eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
13.9هزار دنبال‌کننده
54 عکس
43 ویدیو
132 فایل
گلچین تخصصی و بروز اشعارونواهای مذهبی روضه،غزل مرثیه،نوحه وگریز،دودمه،ختم خوانی باحضورمداحان وشعرای آئینی👌آرامش راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
|⇦•غریبانه و دل شب... وتوسل به امیرالمومنین علیه السلام اجرا شده ماه مبارک رمضان به نفسِ حاج مهدی سماواتی 🖤🖤🖤 امشب شبِ اون آقای مظلومی است که بدنش رو دل شب غریبانه امام حسن و امام حسین علیهم السلام برداشتن، عقب جنازه رو گرفتن، جلو جنازه بلند شد توسط جبرائیل و میکائیل، اومدن تا جایی که جلو جنازه پائین اومد، رو زمین گذاشتن، خاکارو کنار زدن، دیدن یه قبری آماده کرده نوحِ پیغمبر، امام حسن واردِ قبر شد، بدنِ بابارو داخل قبر خوابانید، بند کفن رو باز کرد، طرفِ راستِ صورتِ بابارو روی خاک های قبر گذاشت، صورت بابارو می بوسه، گریه میکنه... امام حسن می فرمایند: از قبر بیرون اومدم دیدم پرده ای روی قبر کشیده شد، گوشه ی پرده رو کنار زدم، دیدم جدم رسولِ خدا اومده، ابی عبدالله پایینِ پایِ بابا میگه گوشه ی پرده رو کنار زدم، دیدم مادرم زهرا اومده... اگرچه غریبانه و دلِ شب، بدنِ امیرالمؤمنین رو برداشتن، حسینی ها! اما کربلا نازنین بدنِ میوه ی دلش ابی عبدالله، سه روز و سه شب روی خاک های کربلا، حسین.... خدایا! به امشبِ بچه های علی همه ی مارو ببخش، به اشک چشم حَسنین علیهم السلام، به اشک چشم زینبین، خدایا! فرج امام زمانمان برسان، مارو هم به امام زمانمون برسان... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅ =صَــــدَقِہ جاریِہ دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال↙️↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💠═╝
34866-attachment-samavati-roze-emam-ali.mp3
2.43M
|⇦•غریبانه و دل شب... وتوسل به امیرالمومنین علیه السلام اجرا شده ماه مبارک رمضان به نفسِ حاج مهدی سماواتی 🖤🖤🖤 صحرای کوفه شام غریبان کربلاست امشب علی به باغ جنان پیش فاطمه است ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅ =صَــــدَقِہ جاریِہ دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال↙️↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💠═╝
هدیه نثار روح پر فتوح و منور فاروق اعظم، یعسوب الدین، امام المسلمین، امیرالمومنین علیه الصلاه و السلام عنایت کنید اجماعا صلوات بلندی ختم کنید.
هدیه نثار روح پر فتوح و منور، فاروق اعظم، یعسوب الدین، امام المسلمین، قاتل الناکثین و القاسطین و المارقین، قائد غر المحجلین، مرتضی، رئیس الموحدین، نفس الرسول، امن الرسول، زوج البتول، سیف الله، امیرالبرره، قاتل الفَجَره، صاحب اللواء، قسیم الجنة و النار، سید العرب، عین الله الناظره، مظهر العجائب، والد السبطین، کلام الله الناطق، المحامی عن حرم المسلمین، وارث علم النبیین، وجه الله الزاهره، صالح المومنین، رحمه الله الواسعه، کشاف الکب، صدیق الاکبر، هادی، باب المدینه العلم، خازن علم الله، میزان القسط، عروة الوثقی، مطهر، شاهد، نفس الله، حیاة العارفین، حبل الله المتین، صلوة المومنین، ولی المتقین، لسان الله، سید الوصیین، عون المومنین، بحر العلوم، ولد المحسنات، نعیم، ابن الصفا، نبأ العظیم، اسد الله الغالب، علی بن ابيطالب علیهما السلام عنایت کنید اجماعا صلوات.
