#رمــان_ســلــام_بـر_ابـراهـیـم
📜"زندگینامه و خاطرات پهلوان بی مزار #شهید_ابراهیم_هادی"
#قسمت_چهل_و_پنجم(بخش دوم و آخر)
🔸از ديگــر کارهائي که در مجموعه ورزش باســتاني انجام ميشــد اين بود که بچه ها به صورت گروهــي به زورخانه هاي ديگر ميرفتند و آنجا ورزش مي کردند. يک شب ماه رمضان ما به زورخانه اي درکرج رفتيم.
🔸آن شب را فراموش نميکنم. ابراهيم شعر ميخواند. دعا ميخواند و ورزش ميکرد. مدتي طولانی بود که ابراهيم در كنارگود مشغول شناي زورخانه اي بود. چند سري بچه هاي داخل گود عوض شدند، اما ابراهيم همچنان مشغول شنا بود. اصلا به کسي توجه نميکرد.
پيرمردي در بالای ســكو نشســته بود و به ورزش بچه ها نگاه ميکرد. پيش من آمد. ابراهيم را نشان داد و با ناراحتي گفت: آقا، اين جوان كيه؟! با تعجب 😳گفتم: چطور مگه!؟ گفت: من كه وارد شدم، ايشان داشت شنا ميرفت. من با تســبيح، شنا رفتنش را شمردم. تا الان هفت دور تسبيح رفته يعني هفتصدتا شنا! تو رو خدا بيارش بالا الان حالش به هم ميخوره.
🔸 وقتی ورزش تمام شد ابراهيم اصلا احساس خستگي نميکرد. انگار نه انگار که چهار ساعت شنا رفته! البته ابراهيم اين کارها را براي قوي شــدن انجام ميداد. هميشــه ميگفت: بــراي خدمت به خدا و بندگانش، بايد بدني قوي داشــته باشــيم. مرتب دعا ميکردكه: خدايا بدنم را براي خدمت كردن به خودت قوي كن.
🔸ابراهيم در همان ايام يك جفت ميل و سنگ بسيار سنگين براي خودش تهيه کرد. حسابي سرزبانها افتاده و انگشت نما شده بود. اما بعد از مدتي ديگر جلوي بچه ها چنين کارهائي را انجام نداد! ميگفت: اين کارها عامل غرور انسان می شه.
ميگفت: مردم به دنبال اين هســتند كه چه کســي قويتر از بقيه است. من اگر جلوي ديگران ورزش هاي سنگين را انجام دهم باعث ضايع شدن رفقايم ميشوم. در واقع خودم را مطرح کرده ام و اين کار اشتباه است.
🔸بعد از آن وقتي مياندار ورزش بود و ميديد که شــخصي خسته شده وکم آورده، سريع ورزش را عوض ميکرد.
اما بدن قوي ابراهيم يکبار قدرتش را نشــان داد و آن، زماني بود که ســيد حســين طحامي قهرمان کشــتي جهــان و يکي از ارادتمندان حاج حســن به زورخانه آمده بود و با بچه ها ورزش ميکرد.
#پایان_قسمت_چهل_و_پنجم
#رمان_ادامه_دارد....
📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم
💐💖الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج💖💐
http://eitaa.com/joinchat/1449197581C356eeea686
1_51743694.mp3
3.23M
عَزیزٌ عَلَیَّ اَنْ اَرَی الْخَلْقَ وَلا تُری ، وَلا
اَسْمَعُ لَکَ حَسیساً وَلا نَجْوی
برای من اینکه مـردم را ببینـم و تو را
نبینـم و از تو صـدا و نجوایی نشنوم
سخت است. روزها ازوقتی که گفتی
خواهی آمد میگذرد و مـن هنـوز هـم
چشم به راه توام. چشم بهراه چشمه
ی شفاف چشمانت. هنوز هم در کویر
بی رحم دلم نماز باران می خوانم
#امام_زمان #آقا #انتظار #فرج
#بسیار_زیبا_و_شنیدنی
http://eitaa.com/joinchat/1449197581C356eeea686
#اعجاز_علمی_قرآن
#موسسه_باورباران
Bavarbaran.ir
♦️و اوستــــ ڪه دو زوج مذڪر و مونث را می آفریند♦️ (آیه ۴۵ سوره نجم)
🔷از نطفہ اے ڪہ خارج می شود🔷
( آیه 6⃣4⃣ سوره نجم)
در شماره آیه دوم(یعنی ۴۶) راز عجیبی به ڪار رفتہ است‼️‼️
(⭕️ڪروموزوم ماده ای وراثتی استـــ درون سلول ڪه اطلاعات ساختمان جانداران و اینڪه چه شڪلی باشند درون این ماده جای دارد. جانداران این ماده رو از نسلے به نسل دیگر منتقل می ڪنند⭕️)
جالبه بدونید انسان ۴۶ ڪروموزوم در هسته ے سلولهای خودش داره.
