنده و هم سلطان دارند به تو چشم لطف و کرم و احسان گیرند ز تو حاجت یا حضرت معصومه نبود عجب ای بانو شاهی به گدا بخشی وز گرد حریم خود بر روح شفا بخشی بر روح ، شفا بخشی بر سینه صفا بخشی حاجات خلایق را از لطف و عطا بخشی بر خلق زمین بخشی بر اهل سما بخشی داری ز حق این قدرت یا حضرت معصومه🌸🎊 ای بانوی نُه افلاک ای مادر اهل قم ای خاک حریم تو تاج سر اهل قم ای کوثر فیض تو در ساغر اهل قم آید زنسیمت جان در پیکر اهل قم گلدسته ی صحنینت روشنگر اهل قم ای قم حرم امنت یا حضرت معصومه 🌸🎊🌸🎊🌸🎊 @navaye_asheghaan
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 در سال پنج هجری،در آسمان درخشید یک تکه ماه تابان،از تابش دو خورشید زینب بود نشانش، یعنی که زین بابا بر اهل بیت مولا،او جان تازه بخشید او زاده بتول است، دردانه محمد ص بر شام تار زهرا س ،او هست هم چو مهشید بانوی عالمین است،او خواهر حسین است بر شیعیان مولا، او عافیت ببخشید قنداقه اش بدادند، نزد حسین و گفتند آرامشش تو هستی ، او مه بود تو خورشید تا نور روی خورشید ، بر روی مه درخشید دیگر نبود گریان ، بر روی او بخندید در دل بگفت جانم، زینب فدایی رویت رحمت به مادر من،زآنکه مرا بزایید نالان دگر نباشم ، چون بر در حسینم این نفس مطمئنه، اصل معاد و توحید این اشک من برایت، باشد طلب برادر باید به روز عاشور، از دیده خون ببارید عهدی ببندم اکنون، بین نبی و دادار هر جاست شمس سوم، آنجاخیام مهشید اما به خرد سالی، بعد غروب احمد ظلمی در ثقیفه، با کافران خروشید پیمان اوگسستند،پهلوی او شکستند شرم از خدا نکردند، تا مادرم بخشکید شد قسمتم به خردی، زین حال خانه داری بر بوتراب و اخوان، هستم نور امید چون هجر روی بابا، آمد به زندگانی داغ حسن زه بعدش ،قلب مرا خراشید من ماندم و حسینم ، با یاد روزگاران صد روز بد تر آید، از روزگار تاويد طبق تعهدی که ،بستم با خدایم هستم کنار ارباب،باید که عهد تجدید من که شب زفافم ،با شوی خود بگفتم الله نام او را، بر قلب من تراشید أبناء خود بگفتم،نور دو دیدگانم شیرم حلالتان باد، گر یاریش رسانید در روز گرم عاشور، بر خون تپیدگانند این عاشقان ارباب،آن نوگلان امید عون و محمد من غرش کنان برفتند آن غیرت الهی در خونشان بجوشید داغ وداع اکبر،آن شبهه پیمبر بر قلب آل هاشم،زخمی دگر خراشید از داغ هجر روی، آن نخل هل اتی یم از اصغرم نگوییم، خونش به عرش پاشید آن آخرین امیدم،در خاک و خون بغلتید عباس را گویم ،آن با وفای جاوید ماه منیر من رفت، تا جرعه ای بیارد تا تر شود لبان،آن کودکان نومید آمد به خیمه ارباب،با قامتی خمیده چونان زره بیفکند،یک پیرهن به پوشید گفتم اندکی صبر، آرامش و قرارم باید به جای مادر ، روی تو را ببوسید وقت وداع رسیده،باید صبور باشم از تل زینبیه، چشمان من چه می دید گویی که زیر پایم،عرش خدا بلرزید آتشفشانی از خون،از این زمین بجوشید من زینب حزینم، از داغ دل غمینم ام المصائب من،در یاری یم شتابید همچون ایوب و میلاد یا محسن دلیرم از آب حوض کوثر ، یک جرعه ای بنوشید مخلص دوای دردم،در این قصیده گفتی این را بگو به یاران،بر جان خود ببالید شاعر: مهدی خاکی @navaye_asheghaan
15504_1576648572000.mp3
2.19M
