eitaa logo
کانال نوای عاشقان
17.6هزار دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.6هزار ویدیو
415 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5933617728832144446.mp3
9.62M
|⇦• الهی بشکنه دست مغیره... وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده به نفس کربلایی جواد حسینخانی✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ آن فـرقـه کـه تـیـشــه بـه نـخـل فــــدک زدنـد بـر قـلــــب پـاک خـتــم رســولان نـمــک زدنـد مــهــــدیۜ بـیـا ز قـاتـل مــــادر ســوال کــن زهرا چه کرده بود که او را کتک زدند؟ @navaye_asheghaan
مدینه خواب و علی بیداره.mp3
4.35M
مدینه خواب و علی بیداره تابوت مرگ جوونشو رو شونه میذاره، چه بی قراره بیاید تماشا، نداره حاشا غصه زهرا علی رو از نفس انداخت برای زهراش، هی میگه ای کاش یه تابوتم اسماء برای علی می ساخت هفت نفری چه غریبونه تابوتو می برن ز خونه مجتبی خیلی پریشونه حسین داره قرآن می خونه کوچه به کوچه، تشییع جنازه است این هم ز کوه غمهای حیدر یک غم تازه است، تشییع جنازه است علی خسته، دلش شکسته آهسته لا اله الّا الله می خونه با دیده تر، فاتح خیبر خودش رو به دنبال تابوت می کشونه علی به غصه ها اسیره دستشو بر کمر میگیره پهلوون مدینه ای وای همش روی زمین میشینه ‏ @navaye_asheghaan
آقا سلام روضه مادر شروع شد باران اشک های مکرر شروع شد آقا اجازه هست بخوانم برایتان این اتفاق از دم یک در شروع شد تا ریشه های چادر خاکی مادرت آتش گرفت، روضه معجر شروع شد فریادهای مادر پهلو شکسته ات تا شد فشار در دو برابر شروع شد این ماجرا رسید به آنجا که نیمه شب بی اختیار گریه حیدر شروع شد وقتی رسید قصه به اینجای شعر من ایام خانه داری دختر شروع شد ... --- دختر رسید تا خود آن لحظه ای که ظهر یک ماجرا به قافیه سر شروع شد شاعر : وحید محمدی @navaye_asheghaan
فاطمه یعنی حضورِ آفتاب پاسدار و در رکابِ بوتراب فاطمه یعنی فراتر از بیان فاطمه یعنی حیا، یعنی حجاب فاطمه یعنی حمایت از امام خوردنِ سیلی به راهِ آن جناب فاطمه یعنی گذشت از آبرو بهر تَبیینِ جهاد و انقلاب فاطمه یعنی برای وصل حق شوق و شور و عشق و شادی و شتاب کِی توان گفتن سخن از مدح او خاکِ بی حاصل کجا و دُرّ ناب کاش غرق ناله و آهش شوم عاقبت قربانی راهش شوم @navaye_asheghaan
394.6K
خداحافظ  علی جان خسته ام خسته کنون با قلب بشکسته ز پا افتاده بنشسته نبینم دست توبسته خداحافظ علی جانم حلالم کن حلالم ۲ تمام هستی زهرا علی  عالی اعلا نمی خواهم دگر دنیا علی جانم  شدی تنها خداحافظ علی جانم حلالم کن حلالم ۲ شودزینب دگر مادر حسن را هم بود خواهر حسین را او بود یاور نگهدار. شما داور خداحافظ علی جانم حلالم کن حلالم ۲ علی‌ جان ای قرارمن خزان گشته  بهارمن دگر راهی ندارم من علی جان بیقرارم من خدا حافظ علی جانم حلالم کن حلالم ۲ بیقرار اصفهانی بانوای مداح اهل بیت ع🎧 🎤 @navaye_asheghaan
1.01M
‍ سینه زنی ای دل شکسته زد شرر به سینه در عزای زهرا در عزای زهرا (۲) ای جگر بسوزی از لهیب آهو نا له های زهرا در عزای زهرا کس چنین مصیبت چون علی ندیده خار درد و غم بر دیده ام خمیده شام خانه ی من مانده بی سپیده ای دل شکسته زدشرر به سینه در عزای زهرا در عزای زهرا (2) منزلم نداردلطف و روشنایی بی لقاء زهرا در عزای زهرا ای دل شکسته در عزای زهرا شب شوم شباهنگ بر سر مزاری تر کنم ز دیده خاک رهگذاری چون به یادم اید در پی شهادت اشک غم بریزم درد و دل نماییم با خدای زهرا در عزای زهرا ای دل شکسته زد شرر به سینه در عزای زهرا غاصبین شکستن ضد رو استخوانت اتش ستم سوخت عدل اشیانت از برای بابا بردی ارمغانت تا شود خبر از صورت کبودو ماجرای زهرا در عزای زهرا ای دل شکسته در عزای زهرا یا زهرا یا زهرا 🎤 آقای کربلایی رضا_صمدی ✨اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج✨💫 @navaye_asheghaan
