eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
13.9هزار دنبال‌کننده
56 عکس
43 ویدیو
128 فایل
گلچین تخصصی و بروز اشعارونواهای مذهبی روضه،غزل مرثیه،نوحه وگریز،دودمه،ختم خوانی باحضورمداحان وشعرای آئینی👌آرامش راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
امام_جواد_شهادت درلحظه ی جان سپردن اندر بَرِتو یــک یــار نبــوده تــا شــود یـاور تــو ای همچوحسن غریب درخانه،جواد وی قــاتـل جـانیِ تـو هـم همسر تو مظلوم و غریب در میان خانه پـرپـر زده ای ز درد در کـاشـانه تـو آه کشیـدی از دل رنجــورت امــا زده نعره همسرت مستانه ای در دل خــانـه ات غــریـب افتـاده بـی همدم و یـار و بی حبیب افتاده مردی که به حال مرگ باشدچه کند؟ در دســـت عیـــال نــــانجــیب افتــــاده رضــا بــر گشـته اقبـال جـوادت نمی پـرسد کسی حـال جـوادت زبس که بال وپر زدوقت مُردن شکسـته درقفـس بــال جـوادت غم عالم به پیـشت غم نباشد غـریبی چـون تو درعالم نباشد الهـی هیــچ مــردی تــوی خــانه همــانند تـو بـی همـدم نبــاشد امـام هشتمینم خــانـه ت آبــاد عزیز تو چه مظلومانه جان داد خداصبرت دهد دراین مصیبت رضــا داغ جــوادت تسـلیت بــاد ‏ برحضرت کاظم ونهادش صلوات بر نسل مطهر و نژادش صلوات بردختر اوحضرت معصومه درود برشاه خراسان وجوادش صلوات شعر:علی اکبراسفندیار«مداح» ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
🔻روضه_امام_جواد_ع 🔻کربلایی‌مرتضی‌شاهمندی الله... 🔸ای پســـر شیر خدا یا جـــواد 🔸نور دو چشمان رضا یا جــواد 🔸جان به فدای تو امام جـــواد 🔸دادرس و شافـــع روز معـــاد 🔸ای نهمیــن حجت حی خبیـر 🔸دسـت محبین ز عنایت بگیــر 🔸قسـمت ماکن حرمت کاظمین 🔸به حق جد خود امام حسیــن ⬅️یکی از اصحاب امام رضا ع بنام محمد که نابینا بود..همراه امام رضا به سفر مکه رفت.. موقع برگشتن محضر امام رضا ع اومد و گفت..آقا جان میخوام به مدینه برم، نامه ای برای امام جواد ع پسرتون بنویسید من ببرم.. امام رضا ع تبسمی کردند و نامه ای نوشتند.. نامه رو گرفت اومد مدینه خدمت امام جواد ع.. امام جواد سن کمی داشت..بعد از اینکه نامه رو خوندند فرمودند.. محمد چشمات چطوره؟؟ عرض کرد یابن رسول الله بینائیم رو از دست دادم آقا جان.. همونجا امام جواد ع ، دستی به چشمای محمد کشید و شفا پیدا کرد... ⏹آقا جان.. دل ما هم از گناه سیاه شده..امشب یه دستی رو سر ما بکش.. یه دستی رو قلب و دل ما بکش..تا دل ما خدایی بشه.. اگه دلمون خدایی بشه دیگه از در خونهٔ شما جای دیگه نمیریم..فقط محضر شما گدایی میکنیم.. آقا جان...امشب هم اجازه بدید با گریه هامون گدایی مونو ثابت کنیم.. 🔷 ♨️غربت هیچ کسی مثل تومولانشود ♨️گره بی کسی تو به خدا وا نشود ♨️نیست‌یک‌خواهرغمدیده پرستارشما ♨️هیچ کس همقدم زینب کبری نشود ♨️به لب تشنه ی تو آب گوارا نرسید ♨️مقتلت‌گرچه‌بجانسوزی صحرانشود ♨️پسر ضامن آهو، تو جوانمرگ شدی ♨️مثل تو هیچ کسی وارث زهرانشود ♨️جگر سوخته از زهرتو راطعنه زدند ♨️جگر سوخته با خنده مداوا نشود ♨️قدرت‌زهرچه‌بوده‌که زپایت انداخت ♨️گفت با خنده دگر ابن رضا پا نشود ⬅️آخه یه روز امام رضا ع فرمودند پسرم جواد ع با ظلم و ستم کُشته میشه..اهل آسمونها براش گریه میکنند.. ◀️اگه تو مدینه امام حسن ع همسرش قاتلش بود..لااقل زینب کنارش بود.آقا ابی عبدالله و ابالفضل کنار بستر امام حسن بودند... ♻️اما فدای غریبی امام جواد... کنار بسترش کسی رو نداشت.. هی صدا میزد..(جگرم)3 🔰کنیزی ظرف آبی آورد برای آقا.. اماخدا لعنت کنه ام الفضل ملعونه ظرف آب رو زد زمین... از یه طرف دستور داد زنها هلهله کنند (چرا).. تا صدای نالهٔ غریبی آقا به گوش نرسه... وقتی درِ حجره رو باز کردند..دیدند آقای من و شما مثل جد غریبش حسین با لب تشنه جان داده.... 🔅همه بگین غریب آقا...🔅 🦋هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🦋 ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