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 شیر زن کربلا زینب زینب نائبه المرتضی زینب زینب علمداره سپهداره ، خون حسینه به ما امرش شده واجب ؛ جون حسینه حمکش ، قانون حسینه دختر ِ حیدر ، آره کوثری نسله خادمش اباالفضله حضرت عقیله حمزه و جعفر ، دیدبان درگاهش فرش مخمل راهش ، بال جبرئیله شیر زن کربلا زینب زینب نائبه المرتضی زینب زینب علمداره ، سپهداره ، خون حسینه به ما امرش شده واجب جون حسینه حمکش قانون حسینه دختر حیدر ، آره کوثری نسله خادمش ابالفضله ؛ حضرت عقیله حمزه و جعفر ، دیدبان درگاهش فرش مخمل راهش ، بال جبرئیله زن مگو خاک درش نقش جبین زن مگو دست خدا در آستین زن مگو مرد آفرین روزگار زن مگو بنت الجلال اخت الوقار به اسم هو قسم بانو ؛ آیه ی زهراست آره سایه ش توی محشر ؛ سایه ی زهراست زینب آرایه ی زهزاست خوب اومد فالش اون که توی این مکتب پای حضرت زینب میشه سر سپرده خوش به اقبالش اون که تو صف محشر رو پیرهن سیاهش مهر زینبیه خورده شیر زن کربلا زینب زینب نائبه المرتضی زینب زینب نقش شده بر علم زینب زینب رمز دفاع از حرم زینب زینب یه رزمنده م که سربندم می کنه اثبات شعف میده بهم این ذکر اکثر اوقات ای جانم عمه ی سادات دیگه نزدیکه با عنایت زهرا روزگار پیروزی ؛ این سُرور سینه س باورم اینه با مدافعان تو بعد فتح سوریه نوبت مدینه س سیب سرخی @navaye_asheghaan
خط به خط احبار در تورات، سرگردان تو راهبان‌ هر واژه در انجیل، بی‌سامان تو ای اشارت‌های موسی! یک جهان دیوانه‌ات ای بشارت‌های عیسی! یک جهان حیران تو در کمال اشتیاق انجیل و تورات و زبور آمدند اینک به استقبال از قرآن تو نام تو اشک است روی گونۀ اهل کتاب آتش شوق است در جان و دل سلمان تو در پریشان‌حالی این سجده‌های شب‌زده آفتاب جاودان، پیشانی تابان تو جان به لب شد این کویر تشنه از سوز عطش کاش دریایی شود از جاریِ باران تو یا اباالقاسم! دل ما خانۀ مهر علی‌ست ای رسول مهربانی! جان ما و جان تو ✍:
آمدم باز کنم چشم پر از باران را و به عطر نجف آغشته نمایم جان را آمدم در طلب سورۀ والشمس و ضحی یک دل سیر تماشا کنم این ایوان را آدم و نوح و محمد به حرم آمده‌اند تا به الگوی علی شرح دهند انسان را آیه آیه همه جا مدح علی می‌خواندند ای دل غافل من باز بخوان قرآن را أَفَمَنْ كَانَ عَلَىٰ بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ؟ جز علی کیست که روشن کند این برهان را خواستم شمّه‌ای از رزم علی بنویسم نتوانم که به تصویر کشم طوفان را او که از بدر و احد، خیبر و خندق آمد تا به شمشیر دودم مسخ کند شیطان را... شاخص عدل الهی بُوَد و می‌سنجند به ترازوی مساوات علی، میزان را... آنچه گفتیم فقط قطره‌ای از دریا بود من‌که نشناختم آن وسعت بی‌پایان را ✍:
مهر شكست تا ابد حک شده بر جبينتان كوچ كنيد غاصبان! جانب سرزمينتان كودک غزه را اگر در دل خواب كشته‌ايد خورده ترک ز آه او گنبد آهنينتان كوچ كنيد صف به صف چون كه نشسته هر طرف مرگ در انتظارتان حادثه در كمينتان رو به ديار خود كنيد ای به عبث نشستگان! تا سر پاست اسبتان تا نشكسته زينتان خيره‌سری‌ست كارتان دربه‌دری‌ست بارتان حيله‌گری‌ست يارتان بدگهری‌ست دینتان.. مرد ظفر كه نيستيد اهل خطر كه نيستيد هست حريف طفل و زن، غيرت آتشينتان؟!.. دل بكنيد زين سرا ورنه به روز ماجرا نيست به خاک قدس جز فاجعه هم‌نشينتان.. يا به همين زبان خوش پس بدهيد قدس را يا كه رسد دمی دگر لحظۀ واپسينتان! ✍:
