مداحی آنلاین - سخن بگو کلام تو زهرایی است - مطیعی.mp3
4M
|⇦•سخن بگو....
#سینه_زنی و توسل ویژهٔ شهادت امام صادق علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج میثم مطیعی•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
اي مهر ازلی و نور لمیزلی، آفتاب تابان مشرق اندیشه؛ مرد تمام فصلهاي انسانیت، امام یکهتازان صدق و صداقت؛ جاریترین تفکر ماندگار شیعه! نور وجودت، بـه گردباد حوادث، خاموشی گرفت؛ اما فروغ اندیشهات در جان جهان ماناست.
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
@navaye_asheghaan
۶۰
(امام جعفر صادق ع)
شب شهادت امام صادق ماست
از داغ او اندر جهان خون قلب زهراست
بقیه الله،آجرک الله۲
شهر مدینه از غمش ماتمسرا شد
در خانه ی صادق به پا بزم عزا شد
بقیه الله،آجرک الله۲
با زهر کین قرآن ناطق گشته خاموش
موسی بن جعفر پیکرش کرده کفن پوش
بقیه الله،آجرک الله۲
در ماتمش گشته به پا غوغای محشر
از داغ بابا خونجگر موسی بن جعفر
بقیه الله،آجرک الله۲
دشمن به خانه اش هجوم آورد شبانه
آتش زدند خانه ی او را وحشیانه
بقیه الله،آجرک الله۲
همچون علی دستان او از کینه بستند
قلب امام صادق ما را شکستند
بقیه الله،آجرک الله۲
شیخ الائمه را عدو از کینه آزرد
از خانه اش پای پیاده از ستم برد
بقیه الله،آجرک الله۲
@navaye_asheghaan
.
#زمینه
#امام_حسین
[بند اول]
آقای من
راه رسیدن به تو رو خراب کردم
هرجا بجز هیئت و انتخاب کردم
غیر تو روی آدما حساب کردم
تک تکشون و بهترین خطاب کردم
آقای من
حالا پشیمون شدم و باز اومدم
ب جون زهرا نکنی یه وقت ردم
خوب میدونم یه نوکر خیلی بدم
صفرم و میزارم برای تو صدم
حالم و میفهمی، ب حال من رحمی
دست منو بگیر شدم غرق در این دنیا
خسته ازین حالم ، شکست پر و بالم
رحمت واسعه بیا منو بخر آقا
(حسین حسین مولا)
[بند دوم]
آقای من
راهم و از راه همه جدا کردم
خیلی تو روضه ها برو بیا کردم
چشام و با غم تو آشنا کردم
سینه زدم سینمو کیمیا کردم
آقای من
ارادتم از اون قدیم و ندیمه
عشق تو معجزهِ این زندگیمه
حب تو تنها دلیل بندگیمه
دوری ازت برام ی درد عظیمه
قدیم الاحسانم ، حسین حسین جانم
تو هیئتا دادی بهم رفیقای خوبم
مرهم این قلبم، در خونت کلبم
خوبی بی حد تو کرده اقا مجذوبم
(حسین حسین مولا)
به قلم: #وحید_ابویی ✍
.👇
@navaye_asheghaan
.
#شور
#امام_حسین
[بند اول]
بهونه ی قشنگ زندگیمی
تنها دلیل عشق و بندگیمی
دست منو گرفتی تو همیشه
برا من اسمت آب رو آتیشه
اباعبدالله خدای قلبم
اباعبدالله برا تو کلبم
اباعبدالله عشقو جنونم
اباعبدالله فدا تو جونم
ذکر مناجاتم خاک کف پاتم
جانیم سنه قوربان خیلی خاطر خواتم
عشق تو شیرینه تو دلا میشینه
این عشق بین ما، ی عشق دیرینه
(یاحسین یامولا)
[بند دوم]
بارون میلم ب تو بند نمیاد
شدم خرابت منو کردی آباد
تموم دلخوشی من همینه
مادرتو سینه زن و میبینه
اباعبدالله فلک نجاتی
اباعبدالله اب حیاتی
اباعبدالله خون خدایی
اباعبدالله امید مایی
صاحب دنیایی، دم مسیحایی
زخم دل ما رو ، شما تسلایی
خدای احساسی گوهر و الماسی
خیلی دوست دارم حضرت عباسی
(یاحسین یا مولا)
[بند سوم]
کعبه ای و طواف تو واجبه
نوکر تو عشق تو رو طالبه
معنی ارامش محضی برام
من از خدا فقط خودت میخوام
اباعبدالله پناه عالم
اباعبدالله نگین خاتم
اباعبدالله دوای دردم
اباعبدالله دورت بگردم
دلبر و دلداری ، شاه بی تکراری
ب نوکرای خود خیلی وفاداری
خورشید جاویدی، بر همه تابیدی
تو بارون رحمت، بر همه باریدی
(یاحسین یامولا)
به قلم: #وحید_ابویی ✍
.