. یا شرمنده اگر دعای من کار نکرد آنجور که باید دلم اصرار نکرد عجل لولیک الفرج گفت لبم اما دل من درست رفتار نکرد @navaye_asheghaan
✨💫✨💫✨💫 💫✨💫✨💫 ✨💫✨💫 💫✨💫 ✨💫 💫 سبک: برای: ارواحنافداه به قلم: (منتظر) مشهد متن: منتظر |شعر و سبک مداحی 💫✨💫✨💫✨ بند 1 منتظر نشستمو منتظرت میشینم حتی اینکه انتظار یه عمری هم طول بکشه گریه میکنم برا غربت تو حتی اگه چشام از کاسه دراد اشک چشام خونی بشه عکسهای قبلمو دیدم_ شکسته تر شدم چقد اصلا ببین بدم میاد_ منی که از خودم چقد بیا~ یابن الحسن بازم شب جمعه رسید گمونم بازم نرسی امام زمان بی تو~ تاریکه این آسمون دنیای ما ظهورتو نشون بده به این جهان (صل الله علیک یا ابا صالح المهدی) 💫✨💫✨💫✨ بند 2 مبتلا شدم به وابستگی از شخص شما واسه اینکه خودتو ازم نگیری چه کنم؟ از همون بچگیام قلب من افتاده به دام دل من اسیرته با این اسیری چه کنم؟ دفتر شعرمو ببین_ گلایه کمتر اومده خودمونیم امام زمان_ صبر منم سر اومده دلم~ وابستته همیشه توی ساعته دوازده شب به شما سلام میدم آقا~ دلتنگتم بارها و بارها شده که با همین شعرها به شما پیام میدم (صل الله علیک یا ابا صالح المهدی) 💫✨💫✨💫✨ @navaye_asheghaan
. ‍ شبیه شمع چکیدن به تو نمی آید و مرگ را طلبیدن به تو نمی آید خودت بگو که مگر چند سال داری تو جوانِ شهر، خمیدن به تو نمی آید هزار بار نگفتم نیا به دنبالم میان کوچه دویدن به تو نمی آید فقط بلند مشو چونکه زود می افتی  بدون بال پریدن به تو نمی آید تلاش کن که دو چشمی مرا نگاه کنی  چنین ندیدن و دیدن به تو نمی آید چه خوب بود فقط گوشواره می افتاد  چه کرده اند شنیدن به تو نمی آید تکان نخور قفس سینه ات تکان نخورد نفس بلند کشیدن به تو نمی آید بمان که دخترمان را خودت عروس کنی به آرزو نرسیدن به تو نمی آید چه با دو دست رئوفانه ات، چه با یک دست  بباف پیرهنت را، حسین منتظر است   سلام_الله_علیها ........________________________ @navaye_asheghaan
. السلام علیک یا فاطمة الزهرا (س) پروانه ها جمعند، دور شمع خانه اشکند در پای وداعی عاشقانه ... در نیمه ی شب مادری تشییع می شد آرام بین بغض های کودکانه ... گفتند هم وزن پر کاه است اما کوه مصیبت بود، روی چند شانه ... دل کندن از در کندن آسانتر نشد ، آه مقصود، دیدن بود، تلقین شد بهانه ... راه تماشا را گرفت اشک خجالت شرمندگی هم داشت ،دفن مخفیانه ... تیر خلاصش را کشید از سینه ی درد وقتی کمان برگشت سوی آشیانه او رفت با رخت سپیدش تا بماند این رو سیاهی ها برای تازیانه ... تاریخ تاج گل برایش می فرستد حتی اگر باشد مزارش بی نشانه ... ✍ ................. . مدح و مرثیه فاطمیه قطره باش و تا ابد ، در خویش دریا را ببین زیر پای مرتضی عرش معلی را ببین عمر ما با خاطرات رو به ایوانش گذشت در نگاه زائران ، شوق تماشا را ببین کمترین فیضی که بردیم عشق بازی با علی ست ما اگر امروزمان این است ، فردا را ببین قنبر و فضه هم اینجا خاک را زر می کنند نوکران را کیمیاگر کرد ،مولا را ببین بیشتر از انسیه ، حوریه جلوه کرده است کفو مولا غیر زهرا نیست، همتا را ببین مرتضی و فاطمه آیینه ی یکدیگرند دلخوش لبخند هم هستند، دنیا را ببین گفت صدتا فاطمه قربان یک موی علی واجب عینی دفاع از اوست ، فتوا را ببین می کند مردانگی را یک تنه معنا زنی جای شهر شانه خالی کرده ، زهرا را ببین پشت در افتاد اما به علی زحمت نداد فضه را می زد صدا ، ای داد، تنها را ببین می رود فتاح خیبر دست بسته با طناب آه چرخ روزگار ، افتاده از پا را ببین دلخوشی روزگارش را غلامان کسی .... با غلاف از او جدا کردند ، آنجا را نبین .... @navaye_asheghaan