eitaa logo
کانال نوای عاشقان
19.8هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1.8هزار ویدیو
468 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
به دست ، گردشِ دستاس و آرد کردنِ جو شکسته باشد اگر چند استخوان سخت است کبودیِ تن خود را نهان کنی شاید ولی نهان شدنِ قامت کمان سخت است به موی دخترکانش برای شانه زدن مگر که فضه بیاید ، نفس زنان سخت  است .....  سفر برای کسی که برادرش هم نیست کنار حرمله و خولی و سنان سخت است مگر که نثر نویسند در بحار و لهوف که نظم گفتن از انگشت و ساربان سخت است مهدی مقیمی @navaye_asheghaan
روزی ام را روزگارم تا که آجر می کند ظرف خالی مرا صاحب زمان پر می کند من کمی سختی که می بینم شکایت میکنم آدم عاقل ولی اول تفکر می کند مدعی عاشقی هستم ولی تنها دلم روز و شب بر عاشقی کردن تظاهر می کند آبرو بردم ولی آقا مرا بیرون نکرد آدم از این نوع برخوردش تحیر می کند سنگ دل هستم، ولی دارد نگاه رحمتش سنگ این قلب مرا با گریه ها دُر می کند یک زمانی هم بنا باشد که تغییرم دهد در میان روضه ی مادر مرا حُر می کند نوکری فاطمه محشر به دادم می رسد از غلام مادرش آقا تشکر می کند سینه ام می سوزد این ایام تا ذهنم کمی چادری را زیر دست و پا تصور می کند مطمئنم زیر دست پا که می افتد زنی بازویش را ضربه ها همرنگ چادر می کند محمد جواد شیرازی بی تو در زندگیم رنگ خدا نیست که نیست بین عشاق چو من بی سر وپا نیست که نیست با غم دوری تو سوخته و ساخته ام اثری از چه بر این سوز و نوا نیست که نیست نیمه شب وقت مناجات بگویم با خویش گوئیا قلب تو از بنده رضا نیست که نیست من گنه کارم و آلوده قبول است قبول بی محلی ز کریمان که روا نیست که نیست بی جهت ناز طبیبان نکشم – چون دردم درد هجر است و به جز وصل دوا نیست که نیست هرکجا رو زده ام آبرویم را بردند هیچ کس غیر شما فکر گدا نیست که نیست در دعا فکر گرفتاری خود بودم و بس یاد تو در دل ما وقت دعا نیست که نیست بهر درمان پریشانی این نوکر ها چاره ای جز سفر کرببلا نیست که نیست از زمانی که شنیدم در آن کوچه چه شد داغییِ سیلی از این سینه جدا نیست که نیست مادرت دیده به راه است بیائی مهدی پشت در ناله ای آمد که کجایی مهدی قاسم نعمتی پس مزن یار مسیحا دل بیمار مرا آنقدر گریه کنم تا بخری بار مرا قدر یک عمر فقط گریه بدهکارم من کرمی کن بپذیر عمرِ بدهکار مرا پهن کردم سر راه تو بساطی دل شب تا که رونق دهد احسان تو بازار مرا پرده پوشی تو پایم به حرم وا کرده به کناری نزدی پردۀ اسرار مرا گردنی کج سر پایین به پناه آمده ام شود آیا سر و سامان بدهی کار مرا آمدم تا که بگویم به خودم بد کردم تا که اسباب شفاعت کنی اقرار مرا حال مهمان شده ای... وقت پذیرایی ماست بشنو این روضۀ بین در و دیوار مرا مادرت پشت در افتاد و صدا زد پسرم با تن سوخته جان داد و صدا زد پسرم ما آمدیم امشب كه حیران تو باشیم آشفته ی حال پریشان تو باشیم تقصیر هجران است، تقصیر فراق است امروز اگر پاره گریبان تو باشیم مثل كویر تشنه می مانیم و باید روزی خور الطاف باران تو باشیم از دردهای ما طبیبان نا امیدند انگار باید تحت درمان تو باشیم شكر خدا این روزها توفیق داریم هم ناله ی چشمان گریان تو باشیم شاید