@navaye_asheghaan
.
#شور
#امام_حسین
[بند اول]
مردن و خاک شدن برام بهترِ بی تو بودنه
دنیا می خوام چکار تا که کربلا دنیای منه
خوبی یکی از اون هزار پیرایه ی توعه اقا
سایه تو از سرم نگیر سایه ی رحمتِ خدا
کسی مث تو برام یار نمیشه
کاری مث نوکریت کار نمیشه
تو زمونهای که دور شدن همه
من سگ توام برام عار نمیشه
تو پرِ پروازمی
نقطه ی اغازمی
اصول دینِ منو تو همه ی نیازمی
تو سوز وساز منی
محرم راز منی
تویی ک قشنگترین صدای اواز منی
(حسین جانم حسین)
[بند دوم]
اشک چشام روونه و بهارِ من شده خزون
تشنه ی دیدارِ توام آقای خوب و مهربون
رحمت به عشقو عاشقی،رحمت به بختو سرنوشت
به اون خدا که عشق تو ، تو سرنوشت من نوشت
تا ذکر حسین حسین توی گوشه
تورگ من عشق تو هی میجوشه
دلخوشی من شده حرم فقط
باعطر حرم دل مست و مدهوشه
مال و منالِ منی
بخت و اقبال منی
همه ی ارزومو تو احسن الحالِ منی
عشق ایده آل من
ذکر بی مثال من
تا میگم اسم تو رو حالی میده ب حال من
(حسین جانم حسین)
[بند سوم]
دوس داشتن تو عمریه،ک شده تنها کار من
خلاصه حرفم و بگم زندگیمی نگار من
دردونهٔ خدا تویی پشت و پناهِ زندگیم
روشنیِ شبای من تنها دلیلِ بندگیم
میدونی که این دلم باتو جوره
تو ظلمت من عشقت مثل نوره
به جهانی تو سلیمان و ارباب
نوکر تو محضرت مثل موره
شور و شیدای منی
دین و دنیای منی
چراغِ هدایتی امیدِ فردای منی
تویی لیلایِ منو
سرو طوبایِ منو
تو روز قیامتم میگیری دستای منو
(حسین جانم حسین)
به قلم: #وحید_ابویی ✍
@navaye_asheghaan
.
#شور
#امام_علی #امیرالمؤمنین
[بند اول]
علی همان است که دست خود را
از پرده ی غیب بیرون کشیده
کون و مکان را با اذن الله
شخصا خود حیدر آفریده
خاک او گیراست اطفال نجف
وقت بازی جای زو هو میکشند
اعتقادات قدیمم آرزوست
کودکان تمثال از رو میکشند
قل هو الله احد حیدر بود
ستون مسجد پایه ی منبر بود
نمیگویم از بازوان او
شاهد زورش قلعه ی خیبر بود
(علی مولا)
[بند دوم]
زده دل لشگر شدن همه مضطر
سکوت این میدان میشود نفس گیر
یلای دشمن شدن فراری
چون دل میدان آمده یک شیر
روبهان اینک در حال فرار
میرسد از راه یک دلدل سوار
رعشه افتاده بر جان همه
امده مولا علی با ذوالفقار
به میمن میزد به میسر میزد
عدو مثل مرغ سرجدا پر میزد
دلاور میزد به لشگر میزد
میشِست روی دلدل و فقط سر میزد
(علی مولا)
به قلم:
رضا جعفری،محمد محمدی ✍
مداح:
کربلایی محمد عطایینیا 🎤
@navaye_asheghaan
شب 6 و 7 محرم 75 جزایری اهواز.mp3
29.81M
#محرم_1375
مادر زِ میدان چشم حسرت بر نمی داشت
بذر امید مبهمی در سینه می کاشت
غنچه ی سرخ باغ خدایی
اصغرم اصغرم لایی لایی
بابی انت و امی یا حسین فاطمه
جان فدای فرق پُر خونت
ای جوان لاله رخسارم
شمع سوزانم ای علی جانم
بر تو گریانم ای علی جانم
زمان:شب های 6 و 7 محرم 1375