🔸آقا بیا که بی تو پریشان شدن بس است 🔸از دوری تو پاره گریبان شدن بس است یا بن الحسن کجایی آقا... در این شب قدر و... ایام شهادت امیرالمومنین... امام زمان... امشب میخوام اعتراف کنم... 🔸تا کی گناه پشت گناه ایّها العزیز؟! 🔸تا کی اسیر لذّت عصیان شدن؟! بس است نمیدونم تا کی قراره دلت رو بشکنم آقا... شرمنده ام مولای من... شرمنده ام آقای من... دیگه خجالت میکشم... از بس که گناه کردم و... گفتم خدایا... بالحجه الهی العفو... دیگه خجالت میکشم... از بس که گناه کردم و... هر شب قدری که رسید... گفتم خدایا به امام زمان... منو ببخش... امشب اومدم بگم آقای خوبم... 🔸اِحیا نما در این شب اَحیا دل مرا 🔸دل مردگی و این همه ویران شدن بس است دیگه بسمه آقا... یا بن الحسن... 🔸آقا بیا به حقّ شکاف سر علی جان من و پدر و مادرم فدای علی... حالا که اسم امیرالمومنین اومد... بزار اینم بگم آقا... با همه بدی هام... این شبها برای جد غریب شما اشک ریختم... برا امیرالمومنین به سر و سینه زدم... آقا.. ما در عزای عزیزانمون... بیشتر از یک هفته و چهل روز سیاه نمیپوشیم... اما در عزای جد شما... یک عمره سیاهپوشیم... آقا ما محبت شما رو در سینه داریم... ما با محبت شما زنده ایم... آقا میشه امشب... نگاه به اعمال بدم نکنی... نگاه به کارهای بدم نکنی... امشب دستم خالیه... شب قدر میخوام برم در خونه خدا... میخوام بگم الهی العفو... اما آبرویی ندارم... آقا یک بار دیگه آبرو داری کن... امام زمان... شرمندتم هستم آقا... قول میدم آقا... دیگه دلت رو نشکنم... قول میدم دیگه گناه نکنم... 🔸آقا بیا به حقّ شکاف سر علی 🔸از داغ هجرت آتش سوزان شدن بس است حالا هر چقدر با آقا کار داری صداش بزن... در این شب قدر همه به هم... یا صاحب الزمان...
🔸بنال ای دل که کوفه در عزا شد 🔸ز داغ مرتضی ماتم سرا شد ایام شهادت آقامون امیرالمومنین... خدا میدونه، این روزها، خانه مولا، چه خبره... نميدونم تا حالا دیدید خونه ای بابا از دست بده یا نه... داغ بابا خیلی سخته... خونه ای که بابا نداره، دیگه صفایی نداره.. این روزها خانه امیرالمومنین هم دیگه بابایی نداره... 🔸بنال ای دل که زینب خون جگر شد 🔸نصیبش ناله و آه سحر شد اگه الان بریم خانه امیرالمومنین میبینیم... هر کدوم از این بچه ها یه گوشه ای نشستند... زانوی غم بغل گرفتند... گریه میکنند... اما من ميگم شاید اون کسی که بیشتر گریه میکنه بی بی زینب باشه... 🔸امان از دل زینب 🔸چه خون شد دل زینب عرضه بداریم بی بی جان... یا زینب کبری... در مصیبت بابای غریب تون... خیلی بهتون سخت گذشت... اما دیگه شما اینجا تنها نبودید... وقتی زنها خبردار شدند همه اومدند... به شما تسلیت گفتند... باهاتون همدردی کردند... اما دلها بسوزه برای دختر حسین... کربلا... دختر ابی عبدالله هم بابا از دست داده بود... بجای اینکه بهش تسلیت بگند... فَاجْتَمَعَتْ عِدَّةٌ مِنَ الْأَعْرَابِ حَتَّى جَرُّوهَا عَنْهُ چند نفر اومدند... کشان کشان... دختر رو از کنار جنازه بابا جدا کردند... یک وقت صدای ناله اش بلند شد... 🔸نزنیدم که در این دشت، مرا کاری هست 🔸گل اگر نيست ولي صفحه ي گلزاري هست 🔸ساربانا مزنيد اين همه آواز رحيل 🔸آخر اين قافله را قافله سالاري هست
خدای متعال ان شاء الله این دسته جمع به زودی زود کنار صحن و سرای باصفای آقامون امیرالمومنین علیه السلام برساند یک همچین مجلسی رو هم ان شاء الله در جوار ملکوتی اون حضرت برگزار کنیم عنایت کنید اجماعا صلوات بلندی ختم کنید.