اسپرم مرد و تخمک زن( ڪہ انتقال دهنده ی کروموزوم های مرد و زن به نسل بعد هستند)
هر ڪدوم ۲۳ کروموزوم دارند که با هم میشن ۴۶..و نوزاد رو ایجاد می ڪنند.
قابل تامل هست ڪه شماره ی آیه اے ڪه در مورد آفرینش جنین هست برابر با تعداد ڪروموزوم های جنین است یعنی {6⃣4⃣}
⚠️فراموش نشه ڪه کروموزوم در یکی دو قرن گذشتہ ڪشف شده و قرآن مربوط به ۱۴۰۰ سال پیش است⚠️
http://eitaa.com/joinchat/1449197581C356eeea686
#یامهدی
#رمــان_ســلــام_بـر_ابـراهـیـم
📜"زندگینامه و خاطرات پهلوان بی مزار #شهید_ابراهیم_هادی"
#قسمت_چهل_و_ششم(بخش اول)
*پهلوان*
✔️راوی:حسين الله کرم
🔸ســيد حسين طحامي(کشتي گير قهرمان جهان) به زورخانه ما آمده بود و با بچه ها ورزش ميکرد.
هر چند مدتي بود که ســيد به مســابقات قهرماني نميرفت، اما هنوز بدني بســيار ورزيده و قوي داشــت. بعد از پايان ورزش رو کرد به حاج حســن و گفت: حاجي، کسي هست با من کشتي بگيره؟
حاج حســن نگاهي به بچه ها کرد و گفت: ابراهيم، بعد هم اشاره کرد؛ برو وسط گود.
🔸معمولا در کشتي پهلواني، حريفي که زمين بخورد، يا خاک شود ميبازد.
کشتي شــروع شد. همه ما تماشــا ميکرديم. مدتي طولانی دو کشتي گير درگير بودند. اما هيچکدام زمين نخوردند.
فشار زيادي به هر دو نفرشان آمد، اما هيچکدام نتوانست حريفش را مغلوب كند، اين کشتي پيروز نداشت.
بعد از کشتي سيد حسين بلندبلند ميگفت: بارک الله، بارک الله، چه جوان شجاعي، ماشاءالله پهلوون!
٭٭٭
🔸ورزش تمام شده بود. حاج حسن خيره خيره به صورت ابراهيم نگاه ميکرد.
ابراهيم آمد جلو و باتعجب گفت: چيزي شده حاجي!؟
حاج حســن هم بعد از چند لحظه سکوت گفت: تو قديمهاي اين تهرون، دو تا پهلوون بودند به نامهاي حاج سيد حسن رزاّز و حاج صادق بلور فروش، اونها خيلي با هم دوست و رفيق بودند.توي کشــتي هم هيچکس حريفشــان نبــود. اما مهمتر از همــه اين بود که بنده هاي خالصي براي خدا بودند.
هميشه قبل از شروع ورزش کارشان رو با چند آيه قرآن و يه روضه مختصر و با چشمان اشــک آلود براي آقا اباعبدالله(ع) شروع ميکردند. نفس گرم حاج محمد صادق و حاج سيد حسن، مريض شفا ميداد.
بعــد ادامه داد: ابراهيم، من تو رو يه پهلوون ميدونم مثل اونها! ابراهيم هم لبخندي☺️ زد و گفت: نه حاجي، ما کجا و اونها کجا.
بعضــي از بچه ها از اينکه حاج حســن اينطور از ابراهيــم تعريف ميکرد، ناراحت شدند.
فرداي آن روز پنج پهلوان از يکي از زورخانه هاي تهران به آنجا آمدند. قرار
شد بعد از ورزش با بچه هاي ما کشتي بگيرند. همه قبول کردند که حاج حسن داور شود. بعداز ورزش کشتيها شروع شد.
چهار مسابقه برگزار شد، دو کشتي را بچه هاي ما بردند، دو تا هم آنها. اما
در کشتي آخركمي شلوغ کاري شد!
آنها سر حاج حسن داد ميزدند. حاج حسن هم خيلي ناراحت شده بود.