مکان:مسجد جزایری اهواز
@navaye_asheghaan
شب عاشورا 77 جزایری اهواز.mp3
30.15M
#محرم_1377
ای اسب خونین یال من
کم گریه کن بر حال من ذوالجناح من
شاعر:محمدجواد غفور زاده (شفق)
ای افتاده در قتلگه خون
ای رأست به روی نیزه گلگون
خیز از جا یا حسین
بنگر مرا حسین
دلخسته می روم
از کربلا حسین
مولانا یا حسین (4)
شاعر: محمود تاری (یاسر)
ایا تن بی سر برابر من
بگو توئی ایا برادر من
زمان: شب عاشورای 1377
مکان: مسجد جزایری اهواز
@navaye_asheghaan
روضه ی حضرت ابالفضل 1377.mp3
28.91M
#محرم_1377
روضه ی حضرت ابالفضل العباس (ع)
ای مشک مریز آبرویم
بر باد مده تو آرزویم
دور تو گردم حسین من
جواز میدان به من بده
تو علمدار منی تو علمدار منی
عباس عباس سردار منی
زمان: محرم 1377
@navaye_asheghaan
عاشورای حسینی.mp3
30.59M
امشب اباعبدالله در خیمه ها مهمان است
شاعر: حاج غلامرضا سازگار (میثم)
دریغا لاله هایم سر بریدند
زِ گلبن لاله های تر بریدند
نیزه شکسته ها را بزن کنار زینب
حسینت اینجا خفته (2)
شاعر:#حاج_حبیب_الله_معلمی
ایا تن بی سر برابر من
تویی تویی آیا برادر من
به میدان می روی ای گل
به همره می بری جانم
شاعر:محمود تاری (یاسر)
سر تو بر نیزه زیارتگاه
به تو ای سر بریده صلوات الله
@navaye_asheghaan
❁﷽❁
#سلام_بر_حسین❤️
#صبحم_بنامتان
─┅═✧❁࿇❁✧═┅─
نام تو ذکر خوش وقت سحرهای من است
کربلای تو حســین ! آخرِ دنیـــای من است
بارهـــا زاِئــر تو باشـــم اگـر ، باز کم است
حـــرم پاک تو هر لحـــظه تمنـای من است
─┅═✧❁࿇❁✧═┅─
#رقیه_سعیدی_کیمیا
─═༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═─
#سلام_امام_زمــانم
#سلام_پدر_مهربانم❤️
─┅═✧❁࿇❁✧═┅─
ای حاضرِغایب از نظر وقت ظهور است
ای غـایت آمال بشــر ، وقت ظهور است
پـایـان بده بـر ظلمت شبــهای جـــدایی
ای ماه دل آرای سحر ، وقت ظهور است
─┅═✧❁࿇❁✧═┅─
#رقیه_سعیدی_کیمیا
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🤲
─┅═✧❁࿇❁✧═┅─
|⇦•به گریه های یتیمانه ی...
#قسمت_اول#روضه و توسل ویژهٔ شهادت امام صادق علیه السلام اجرا شده ۱۴۰۲ به نفسِ حاجمحمد رضا بذری •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
"الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم...لاحَوْلَ وَلا قُوَّةَ إِلاّ بِالله العَلي العَظيمِ. حسبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِیر..أَسْتَغْفِرُ اللهَ الَّذی لا إِلـهَ إِلاّ الْحَیُّ الْقَیُّومُ ، هُو الرَّحْمنُ الرَّحیمُ بَدِيعُ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ مِنْ جَمِيعِ ظُلْمِي وَجُرْمِي وَ إِسْرافِي عَلَىٰ نَفْسِي"
به گریههای یتیمانهی گدایانت
اراده کن برسد دست ما به دامانت
بریدهایم ز شهر و به خاک، رو زدهایم
به این امید که باشیم در بیابانت
مولای من !