خدا قسمت كند یك فاطمیه اندازه ی یك روضه مهمان تو باشیم صاحب عزای فاطمیه باید امشب گریه كن شام غریبان تو باشیم محمد بیابانی میان باید و شاید، همیشه درگیر است کسی که پایِ دلش در حصارِ زنجیر است نخورده غصه‎ی روزی، گدایِ این خانه که لطفِ صاحبِ خانه، بدون تاخیر است نبرده رنج، چه گنجی به ما عطا کردند که عاشقِ تو شدن، بهترین تقدیر است به دل وصال تو را وعده داده‎ام هر دم ظهورت آرزوی هر جوان و هر پیر است زبان ز شرحِ فراقِ تو قاصرست، آری حدیث هجر تو را، خون دیده تفسیر است گناه بین من و تو جدایی افکنده همیشه نامه‎ی من، پر ز جرم و تقصیر است خودت برای ظهورِ خودت دعایی کن که ناله‎هایِ دلِ من، بدون تاثیر است بیا و بند بزن چینی دل من را دل شکسته ی من مستحق تعمیر است نگو که از من آلوده نا امید هستی برای نوکرِ خوبی شدن، نگو دیر است کسی که در وسط کوچه قد عَلَم کرده چه شد که گوشه‎ی خانه چنین زمین‎گیر است؟ چه آمده به سرش بین آن در و دیوار؟ که در سنین جوانی ز زندگی سیر است شبیه عاشقِ چشم انتظار می گرییم به حال مادرتان زار زار می گرییم محمد مربوبی هر وقت دل بهانه ی یاد تو را گرفت شادی از آن بلند شد و غصه جا گرفت ابریست آسمان دل بیقرار تو بیخود نبود اگر که دوباره هوا گرفت گفتم شبی شبیه تو گریه کنم ولی چشمم ز اشک خشک شد آقا صدا گرفت تو سوختی که سینه ام آتش گرفت و سوخت تو روضه خوان شدی اگر این روضه پا گرفت امروز هم بیا و بگو وای مادرم آخر مریض خانه ی مولا شفا گرفت راحت شدند اهل مدینه ز رفتنش این خانه ی علیست که دیگر عزا گرفت در آخرین وصیت زهرا دل علی از روضۀ حسین و غم کربلا گرفت محمدعلي بياباني راندن درماندگان اصلا نمی آید به تو جز عطا، ای آسمان اصلا نمی آید به تو دلشکسته آمدم سویت، پناه آورده ام دل شکستن بی گمان اصلا نمی آید به تو من سرم خورده به سنگ و ناتوان برگشته ام قهر با این ناتوان اصلا نمی آید به تو ادامه شعر👇👇
حق من این است رسوایم کنی با این وجود حضرت صاحب زمان اصلا نمی آید به تو... ما عزاداران زهراییم، پس با این حساب بستن در رویمان اصلا نمی آید به تو دید، حیدر همسرش را مو پریشان، ناله زد: ای بهار من، خزان اصلا نمی آید به تو تو ستون لشکر مرد غریب یثربی فاطمه، قدِ کمان اصلا نمی آید به تو ** "دید زینب چوب را روی لبان یار گفت: ای برادر خیزران اصلا نمی آید به تو" محمدجواد شیرازی سلام صاحب الزمان، سلام بر حریم تان به صد امید هر سحر سلام می دهیم تان بهار می شود دل خزان برگ ریزمان صبا اگر بیاورد به شهر مان شمیم تان خودت به فکر ما همیشه از قدیم  بوده ای دلم خوش است بر همین کرامت قدیم تان مرا که بین ظلمت زمانه غرق گشته ام به جبر هم شده ببر به راه مستقیم تان همیشه همنشین این دل شکسته ام شدی اگرچه کوچکم برای منصب ندیم تان اگر تو را قسم دهم مرا قبول می کنی؟! به اضطراب زینب و به مادر کریم تان... به جای روضه یک سؤال می کنم فقط همین سؤال می کنم از آن مصیبت عظیم تان میان این همه صحابه ی نبی چرا کسی جلو نیامد و نشد مدافع حریم تان؟! محمدجواد شیرازی @navaye_asheghaan