من دقت کردم و ديدم کشــتي بعدي بين ابراهيم و يکي از بچه هاي مهمان اســت. آنها هم که ابراهيم را خوب ميشناختند مطمئن بودند که ميبازند.
براي همين شلوغ کاري کردند که اگر باختند تقصير را بيندازند گردن داور!
همه عصباني بودند. چند لحظه اي نگذشــت که ابراهيم داخل گود آمد. با لبخندي که بر لب داشت با همه بچه های مهمان دست داد،آرامش به جمع ما برگشت.
🔹بعد هم گفت: من کشتي نميگيرم! همه با تعجب پرسيديم: چرا !؟
كمي مكث كرد و به آرامي گفت: دوســتي و رفاقت ما خيلي بيشتر از اين حرفها وكارها ارزش داره!
بعد هم دست حاج حسن را بوسيد و با يك صلوات پايان کشتيها را اعلام کرد.
شــايد در آن روز برنده و بازنده نداشتيم. اما برنده واقعي فقط ابراهيم بود.
وقتي هم ميخواستيم لباس بپوشيم و برويم، حاج حسن همه ما را صدا کرد و گفت: فهميديد چرا گفتم ابراهيم پهلوانه!؟
ما همه ساکت بوديم، حاج حسن ادامه داد: ببينيد بچه ها، پهلواني يعني همين کاري که امروز ديديد.
ابراهيم امروز با نَفس خودش کشتي گرفت و پيروز شد.
ابراهيم به خاطر خدا با اونها کشتي نگرفت و با اين کار جلوي کينه و دعوا
را گرفت. بچه ها پهلواني يعني همين کاري که امروز ديديد.
#قسمت_چهل_و_ششم_ادامه_دارد...
📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم
💐💖الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج💖💐
http://eitaa.com/joinchat/1449197581C356eeea686
امام جواد(ع) فرمودند :
🔹آنکه گناهی را تحسین و تایید کند، در آن گناه شریک است.
🔻مَنِ اسْتَحْسَنَ قَبیحاً كانَ شَریكاً فیهِ.
📚کشف الغمه ج2 ص349
#امام_جواد(ع)
💐💖الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج💖💐
@navayehosseinian
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
#رفع_شبهه
#سوال: چرا رهبری رئیس جمهور را خلع نمی کنند؟
واما #پاسخ:
یکی از وظایف رهبری عزل رييس جمهور با در نظر گرفتن مصالح كشور پس از حكم ديوان عالي كشور به تخلف وي از وظايف قانوني، يا راي مجلس شوراي اسلامي به عدم كفايت وي هست .
بنابراین رهبری به تنهایی و فقط با نظر خودشون ، نمی تونند این کار رو انجام بدند
چرا که قانون این اجازه رو به ایشان نمیده.
و همچنین کسی که امور کشور داری رو به دست میگیره ، بالاترین مقام رو داراست ، ورهبر کشور ماهم ، این کاررو ازیکی دو روز پیش شروع نکردند.
پس مطمعنا گاهی صلاح بر آن است وقتی تعداد مخالفین(به عزل ریاست جمهوری) که اثر منفی هم میتوانند داشته باشند بیشتر از موافقین باشه ، ایشان نظر را به اکثریت بدهند.
چرا که تمامی آن اکثریت منتخبین مردم هستند
پس صلاحدید برآن است که فعلا نظر با مخالفین
این امر باشد که اکثریت رو تشکیل میدند.
البته مطمعنا که ایشان اگر بدانند واقعا ادامه کار ریاست جمهوری سبب ضرر بیشتر به کشور هست قطعا پافشاری ومقاومت بیشتری بر عزل ایشان می کنند.
#پاسخ_به_شبهات_وارد_بر_دین_و_نظام
http://eitaa.com/joinchat/1449197581C356eeea686
#یامهدی
🌹 #بسم_رب_الشهدا_والصدیقین🌹
در عشق اگر چہ منزل آخر #شہادت است
تکلیف اول است #شہیدانہ_زیستن ...🌹
✔اینجا #شہدا دعوتت کردن
نمیخواے که #تنہاشون بذارے ...
♥️نمیخواے که #دعوتشونو رد کنی
#شهدا_منتظرن🌸
#یا_زهرا_س
#بزن لینکو👇👇
●√کـانـال برادر شـ❤️ــهید من
#پروفایل_شهدایے
#پروفایل_پسرونھ
#دخترونھ_
#دلنوشتھ
👇👇
http://eitaa.com/joinchat/3336437777Cb45ff4382c
❤️۰ڪانال_شهید_ حسین_معز غلامے❤️
#سبک_زندگی
✍️راههای درمان دروغ
🔸برای درمان #دروغ, بزرگان ما دو راه علمی و عملی را سفارش می کنند.