چقدر گریهی یعقوب، شب به شب برسد
ولی تو راه نیفتی به سوی کنعانت
«یابنالحسن»
ز ره نیامدهای و جمعه جمعه پیر شدند
تمام پیرغلامان، ز داغ هجرانت
عزای حضرت صادق، رسیده آقاجان
فدای شال عزا و دو چشم گریانت
عرفه داره میاد.. کمکم بوی محرم امامحسینم داره میاد..امشب به امام صادق بگو: براتِ کرببلا را بیا محبت کن
بهحقِ خشکی لبِ جَدِ عطشانت.. حسین
مقدّسات خدا در مدار تقدیست
ملائکه، همه شاگردهای تدریست
اساس فقه تشیّع، رهین تأسیست
گرفتهایم مسلمانی از احادیثت
نشستهایم همه پای درس دلبریات
همه فدای درستی فقه جعفریات
کسی که با تو نباشد؛ تباه شد دینش
بنای تفرقه شد بنای دروغینش
نثار او شده، لعن رسول و نفرینش
ولی محبّ تو را حق نموده تحسینش
خدا کند که چو هارون مکّیات باشم
دوباره زائر آن قبر خاکیات باشم
کلامِ توست که احیاکنندهی دین است
پیام توست که اصل جهاد تبیین است
قیام توست که بنیانکَن شیاطین است
قوام درس تو، روضه است؛ روضه شیرین است
میان محفل اُنست، حسینیه داری
چه اشتیاق عجیبی به مرثیه داری
*وسط درس، شاعر میومد حضرت درسو تعطیل میکرد.. میگفت یکم برا جد ما بگو ما گریه کنیم قربونت برم آقاجان.ما اصلا روضهها رو مدیون امام صادقیم..وقتی شعرا میومدن حضرت ترغیبشون میکرد تشویقشون میکرد. به عبدی کوفی که گاهی محضر حضرت شعر میخوند..حضرت فرمود: یه جوری شعر بگو که زنها بتونن دم بگیرن.. نوحه سر بدن گریه کنن شیون کنن..
جعفر بن عفان آمد محضر حضرت، حضرت فرمود حالا شعر بخون برا جد ما.. شعر خوند.حضرت فرمود: جعفر بن عفان همین قدر بهت بگم شعر خوندی ما برای جدمون گریه کردیم، اما بیشتر از ما ملائکه برای جد ما گریه کردن..ما هر چه داریم از امام صادقه..کَمِیتِ شاعر میگه: یه بار رفتم منزل حضرت،حضرت تا منو دید فرمود:
پرده بندازید خانومها اونطرف مردها اینطرف،فرمود: کمیت حالا برای جد ما بخون ما گریه کنیم...میگفت من شروع کردم شعر خواندن لابهلای شعر خوندن که حضرت گریه میکرد.. یهوقت دیدم یه خانمی از پشت پرده یه بچه شیرخواره بغل امام صادق گذاشت. دیدیم حضرت اون بچه رو، رو دست بلند کرد اونقدر گریه کرد اونقدر ناله زد..*
@navaye_asheghaan
#قسمت_دوم#روضه و توسل ویژهٔ شهادت امام صادق علیه السلام اجرا شده۱۴۰۲ به نفسِ حاجمحمد رضا بذری •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
*دلت رفت در خونهی علی اصغرِ امام حسین یه بیت فقط بگم..گفت ..*
بلندمرتبه شاهی به زحمت افتاده
برای جرعهی آبی به منت افتاده
تو در عمل به عزاداریام، جهت دادی
به اشکهای حسینی، تو منزلت دادی
میان گریه، به ما درس معرفت دادی
تو راه کار شفاعت در آخرت دادی
صدا زدی که برای حسین گریه کنید
به یاد کرب و بلای حسین گریه کنید
به مَسمَعِ بَصَری فرمود: مسمع! حالا نمیتونی کربلا بری آیا برای جد ما گریه میکنی یا نه؟ گفت: بله آقا من گریه میکنم.حضرت به گریهی خالی راضی نبود.فرمود: "اَفَتَجزَع"؟!جزع و فزع میکنی یا نه بیقراری میکنی یا نه؟حضرت از من و شما توقع بیقرار شدن داره در روضه...*
تو درد دیدهای از انفعال بیدردان
تو داغ دیدهای آقا، میان نامردان
تو بین آتش و در خواب ناز، شاگردان
تو پابرهنه میان هجوم ولگردان
دوباره بین مدینه، حرم در آتش سوخت
گرفت خانهات آتش؛ دلم در آتش سوخت
*نوشتن وقتی در خانهی حضرتو آتیش زدن
آتش کشیده شد به داخل منزل، حضرت بین آتش قدم میزد میفرمود:"أَنَا اِبْنُ أَعرَاقِ اَلثَّرَى أَنَا اِبْنُ إِبْرَاهِيمَ خَلِيلِ اَللَّهِ "من فرزند ابراهیم هستم که آتش بر او سرد شد.