... 🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴 آنشب که به زهراشده دیگرشب آخر کرد است وصیت به علی درشب آخر ای یار ستمدیده خدا یار تو باشد دیگرشده ای بی کس و یاورشب آخر زانوی غم اینگونه بغل کردی علی جان شـد غـربت تـو چنـد بـرابـر شب آخر نه سال شده قسمت من باتوبمانم امشب شده اینگونه مقدر شب آخر ازبس که نود روز فقط درد کشیدم دیگر رمقی نیست به پیکر شب آخر تو گریه نکن تا که من آرام بمیرم اشک تـو زنـد بـر دلـم آذر شب آخر شب غسل بده شب کفنم کن که نبینند چشمان تو از خون دلت تر شب آخر توگریه کنی من به حسینم چه بگویم دق می کـند از رفتن مـادر شب آخر زینب شده بی مادر، اَمان ازدل زینب ای وای از این گریه ی دخترشب آخر گـر فـاطـمه گفتی و جوابی نشنیدی دیگرشده عمرم به جهان سرشب آخر آخر نشده سیر ببوسم حسنین را شاید بشود لحظه ی آخر شب آخر قربان حسین وحسن وزینب وکلثوم دیدند که مادر شده پرپر شب آخر تا گفت علی،جان تو وجان حسینم شد کرببلا خانه ی حیدر شب آخر آن شب به علی فاطمه ازکرببلاگفت از زینـب و از داغ بــرادر شـب آخر «مداح» نروی از نظرم روز قیامت همناله شدی با علی اندر شب آخر 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴 @navaye_asheghaan
🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴 گلی پرپر شد از باغ دلِ من به یغما رفته دیگر حاصل من گل من تازه رنگ غنچه را دید دریغا دست گلچین خزان چید روا باشد بریزم خاک برسر گل نو رسته ی من گشته پرپر چه گویم من ازاین غصه ازاین درد گل من داشت تازه غنچه می کرد مسلمانان اگر بی صبر و تابم اَجل کرده دگر خانه خرابم گلم شیرین زبان خانه ام بود صفای خانه و کاشانه ام بود گل سرخ و سفیدم رفته درخاک دریغا که امیدم رفته در خاک اَجل دار وندارم را گرفته همه صبر وقرارم را گرفته الاای مرگ می مُردی توای کاش عزیزم را نمی بردی تو ای کاش گل خوش رنگ وبویم را گرفتی امید وآرزویم را گرفتی نمی خواهم دگر زنده بمانم چگونه فاتحه بهرش بخوانم؟ کجایی آهوی خوش خط وخالم کجا رو من بگردم ای غزالم؟ بروی سینه ام بودجای خوابت کجایی که دهم من آب وتابت بیا جانم بیا روح و روانم بیا بهر تو لالایی بخوانم لالا لالا بخواب ای کودک من لالا لالا بخواب عروسک من گل خوش رنگ وبوی من تو پاکی بمیرم که به زیر سنگ وخاکی گل نو رسته راچیدن چه سخته کفن بر طفل پوشیدن چه سخته بخوان «مداح» که دل آرام گیرد بخوان دل از نوایت کام گیرد ✍️: @navaye_asheghaan
ابریست کوچه کوچه، دل من ، خدا کند نم نم، غزل ببارد و توفان به پا کند حسّی غریب در قلَمَم بغض کرده است چیزی نمانده پشت غزل را دوتا کند مضمون داغ و واژه و مقتل بیاورید شاید که بغض شعر مرا گریه وا کند با واژه های از رمق افتاده آمدم می خواست این غزل به شما اقتدا کند حالا اجازه هست شما را از این به بعد این شعر سینه سوخته، مادر صدا کند؟ مادر! دوباره کودک بی تاب قصه ات ... تا اینکه لای لای تو با او چها کند یادش بخیر مادرم از کودکی مرا می برد تکیه تکیه که نذر شما کند یادم نمی رود که مرا فاطمیه ها می برد با حسین شما آشنا کند در کوچه های سینه زنی نوحه خوان شدم تا داغ سینه ی تو مرا مبتلا کند مادر ! دوباره زخم شما را سروده ام باید غزل دوباره به عهدش وفا کند: یک شهر ، خشم و کینه ، در آن کوچه – مانده بود دست تو را چگونه ز مولا جدا کند باور نمی کنم که رمق داشت دست تو مجبور شد که دست علی را رها کند... تو روی خاک بودی و درگیر خار بود چشمی که خاک را به نظر کیمیا کند نفرین نکن ، اجازه بده اشک دیده ات این خاک معصیت زده را کربلا کند زخمی که تو نشان علی هم نداده ای چیزی نمانده سر به روی نیزه وا کند باید شبانه داغ علی را به خاک برد نگذار روز ، راز تو را برملا کند... گفتند فاطمیه کدام است ؟ کوچه چیست ؟ افسانه باشد این همه ؛ گفتم خدا کند با بغض ، مردی آمد از این کوچه ها گذشت می رفت تا برای ظهورش دعا کند از کوچه ها گذشت ... و باران شروع شد پایان شعر بود که توفان شروع شد ✍: @navaye_asheghaan
جمال غیب خداوند، مظهرش زهراست رسول، روح و روان مطهرش زهراست پیمبـری کـه به قرآن خویش می‌نازد یقین کنید که قرآن دیگرش زهراست نبـی تمامـی تـوحید را در او دیـده علی جمال خداوندْ منظرش زهراست درود باد به مردی که خاکِ درگه اوست سلام باد بر آن زن که رهبرش زهراست به هـر فلک که گذر کرد خواجۀ لولاک به چشم فاطمه بین دید، محورش زهراست علـی کـه کفـو نـدارد چو ذات اقدس حق از آن کشد به فلک سر که همسرش زهراست حسین گفـت: بـه نـزد ستمگـران هرگز ذلیل نیست عزیزی که مادرش زهراست چگونه خصم به روی علی کشد شمشیر؟ که جان به کف همه جا در برابرش زهراست بـه آیـه آیه‌ی قــرآن قســم کـه این قرآن زبان و روح و نگهبان و داورش زهراست حرامـزاده! مکــن شیعـه را چنیـن تهدید که هر که شیعه بوَد، یار و یاورش زهراست چگونـه دیـن رسـول خـدا رود از دست مگـر نـه دختـر اسـلامْ پرورش زهراست کجا ز نامه و میـزان و محشرش باک است کسی که نامه و میزان و محشرش زهراست نبـی کـه عـاشق روی بـلال اوست بهشت بهشـت قـرب خداونـدِ اکبـرش زهراست ✍: استاد @navaye_asheghaan
ورودیه سنتی زمزمه،سنگین،زمینه،نوحه فاطمیه شد به پا شد همه عالم عزا ناله صاحب زمان مَحرم ارض وسما مهدی سوی کجاعازمه تربت مخفی فاطمه العجل یا صاحب الزمان.. العجل یابن الزهرا بیا... ▪️▪️▪️▪️▪️▪️ فاطمه شد خون جگر از لگد و میخ در ازغم شش ماهه شد بارش خون از بصر بیت حیدر شد کرب وبلا محسن مظلومش شدفدا العجل یا صاحب الزمان..... ▪️▪️▪️▪️▪️▪️ قامت حیدر کمان اشک دوچشمش روان در جلوی چشم او باغ گلش شد خزان ناله کنان زینبین آن دوگل عالمین شاهد مظلومیت هم حسن وهم حسین کارطفلان شدآه وفغان بر روی لب ذکر الامان العجل یاصاحب الزمان.. العجل یابن الزهرا بیا @navaye_asheghaan
سلام بر فاطمیه مناجات با امام زمان عج شکر لله حضرت صاحب زمانم بوده ایی در خوشی و نا خوشی کهف امانم بوده ایی من همیشه بی وفای بی وفا بودم ولی تو همیشه باوفای مهربانم بوده ایی مهربانی ات دلم را گرم کرده مهربان مِهر  پشت ابرهای آسمانم بوده ایی بهر دنیا رو به هرکس میزنم ، ای وای من غافل از اینکه شما روزی رسانم بوده ایی لقمه ی نان حلالم ، چون غذای حضرتی ست رازق بی منت هر لقمه نانم بوده ایی تو مرا دعوت به بزم روضه ها کردی ولی من نفهمیدم که آقا میزبانم بوده ایی در هجوم غصه های بی امان روزگار بین این دلشوره ها آرام جانم بوده ایی اشک و آهت را در آوردم  اگر شرمنده ام شاهد عصیان چشمان و زبانم بوده ایی بارها شد روضه ایی بر ما حواله بی خبر تازه فهمیدم خود تو روضه خوانم بوده ایی یاد آن لحظه که حیدر وقت غسل فاطمه با خجالت گفت ای زهرا تو جانم بوده ایی زخم هایت را که دیدم ، سوختم ، فهمیده ام ذولفقار خسته جان و قد کمانم بوده ایی بعد تو دیگر علی پشتش شکسته از غمت فاطمه جان  تو همه تاب و توانم بوده ایی @navaye_asheghaan