روضه و توسل به ابن الرضا حضرت جوادالائمه علیه السلام كعبه حيرانِ تو شد، بَه كه چه حيران شدني تو مُراد همه ائي، قبله ي هر سينه زني حجره در بسته ولي، روضه در اينجا باز است دست و پا ميزدي و هلهله ميكرد زني *هی پشتِ دَرِ حجره داد میزد، می گفت: جگرم میسوزه...ولی کسی به دادش نمی رسید... میگه: یکی از این کنیزا تا صدایِ حضرت رو شنید، یه ظرف آبی برداشت تا برا حضرت آب ببره، اون نانجیبه تا ظرف آب رو دید، از کنیز ظرف رو گرفت، زد زمین ظرف رو، گفت: کی بهت گفت آب ببری؟ کنیز گفت: این آقا که داره جون میده، لااقل یه قطره آب بهش بدید...* از عطش گوشه ي حجره به خودت پيچيدي پس به هم ريختم از غم،چه به هم ريختني كسي آن لحظه نبود از غم تو گريه كند من بميرم كه تو هم كشته ي دور از وطني داد بغداد در آمد كه شهيدت كردند هم شباهت به حسين است تو را هم حسني ناله كردي به غرورِ سُخَنَت دست نخورد زلف خاكي شده و پُرشِكنت دست نخورد هلهله روضه ي سختي ست، بله ميدانم حرفم اين است به تركيبِ تنت دست نخورد جگرت آب شد از زهر و لبت خورد ترك خواستي آب ولي بر دهنت دست نخورد *همچین که صدایِ حسین بلند شد:"یا غیاث المستغیثین" تویِ گودال داره دست و پا میزنه، بچه هاش دارن نگاه میکنن، خواهرش هم از بالای تَل داره نگاه میکنه، راوی میگه: یه مرتبه دیدم سنان یه نیزه برداشت...* دو سه روزي بدنت ماند روي بام،بله غارت اما نشدي،پيرهنت دست نخورد بعد قتلت بدنت مُثله نشد، سالم ماند شكر و ِلله به عقيقِ يمنت دست نخورد محسن صرامی *"سیدمهدی قوام میگه: یه نفر یه بار رفته باشه کربلا، دیگه وقتی مُهرِ تربت جلوش میذارن زود تشخیص میده"، اصلاً کربلا هم نرفته باشی یه بار مُهر تربت جلوت بذارن دیگه سریع از رنگش از بوش تشخیص میدی، نمی دونم چه جوری خواهری که پنجاه سال با حسینش بود، چیکار با بدنِ داداشش کرده بودن، هی صدا میزد:" اَ اَنتَ اَخی؟" آیا تویی برادرم؟...* غریب گیر آوُردنت با لبِ تشنه کشتنت به زورِ نیزه بردنت ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
و توسل به ابن الرضا حضرت جوادالائمه علیه السلام به وسعت همه عالم به من جفا کردند خبر نداشت کسی با دلم چه ها کردند به میهمانی هِرمان و هِجرم آوردند به درد غربت این شهر، آشنا کردند چقدر پشتِ سَرم حرف ناروا زدند چقدر طعنه چقدر با امام بَد تا کردند برای کُشتن من طرحشان قدیمی بود *آخه همه رو با جگرشون کار داشتن .. امیرالمونینم اون روزی که خانمشُ تو خاک گذاشت، گفت آخ جگرم.. امام مجتبی نیمه‌ی شب آب خوردُ گفت جگرم .. یه آقایی ام تو گودال رویِ خاک گرم کربلا آب نخوردُ هی می گفت لشکر جگرم ..* برای کُشتن من طرحشان قدیمی بود هرآنچه با پدرم با امام رضا کردند ز سوز زهر دلم گُر گرفت اُفتادم وحجره را به من خسته کربلا کردند هر آنچه آه کشیدم به تشت کوبیدند به آب آبِ منِ تشنه خنده ها کردند *یکی از کنیزکا رفت آب بیاره، آب رو گرفت، کجا داری می بری؟ صدا زد مگه نمی بینی داره میگه جگرم می سوزه اون که داره می میره بزار آب بهش بدم .. آبُ رو زمین ریخت، نمی شه آب بخوره باید زجر بکشه .. یاد اون لحظه ای افتادم که صدا زد لشکر اگه بچمُ آب بدید می میره، آبشم ندید می میره .. بدن جوادالائمه رو پشت بوم انداختن شیعه ها نفهمن، دو سه روز مردم می دیدن تو بغداد و کاظمین کبوترا یه نقطه ای تو آسمون جمع میشن ، یه جور بالهاشونُ نزدیک هم می کنن، یه جا سایه بیفته .. اومدن دیدن بدن جوادالائمه ست .. سه روزه این مرغانِ آسمان نمیزارن آفتاب بدن پسرِ امام رضا رو آزار بده .. لا یَوم کَیَومَک یا اباعبدالله .. یه بدنی ام هممون سراغ داریم ، سه روز روی خاکِ گرم کربلا ..کانال نوای ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 نسیمِ عشقِ عطرآگینِ بابا حسرتِ جانت ربوده از کفَت صبر و قرار از جانِ جانانت درونِ حجره در خونت به خود از درد می پیچی برونِ حجره پاکوبان و دست افشان و خندانت سیاهی می رود چشمت به زردی چهره ی ماهت که خونابِ جگر را شسته اشکِ چشمِ گریانت نمیدانیم با آن زن چگونه عمر سر کردی نمک از سفره ات خورد و شکست امّا نمکدانت زنی که باید آرامِ دلِ غمدیده ات باشد ولی با زهرِ کین انداخت آتش در گلستانت پدر در جنتِ طوس و پسر در غربتِ بغداد نداری محرمی دستی کشد بر زخمِ پنهانت به آتش می کشد دل را دمادم آهِ جانسوزت به گوشِ جان چو می آید صدای صوتِ قرآنت دلم امشب ز داغت بی نهایت روضه میخواهد تو غرقِ زهرِ جانکاه و من امّا دردِ هجرانت از آن وقتی که زهرِ کین به جانت کارگر گشته به سمتِ مشهدِ بابا تو بستی پلکِ چشمانت دریغا در کنارِ تو نبوده یار و غمخواری به گوشت می رسد هر دم فقط شادیِ عدوانت اَباالهادی تو هم ای کاش چون اکبر به بالینت پدر می زد گلِ بوسه بر آن زخمِ فراوانت غریب و بی کس و تنها میانِ حجره می نالی نپرسیده کسی آخر از احوالِ پریشانت به یادِ کربلا جانت یقیناً مثلِ زهرا سوخت صدای درد می آید چنان از بیت الاحزانت خدا را شکر باز آقا تو را غسل و کفن کردند چو جدت زیرِ سُمِ کین، نداده کس به جولانت دِگر اکبر به خاک و خون دِگر اصغر در آغوشت رقیه در پیِ راست نرفته شامِ ویرانت اگر مثلِ حسن جدت تو را هم زهرِ کین دادند ندیده لااقل خواهر که خون پُر گشته دامانت علی موسیَ الرضا آقا تویی صاحب عزا امشب که شورِ روضه بر پا گشت از سمتِ خراسانت به روزِ حشر چون دلها همه در بُهت و حیرانند ببخشا عاشقانت را از آن دریای احسانت هستی محرابی ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
مرهم حریف زخم زبان ها نمی شود اصلاً جگر که سوخت مداوا نمی شود گریه مکن بهانه به دست کسی مده با گریه هات هیچ مدارا نمی شود خسته مکن گلوی خودت را برای آب با آب گفتن تو کسی پا نمی شود این قدر پیش چشم کنیزان به خود مَپیچ با دست و پا زدن گره ات وا نمی شود گیسو مکش به خاک ؛دلی زیر و رو شود در این اتاق عاطفه پیدا نمی شود باور کنم به در نگرفته است صورتت؟ این جای تنگ و این قد و بالا نمی شود با ضرب دست و پا زدنت طشت می زنند جز هلهله جواب مهیا نمی شود با غربتی که هست تو غارت نمی شوی نیزه به جای جای تنت جا نمی شود خوبیِ پشت بام همین است ای غریب پای کسی به سینه تو وا نمی شود علی اکبر لطیفیان ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ درود ما به شهیدان نیمه ی خرداد ز جان گذشته و گفتند هر چه بادا باد چه عاشقانه به پای عقیده جان دادند در آن حماسه ی ایثار و غیرت و فریاد چه لاله ها که به طوفان فتنه پرپر شد چه سروها که به تیغ و تبر ز پا افتاد ز سیل خون شهیدان و اشک مظلومان شکست هیبت بیداد و کاخ استبداد حضور یاد شهیدان به قلب ما جاری است مباد آن که عزیزانمان روند از یاد همیشه سبز و گرامی شکوه خاطره اش که غیر درس شرف یادمان نداد استاد شعر: کمیل کاشانی ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ آه ای پیر جمارانی سلام