eitaa logo
سیره‍ شُهدا
64 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
538 ویدیو
54 فایل
گفت فحشا در کجا آید پدید؟ گفتمش در کوچه های بی شهید...🥀 ارتباط با خادم، انتقادات و پیشنهادات 👇 @Mughniyeh7093 تبادل پذیریم( با هر تعداد عضو )🔗 کپی ترجیحا با ذکر صلوات...♥🌱
مشاهده در ایتا
دانلود
لحظه های آخر، نگاه معصومانه ات را دوخته بودی به سمت طوس چشم به راهِ همان عزیزی که زهر فراقش، زمین‌گیرت کرده بود منتظرِ همان غایبی که به شوق دیدنش، آواره بیابان شده بودی مگر می شد رضایت دهی به ندیدن "رضا"یت ؟! مگر منتظر، تا گمشده اش را نبیند آرام می گیرد؟! 🍁🍁🍁 شهادت حضرت معصومه سلام الله علیها تسلیت. 🕊🕊🕊 @navayehshahid
📖 💕 ایشان برای اجاره‌ی خانه‌ی مشترڪ ، مقداری پول داشت ؛ خانه‌ی بزرگ و نوسازی در منطقه‌ی خوبی از شهر پیدا ڪردیم . وقتی پسندیدیم و از خانہ خارج شدیم ، گوشی آقا حمید زنگ خورد . وقتی تلفن‌شان تمام شد ، گفت « یڪی از دوستانم دنبال خانہ است و پولش ڪافی نیست . قبول می‌ڪنی مقداری از پولمان را بہ آن‌ها بدهیم ؟» قبول ڪردم و نصف پول پیش خانہ مان را بہ آن‌ها دادیم . نهایتاً یڪ خانه‌ی ۴۰ متری و قدیمی را در محلہ‌ای پایین شهر اجاره ڪردیم . سال بعد ڪہ بہ طبقه‌ی بالای همان خانہ نقل مڪان ڪردیم ، از سقفش آب وارد خانہ می‌شد ... 🌹👈 اگر چہ رفاه و آسایش دنیایی‌مان در آن خانہ ڪم بود ، اما آرامش و ایمانی ڪہ از نگاه خدا و امام زمان (عج) نصیبمان می‌شد ، بسیار دلچسب بود . حقوق اندڪ آقا حمید برڪت زیادی داشت . من در آن خانه‌ی ۴۰ متری ، بہ شدت خوشبخت بودم . 👉🌹 📗 ڪتاب یادت باشه . شهید مدافع حرم آل‌الله ... 🌹 ڪانال سیره شهدا 🌹 @navayehshahid لطفا دوستان خود را دعوت نمایید.
6.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️ خدا اصرار داره ما بدونیم مهربونه... بسیار زیبا و قابل تأمل 👌 🌹 ڪانال سیره شهدا 🌹 @navayehshahid
چشمان هزاران شهید بر اعمال شما دوخته شده است...! 🖤سیره شهدا🖤 @navayehshahid
💫دومین ماموریت ایشان سه ماه طول کشید. وقتی برگشت، من و بچه ها منزل مادرم بودیم. ساعت 2:30 نیمه شب بود که تماس گرفت. خواب نبودم و با دیدن شماره ایشان به سرعت جواب دادم. 💫 گفتم: «برگشتی؟» گفت: «آره توی حیاط هستم اما کلید درب ورودی را ندارم.» گفتم: «بیا اینجا. چرا اطلاع ندادی؟» گفت: «نه مزاحم نمی شوم. داخل انباری را نگاه می کنم شاید کلید را آنجا گذاشته باشم.» گفتم: «هوا سرد است، سرما می خوری.» راضی نشد بیاید. 💫بالاخره صبح شد. برادرم ما را به خانه مان رساند. زانوهایش را زمین گذاشت و دستهایش را مثل بال پرندگان باز کرد و فرزندان خود را در آغوش کشید. گفت: «شب که آمدم خیلی خسته بودم اما خوابم نمی برد. یک ساعتی را کنار وسائل و کتاب ها و دفترهای بچه ها بودم و ورق می زدم. توی خونه می چرخیدم. چقدر امنیت خوبه، چقدر خونه خوبه. بعد از نماز صبح بود که خوابیدم.» ✍روایتی از همسر 🕊🕊🕊 @navayehshahid
ایستادن پای امام زمان خویش امروز ۶آذر سالروز شهادت 🕊شهید مدافع حرم 🕊شهید مدافع حرم 🕊🕊🕊 @navayehshahid