گرچه صد داغ و هزاران غم سنگین داریم چشم امّید به فردای فلسطین داریم قدس از سیطرۀ کفر رها می‌گردد عاقبت حاجت مظلوم روا می‌گردد آفتاب از پس این ابر برون می‌آید نوبت عاشقی و فصل جنون می‌آید قدس آزادترین شهر جهان خواهد شد «نفس باد صبا مشک‌فشان خواهد شد» خنجر از پشت زدن حیله و ترفند شماست قبلۀ اول عشق است که در بند شماست بهراسید که مهدی زسفر می‌آید صبر ایوبی این قوم به سر می‌آید خالی از عاطفه‌اید و تهی از احساسید بهراسید شمایی که خدانشناسید بهراسید از این آه که دامنگیر است به خود آیید که فردای قیامت دیر است به خود آیید خدا ناظر اعمال شماست آتش دوزخ در دیدۀ دجال شماست نحس در طالعتان است که قابیل شوید حقتان است گرفتار ابابیل شوید گرچه ابری‌ست هوا و شبمان تاریک است اندکی صبر عزیزان که سحر نزدیک است می‌رسد جمعۀ موعود و سواری از راه «هر که دارد هوس کرب‌وبلا بسم‌الله» ✍:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مسافر بهشتی بدرقه عزیزان سفر کرده به آخرت شاعررسول چهارمحالی(ساقی عطشان) ::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::: به به چه سر نوشتی مسافر بهشتی چه عاشقونه حالا از عاشقی نوشتی تو پر زدی و رفتی مهر و صفا تو کِشْتی تو رگ و ریشه ی ما چیده شدی توخشتی رسیده فصل ماتم در مه اردیبهشتی عشقت و تو دل ما با صد غزل سرشتی با اون همه عاشقی تو عازم بهشتی :::::::::::::::::::::::::::::::::::: شاعر رسول چهارمحالی(ساقی عطشان) @navaye_asheghaan
شعر مجلس ختم و ترحیم شاعر رسول چهارمحالی(ساقی) ------------------- دلم تنگ و دلم تنگ و دلم تنگ تنت مهمان بر خاک زیر یک سنگ سرشک دیدگانم گشته جاری برای دیدن تو گشته دل تنگ دو چشمانم به در خشکیده جانا سیه در خانه ی ما گشته پر رنگ درون گوش من آ ید صدایت صدایت می زند بر گوش من زنگ غم و اندوه و ماتم بر دل ماست فراق ات عمر من را کرده کم رنگ تو رفتی و دلم غمگین و محزون برای وصل نباید کرد درنگ غمت آ تش زده بر جانم ای دوست بگرید از غمت حتّی دل سنگ ---------------------------------- شاعر و مداح اهل بیت کربلایی رسول چهارمحالی(ساقی عطشان) @navaye_asheghaan
«لوح دلم » بر لوح دلم نقش رُخت را دیدم صد بوسه از انوار جمالت چیدم مانند پرستوی مهاجر رفتی از باد صبا عطر تو را بوییدم من غرق عنایات تو بودم هر جا چون غنچه کنار گل تو روییدم از خاطر ما یاد تو هرگز نرود برپهنه ی عاشقی چنان خورشیدم درحال وهوای عاشقی سر مستی سر مستی عشق را زِ تومی دیدم درنیمه شبی بال و پرت بازشدو آوای وصالِ واژهِ را بشنیدم تا وصل خدا تو را جدا کرد از ما باران شدم از داغ غمت باریدم با رهبر جانباز و امام مرحوم از نام تو جان فدا به خود بالیدم رسول چهارمحالی(ساقی عطشان) @navaye_asheghaan
«به وقت غزل » وقتی غزلم اشک روان شد تو نبودی وقتی که دلم دل نگران شد تو نبودی در بین غزل ها همه جا قافیه بودی هر بیت ردیفش همه آن شد تو نبودی دنبال تو بودم همه جا کوچه و بازار حرفت به زبان دگران شد تو نبودی در فصل خزان نام تو آمد به لب ما غم آمد و هنگام خزان شد تو نبودی در می کده و بت کده دنبال تو گشتم بانگ سحر و وقت اذان شد تو نبودی تو رفتی و با رفتن تو رفت وجودم جان و دل من این ضربان شدتونبودی من ماندم و یک زخم که سر باز نموده عالم به نگاه تو عیان شد تو نبودی رسول چهارمحالی (ساقی عطشان) @navaye_asheghaan