🩸حکایت بسیار لطیف و جانسوزِ «بینوای‌نابینایی» که مولا علی علیه‌السلام از او سرپرستی می‌نمود ... {طولانی؛ امّا خواندنی} در نَقلی آمده است: 🥀 هنگامى كه امام حسن و امام حسين علیهماالسلام از دفن پیکر مطهر امیرالمؤمنین علیه‌السلام باز مى‌گشتند، نزديك دروازه شهر كوفه كنار ويرانه‌اى، بينواى بيمار و نابينايى را ديدند كه خشتى زير سر نهاده و ناله مى‌كند. 🥀از او پرسيدند: كيستى و چرا اين گونه گريه و ناله مى‌كنى؟ او گفت : غريبى بينوا و نابينا هستم ، نه مونسى دارم و نه غم خوارى ، يك سال است كه من در اين شهر هستم، هر روز مردى مهربان ، و غمخوارى دلسوز نزد من مى آمد و احوال مرا مى گ‌پرسيد و غذا به من مى‌رسانيد و مونس مهربانى بود، ولى اكنون سه روز است او نزد من نيامده است و از حال من جويا نشده است. 🥀 حسنین علیهماالسلام فرمودند: آيا نام او را مى‌دانى‌؟ گفت : نه. فرمودند: آيا از او نپرسيدى كه نامش چيست؟ گفت : پرسيدم، ولى فرمود: تو را با نام من چه كار، من به خاطر خدا از تو سرپرستى مى‌كنم. 🥀 حسنین علیهماالسلام فرمودند: آيا هيچ نشانى از گفتار و كردار او دارى؟ گفت: پيوسته زبان او به ذكر خدا مشغول بود، وقتى كه او تسبيح و تهليل مى‌گفت، زمين و زمان و در و ديوار با او هم صدا و هم نوا مى‌شدند. وقتى كه كنار من مى‌نشست مى‌فرمود: 📋 مِسكينٌ جٰالَسَ مِسكينًا؛ غَريبٌ جَالسَ غَريباً ▪️مسکینی که با مسکینی دیگر نشسته؛ غريبى که هم‌نشين غريبى شده است! 🥀 حسنین علیهماالسلام آن مهربان ناشناخته را شناختند، به روى هم نگريستند و فرمودند: اى مرد! اين نشانه ها كه بر شمردى ، نشانه هاى باباى ما اميرمؤمنان على علیه‌السلام است. 🥀 آن بينوا گفت: پس او چه شده كه در اين سه روز نزد من نيامده؟ گفتند: اى غريب بينوا! ظالم‌ جفاکاری ضربتى بر آن حضرت زد، و او به دار باقى شتافت و ما هم اكنون از كنار قبر او مى‌آييم. 📋 فَلمّا سَمِعَ الرّجلُ ذٰلکَ جَعلَ یَضرِبُ رَأسَهُ بِالأرضِ و یَحثُو الترابَ و یَصرخُ صُراخَ الثَکلیٰ ▪️آن بینوای نابینا، وقتى كه از جريان آگاه شد، سر خود را بر زمين مى‌زد و خاك زمين را بر روى خود مى‌پاشيد و مثل مادر بچه‌مُرده گریه می‌کرد. 🥀 مى‌گفت: مرا چه لياقت كه اميرمؤمنان علیه‌السلام از من سرپرستى كند؟! چرا او را كشتند؟ حسنین علیهماالسلام هر چه او را دلدارى مى‌دادند آرام نمى‌گرفت. آن پير بینوا به دامن حسنین علیهماالسلام افتاد و گفت: شما را به جدّتان سوگند، شما را به روح پدر عالى قدرتان ، مرا كنار قبر او ببريد! 🥀 امام حسن علیه‌السلام دست راست او را، و امام حسين علیه‌السلام دست چپ او را گرفتند و او را كنار مرقد مطهر امیرالمؤمنین علیه‌السلام آوردند. او خود را به روى قبر افكند و زارى بسيار كرد و گفت: خدايا من طاقت فراق اين پدر مهربان را ندارم تو را به حق صاحب اين قبر جان مرا بستان‍! 🥀 دعاى او به اجابت رسيد و همان دم در همان جا جان سپرد. امام حسن و امام حسين علیهماالسلام از اين حادثه جانسوز، بسيار گريستند، و شخصاً جنازه آن بينوای سوخته دل را غسل داده و كفن كرده و نماز بر آن خواندند و او را در حوالى همان روضه پاك ، به خاك سپردند. 