👈درمان از طریق علمی, با مطالعه ی آیات و احادیث وارده و کتب اخلاقی که در زمینه ی مذمت دروغ نگاشته شده, حاصل می شود. وقتی انسان به محرومیتها و خسارات ناشی از این صفت می اندیشد, می تواند با سعی و تلاش و تمرین این صفت #زشت را از خود دور کند.
🔹یاد آوری مداوم پیامدهای دروغ – محرومیت از هدایت الهی, ناتوانی از چشیدن طعم ایمان, قرار گرفتن در زمره ی کفار و #منافقان, سقوط در آتش #جهنم و ... – انسان دروغگو را در درمان, کمک می کند.
🔅یکی از مهمترین روشهای عملی در درمان دروغ آن است که انسان پیش از آنکه کلمه ای را بر زبان بیاورد, درباره ی درستی یا نادرستی آن بیاندیشد و به آثار و عواقب آن توجه کند.
📚اخلاق الهی / آفات زبان / آیة الله مجتبی تهرانی
#نه_به_دروغ برای تعجیل در فرج
http://eitaa.com/joinchat/1449197581C356eeea686
#رمــان_ســلــام_بـر_ابـراهـیـم
📜"زندگینامه و خاطرات پهلوان بی مزار #شهید_ابراهیم_هادی"
#قسمت_چهل_و_ششم(بخش دوم و آخر)
*پهلوان*
✔️راوی:حسین الله کرم
🔸داستان پهلواني هاي #ابراهيم ادامه داشت تا ماجراهاي پيروزي انقلاب پيش آمد.
بعد از آن اکثر بچه ها درگير مسائل #انقلاب شدند و حضورشان در #ورزش باستاني خيلي کمتر شد.تا اينکه ابراهيم پيشنهاد داد که صبحها در زورخانه نماز جماعت صبح را بخوانيم و بعد ورزش کنيم و همه قبول کردند.
🔸بعد ازآن هر روز صبح براي اذان در زورخانه جمع ميشديم. نماز صبح را به جماعت ميخوانديم و ورزش را شروع ميکرديم. بعد هم صبحانه مختصري و به سر کارهايمان ميرفتيم.
ابراهيم خيلي از اين قضيه خوشحال بود. چرا که از طرفي ورزش بچه ها تعطيل نشده بود و از طرفي بچه ها نماز صبح را به جماعت ميخواندند.
هميشه هم حديث پيامبر گرامي اسلام را ميخواند: « اگر نماز صبح را به جماعت بخوانم در نظرم از عبادت و شب زنده داري تا صبح محبوبتر است. »
🔸با شروع جنگ تحميلي فعاليت زورخانه بسيار کم شد. اکثر بچه ها در جبهه حضور داشتند.
ابراهيم هم کمتر به تهران مي آمد. يکبار هم که آمده بود، وسائل ورزش باستاني خودش را برد و در همان مناطق جنگي بساط ورزش باستاني را راه اندازي کرد.
🔸زورخانه حاج حسن توکل، در تربيت پهلوانهاي واقعي زبانزد بود. از بچه هاي آنجا به جز ابراهيم، جوانهاي بسياري بودند که در پيشگاه خداوند پهلوانيشان اثبات شده بود!
آنها با خون خودشان ايمانشان را حفظ کردند و پهلوانهاي واقعي همينها هستند.
🔸دوران زيبا و معنوي زورخانه حاج حسن در همان سالهاي اول دفاع مقدس، با شهادت شهيد حسن شهابي مرشد زورخانه ،شهيد اصغررنجبران فرمانده تيپ عمار و شهيدان سيدصالحي، محمدشاهرودي، علی خرّمدل، حسن زاهدي، سيد محمد سبحاني، سيد جواد مجد پور، رضاپند، حمدالله مرادي، رضا هوريار، مجيد فريدوند، قاسم كاظمي و ابراهيم و چندين شهيد ديگر و همچنين جانبازي حاج علي نصرالله، مصطفي هرندي وعلي مقدم و همچنين درگذشت حاج حسن توکل به پايان رسيد.
مدتی بعد با تبديل محل زورخانه به ساختمان مسکوني، دوران ورزش باستانی ما هم به خاطره ها پيوست.
#پایان_قسمت_چهل_و_ششم
#رمان_ادامه_دارد...
📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم
💐💖الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج💖💐
http://eitaa.com/joinchat/1449197581C356eeea686