مجلس ختم و ترحیم در فراق پدر شاعررسول چهارمحالی(ساقی عطشان) :::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::: ای نغمه ی سحربه خدا می سپارمت ای نازنین پدر به خدا می سپارمت داغ غمت شکسته وجودم الا پدر با دیدگان تر به خدا می سپارمت تاج سرم ، مایه ی فخرم ، نرو نرو تاج به روی سربه خدا می سپارمت عمری کنار تو سپری شد، امید جان ای فخرهرپسر به خدا می سپارمت دوری تو همه درد است ، زخم دل زخم روی جگربه خدا می سپارمت درخاک خفته ای پدرم ای همه کسم من چشم بر در به خدا می سپارمت خاک عزا شد به سرم در فراق تو بر سینه و سر، به خدا می سپارمت مجلس به پا شده پدرم در فراق تو جان جهان پدر به خدا می سپارمت ::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::: شاعر و ستایشگر اهل بیت کربلایی رسول چهارمحالی(ساقی عطشان) @navaye_asheghaan
سفر سبز تو ای سایه غم انگیز شده این بهار از غم تو نغمه ی پاییز شده دیدگان ابر بهار است میان غزلت کوچه ها از غم هجران تو لبریز شده مرد علم و هنر و شعر نمیرد هرگز شعر ا زسوگ تو درفاجعه،سر ریز شده از فراق تو هوای غزلم بارانی ست اشک نی روی ورق باز غم انگیز شده جسم تو رفته در آغوش زمین ای سایه روح تو همسفر ماه سحر خیز شده رسول چهارمحالی(ساقی عطشان) @navaye_asheghaan
«درمان درد » به دردم گریه درمان است ز داغت چشم گریان است از این اندوه و درد و غم گرفته خانه ام ماتم دلم می سوزد از دوری ندارد خانه ام. نوری سفر کردی چرا ای عشق گذر کردی چرا ای عشق سیه پوش تو هستم من زعشقت مست مستم من من و بزم عزا ای وای دل و ماتم سرا ای وای تنت مهمان درون خاک و روحت رفته تا افلاک خداحافظ گل بی خار ز دوریت شدم بیمار خدا حافظ گل یاسم بیا بنگر تو احساسم خدا حافظ بهار من خزان شد روزگار من دعایم هم ره و یارت خدا یار و نگهدارت رسول چهارمحالی (ساقی عطشان) @navaye_asheghaan
«گلچین روزگار » برایم جهان اشک و ماتم شده دل سنگ من غرق در غم شده عجب سینه سوز است آماج درد خزان شد بهارم هوا گشته سرد شدم همچو شمع آب از دوریت نشستم به ماتم ز مهجوریت تو پرواز کردی و من در عزا نشستم ز داغت به حزن و بُکاء منم روضه خوان تو جانان من غمت گشته بر قلب من ! اهرمن گل پرپرم اشک لبریز چیست؟ دو چشم ترم فصل پاییز نیست اجل گلشنت را که آتش زده از این شعله جان سیاوش زده چه گلچین شداین روزگارازفراق پر وبال من سوخت از سوز داغ غمت زد زبانه ز چشمان زار پدر یا برادر ، و مادر و یار بسوزان دلم را تو ای نای نی شده فصل غربت، خزان ماه دی بهارم خزان وگل از دست رفت ازاندوه وماتم چو بشکست رفت رسول چهارمحالی (ساقی عطشان) @navaye_asheghaan
مادر رمزمه ✍شاعر:حسین کریمی نیا تویی پناه من تویی گواه من مونده بدون تو به سینه آه من... دعای خیر تو آبروی منه به چشمای ترت مونده نگاه من... مادر، قشنگ ترین واژه ی دنیایی مادر، بهشت رو زمین به تنهایی مادر، مادر، مادر، شبیه دریایی همیشه در قلب منی مادر شکستم از غمت تو شام ماتمت بهشته زیر پات خدایی باز کمت بازم صدام بکن بازم نگام بکن راضی میشه خدا به اشک نم نمت مادر، پناه من گرمی دستاته مادر، بهشت حق به زیر پاهاته مادر ، مادر ،مادر ، تو دل من جاته مادر ، همیشه در قلب منی @navaye_asheghaan
286.1K