|⇦•سرمایه دارم... وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۱ به نفس سید رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ سرمایه دارم تا که غمِ تو رو دارم نذاشتی ناامید شم و الحمدلله شدی همه کس و کارم بی شما بی کسم بی تو در نمیاد نفسم به غم تو قسم، بی تو انگاری تو قفسم خیلی دلواپسم به شفاعت تو نرسم نذاشتی که تنها باشم اسیرِ این دنیا باشم نخواستی من رسوا باشم آخه تو مادرمی بی نیازم از دو عالم تا تو یاورمی تا گداتم سربلندم سایه ی سرمی «یا زهرا مدد یا زهرا..» خیلی چیزا رو غمِ شما بهم یاد داد با خطبه ها و گریه هات یادم دادی که باید پای ولی ایستاد غم تو می خرم همه درد و بلات به سرم اگه روضه میرم دلم و حرمت میبرم این چشای ترم بوده ارث پدر مادرم یادم دادی عاشق باشم تو عاشقی صادق باشم خدا کنه لایق باشم که نوکرتو بشم پای کار تو بمونم یاور تو بشم کاش فدای نوکرای حیدرِ تو بشم «یا حیدر مدد یا حیدر..» عمریه مادر برا غمت عزادارم برای صبحِ انتقام، جمعه تا جمعه دعا فرج شده کارم بخرم بی بی جون برا لشگر فاطمیون که بدم سروجون تو قیام حماسه و خون منو هم برسون به ظهور امام زمون لباسِ رزم و می پوشم علَم می گیرم رو دوشم میپیچه کم کم تو گوشم صدای پای ظهور.... منتظرها دَم میگیرن با دعای ظهور داره دنیا میشه آماده برای ظهور «یا مهدی مدد یا مهدی..» @navaye_asheghaan
4_5866055311990721997.mp3
16.63M
|⇦•سرمایه دارم... وتوسل به حضرت زهراسلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۱ به نفس سید ضا نریمانی ✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ مادر هر کار کند بچه ها یاد می‌گیرند مثلا اگر شهید شود. @navaye_asheghaan
|⇦•مادرم‌ کنیز فضه... وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا ۱۴۰۱ شده به نفس سید رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ مادرم کنیز فضّه، پدرم غلام قنبر خونه زاد خونه ی تو، هستم از اول تا آخر عمریه این آرزومه، میون غوغای محشر وقتی که خسته ام برسه دستم به تو مادر تویی مادر، شفیعه ی محشر تویی یاسِ کبود پیمبر برای شیعه هستی تو مادر علی آقام امیره و سرور پدرِ خاکه و منه نوکر خاک نعلین حضرت حیدر «مادرم یا زهرا..» برا نوکرت دعا کن شده از زمونه خسته تو قنوت هر نمازت با همون دست شکسته شامل لطف و دعای، خیر تو مادر میشم من وقتی رو لبهام میشینه ذکر حسن حسن گِل ما روخدا تا سرشته رو درجنت اینو نوشته حسن آقای اهل بهشته جنون قلب من علنیه عقیق عشق من یمنیه شده قلبم براش حسنیه «مادرم یا زهرا..» ممنونم اجازه دادی بزنم برات به سینه بارونِ اشکِ غم تو، تو چشای من بشینه ازروز اول تا آخر دل به نگاهِ تو بستم به زیر دینم مست حسینم خاک حسن قراره قلب من تاحسینه سروکار دلم با حسینه روی لبهام فقط یا حسینه یاحسینه تو هر رگ و خونم یا حسینه به روی زبونم یاحسینه نوای جنونم «مادرم یا زهرا...» @navaye_asheghaan