قربونت برم آقاجان..مثل مادرت در خانه اتو آتش زدن .اما آقا مادرت فرمود: شعلههای آتش، صورت منو سوزوند.. بعدِ آتش زدنِ درِ خانهی حضرت،فردا شد یه عده شیعیان آمدن محضر حضرت گفتن: آقا ای کاش مرده بودیم نمیدیدیم اینطور به شما جسارت کردن..درِ خانهتون رو آتش زدن..انشاءلله شیعیان جبران میکنن.الحمدالله خانواده اتون سالمن حضرت همینجور گریه میکرد.فرمود: من برا خودم گریه نمیکنم.برای چی گریه میکنی؟فرمود: اینجا رو که سوزوندن دیدم این زن و بچهها میترسن هر کی داره دنبال یه سرپناهی میگرده آتش بهش نرسه..یاد آتیش زدن خیمههای جدم افتادم اون لحظهای که بچهها توو این بیابونا میدویدن..*
دوباره بین مدینه، حرم در آتش سوخت
گرفت خانهات آتش دلم در آتش سوخت
به غیرت تو اگر بین خانه برخورده
گریز روضهات، اوّل به میخ در خورده
به یاد فاطمه که ضربه، بیخبر خورده
دل شکستهی تو، بیامان شرر خورده
خدانکرده زنی بین خانهات که نسوخت
کبوتری وسط آشیانهات که نسوخت
*خیلی حضرت، مادرش زهرا رو دوست داشت..اصن این قصه رو بگم چه لطیفه:
اومد پیش حضرت گفت: خدا دختری به من عطا کرد..فرمود: اسمش رو چی گذاشتی؟ آقا "فاطمه" به عشق مادرتون زهرا،حضرت تا اسم مادرش رو شنید مکرر میگفت: "فاطمَه فاطمَه فاطمَه....."یه لحظه قطع کرد گفت:حالا اسمش فاطمهست یه وقت، سیلی نزنی به صورتش..*
*امام صادق فرمود: "لَزمَتِ الفراشُ نَحِلَ جسمها" مادر ما دیگه بستری شد."نَحِلَ جسمُها "دیگه بدنش ضعیف شد نحیف شد لاغر شد." ذاب لحمُها"دیگه گوشتای بدنش ریخت..حالا دلت رفت درِ خانهی بیبی..همین امام صادق فرمود:"کَانَ سَبَبُ وَفَاتِهَا "علت شهادت مادرش زهرا رو امام صادق این گونه فرمود: "اَنَّ قُنْفُذاً مَوْلَی الرَجُل لَکَزَهَا بِنَعْلِ السَّیْفِ"فرمود: آنقدر اون نامرد با غلاف شمشیر زد به بازوی مادرم..یه جا دیگه روضه رو حضرت اینگونه فرمود:"فَكَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى قُرْطٍ فِي أُذُنِهَا حِينَ نُقِفَتْ"گویا دارم میبینم چنان سیلی به صورت مادرم زدن گوشواره توو گوش مادرم شکست افتاد رو زمین..*
خدا نکرده زنی بین خانهات که نسوخت
کبوتری وسط آشیانهات که نسوخت
زمانه، سخت گرفته به تو؛ کمانت کرد
اسیر سنگ دلی پست و بد دهانت کرد
@navaye_asheghaan
#قسمت_ پایانی#روضه و توسل ویژهٔ شهادت امام صادق علیه السلام اجرا شده۱۴۰۲ به نفسِ حاجمحمد رضا بذری •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
*شیخ عباس قمی تومنتهی الآمال می فرماید پنج بار یا بیشتر منصور دوانیقی لعنة الله علیه ارادهی قتل امام صادق رو داشت.یکیش همونه که حضرت رو به زور بردن..نوشتن محمد بن ربیع لعنتالله