📚روضة الشهداء،واعظ‌کاشانی(قرن‌۱۰)، ص۳۵۸ 📚العبرة الساکتة، ج۱ ص۹۸ ✍ خوشا به حال آن کسی که پیر را شناخته میان ظلمت جهان مسیر را شناخته از آستان چشم او غدیر را شناخته کسی که ذره ای فقط امیر را شناخته شناخته بدون شک خدای ذوالجلال را به من نگاه می‌کند و آفتاب می‌شوم اگر چه در حضور او ز شرم آب می‌شوم هنوز غرق ظلمتم که نور ناب می‌شوم همین که مست باده‌ی ابوتراب می‌شوم به شور درمی آورم زبان شعر لال را در نفس یتیم ها رایحه‌ی تبسمی گم است در تو کهکشان ولی تو در خدا گمی در دل خاک هستی و در آسمان هفتمی دَمی به عرش می‌روی، دَمی میان مردمی ای دو دمت شکافته دایره‌ی محال را من آن یتیم کوفی‌ام که بی توأم یتیم‌تر... از حسن و حسین تو ندیده ام کریم‌تر از ازل عاشق توام نه از ازل، قدیم تر کجاست جاده‌ای از این طریق مستقیم تر؟ رها کنید بعد از این حدیث خط و خال را
🩸عبارت‌هایی که دلِ یک «دلسوخته» را به این‌سو و آن‌سو می‌کشاند... در چند روایت با تعابیر مختلفی آمده است که رسولان معظّم و ملائکه مقرّب، در غسل و تشییع و دفن امیرالمؤمنین علیه‌السلام، امام حسن و امام حسین علیهماالسلام را یاری می‌کردند‌... 🥀 طبق یکی از این روایات، امام حسـین علیه‌السلام، هنگام غسل امیرالمؤمنین علیه‌السلام رو به برادر بزرگوارش امام حسن علیه‌السلام کرد و فرمود: برادرجان! آیا سـبُکی بدن مطهر پدرمان امیرالمؤمنین علیه‌السلام را نمی‌بینی؟!  🥀 امام حسن علیه‌السلام فرمودند: 📋 يَاأَبَاعَبْدِ اللَّهِ! إِنَّ مَعَنَا قَوْماً يُعِينُونَنَا ▪️اي اباعبدالله! همراه ما کسانی هستند که ما را در این امر کمک می‌کنند. 📚المناقب، ج۵ ص۴۹۹ ✍ گریز نیست... بلکه این عبارت‌هاست که دلِ یک «دلسوخته» را به این‌ سو و آن سو می‌کشاند... در اینجا امام حسن علیه‌السلام فرمود: 📜 «إِنَّ مَعَنَا قَوْماً يُعِينُونَنَا» ▪️همراه ما کسانی هستند که ما را در این امر کمک می‌کنند... 🥀 مثل این عبارت هم در یک جای دیگر از تاریخ‌ آمده است: ... مردان بني اسد پیش آمدند تا امام سجاد علیه‌السلام را کمک کنند... اما امام علیه‌السلام با یک حالت خضوع و خشوعی فرمودند: 📜 أنا أكِفيكُم أمرَه! ▪️من به تنهایی کفایت می‌کنم. 🥀 به امام علیه‌السلام گفتند: ای برادر! چگونه تو تنهایی می‌توانی این بدن را خاک کنی؟! ما همگی نتوانستیم حتی یک عضو از اعضای این پیکر را تکان بدهیم ... 📜 فَبَکٰی بُکاءً شَدیداً ▪️در این هنگام امام علیه‌السلام به شدت گریه کردند. 🥀 سپس رو به بنی اسد نموده و فرمودند: 📜 «إنَّ مَعیَ مَنْ یُعینُنی عَلَیه» ▪️همراه من کسانی هستند که مرا در دفن پیکر مطهر پدرم کمک دهند... 🥀 سپس با دست مبارکشان، بدن مطهر سیدالشهدا علیه‌السلام را بلند کردند و فرمودند: بسم اللّه و باللّه و في سبيل اللّه و على ملّة رسول اللّه... 📚الدّمعة السّاكبة، ج۵‌‌ ص۱۱ 📚مقتل الحسين عليه‌السّلام،بحرالعلوم، ص۴۶۶
🏴همه در روز شهادت عزاداریم امروز، عزای حیدر مظلوم است در ماتم او رخت عزا مرسوم است در تاب و تب سیزده فروردین دل در گرو چهارده معصوم است :: با خلق جهان بگو: گره باید زد با نیت و با وضو گره باید زد تا بختِ شکسته‌قلب‌ها باز شود دل را به ضریح او گره باید زد :: با داغ علی به غم دچاریم همه دلدادۀ آن ایل و تباریم همه پاییز و زمستان که ندارد این داغ در ماتم او ابر بهاریم همه ✍