بر تو با چشمان بارانی سلام سینه ی ما حجله گاه یاد شد تازه داغ نیمه ی خرداد شد کهنگی هرگز ندارد داغ تو لاله روید هر نفس از باغ تو از فراقت سالها بگذشت و باز هست دل ها غرق در سوز و گداز نام و یادت تا قیامت زنده است مکتب پویای تو پاینده است مکتب تو امتداد انبیاست خط تو سیر و سلوک اولیاست مشعل افروز قیام ما شدی در مسیر عشق امام ما شدی آمدی آزادگی معنا گرفت سرو ایمان و حقیقت پا گرفت انقلابت انفجار نور شد سرزمین ما سراپا شور شد تا که از غربت رسیدی در وطن روح  آزادی دمیدی در وطن با تو از ذلت رهایی یافتیم عزت و قدری خدایی یافتیم شور فریاد تو عالمگیر شد ظلم و ظالم پیش تو تحقیر شد یادگار تو به عالم نامی است کشور جمهوری اسلامی است گر چه از داغت پریشانیم ما همچنان بر عهد و پیمانیم ما هست این تحریم ها تاوان عشق سر نمی پیچیم از پیمان عشق با ولایت دست بیعت داده ایم قول یاری تا شهادت داده ایم در فلسطین و یمن ، لبنان و شام روح تو جاری است در جسم قیام (حاج قاسم) ها فدایی گشته اند شرحه شرحه کربلایی گشته اند ما هم از این آب و خاک و ریشه ایم تا نفس باقی ولایت پیشه ایم عشق در پیشانی ما منجلی است این ولایت را ولی (سید علی) است شعر: کمیل کاشانی ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مداحی آنلاین - نماهنگ حسن آقا جان - کرمانشاهی.mp3
3.84M
احساسی 🍃دلم هنوز خدایا به یاد اربعینه 🍃شلوغه کربلا و چه خلوته مدینه 🎙 👌بسیار دلنشین 💚 ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
چهار حکایت کوتاه اما تاثیر گذار: 🍁حکایت اول: از کاسبی پرسیدند: چگونه در این کوچه پرت و بی عابر کسب روزی میکنی؟ گفت: آن خدایی که فرشته مرگش مرا در هر سوراخی که باشم پیدا میکند!! چگونه فرشته روزیش مرا گم میکند!!!؟ 🍁حکایت دوم: پسری با اخلاق و نیک سیرت، اما فقیر به خواستگاری دختری میرود... پدر دختر گفت: تو فقیری و دخترم طاقت رنج و سختی ندارد، پس من به تو دختر نمیدهم...!! پسری پولدار، اما بدکردار به خواستگاری همان دختر میرود، پدر دختر با ازدواج موافقت میکند و در مورد اخلاق پسر میگوید: انشاءالله خدا او را هدایت میکند...! دختر گفت: پدر جان؛ مگر خدایی که هدایت میکند، با خدایی که روزی میدهد فرق دارد؟؟!!!!... 🍁حکایت سوم: از حاتم پرسیدند: بخشنده تر از خود دیده ای؟؟... گفت: آری... مردی که دارایی اش تنها دو گوسفند بود؛ یکی را شب برایم ذبح کرد... از طعم جگرش تعریف کردم.. صبح فردا جگر گوسفند دوم را نیز برایم کباب کرد...! گفتند: تو چه کردی؟ گفت: پانصد گوسفند به او هدیه دادم... گفتند: پس تو بخشنده تری...! گفت: نه، چون او هر چه داشت به من داد!! اما من اندکی از آنچه داشتم به او دادم...!! 🍁حکایت چهارم: عارفی راگفتند: خداوند را چگونه میبینی؟! گفت آنگونه که همیشه میتواند مچم را بگیرد، اما دستم را میگیرد...🍁 ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌ ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
⭕️✍حکایتی بسیار زیبا و خواندنی 🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂🍃🍁 دعوا کن ولی با کاغذت✍️ اگـــر از کسے ناراحتے یک کاغذ بردار و یک مداد ھر چه خواستی به او بگویی روی کاغذ بنویس خواستی ھم داد بکش تنها سایز کلمات را بزرگ کن نه صدایت را آرام که شدی برگرد و کاغذت را نگاه کن آنــوقت خودت قضاوت کن حالا میتوانی تمام خشم نوشته ھایت را با پاک کن عزیزت پاک کنی دلی ھم نشکانده ای وجدانت را نیازرده ای خرجش ھمان مداد و پاک کن بود نه بغض و پشیمانی گاھی میتوان از کوره خشم پخته تر بیرون آمد 👉 🍃 🌺🍃