علیه وقتی مامور شد.خود ربیع میگه وقتی منصور دستور داد..گفت یه جوری حضرت رو بیارید فرصت نکنه هر جور دیدیدش بیاریدش. دستوره ربیع میگه بین فرزندام محمد، قسیالقلبتر از همه بود. به پسرم محمد گفتم تو ماموری امام صادق رو بیاری. اما هر جور دیدی بیارش ..محمد ملعون ابن ربیع، نوشتن نردبان گذاشتن وارد منزل حضرت شدن دیدم پیراهن بلندی به تن حضرته دستمالی به کمر بسته، مشغول عبادت..اومد بالا سرش گفت آقا باید بریم. حضرت فرمود اجازه بده.. نعلینی.. عبایی.. عمامهای..گفت مامورم همینجوری ببرمت. نقل، ادامهش اینه: همهی اون سربازا سواره بودن
امام صادقِ ما با پای برهنه با پای پیاده دستاشو بستن حضرت رو بردن..*
زمانه، سخت گرفته به تو؛ کمانت کرد
اسیر سنگدلی پست و بددهانت کرد
تو سالخورده و خسته، ولی اهانت کرد
طناب پیچ در آن کوچهها دوانت کرد
میان وضعیتی نامناسبی؛ ای وای
بیاد غربت امّالمَصائبی؛ ای وای
اگرچه ارث غریبی به تو، مدام رسید
گریز روضهات از کوچهها به شام رسید
عقیلهی علویّه به ازدحام رسید
به عمه جان شما خیلی اتهام رسید
*من از سیدا خیلی عذر میخوام بهخاطر این بیت..*
زنی که بود دو عالم، مسخّر نامش
حرامزادهی مرجانه داد دشنامش
عبا نبردی و گفتی، عبا نداشت حسین
رِدا نداری و گفتی، رِدا نداشت حسین
به روی پیروهن از زخم، جا نداشت حسین
به زخم نیزهی اَخنس، صدا نداشت حسین
به خونِ حنجرش، آغشته شد؛ بمیرم من
عزیز ما، نگران کشته شد؛ بمیرم من
*این هم برای اونایی که هنوز گریه نکردن امشب..راوی میگه در روز یه بار اسم امام حسین رو جلوی امام صادق میآوردیم تا شب، دیگه کسی لبخند حضرت رو نمیدید.حضرت به منو شما گریه رو یاد داده..یه بار به عبدالله منصور حضرت، تمام روضهی عاشورا رو فرمود: خوند با هم گریه کردن ..وای که روضهای روضهخونش امام معصوم باشه تو هم پا روضه اش بشینی. یعنی آدم، زنده میمونه؟! تو فکر کن امام زمان نشسته تو زانو زدی محضرش حضرت داره روضه میخونه..اصن آدم زنده میمونه؟! میدونی حضرت تا کجاها رفت؟!من فقط چند خطشو بگم..کل روضه رو به عبدالله منصور فرمود. من فقط چند خطشو بگم..رسید به اینجا: "نَظَرَ الحسینُ یمینه و شماله"کار به جایی رسید جد ما چپ و راست را نگاه میکرد یه نفر نبود کمکش کنه..از زبان امام صادق دارم میگم.."وَلا یَری اَحَدا"هیچکس نبود.."فَرَفَعَ رأسهُ إلی السَّما"یه نگا جد ما به آسمان کرد..با خدا صحبت کرد گله کرد از این قوم.صدا زد..خدایا ببین دارن با پسر پیغمبر چه میکنن. بین ما و آب فرات حائل شدن.نمیذارن آب به ما برسه یا بقیهالله!..همینجور داشت مناجات میکردو رَمِیَ بِسَهمٍ، فَوَقَعَ فی نَهره..امام صادق میگه..یه وقت دیدن یه تیری رها شد به گلوی حضرت خورد.حضرت رو اسب نشسته بود. "فَخَرَّ عن فَرَسه"حضرت از اسب به زمین افتاد. جمله ی امام صادق اینه فرمود:تا افتاد تیر و از گلو در آوردمحاسنشو به خون خودش خضاب کرد..*
ای حسین...
@navaye_asheghaan
shahadat emam sadegh_14020225(2).mp3
31.15M
|⇦•به گریه ی یتیمانه ی......