🎤کربلایی مصطفی کامران @navaye_asheghaan
در فراق مردی عالم شاعر رسول چهارمحالی(ساقی) ------------------------------ جگر سوزو جانسوز است غم تو سراسر ماتم و سوز است غم تو سفر کردی گذر کردی از عالم نمودی عالمی محزون ز ماتم دو چشمانم ز داغت غرق باران نمودی تو عزیزان زار و گریان ز تو مانده به جا افکار خوبت دو کتاب و دو فرزند در غروبت الا استاد معین ای مرد زاهد جگرسوزه غمت خداست شاهد به کار خیر بودی شهره ی خاص ز تو نام آورند در خیر و اخلاص زدی پر اربعین تا درگه عشق دلت پر میزد از روضه ی دمشق خوشا آنانکه که مست نور یارند برای وصل حق هم بی قرارند زمان کوچ شان خلقی شود زار روند آ غوش باز بر درگه یار تو هم نوشیده ای جام مِیْ عشق به تن پوشیده ای جام می عشق نوای سوز جان سوز نِیْ آ ید صدای تو به گوش جان نیاید تو رفتی خون جگر کردی دلم را چه طوفانی نمودی ساحلم را چقدرسخت است این دردفراغت دلم هر لحظه می گیرد سراغت درون خاک راحت آرمیدی دل از دنیا ما دیگر بریدی خدا باشد نگه دارت شب و روز بسوز ای دل از این داغ جانسوز بخوانم روضه از داغت دمادم سرشک دیدگان ریزد از این غم ---------------------------- شاعر کربلایی رسول چهارمحالی(ساقی عطشان) @navaye_asheghaan
. موسم رفتن شر نزدیک است موسم فتح و ظفر نزدیک است شبِ تاریک فلسطین طی شد اندکی جنگ سحر نزدیک است ✍ . @navaye_asheghaan
. خدا پروانه‌ها را از قفس آزاد خواهد کرد خودش جغرافیای عشق را آباد خواهد کرد و بَرمی‌چیند از شب‌های زخمی، جیغ جغدان را به صبحی سرزده، گنجشک‌ها را شاد خواهد کرد به لطف سنگ‌ها با مشت نوزادان در قنداق ستون کاخ‌ها را سست و بی‌بنیاد خواهد کرد و با هر جوی خون از گونه‌های خیس مادرها جهان را خانۀ دل‌های طوفان‌زاد خواهد کرد زمین یک روز راحت می‌شود از بغض دیرینش که دستی سینه‌ها را خالی از فریاد خواهد کرد که دست انتقام از آستینی سبز خواهد شد به شور ذوالفقاری، جنگ با بیداد خواهد کرد کبوترها خبر می‌آورند از مسجدالاقصی که ما را قدس، این قدس صبور آزاد خواهد کرد ✍🏻 🏷 | . @navaye_asheghaan
. به زودی سال های شوم ما تحویل خواهد شد دکان حیله و کفر و ریا تعطیل خواهد شد در آن روزی که صبر آسمانی ها به سرآید جواب تیرهاشان موشک سجیل خواهد شد مسلمانی که پای اعتقادش جان سپر کرده برای عشق پاکش مثل اسماعیل خواهد شد بگو جولان اگر دادید در این سرزمین، روزی... به گور دسته جمعی شما تبدیل خواهد شد مسیر قدس، از کرب و بلا رد می شود؛ آری که راه "حاج قاسم" عاقبت تکمیل خواهد شد بنا بر پیش بینی، قدس مال ماست یک روزی و این پایان کار قوم اسرائیل خواهد شد . @navaye_asheghaan
. ایران در این میدان جگر دارد برایت این سرکشی ها دردسر دارد برایت خون ابو مهدی و خون حاج قاسم بیش از اتم هامان خطر دارد برایت هرگز نگو در سینه ها آهی نمانده... وقتِ بزن در روست، خونخواهی نمانده... در کاخ شیطانید یا بین تل آویو؟ تا انتقام سخت ما راهی نمانده دارم کفن برتن! نه دشداشه، بترسید از پادگان های پر از لاشه بترسید از انتقام سخت مان آنجا که خوابید... از دست ها که مانده بر ماشه بترسید ✍ . @navaye_asheghaan
. همسایه‌ی زخم، استخوان خواهد شد روزی که " تل آویو " نشان خواهد شد (نابـودیِ صهـیونیست) ان شــاءالله سر تیترِ خبرهایِ جهان خواهد شد... ✍ . @navaye_asheghaan