#روضه و توسل ویژهٔ شهادت امام صادق علیه السلام اجرا شده ۱۴۰۲به نفسِ حاج محمد رضا بذری•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
ز غربتش چه بگویم کـه سینهها خون اسـت برای صادق زهرا مدینه محزون اسـت دلم دوباره بـه یاد رئیس مذهب سوخت کـه داغ غربت لیلی حدیث مجنون اسـت
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
@navaye_asheghaan
|⇦•دردمندان غمت...
#روضه و توسل ویژهٔ شهادت امام صادق علیه السلام اجرا شده به نفسِ حجت الاسلام سید علی تقوی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
دردمندان غمت زندگی از سر گیرند
گر که با مژه غبار از حرمت برگیرند
گر چه بی صحن و رواق است حریمت اما
پادشاهان جهان روزی از این در گیرند
خاک های حَرمت محمل اشک زهراست
گر که با دُرِّ نجف چند برابر گیرند
کشتزار غم و غصه شدم از بذر بقیع
شمع آورده ام امشب بکنم نذر بقیع
ما که آزاده ترینیم چو در بند توئیم
مستمند اثر گریه و لبخندِ توئیم
صاحب اصلی افلاک، همه خاک توییم
ما اضافی همان آب و گل پاکِ توئیم
چون تو معشوق شدی ما همه عاشق شده ایم
شیعه ی جعفری حضرت صادق شده ایم
از تو تعظیم شعائر شده احیا مولا
از دم گرم تو جابر شده احیا مولا
در حسینیه به فکر همگی بودی تو
اولین روضه بگیرِ دهگی بودی تو
از تو داریم همین سینه زنی ها را ما
از تو داریم حسین جانِ روی لبها را
آه از آن روز که غم بر جگرت ریخته شد
کوهی از رنج و بلا بر سر تو ریخته شد
بی حیاها که شبِ تار سرت ریختند
مثل دزد از سر دیوار سرت ریختند
بی وفایی به رگ و ریشه ی آن مردم بود
بر در خانه ی خورشید پر از هیزم بود
شعله ی کینه ی ایام که افروخت دگر
حضرت شیخُ الائمه حرمش سوخت دگر
آتش از غربت ایشان که خجالت نکشید
شعله از حضرت باران که خجالت نکشید
شکرِ حق اهل و عیالت همه سالم هستند
در کنارِ حرمت جمع محارم هستند
چونکه افتاد زمین با نظرِ گریانش
مادرش فاطمه آمد جلوی چشمانش
یاد آن روز که زهرا وسط غائله بود
با لگد میزدنش، مادرِ ما حامله بود
یکی لگد میزد..
یادم نمیره وقتی مغیره حرفای بد میزد
خودم دیدم دومی با هر چی دستش اومد میزد
یکی لگد میزد...
مغیره می خنده...
با دل پر کینه داره دست بابامو می بنده
ناله ی زهرا بلنده اما علیه شرمنده
مغیره می خنده..
* آره .... از همون روز شروع شد باباش امیرالمومنین رو با اون کیفیت آوردند، تو کوچه ها کشوندند.. از همون روز باب شد که جرأت کردند شیخ الائمه ی ما رو بیارن وسط کوچه ها، بدون عبا و عمامه بخدا اگه شما شیعه ها اونجا بودید دق می کردید و میمردید... *
بذارید عمامه شو سرش کنه
بذارید عبا به پیکرش کنه
از تو شعله یه کم آهسته برید
بذارید که یادِ مادرش کنه
طعنه های بی حساب نیاز نداشت
اینهمه رنج و عذاب نیاز نداشت
این پیرمرد که خودش میاد
دور گردنش طناب نیاز نداشت
یه چیزی میگم دلا شکسته شه
چشمای همه به خون نشسته شه
یه چیزی میگم شما داد بزنید
کاش همیشه دست مردا بسته شه
زینب و سنگای شام واویلتا
کوچه های تنگ شام واویلتا
ریسمان به دور دست و گردنِ
زن و بچه ی امام واویلتا..
«*حسین ...گفت: داداش!»*
غم و غصه ها بی اندازه شده
خدایا داغ دلم تازه شده
جلوی چشمای زینب سر تو
آویزون به روی دروازه شده
همش از کینه ی مولا آب میخورد
خواهرت طعنه ی بی حساب میخورد
حق بده اگه خودم رو میزنم
خیزران میزد و هی شراب میخورد
«حسین ......»
@navaye_asheghaan